نویسنده: عبداللطیف نظری
در خانواده علم و فضیلت
اندیشمند نامور شیعه شیخ مرتضی انصاری در روز عید غدیر سال 1214 ق در شهر دزفول در خانواده علم و ادب چشم به جهان گشود. پدرش شیخ محمدامین از علمای بنام و در علوم اسلامی از سرآمدان روزگار خود به شمار میرفت. مادرش دختر شیخ یعقوب فرزند شیخ احمد بن شیخ شمس الدین انصاری است که خود از پرورش یافتگان خاندان علم و فضیلت بود؛ بانویی که نوافل شب را تا هنگام مرگ ترک نکرد و همواره به راز و نیاز با پروردگار میپرداخت.در عالم رؤیا
مادر شیخ مرتضی انصاری پیش از تولد وی، شبی حضرت امام صادق علیهالسلام آن گنجینه علوم الهی و ترجمان کتاب نفیس وحی را در عالم رؤیا میبیند که قرآنی طلاکاری شده به او میدهد. خوابش را به فرزندی صالح و بلنداندیش تعبیر کردند و چنین شد که گفته بودند.آغاز تحصیل
شیخ مرتضی انصاری از همان دوران کودکی، عشق فراوانی به تحصیلِ معارف جاودانه و حیاتبخش اسلام داشت. او با کوشش بیوقفه، تا نیمههای شب به مطالعه دروس خود میپرداخت و از این کار لذت میبرد. او فراگیری ادبیات عرب و مقدمات را نزد پدر آغاز کرد. وی در میان طلاب معاصر خود در فضل و تلاش و دانش نمونه بود و همه او را به تلاش، پشتکار و ذکاوت میشناختند. او پس از اتمام ادبیات عرب، دوره سطح را خدمت شیخ حسین انصاری (عموزادهاش) که از فقهای نامور و شهیر دزفول به شمار میرفت تلمّذ نمود و از خرمن دانش و فضل وی خوشهها چید. او در این ایام همچنین از سرچشمه زلال قرآن و کوثر کلام اهل بیت علیهالسلام جرعهها نوشید و در کسب دانش و نشر فرهنگ اهل بیت علیهالسلام تلاش بسیار نمود.در محضر سید محمد مجاهد
شیخ مرتضی انصاری در سال 1232 ق به همراه پدرش برای تکمیل دروس خویش به عتبات رفت. شیخ محمد امین پدر شیخ انصاری، در کربلا به محضر سیدمحمد مجاهد ـ که از فقهای برجسته شیعه در آن زمان بود و ریاست حوزه کربلا را به عهده داشت ـ رسید. پس از معرفی خود، گفت: فرزندم را برای استفاده از محضر مبارک آوردهام و آن گاه به شیخ مرتضی که در آخر مجلس نشسته بود، اشاره کرد. سید نگاهی خاص به شیخ کرد؛ زیرا کمتر کسی در 18 سالگی میتوانست از محضر درس استاد و فقیهی چون او استفاده کند. از اینرو برای آزمودن معلومات فقهی طلبه جوان مسئلهای پیش آورد و گفت: شنیدهام برادرم شیخ حسین در دزفول نماز جمعه میخواند در حالی که بسیاری از فقهای شیعه اقامه نماز جمعه را در زمان غیبت ولی عصر(عج) جایز نمیدانند. در این موقع شیخ مرتضی دلایلی در وجوب نماز جمعه در زمان غیبت اقامه کرد که سید مجاهد از تقریر دلیلها و بیان او شگفتزده شد و به شیخ محمدامین، پدر شیخ انصاری، رو کرد و گفت: «این جوان نبوغ ذاتی دارد، او را به صاحب این قبّه بسپارید» و به بارگاه امام حسین علیهالسلام اشاره کرد. بدین ترتیب شیخ محمدامین به دزفول بازگشت و فرزندش برای ادامه تحصیل نزد دانشمند پرآوازه شیعه، سیدمحمد مجاهد، در کربلا ماند.فضایل اخلاقی
فقیه فرزانه شیخ مرتضی انصاری از تبار عالمان بلند اندیش و با اخلاص بود. او نه فریفته دنیا شد و نه مغرور دانش خود. این عالم تا آخر عمر، به معنای واقعی کلمه طلبه بود. او نه به فکر جاه و مقام افتاد و نه به یاد سرمایه و ثروت. از تمام وجود آن عزیز، عزت و شرف میبارید. به غنای عجیبی دست یافته بود. در چهرهاش اثری از کبر و نخوت دیده نمیشد. انسانی بود قانع، صبور، خوشرو و خوش برخورد. وقتی راه میرفت زمین را مینگریست و وقتی مینشست در حال فکر کردن بود و وقتی به کسی میرسید با تبسّم و تواضع تمام احوالپرسی مینمود. شیخ مرتضی ظاهری ساده و بیآلایش داشت. لباس ساده میپوشید و با مردم ساده سخن میگفت. مهربان بود و با مردم صمیمانه مینشست و صادقانه برخورد میکرد. آری، شیخ انصاری بزرگمردی بود که ادب و تواضعش، همگان را به شگفتی وا میداشت و اخلاص و صفا از تمام وجودش نمایان بود.در مکتب شیخ انصاری
مکتب علمی شیخ انصاری از اواسط قرن سیزدهم تا اوایل قرن چهاردهم، پرورشدهنده فرهیختگان و دانشمندان بزرگ شیعه بود. علما و دانشورانی که شمار آنها را در کتب رجالی و تاریخی از پانصد تا سه هزار نفر ثبت کردهاند. جلسات درس ایشان بسیار باشکوه بوده و از امتیازاتی چون داشتن دقت در تبیین مسائل، و تسلط به مبانی فقهی و اصولی برخوردار بود. شیخ انصاری در عرصه تدریس، شاگردان فراوانی تربیت کرده است. بزرگانی چون شیخ ابراهیم آل صادق، سیدمحمدابراهیم بهبهانی، شیخ ابراهیم خوئینی، میرزا محمدحسن شیرازی، آخوند خراسانی، سیدجمال الدین حسینی، میرزا حبیبالله رشتی، میرزا محمد آشتیانی، شیخ ابراهیم قمی، سیدابوتراب قزوینی، میرزا ابوالحسن سبزواری، شیخ ابوالقاسم انصاری دزفولی و سیدابوالقاسم خوانساری، همگی از شاگردان برجسته ایشان به شمار میروند؛ بزرگان و دانشمندانی که هر یک در عصر خویش منشأ خدمات فراوان برای جهان اسلام و تشیّع شدند.یادگار جاودان شیخ انصاری
شیخ مرتضی انصاری از علمای پرکاری بود که در طول عمر خود با تلاش گسترده و نیّتی خالصانه توانست تحقیقات ارزندهای را با بیانی رسا و قلمی شیوا و استوار به فرهنگ اسلامی عرضه بدارد. برخی از آثار مکتوب او عبارتند از:1. کتاب رسائل یا فرائدالاصول
2. کتاب المکاسب این اثر گرانسنگ در خصوص مسائل کسب و تجارت است. هر دو اثر پیش گفته هنوز از کتب درسی رایج در حوزههای علمیه تشیّع است و دانش پژوهان علاقهمند به معارف اهلبیت علیهالسلام از آن بهرهمند میشوند.
3. کتاب الصلاة
4. کتاب الطهارة این کتاب در 548 صفحه به قطع رحلی در سال 1317 ق چاپ و منتشر شده است.
سه ویژگی ممتاز شیخ انصاری
شیخ مرتضی انصاری دارای همت بلند، اخلاقی نیکو و تقوای بینظیر بود و به مانند استادی بیبدیل، پدری مهربان و مربّی دلسوزی رفتار میکرد. میرزا حبیب الله رشتی، از شاگردان شیخ، در این باره چنین میگوید: «شیخ سه چیز ممتاز داشت: علم، ریاست، تقوا، ریاست را به میرزا محمدحسین شیرازی و علم را به من داد و تقوا را با خود به قبر برد».سفارش صاحب جواهر درباره شیخ انصاری
در سال 1266 ق آیتالله شیخ محمدحسن صاحبجواهر در لحظات آخر حیاتش در جمع علما و بزرگان شیعه ـ که برای تعیین تکلیف مرجعیت و زعامت دینی به حضورش رسیده بودند ـ پرسید: بقیه علمای محترم کجا هستند؟ به عرض رسید که علمای حوزه همگی در خدمت شما هستند. نگاهی دیگر همراه با تبسّم کرد و فرمود: آری هستند اما عالمی در این شهر (نجف) هست که در جمع نیست. مجددا به عرض رسید که خیر آقا همگی خدمت شما هستند. آن گاه فرمود: پس ملاّمرتضی کجاست؟ عدّهای به جستوجوی وی پرداختند. پس از مدتی او را در حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام یافتند که مشغول دعا برای بهبود صاحب جواهر بود. ماجرا را به عرض شیخ انصاری رساندند و به حضور صاحب جواهر رسیدند. صاحب جواهر نفس عمیقی کشید و رو به حضّار نمود و فرمود: «هذا مَرجِعُکُم مِنْ بَعْدی»؛ این مرجع شما بعد از من است. آنگاه رو به شیخ انصاری نمود و فرمود: «ای شیخ تو هم از احتیاط خود کم کن؛ چه دین اسلام آسان است».تدریس در سفر
فقیه بزرگ شیخ مرتضی انصاری، از جمله بزرگمردانی است که حتی در سفر نیز از کوششهای علمی باز نمیایستاد. از برادرش شیخ منصور نقل شده که شیخ حتی در سفر برای وی درس میگفت و او تقریرات شیخ را مینوشت. حاج ملانصرالله تراب در لَمَعاتُالْبَیان مینویسد: در سفر مکه همراه شیخ استاد بودیم. ما و همه حجّاج به علت ترس از غارت دو ماه در محلی به نام عُنیزه توقف نمودیم. شیخ عصرها برای ما از کتاب هِدایَةُالمُستَرشِدِین درس میگفت و از جمله حاضران، محمدباقر فرزند مؤلف کتاب مذکور بود.سخنان شهید مطهری درباره شیخ انصاری
متفکر بزرگ شهید مطهری در کتاب عدل الهی از چگونگی بیانات علمی و استدلالی شیخ انصاری به هنگام تدریس ماجرایی به این شرح نقل میکند: «سیدحسین کوهکمری که از فضلای عصر شیخ بوده و خود مجلس درسی داشته است، یک روز در محل درس خود، پیش از آمدن شاگردان حاضر شد، دید در یک گوشه مسجد، شیخ ژولیدهای با چند نفر شاگرد نشسته و تدریس میکند؛ سیدحسین سخنان او را گوش داد و احساس کرد که این شیخ بسیار محققانه بحث میکند. روز دیگر راغب شد، زودتر بیاید و به سخنان شیخ گوش کند. آمد و گوش کرد و به اعتقاد روز پیشین افزون شد که این شیخ از خودش فاضلتر است... و اگر شاگردانش به جای درس او به درس این شیخ حاضر شوند بهره بیشتری خواهند برد. روز دیگر که شاگردان او آمدند گفت: رفقا این شیخ که در آن کناره با چند شاگرد نشسته از من برای تدریس شایستهتر است و خود من نیز از او استفاده میکنم. همه با هم به درس او برویم. از آن روز سیدحسین و شاگردانش در مجلس شیخ حاضر شدند. این شیخ همان است که بعدها به نام شیخ مرتضی انصاری معروف شد و استاد متأخرین لقب یافت».صفات و ملکات اخلاقی شیخ
شیخ مرتضی انصاری افزون بر این که در علوم شرعی و معارف اسلامی تبحّر خاصی داشت و در این میدان، گوی سبقت را از دیگران ربوده بود، به صفات و ملکات اخلاقی آراسته بود. فروتنی، بزرگواری، خویشتنداری، ایثار، سادهزیستی، توکل بر خداوند و توسل به ائمه اطهار علیهالسلام از جمله فضایل اخلاقی این آیت الهی بود و دوست و دشمن بدان اذعان داشتند. شیخ انصاری زندگی بسیار سادهای داشت و به دور از هرگونه مظاهر فریبنده مادی میزیست. وی پس از این که به مقام مرجعیت و زعامت حوزه علمیه نجف رسید و هر روز از اطراف و اکناف عالم، پول و وجوهات شرعی بسیاری به دستشان میرسید، همچنان به زندگی ساده پیشین خود، ادامه میداد، و به زخارف دنیوی به دیده حقارت مینگریست. با اینحال کمتر روزی اتفاق میافتاد که نیازمندی به شیخ مراجعه کند و با دست خالی باز گردد.فقیه خوش بیان
شیخ مرتضی انصاری دارای ذوقی سلیم و فهمی نیکو و نظری صائب در استنباط و درک احکام و مسائل شرعی بود و همین خصوصیت او را در مجالسعلمی زبانزد اهل دانش نموده بود. ژرفنگری شیخ و تأمل و تعمق بسیارش در مسایل علمی ستودنی بود. جولان فکری و پژوهش بسیار او در جوانب هر مسئله باعث میشد که موضوع مورد بحث را به خوبی بشکافد و در مسائل پیچیده فقهی به گرهگشایی بپردازد. شیخ در هنگام تدریس خارج فقه و اصول، در توضیح مطالب علمی چنان خوش بیان بود و با استدلال، آرای ابتکاری خود را درباره مبانی اصولی و فقهی تقریر مینمود که همه اندیشوران را مجذوب و شیفته خود میکرد.شیخ انصاری و ریاست حوزه نجف
شیخ مرتضی انصاری پس از شیخ علی کاشف الغطاء و برادرش شیخ حسن کاشف الغطاء و همچنین شیخ محمدحسن صاحب جواهر ریاست و اداره حوزه علمیه نجف را از سال 1266 تا 1281 ق به مدت 15 سال به عهده داشت. در زمان وی نجف شاهد جنب وجوش وصفناپذیری شد. چرا که مردی آسمانی با روحِ لطیف به لطافت شبنم، دارای اندیشهای به خروش اقیانوس و ارادهای خللناپذیر چون پولاد، در پی خدمت به مولای خویش و رونق مکتب وی بود. بدین ترتیب او حوزه نجف را قبله آمال و آرزوی عاشقان علم و معرفت ساخت. شیخ انصاری، تشنگان معرفت را که در مرقد او به چلّه نشسته بودند، به میهمانی در بوستان دانش علوی دعوت کرد و تحفهای از اندیشههای علوی را به ایشان تقدیم داشت.در محضر بزرگان
رسیدن به مقام اجتهاد، تحمل رنجهای طاقتفرسایی را میطلبد. طالبان علوم اسلامی برای دست یافتن بدین منزلت علمی، راههای بسیار سخت و دشواری را طی میکنند، رنج سفرهای سخت را به جان میخرند و سالیان طولانی از عمر خود را در محضر بزرگان دانش به تحصیل علوم مختلفی چون ادبیات، منطق، حدیثشناسی، رجال، علوم قرآن، اصول و فقه و صرف میکنند. شیخ انصاری یکی از این رهپویان دانش و معرفت است. او از محضر استادان بزرگواری همچون شیخ حسین انصاری دزفولی، شریفالعلمای مازندرانی، شیخ موسی کاشف الغطاء، و حاج ملااحمد نراقی بهرهها جست تا توانست به مقام عظمای مرجعیت و زعامت دینی شیعیان نایل گردد.غروب آفتاب دزفول
شیخ انصاری پس از سالها خدمت به معارف اهل بیت علیهالسلام ، سرانجام در هیجدهم جمادیالثانی 1281 ق چشم از جهان فانی فروبست و به خانه بقا شتافت. پیکر مطهرش پس از تشییع کمنظیر، در حجرهای متصل به باب قبله صحن مجلل امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به خاک سپرده شد.منبع: سایت حوزه
/خ