کجایند سینماگران بی ادعا

شايد خيلي ها «مسعود ده نمكي» را با فيلم «اخراجي ها» مي شناسند، ولي آنهايي كه مسايل سياسي و مطبوعاتي سال هاي 77 و 78 را پيگيري مي كردند، به خوبی مي دانند كه ده نمكي در حالي نشريات «شلمچه»، «جبهه» و «دوكوهه» را آن سال ها هدايت مي كرد كه در اوج دولت اصلاحات یکی از تنها مناديان عدالت خواهي و مبارزه با فساد در كشور بود. به عبارتي ده نمكي كاراكتر سياسي جناح منتسب به حزب الله است كه توانسته در دهه اخير در دو حوزه سياست و هنر بسيار موفق عمل كند.
پنجشنبه، 17 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کجایند سینماگران بی ادعا
کجایند سینماگران بی ادعا
کجایند سینماگران بی ادعا

نويسنده: مهدی قلی پور

شايد خيلي ها «مسعود ده نمكي» را با فيلم «اخراجي ها» مي شناسند، ولي آنهايي كه مسايل سياسي و مطبوعاتي سال هاي 77 و 78 را پيگيري مي كردند، به خوبی مي دانند كه ده نمكي در حالي نشريات «شلمچه»، «جبهه» و «دوكوهه» را آن سال ها هدايت مي كرد كه در اوج دولت اصلاحات یکی از تنها مناديان عدالت خواهي و مبارزه با فساد در كشور بود. به عبارتي ده نمكي كاراكتر سياسي جناح منتسب به حزب الله است كه توانسته در دهه اخير در دو حوزه سياست و هنر بسيار موفق عمل كند. پرداختن به هنر متعهد و تعريف اصولي سينماي متعهد و همچنين بررسي تفكيكي هنر و سينما و امكان اينكه آيا ابزار رسانه و هنر مي تواند در اختيار دین و اندیشه های دینی قرار بگيرد، موضوعاتي بود كه ما را به دفتر كار سینمایی ده نمكي در خيابان سمنگان كشاند.
آنچه در پي مي آيد مشروح اين گفتگو است.

کجایند سینماگران بی ادعا

به نظر شما امروزه هنر برگرفته از مکتب هنرمنداني چون شهید «آوینی» که به فرموده رهبر انقلاب «سید شهیدان اهل قلم» است و همچنین کارکردهای فرهنگی تفکر امثال وي در جامعه هنری ما چه جایگاهی دارد؟ اصولاً به نظر شما هنر متعهد چه هنري است؟
قبل از اينكه وارد بحث شويم، بايد بگويم كه در مباحث تئوريك پيرامون هنر متعهد شايد يك نوع اشتراك لفظي با هنر ديني يا سينماي ديني به ذهن متبادر شود، ولي اساساً اين دو مفاهيم متفاوتي را در بر می گیرند و فكر مي كنم در اين قالب ها فقر تئوري پردازي داريم. يعني شايد در يك سطح كلي امام خميني (ره) از هنر متعهد تعريفي ارائه مي دهند كه باعث مي شود شهيد آويني خود را سرباز انديشه امام بداند.
طبق تعبير امام، جنگ امروز ما جنگ عقيده و فقر و غناست و اگر من نیز خود را رزمنده تفكر حضرت امام در بحث جنگ و ابعاد مختلف آن می دانم، باید اذعان کنم که تفكرات حضرت امام خميني (ره) در این حوزه نیز الهام بخش من است و بايد باشد. همه تلاش ما بايد بر اين مهم قرار گيرد كه اين انديشه ها را به زبان امروزي و قابل درك براي مخاطبين جوانمان درآوريم. اين نظريه پردازي توسط انديشمندان انگشت شماري مورد توجه واقع شده كه شهيد سید مرتضی آويني يكي از آنهاست. از ديگر كساني كه در زمينه هنر، فلسفه هنر متعهد و هنر ديني آثاري ارائه داده اند، مرحوم دكتر «مددپور» است. فرد ديگري كه متأسفانه فقدان او شايد به نوعي هنوز هم در حوزه هنر قابل درك نباشد، مرحوم «سيدحسن حسيني» است.
آثار شهيد آويني با آنكه در زمان حيات خود مهجور بود، اما با دادن عنوان «سيد شهيدان اهل قلم» از سوي رهبر معظم انقلاب اين انديشه ها مورد توجه واقع شد و اگر اين تعبير براي ايشان به كار برده نمي شد، شايد خيلي ها زحمت چاپ آثار او را به خود نمي دادند و همان رويه تكفير دوران حيات شهيد آويني ادامه مي یافت.
مشكل نظريه پردازي در حوزه هنر ديني به شدت مشهود است
من فكر مي كنم امروز مشكل نظريه پردازي در حوزه هنر ديني به شدت مشهود است. فقط آثار شهيد آويني از جمله كتاب سه جلدي «آينه جادو» براي حوزه هنر ديني كافي نيست و اينكه آيا همه اين اظهار نظرها در خصوص سينما و تكنولوژي مطلق باشد نیز خود جاي بحث و تأمل دارد. از سوي ديگر شما مي بينيد كه حضرت آقا درباره آثار مرحوم سيدحسن حسيني از جمله كتاب «مشت در نماي درشت» به نيكي ياد كرده اند كه اظهارنظرهاي ايشان در تقابل بسياري از نظريه هايي است كه ديگران گفته اند. اساساً اينكه تكنولوژي يك پديده شيطاني است يا نه و آيا مي توان به آن نزديك شد؟ يا اينكه آيا مي توان سينما را در خدمت انديشه ديني به كار گرفت؟ همه اين ها بحث هايي است كه نيمه تمام مانده و چندان در آن عميق نشده ايم. ولي آنچه مسلم است، تعريفي است كه معمار انقلاب از هنر متعهد فرموده اند و آن هنري است كه نمايانگر دفاع از مظلوم در برابر ظالم باشد. شايد هم اين تعريف موجز كه مقداري بسط پيدا كرده، كساني كه خود را در اين حوزه كار آمد مي داند مجاب كند از ابراز هنر در مسير آرمان ها و تفكرات بهره ببرند و استفاده كنند.

کجایند سینماگران بی ادعا

اگر آويني نبود، چه مي كرديد
به نظر شما اگر شهيد آويني امروز در جامعه ما زنده بود و نفس مي كشيد، راجع به سينماي كشورمان و توليدات فرهنگي سينما و تلويزيون چه مي گفت و چه برخوردي مي كرد؟
من بر عكس جواب مي دهم و مي گويم كه اگر شهيد آويني در كشور ما نمي بود، شما چه مي كرديد؟ افرادي كه علَم انتقاد از دولت نهم راجع به توليدات و كاركردهاي فرهنگي سينما را بلند كرده اند، چه شاهكاري خلق كرده اند؟
به تعبير حضرت امام خميني (ره) شهيد آويني مرد زمان خودش بود. زماني كه احساس نياز كرد، بحث عدالت و فقر را مطرح كرد و به اقتضاي زمانش، دنبال ساخت روايت فتح رفت. مسلماً اگر او امروز زنده بود، يك منتقد صرف نبود كه فقط انتقاد كند و از گوشه اي بيرون گود حرف بزند. اگر بود و در حوزه سينماي داستاني مستند وارد مي شد، چنان آثاري را توليد مي كرد كه نماد و آينه انديشه هايش باشد و نه در حد شعار، بلكه در حد عمل.
ما اين همه بچه مسلمان داريم كه ده ها بار كتاب هاي آينه جادو و روايت فتح را خوانده اند، اما چقدر وارد اين حوزه شده اند؟ چقدر دنبال تخصص و هنر رفته و حاضر شده اند كه اثر فاخري بسازند و يا حتي با رونويسي آثار امثال شهيد آويني در دهه هاي هفتاد و هشتاد ادامه راه او را بپيمايند؟ اين ها سؤال هاي اساسي ما است. تكنولوژي در سينماي مستند ما بسيار پيشرفت كرده و ابزاري كه شهيد آويني با آنها كار مي كرد الان به راحتی در اختيار همه است، ولي چرا روايت فتح ديگر خلق نمي شود؟ چرا هر بچه مسلماني كه مي خواهد آثار شبيه روايت فتح را بسازد، صرفاً اداي شهيد آويني را در مي آورد و توليداتش هيچ تأثيري روي مخاطب نمي گذارد؟ چون شهيد آويني اول خودش را ساخت. اين خودساختگي در آثارش به وفور مشهود است. حرف من اين است كه براي اينكه بتوان آثاري شبيه شهيد آويني ساخت، اول بايد آويني شد. كارخانه كه نيست بگوييم توليدات فرهنگي دوران آقاي خاتمي يا آقاي هرندي!
البته در مديريت حوزه فرهنگ يك حداقل و حداكثري مطالبات در سيستم حمايتي و هدايتي بدنه سينماي فعلي مي توان توقع داشت، اما با سفارش سازي نمي توان كاري از پيش برد. بارها اينگونه عمل كردند، ولي نتيجه اي نداشت؛ سينماي معناگرايي كه بعضاً از ده ها سازمان صدها ميليون هزينه اش مي كنند تا برخي از آقايان فيلم هاي معناگرا بسازند، فيلم هايي كه نمي تواند با مخاطب ارتباط پيدا كند. آيا مردم ما از اين مفاهيم و معاني فراري هستند؟ نه، اما چون خلوص در آن ها نیست، ارتباط برقرار نمي كنند. امام مي گويد «بسيج، لشگر مخلص خداست»، پس اگر در كار هنري هم خلوص نباشد، نمي تواند در مخاطب تأثيري بگذارد.

کجایند سینماگران بی ادعا

فیلم حدیث نفس کارگردان است
به قول شهيد آويني فيلم، حديث نفس كارگردان است. روايت فتح، حديث نفس شهيد آويني بود؛ نفس سليمي كه در مخاطب دهه هشتادي امروز نيز تأثير مي گذارد و با او ارتباط برقرار مي كند.
در دهه هاي پس از انقلاب از چه كساني مي توانيد نام ببريد كه توانسته اند در حد آويني آثار ماندگار و تأثير گذاري در سينماي ديني كشور بر جاي گذارند؟
در ميان آثار پس از انقلاب احساس مي كنم گوشه اي از فيلم «خداحافظ رفيق» از نفسي سلامت برخواسته است. آثار «حاتمي كيا» مثل «آژانس شيشه اي»، «از كرخه تا راين» و «ديده بان» نيز از آن دسته آثار است كه در آنها خلوص نيت ديده مي شود. در زمينه سينماي تاريخي هم «روز واقعه» از جمله آثار تأثير گذار است.
حالا كه وارد بحث فيلم هاي تاريخي شديد، نکته ای به خاطرم آمد؛ اوايل پخش سريال «يوسف پيامبر(ع)» برخي از علماي قم راجع به استفاده از آيات و روايات در ساخت اين فيلم انتقادهايي داشته اند، به نظر شما روند ساخت فيلم هاي اين چنيني در رسانه ملي در چه فضايي است و چه تأثیری گذاشته است؟
من فكر مي كنم در توليد آثار اين چنيني بايد بحث سخت افزاري و نرم افزاري مدنظر قرار گيرد. بعد نرم افزاري شامل بحث فيلم نامه، مستندات تاريخي و برداشت هاست. در خصوص برداشت ها بايد رويكرد، سينمايي باشد. يعني اينكه خيلي از اين برداشت ها بايد حالت بصري پيدا كند و اين نكته اي است كه منتقدان حوزوي فيلم هم نبايد از آن غافل شوند. به تعبير ديگر، همانطور كه علماي بالاي منبر احاديث غامض را به زبان عوام فهم در ميان مردم مطرح مي كنند، در حوزه سينما نيز همين روال است. يعني مطلب ها و نقل ها بايد جلوه بصري يافته و قابليت نمايش پيدا كنند.
منتقدان حوزوي بايد به جاي ايراد گرفتن، از اين موارد بيشتر حمايت كنند. به عبارت ديگر كشف زواياي ناگفته و عبرت آموز از تاريخ بر عهده حوزويان است و بعداً بايد در اختيار سينماگران قرار گيرد. همانگونه كه اگر حوزويان وارد حوزه سينما شوند، كار اشتباهي است، همين توقع را نيز نبايد از کارگردان ها داشته باشیم. یعنی کارگردان لازم نيست وارد حوزه فقه، روايت شناسي، علم رجال و حديث شود، بلكه در اين قضيه بايد يك تعامل دو طرفه بين سينماگران و بزرگان حوزه شكل بگيرد تا اعتدالي بوجود بيايد.
در بعد سخت افزاري هم فكر مي كنم بايد از امكانات و ابزار تكنولوژي مدرن براي سينمايي تر كردن داستان ها بهره برد. همين داستان يوسف پيامبر (ع) ممكن است با روايت ديگر و نگاه سينمايي ديگر، به گونه اي ديگر از آب درآيد. هر كارگردان مي تواند نگاه خودش را نسبت به هر مقوله اي به تصوير بكشاند و قابليت هاي همه با هم متفاوت است.

کجایند سینماگران بی ادعا

اينكه مي فرماييد كارگردان ديگري مي تواند فيلم متفاوتي از يك داستان ارائه دهد، منظورتان چيست؟ مگر مي توان روايات متفاوتي از يك واقعه تاريخي ارائه داد؟
به نظر من اگر روايتگري مان ساختارشكن و بر ضد مستندات تاريخي نباشد، هر چقدر بتوانيم سينمايي تر و بصري تر آن واقعه را نشان دهيم، به جذب بيشتر و جهاني تر مخاطب كمك مي كند. استفاده از تكنولوژي امری نيست كه در حال حاضر امكان پذير نباشد.
شما نگاه كنيد فيلم «ده فرمان» كه ساخته شد، هنوز هم در سينماي جهان جزء فيلم هاي تأثيرگذار است، ولي ما هنوز اثر مذهبي درخور توجه جهاني نساخته ايم. به عنوان نمونه فيلم «300» كه از آن انتقاد مي كنيم، هزينه اش چندين برابر هزينه كل سينماي ايران طي چند سال اخير است. اينگونه موارد سبب تفاوت در نوع نگاه ها و آثار توليدي مي شود.
تعريف شما از سينماي دين چيست؟
سينما مخلوق خداست و بشر تنها كاشف آن بوده است. خداوند چيزي را شر نمي آفريند، بلكه اين بشر است كه از آن استفاده شر مي كند. يعني اساساً اين استنباط كه سينما در تعارض با دين است، يك مقدمه غلط است و شروعي براي انحراف هاي بعدي.
بيشتر توضيح مي دهيد؟
به طور كلي فكر نمي كنم سينما در تقابل با انديشه ديني باشد و يا در خدمت سكولاريسم. نه، اصلاً اينطور نيست، سينما تنها يك ظرف است. در بحث تكنولوژي و تصرف در آن، بعضي معتقدند تكنولوژي، نفس بسيطي مي خواهد كه بتواند در آن تصرف كند، وگرنه اين تكنولوژي است كه در فرد تصرف مي كند. به عبارتي بعضي مي آيند سينما را اسلامي كنند، خودشان سينمايي مي شوند. در حالي كه سينما اين قابليت را دارد كه در خدمت انديشه ديني قرار بگيرد.
آقاي ده نمكي، ايامي كه شما وارد عرصه سينما شديد، بعضي ها مي گفتند چرا يك چهره حزب الهي كه نشريه هايي همچون شلمچه، جبهه و دوكوهه را منتشر مي كرد و منتقدي سياسي بود، الان وارد عرصه سينما شده است؟ فكر مي كنيد علت اين اظهار نظرها چه بود؟
همين افراد موقعي كه من وارد كارهاي ژورناليستي شدم نيز اين حرف ها را مي زدند و انتقاد مي كردند، در حالي كه همان سال هاي 75 الي 78 معتقد بودم تريبوني براي برخي فريادها از جمله مطالبه عدالت و انتقاد از كج رفتاري ها بايد باشد تا اين فريادها تئوريزه شده و به اطلاع عموم مردم برسد. همان موقع خيلي ها مي گفتند كه تو ترسيده اي و فقط مي نويسي.
زماني كه سي دي «فقر و فحشا»ي شما در جامعه پخش و گفتمان عدالت مطالبه شد، در پي آن اتفاقاتي رخ داد. به نظر شما اين گفتمان در چه سال يا دهه اي بيشتر مطرح شد؟
قبل از اينكه رهبر معظم انقلاب در سال هاي 80 و 81 صراحتاً در فرمان هشت ماده ای خود خطاب به سران سه قوه و در ادامه آن از جنبش دانشجويي، مبارزه با تبعيض و بي عدالتي و فقر را مطالبه كنند، ما سال ها قبل در نشريه هاي جبهه و دوكوهه اين مطالبه گري را آغاز كرديم. در حقيقت پس از آن افرادي چون «رحيم پور ازغدي» و «مهدي نصیری»ها در سخنراني هايشان اين گفتمان را پيگيري كردند. ولي بايد بپذيريم كه در ابتدا امثال ما هزينه اين گفتمان شديم؛ در آن ايام مجله هايمان توقيف و به ما توهين شد و سپس آن گفتمان و مطالبه در جامعه بسط يافت.
آقاي احمدي نژاد هم پس از آن، اين گفتمان را طرح كرد و توانست با استفاده از اين شعار رأي اكثريت مردم را بدست آورد و مردم هم استقبال كردند.
برای هیچ کس در نقد حوزه اجتماعی فرش قرمز پهن نمی کنند
براي نهادينه كردن گفتمان عدالت و آرمان هاي امام و شهدا در سه دهه پس از انقلاب، از طريق رسانه ها چه كار تبليغي توانسته ايم انجام دهيم؟
اصلاً كاري صورت نگرفته است. اگر از من اين سؤال را بپرسند، مي گويم همين دو مستندي كه انجام شده؛ يكي فقر و فحشا و ديگري «كدام استقلال كدام پيروزي». پخش ميليون ها سي دي از فيلم فقر و فحشا و استقبالي كه از آن شد، توانست در ارائه اين گفتمان مؤثر باشد. و يا مستند كدام استقلال كدام پيروزي كه با مضموني گزنده و سياسي به جناح هاي چپ و راست پرداخته بود و 3 ميليون بار در اينترنت دانلود شد و هنوز هم در دانشگاه ها اكران مي شود، كاري است كه توانستم در اين راستا انجام دهم.

کجایند سینماگران بی ادعا

اما به طور كلي بدنه اصلي سينما و جاهايي كه سياست گذاري مي كنند، براي حضور در حوزه هاي پرسشگر و مطالبه گر برنامه اي ندارند و اصولاً كسي نمي آيد آبروي خودش را در چنين جاهايي خرج كند. يعني براي كسي كه اينگونه وارد حوزه نقد اجتماعي شود، هيچ گاه فرش قرمز پهن نمي كنند. گرچه من معتقدم براي طرح اينگونه مباحث نبايد منتظر اجازه ي كسي بود. مثل جهاد مي ماند و آدمي بايد با استفاده از اراده و آگاهي خودش به مبارزه بپردازد.
فكر مي كنم در بحث نقد اجتماعي، كاري كه مي توانستم انجام دهم، در «اخراجي ها» به زبان ديگري انجام شد. تفكيك بين گفتمان متظاهرين به دين و كساني كه شخصيت واقعي داشتند، در اين فيلم به خوبي نشان داده شد و با زباني طنز به نقد آنها پرداختم.
هنر امام خميني هنر آدم سازي بوده نه آدم كشي در جنگ
يعني شما معتقديد كه در اخراجي ها موضوع معنويت جنگ و اينكه به تعبير امام جنگ كارخانه آدم سازي بود، در كنار مسايل اجتماعي و طنزهايي كه در فيلم اتفاق افتاده، به خوبي تلفيق شده و به نمايش درآمده است؟
اصولاً نبايد با نگاه تك بعدي به چنين موضوعاتي نگريست. جبهه مفاهيمي ماورايي، نوراني و معنوي صرف نداشته و يا فقط فضاهاي طنز و شوخي هاي خياباني و كوچه بازاري نبوده است.
بايد بگويم كه بستر خاكي جبهه زمينه تحول آدم ها بود. يعني آن رزمندگان شيران روز و زاهدان شب هاي جنگ بودند.
اساساً هنر امام خميني (ره) هنر آدم سازي بوده، نه آدم كشي در جنگ. امام در همين خصوص تعبيري دارد و مي گويد كه انقلاب اسلامي جوان هاي ما را از عشرتكده ها به صحنه هاي جنگ و نبرد و شهادت كشاند. در واقع وقتي پاي امتحان فرا مي رسد، تحول ايجاد مي شود.
در میدان عمل مرد از نامرد شناخته می شود
اين پديده دو طرفه است. خيلي از كساني كه شعار انقلابي مي دادند، وقتي شیپور جنگ به صدا در آمد، پاي ميدان عمل كم آوردند و حاضر نشدند. البته هيچ گاه اين قضيه مطلق نيست. با همه اينها در جنگ ما همه چيز سر جايش بود؛ شوخي ها و مزاح هاي رزمندگان، امتحان ها، ابتلاها و بيم ها، همه و همه جاي خودشان بودند.
امروز هم اگر جوان هاي ما در معرض ابتلا و امتحاني قرار بگيرند، حتماً غربال مي شوند و مرد از نامرد شناخته مي شود. در بوته عمل و امتحان، مردان خدا يافت مي شوند.
برگرديم به فعاليت هاي فرهنگي شما؛ پس از انتشار سي دي فقر و فحشا و مباحثي كه در جامعه مطرح شد، با چه مشكلاتي مواجه شديد؟
من به خاطر توليد اين فيلم مستند، يكسال دادگاه مي رفتم. اين را بعنوان يك اصل تأكيد كنم كه امروزه هيچ گاه براي شما بخاطر فعاليت در سنگر فرهنگي آن هم از نوع فيلم هايي مثل فقر و فحشا، فرش قرمز پهن نمي كنند! بايد از ميدان مين رد شويد، البته شايد هم در اين ميدان از روي شما رد شوند!
در عرصه رسانه و مطبوعات هم كه بحث عدالت خواهي و مطالبه آن در نشرياتي مثل شلمچه و جبهه طي سال هاي 77 تا 79 آغاز و پيگيري شد، برخي كه با ناجوانمردي از روي آن رد شدند، امروزه خود را داعيه دار گفتمان عدالت مي دانند. عده اي هم كه نه جنگ را ديده اند و نه هيچ گاه مدافع ارزش هاي انقلاب و دفاع مقدس بوده اند، الان انگ تحريف جنگ را در فيلم اخراجي ها به ما مي زنند.

کجایند سینماگران بی ادعا

از توليد فيلم جديد «اخراجي هاي 2» چه خبر؟
الان در مرحله تدوين فيلم اخراجي هاي 2 هستیم. در حقيقت اخراجي ها بستري سه بخشي است كه زمان جنگ، اسارت و بعد از جنگ را شامل مي شود. در اين فيلم، اسارت و اتفاقات نادري از جنگ را به نمايش در آورده ايم و البته در گوشه هايي از فيلم به مباحث مربوط به منافقين نيز پرداخته ايم.
به نظر شما به غير از اخلاص براي يك كار ماندگار و تأثير گذار در حوزه هنر و سينماي متعهد، چه مؤلفه هايي نياز است؟
اگر يك سه ضلعي را تصور كنيم، «فرم» و «محتوا» دو وجه ديگر آن هستند. اخلاص صرف كفاف نمي كند، فرم و محتوا هم بايد به شكل توانمند وجود داشته باشند.
فرم، ساختار تسلط بر مد و تكنيك سينماست و محتوا هم حرف هايي است كه به شكلي پخته و پر مغز طرح مي شود؛ البته اين خود وجوه مختلفي دارد، به طوری كه بتواند ارتباط برقرار كند و حرفي براي گفتن داشته باشد.
نظام و مدیریت نامطلوب آموزشی نتوانسته مبانی دینی را به جوان آموزش دهد
شما به عنوان چهره اي كه سال ها در عرصه فرهنگي، سياسي و سينماي ديني كشور فعاليت دارد، فكر مي كنيد كه كار فرهنگي تأثيرگذار بر روي جوان هاي عصر حاضر بايد چگونه باشد؟
جواني كه طي 18 سال در نظام آموزش ما تحت تأثير مديريت نامطلوب نتوانسته مباني ديني را فرا بگيرد، كار فرهنگي بر روي او بسيار سخت است. در واقع در اين حوزه كم كاري هاي بسياري اتفاق افتاده است.
امام خميني (ره) مي فرمودند: «انقلاب ما، انقلاب فرهنگي است»، اين انقلاب فرهنگي بايد نمودهاي مختلفي پيدا كند. اگر نمي شود، به ضعف مديريت بر مي گردد.
بايد با جوان هاي امروز، با درك و فهمي مناسب ارتباط برقرار كنيم. شايد زبان هنر و رسانه در اين دوره كارآمدترين زبان ها براي تبليغ دين باشد.
با اين همه در اين حوزه هيچ كاري صورت نگرفته است. اگر فكر مي كردم فعاليت هاي صورت گرفته كافي است، هيچ گاه وارد نمي شدم.
به عنوان آخرين پرسش بفرماييد كه شما در مسايل ديني، عرفاني و هنري دنبال مسلك و آيين كدام بزرگ و يا عارف ديني رفته ايد تا آن را با زبان هنر به جوان امروزي انتقال دهيد؟
انديشه هاي امام خميني (ره) در مقطع انقلاب و پس از آن، تفكرات و مباني حضرت آقا و همچنين ديدگاه هاي مرحوم «دولابي» در من تأثير فراواني گذاشته است.
بايد بگويم كه مباني فكري نسل ما به شكل زيربنايي تر در مقطع انقلاب و قبل از آن ساخته و پرداخته شده و فقط احساسات صرف نبوده كه توانسته تا همين امروز نيز باقي بماند.

کجایند سینماگران بی ادعا

برای عده ای در ایران هنوز جنگ تمام نشده است
بگذاريد من به وصيت و پيش بيني شهيد باكري كه گفته بود پس از جنگ بازمانده های جنگ سه دسته مي شوند، يك دسته ديگري هم اضافه کنم. من معتقدم دسته چهارم كساني هستند كه جنگ براي آنها هنوز تمام نشده و الان هم در حال مبارزه هستند و اگر خدا قبول كند من خودم را جزء دسته چهارم مي دانم.
منبع: www.kanoonandisheh.com




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط