هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)

پس از اعلام برنده شدن طرح YF-22 در برنامه تولید جنگنده پیشرفته (ATF)، جنگنده ی F-22 موسوم به Raptor براساس نمونه ی اولیه YF-22 طراحی شد. برنامه توليد F-22 ، پروژه‏اي در جهت ساخت جنگنده‏ي برتري هوايي نسل بعد است جهت مقابله سريع با هرنوع اقدام در هر نقطه‏اي از جهان. اين هواپيمايي است كه بايد به حريم هوايي دشمن نفوذ كند و قابليت ديد اول – شليك اول را بر عليه اهداف گوناگون، داشته باشد. (First-look, First-kill)
دوشنبه، 21 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)

تهیه کننده : مجید مکاری
منبع : راسخون

F-22 Raptor (دزد آسمان / جانور شکاری)

پس از اعلام برنده شدن طرح YF-22 در برنامه تولید جنگنده پیشرفته (ATF)، جنگنده ی F-22 موسوم به Raptor براساس نمونه ی اولیه YF-22 طراحی شد.
برنامه توليد F-22 ، پروژه‏اي در جهت ساخت جنگنده‏ي برتري هوايي نسل بعد است جهت مقابله سريع با هرنوع اقدام در هر نقطه‏اي از جهان. اين هواپيمايي است كه بايد به حريم هوايي دشمن نفوذ كند و قابليت ديد اول – شليك اول را بر عليه اهداف گوناگون، داشته باشد. (First-look, First-kill)
مهمترین مشخصه ی F-22 کمتر دیده شدن در رادار دشمن، مانورپذیری بالا، سیستم های پروازی (آویونیک) یکپارچه شده و طراحی آیرودینامیک ویژه است که اجازه می دهد جنگنده بدون استفاده از پس سوز موتورها، به سرعت بالای صوت برسد. (عدم استفاده از پس سوز، امکان رهگیری هواپیما توسط دشمن را بسیار کم می کند)

ویژگی پنهان کاری (Stealth)

این مشخصه، کمک زیادی به بقا و ادامه ی نبرد F-22 می کند و باعث می شود تا دشمن نتواند اطلاعات مهمی از انجام عملیات توسط این جنگنده بدست بیاورد.

ویژگی یکپارچه سازی سیستم های پروازی (Integrated Avionics)

این مشخصه به خلبان F-22 کمک فوق العاده ای می‏کند تا اطلاعات بسیار دقیقی از وضعیت دشمن بدست آورد. این اطلاعات می‏تواند وضعیت پروازی جنگنده‏های دشمن، نحوه‏ی آرایش نیروهای زمینی، شناسايي سيستم‏هاي راداري منطقه و . . . باشد. ضمن اینکه سیستم‏های الکترونیکی پیشرفته‏ی F-22 این امکان را (به خلبان اف22) می‏دهد تا حتا از آرایش قبلی نیروهای دشمن آگاه شود. (Off-Board Information) این اطلاعات براساس حرارت برجای مانده از موتور وسائل نقلیه‏ی دشمن یا حرارت موشکها و مهمات شلیک شده بدست می آید.
نمایی از کابین دیجیتالی و بسیار پیشرفته ی F-22

هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)

سوپر کروز (Super cruise)

این مشخصه «افزایش دقت مهمات استفاده شده» است که (به اف22) این امکان را می‏دهد که با سرعت بیشتری از میدان نبرد خارج شود و بدین طریق امکان ضربه خوردن یا رهگیری توسط دشمن را کم می‏کند.

موتورها

اولین انتظاری و قابلیتی که از موتورهای F-22 می رود این است که بدون آنکه از پس‏سوز استفاده کند به سرعت فراتر از صوت دست یابد ضمن اینکه مصرف سوخت مناسبی در این حالت داشته باشد زیرا در سایر جنگنده ها، دست یابی به سرعتهای فراصوت، با استفاده از پس‏سوز ممکن می شود که همراه با مصرف سوخت بسیار بالاست. با این مشخصه، اف22، مدت زمان بیشتری می تواند پرواز کند.
البته این انتظار نیز (از موتورهای اف22) می‏رود که در پروازهای زیرصوت نیز عملکرد خوب خود را حفظ کرده و مصرف سوخت بسیار کمی نیز داشته باشند.

سیستم تغییردهنده خروجی موتور (تغییر بردار رانش)

اولین وظیفه‎ی تعریف شده برای F-22 نبرد هوایی است که برای این کار، حمل 6 موشک میان برد AIM-120C (آمرام) به همراه 2 موشک کوتاه برد AIM-9M (سایدوایندر) پیش بینی شده است.
برای نبرد هوا به زمین (Ground Attack)، اف22 با 2 عدد بمب هدایت شونده‏ی 1000 پوندی بسیار دقیق JDAM ، 2 موشک AIM-120C و 2 موشک AIM-9M تجهیز می‏شود.
(JDAM = Joint Direct Attack Munitions)
JDAM ها، بمب‎هایي هستند که به وسیله سیستم مکان یابی ماهواره ای (GPS)، هدایت می‎شوند. این بمبها، به اف22 این امکان را می‎دهند که در هوای نامناسب جوی (ابر، مه، برف و . . .) بتواند تکمیل کننده ماموریت (ناتمام مانده‏ي) جنگنده‏ی F-117 یا جنگنده‏ی JSF در حمله به اهداف زمینی باشد.
(JSF = Joint Strike Fighter)
F-22 در نگاه اول، جنگنده‏ای تمیز و عاری از مهمات به نظر می‎رسد. این مشخصه به دلیل آن است که مهمات در محفظه‏های مخفی داخل بدنه حمل می‎شوند و برخلاف سایر جنگنده‏ها، از محفظه‏های خارجی بدنه برای حمل مهمات در اف22 به طور معمول استفاده نمي‏شود. این ویژگی مهمی برای حفظ قابلیت پنهان کاری اف22 از رادار دشمن است. زیرا نصب مهمات باعث بازتابش امواج رادار دشمن شده و ویژگی پنهان‎کاری اف22 را از بین می‎برد. همچنین مخفی بودن مهمات، از میزان پسا (اصطکاک هوا) کم می کند امری که برای پرواز فراصوت بدون استفاده از پس سوز بسیار لازم است. کم شدن پسا، برد پروازی اف22 را نیز به میزان قابل توجهی افزایش می‏دهد زیرا باعث کاهش مصرف سوخت می‎شود.
اف22 همچنین چهار مقر حمل مهمات در خارج بدنه دارد که هرکدام می‏توانند تا 5000 پاوند بار را حمل کنند. در اف22، از یک طراحی منحصر به فرد در ساخت محفظه های خارجی (حمل بار) استفاده شده است که در جلو و عقب بدنه تعبیه شده اند، اتصال انتهای بدنه دارای اتصالهای الکتریکی، سوخت و هوا است. در این محفظه، مخزن سوخت 600 گالونی یا دو پرتاب کننده‏ی موشک به نام LAU-128/A بسته به نوع ماموریت، نصب می‎گردد.
دو حالت کلی برای محفظه های خارجی حمل بار در اف22 وجود دارد:
* چهار مخزن 600 گالونی حمل سوخت، بدون حمل سلاح. این پیکربندی برای وقتی استفاده می‎شود که برد پروازی زیاد مدنظر باشد یا قصد جابه‎جایی جنگنده مطرح باشد. برای حمل محفظه‎ی سوخت، از گیره‏ی نگدارنده‏ی مخصوصی به نام BRU-47/A در محل اتصال هر محفظه استفاده می‏شود.
* دو مخزن سوخت به همراه چهار موشک. این پیکربندی برای حالتی استفاده می شود که منطقه ی مورد عملیات ایمن، فضای منطقه تحت کنترل نیروهای خودی بوده و زمان بیشتری جهت پشتیبانی هوایی منطقه (CAP = Combat Air Patrol) مورد نیاز باشد. در این حالت نیز، مخازن سوخت خارجی به وسیله‏ی گیره‎ی BRU-47/A روی بدنه‏ی اصلی متصل می‏شوند، ضمن اینکه محفظه‎های خارج از بدنه‏ی اصلی هواپیما، به دو گیره‏ی پرتاب کننده‏ی موشک به نام LAU-128/A متصل می‏شوند.
همه‏ي موشكهايي كه در محفظه‏هاي خارجي نصب مي‏شوند (دو موشك در هر مكان)، اين قابليت را دارند كه با انجام تغييرات فني در داخل بدنه نصب شوند و با مهمات دروني يكپارچه شوند، اما نيروي هوايي به تواني بيش از آنچه (براي حمل مهمات) خواسته بود اعلام نياز نكرده است.
فراز و نشيب هاي پردردسر F-22 قبل از ورود رسمي به خدمت
پيش از آنكه تيم سازنده‏ي نمونه‏ي اوليه‏ي YF-22 به عنوان برنده‏ي رقابت در طراحي جنگنده‏‎ي ATF انتخاب شوند، به مدت 54 ماه آزمونهاي تست و خطا تحت اين برنامه انجام داده بودند. آنها شديدن درگير رفع عيوب مختلف اف22 نظير مشكلات بدنه، كاناپي و انجام تست‏هاي پروازي بر روي دو فروند نمونه‏ي اوليه‏‎ي YF-22 بودند.
نمونه‏ي اوليه‏ي موتورها، موتور YF119 ساخت «پرات اند ويتني» و موتور YF120 ساخت «جنرال‏الكتريك» بودند كه در جريان برنامه‏ي ATF بارها مورد آزمايش قرار گرفتند.
برنامه‏هاي آزمون و خطا (dem/val) به تاريخ سپتامبر 1990 تكميل شدند. كه همه‏ي اين كارها توسط شركت بوئينگ در سياتل، لاكهيد در پالمديل كاليفرنيا و جنرال‏دايناميكز در تگزاس اجرا و تكميل شدند. همچنين نمونه‏هاي اوليه‏ي هواپيما (Prototype)، در محل شركت لاكهيد در پالمديل (Palmdale شهري در جنوب لوس‏انجلس و ايالت كاليفرنيا) مونتاژ شدند. امكانات مناسب آنجا نيز باعث شد اولين پرواز YF-22 در آن مكان انجام شود.
پس از آنكه مونتاژ و مديريت كلي برنامه‏ي توليد هواپيما بر عهده‎ي شركت لاكهيد گذاشته شد، ادامه‏ي برنامه‏ي YF-22 به جهت آزمايشات و توليد نهايي، به شهر ماريتا (Marietta = شهري در شمال غربي ايالت جورجيا) منتقل گشت.
F-22 دومين آزمايش مهم خود را در سال 1991 با موفقيت از پيش رو گذراند. در آن زمان، نيروي هوايي اعلام كرد كه به تعداد 548 جنگنده‏ي F-22 به ارزش هركدام 6/68 ميليون دلار نياز دارد. پس رفع اشكال و تجديدنظر نهايي هواپيما به تاريخ سپتامبر 1993، تعداد مورد نياز نيروي هوايي، به رقم 442 فروند و به قيمت تخميني هر فروند 6/71 ميليون دلار كاهش يافت. آن زمان قرار بود حداكثر تا پايان سال 2002، تمام اين جنگنده‏ها جايگزين جنگنده‏هاي F-15 و F-16 هاي نيروي هوايي شوند.
قرارداد 55/9 ميليارد دلاري مهندسي، توليد و توسعه‏ي اف22، آگوست 1991 به تيم مهندسي شركت بوئينگ و لاكهيدمارتين واگذار شد. اما پيمانكار پس از مدتي ارزيابي، اعلام كرد كه اين مبلغ بايد تا حدود 11 ميليارد دلار افزايش يابد. تحت شرايط جديد پيمانكار، تيم اف22، طراحي هواپيما را تكميل نمود و تجهيزات و خطوط توليد لازم براي ساخت اين هواپيما را تهيه نمود و 9 آزمايش موفق هوايي و دو آزمايش بر روي زمين انجام داد.
يك تيم ارزيابي از ستاد مشترك نيروهاي مسلح، كار بررسي بر روي برنامه‏ي توليد اف22، قيمت تمام شده و برنامه‏ي زمان‏بندي تحويل اف22 ها به نيروي هوايي را آغاز كرد. اين تيم پس از مدتي اعلام كرد كه اين جنگنده به زمان بسيار بيشتري براي مهندسي و توليد نهايي نياز دارد. اين امر به دليل كاهش دادن ميزان خطرپذيري اين جنگنده در هنگام ورود به خدمت بود. زيرا در هنگام بررسي، به مشكلات ريز و درشتي در توليد اين هواپيما پي برده بودند.
تيم ارزياب، همچنين برآورد كرده بود كه كل مبلغ طراحي اوليه حدود ۱.۴۵ ميليارد دلار افزايش خواهد يافت. همچنين كل مبلغ توليد حدود 13 ميليارد دلار افزايش خواهد داشت. كه بدين ترتيب كل رقم توليد از 48 ميليارد دلار به 61 ميليارد افزايش مي‏يافت مگر آنكه از هزينه‏هاي جانبي توليد كاسته مي‏شد.
در نتيجه‎ي گزارشات تيم ارزياب، برنامه‏ي توليد اف22 مورد تجديدنظر قرار گرفت. از اين رو مي‏بايست رقم ۲.۲ ميليارد دلار به برنامه‏ي مهندسي مجدد و توليد نهايي اف22 اضافه مي‏شد. ضمن اينكه اين موضوع (تجديدنظر در طراحي) باعث مي‏شد كه برنامه‏ي زمان‏بندي جهت توليد نهايي، 12 ماه زياد شود تا محصول نهايي بتواند بدون مشكل وارد خدمت شود.
برنامه‏ي مهندسي مجدد اف22، باعث شد سه فروند نمونه‏اي كه از قبل ساخته شده بودند، از سيستم حذف شوند و برنامه‏ي توليد، بسيار به كندي پيش رود. احتمال افزايش هزينه‏ها در توليد اف22، از طريق كاهش برخي هزينه‏هاي رسمي در بودجه پيش‏بيني شده بود.
فرماندهان عالي وزارت دفاع (پنتاگون)، برنامه‏ي تجديدنظر اف22 را مورد ارزيابي قرار دادند. سپس به تاريخ 11 فوريه 1997 ياداشت رسمي در تاييد تغييرات و تجديدنظر انجام شده (بر روي اف22) از طرف پنتاگون صادر شد.
در گزارش نشريه داخلي وزارت دفاع كه هر 3 ماه يكبار منتشر مي‏شود، در نشريه منتشره به تاريخ 15 مي 1997 اعلام كرد كه تعداد كل اف22 مورد نياز از 438 به 339 فروند كاهش يافته است. اين امر به دليل كند شدن توليد 70 فروند اوليه كه تنها 58 فروند از آنها ساخته شد و همچنين كند شدن توليد سالانه از 48 فروند پيش‏بيني شده به 36 فروند بود. زيرا وزارت دفاع آزمونهاي مختلف و در شرائط گوناگوني از جنگنده‏هاي جديد به عمل مي‏آورد و كم شدن تعداد اوليه، باعث كند شدن زمان آزمايشات مورد نياز وزارت دفاع مي‏گشت.
F-22 با طراحي و مهندسي مجدد، به تاريخ 7 سپتامبر 1997 اولين پرواز خود را باموفقيت انجام داد. آزمايشات اوليه‏ي پرواز كه در شهر ماريتا (ايالت جورجيا) انجام شده بود، به سال 2001 در پايگاه «ادواردز AFB» ادامه يافتند.
آهنگ ضعيف توليد اف22 در سال 1999 آغاز شد. سپس نرخ توليد هواپيما به 36 فروند در سال (2004) افزايش يافت و تا ميزان توليد كلي به تعداد 339 فروند ادامه خواهد يافت، كه انتظار مي‏رود كل اين توليد به سال 2013 پايان يابد. همچنين اولين اسكادران عملياتي در دسامبر 2005 وارد خدمت شدند.

پايان كار F-15

جنگنده‏هاي F-15 انبوهي از مشكلات و نواقص (نسبت به اف22) در سيستم‏‎هاي آويونيك دارند و هنگامي كه آخرين اف22 به سال 2013 وارد خدمت مي‏‎شود، بهترين جنگنده‏ي F-15 عمري برابر 30 سال خواهد داشت. ولي انتظار مي‏رود استفاده از F-15 هاي موجود در نيروي هوايي، به دليل اقتصادي بودن، تا سال 2015 ادامه يابد ولي هيچكدام از 918 فروند جنگنده‎‏ي F-15 كه تا جولاي 1992 در ليست اموال نيروي هوايي ثبت شده بودند، به دليل غيراقتصادي بودن و افزايش هزينه‏هاي تعمير و نگهداري، پس از سال 2014، در سرويس نخواهند ماند.

مشخصات فني F-22

ماموريت: جنگنده‏‎ي برتري هوايي (جايگزين F-15)
سازندگان:
* Lockheed Martin Aeronautical Systems
مديريت كل پروژه، طراحي بدنه و دماغه (Fuselage)، كابين و كاناپي، ورودي‏هاي هواي موتورها، طراحي محل اتصال بالها، طراحي قسمت عقب (بالچه‏ي عقب يا پره ماهي)، فلپها، شهپرها، چرخ‏ها و سيستم ارابه‏‎ي فرود و مونتاز نهايي قطعات هواپيما.
* Lockheed Martin Tactical Aircraft Systems
طراحي قسمت مياني بدنه، مديريت طراحي محفظه‏هاي دروني حمل مهمات، طراحي سيستم «يكپارچه كننده‏‎ي ناوبري و سيستم جنگ الكترونيك» يا (INEWS)، طراحي سيستم‏هاي مخابراتي، ناوبري، شناسايي (CNI) و سيستم پشتيباني از تسليحات.
CNI = Communications, Navigation, and Identification
INEWS = Integrated Navigation and Electronic Warfare Systems
* Boeing
بالها، قسمت انتهايي بدنه (شامل طراحي قسمتهاي مورد نياز براي موتورها و اتصالات مربوطه)، سيستم رادار، آزمايش سيستم يكپارچه شده‏ي ناوبري، ساخت شبيه ساز آموزشي و مديريت پروازهاي آزمايشي.
* Pratt & Whitney
ساخت موتور F119-PW-100
* برخي پيمانكاران فرعي
Northrop Grumman و Hughes Radar Systems و Texas Instruments و Motorola
Kidde-Graviner Ltd و Allied-Signal Aerospace و Harris و Fairchild Defense
GEC Avionics و Lockheed Sanders و Kaiser Electronics و Digital Equipment Corp
Rosemount Aerospace و Curtiss-Wright Flight Systems و Dowty Decoto و EDO Corp
Lear Astronics Corp و Parker-Hannifin Corp و Simmonds Precision و Sterer Engineering
TRW و XAR و Hamilton Standard و Sanders/GE Joint Venture و Menasco Aerospace
پیشرانه
دو موتور توربوفن ساخت «پرات اند ويتني» مدل F119-PW-100 با كشش هر موتور 35000 پاوند = 15875 كيلوگرم
طول هواپيما: 08/62 فوت = 90/18 متر
ارتفاع: 67/16 فوت = 08/5 متر
فاصله دو سر بالها: 5/44 فوت = 56/13 متر
سطح بالها: 840 فوت مربع = 03/78 متر مربع
فاصله دو سر بالچه‏هاي انتهايي: 29 فوت = 84/8 متر
حداكثر سرعت: 8/1 ماخ بدون پس سوز و در پرواز سوپر كروز = 5/1 ماخ
خدمه: 1 نفر
تسليحات:
دو موشك كوتاه برد AIM-9 (سايدوايندر)
شش موشك ميان برد AIM-120C (آمرام)
يك مسلسل 20 ميلي‏متري
دو بمب 1000 پاوندي JDAM
اولين پرواز سري اصلاح شده: 7 سپتامبر 1997
شروع تحويل: سال 2002
تاريخ عملياتي شدن: سال 2004
قيمت:
قيمت نوع اوليه = 8 / 102 ميليون دلار (براي 76 فروند از كل 362 فروند)
قيمت نوع اصلاح شده بدون ابتكار كاهش هزينه = 2 / 128 ميليون دلار (براي 70 فروند از كل 368 فروند)
قيمت نوع اصلاح شده با ابتكار كاهش هزينه = 4 / 92 ميليون دلار (براي 70 فروند از كل 368 فروند)
قيمت جديد (۲۰۰۶) به دلیل کاهش سفارش نیروی هوایی: ۲۵۰ میلیون دلار

هواپیمای مدل F-35 سربروس

جنگنده ي F.35 (با اسم آزمايشي x.35) نتيجه ي مناقصه ي جنگنده ي ضربتي مشترك(JSF) با اسم كامل(Joint Strike Fighter) مي باشد اما كليات طرح JSF به سالهاي 86 تا 91 باز ميگردد كه در آن زمان به دنبال اعلام نياز نيروي دريايي و هوايي براي جنگنده اي كم هزينه با كارايي بالا(و همچنين كم پيدا) براي جايگذيني جنگنده هاي F.14 و F.16 و F.18 شكل گزفت(البته از همان ابتدا برنامه ريزي براي سه مدل از اين جنگنده بود كه در ادامه خواهيد خواند) در ابتدا سه گروه براي اين پروژه اعلام آمادگي كردند شامله 1.لاكهيد مارتين 2.بويينگ 3.تركيب مكدانل داگلاس و نورثوپ گرومن به همراه هوافضاي انگليس البته گروه سوم بدليل ور شكست شدن مكدانل داگلاس از ميدان خارج شد و تنها گرومن توانست در طرح شريك شود و اين اولين بار بود كه يك هوا پيما براي سه نيرو طراحي مي شد(نيروي هوايي دريايي و سپاه تفنگداران دريايي) در سال 98 هر دو شركت بويينگ و لاكهيد اقدام به نمايش پيش نمونه هاي خود نمودند X-32 مربوط به بويينگ معروف به قورباقه ي چاق(اصلا جنگنده ي خوش استيلي نبود) و طرح X-35 شركت لاكهيد كه در نهايت لاكهيد بدليل برتري هاي طرح پيشنهادي مناقصه را برد اما دلايل برتري:طرح فن متحرك لاكهيد بسيار بهتر از طرح توليد مستقيم نيرو در X-32 و اما ديگر دلايل ريسك فني طرح لاكهيد كمتر بود هزينه ي نگهداري كمتر و قدرت رانش بيشتر دانست
اما ويژگي هاي خود جنگنده F.35 قرار است در سه مدل ساخته گردد
مدل A كه براي نيروي هوايي در نظر گرفته شده و جنگنده اي باقابليت پروازي عاديست و قرار است جايگزين فالكن (F.16) و A.10 گردد
مدل B كه براي سپاه تفنگداران دريايي(USMC) طراحي شده و داراي برد زياد و قابليت نشست و برخواست كوتاه براي جايگزيني هايير در نظر است
مدل C كه براي نيروي دريايي (USN) و نيروهاي انگليسي در نظر گرفته شده كه دارايي قابليت ناو نشيني و نشست و برخواست كوتاه است
در مورد كم پيدايي جنگندهي F.35 بجز در مدلB بدليل عدم نياز جنگنده اي كم پيداستاز اصول كم پيدايي اين جنگنده مي توان به اسستفده از بدنه ي تقريبا يك پارچه اشاره كرد بدين معني كه ساختار بال با بدنه يكپارچه است بو بداخل بدنه فرو مي رود(برخلاف جنگنده هاي كنوني)در بدنه ي F.35 به ميزان قابل توجهي از مواد مركب استفاده گرديده كه اين به صرف هزينه ي كمتر و نگهداري آسانتر كمك مينمايد پسگرايي بال و دم نسبت به لبه ي جلويي 35 درجه و نسبت به لبه ي عقبي 15 درجه است سكانهاي عمودي ثابت هواپيما داراي پسگرايي تا 35 درجه و انحراف تا 25 درجه هستند(بعد از مدتها يك جنگندهي مدرن بر سلطه ي بيش از 50 ساله ي بالهاي پسگرا خاتمه داد)
اما موتور اين جنگنده از موتور F.119 ساخت شركت پرات اندويتني استفده مي كند نكته جالب در مورد اين موتورها اين است كه با وجود فناوري پيشرفته و كارآمد آن، قيمت پايين تري نسبت به موتورهاي ديگر دارد و نگهداري آن نيز راحتر است هركدام از موتورها نيروي پيشراني به اندازه 15420 كيلوگرم و با استفاده از پس سوز (afterburner) اين نيرو به 22675 كيلوگرم مي رسد.
ساخت رادار F-35 را بخش سيستم هاي الكتريكي شركت نورثروپ گرومن عهده دار است و براي اين كار شركت گرومن دست به گسترش رادار APG-77 زده است و با مدرن كردن آن اميدوار است كه هوشمندترين رادار در حال حاضر راطراحي كند البته هيچگاه از توانايي هاي كامل اين رادار در انواع صادراتي استفاده نخواهد شد(شمار انتنهايي رادار از 62 براي رپتور به 21 براي F-35 كاهش يافته) گفته ميشود F-35 به تجيزات داخلي الكترونيك يكپارچه مجهز است(همانند رپتور) كه براي كاهش هزينه ها در تمام جنگنده ها از تجيزات استاندار استفاده خواهد شدهمچنين اين جنگنده به همراه رادار خود از سامانه ي SA براي هرچه راحت تر كردن كنترل رادار بهره ميبرد كه اين سامانه وضعيت آسمان نبرد دستورات و اجازه ي شليك موشكها و اسكن زميني و... را اجام مي دهد و گذارش مي نمايداز ديگر سامانه ها ميتوان به سامانه ي جلونگر فروسرخ كه به منظور پرواز در ارتفاع پايين و آشكار سازي عوارض زميني و پدافن هاي دشمن استفاده مي شود نام برد
اما تسليحات F-35 داراي يك محفضه ي جنگ افزاري در زير بدنه است كه براي منظور هاي كم پيداييست در صورت عدم لزوممي تواند از آويزگه هاي زير بال نيز بهره ببرد
در بعد كوتاه برد از موشكهاي رايج سايد وايندر (احتمالا در دو مدل X و M )استفاده خواهد كرد و در بعد ميانبرد از امرام استفاده ميكند(احتمالا از مدل C كه از يك جستجو گر چند طيفي براي ردگيري موشكهاي كروز كم پيدا بهره ميبرد)
اما تسليحات اصلي جنگنده (چون وضيفه ي اصلي اين جنگنده نقش هجومي و ضربتيست)از انواع -55/78/87 CBU(اين ها بمب هاي خوشه اي با قدرت انفجاري ار حداقل22 كيلوگرم اين بمب ها بمب هاي هوا انفجاري هستند و قبل از رسيدن به زمين منفجر ميشوند و تاثير هولناكي بر روي وصايل زرهي و بخصوص نفرات پياده دارن چيزي شبيه مين در روي زمين بقدر وحشتناك هستند كه از آنها براي پاكسازي ميادين مين استفاده ميشود) تا بمب هاي هدايت دقيق (GBU) و درنهايت يكي از هولناك ترين بمب ها بمب هاي سري JADAM (مانند سري GBU) اين بمب ها تركش شونده براي منظور ها تهاجمي مستقيم استفاده ميشوند و درنهايت بمب هاي DAACM كه براي تهاجم عليه فرودگاه ها كاربرد دارند و انواع موشكهاي هوابه زمين باضافه ي يك توپ 27 ميليمتري ماوزر در نمونه هاي عادي و درنمونه هاي عمود پرواز از توپ هاي غلافدار استفاده ميكند
درنهايت طبق برنامه ريزي ها قرار است مدل هاي A درسال ۲۰۱۱ ميلادي با قيمت ۴۰ ميليون دلار به فروش برسند و مدل CوB نيز در سال 2012 وارد خدمت شوند به هر حال اين نويد تولد آينده ي جنگنده هاي نوين است

مقايسه ي F-35 با F-22 ربتور

بسياري معتقدند اين دو جنگنده بسيار به هم شبيه هستند اما تفاوتها و شباهتها وروديهاي هواي كناري (بعدا تغييراتي كرد) دماغه و بال ذوذنقه اي و سكان عمودي دم مشابه هستند ولي از نظر كلي با وجودي كه رادار F-35 برداشتي با ماهيتي نا معلوم از رادار رپتور است تنها 40 تا 50 دصد توانايي آن راداراست و از نظر پنهانكاري اگر ما رپتور را يك توپ بيسبال در نظر بگيريم F-35 حكم توپ فوتبال را دارد و بازتاب راداريش بيشتر است
در مديريت جنگ هاي نوين قرار است هر F-35 بتواند نقش 2 جنگنده ي F/A.18 را بخوبي ايفا كنددر حالي كه حداقل دو فروند F-35 براي ايفاي نقش يك رپتور نياز است

هواپیمای مدل B2 ، بمب افکن سنگین پنهان کار

هواپیمای بی 2 ملقب به روح، بمب افکنی چند ماموریته است که قادر به حمل بمب های معمولی و اتمی نیز می باشد. این بمب افکن به عنوان گامی بلند در تکنولوژی هوایی، نقش مهمی را در برنامه به روز سازی بمب افکن های آمریکایی ایفا نموده است. این هواپیما، دارای قدرت آتش یا رهاسازی بمب به میزان بسیار زیاد و در هر مکانی از جهان است که حتی دفاع های زمینی بسیار نیرومند نیز حریف این بمب افکن نمی شوند.
این هواپیما در مقایسه با دیگر بمب افکن های عمده آمریکایی مانند بی 52 و بی 1 بی، قابلیت انعطاف پذیری و موثر بودن بسیاری را با خود به همراه دارد و قابل ترین گونه در میان بمب افکن های سرنشین دار است. مهمترین ویژگی این بمب افکن، پنهان کاری و مخفی بودن آن از دید رادار است که توانایی بی نظیری در انهدام ارزشمند ترین پایگاه های دشمن حتی در قلب پدافند های هوایی بسیار سنگین به این هواپیمای بمب افکن می دهد. این ویژگی ها، تماماً موجب شده اند که بی 2 به عنوان تنها بمب افکن قرن بیست و یکم شناخته شود. ویژگی های پنهان کاری، آیرودینامیکی و توانایی حمل مقدار زیادی تسلیحات، این بمب افکن را از سایر بمب افکن های موجود در خدمت متمایز و جدا می سازد. بدین وسیله، این هواپیما قادر است به دور از ترس از شناسایی به وسیله رادار دشمن، در ارتفاعات بالا به عملیات و تجسس پرداخته و آزادی عمل فوق العاده ای نیز داشته باشد.
همچنین این هواپیمای بمب افکن، به عنوان یک هواپیمای میان قاره ای شناخته می شود، چرا که برد بدون سوخت گیری آن حدود 9.600 کیلومتر بوده و در صورت سوخت گیری هوایی مجدد، دارای برد نامحدود گشته و توانایی سفر به هرجایی در دنیا را خواهد داشت. پنهان کاری این هواپیما در مقابل حتی سیستم های بسیار پیشرفته راداری دنیا، ترکیبی از کاهش اشعه های گرمازای مادون قرمز، صداهای حاصله از موتور ها و ویژگی های بصری یا دیداری که با چشم قابل روئیت است، می باشد. البته جنبه های مختلفی از راز های پنهان کاری این هواپیما، جزو اسرار و اطلاعات طبقه بندی شده اند و اینک، ما تنها می دانیم که استفاده از مواد کامپوزیتی در بدنه، لایه های ویژه جذب امواج روی بدنه و سرانجام طرح بال پرنده، همه و همه به مخفی بودن هر چه بیشتر این بمب افکن کمک می نمایند. ممکن است شما هم دقت کرده باشید که این بمب افکن، دارای سکان عمودی، افقی و یا پایدار کننده های ثبات و حتی نشانی از بدنه هواپیما نیست. این چنین طراحی جالب و زیرکانه ای، به طرح بال پرنده موسوم است که در آن، هواپیما به شکل یک بال که تمامی تجهیزات در این بال تعبیه شده اند طراحی می گردد و امکان پیچش و غلت خوردن توسط تغییر مرکز ثقل هواپیما و یا سطوح کنترلی انتهای این بال پرنده صورت می گیرد، که از مزایای چنین طراحی، می توان به کاهش سطح برخورد امواج راداری اشاره نمود.
در این هواپیما، صداگیرهای ویژه ای برای موتورهای آن در نظر گرفته شده و گازهای موتور نیز قبل از آزاد شدن در فضا، به طور کامل سرد می گردند و اثر مادون قرمز آنان به طور کامل رفع می گردد. همچنین این بال پرنده در قسمت انتهایی به شکل دندان اره ای طراحی شده که این نیز خود نوعی کمک به ویژگی پنهان کاری این بمب افکن است. سپیریت قادر به حمل بازه گسترده ای از انواع بمب های هدایت لیزری، بمب های جی دم و مارک و بمب های هسته ای است که توانایی فوق العاده آن را به طور قابل توجهی مشهود می سازد، چرا تمام این تسلیحات نیز در محفظه های داخلی حمل می شوند. این هواپیما، به صورت مشترک میان شرکت های مشهور آمریکایی نورث روپ گرومن، بوئینگ، هیوز و لینک دیویژن طراحی و ساخته شده است.
برای پیشرانش این هواپیما، از چهار موتور توربوفن F-118 جنرال الکتریک با قدرت هر یک 17.300 پوند بهره برداری می شود که همانطور که در بالا ذکر گردید، تدابیر ویژه ای در خروجی های این موتورها به کار رفته است. طول این بمب افکن حدود 20 متر و طول دو سر بال آن 52.12 متر است که از این نظر، هواپیمایی بیشتر در عرض است و به خاطر طرح بال پرنده، جای تعجبی هم ندارد. حداکثر وزن برخاست این هواپیما، گاه به حدود 152 تن هم می رسد و دارای سقف پروازی معادل 15 کیلومتر است. این بمب افکن، با وجود پیچیدگی نسبی بیشتر نسبت به اسلاف خود، تنها دارای دو خدمه در مقابل برای مثال پنج خدمه برای هواپیمای بی 52 است که خود نکته ای قابل توجه است. در این بمب افکن، خلبانان در کنار هم، سرخلبان سمت چپ و مسئول تسلیحات نظامی در سمت راست، قرار می گیرند. مهم ترین عملیات این هواپیما به زمانی باز می گردد که در عملیات آمریکا بر ضد صربها، این هواپیما از ایالت میسوری آمریکا برخاسته و پس از بمباران کوزوو در شرق اروپا، با موفقیت به همان نقطه مراجعت نمود.

هواپیمای مدل بمب افکن B3 كابوسي از آينده

در شرايطي كه هوز جنگنده هاي نسل پنجم به طور كامل وارد خدمت نشده اند نيروي هوايي آمريكا پروژه پژوهشي را شروع كرده براي بررسي طزاحي بمب افكن نسل هفتم B.3 اين بمب افكن قرار است براي سالهاي 2035 وارد ميدان شود شايد هم تا 2050 طول بكشد اين نويد آينده اي حولناك است چون پيشبيني بمب افكني براي دونسل آينده نويد دهنده ي رشد سريع تكنولوژيست اين بمب افكن قرار است بتواند هم با سرنشين و هم بدون سرنشين پرواز كند كامپيوتر ماموريت آن بايد بسيار باهوش باشد تا بتواند در برابر خطرات احتمالي از خود واكنش نشان دهد اين هواپيما به معناي واقعي ضد رادار است در ضمن سرعت پيمايشي آن هم بيش از 2.7 ماخ و تا 10 ماخ است(B.2 كه اكنون فعال است سرعتش زير سرعت صوت است) قرار است B.3 بتواند به هرنقطه اي از جهان در كمتر از سه ساعت و بدون سوختگيري هوايي برسد
و اما نياز هاي استراتژيك ببينيد آمريكا بيشترين بار مسوليت بمب افكنهايش بعهده ي بمب افكن هاي فوق سنگين B.52 است كه با وجودي كه ضد رادار نيست اما بيشترين ميزان محموله را ميتواند حمل كند براي ماموريت هايي كه نياز به سرعت عمل و پنهانكاري دارند از B.1 استفاده مي كند و در ماموريت هاي ويژه از B.2 بايد توجه كنيد نگهداري بمب افكنها بسيار هنگفت وهزينه بر است به طور مثال امسال در بودجه نيروي هوايي آمريكا قرار است بمب افكن هاي سبك F.117 را بازنشسته و از رده خارج كنند چون با وجود ارزش ضد راداريشان نگهداري آنها نميصرفد و يا آمريكا كلا 20 فروند بمب افكن B.2 سفارش داد(هركدام 2 ميليارد دلار) ولي هزينه كمر شكن پرواز آن(هر پرواز در حدود 1 ميليون دلار) باعث شد اكنون بيش از 12 فروند فعال نباشد كه آن هم تا حداكثر 2020 فعال خواهد بود بمب افكنهاي B.52 با وجودي كه بيش از 50 سال عمر دارند هنوز بصرفه ترين گزينه براي نيروي هوايي بشمار مي آيند و گفته مي شود تا 2050 هم در خدمت خواهند بود امكان زيادي دارد B.1 ها هم تا 2050 در خدمت باقي بمانند اما بمب افكنهاي B.2 باوجودي كه پيشرفته تر هستند بزودي از رده خارج خواهند شد بنا بر اين نيروي هواي تا سال 2030 الا 2050 نياز به جايگزيني بمب افكنهايش با يك بمب افكن فوق مدرن كه در عين كارامدي كم هزينه بوده و بتواند هم با خلبان و هم بدون خلبان پرواز كند و بدون محدوديت به هرجا برود
ديگر بحثي كه در مورد اين بمب افكن مطرح است امكان هوا فضا پيما بودن آن است يعني بتواند همچون شاتل ها از جو خارج شود كه در اين صورت اولين فضاپيماي مسلح خواهد بود يعني بتواند حتي ماهواره ها را نيز هدف قرار دهد و يا حتي كار شاتل هايي همچون X.33 را به انجام رساند
بايد توجه داشت بهر صورت اين بمب افكن چندان ارزان نخواهد بود چون فقط 35 ميليون دلار هزينه تحقيقات اوليه آن است
در مورد تسليحات گفته هاي در مورد افكان نصب ليزر هوابرد در آن براي نابودي اهداف(در مورد ليزر هوابرد بعدا شرح خواهم داد) ويا استفاده از امواج مايكرو ويو(HPM) در آن شنيده مي شود كه در صورت واقعيت بايد فيلم هاي علمي تخيلي با سلاح هاي ليزري را جدي بگيريم
بهرصورت B.3 پرنده اي خواهد بود كه اوج نبوق و خلاقيت را در خود داشته باشد و نمادي كامل از سلاح هاي جنگي حولناك در آينده اي كمتر 50 سال است.

هواپیمای مدل B-52، بمب افکن استراتژیک آمریکایی

هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد.هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد.

هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
نمایی زیبا از هواپیمای بی 52 در کنار هواپیمای بی ۲

این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.

هواپیمای مدل میگ 21، پير اردک زشت

میگ 21، پر تولید ترین هواپیمای جنگنده جت جهان است که تا به حال طراحی و ساخته شده است. سریع، کوچک و چالاک است و تا حال، سینه آسمان اروپا، آسیا، آفریقا و حتی آمریکا را شکافته و با مدرن ترین و کشنده ترین جنگنده ها هم روبرو شده است. رکوردهایی که این جنگنده تا به حال کسب کرده است، گاه تا رکوردهایی که جنگنده ای مثل فانتوم به دست آورده پیش می رود. میگ 21 فیش بد، به خاطر رادار قدرتمند یا سیستم های الکترونیکی گران قیمت مشهور نشده است. بلکه این پرنده، هواپیمای یک خلبان زبده است و مانند موم، در دست یک خلبان با تجربه نرم است. موتورهای اعتماد پذیر، نگهداری آسان و قابلیت های زیاد در برابر این ویژگی ها، همه و همه دست به دست هم داده اند تا یکی از مشهور ترین جنگنده های جهان را به عرصه نبرد بیاورند. در این مقاله، مطالبی را در مورد این هواپیما، خصوصیات و مدل های مختلف آن از نظر می گذرانیم:

هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
میگ 21 مدل PF در حال برخاست مجهز به موشک های هوا به هوا

در حدود سال های 1956، غربیها تصویر های ناواضحی به وسیله هواپیماهای جاسوسی خود از هواپیمای جدیدی به دست آوردند که برای آن به منزله تهدیدی اساسی به شمار می رفت. پس از چندی، غربیها پی بردند که هواپیمای جدیدی در شوروی در دست طراحی است که فعلاً دو مدل از آن ساخته شده است. آن دو مدل، در حقیقت مدل های آزمایشی یک جنگنده رهگیر جدید بودند که قرار بود به زودی به تولید انبوه برسد. مدل نخست، Ye-2 نام داشت و برای اولین بار در فوریه ی 1955 نخستین پروازش را انجام داد. این نمونه، دارای بال هایی شدیداً پس گرا بود. نمونه ی دوم، Ye-5 نام گذاری شده و به موتورهای AM-9Ye مجهز شده بود. اما چون این موتورها برای به پرواز درآوردن این نمونه قدرت کافی نداشتند، از یک موتور راکتی هم در کنار این موتور برای نخستین پرواز در سال 1956 استفاده نمود. ناگفته نماند که این مدل، از بال های مثلثی شکل، که بعدها تمام مدل های میگ 21 بدین شکل در آمدند، استفاده می کرد. مدت ها غربیها بر این عقیده بودند طرح دوم با نام فیش بد لغو و طرح نخست با نام فیس پلیت آغاز شده است. اما مدتی بعد، کاملاً خلاف این عقیده ثابت شد و معلوم گردید که تولید فیش بد آغاز شده است. سرانجام، یکی از میگ 21 ها در سال 1959 به سرعت 2.05 ماخ دست پیدا کرد و بدین گونه نخستین جنگنده روسی شد که توانست از سرعت دو ماخ عبور نماید.

MiG-21 های نسل اول یا First Generation

مدل های نمونه میگ 21 دارای موتورهای بسیار اعتماد ناپذیر و ناسازگار با سرعت های بالا بودند. در اولین نمونه های تولید انبوه که با نام نسل اول شناخته می شد، این موتورها با موتورهای نمونه قویتر RD-11 تعویض گشته و بدین گونه میگ 21 نخستین اصلاح خود را پشت سر گذاشت. نسل نخست فیش بد دارای سکان عمودی بزرگتر، کاناپی جدیدتر، یک توپ قویتر، قطب نمای رادیویی، خلبان خودکار، سیستم IFF یا تشخیص دوست از دشمن و رادیوی چند کاناله بود. همچنین این مدل از میگ های 21 که با حرف F شناسایی می شوند، می توانستند دو موشک AA-2 آتول را زیر بال های خود حمل نمایند. به زودی، این مدل از فیش بد به کشورهای عضو پیمان وروشو صادر شد. به دلیل نبود مدل آموزشی این هواپیما، نیروی هوایی برخی از کشورها مانند المان شرقی، مجبور به آموزش خلبانان خود با همان مدل تک سرنشینه بودند. همین دلیل، موجب تولید میگ 21 مدل U شد که یک مدل آموزشی دو سرنشینه بود. این مدل، از سوی ناتو به «مونگول» معروف شد. تعدادی از فیش بد ها به کشورهایی چون چین و چکسلواکی نیز صادر شدند که هر دوی این کشورها، با دریافت اجازه تولید این هواپیما، خود به مونتاژ فیش بد مشغول شده و تعداد فراوانی از این هواپیما را تولید و وارد خدمت نیروی هوایی خود نمودند. کشورهای ایران، عراق، سریلانکا، زیمبابوه، تانزانیا و آلبانی از دریافت کنندگان بعدی این مدل فیش بد بودند.

MiG-21 های نسل دوم یا Second Generation

نسل دوم میگ 21، اصلاحاتی دیگر را برای بهبود برد این هواپیما و همچنین امکان انجام نبرد در هر شرایط آب و هوایی شامل می شد. مخروطی که در ابتدای دماغه میگ 21 قرار گرفته بود، تا اندازه زیادی برای جای دادن نخستین نسل رادارهای هواپیمای فیش بد، بزرگتر شد. چرخ های فرود، به منطور تحمل وزن بیشتر، بزگتر و همچنین از نظر مقاومت نیز به مقدار زیادی تقویت شدند. جالب این جاست که میگ 21 های مدل P، PF، PFM و SPS فاقد توپ دماغه هواپیما بودند. در ابتدا، شرکت مکدانل داگلاس هم در مورد فانتوم دچار همین اشتباه شد و توپی را برای هواپیمای فانتوم به صورت فابریک تعبیه نکرد. این تفکر بر این اساس بود که با توسعه موشک های نزدیک برد هوا به هوا، دیگر نیازی به توپ های دماغه هواپیما نیست. این ایده، در سال های بعد کاملاً رد شد، چنانکه اجباراً روی تمام هواپیماهای نسل بعد، وجود توپ یک امر اجتناب ناپذیر بود. مدل PF هواپیمای میگ 21، از موتورهای نسبتاً قویتری استفاده می کرد و همچنین، با کمک رادار ابتدایی خود، قادر به شلیک موشک گرمایاب AA-2 آتول بود. میگ 21 مدل PFV یک مدل ویژه از هواپیمای فیشبد بود که مخصوصاً برای ویتنام شمالی و مطابق با شرایط آب هوایی همیشه بارانی و مرطوب طراحی شده بود. میگ 21 هایی که تحویل نیروی هوایی هند شدند، قابلیت آن نصب یک توپ را به صورت جدا و در زیر بدنه داشتند.

MiG-21 های نسل سوم یا Third Generation

شاید نفرت انگیزترین هواپیمای فیشبد به نظر خلبانان، این نسل از میگ ها 21 باشد. این مدل از میگ 21، برد بیشتری دارد و این ویژگی مثبت را مدیون توانایی حمل بیش از 2620 لیتر سوخت است. این مدل، که با بیشتر با کد M و MF شناخته می شود، می تواند در حالتی که مخازن سوخت کاملاً پر باشند، دو موشک AA-2 اتول را حمل نماید. این تعداد در حالت حمل 850 لیتر سوخت، به چهار عدد موشک آتول افزایش می یابد. با این اوصاف، این هواپیما سنگین تر و کم تحرک تر است و در مانورهای هوایی، به خوبی ضعف عملکرد آن مشخص می شود. همین ضعف باعث شد تا یک مدل تکمیلی از این هواپیما با نام MiG-21 MF تولید شود که به موتورهای نیرومندتری مجهز بود و تا حدودی ضعف ناشی از وزن زیاد را می پوشاند. همچنین، مدل MF رادار جدیدتری نسبت به مدل های قبلی دارد. یکی دیگر از گزینه های اضافه شده در این مدل، سیستم خلبان اتوماتیک برای حفظ ارتفاع است که حدود زیادی خلبان را در ماموریت های طولانی یاری می کند. در طی جنگ افغانستان و جنگ ایران و عراق این مدل، نقش بسیار موثری را ایفا نمود. جالب این که این هواپیما، توانست در جنگ تحمیلی یک فروند اف-14 تامکت ایرانی را ساقط نماید. همین هواپیما با اویونیک غربی، می تواند موشک های ماترا را نیز حمل کند.

هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
کاکپیت هواپیمای جنگنده میگ 21

MiG-21 های نسل چهارم یا Fourth Generation

آخرین نسل هواپیماهای فیشبد، نسل چهارم این هواپیماهاست که با کد bis شناخته می شوند. این مدل، حاصل نتایج عملکرد تمام هواپیماهای نسل های پیشین است که با تجهیزات نسبتاً امروزی و سیستم های جدیدتر عرضه شده است. این مدل از موتوری کاملاً نیرومند به قدرت 16.000 پوند تراست بهره می جوید که کاملاً ضعف های ناشی از کمبود نیرو را رفع می نماید. همچنین، بیشتر تجیهزات اویونیکی یا الکترونیک پروازی آن از هواپیمای به مراتب پیشرفته تر میگ 23 به عاریت گرفته شده اند. آلمان شرقی از جمله دارندگان عمده این مدل به شمار می آید.

MiG-21 2000، نسل نامشخص میگ 21

شرکت لاهاو که یک شرکت اسرائیلی فعال در زمینه تعمیر و نگهداری هواپیماست، با بهبود و تعویض بسیاری از تجهیزات میگ 21 فیشبد، این رهگیر کوچک را به یک جنگنده عالی برای حملات زمینی و همچنین یک رهگیر به مراتب قدرتمندتر از نمونه اصلی فیشبد تبدیل کرده است. این شرکت با نصب ایونیک غربی بر روی این هواپیما، ویژگی های این هواپیما را به میزان زیادی بهینه سازی نموده است. کاناپی یک پارچه، سیستم دست روی استیک یا HOTAS که بدون جدا شدن دست خلبان از استیک هدایت، می تواند سیستم های اساسی را کنترل کند، HUD یا سیستم نمایشگر اطلاعات پرواز در جلوی دید خلبان از موارد جدیدی هستند که بر روی میگ 21 نسل جدید نصب شده است. جالب است بدانید که این هواپیما به سیستم DASH نیز مجهز شده است. سیستم DASH یا Display And Sight Helmet شامل یک کلاه و تعدادی سنسورهای جانبی است که خلبان با بر سر نهادن این کلاه، می تواند تنها با نگاه کردن به هدف، روی هدف قفل نماید و دیگر نیازی به چرخاندن دماغه به سمت هدف برای قفل موشک نیست. در این سیستم زاویه چرخش سر خلبان نسبت به محور هواپیما محاسبه شده و با توجه به آن زاویه حرکت هدف نیز معین شده و رادار هواپیما موقعیت هدف را تشخیص می دهد.
میگ 21 هواپیمایی بسیار تاثیر گذار در عرصه هواپیماهای نظامی بوده و علی رغم کاستی های متعدد آن، اثرات آن غیر قابل اغماض است. از این هواپیما تا کنون بیش از 7.500 فروند ساخته شده که به خدمت بیش از 33 کشور دنیا در آمده اند. میگ 21، نتیجه درسهایی بود که روس ها از جنگ کره موسوم به «جنگ جت ها» آموخته بودند. عملکرد رادار میگ 21 به دلیل وجود ورودی هوا در دماغه آن، شدیداً محدود است، اما ویژگی هایی چون سبک بودن قدرت مانور زیاد مانع از خودنمایی زیاد این نقایص بودند. با وجود قدمت زیاد سابقه این هواپیما، فیشبد هنوز در نیروی هوایی بسیاری از کشور ها فعال است. انگار میگ 21 نمی خواهد هیچگاه به پروازش پایان بدهد.

هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
هواپیمای جنگنده MiG-23 FLOGGER

جنگنده میگ-23 موسوم به فلاگر بعنوان عضوی جدایی ناپذیر در اکثر ارتش های وابسته به اتحاد جماهیر شوروی سابق حضور داشته و دارد. این جنگنده که در دوران خود جنگنده ای کارا بحساب می آمد با اتکا به رادار قدرتمند و سیستم جستجوگر مادون قرمز می توانست بعنوان جنگنده ی دفاع نقطه ای در تمام ساعات شبانه روز و در انواع آب هوا به خدمت بپردازد. این جنگنده تک موتوره با اتکا به یک دستگاه موتور قدرتمند R-27F می تواند به سرعت 2.35 ماخ دست یابد. هر چند فلاگر جنگنده ای قدرتمند بشمار می آید ولی همواره بعنوان کامل کننده وظایف میگ-21 فیشبد شناخته می شود. با وجود اینکه فلاگر خود اصولا بعنوان یک رهگیر طراحی شده و توان حمل بازه گسترده ای از تسلیحات هوا به هوا از جمله موشک های R-23، R-24و R-60 را دارا است ولی همواره از مشکل عدم مانور پذیری لازم رنج میبرد، دلیل این امر وزن بالای این جنگنده می باشد که حاصل استفاده از سیستم بال های متغیر است، بال های متغیر فلاگر می توانند در حالت های 16 ، 45 و 72 قرار گیرند که این حالات بنا به شرایط مختلف پرواز متغیر اند.

هواپیمای جنگنده میگ-23 فلاگر

با وجود اینکه میگ-23 بعنوان یک رهگیر طراحی شده اما از پس ماموریت های ثانویه نیز بخوبی بر می آید. طراحان نیز با دقت در این توانایی ها جنگنده های میگ-23 بی ان و میگ-27 را بر اساس نوع پایه فلاگر بعنوان جنگنده بمب افکن طراحی نموده اند. بطور کلی انواع مختلف فلاگر به گونه های مختلفی از جمله فلاگر بی (رهگیر استاندارد)، فلاگر سی (دو سرنشینه آموزشی/ رزمی)، فلاگر جی (رهگیر توسعه یافته) و فلاگر ای (نوع صادراتی) تقسیم می شوند. در ایالات متحده نیز نوعی از فلاگر تحت برنامه اکتساب و استخراج تجهیزات خارجی با نام YF-113 جهت مقاصد آزمایشی تولید شد. جنگنده میگ-23 ام ال دی که بر پایه میگ-23 ام ال تولید شده است، پیشرفته ترین نوع میگ-23 بشمار می رود، این جنگنده از ویژگی های آیرودینامیکی بهتر و سیستم های الکترونیک پروازی قویتری بهره می برد و توانایی های بیشتری در استفاده از تسلیحات مختلف را دارا است.
فلاگر (میگ23/27) در بسیاری از کشور ها و بطور وسیع مورد استفاده قرار گرفته است، این کشور ها شامل شوروی، لهستان، مجارستان، بلغارستان، آلمان شرقی، رومانی، چک اسلواکی، لیبی، سوریه، مصر، هند، کوبا، الجزایر، عراق، افغانستان، آنگولا، اتیوپی، بنگلادش، ویتنام، کنگو، لائوس، مغولستان، سومالی، سودان، یمن جنوبی و کره شمالی می باشد. تعدادی از این جنگنده ها نیز در جریان جنگ خلیج فارس از عراق به ایران پرواز کردند، هر چند که گویا نیروی هوایی ایران بدلیل ناتوان بودن این هواپیما ها در نبرد های امروزه و یا تعداد کم آنها علاقه ای به پرداخت هزینه اضافی برای عملیاتی کردن آنها نشان نداده بود اما قراینی وجود دارد که حاکی از عملیاتی شدن و بروز رسانی این هواپیماها توسط ایران است.
اولین پرواز نمونه آزمایشی فلاگر در آوریل 1967 انجام شد و سرانجام در سال 1971 بطور رسمی وارد خدمت گردید. این جنگنده در تمامی مدل ها توان حمل انواع مختلفی از تسلیحات هوا به هوا و هوا به زمین را دارا است.
هر چند این جنگنده در جنگ های امروزی حرفی برای گفتن ندارد، اما بدلیل اینکه هنوز در بسیاری از کشورها بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد شرکت میکویان به کشورهای دارنده فلاگر پیشنهادهایی جهت ارتقا این جنگنده ها ارائه داده است تا بتوانند حد اکثر تا سال 2015 بطور موثر از این جنگنده ها استفاده کنند.

مشخصات هواپيماي MiG-23 FLOGGER

كشور سازنده اصلي: شوروي سابق- روسيه
مدلها:
MiG-23M Flogger B
MiG-23MF Flogger B
MiG-23UB Flogger C
MiG-23UM Flogger C
MiG-23MF Flogger E
MiG-23MS Flogger E
MiG-23BN Flogger F
MiG-23BM Flogger F
MiG-23B Flogger F
MiG-23ML Flogger G
MiG-23P Flogger G
MiG-23BK Flogger H
MiG-23BN Flogger H
MiG-23MLD Flogger K
MiG-24 (export MiG-23)
هواپيماهاي مشابه:
MiG-27 Flogger D
Tornado
Su-24 Fencer
F-111
تعداد سرنشين: 1 نفر( به جز در مدلهای U و C که ۲ نفر می باشد)
ماموريت: رهگیر- جنگنده
طول: 6/16 متر
طول دهانه بال: 26/14 متر
سقف پرواز: 18600 متر
برد كروز: 970 ناتيكال مايل
قابليت سوخت گيري در هوا: ندارد
ظرفيت حمل سوخت مخازن داخلي: 4600 كيلوگرم
تسليحات:
توپ 23 ميليمتريGSH-23L
انواع موشكها و بمبها شاملAS-7 Kerry, UV-16-57, FAB-500, AA-7, ,AA-8, AA-10, AA-11

آشنایی با جنگنده شکاری رهگیر MiG-25 Foxbat

پيشينه
هنگامي كه نيروي هوايي ايالات متحده اقدام به طراحي و ساخت بمب افكن سنگين و دوربرد B-70 نمود، اين بمب‏افكن مافوق‏صوت كه جهت بمباران هسته‏اي اتحاد شوروي ساخته شده بود، قادر بود به راحتي و با سرعت 3 ماخ (به صورت مداوم) و در ارتفاع 70000 فوتي (حدود 21 تا 22 كيلومتري سطح زمین) پرواز نمايد. به همين منظور، اتحاد شوروي دست به طراحي جنگنده‏اي شكاري - رهگير زد كه قادر به پرواز با سرعت بسيار زياد و ارتفاع خيلي بالا بود. هرچند پروژة ساخت بمب‏افكن بي70 سرانجام در آمريكا كنار گذاشته شد، ولي برنامة ساخت جنگندهء شکاری - رهگیر MiG-25 Foxbat در شوروي ادامه يافت و سرانجام منجر به ساخت سريعترين و بلندپروازترين جنگندهء جهان گرديد.
ميگ25 فقط براي نبرد دور هوايي در ارتفاع بسيار بالا طراحي شده بود و در ارتفاع پائين به طرز وحشتناكي ناموفق و شكننده بود. اگرچه ماموريت شناسايي و پدافند هوايي در طراحي مدل‏هاي ميگ25 مد نظر بوده است، ولي برد پروازي اين جنگنده، به دليل بهره‏گيري از موتورهاي غول‏پيكر و پرمصرف توربوجت، همواره محدود مانده است. به همين دليل، بعدها شركت ميگويان گيرويچ دست به ساخت نمونة اصلاح شدة ميگ25 زد كه ميگ31 ناميده مي‏شود. ميگ-31 جنگنده‎اي است با قابليتهاي اصلاح شده در جهت شركت در تمام عملياتهايي كه جنگنده‏هاي شكاري در آن شركت مي‏كنند: هم ارتفاع پائين و هم ارتفاع خيلي بالا. همچنین میگ25 نمی‏تواند بیش از 2 دقیقه با سرعت بیش از 3 ماخ و در ارتفاع بسیار بالا پرواز نماید، زیرا در غیر این صورت، موتورهایش دچار واماندگی (Stall) شده و هواپیما از کنترل خلبان خارج می‎شود، ضمن اينكه پس از چنين پروازي، يا بايد موتورها تعمير اساسي شوند يا با موتور نو تعويض گردند. این نقیصه بنا به ادعای شرکت میگ، در مدل ميگ31 برطرف شده است؛ نکته جالب دیگر این است که خلبانان میگ25 و میگ31 لباسی مشابه لباس فضانوردان می‏پوشند.
ميگ25 تحمل فشار g بيش از 4.5 برابر را نداشت و در صورت قرار گرفتن در موقعيت داگ‏فايت كه مستلزم انجام مانورهاي سنگين بود، نمي‏توانست مانند شکاری‏هاي نسل قبل خود نظير ميگ-19 يا ميگ-21 با دشمن درگير شود؛ انجام مانورهاي سنگين باعث خسارت و نهايتن متلاشي شدن جنگنده مي‏شود و اگر بدنه‏اش نيز متلاشي نشود، جنگ‏افزارهاي نصب شده بر زير بالها – نظير موشكهاي هوا به هوا – كنده مي‏شوند. براي مثال كافي است بدانيد جنگندة «اف4 فانتوم» تا فشار 7 برابر g و شكاري رهگير «اف14 تامکت» تا فشار 9 برابر g را تحمل مي‏كنند؛ بنابراین ميگ25 در ارتفاع و سرعت پائين، به راحتي شكار جنگنده‏‎هاي معمولي نظير F-5 و F-4 مي‏شود.
ميگهاي 25 عراقي در زمان جنگ با ايران نيز بارها در نبردهاي هوايي، شكار جنگنده‏هاي ايراني شدند. براي نمونه در يكي از عملياتها يك هواپيماي اف-5 متعلق به پايگاه دوم شكاري تبريز در یک داگ‏فایت به راحتي و با آتش مسلسل، ميگ 25 عراقي را در حومهء تبریز هدف قرار داد و ساقط کرد. اين اتفاق پس از آن رخ داد كه ميگهاي25 عراقي، بارها هواپيماهاي مسافربري و غيرنظامي را كه از طريق مرز تركيه عازم خارج از كشور بودند مورد تحديد قرار داده بودند و در يك مورد نيز هواپيماي حامل وزير خارجة الجزاير را كه از ديدار با مقامات ايراني به كشورش بازمي‏گشت هدف قرار دادند و باعث كشته شدن تمامي سرنشينان آن شدند. همچنین یکی از دلائلی که باعث شد شاه فقید ایران، اقدام به خرید اف-14 بکند، پرواز گاه و بی‏گاه میگهای25 اتحاد شوروی و انجام عملیات جاسوسی و عکسبرداری آنان در فضای ایران بود.

اولين نمايش عمومي

وابستة هوايي ناتو به سال 1967 و به هنگام مراسم روز نيروي هوايي در پايگاه Domodedovo در نزديكي مسكو، مبهوت يك جتگندة دو موتوره كه ميان دو جت ميگ21 پارك شده بود گشت. هيچ كدام از افسران باتجربه‏اي كه در آنجا حضور داشتند چنين جنگندة بزرگي را تا آن موقع نديده بودند، جنگنده‏اي با ابعاد عظيمي چون دو سر بال 45 فوت (14 متر)، طول 78 فوت (24 متر) و ارتفاع 20 فوت (6 متر) نمي‏توانست از ديدگان پنهان بماند. غروب همان روز، افسران عاليرتبة ناتو، اطلاعات محرمانه را گزارش نمودند. آنها هنوز نمي‏دانستند كه شوروي چه نوع هواپيمايي توليد كرده است. آنها اين هواپيما را ميگ23 با نام مستعار Foxbat ناميدند. ولي به سختي مي‏شد باور كرد كه اين ميگ23 جديد، از خانوادة معروف ميگ21 باشد.
در سالهاي بعد، فاكس‏بت بر روي تمام اروپا و آمريكا پرواز كرد بدون آنكه كسي چيزي بداند؛ اما مورد شگفت‏آور ديگر در مورد اين جنگنده، استفاده از يك نوع موشك اصلاح شده (يا موشك كروز) به جاي موتورهاي اين هواپيما بود. در يكي از روزهاي سال 1972 (برابر 1349 خورشيدي) دو فروند فاكس‏بت كه خلبانان روسي هدايت آنها را بر عهده داشتند از پايگاهي در مصر به پرواز درآمدند و با سرعت 2.5 ماخ بر فراز منطقهء شرم‏الشيخ (آن زمان در كنترل اسرائيل بود) پرواز كردند. نيروي هوايي اسرئيل با جنگنده‏های F-4E سعي كرد با آنها درگير شود، اما تصويري كه از دو فروند فاكس‏بت بر روي رادار زميني اسرائيل نقش بسته بود، بدون درنگ از صفحه ناپديد شدند.
فرماندهان ناتو به زودي متوجه شدند اين پرنده، ميگ23 نيست. در سپتامبر 1976 (شهريور 1353) آنها به طور اتفاقي به اين جنگنده دست پيدا كردند و به نكات آن از نزديك پي بردند. ويكتور بلنكو ، خلبان ناراضي روس، با جنگنده‏اش به درون دفاع هوايي ژاپن نفوذ كرد، در حالي كه تنها براي 60 ثانيه پرواز ديگر، سوخت داشت. وي ادعا كرد شكاري‏هاي روس در تعقيبش هستند. مهندسين ناتو جهت جداسازي قطعات ميگ25 (اطلاع از جزئيات فني) به سمت آن هجوم آوردند اما بسيار متعجب گشتند: قطعات اين جنگنده با دست جوشكاري شده بودند؛ به جاي استيل از نيكل استفاده شده بود. بهترين متخصصين ناتو نتوانستند بدانند در جستجوي چه هستند؛ چرا آنها نتوانستند به جزئيات درون آن دست يابند؟ زيرا در آن هنگام مسئولين خشمگين مسكو، خواستار بازگرداندن هواپيمايشان بودند. قطعات ميگ25 به صورت جداشده، در بسته‏بندي به وسيلة هواپيماي باري به مسكو بازگردانده شد. (برخي بر اين عقيده بودند كه مهندسين شوروي، به عمد بلنكو را به پناهندگي در غرب وادار ساختند تا بدين وسيله، با تكنولوژي برتر خود، غرب را بترسانند.)
به دنبال تصمیم کنگرهء ایالات متحده به تاریخ 31 جولای 1960 جهت تامین بودجه به منظور طراحی و ساخت بمب افکن مافوق صوت XB-70 Valkyrie، مقامات بلندپایه اتحاد شوروی دریافتند که فاقد یک رهگیر توانمند جهت حمله به هدفی که دارای سرعتی در حدود 3 ماخ و ارتفاع پروازی در حدود 80 هزار فوت می‏باشد، هستند. میگ-25 در پاسخ به چنین تهدیدی طراحی شد و اولین هواپیمای پیش نمونه به نام Ye-266، نخستین پروازش را به تاریخ آوریل 1965 به انجام رساند. تولید انبوه میگ25 که با کد Foxbat-A شناخته می شد، به سال 1969 آغاز گشت و میگ25 در نهایت به سال 1973 به طور رسمی وارد خدمت گردید.
بعدها آشکار شد که میگ25 با وزنی در حدود 40 تن، یک هواپیمای بسیار عالی جهت ماموریتهای شناسایی به شمار می‏رود و گونهء شناسایی- جاسوسی این هواپیما بر اساس نمونهء دوسرنشینهء جنگندهء میگ25 طراحی و ساخته شد. در مجموع، بیش از 200 نمونه از میگهای25 شناسایی، در گونه‏های مختلف، بین سالهای 1969 تا 1977 ساخته شدند که عمده‏ترین کاربر میگهای25، رژیم بعث عراق بود.

هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
MiG-25RU (نوع دو سرنشینهء MiG-25R)

Foxbat-B
جنگندهء MiG-25RB یک جت دومنظورهء شناسایی و بمب افکن مافوق صوت ارتفاع بالا محسوب می‏شد و از روی این مدل بود که گونهء MiG-25RBS طراحی و ساخته شد که به دو مدل MiG-25RBSh و MiG-25RBV تقسیم گردید. این گونه‏های مشتق شده بر اساس میگ25 اولیه، به نام Foxbat-B شناخته می‏گشتند و در آنها سامانهء SLAR که شامل یک دوربین پرقدرت عکاسی عمودی و چهار دوربین مورب بود، اضافه می‏گردید.

هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
MiG-25RBT

Foxbat-D
اولین گونهء شناسایی با رادار میگ25 به نام MiG-25RBK معرفی گردید و در کنار آن، گونهء ویژهء شنود و ضبط اصوات رادیویی موسوم به ELINT به نام MiG-25RBF نیز عرضه شد؛ این گونه‏های میگ25 به طور عام به نام Foxbat-D شناخته می‏شدند.

هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
MiG-25RBF

در دههء 1970، چهار فروند Foxbat-B به همراه خلبانان و تکنسین‏های فنی روس، به دو کشور دوست و برادر شوروی یعنی الجزائر و ویتنام واگذار شدند؛ اما اولین صادرات رسمی میگ25 به سال 1982 اتفاق افتاد و در جریان آن، تعداد 8 فروند Foxbat-B به هند فروخته شدند. میگهای25 هندی، توسط اسکادران 106 ام مستقر در پایگاه هوایی «اوتار پرادش» (Uttar Pradesh) عملیاتی گشتند و اغلب هدف ماموریتشان، شناسايي و جاسوسي بر فراز کشور پاکستان بود؛ ضمن اینکه جنگنده‏های Foxbat-B به کشورهای عراق، سوریه و لیبی نیز فروخته شدند.

ميگ25: بازنده‏اي بزرگ در نبردهاي هوايي

جنگنده‏های MiG-25B با خلبانان و تکنیسین‏های فنی روس، از اواخر سال 1975 توسط سوریه عملیاتی شدند. به تاریخ 13 فوریه 1981، دو فروند جنگندهء شناسایی اسرائیلی RF-4E که در ارتفاع بالایی بر فراز لبنان عملیات شناسایی انجام می‏دادند، خلبانان میگهای25 سوری را به طمع انداختند تا با آنها درگیر شوند؛ اما در حالی که دو میگ25 سوری در حال صعود ارتفاع و نزدیک شدن به دو RF-4E اسرائیلی بودند، خلبانان اسرائیلی به واسطهء سیستم‏های گیرندهء پیشرفتهء موجود در هواپیمایشان، از حضور میگها آگاه گشته و به وسیلهء رهاسازی فریبنده‏های Chaff و ایجاد اغتشاش به وسیله غلافهاي ضدالکترونیک ECM، رادار میگهای25 را از کار انداختند، با اين اوضاع، بازهم خلبانان سوري سعي كردند تا جنگنده‏هاي اسرائيلي را هدف قرار دهند، اما غافل از اينكه گرفتار دام پيش‏بيني شدهء شكاري‏هاي اسرائيلي گشته‎اند، زيرا دو جنگندهء شكاري F-15A اسرائيلي با كمك راهنمايي‏هاي رادار زميني و همچنين گشت هوايي رادار پرندهء E-2C با دو موشك AIM-7F Sparrow ميگهاي25 سوريه را هدف قرار دادند. يك فروند از ميگهاي25 سوري، در آسمان هدف قرار گرفت و متلاشي شد اما ديگري آسيب ديد ولي توانست از مهلكه فرار كند اما بر طبق گزارش منابع اسرائيلي‌، اين واقعه كه به تاريخ 29 جولاي 1981 روي داده است باعث سرنگوني هر دو ميگ25 گشته است. همچنين به تاريخ 31 آگوست 1983، يك ميگ-25 سوري ديگر نيز هدف سامانهء ضدهوايي بهينه‏سازي شدهء Hawk اسرائيلي هدف قرار مي‏گيرد؛ اين خبر نيز توسط خلبان شكاري F-15A اسرائيلي حاضر در منطقه تاييد مي‏گردد.
ميگهاي25 شوروي از اواخر دههء 1970، پروازهاي شناسايي خود را در ارتفاع 65 هزار فوتي و با سرعت 2.5 ماخ بر فراز درياي مازندران آ‎غاز كردند تا بتوانند از پايگاه شكاري خاتمي در نزديكي اصفهان كه به تازگي به عنوان محل استقرار جنگنده‏هاي بسيار پيشرفتهء اف14 تامكت ايراني درنظر گرفته شده بودند، عكاسي كرده و كسب اطلاعات نمايند. با اين حال، اين عمليات روسها به يكباره متوقف گرديد، زيرا تامكتهاي ايران به واسطهء موشكهاي فونيكس ساخت هيوز، به راحتي قادر به حمله و ساقط كردن ميگهاي25 روسي بودند.
براي خواندن مطلبي در مورد پروازهاي جاسوسي شوروي بر فراز خاك ايران، كليك كنيد.
در طول جنگ ويرانگر 8 سالهء ايران و عراق، ميگهاي25 شناسايي عراق، پروازهاي شناسايي متعددي را بر فراز ايران به انجام رساندند. ليبي نيز از ميگهاي25 شناسايي خود بر فراز كشور چاد و تونس استفاده مي‏كرد؛ اين هواپيماها از فرودگاه «اوكبا بن نافي» (Okba Ben Nafi) كه توسط ايالات متحده به طور رسمي به نام پايگاه هوايي ويلوس (Wheelus) شناخته مي‎شد، انجام مي‎پذيرفتند.
وضعيت مبهم و افسانه‏اي ميگ-25 فاكس‏بت، با پرواز يك خلبان ميگ25 روسي به نام ويكتور بلنكو با هواپيمايش كه از نوع Foxbat-A بود، آشكار گرديد. اين خلبان روس، با يك فروند MiG-25P به فرودگاهي در جزيرهء هوكايدو ژاپن فرار كرد و به غرب پناهنده شد.
بررسي‏هاي نزديكي كه توسط كارشناسان آمريكايي بر روي ميگ25 مذكور انجام گرفت، نشان‏دهندهء اين بود كه اساس اين هواپيما بر استانداردهاي غربي بنا گشته است، موتورهاي آن عطش فوق‏العاده‏اي براي مصرف سوخت دارند و هواپيما داراي آويونيكي بسيار ابتدايي و دور از انتظار است. اگرچه ميگ25 به راحتي قادر بود به سرعت 3 ماخ دست يابد، اما به طور آشكاري در زمينهء انجام مانور در سرعتهاي بالا بسيار ناتوان بود و موتورهاي غول‏پيكر توربوجت R-15BD پس از چنين پرواز پرسرعتي، نياز به تعمير اساسي و يا تعويض پيدا مي‏كردند.
هرچند كه در سال 1991، هند و پاكستان، توافق‏نامهء عدم تجاوز به حريم هوايي كشورهاي يكديگر را به امضاء رسانده بودند، اما همانند ساير توافقات بين‏المللي، هنگامي كه يكي از دو طرف درخواست لغو آن را نمايد، طرف ديگر چه كاري از عهده‏اش بر مي‏آيد. به تاريخ مي 1997، آشكار گرديد كه يك فروند MiG-25RB نيروي هوايي هند، پروازي شناسايي بر فراز اسلام‏آباد و پاكستان انجام داده است. اين هواپيما با سرعتي زيرصوت و در ارتفاع حدد 65 هزار فوتي وارد آسمان پاكستان گرديد و توسط رادارهاي پاكستان نيز شناسايي نشد. سپس با عبور از قسمت عمده‏‎اي از فضاي پاكستان، اقدام به عكسبرداري از مناطق استراتژيك حومهء پايتخت نمود و بعد از آن نيز با آسودگي خاطر به پايگاهش در هند بازگشت. شايد با اين اقدام هندي‏ها، دماغ پاكستاني به خاك ماليده شده باشد، زيرا خلبان هندي به هنگام بازگشت، تصميم گرفت با روشن كردن پس‏سوز موتورهاي قدرتمند ميگ25 خود، با سرعتي فراتر از 2 ماخ پرواز نمايد و باعث شكسته شدن ديوار صوتي در اسلام‏آباد و شنيده شدن صدايي بسيار سهمگين در اين شهر شود. تعداد از جنگنده‏هاي اسکرمبل (آمادهء پرواز) F-16A پاكستان، مجهز به موشكهاي سايدوايندر، جهت رهگيري، سريعن به هوا برخاستند، اما به هيچ وجه قادر نشدند به هواپيمايي كه با سرعت بيش از 2 ماخ و در ارتفاعي بالاتر از 65 هزار فوت در حال پرواز بود، نزديك شوند.
در حالي كه ميگهاي25 روسيه از رده خارج مي‏گشتند، تعداد 15 فروند از آنها هنوز در خدمت نيروي هوايي روسيه باقي ماندند كه همگي از نوع MiG-25BSh يا Foxbat-D بودند، كه به سامانهء عكاسي پرقدرت SLAR از نوع Shampol يا Ramrod مجهز بودند.
پس از روسيه، نيروي هوايي هند نيز برآن گرديد تا ميگهاي25 خود را از رده خارج سازد. امروزه تعداد قابل توجهي از ميگهاي25 در خدمت كشورهاي عربي گوناگون نظير الجزائر، سوريه و عراق قرار دارند؛ اگرچه در شرائطي بسيار نامطلوب، تعمير و نگهداري مي‎شوند و تهيهء قطعات يدكي براي آنها با دشواري‏هاي بسياري انجام مي‏پذيرد اما كسي از تعداد عملياتي اين هواپيماها آمار دقيقي در اختيار ندارد.
در جريان جنگ دوم خليج فارس، نيروي هوايي عراق بر آن شد تا تعدادي از هواپيماهاي خود را مخفي نمايد كه جنگنده‏هاي MiG-25R نيز از آن جمله بودند؛ اين هواپيماها، زير چندين تن شن و خاك مدفون گشتند. با آشكار شدن مكان مخفي شدهء اين جنگنده‏ها، شماري از آنها در پايگاه هوايي التقدم در غرب بغداد از زير خاك بيرون آورده شدند كه پايان بسيار غم‏انگيزي براي اين هواپيماهاي افسانه‏اي به شمار مي‏رفت. البته با مساعدت نيروي هوايي ايالات متحده، شماري از اين جنگندها، زندگي تازهء خود را در موزهء نيروي هوايي ايالات متحده آغاز كرده‏اند.

مشخصات MiG-25

1- نقش هواپیما : جنگنده ی شکاری رهگیر
2- نام کشور سازنده : اتحاد جماهیر شوروی
3- نام کمپانی سازنده : میکویان گورویچ
4- سال ساخت : 1964 (ورود به خدمت:1970)
5- حداکثر سرعت : 3.2 ماخ (در ارتفاع 13 کیلومتری) و 0.85 ماخ در سطح دریا (سریعترین جنگنده ی عملیاتی جهان تا به امروز)
6- سقف پرواز : 20700 متر (با رسیدن به ارتفاع 37650 متری در زمان خودش رکورد جهانی ثبت کرده)
7- وزن : 20 تن (خالی) و 36.72 تن (حداکثر هنگام برخواست)
8- طول هواپیما : 23.82 متر
9- فاصله ی دو نوک بال : 14.02 متر
10- ارتفاع هواپیما : 6.10 متر
11- برد هواپیما : 2575 کیلومتر (خالی)
12- موتور : 2 دستگاه موتور توربو جت R-31 ساخت تومانسکی با پس سوز با کشش فوق العاده ی هرکدام 110 کیلونیوتن (کشش موتور ورسیدن به این سرعت باورنکردنی مدیون پس سوز بسیار قدرتمند موتور آر-31 است)
13- نوع رادار : رادار فاکس فایر (نام ناتو) با برد موثر 100 (در حالی که هنوز از تکنولوژی لامپ خلا استفاده می کرد) و 3 رادار هشدار دهنده ی سایرنا
14- خدمه : یک نفر
15- نرخ اوج گیری : 12480 متر در دقیقه
16- توضیحات :
با دو جفت موشک حرارتی AA-7 ایکس/AA-8 افید و هدایت شونده ی AA-6 اکرید بارگیری می شود.دارای 22 مدل گوناگون و به 10 کشور صادر شده.
بیشتر میگ 25 ها با ورود میگ 31 در شوروی بازنشسته شد.در صورتی که هم اکنون تعداد اندکی در سایر کشورها خدمت می کنند.آخرین فاکس بت از مجموع 1190 فروند در سال 1984 ساخته شد و تا سال 2004 همچنان 217 فروند در دیگر کشورها عملیاتی هستند.تنها شکار هوا به هوا فاکس بت در 17 ژانویه 1991 توسط عراق رقم خورد.MiG-25 در آن زمان یکی از پر افتخارترین(ثبت رکورد های بیشمار) و اسرارآمیز ترین ها (موتور و رادار قدرتمند) در جهان به حساب می آمد.

هواپیمای مدل میگ-27 (FLOGGER)

میگ 27 نام این جنگنده روسی است وبا نام ناتوی فلوگر دیی و جیی شناخته میشود.اساسا میگ 27 یک جنگنده تهاجمی زمینی است(استریک فایتیر)که به وسیله شرکت میگ ابتدا در شوروی و سپس در هند طراحی وتوسعه داده شد.میتوان کفت که میگ 27 فرزند میگ 23 است ویک گونه بهینه شده از آن و همنطور مه اشاره شد یک جنگنده در نقش یک جنگنده ضربتی ظاهر شد.

برسی میگ 27

میگ 27 از لحاظ ظاهر وساختار شبیه به میگ 23 است اما با پوزه متفاوت و تغییر یافته به طوری که در آن زمان میگ-23 بی را به نام پلاتیپوس در روسیه خدمت میکرد.دماغه هواپیما شیب دار و به طرف پایین بود که این ترکیب به نفع رادار هواپیما بود و با آن در رابطه مستقیم بود.این باعث شده بود تا دید خلبان و فاصله سنج لیزری- نشانگر هدف یاب همگی شرایط بهتری داشته باشند. کابین خلبان از تجهیزات اضافی پاکسازی شد. همچنین سیستم جدید حمله به اهداف روی آن نصب شد چون میگ 27 ماموریت یافته بود تا در ارتفاع پایین اهدافش را مورد حمله قرار دهد برعکس میگ 23 که نمی توانست در ارتفاع پایین پرواز خوبی داشته باشد.نازل ها (یا سیستم های کنترل حرارت خروجی موتورهای جت)خیلی ساده و در بعضی جاها حذف شدند.اینها همه به کاهش وزن وترکیب پیکر بندی سادتر و داشتن ثبات بیشتر کمک میکرد. هواپیما های بزرگ ارابه های فرود سنگین تری هم دارند.که این عمل پایین بودن کیفیت لاندینگ را کاهش میدهند.

هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
مدل های میگ 27

فلوگر دیی

میگ 27 بدون کد اولین مدل از خانواده فلوگر بود که کابین آن بدون قاب مرکزی بود در این مدل پیشنهاد شده بود تا صندلی پران(ایجکتر) به طوری که طراحی شده بود شیشه کابین را بشنکند وبعد خارج شود.دکل برقکیر میگ 23 با سیستم الکترو اپتیکال میگ 27 و جابه جایی ابزار های فرکانس رادویی(تجهیزات مخابراتی)جا به جا شده بود.(عوض شده بود)همچنین یک توپ گاتلینگ GSh-6-23 مجهز شد.
این جنگنده یک جنگنده اکتشافی-هسته ایی است مجهز شده به سیستم PSBN-6S
برای اکتشاف و جهت یابی اهداف خاص طراحی شد و ماموریت یافت.تعداد 560 فروند جنگنده میگ 27 دیی در بین سالهای 1973 تا 1977 ساخته شد.همه آنها از لحاظ دقت و عملکرد به جت اف-111 آ امریکایی شباهت داشتند.

سری میگ های 27 J

میگ 27 ام:این مدل از میگ همان میگ 27 دیی بود که ارتقا داده شده بود همان ویژگی ها را داشت با این تفاوت که در سیستم های مخابراتیش تغییراتی داده شده بود مثلا آنتن بالای آن حذف شده بود.در میگ 27 ام توپ 30 میلیمتری جدید GSh-6-30
که در بدنه هواپیما کار گذاشته با 260 فشنگ در6 خشاب.میگ 27 ام به سیستم اخلالگر الکترونیکی(ایی سی ام) ویک هدف یاب جدید PrNK-23K
و نیز خلبان اتوماتیک همچنین تغییرات زیادی در سیستم های مهماتی(نحوه کنترل آنها)شده بود.به هر حال اصلاح های بزرگ در این جنگنده یعنی توپ سنگین جدبد و توانایی های انهدام های بیشتر و غیره اغلب به مکانیزیم بال وبدنه هواپیماآسیب میرساند!! (یا میتوانست که منجر شود)
خلبان وی-ان کوندارف از خلبانان آزمایشی با میگ 27 بود(اولین خلبانان) از توپ (جی-اس-اچ 6-30) اینگونه یاد میکند:هنگامی که من هدفم را روی نشانه هواپیما مشاهده کردم ماشه را فشردم اما ناگهان صداهایی چنان زیاد شنیدم که سریعا دستم را از ماشه کنار کشیدم! هواپیما از شدت شلیک با توپ 30 میلیمتری به ارتعاش افتاده بود و از شدت زورد وضربه توپ کنترل هواپیما متوقف شده بود!هدف بدون خلبانی که داشتم و برای من ساخته شده بود به همراه من در حال تکه تکه شدن بود! من به سختی هواپیما را کنترل کردم در حالی که من را تحسین میکردند به آنها گفتم که آیا این یک کالیبراست این یک حیوان وحشی است!!
به هر حال 150 فروند جنگنده میگ 27 ام در بین سالهای 1978 تا 1983 ساخته شد.

میگ 27 ال:

این مدل از میگ 27 یک گونه صادراتی از همان میگ 27 ام بود که به عنوان جت ضربتی در سال 1986 به هند صادر شد. البته شرایطی هم برای مونتاژ ان فراهم شد(برای هندی ها) این مدل میگ به جز وجود توپ در زیر دماغه به یک سیستم جستجوگر مادون قرمز مانند (ای-آر-اس-تی) حساس که در مدل های دیگر هم بود از سیستم های اصلی میگ 27 ام بود. 200 فروند از این مدل میگ توسط هند ساخته شد.

میگ 27 اچ:

در سال 1988 هند تصمیم گرفت که میگ 27 ال را بومی و ارتقا دهدالبته با کمک از ابزار های دقیق فرانسوی اقدام به این کار کرد. وزن هواپیما خیلی کم شده بود.رادار هواپیما هم به رادار های فرانسوی نزدیک شده بود.165 فروند از این جنگنده ساخته شد.

طرح فوگر جیی 2

میگ 27 کا:میگ 27 کا توسط شوروی ساخته شد که یک مبدل لیزری به اضافه سیتم های هدایت الکترو اپتیکالی تلویزیونی سلاح ها مجهز شده بود. شوروی آن را با همان سری توپ های اول GSh-6-23M مسلح کرد اما بعدا دوباره توپ GSh-6-30 را جایگزین کرد. البته با 200 فشنگ!

مشخصات میگ 27 فلوگر

خدمه:1 نفر
طول:17.1 متر
طول باله ها:13.8 متربا حالت باز و 7.4 متر در حالت بسته(میگ 27 از جنگنده های بال متغیر است)
ارتفاعک5 متر
مساحت باله ها:حالت باز-37.35 متر مربع و حالت بسته34.16 متر مربع
وزن خالی:11.9 تن
ماکزیمم وزن:18.1 تن
حداکثر وزن تیک اف:20.67 تن

پیشرانه:

یک عدد موتور توربو جت-پس سوز-مدل(آر-29-300)با قدرت 81 کیلونیوتن و حداکثر قدرت123 کیلونیوتن(در حات پس سوز)
حداکثر سرعت: 1.77 ماخ در ارتفاع بالا و1.10 ماخ در ارتفاع پایین
برد:برد عملیاتی-780 کیلومترو برد بدون مهمات 2500 کیلومتر
سقف ارتفاع:14 کیلومتر
نرخ اوج گیری:200 متر در ثانیه
ماگزیمم وزن روی باله ها:605 کلوگرم برهر مترمربع

مهمات:

1 عدد توپ 30 میلیمتری (جی-اس-اچ-30) با 260 تا 300 گلوله
میگ 27 میتواند انواع مهمات را در یک نقطه خط وسط-در چهار قسمت از بدنه هواپیما-و دو نقطه در باله ها تا 4 تن میگ 27 میتواند انواع بمب های هدایت شونده هوا به زمین را حمل کند.
جنگنده های مشابه:جگوار-تورنادو وسوخوی 17

هواپيماي مدل ميگ-29 فولکروم

نمایي كلي از هواپيماي ميگ29 :

هواپيماي ميگ 29 (نامگذاری ناتو: فالكرومFulcrum ) با هدف ايجاد برتري هوايی توسط اتحاد جماهیر شوروی طراحی و ساخته شد . طراحي و ساخت اين هواپيما توسط شركت ميكويان از سال1970 آغاز و اولين فروند از اين هواپيما در سال1983 وارد خدمت شد . هواپيماي ميگ 29 از بهترين محصولات صادراتي براي شوروي در زمان خود و براي روسيه در حال حاضر بوده و توانسته سود قابل توجهي را نصيب سازندگان خود كند .

تاریخچه ي هواپيماي ميگ29 :

برنامه ي ساخت هواپيماي ميگ 29 به سال1969 بازمیگردد و در آن زمان شوروی برنامه FX ایالات متحده را زیر نظر داشت و برنامه ي FX كه به ساخت هواپيماي اف15 ( F-15 EAGLE) منجر گرديد دليل تصميم شوروي براي طراحي و ساخت هواپيما ميگ 29 بود و درك كردن اين موضوع از سوي شوروي بود كه هواپیماهای جديد ساخت آمريكا تا حد قابل توجهي داراي برتري نسبت به هواپيماهاي شوروي هستند و از تکنولوژی پيشرفته تري نسبت به اين كشور برخوردار هستند .
هواپيماي ميگ 21(MiG-21 Fishbed) با وجود چالاكي زياد و قدرت مانور خوب خود در طول روز در شب قادر به انجام ماموریت نبود و از كم بودن برد عملياتي خود و عدم توانايي استفاده از جنگ افزارهاي گوناگون در حد قابل ملاحظه اي رنج میبرد . هواپيماي ميگ23 (MiG-23 Flogger) كه با هدف مقابله با هواپيماي اف4 فانتوم (F-4 Phantom II) طراحي و ساخته شده بود با وجود سرعت و برد عملياتي مناسب و داشتن فضاي كافي براي حمل سوخت و جنگ افزارهاي مختلف ولي از قدرت مانور كمي دارد و در نبردهاي داگفايت تا حد زيادي ناموفق نشان ميداد در اين شرايط شوروي به وجود يه يك هواپیما كه ضمن داشتن چالاكي و قدرت مانور خوب داراي برد عملياتي كافي و امكان استفاده از جنگ افزارهای گوناگون در حد خوبي را داشته باشد احساس ميكرد و در كنار اين موارد اين هواپيما بايد از سیستمهای پیشرفته اي براي رقابت با هواپیماهای ساخت امريكا هم استفاده ميكرد.در واكنش به اين نياز ستاد فرماندهي شوروي درخواست ساخت هواپيما پشرفته تاكتيكي را ارائه داد و اين درخواست را در طرح PFI (Perspektivnyi Frontovoi Istrebitel ) كه مخفف هواپيماي پيشرفته تاكتيكي به زبان روسي است را ارائه داد . مشخصات خواسته براي اين طرح از سوي شوروي تا حد زيادي افراطي و جاه طلبانه بود هواپيماي مورد درخواست آنان بايد برد عملياتي زياد / داراي قابليت خوب براي نبردهاي نزديك / چالاكي و مانور عالي / داراي حداقل سرعت2 ماخ / داراي قابليت حمل تسليحات سنگين / به همراه استفاده از آيروديناميك پيشرفته كه اين مورد آخر توسط موسسه آيروديناميك روسيه به همراهي شركت سوخو در حال انجام مراحل تحيقياتي بود . (طرح آيروديناميك مورد نظر شوروي توسط موسسه آيروديناميك روسيه و شركت سوخو در حال انجام مراحل تحقيقاتي بود و شركت ميكويان از نتايج اين تحقيقات در ساخت هواپيماي ميگ29 استفاده كرد).
در سال1971 شوروي اعلام كرد طرح هواپيماي PFI يا همان هواپيماي پيشرفته تاكتيكي پر هزينه است و با قابليت برآورده نمودن نيازهاي آمريكا براي ساخت هواپيماي جنگنده سبك وزن به مانند اف16 (F-16 Fighting Falcon) و اف17(YF-17 Cobra) بود و شوروي دو طرح جديد با نامهاي LPFI و TPFI براي ساخت ارائه داد طرحLPFIساخت يك هواپيماي تاكيكي پيشرفته سبك وزن و طرح TPFI ساخت يك هواپيماي تاكتيكي سنگين وزن بود و تفاوت طرح PFI ابتدايي شوروي و طرح دوم PFI در تخصصي تر شدن آن است . طرح كلي PFI هواپيماي پيشرفته تاكتيكي اوليه به دو طرح تخصصي تر تبديل شد كه در هر كدام به روي بعضي از مشخصات بيشتر از ساير مشخصات با توجه به هدف ساخت و نوع ماموريت تاكيد شده بود . طرح هواپيماي تاكتيكي پيشرفته سبك وزن يا همان LPFI به شركت ميكويان سپرده شد و سرانجام به ساخت هواپيماي ميگ29 منجر شد و طرح هواپيماي پيشرفته تاكتيكي سنگين وزن و يا همان TPFI براي مقابله با هواپيماي اف15 به شركت سوخو سپرده شد كه اين طرح نيز با ساختن هواپيماي سوخو 27 به پايان رسيد .
طراحي هواپيماي LPFI با مشخصات جديد در سال1974 شروع گرديد و به ساخت هواپيماي ميگ29 اي MiG-29A)) منجر گرديد اولين پرواز اين هواپيما در 6 اكتبر 1977 صورت گرفت .هواپيماي ميگ29 تنها يك ماه بعد از اولين پرواز خود در نوامبر 1977 ازسوي ماهوارهاي جاسوسي آمريكا مورد شناسايي قرار گرفت اين هواپيما هنگامي كه در مركز آزمايش پرواز ژوكوفسكي(Zhukovsky) در نزديكي شهرك رامنسكوي(Ramenskoye) حضور داشت مورد شناسايي قرار گرفت و ايالات متحده هواپيمايي با مشخصات شبيه به هواپيماي اف17(YF-17 Cobra) مشاهده كرد .
ميگ25بي(MiG-29B) با تاخيري كه به دليل حادثه در دو نمونه اوليه ميگ29 اي(MiG-29A) بدليل ايراد در موتورها بود در ژوئن سال1983 وارد خدمت شد و ناتو هواپيماي ميگ29 بي (MiG-29B) را فالكروم اي(Fulcrum-A) نامگذاری كرد. به طور منطقي بايد ميگ 29 A بايد فالكروم اي(Fulcrum-A) ناميده ميشد ولي بدليل آنكه تا قبل از آن ناتو ميگ29 A (MiG-29A) را مشاهده نكرده بود ميگ29بي را نمونه ابتدايي ميگ فرض كرد و فالكروم اي(Fulcrum-A) نامگذاری كرد هواپيماي ميگ29 يا همان (Fulcrum-A) در مجموع به تعداد 840 فروند توليد شد .اولين باري كه هواپيماي ميگ 29 به در غرب به نمايش عمومي درآمد در جولاي 1986 در فنلاند بود و بعد از آن در سپتامبر 1988 در نمايشگاه هوايي فارنبورو (Farnborough Air Show) در بريتانيا بود و غربيها تحت تاثير قدرت زياد و چالاكي اين هواپيما قرار گرفتند .
ميگ 29 در زمان شوروي مورد توجه اين شوروي قرار داشتند اما بعد از شوروي با وجود مجهز شدن به سيستمهاي آيونيكي پيشرفته و چند منظوره بودن و قابليت حمل مخازن سوخت خارجی و امکانات گسترده ديگر مورد توجه روسيه قرار نگرفتند كه اين به دليل سياست نامناسب مسئولان شركت ميكويان نسبت به شركت سوخو در شناخت خواست و تمايل مسئولان روسيه است با اين وجود مسئولان شركت ميكويان با گسترش اين هواپيما سعي در صادرات آن به خارج از كشور را دارند البته به نقل از منابع غير رسمي دستيابي غرب به اطلاعات هواپيماي ميگ29 از دلايل مهم اين تصميم از جانب مقامات روسيه است . اين هواپيما تاكنون به كشورهايي شامل : الجزاير /بنگلادش/بلغارستان/كوبا/چك /اتيوپي/اريتره/آلمانشرقي/مجارستان/عراق/ايران/هند/مالزي/برمه/ پرو/لهستان/روماني/صربستان/اسلواكي/سوريه و يمن فروخته شده است اين كشورها به همراه اقمار سابق شوروي به مانند بلاروس/قزاقستان/مولداوي/تركمنستان/اكراين و ازبكستان از استفاده كنندگان از اين هواپيما هستند . هواپيماي ميگ 29 در حال حاضر تحت پروژه های مختلف توسعه و بهينه سازي قرار دارد و آخرين نمونه هاي اين هواپيما ميگ29 اس ام تي (MiG-29) و ميگ29ام 2(MiG-29 M2) هستند .نمونه جديد ناو نشين هواپيماي با نام ميگ29 كي(MIG-29K) براي استفاده در نيروي دريايي هند كه به تازگي ناوهواپيمابر درياسالار گورشكوف را از روسيه خريداري كرده در حال توليد است .

سوابق نبرد هواپيماي ميگ29:

هواپیماهای جنگی (قسمت دوم)
اين هواپيما به وسيله خلبانان عراقي در جنگ1991 خليج فارس و پيش آن نيز در جنگ اين كشور با ايران حضور داشت و بعد از آن از سوي صربستان به عنوان بزرگترین دارنده اين هواپيما در بلوك شرق در برابر انبوهي از جنگندهاي غربی از نظر تعداد و نوع قرار گرفته است و در جنگ ميان دو كشور اريتره و اتيوپي از سوي اريتره در برابر هواپيماهاي سوخو27 اتيوپي مورد استفاده قرار گرفت و در همه آنان يك شكست خورده بزرگ بوده چه در برابر هواپيماهاي غربي و چه در برابر هواپيماي سوخو27 و كارنامه موفقي از خود به جاي نگذاشت اما اين امر نه به دليل ضعف اين هواپيما بلكه بيشتر به دلايل خارجي به مانند استفاده كنندگان اين هواپيما و كيفيت هاي پايين نمونه صادراتي نسبت به نمونه اصلي بوده است كه باعث شده اين هواپيما ناموفق و غير قابل اعتماد جلوه كند .
هواپيماهاي تحت اختيار عراق در جنگ اول خليج فارس در برابر هواپيماهاي ايالات متحده و متحدانش كه با تعداد زياد و پشتيباني مناسب هوايي آسمان را در اختيار خود قرار داشتند نتواستند كاري از پيش برند و در حقيقت فرصتي براي اينكه خود را نشان دهند بدست نياوردند ودر جنگ دوم خليج فارس نيز هواپيماهاي ميگ29 عراق حتي از زمين نيز برنخواستند . فالكرومهاي عراق در جنگ با ايران نيز بيشتر با استفاده بمبهاي غير هدايت شونده و راكتها در نقش يك بمب افكن ظاهر شدند تا يك جنگنده براي انجام ماموریت تخصصي خود باشند.
هواپيماهاي تحت اختيار صربستان نيز با تكنولوژي و سلاحهاي مربوط به 15 سال قبل و مربوط به زمان جنگ سرد و شوروي سابق در برابر كه هيچگونه بهينه سازي نشده بودند و از كمبود قطعات يدكي رنج ميبردند در برابر انبوه جنگدهاي متعلق به ناتو كه در بهترين شرايط به سر ميبردند كاري از پيش نبردند .
اين هواپيما در جنگ افغانستان در مقابل هواپيماهاي22 افغانستان و و در نبرد كارگيل كشمير از سوي هندوستان هم مورد استفاده قرار گرفته و در چند نبرد كوچك ديگر هم شركت داشته است .

مشخصات عمومي هواپيماي ميگ29:

به دليل طرحهاي بسياري كه براي گسترش و بهينه سازي هواپيماي ميگ 29 بروي اين هواپيما صورت گرفته هواپيماي ميگ 29 فعلي با نمونه اصلي كه در قالب طرح LPFI توليد شد متفاوت است ميگ29 در حال حاضر از سيستم آيروديناميكي شبيه هواپيماي سوخو27 استفاده ميكند اگر چه داراي تفاوتهاي مشخص با سيتستم آيروديناميكي سوخو27 ميباشد . در ساختمان ميگ29 از آلومينيوم تا حد زيادي استفاده شده و در بعضي از نقاط نيز از تركيبات کامپوزیت نيز بهره گيري شده است . بالهاي اين هواپيما در بالاترين نقطه بدنه و بصورت يكپارچه و با زاويه 40 درجه به بدنه متصل هستند و دو بال افقي نيز در جوانب خروجي موتور هواپيما رو به بیرون نصب قرار گرفته اند . در هواپيماي ميگ29 از دو موتور توربوفن كليوف آر دي33 با پس سوز(Klimov RD-33) استفاده ميشود .ظرفيت مخازن سوخت داخلي ميگ29 بي (MiG-29B) تنها 3200 كيلوگرم است كه اين ظرفيت كم باعث شده است تا برد عملياتي اين هواپيما محدود باشد البته اين هواپيما ميتواند از تانكرهاي خارجي نيز استفاده كند
در نمونه هاي جديدتر ميگ29 از فضاي ميان بالها و بدنه و ساير فضاها نيز براي حمل سوخت بيشتر استفاده شده است و تمام نمونه هاي ميگ29 داراي توانايي سوختگيري در آسمان هستند كه اين امر به گسترش محدوده عملياتي و افزوده شدن به كارايي اين هواپيما كمك مينمايد نمونه هاي جديد ميگ29 ساختار آنان بهينه سازي شده و به ساختار (Fatback) تغيير يافته است اين ساختار با استفاده از فضاي داخلي و گسترش آن امكان افزودن به ظرفيت مخازن داخلي فراهم ميكند كه به صورت واضح در برامدگي كوهان مانند پشت هواپيما قابل ديدن است .
براي كنترل ميگ29 از كنترل هيدروليك استفاده ميشود اين سیستم هيدروليك شبيه سيستم هيدروليك سوخو27 (fly-by-wire) نيست اما اين هواپيما بسيار چالاك و از قدرت مانور خوب و پايداراي مناسبي برخوردار است و خلبان در هنگام چرخش به اطراف ميتواند به خوبي هواپيما را كنترل كند با توجه به اين عوامل و ساختار اين هواپيما هواپيماي ميگ29 ميتواند فشاري معدل9 جي را تحمل كند. به وسيله سيستمهاي كنترل نرم افزاري موجود هواپيما خلبان را از انجام حركاتي كه فشاري بيشتر از حد استاندارد باز ميدارد كه اين سيستم ميتواند توسط خلبان غير فعال شود . كابين خلبان در نمونه هاي عادي داراي صفحه نمايشگر HUD هستند و فاقد HOTAS هستند و به طور كلي آنالوگ هستند بنابراين وسايل عقربه اي فراواني در ان به چشم ميخورد و نكته اي كه در اولين نگاه به كاكپيت ميگ29 جلب توجه ميكند اين است كه اين كاكپيت بسيار شبيه به كابين خلبان هواپيماي ميگ23 است كه قابليت تغيير كاكپيت و سفارشي نمودن آن به سادگي ممکن است و به طور كلي نمونه هاي ابتدايي ميگ29 از نظر تكنولو‍ژي برتري چنداني نسبت به ساير هواپيماي ساخت شوروي ندارد .
در نمونه هاي ارتقا يافته شده ميگ29 كاكپيتهاي شيشه اي به همراه صفحه پيشرفته نمايشگر CRT چندمنظوره و HOTAS به اين هواپيما افزوده شده است و از صندلي پران Zvezda K-36D كه داراي كارايي خوبي است در كاكپيت ميگ29 استفاده ميشود .
در نمونه هاي ابتدايي ميگ29 از سيستم رادار تهاجمي فازترون آر ال پي كي(Phazotron RLPK-29 ) كه شامل رادار پالس داپلر N-019 ( نامگزاري ناتو: S-29 Slot Back ) است كه قابلیت نگاه به پايين و شليك به هدف را دارا است و در كنار آنها كامپيوتر ديجيتال Ts100.02-02 نيز وجود دارد . نمونه اصلي رادار N-019A كه با هدف مقابله با نمونه هاي غربي طراحي شده بود و اميد بسياري بدان ميرفت ولي نتوانست اين خواسته شوروي را براورده كند و باعث ناميدي شد . اين رادار داراي اشكالات جدي در زمينه كارايي در(BVR) در محدوده خارج از ديد (beyond-visual-range) است اين رادار براي رهگيري هدف يا همان تراك كردن (Track) اهدافي به اندازه يك جنگده تا شعاع 70 و در اندازه يك بمب افكن تا شعاع 90 كيلومتر بيشتر توانايي ندارد و براي اهداف كوچكتر و يا اهداف از پشت سر اين مقدار به35 كيلومتر كاهش ميابد . رادار N-019A توانايي شناسايي 10 هدف را در محدوده عملياتي خود در اختیار دارد اما تنها قادر به هدف قرار دادن بيش از يك هدف به وسيله موشك هاي هدايت شونده خود نيست از نقاط ضعف ديگر اين رادار در سيستم پردازش سيگنال آن است كه در شناسايي اهداف زميني و يا اهدافي كه ارتفاع كم هستند و در برابر اهداف بسيار يا اشباع هدف داراي ضعف است و استعداد خوبي براي جيمينگ شدن در برابر جنگ الكترونيك دارد و به سادگي از كار مي افتد . اين مشكلات باعث شده هواپيماي ميگ29 قادربه استفاده موثر از موشك هاي جديد هدايت شونده دوربرد آر27(R-27) در حداكثر برد عملياتي آنان نباشد اين اطلاعات در پي تباني و خيانت طراح وسازنده رادار فازترون آدولف تولكاچف(Adolf Tolkachev) و افشاي اين اسرار در سال1985 به سازمان CIA بدست امده بود . در پي ضعف زياد رادار(N-019A) شوروي با شتاب تصميم به اصلاح نمودن آن گرفت و براي رفع اين نواقص اقدام به بهينه و به روز رساني اين رادار كرد و نمونه ساخته شده توپاز (N-019M Topaz) نامگزاري شد و در هواپيماهاي ميگ29 اس (MiG-29S) مورد استفاده قرار گرفت اما اين اصلاح نيز مقامات شوروي را راضي نكرد و آنها خواستار ارتقا دوباره اين رادار و گسترش بيشتر قابليتهاي آن شدند و جديدترين نمونه ساخته شده رادار ژوك (N-010 Zhuk-M) بود كه برد عملياتي آن گسترش يافته بود كه از نظر ظاهري نيز تغييراتي نسبت به نمونه پيشين در آن اعمال شده بود كه شامل آنتن گيرنده مسطح بود و از پردازشگرهاي قدرتمند و مطمئن با قابلیتهای چند منظوره نيز بهره ميبرد و استعداد استفاده از موشكهاي هوا به هواي RW-AE ( نامگزاري ناتو: AA-12 Adder ) براي هواپيماي ميگ29 را فراهم ميكند . در نمونه جديدتر ميگ29 از S-31E2 KOLS كه يك مسافت ياب ليزري و(IRST) جستجو گير مادون قرمز است (infrared search and track) مدل (S-31E2 KOLS) كه بصورت چشم كروي در جلوي كاناپه خلبان نصب شده نيز بهره گرفته شده اين سيستم (IRST) ميتواند مستقل از رادار عمل كند و از دقت زيادي نيز برخوردار است . جنگ افزار موجود در ميگ29 شامل يك توپ 30 ميلي متري (GSh-30-1) نصب شده در كنار بالها و در نزديكي بدنه است و با خشاب 149 تير است كه در نمونه هاي جديدتر به 100 تير كاسته شده نمونه اصلي هواپيماي ميگ29 در حالت استفاده از تمام ظرفيت مخزن سوخت خود توانايي استفاده از توپ خود را نداشتند اما در نمونه هاي جديدتر اين مشكل تصحيح شد . سه جايگاه حمل سلاح در زير بالهاي هواپيماي ميگ29 وجود دارد و در مجموع 6 جايگاه در زير بالها وجود كه در نمونه مختلف امكان افزودن 2 جايگاه ديگر ودر مجموع 8 جايگاه وجود دارد ميتوان در فضاي مابين دو موتور اين هواپيما به جاي مخزن سوخت 1500 ليتري از يك موشك هوا به هواي ميانبرد آر 27(AA-10 ALAMO) و يا بمبهاي غير هدايت شونده و راكتها استفاده كرد و ظاهرا امكان استفاده از اين فضا براي حمل و استفاده از سلاحهاي گوناگون براي استفاده در نبردهاي هوايي وجود ندارد برخلاف هواپيماهايي مانند ميگ31 كه از اين فضا بيشترين بهره را گرفته اند . تعدادي از هواپيماي ميگ29 شوروي امكان حمل يك موشك هسته اي را دارا هستند . بيشتر نمونه هاي اين هواپيما امكان استفاده از موشك آر 73 (AA-11 ARCHER) براي نبردهاي داگفايت را دارند البته نمونه هاي قديمي تنها قادر به استفاده از موشكهاي آر 60((AA-8 APHID هستند . به طور كلي نمونه هاي اصلي و ابتدايي ميگ29 قابليت چنداني براي حمله به اهداف زميني برخودار نيستند و تنها ميتوانستند از بمبهاي غير هدايت شونده و راكتها استفاده كنند و تنها در نقش يك هواپيما براي برتري هوايي و رهگيري در مسافتهاي كوتاه انجام وظيفه كند اما سازندگان هواپيماي ميگ در نمونه هاي بهينه سازي شده امكان بكارگيري بمبهاي هدايت شونده ليزري با دقت زياد و بمبهاي الكترونيكي را به اين هواپيما افزوده اند .

نمونه هاي مختلف هواپيماي ميگ 29 :

ميگ29ايMiG-29A (Fulcrum A ):
نمونه ابتدايي ساخته شده از اين هواپيما كه در سال1982 وارد خدمت شد.
ميگ29بي MiG-29B-Fulcrum A:
نمونه صادراتي اين هواپيما فاقد امكانات لازم براي حمل تسليحات اتمي است و داراي رادار اصلاح شده براي افزايش قابليت هاي آن و سيستم (ECM) براي مقابله با جنگ الكترونيك و سيستم (IFF) براي شناسايي دوست از دشمن كه اين عبارت مخفف(Identification Friend or Foe) است . هواپيماهاي ميگ29 ايران از اين نوع هستند .
ميگ29 يوبي MiG-29UB-Fulcrum B:
نمونه آموزشي اين هواپيما با كد UB كه مخفف آموزشي رزمي(Uchebno-Boevoi / trainer-combat) شناخته ميشود و دو سرنشينه و فاقد رادار است و بنا به ساختار خود ميتواند كارايي هاي زيادي برايش در نظر گرفت ميتوان در امور آموزش و يا يك سوخت رسان استفاده كرد هر چند كه با توجه به برد عملياتي محدود از قابليت منحصر به فردي برخوردار نيست و پسوند رزمي آن با كارايي آن سازگار به نظر نميرسد مگر آنكه با افزودن امكانات اين قابليت را براي اين نمونه فراهم كنيم در ضمن يك توپGSh-30 30 ميلي متري نيز در آن بكار رفته است .
ميگ29 اس MiG-29S-Fulcrum C اولين نمونه :
اين نمونه مانند ميگ29 بي است اما بدنه هواپيما بزرگتر است داراي ساختار(FatBack) است كه براي افزودن حجم مخازن داخلي است و از سيستم ضد جيمينگ استفاده ميكند.
ميگ29 اس MiG-29S -Fulcrum Cدومين نمونه :
در اين نمونه هواپيما ميتواند مقدار بيشتري از تسليحات را حمل كند به علاوه ي استفاده از دو تانكر خارجي از تغييرات ظاهري هواپيما است . رادار اين نمونه را NO19ME انتخاب كرده اند اين رادار ميتواند 10 هدف را شناسايي كند و همزمان از دو موشك آر 77(AA-12 Adder) براي نابود كردن اهداف استفاده كند .
ميگ29 اس ام MiG-29SM-Fulcrum C :
اين نمونه از تمام قابليتهاي ميگ29 اس برخوردار است و امكان استفاده از موشكهاي هوا به زمين هدايت شونده و بمبهاي هدايت شونده تلويزيوني و ليزري را دارد .
ميگ29 ام يا همان ميگ33 MiG-29M/MiG-33 -Fulcrum E:
نمونه پيشرفته و چند منظوره هواپیمای ميگ29 است كه ساختمان آن از آلياژ مقاوم و سبك الومينيوم_ليتيوم ساخته شده و سيستم كنترل پرواز مكانيكي را جايگزين سيستم كنترل fly-by-wire كرده اند . در آن از موتورهاي RD-33K با قدرت تراست بيشتر استفاده شده و رادار ژوك (N010 Zhuk) با امكان شناسايي عوارض زمين را براي اين مدل در نظر گرفته اند . در زير هر بال 4 جايگاه( در مجموع 8 جايگاه) براي تسليحات آماده شده است كه در صورت استفاده از فضاي ميان دو موتور اين مقدار باز هم بيشتر خواهد شد . كاكپيت نيز بهينه سازي شده و دو صفحه نمایشگر جديد به آن افزوده شده است و اين هواپيما كاملا قادر به استفاده از موشک آر77(AA-12 Adder) است.
ميگ يو بي ام MiG-29UBM :
نمونه دو نفره آموزشي چند منظوره كه هرگز توليد نشد .
ميگ29 اس ام تي MiG-29SMT :
اين نمونه در حقيقت همان نمونه بهينه سازي ميگ29 اس است كه در آن قطعات قديمي هواپيما با قطعات نرم افزاري و سخت پيشرفته تر ميگ 29 ام يا همان ميگ33 جايگزين شده اند . با افزودن به حجم مخازن داخلي اين هواپيما بدون استفاده از مخازن خارجي تا برد 2100 كيلومتر و شعاع 1050 كيلومتر ميتواند ماموريت انجام دهد . كابين اين هواپيما با افزوده شده دو نمايشگر بزرگ مسطح كرستال مايع((LCDتمام رنگي و دو نمايشگر مسطح تك رنگ كوچك بهينه سازي شده و رادار بهينه سازي شده N019MP را براي اين نمونه در نظر گرفته اند كه به برد و قابلیتهای هوا به زمين آن افزوده شده و اين تغييرات با استفاده از موتورهاي توربوفن كليموف (RD-43 turbofans ) كامل ميشود . در مجموع مقدار حمل سلاح در اين مدل 500 KG افزوده شده و به عدد4500 KG رسيده است . اين نمونه قادر نيز به مانند ميگ29 ام(ميگ33) داراي حداقل 8 جايگاه تسليحات است و ميتواند از تمامي تسليحاتي كه در ميگ29 ام استفاده ميشود استفاده كند . كشور روسيه و يمن از استفاده كنندگان اين نمونه از اين نمونه از اين هواپيما هستند .
ميگ 29 كي MiG-29K-Fulcrum D اولين نمونه :
نمونه ساخته شده براي نيروي دريايي براي استفاده در ناو هواپيما بر است كه از تمامي امكانات نرم افزاري و سخت افزاري ميگ29 ام (ميگ33) استفاده ميكند و از ساختار محكمتري برخوردار است و مجهز به ارابه فرود بروي عرشه ناوهواپيمابر و تجهيزات ديگر است و براي استفاده در ناوهاي هواپيمابر كلاس درياسالار كوزنتسف طراحي شد ولي اين طرح لغو شد .
ميگ 29 كي MiG-29K -Fulcrum D دومين نمونه :
اين نمونه براي نيروي دريايي هند ساخته و سفارشي سازي شده و به حجم مخازن داخلي افزوده اند و براي دماغه اين هواپيما از پوشش لاستيكي استفاده ميشود و از سيستم پرواز جديد(fly-by-wire) بجاي سيستمهاي آنالوگ قديمي استفاده شده است و مابقي مشخصات اين هواپيما به مانند هواپيماي ميگ29 ام و اس ام است .
ميگ29 يو بي تي MiG-29UBT :
اين مدل نمونه بهينه سازي هواپيماي ميگ29 يو بي( آموزشي/نظامي) است كه در بروي آن تغييراتي را كه بروي ميگ 29 بي(MiG-29B) انجام داده اند و هواپيماي ميگ29 بي را به ميگ29 اس ام تي (MiG-29 SMT)تبديل كرده اند اين تغييرات را هواپيماي ميگ 29 يو بي انجام داده اند و به نمونه ميگ29 يو بي تي (MiG-29UBT)تبديل كرده اند . اين طرح لغو شده .
ميگ29 ام2 MiG-29M2 :
نمونه چند منظوره و دو نفره كه در آن از ساختار وسايل مورد استفاده در هواپيماي ميگ29 ام استفاده شد و تنها تفاوت آن استفاده از يك LCD بزرگ و استفاده از سيستم پرواز ديجيتال است و نمونه تك نفره ميگ 29ام 2 (Mig-29 M2) هم ميگ29 ام1 (Mig-29 M1) هست كه با مقداري تفاوت با نام ميگ29 كي(Mig-29 K) يا همان نمونه دريايي ميگ29 شناخته ميشود .
ميگ29 او وي تي يا همان ميگ35 MiG-29OVT/MiG-35-Fulcrum F :
آخرين نمونه ساخته شده از ميگ 29 است كه از تمام نمونه هاي قبلي پيشرفته تر است و مجهز به سيستم تغيير بردار رانش هست كه براي كنترل آن از سيستم fly-by-wire استفاده ميشود . اين نمونه از بدنه هواپيماي ميگ29 ام 1 استفاده ميكند و از آيونيك خيلي پيشرفته اي برخوردار است و از امكانات خوب دفاعي و سيستمهاي خوكار براي تهاجم استفاده ميكند و از HOTAS هم استفاده ميكند و به دليل استفاده از سيستم CGI ميتواند مستقلانه به انجام ماموريت اقدام كند . اين نمونه از هواپيماي ميگ29 خيلي چالاك است و شعاع عملياتي آن بدون مخازن خارجي1100 كيلومتر است (برد عملياتي 2200 كيلومتر) و در اين نمونه امكان استفاده از 3 مخزن خارجي وجود دارد كه در صورت استفاده از اين 3 مخزن خارجي برد عملياتي اين هواپيما بيشتر خواهد شد . قادر به استفاده از اكثر موشكهاي هوا به هوا و هوا به زمين مختلف و بمبهاي و موشكهاي هدايت شونده با تلويزيون و ليزر است و مجهز به هشت جايگاه اسلحه است . روسيه سعي در صادرات اين هواپيما به خارج دارد و خاورميانه از مهمترين مشتريان اين هواپيما است روسيه در حال مذاكره براي فروش اين هواپيما به كشورهاي سوريه / ليبي/ايران/الجزاير/سودان/هند/مالزي/برزيل/پرو و چند كشور ديگر است .

مشخصات فني هواپيماي ميگ29 :

خدمه : يك نفره در مدل نظامي / دو نفره آموزشي/رزمي
طول هواپيما: 17.37 متر
طول بال: 11.4 متر
ارتفاع: 4.7 متر
مساحت بالها : 38 مترمربع
وزن خالص (بدون سوخت و....): 11.000كيلوگرم (11تن)
وزن قابل حمل ( شامل سلاح و سوخت و.....): 16800 كيلوگرم(16.8تن)
حداکثر وزن برخاست : 21000كيلوگرم(21تن)
نيروي محركه : در نمونه هاي جديد دو موتور كليموف Klimov RD-33K و Klimov RD-43 توربوفن با پس سوز و نمونه هاي قديمي دو موتور كليموف Klimov RD-33 توربوفن با پس سوز

حداكثر سرعت : 2.45 ماخ

شعاع عملياتي : در حالت نبرد شعاع700 تا 900 كيلومتر (بسته به مدل هواپيما) در يك خط سير بدون بازگشت 2900 كيلومتر
حداكثر ارتفاع پرواز : 18000 متر (59100پايي)
سرعت صعود: 330 متر در ثانيه
تجهيزات : يك توپ30 ميلي متري GSh-30-1 و موشكهاي هوا به هوا / هوا به زمين و انواع مختلف بمبها شامل:
R-60(AA-8 Aphid)/ R-27(AA-10 Alamo)/ R-73(AA-11 Archer)/FAB 500-M62/ FAB-1000/TN-100/ S-24/AS-12/ AS-14
ادامه دارد ...

منابع :

آشنایی با انواع هواپیماهای جنگی http://newcoy.persianblog.ir
عكس هايي از هواپيماهاي جنگي http://www.parsclubs.com
آشنایی با تاریخچه هواپیمای بدون سرنشین http://aftab.ir
هواپیماهای جنگی در جهان http://forum.p30parsi.com
اولين هواپيماي جنگي جهان http://www.fadack.com
جنگنده شفق http://fa.wikipedia.org/wiki/





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.