اسناد وزارت كشور انگلیس
جزییات اشغال سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن پس از 30 سال
یك روزنامه انگلیسی در فوریه سال گذشته میلادی از افشا شدن اسناد محرمانه 120 صفحهای خبر داد كه حاوی جزییات اشغال سفارت ایران در لندن است.
روزنامه "ایندیپندنت" در 24 فوریه 2007 گزارشی با عنوان "چگونه مارگارت تاچر نخست وزیر اسبق انگلیس بحران تسخیر سفارت ایران را مدیریت كرد" و نوشت: این سند محرمانه دولت انگلیس از اشغال سفارت ایران نشان دهنده جزئیاتی است كه چگونه دولت "مارگارت تاچر" به بحران شش روزه اشغال سفارت ایران در لندن رسیدگی كرد.
این روزنامه انگلیسی نوشت: اشغال سفارت ایران در خیابان "نایتبریج" لندن در ساعت 11:26 صبح 30 آوریل 1980 هنگامی آغاز شد كه شش فرد مسلح به زور وارد ساختمان پنج طبقه سفارت شده و 26 نفر را از جمله "تریور لاك" افسر پلیس محافظ بیرون ساختمان و دو خبرنگار شبكه خبری "بیبیسی" را كه برای اخذ روادید مراجعه كرده بودند، گروگان گرفتند.
ایندیپندنت در ادامه افزود: اشغال سفارت ایران پنجم ماه مه ساعت 7:23 صبح هنگامی كه پلیس (sas) به ساختمان آن حمله كرد و 19 نفر از 20 گروگان باقیمانده را نجات داد و پنج نفر از گروگانگیران را كشت، پایان یافت.
به نوشته این نشریه انگلیسی، حمله آزادسازی سفارت 15 دقیقه طول كشید و این عملیات آزادسازی "نیمراد" نام گرفت و به طور مستقیم در برنامه "بنك هالیدی ماندی" برای مردم انگلیس پخش شد.
اینیدپندنت در ادامه نوشت: این سند رسمی كه برای وزارت كشور انگلیس و چند ماه پس از اشغال نگاشته شد و براساس "قانون آزادی اطلاعات" منتشر شد، به شرح وقایع درباره اینكه چگونه پلیس و وزرای انگلیس به حل صلح آمیز اشغال سفارت ایران مصمم بودند، میپردازد.
این روزنامه انگلیسی بر اساس این سند محرمانه افشا ساخته است كه گروگانگیران در عراق آموزش دیده بودند و به دنبال بدنام كردن دولت ایران بودند.
بر اساس این سند، افراد مسلح كه خود را "نهضت انقلاب دموكراتیك برای آزادی عربستان" نامیدند، تقاضاهایی از جمله خودمختاری استان نفت خیز خوزستان در جنوب ایران و آزادی 91 زندانی سیاسی شدند.
در بخش دیگری از این اسناد به چگونگی روابط میان مذاكرهكنندگان و "عون علی محمد" 27 ساله رئیس گروگانگیران كه با نام "سلیم" در این اسناد از آن یاد شده، اشاره شده است.
در ادامه این اسناد محرمانه آمده است: به دلیل اینكه پلیس خط تلفن سفارت را در روزهای اول بحران قطع كرده بود، خط تلفن دیگری برای سفارت تهران برقرار شد و سلیم تدریجا تقاضاهای خود را كاهش داد تا جائیكه به پلیس اعلام كرد مایل است در مقابل سفرای كشورهای عربی خود را تسلیم كرده و در حاشیه امنیت از فرودگاه "هیترو" پرواز كند.
"مصطفی كركوتی" كه یكی از پنج گروگانی بود كه پیش از حمله پلیس به سفارت آزاد شد به پلیس درباره اینكه وی و "تریور لاك" افسر پلیس محافظ بیرون ساختمان چگونه سلیم را تشویق به تسلیم شدن میكردند، توضیح داد.
این گزارش محرمانه میافزاید: آنها درباره تسلیم شدن صحبت كردند و لاك پیشنهاد داد تا تمام اسلحههای گروگانگیران را در یك جعبه جمعآوری كرده و آنها را به بیرون بفرستند.سلیم نیز اعلام كرد كه آنها [گروگانگیران] اكنون به تمام تبلیغاتی كه میخواستند دست یافتند و به دنبال راهی برای بیرون رفتن از این مخمصه هستند زیرا تمایلی به مردن ندارند.
بر اساس قسمتی از گزارشی كه در روزنامه ایندیپندنت آمده بود بخشهای زیادی از اسناد محرمانه فوق از جمله تمام جزئیات حمله پلیس سانسور شده بود.هم چنین بخشی از جزئیات مربوط به تجهیزات استفاده شده توسط پلیس و مقررات دخالت سربازان در این بحران گم شدند.
برخی از این سربازان بعد از ختم بحران سفارت ایران در لندن به دلیل ابهام در كشته شدن دو نفر از گروگانگیران مورد بازجویی قرار گرفتند.
در پایان اشغال سفارت ایران برخی از گروگانهای زن سعی داشتند تا "فوزی نجاد" یكی از گروگانگیران را نجات دهند. وی قرار بود سال 2007 میلادی از زندان آزاد شود.
این گزارش 120 صفحهای نشان میدهد مذاكرات با سلیم شكست خورد زیرا دولت انگلیس اجازه خروج گروگانگیران را صادر نكرد و از سوی دیگر تسلیم شدن آنها در حضور سفرای عرب را نپذیرفت.
در عوض كار اشغال سفارت ایران هنگامی پایان یافت كه "عباس لواسانی" وابسته مطبوعاتی سفارت درست چند لحظه پیش از ساعت 7 صبح روز ششم اشغال سفارت به دست گروگانگیران كشته شد و جسدش به بیرون از ساختمان پرتاب شد.
در ادامه این گزارش به نقل از پلیس آمده است: آن جسد متعلق به یك مرد ایرانی بود و مشخص بود كه به تازگی كشته نشده است.
این سند محرمانه میافزاید: وزارت امور خارجه انگلیس در آن زمان دو سند را در اختیار مقامات ایرانی كه پس از آغاز حمله به سفارت به لندن آمده بودند، قرار داد.یكی از آن سندها شرایط حمله را شرح میداد.
در صفحات اولیه سند 120 صفحهای فوق آمده است: از صورت جلسه دیدار آقای "اندرو" با كمیسر پلیس لندن در روز 30 ژوئن 1980 آشكارا مشخص است كه پلیس لندن درباره سند رسمی [اشغال سفارت] و كمك پلیس به آن تردید داشته است.
در ادامه فرد مسئول نگارش این سند كه "فیلیپا درو" نام دارد مینویسد: من دیروز گفتگوی مفیدی با "دیلو" معاون كمیسر درباره شكل و محتوای این سند داشتم.
در این گفتگو بیان شد كه این روشن است كه كمكها از طرف بخشهای مختلف پلیس لندن مورد نیاز است.
به عنوان راهی برای برطرف كردن تمام شكهای باقیمانده كه ممكن است كمیسر داشته باشد و برای بر شمردن كمك وی، آقای دیلو پیشنهاد داد كه نامه ای به كمیسر نوشته شده و هدف از نگارش این سند رسمی توضیح داده شود.
در بخش دیگری از این اسناد كه شامل تعداد فراوانی نامههای محرمانه است به عدم همكاری پلیس لندن برای حل بحران شش روزه اشغال سفارت ایران در لندن اشاره شده است.
در یكی از این نامهها كه در تاریخ یك دسامبر 1980 به امضای "دیوید هیتون" رسیده است این چنین آمده است: من با خانم "كارول لین" درباره یادداشت 28 نوامبر وی درباره عدم همكاری پلیس لندن گفتگو كردهام.
وی در نامهای دیگر خطاب به خانم لین مینویسد: ما دیروز گفتگویی درباره عدم همكاری پلیس لندن با شما داشتیم.
هیتون در ادامه نوشت: دیروزعصر با آقای "كاوانگ" صحبت كردم. وی گفت ما مشتاق دریافت كمكهای كتبی و تكمیل این سند محرمانه پیش از آنكه افكار عمومی آن را از یاد ببرند، هستیم.
در نامه دیگری هم كه از طرف دفتر كابینه و با مهر محرمانه و با موضوع "تسخیر سفارت ایران" از طرف سرهنگ "الكساندر" خطاب به خانم "لین" آمده است: علاوه بر نامه 15 سپتامبر "هیدن فیلیپس" به "ریچارد هیستی-اسمیت"، اكنون چهار نسخه از بخش اول گزارش تسخیر سفارت ایران را ضمیمه كردهام.
این ضمیمه شامل وقایع دو روز اول تسخیر سفارت ایران است.گزارش روز سوم و چهارم در حال تایپ است و آن را فردا ارسال خواهم كرد.مابقی یعنی گزارش روز پنجم و ششم مدت كوتاهی پس از آن ارائه خواهد شد.
الكساندر درادامه میافزاید: آنچه من انجام دادهام خلاصهای از شرح ماوقعی است كه امیدوارم كمترین گسستگی را از جریان اصلی داشته باشد.
در بررسی اسناد محرمانه 120 صفحهای اشغال سفارت ایران در لندن نامهای با مهر محرمانه از طرف آقای "فیلیپا درو" خطاب به خانم "كارول لین" نگارش شده كه مانند اكثر نامههای این سند منتشر نشده عنوان "سند رسمی تسخیر سفارت ایران" را دارد.
آقای درو در این نامه مینویسد: من در ذیل فایلهایی درباره تسخیر سفارت ایران پیوست كردهام.
با مشاهده سند شماره QPE/80 11/5/21 خواهید دید كه بخشهایی از آن را از دفتر كابینه، پلیس لندن، وزارت امور خارجه و وزارت دفاع فراهم كردهایم.
من همچنین با آقا یا خانم ... با فراهم آوردن بخشهای فوق درباره ... صحبت كردهام. ممكن است این بخشها برای ضمایم فوق محرمانه و تخصصی مفیدتر از قسمت اصلی این سند رسمی باشد. من فهرستی از تماسها و شمارههای تلفن آنها را نیز پیوست كردهام.
این ضمایم همانند شكل این سند رسمی كه من آن را مشاهده كردهام شامل یك بخش وقایع نگاری است كه اساسا شرح این بحران را مطرح میكند.
فیلیپا درو در ادامه نامه خود آورده است: علاوه بر بخش اصلی گزارش تسخیر سفارت، تصور میكنم این سند رسمی باید دارای ضمائم خاصی باشد.بخشی از این ضمائم عبارتند از رسانهها، سفرا، تجهیزات، اطلاعات و چارچوب قانونی است.
وی در پایان نامه تاكید میكند: امیدوارم شما برای رایزنی درباره هركدام ازجنبه های این سند رسمی با ما عجله نكنید. در واقع نباید هیچگونه پیش نویس از وزارت كشور بدون تایید آقای فیلیپس معاون وزیر كشور منتشر شود.
در نامه دیگری كه سربرگ آن آرم معاونت پلیس لندن را دارد و خطاب به آقای فیلیپس توسط آقای "آر مارش" سرپرست معاونت پلیس لندن نوشته شده آمده است: ارجاع به سند شماره QPE/80 11/5/21 ، موضوع گزارش رسمی تسخیر سفارت ایران.
آقای فیلیپس عزیز، این نامه را برای اطلاع شما از وصول نامه 15 سپتامبر شما كه خطاب به آقای كاوانگ معاونت پلیس لندن نوشته بودید و اكنون در تعطیلات به سر میبرد، نگارش شده است.
وی از من خواست تا شما را از این امر مطلع سازم كه پلیس لندن برای نگارش گزارش سند رسمی تسخیر سفارت ایران آماده خواهد بود(19دسامبر1980).
در بخش دیگری از این سند به نامهای به تاریخ 10 سپتامبر از سوی فردی به نام "دیوید هیتون" از اداره پلیس انگلیس است خطاب به خانم "كارول لین" یكی از اعضای تیم وزارت كشور است و وی را مامور تدوین این سند رسمی اشغال سفارت ایران میكند.
در این نامه آمده است: «آنچه ما در نظر داریم این است كه خانم لین باید سند رسمی اشغال سفارت ایران در آوریل و مه 1980 را به رشته تحریر درآورد. خانم لین یكی از افراد حاضر در تحولات مربوط به این گروگانگیری است و از این رو از دانش و آگاهی لازم برای نگارش این سند رسمی برخوردار است. زمان 2 ماهه برای نگارش این سند به نظر كافی خواهد بود.»
هیتون همچنین اشاره میكند كه در صورت موافقت با این امر خانم لین بتواند كارهای اولیه نگارش این سند را كه قرار بود در ابتدا توسط خانمی به نام "فیلیپا درو" انجام شود، از 13 اكتبر 1980 آغاز كند تا پس از اتمام دوره خدمت خانم لین در وزارت كشور كه در ماه دسامبر خواهد بود و جانشینی فردی به نام "وبر" به جای وی، ادامه امور مربوط به تدوین سند را به آقای وبر بسپارد.
در نامهای دیگر به تاریخ 15 سپتامبر به نام "جیاچ فیلیپس" به وزارت دفاع انگلیس آمده است: «در پایان جولای مباحثاتی با خانم درو انجام شد تا اطلاعات وزارت دفاع را در سند رسمی اشغال سفارت ایران بگنجاند. در آن مباحثات با تشكیل كمیسیونی موافقت شد كه از وزارت دفاع، یگان SAS تشكیل شده و اطلاعات مربوط به نقش وزارت دفاع در این گروگانگیری و آمادهسازی برای حمله به گروگانگیران را ارایه كند. مقرر شد كه این اطلاعات باید تا سپتامبر ارایه شود.»
فیلیپس در ادامه از این وزارتخانه سوال میكند كه آیا میتواند از تاریخ 6 اكتبر در این كار مشاركت داشته باشد و میافزاید: «تاكید ما این است كه تدوین این سند رسمی نباید زیاد به طول بینجامد چرا كه خاطرهها به زودی از ذهن میروند و كار ما پر مشغله است. از این رو ما امیدواریم كه خانم لین بتواند در مدت 2 ماه كار تدوین این سند را تمام كند و مسئولیتهای خانم درو را برعهده گیرد. اگر با ترتیبات مورد نظر موافقت صورت گیرد خانم لین كار خود را در 13 اكتبر آغاز میكند.»
نامهای دیگر به تاریخ همان روز از سوی فیلیپس به دفتر كابینه نوشته میشود كه در آن درباره مشكلات روند تدوین سند رسمی سفارت ایران آمده است: «شما در 25 ژوئن به رابرت اندرو نامهای نوشتید و اعلام كردید كه ممكن است مشكلاتی در تدوین نقل اصولی از تحولات گروگانگیری در سفارت تا اواسط اوت داشته باشید. هدف از این نامه آن است كه آیا اكنون به اندازه كافی تدوین این شرح ماجرا برای شما اولویت دارد تا ما بتوانیم تا هفته اول اكتبر در ششم آن ماه آنها را دریافت داریم.»
وی در این نامه نیز توصیه میكند مشاركت این دفتر در تدوین این گزارش نباید با وقفه طولانی همراه باشد و در این راستا قرار است خانم لین یكی از اعضای تیم وزارت كشور از 13 اكتبر با گرفتن مسئولیت از خانم درو، به مدت 2 ماه مشغول تدوین این گزارش باشد.
وی همچنین نامهای دیگر در همان تاریخ 15 سپتامبر برای معاون كمیسر پلیس پایتخت مینویسد و در آن با تشكر از همكاری پلیس در مشاركت در تدوین این سند به ارایه برنامه تدوین این گزارش میپردازد و مینویسد: «در درجه اول ما به گزارشی از شرح ماوقع از دیدگاه پلیس درباره اتفاقات حادث شده در منطقه "پرنس گیت" داریم. كار ما این است كه این گزارش را با گزارش ارایه شده از سوی COBR در هم آمیزیم.»
در این نامه از پلیس نیز خواسته شده روند كار نباید به درازا بینجامد و به معرفی مسئول تدوین این گزارش و زمان درنظر گرفته شده برای تدوین آن میپردازد.
آقای فیلیپس هم چنین نامهای به وزارت امور خارجه به تاریخ مشابه با نامههای قبلی نوشته و ضمن تاكید بر تسریع در كار و معرفی فرد گماشته شده برای تدوین این گزارش و مدت زمان در نظر گرفته شده برای آن از آن وزارتخانه خواست تا آمادگی خود را برای ارایه گزارش لازم درباره نقش وزارتخانه در هنگام این گروگانگیری ارایه كرده بطوری كه مباحثات مطرح شده از سوی سفرا را نیز در برداشته باشد.
هدف از این درخواست بنا به اظهارات فیلیپس آن است كه خوانندگان به مشكلات مربوط به مداخله سفرا در چنین شرایط سخت پی ببرند.
بخشی از این اسناد رسمی كه برای وزارت كشور انگلیس و چند ماه پس از ماجرای اشغال سفارت ایران نگاشته شده و بر اساس قانون "آزادی اطلاعات" پس از 30 سال از طبقه بندی خارج شده است به صورت نامهنگاری میان پلیس و وزارت كشور و وزارت امور خارجه انگلیس درباره این ماجرا است.
در یكی از این اسناد با سربرگ معاون كمیسر پلیس پایتخت فردی به نام "پیبی كاوانگ" خطاب به "دیوید هیتون" از وزارت كشور مینویسد: «شما در نامهای به كمیسر پلیس در 7 اوت خواستار همكاری ما شدید و ما نیز البته خوشحال خواهیم شد به هر طریق كه بتوانیم كمك كنیم. محاكمه جنایی در دست اجرا است در خلال این امر قوانین مربوط به قبل از محاكمه نباید بر روند تالیف و گردآوری سابقه رسمی تاثیر گذارد. شعبه 13 نیز تمركز خود را بر شواهد و مدارك مخصوص محاكمه قرار نمیدهد چرا كه برای گشایش پیگرد قضایی شورا به مقدار اندكی از شرح ماجرا استناد میكند. این شرح ماجرا متعاقب امر به عنوان بخشی از سوابق مورد استفاده قرار میگیرد.»
كاوانگ با اشاره به اهمیت ملاحظات امنیتی و دقت در به كار گیری كلمات برای SAS و شعبه ویژه پلیس، میافزاید: «كمیسر هماكنون مجوز تهیه و تدوین دستورالعملی را برای آموزش و اهداف عملیاتی صادر كرده است كه دربرگیرنده همه جنبههای جمعآوری شواهد و استفاده و توسعه مسایل فنی قابل استفاده برای دیگر حوادث تروریستی و جنایی باشد.»
وی تاكید میكند: «محتوای این گزارش بر اساس درسهایی است كه از تسخیر سفارت آموخته شده است. این دستورالعمل در آینده به عنوان راهنمای ما در اتفاقات آتی خواهد بود. متشكرم خواهم شد كه درخواستها برای مشاركت در این زمینه از كانال اینجانب انجام گیرد.»
در ادامه این گزارش سند تاریخ 7 اوت پیوست داده شده كه در آن دیوید هیتون از وزارت كشور خطاب به "دیوید مكنی" كمیسر پلیس پایتخت (نیواسكاتلندیارد) نوشته است.
در این نامه تصریح شده است: «من این نامه را به منظور درخواست كمك از پلیس پایتخت در جهت مشاركت آن در تدوین سند رسمی گروگانگیری در سفارت ایران كه در مراحل اولیه تدوین آن قرار داریم، مینویسم.»
هیتون تصریح می كند: «ما از سند رسمی به عنوان تنها سابقه از آنچه اتفاق افتاده یاد می كنیم و تدوین آن باید با همكاری مشترك همه واحدها اعم از "پلیس، SAS و وزارت امور خارجه و COBR صورت گیرد. ما در نظر داریم شرح ماجرا به صورت تركیبی نقلی باشد كه دربردارنده جزئیات امر در زمینه های خاص ماند حمایت فنی و روابط با رسانهها باشد. نظر ما این است كه این سند نباید تنها به شرح حوادث اتفاقافتاده بسنده كند بلكه باید به گونهای تدوین گردد كه در آینده نیز به كار آید.»
به نوشته این مقام وزارت كشور انگلیس "برای این كه شرایط به آن گونهای باشد كه ما میخواهیم، لازم است بدانیم تمایل به مشاركت در چه زمینههایی وجود دارد. ما از هرگونه پیشنهادی كه شما ممكن است درباره محتوای این سند داشته باشید، استقبال میكنیم.»
در این نامه با اشاره به خانم "فیلیپا درو" مسئول اولیه تدوین سند كه بعداً وظایف وی به فردی به نام خانم لین سپرده شد، آمده است: «خانم درو كه آقای "رابرت اندرو" از وی خواسته مسئولیت گردآوری سوابق را برعهده گیرد، با آن اداره درباره مشاركتها گفتوگو كرده است. وی نشست اولیهای با "جان دلو" داشته است. خانم درو و من یا آقای اندرو آماده پذیرش نكاتی هستیم كه شما درباره شیوه یا محتوای سند رسمی مورد نظر دارید و میخواهید درباره آن بحث كنید. در هر صورت ما روی حمایت شما حساب میكنیم.»
وی مشاركت پلیس لندن در تدوین این سند را بخاطر آن كه این عملیات در زمره عملیات عمده پلیس لندن علیه گروگانگیران بوده را بسیار مهم دانسته و پیشبینی كرده است كه اكثر محتوای این گزارش سوابقی باشد كه پلیس در اختیار قرار خواهد داد.
در بخشی از این سند رسمی كه بنا بر "قانون آزادی اطلاعات" پس از گذشت حدود 30 سال از ماجرای گروگانگیری كه در 30 آوریل 1980 توسط 6 فرد مسلح به ساختمان پنج طبقه سفارت ایران در لندن، انتشار یافته به نامهای از سوی پلیس پایتخت اشاره شده است كه خواستار این امر شده در تدوین این سند رسمی تنها به نسخههای مكاتبات میان نهادهای ذیصلاح استناد نشده و گزارشی جامع از پلیس نیز تدوین گردد.
در بخشی این سند رسمی 120 صفحهای كه بیشتر بخشهای آن حاوی نامهنگاریهای میان نهادهای مربوطه است، آمده است: «كمیسر پلیس پایتخت بر ضرورت دستیابی به تشكیلات واقعگرا در پلیس لندن تاكید دارد. كمیسر پلیس نگران افزایش یافتن حجم درخواستها برای گزارش ماجرا است كه آقای اندرو از وزرات كشور در پاسخ، به این كمیسر عنوان میكند وزارت كشور نظارت رسمی به درخواستها داشته و همه این درخواستها مورد پذیرش قرار نمیگیرد.»
این نامه درباره سند رسمی اشغال سفارت ایران در لندن میافزاید: «كمیسر پلیس لندن با اطلاع یافتن از این كه قرار است در سند رسمی اشغال سفارت ایران تنها به تماسهای میان وزارت كشور، دفتر كابینه و وزارت دفاع بسنده شود، پیشنهاد گزارش پلیس را مطرح كرد. آقای اندرو گفت كه كمیسر میبایست پیشتر از اینها در روند مشورتی قرار میگرفت و البته اقداماتی كه از سوی پلیس پایتخت صورت گرفت نیز میباید كاملاً در این سوابق رسمی گنجانده شود.»
در این سند آمده است: «آمادهسازی مواد و اطلاعات توسط خانم "درو" از شعبه 4 وزارت كشور صورت میگیرد و دفتر كابینه نیز هماكنون مشغول تدوین شرح ماجرا از جانب خود است و این امر در آینده در اختیار ACA قرار میگیرد تا شرایط مربوط به مشاركت در جنبههای انتظامی در آن لحاظ شود.»
در سند صفحه بعد از این نامه، نامه دیگری به سربرگ وزارت دفاع انگلیس است كه تاریخ آن مربوط به 27 ژوئن 1980 بوده و خطاب به "رابرت اندرو" مقام وزارت كشور انگلیس نگاشته شده است كه در آن با موضوع اشغال سفارت ایران تایید شده است كه نسخهای از نامه اندرو به دست این وزارتخانه رسیده است. در این نامه كانال ارتباطی میان وزارت دفاع و وزارت كشور معرفی میشود.
سند بعدی نیز نامه دیگری است با سربرگ دفتر كابینه كه این نامه به تاریخ 27 ژوئن 1980 بوده و خطاب به رابرت اندرو، مقام وزارت كشور انگلیس نگاشته شده است. این نامه نیز با موضوع اشغال سفارت ایران بوده و در آن از موافقت دفتر كابینه با نامه اندرو و پیشنهاد وی برای روند تدوین سند رسمی از ماجرای تسخیر سفارت ایران خبر داده شده است.
در این نامه فردی به نام "كالوم الكساندر" به عنوان مسئول ارایه اسناد و گزارشها از سوی دفتر كابینه به وزارت كشور معرفی میگردد. در این نامه هم چنین از زمانبندی این گزارش ابراز نگرانی شده و آمده است كه این دفتر در 6 هفته آتی مشغله فراوان داشته و از نیروهای كافی برای انجام امور برخوردار نیست و این دفتر تا اواسط اوت امكان ارایه شرح ماجرا را به آن صورتی كه شایسته است، ندارد.
این نامه برای كمیسر پلیس، "تونی استفان" از وزارت دفاع و "گیل براون" از وزارت امور خارجه نیز ارسال شده است.
سند بعدی نیز نامهای است كه از سوی گیل براون در پاسخ به نامه آقای اندرو ارسال شده و در آن از سوی وزارت امور خارجه چنین آمده است: «از نامه شما كه به تاریخ 23 ژوئن به "ریچارد هاستی" [از وزارت امور خارجه] ارسال كردهاید تشكر میكنم. ما از پیشنهاد شما استقبال می كنیم. آقای "دیوید بیمونت" آماده كمك به شما در تدوین سند رسمی است.»
وزارت امور خارجه نیز با اشاره به مشكلات زمانبندی تدوین گزارش تاكید میكند كه بیمونت تا هفته سوم ژوئیه به كار وارد میشود. در این نامه آمده است كه این وزارت خانه گزارش مقدماتی درباره سوابق مربوط به تماسهای دیپلماتیك را درباره حادثه سفارت تدوین كرده است و منتظر گزارش اولیه از سند رسمی است تا مطالب خود را با آن به اشتراك گذارد.
در بخشی از این نامهنگاریها به منظور تدوین سند رسمی، نامهای با سربرگ دفتر كابینه انگلیس وجود دارد كه از سوی "هاستی اسمیت" برای "ریچارد اندرو" مقام مسئول در وزارت كشور در رابطه با این ماجرا نوشته شده است.
در این نامه آمده است: «همانگونه كه در مكالمات تلفنی نیز به آن اشاره شد، ما پس از مباحثاتی كه در دفتر كابینه داشتیم به این جمعبندی رسیدیم كه بهتر خواهد بود به عوض به كار گیری كسانی در خارج از مجموعه كه در اتفاقات نقشی نداشتند، كسانی از درون مجموعه را برای تدوین گزارش به كار گیریم. با توجه به این كه نهادها و ادارات متعددی هستند كه به جنبههای مختلف این اشغال میپردازند و آماده مشاركت هستند. نباید امور مربوط به تدوین گزارش رسمی به دوش یك نفر انداخته شود تا مطالب متعدد را به صورت یك سند واحد آماده كند.»
این دفتر در ادامه اعلام آمادگی میكند یك مسئول از این دفتر را در اختیار وزارت كشور قرار دهد تا امور مربوط به تدوین سند رسمی با همكاری وی صورت گیرد.
در این نامه پیشنهاد شده در گام اولیه، شرح ابتدایی از تحولات ارایه شود و این كار را میتواند با توجه به موارد ثبت شده COBR صورت گیرد و مسئولیت این امر را دفتر كابینه می تواند در دست گیرد.
این نامه میافزاید: «شرح اولیه میتواند پس از آن میان پلیس پایتخت، وزارت دفاع، وزارت امور خارجه و دفتر كابینه توزیع شود تا این نهادها هر یك بتوانند نظر خود را درباره آن اعلام دارند. دفتر كابینه نیز مطالب اضافی را با توجه به زاویه كاری خود یعنی مذاكره در صحنه حادثه، آمادهسازی نظامی، مبادلات دیپلماتیك و دیگر موارد اضافه كند. بعد از آن وزارت كشور تلاش خواهد كرد كه مفاد را در كنار هم قرار داده و پیشنویس نهایی را آماده كرده و بار دیگر در اختیار نهادها و سازمانها قرار دهد.»
توصیه این نامه این است كه آماه سازی شرح ماجرا اهمیت كمتری به نسبت آماده سازی و تدوین درسهایی دارد كه میتوان از این حادثه گروگانگیری میتوان آموخت و باید به این امر اولویت داد.
در صفحه بعدی این سند و درست پیش از اعلام فهرست مطالب و پیوستهای مربوطه، برگهای وجو دارد كه در آن چنین مطرح شده كه بررسیهای لازم صورت گرفته و در صورت لزوم مطالب آن از طبقهبندی و محرمانه خارج شود. نكته این كه این سند یك بار در تاریخ دوم ماه می 1982 و بار دیگر در اول ماه مه 1987 مورد بررسی قرار گرفته تا معلوم شود میتوان آن را از طبقه بندی خارج كرد یا خیر.
متن سند رسمی مربوط به اشغال سفارت ایران در ژانویه 1981 تدوین شده و در اختیار اداره پلیس و و وزارت كشور و دفتر كابینه و وزارت امور خارجه انگلیس قرار میگیرد كه مطالب آن در شماره بعد به صورت روز شما خدمت مخاطبین محترم عرضه میشود.
- فهرست مطالب مربوط به اشغال سفارت ایران در 30 آوریل 1980
روز اول (چهارشنبه 30 آوریل 1980 ) پاراگرافهای 10 الی 28
روز دوم (پنجشنبه اول مه 1980) پاراگرافهای 29 الی 52
روز سوم (جمعه دوم مه 1980) پاراگرفهای 53 الی 65
روز چهارم (شنبه سوم مه 1980) پاراگرافهای 66 الی 80
روز پنجم (یكشنبه 4 مه 1980) پاراگرافهای 81 الی 96
روز ششم (دوشنبه 5 مه 1980) پاراگرافهای 97 الی 125
بعد از حادثه پاراگرافهای 126 الی 134
پیوست:
پیوست A: متن درخواست "گروه شهید" در تاریخ 30 آوریل
پیوست B: تلگرام وزارت امور خارجه در 30 آوریل، پیام نخستوزیر به بنیصدر رئیس جمهوری ایران (محرمانه)
پیوست C: یادداشت شفاهی 30 آوریل از سفارت جمهوری اسلامی ایران.
پیوست D: یادداشت شفاهی 5 ماه از وزار امور خارجه.
پیوست E: قوانین مداخله برای نیروهایی كه در حمایت از پلیس علیه تروریستها عمل میكردند. (سری)
پیوست F: چكیدهای از "هنسارد" اول مه 1980.
- ضمایم
ضمیمه1: محرمانه
ضمیمه 2: یادداشتی درباره خوزستان تهیه شده توسط وزارت امور خارجه
ضمیمه 3: یادداشتی درباره كنوانسیون منع و مجازات جنایت علیه افراد تحت حمایت بینالمللی مانند عوامل دیپلماتیك. كنوانسیون بینالمللی ضد گروگانگیری (آماده شده توسط وزارت امور خارجه در دوم ماه مه)
ضمیمه 4 محرمانه: یادداشت وزارت خارجه درباره اقدامات صورت گرفته توسط "COBR" [كبرا] برای مواجهه با درخواست تروریستها برای سه سفیر مرتبط با این امر.
ضمیمه 5: تنها برای وزارت كشور
ضمیمه 6: محرمانه (توزیع تنها در میان اعضای وزارت كشور)
ضمیمه 7: بیانیه وزارت امور خارجه در پایان گروگانگیری
ضمیمه 8: پیام از سوی بنیصدر به نخستوزیر انگلیس 5 ماه مه
ضمیمه 9: چكیده از هانسارد در 6 ماه مه.
ضمیمه 10: تصاویر سفارتخانه ایران.
ضمیمه 11: نقشه محوطه اطراف.
ضمیمه 12: نقشه داخل ساختمان سفارت.
ضمیمه 13: مطالب درباره 5 تروریست.
بخش اول این سند 120 صفحهای حاوی نامهنگاریهای میان وزارت كشور، وزارت امور خارجه، پلیس لندن و دفتر كابینه انگلیس درباره تدوین این گزارش و رویه كار است.
در اسناد دیگر این سند رسمی كه نسخهای از آن به دست خبرگزاری فارس رسیده به روز شمار حمله 30 آوریل 1980 به سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن پرداخته شده كه به شرح زیر تقدیم مخاطبین محترم تقدیم میشود.
مقدمه:
1- حمله زمانی آغاز شد كه گروهی از افراد مسلح حدود 11:30 دقیقه صبح روز چهارشنبه 30 آوریل 1980 به این سفارتخانه هجوم بردند. پلیس مسلح محافظ این سفارت "ترهور لاك" از یگان حفاظت دیپلماتیك انگلیس به درگیری با افراد مسلح پرداخته اما افراد مسلح استیلاء یافته و او را به گروگان گرفتند.
جمعاً 26 نفر توسط 6 فرد مسلح به گروگان گرفته شدند. گروگانها عموماً از اعضای رسمی سفارت ایران و كاركنان این سفارت خانه بودند اما هم چنین دو نفر از كاركنان شبكه بیبیسی نیز كه برای درخواست روادید به این سفارتخانه آمده بودند به نامهای "كریستوفر كرامر" و "سیمون هریس" و هم چنین "رونالد موریس" سرایدار انگلیسی این سفارتخانه در زمره گروگانها قرار گرفتند. هم چنین دو مرد پاكستانی الاصل به نامهای "محمد عاشر فاروقی" (دبیر یك مجله سیاسی اسلامی) و "علی گویل قنضفر" (گردشگر) و یك روزنامهنگار سوری به نام "مصطفی كركوتی" نیز در زمره گروگانها بودند.
اسامی گروگانهای ایرانی شامل: دكتر غلامعلی افروز (كاردار)، شیرزاد برومند (منشی)، احمد دادگر (مسئول درمانی)، دكتر ابوالفضل عزتی (كنسول)، عباس فلاحی (نگهبان)، خانم نوشین هاشمیان (منشی)، خانم رویا كاگاچی (منشی)، خانم صانعی گنجی (منشی)، وحید خباز (دانشجو)، عباس لواسانی (مسئول رسانهای)، مجتبی مهرانورد (تاجر فرش)، ابوطالب شاهوردی مقدم (وابسته سفارت)، محمد محب (حسابدار)، خانم فریده مظفریان (دبیر سوم)، عیسی نقیزاده (دبیر دوم)، علیاكبر صمدزاده (بطور موقت در سفارت مشغول فعالیت بود)، علیاصغر طباطبایی (صراف)، كاجوری محمد تقی (حسابدار) و زهرا زمردیان (كارمند دفتری).
2- در طول 6 روز كه سفارت در اشغال تروریستها بود جمعاً 5 نفر از گروگانها آزاد شدند. فریده مظفریان در روز اول، كرامر در روز دوم، خانم گنجی و قنضفر در روزهای سوم و چهارم و كركوتی در روز پنجم. این قائله زمانی حل و فصل شد كه حملهای از سوی یگان SAS در ساعت 19:13 دقیقه روز دوشنبه 5 ماه مه بعد از این كه تروریستها جسدی را به بیرون از ساختمان سفارت كه بعداً معلوم شد متعلق به گروگان لواسانی است پرت كردند، صورت گرفت.
گروگان صمدزاده نیز لحظاتی قبل از حمله SAS به ساختمان به ضرب گلوله افراد مسلح كشته شد. در حمله این یگان، 5 تروریست كشته شدند و یك گروگانگیر زنده دستگیر شده و بقیه 19 گروگان نجات یافتند.
منبع:www.irdc.com
/الف