باستان شناسي گنج آخر الزمان

عقيده به ظهور حضرت مهدي (ع)، منجي موعود و قيام انقلابي و حکومت جهاني و عدالت گستر او، فکر و انديشه انسان را وسيع و جهان انديش مي سازد تا به دورترين نقاط جهان بنگرد، عالم را مملکت خدا بداند و خير و آسايش مردم تمام جهان را بخواهد که عاقبت و پيروزي با پرهيزکاران و شايستگان است؛ چنان که خداي متعال در «قرآن» چنين بشارت داده است: «ولقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادي الصالحون» (سوره انبياء، آيه 105)
سه‌شنبه، 29 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
باستان شناسي گنج آخر الزمان
باستان شناسي گنج آخر الزمان
باستان شناسي گنج آخر الزمان

نويسنده: علي الله اکبري

(بررسي ظهور موعود از نگاه اسلام و ديگر اديان)

اشاره:

عقيده به ظهور حضرت مهدي (ع)، منجي موعود و قيام انقلابي و حکومت جهاني و عدالت گستر او، فکر و انديشه انسان را وسيع و جهان انديش مي سازد تا به دورترين نقاط جهان بنگرد، عالم را مملکت خدا بداند و خير و آسايش مردم تمام جهان را بخواهد که عاقبت و پيروزي با پرهيزکاران و شايستگان است؛ چنان که خداي متعال در «قرآن» چنين بشارت داده است: «ولقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادي الصالحون» (سوره انبياء، آيه 105)
«ما بعد از تورات، در زبور داوود نوشتيم که البته بندگان نيکوکار من (ملک زمين را) وارث و متصرف خواهند شد.» ما در اين نوشتار بر آئيم تا عقيده به منجي و موعود و برقراري حکومت و امت واحده جهاني را در ساير اديان به اجمال مورد بررسي قرار دهيم.
تمام اديان و مذاهب در عقيده به مصلح کل و موعود منجي کل ملل، مشترکند. پيروان تمام اديان معتقدند که در يک عصر تاريک و بحراني که جهان را فساد و بيدادگري و بي ديني فرا گرفته، نجات دهنده اي بزرگ طلوع مي کند و به واسطه نيروي فوق العاده، اوضاع آشفته جهان را اصلاح مي کند و خداپرستي را بي ديني و مادي گري غلبه مي دهد.
البته هر ملتي او را با نام و لقبي مخصوص مي شناسند. زردشتيان او را «سوشيانس» يعني نجات دهنده جهان، منابع هندي فرزند سيد خلايق «کشن»، جهودان او را «سرور ميکائيلي» و مسيحيان او را «مسيح موعود» يا پسر انسان و مسلمانان وي را به نام «مهدي موعود (ع)» مي شناسند.

بشارت کتب آسماني

در زبور داوود (ع) که تحت عنوان مزامير در لابه لاي عهد عتيق آمده است، در حداقل سي و پنج مورد نمونه هايي درباره ظهر موعود جهاني به چشم مي خورد:
«زيرا که شريران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند وارث زمين خواهند شد. هان بعد از اندک زماني شرير نخواهد بود... و اما حليمان وارث زمين خواهند شد... اما صالحان را خداوند تأييد مي کند ... و ميراث آنها خواهد بود تا ابد الآباد.»(1)
در مزمور 45، 96 و 97 نيز نمونه هايي به صراحت آمده است. در بخشي از مزمور 96 با اشاره به حکومت عادلانه آن حضرت، چنين آمده است: «قوم ها را به انصاف داوري خواهد کرد... زيرا براي داوري جهان مي آيد.»(2)
در تورات در کتاب دانيال نبي آمده است: «در آن زمان سرور ميکائيلي امير عظيمي که براي پسران قوم تو ايستاده (قائم) است، خواهد برخاست و چنان زمان تنگي خواهد شد که از حيني که امتي به وجود آمده است تا آن روز نبوده ...»(3)
در کتاب حيقوق نبي علاوه بر بشارت آمدن اشاره به حکومت جهاني آن حضرت نيز دارد: «اگر چه تأخير نمايد، برايش منتظر باش؛ زيرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود، بلکه جميع امت ها را نزد خود جمع مي کند و تمامي قوم ها را براي خويشتن فراهم مي آورد.»(4)
در کتاب زکرياي دوم که شبيه، باب آخر کتاب زکرياست، از آمدن منجي موعود... که سلطنت او از دريا تا دريا و تا اقصي نقاط زمين خواهد بود، مژده داده شده است.(5)
همچنين در باب هاي مختلف عهد قديم علاوه بر بشارت ظهور منجي، با اشاره به نوع حکومت جهاني و امت واحده بر عدالت گستري او تأکيد مي کند.
جالب اينجاست که قرآن نيز در آياتي که در باب اين پيامبران و حضرت موسي (ع) و ابراهيم (ع) آمده است، بر اين نکته ها تأکيد دارد. آيه اي که در ابتداي اين نوشتار ذکر شد (انبياء، 105) نمونه اي از اين آيات است که اشاره به همين موضوع دارد.
مفسرين «زبور» را زبور داوود و منظور از «ذکر» را تورات دانسته اند که قرآن مي فرمايد ما در زبور و تورات نوشتيم که زمين را بندگان صالح ارث خواهند برد که نشان از تشکيل حکومت جهاني به دست مستضعفان دارد.

بشارت در انجيل

در اناجيل اربعه به اين موضوع بيش از ساير کتب آسماني پرداخته شده است. بنا به نوشته «مستر هاکس» در انجيل و ملحقات آن (عهد جديد) کلمه «پسر انسان» هشتاد بار تکرار شده است که تنها سي مورد آن با حضرت عيسي (ع) قابل تطبيق است و پنجاه مورد ديگر از نجات دهنده اي سخن مي گويد که در آخرالزمان ظهور خواهد کرد و حضرت عيسي (ع) نيز با او خواهد آمد تا او را ياري کند.(6)
در ادامه به نمونه هايي چند از اين اناجيل اشاره مي کنيم:

انجيل متي

در باب 24 انجيل متي گفتگويي از حضرت مسيح (ع) با شاگردانش ثبت شده است که علاوه بر بشارت به ظهور منجي موعود، به اوضاع سياسي، اجتماعي و اقتصادي عصر ظهور نيز اشاره مستقيم دارد و نشانه هاي ظهور را عنوان مي کند و درباره زمان ظهور تأکيد مي کند که جز خداوند هيچ کس از آن اطلاع ندارد:
«... اينک شما را خبر دادم، پس اگر شما را گويند در صحرا است بيرون مرويد، يا آن که در خلوت است باور مي کنيد؛ زيرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر مي شود، ظهور پسر انسان نيز چنين خواهد شد، ... آن گاه علامت پسر انسان در آسمان پديد گردد و در آن وقت جميع طوايف سينه زني کنند و پسر انسان را ببيند که بر ابرهاي آسمان با قوت و جلال عظيم مي آيد... اما از آن روز و ساعت هيچ کس اطلاع ندارد، حتي ملائکه آسمان جز پدر من و بس. ... شما نيز حاضر باشيد؛ زيرا در ساعتي که گمان نمي بريد، پسر انسان مي آيد.»(7)
«اما چون پسر انسان در جلال خود با جميع ملائکه مقدس خويش آيد، آن گاه بر کرسي جلال خود خواهد نشست و جميع امت ها در حضور او جمع شوند و آنها را از همديگر جدا مي کند.»(8)
چنانکه مي بينيد در اين فراز، از جمع شدن امت ها و تشکيل حکومت واحده جهاني سخن به ميان آمده است که پسر انسان بر کرسي حکومت آن خواهد نشست.

انجيل مرقس

همين مضمون در ساير اناجيل از جمله انجيل مرقس با اندکي تغيير آمده است:
«از آن روز و ساعت غير از پدر هيچ کس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم. پس بر حذر و بيدار شده، دعا کنيد؛ زيرا نمي دانيد که آن وقت کي شده ... در چه وقت صاحب خانه مي آيد.»(9)

انجيل لوقا

درباره آمادگي براي ظهور چنين مي گويد:
«کمرهاي خود را بسته، چراغ هاي خود را افروخته بداريد و شما مانند کساني باشيد که انتظار آقاي خود را مي کشند که چه وقت از عروسي مراجعه کند، تا هر وقت آيد و در را بکوبد، بي درنگ براي او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقاي ايشان چون آيد، ايشان را بيدار يابد... پس شما نيز مستعد باشيد؛ زيرا در ساعتي که گمان نمي بريد، پسر انسان مي آيد.»(10)
در باب 21 نيز ضمن اشاره به مضموني که از انجيل هاي متي و مرقس نقل شد، به علايم ظهور و اوضاع مردمان در آن عصر اشاره مي کند و حکومت جهاني و قوت و جلال عظيم پسر انسان را مورد تأکيد قرار مي دهد.
در انجيل يوحنا نيز چنين مي خوانيم:
«و الان قبل از وقوع به شما گفتم تا وقتي که واقع نگردد، ايمان آوريد. بعد از اين که بسيار با شما نخواهم گفت؛ زيرا که رئيس اين جهان مي آيد.»(11)
با بررسي اجمالي در کتب آسماني عهد قديم (عتيق) و عهد جديد (انجيل)؛ نکات بسياري درباره بشارت به ظهور منجي، نشانه ها و علايم ظهور، شرايط و اوضاع اجتماعي، سياسي و ... عصر ظهور و نوع حکومت موعود؛ قابل استخراج است که نوع ما تنها به ذکر چند نکته درباره حکومت آن حضرت بسنده مي کنيم:
1.حکومت آن حضرت همراهي پايه صالحان، شايستگان، حليمان و مستضعفان را در پي خواهد داشت.
2.موعود جهاني، حکومتي جهاني با قوت و جلال عظيم خواهد داشت و همه بايد آماده فرمانبرداري او باشند.
3.ياران خود را با سرعت از نقاط مختلف به نزد خويش فرا مي خواند.
4.سلطنت و حکومت وي جهاني خواهد بود و جميع اقوام و ملل روي زمين تحت عنوان يک ملت؛ مطيع و فرمانبردار وي مي شوند.
5.وسعت قلمرو حکومت او از شرق تا غرب و در اقصي نقاط عالم خواهد بود.
6.نسل شريران و بدان منقطع و درهم کوبيده خواهد شد.
7.حکومت او بر پايه عدالت و قسط خواهد بود و در حکومت او ظلمي نخواهد شد.
8.هيچ کس جز خداوند از روز ظهور و شروع حکومت، خبر ندارد.
9.در سايه ي حکومت او پرستش و ستايش جهاني خداوند مرسوم خواهد شد.
10.همزيستي مسالمت آميز همه ساکنان زمين و برقراري صلح جهاني، آرامش و آسايش و رفاه براي همه از جمله برکات حکومت او خواهد بود.

موعود جهاني در منابع زردشتي

چنان که در منابع اصلي زردشتي مي خوانيم؛ زردشت معتقد بود که دو نيروي متضاد خير و شر يا نور و ظلمت، يکي به نام «اهورامزدا» يا «يزدان» منبع روشنايي و دانش وسيع و ديگري «اهريمن» منشاء جهل و تاريکي و فساد، دائم در کشمکش و نزاع هستند تا زماني که «سوشيانس» يعني «نجات دهنده» ظهور کند و اين نزاع با شکست کامل اهريمن پايان پذيرد و ظلم و فساد و بدي به کلي از جهان ريشه کن شود. کتاب هاي اوستا، زند، پازند و گات ها از کتب مقدس کنوني زردشتيان است و اينان طبق وعده همين کتاب ها، در انتظار نجات دهنده دنيا هستند.
در کتاب زند که تفسير و ترجمه اوستاي کنوني است، ضمن اشاره به آنچه گفته شد، آمده است:
«... آن گاه فيروزي بزرگ از طرف ايزدان مي شود و اهريمنان را منقرض مي سازند و تمام اقتدار اهريمنان در زمين است و در آسمان راهي ندارند و بعد از پيروزي ايزدان و برانداختن تبار اهريمنان، عالم کيهان به سعادت اصلي خود رسيده، بني آدم بر تخت نيک بختي خواهند نشست.»(12)

جاماسب نامه

جاماسب برادر گشتاسب بن سهراب از شاگردان زردشت است. در کتاب جاماسب نامه چنين مي نويسد:
«مردي بيرون آيد از زمين تازيان از فرزند هاشم، مردي بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق و بر دين جد خويش بود. با سپاه بسيار روي به ايران نهد و آبادي کند و زمين را پر داد کند و از داد وي گرگ با ميش آب خورد و مردم بسيار شوند... و همه کس به دين مهرآزماي باز آيند و جور و آشوب از جهان برخيزد، چنانکه فراموش کنند که چون سلاح بايد داشتن و اگر وصف نيکويي آن کنم، تلخ گردد اين زندگاني که ما بدو اندريم.»(13)
نيز در جاي ديگري مي گويد:
«سوشيانت (نجات دهنده بزرگ، سودمند) دين را به جهان رواج دهد و فقر و تنگدستي را ريشه کن سازد. ايزدان را از دست اهريمنان نجات داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار سازد.»(14)
و در جاي ديگري در همين کتاب، بعد از بشارت به نبوت رسول اکرم (ص) مي گويد:
«و از ذريه دختر آن پيامبر که به خورشيد عالم و شاه زمان معروف است، مردي به خلافت خواهد رسيد که در دنيا به حکم يزدان حکم خواهد نمود. او آخرين خليفه آن پيامبر در وسط عالم يعني مکه است و دولتش تا روز قيامت دوام خواهد داشت...»(15)
در کتاب «گات ها» که بخشي از اوستا است، جملاتي راجع به موعد جهاني با عنوان بامداد روز آمده است:
«اي مزدا! بامداد روز فراز آيد، جهان را دين راستين فرا گيرد با آموزش هاي فزايش بخشي پر خرد. رهانندگان کيانند؟ آنان که بهمن به ياري شان خواهد آمد از براي آگاه ساختن ...»(16)
در کتاب «زند بهمن يسن» شرح اوستا نيز در چندين جا درباره ي سوشيانت (نجات دهنده) و علايم ظهور او و نوع حکومت او سخن به ميان آمده است:
«قبل از ظهور سوشيانس خلف وعده، دروغ، بي ديني و بي بند و باري در عالم گسترش مي يابد. مردم از خداوند دور شده و ظلم و فاسد عالم را فرا مي گيرد. اين امور احوال عالم را دگرگون کرده و زمينه را براي ظهور منجي فراهم مي آورد... و بعد از آن سوشيانس عالم را پاک خواهد نمود، آن گاه قيامت برپا خواهد شد.»(17)

بررسي:

جملات و اشارات صريح اين کتاب ها درباره نجات دهنده بزرگ که گاه حتي نسل و نام او را ذکر مي کنند، همگي اشاره و تصريح به حکومت جهاني حضرت مهدي (ع) دارند. با نگاهي به اين جملات و ساير جملاتي از اين دست که در اين مختصر نقل نشد، نکات زير قابل استخراج است:
1.موعود جهاني از نسل هاشم و از فرزندان دختري آخرين پيامبر (پيامبر عرب) و معروف به خورشيد عالم و شاه زمان (امام زمان) خواهد بود و دين او دين جدش (اسلام) و آخرين خليفه او خواهد بود.
2.پس از ظهور منجي بساط فساد و شر و اهريمن منقرض خواهد شد و عالم به سعادت اصلي مي رسد.
3.حکومت او بر پايه عدالت و داد خواهد بود. چندان که گرگ با ميش آب بخورد.
4.چنان آسايش و آرامش در جهان حکم فرما مي شود که مردم نمي دانند چرا و چگونه از اسلحه استفاده کنند.
5.فقر و تنگدستي ريشه کن خواهد شد و همه جا آباد خواهد شد.
6.مردم جهان هم فکر و هم گفتار و هم کردار شوند و امت واحده جهاني را تشکيل مي دهند.
7.دولت و حکومت موعود جهاني ابدي خواهد بود و تا روز قيامت دوام خواهد داشت.
8 .موعود به حکم خدا و از جانب او به عنوان (خليفه الله) بر جهان حکم خواهد راند.
9.وسعت قلمرو او تمام جهان را شامل مي شود و حکومت وي جهاني خواهد بود.
10.دين او دين جهاني (آخرين دين،دين جدش، اسلام) و سرآمد تمامي اديان و حکومت ها و دولت ها خواهد بود.

بشارت و حکومت موعود در کتب هندوها

بسيار جالب است بدانيد که در کتب مختلف هندوها نيز نشانه هاي منجي عالم، حکومت، دين و ساير مشخصات عصر وي آمده است که منطبق به امام عصر (ع) و حکومت جهاني وي مي باشد.
شاکموني که بنا به عقيده هنديان، پيغمبر و صاحب کتاب آسماني است، نويد آمدن و ظهور منجي عالم را در کتابش چنين آورده است:
«پادشاهي و دولت دنيا به فرزند سيد خلايق دو جهان «کشن»(18) بزرگوار تمام شود و او کسي باشد که بر کوه هاي مشرق و مغرب دنيا حکم براند و فرمان کند و بر ابرها سوار شود و فرشتگان کارکنان او باشند. جن و انس در خدمت او شوند و از سودان که زير خط استوا است تا عرض تسعين که زير قطب شمالي است و ماوراء بحار را صاحب شود. دين خدا يک دين شود و دين خدا زنده گردد و نام او ايستاده (19) باشد و خداشناس باشد.»(20)
در کتاب «ديد» که نزد هنديان از کتب آسماني است، آمده است:
«پس از خرابي دنيا پادشاهي در آخر الزمان پيدا شود که پيشواي خلايق باشد و نام او منصور (21) باشد و تمام عالم را بگيرد و به دين خود آورد. همه کس را از مؤمن و کافر بشناسد و هر چه از خدا خواهد برآيد.»(22)
در کتاب «باسک» از کتب آسماني هندوها نيز چنين آمده است:
«دور ديني تمام شود به پادشاه عدلي در آخرالزمان که پيشواي ملائکه و پريان و آدميان باشد و حق و راستي با او باشد و آنچه در دريا و زمين ها و کوه ها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمان ها و زمين آنچه باشد خبر دهد و از او بزرگتر کسي به دنيا نيايد.»(23)
پاتيکل نيز که از اعاظم هندوان و به زعم آنان صاحب کتاب آسماني است، در گفتاري درباره دولت منجي موعود چنين مي گويد:
«... چون مدت روز تمام شود، دنياي کهنه نو شود و صاحب ملک تازه پيدا شود، از فرزندان دو پيشواي بزرگ جهان که يکي ناموس آخر الزمان(24) و ديگري صديق اکبر يعني وصي بزرگتر وي که «پشن»(25) نام دارد و نام آن صاحب ملک تازه «راهنما»(26) است. به حق پادشاه شود و خليفه «رام»(27) باشد و حکم براند و او را معجزه بسيار باشد. هر که پناه به او برد و دين پدران او اختيار کند، سرخ روي باشد در نزد رام.(28)
دولت او بسيار کشيده شود و عمر او از فرزندان ناموس اکبر زياد باشد و آخر دنيا به او تمام شود و از ساحل درياي محيط و جزاير سرانديب و قبر آدم (ع) و جبال القمر تا شمال هيکل زهره تا سيف البحر و اقيانوس را مسخر گرداند و بتخانه سومنات را خرب کند وجگرنات (29) به فرمان او به سخن آيد و به خاک افتد. پس آن را بشکند و به درياي اعظم اندازد و هر بتي که در هر جا باشد، بشکند.»(30)
در کتاب «وشن جوک» آمده است:
«و در آخرالزمان زمين به دست مردي خواهد افتاد که خداوند متعال را دوست دارد و او از خواص بندگان خداست. نام او «فرخنده» و «خجسته» است.»(31)
در کتاب «اوپانيشاد» نيز آمده است:
«اين مظهر «ويشنو» در آخر الزمان ظهور مي کند، در حالي که بر اسبي سفيد سوار و شمشيري برهنه به دست دارد که به مانند ستاره دنباله دار مي درخشد و همه شريران و افراد پست را به هلاکت مي رساند و زندگي نويني را برپا کرده و طهارت و پاکي را برمي گرداند.»(32)
در کتب مقدسه جين ها نيز آمده است:
«هنگامي که فساد و انحطاط و تباهي جهان را فرا گيرد، شخص کاملي که آن را «تير تنگر» (يعني نويد دهنده) گويند ظهور کرده، تباهي را از بين مي برد و پاکي و صافي را از نو برقرار مي سازد».(33)
جينيان همچنين در مهابهارت يک فصل را به «کريشنا» اختصاص داده، آورده اند: «کريشنا ظهور کرده، جهان را نجات مي دهد.»(34)
با بررسي اين نقل ها و ساير عباراتي از اين دست در کتاب هنديان، نيز به نکاتي صريح که نشاني حضرت صاحب الزمان (ع) را مي دهند مي رسيم که به اختصار بدان مي پردازيم:
1.پادشاه آخر الزمان فرزند سيد خلايق «کشن» (پيامبر اسلام) است و نام او «قائم، ايستاده، منصور، راهنما و فرخنده، خجسته» مي باشد و عمري بسيار دراز دارد.
2.او آخرين خليفه (جانشين) پيامبر آخر الزمان است و فرزند و پيشواي بزرگ جهان و به حق و به حکم خدا پادشاه شود و حکم براند. او خليفه رام (خدا) است.
3.وسعت قلمرو او از شرق تا غرب عالم است.
4.حکومت او بر اساس عدل و دادگري است.
5. او حاکم بر انس و جن و ملائکه خواهد بود.
6. همه دين ها جمع و دين خدا يک دين و دين خدا زنده گردد. او تمام عالم را به دين خود (اسلام) درآورد.
7. معادن و مخازن زميني در دريا و کوهها در اختيار او قرار مي گيرد.
8 .دولت او بسيار دوام يابد و آخر دنيا به او تمام شود.
9.هر بتي در هر جا باشد، بشکند.
10.چون فساد عالمگير شود، آن شخص کامل ظهور مي کند و شريران را تماما هلاک سازد و دولت اشرار منقرض و سپري شود.
11. زندگي و حکومت جديدي را بر پا کرده و طهارت و پاکي و سلامت و سعادت را به مردم برگرداند.
12.از آسمان و زمين خبر دهد و او را معجزه بسيار باشد.
علاوه بر آنچه از کتب ساير اديان غير از اسلام نقل شد، در باور اقوام و ملل مختلف نيز عقيده به ظهور مصلح موعود جهاني وجود دارد و همگان در انتظار ظهور او و برقراري حکومت جهاني بر اساس عدل و داد هستند. جاي نقل مفصل باورها و عقايد اقوام گوناگون در اين مختصر نيست و شما را به کتبي که به تفصيل در اين باره نوشته اند، ارجاع مي دهيم.

موعود در اسلام

همه شما خوانندگان گرامي بارها درباره حضرت مهدي (ع) سخناني شنيده و يا کتاب هايي مطالعه کرده ايد. اينک براي دوري از تفصيل و تکرار دانسته هاي شما، به اختصار بحث حکومت جهاني موعود را در اسلام مورد بررسي قرار مي دهيم.
در قرآن کريم آياتي در سوره هاي مختلف درباره بحث مهدويت و حکومت جهاني آن حضرت آمده است که برخي تصريح به آن دارند و برخي با استفاده از روايات و تفاسير، منطبق بر بحث مهدويت است. همچنين روايات بسيار زيادي از پيامبر (ص) و ائمه اطهار(ع) که در منابع شيعه و اهل سنت نقل شده است؛ ويژگي هاي فردي، اوضاع عصر ما قبل و بعد ظهور، روش و ويژگي هاي حکومت آن حضرت را به دقت بيان نموده اند. بيشترين مباحث درباره موعود جهاني، در دين اسلام آمده و بيشترين کتاب ها درباره او نيز در بين مسلمان ها اعم از شيعه و سني نوشته شده است و حق هم همين است؛ چرا که موعود، پس انسان و آخرين خليفه الهي، کسي نيست جز حضرت مهدي (ع) فرزند پيامبر اسلام (ص) که از مسلمان ها و نسل پيامبر اسلام است و ديني که خواهد آورد جز اسلام نخواهد بود.
از بين آيات مختلف قرآن براي رعايت اختصار به ذکر نمونه اي بسنده مي کنيم:
«وعد الله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفهنم في الارض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا يعبدونني لايشرکون بي شيئا و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون»؛(35)
خداوند به کساني از شما که ايمان آورده و اعمال شايسته پيشه کرده اند وعده داده است که آنها را در زمين خلافت دهد، چنانکه افراد پيش از آنها را نماينده خود گردانيد و ديني را که براي آنها برگزيد، براي اينان باقي داشته و ترس آنها را تبديل به امن کند تا مرا پرستش کنند و هيچ به من شرک نورزند و کساني که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.

نکات آيه:

1.خلافت و نمايندگي خدا در زمين به مؤمنين و صالحان مي رسد.
2.اين حکومت بر اساس قوانين و دين الهي در تمام شئون زندگي خواهد بود. ديني که از قبل انتخاب شده بود. (اسلام)
3.پس از خوف و ترس و ناامني، امنيت و آرامش به اين حکومت خواهيم داد. يعني تمام عوامل ترس و ناامني از بين مي رود و آرامش و امنيت کامل در همه روي زمين حکم فرما خواهد شد.
در تفسير اين آيه ازامام سجاد، امام باقر و امام صادق (ع) روايت شده که اين آيه درباره حضرت قائم (ع) و ياران او نازل گرديده است.
در تفسير آيه 9 سوره توبه؛ «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون»؛
رواياتي از امير المؤمنين علي (ع) و امام باقر (ع) نقل شده است که اشاره به قيام امام زمان (ع) دارد. امام باقر (ع) مي فرمايد: اين پيروزي به هنگام قيام مهدي از آل محمد (ص) خواهد بود. آنچنان که هيچ کس در جهان باقي نمي ماند، مگر اين که اقرار به محمد (ص) خواهد کرد. و اين نشان از دين واحد جهاني در زمان ظهور قائم (ع) دارد، که آن هم دين اسلام خواهد بود.
علامه مجلسي در «بحار الانوار» حدود 60 آيه را نقل مي کند و همراه با تفاسير و رواياتي، آنها را به موضوع مهدويت نسبت مي دهد.
اگر اين آيات را دقيق مورد بررسي قرار دهيم و در کنار بشارت هاي کتب ساير اديان که گذشت قرار دهيم، به خوبي معناي بشارت ها، شخص منجي، ويژگي هاي شخصي و حکومتي وي بر ما روشن و آشکار مي گردد.
روايات شيعه از پيامبر و ائمه درباره موضوع مهدويت بسيار زياد است و هر کدام بخشي يا موضوعي از موضوعات پيرامون اين حادثه و شخصيت عظيم را مورد اشاره قرار داده است.

نکته ها و برداشت ها:

از لا به لاي آيات قرآن، تفاسير، روايات و کتاب هاي متعدد مسلمان شيعه و اهل سنت درباره مسأله مهدويت و حکومت آن حضرت در آخر الزمان، شايد بتوان نکات زير را فهرست وار برشمرد:
1.قائم از فرزندان پيامبر (ص) است و شبيه و هم نام اوست و آخرين (دوازدهمين) خليفه و جانشين اوست.
2.عمري دراز و غيبتي طولاني دارد و سرانجام ظهور مي کند.
3.پس از آن که زمين پر از فساد و ظلم شده باشد و مدعيان دروغين آمده باشند، ظهور مي نمايد.
4.حکومت او بر پايه عدل، قسط و داد خواهد بود.
5.صالحان و مؤمنين ياران او و وارثان زمين خواهند بود.
6.تمام شرق و غرب عالم تحت سيطره حکومت او خواهد بود و حکومت وي جهان شمول و فراتر از حکومت سليمان خواهد بود.
7.او تمام مردم را به دين جدش پيامبر اسلام و قرآن دعوت مي کند و دين اسلام دين واحد و جهاني خواهد شد.
8.زمين از وجود ستم کاران و شريران پاک سازي خواهد شد.
9.علوم صنايع پيشرفت سريع و برق آسا خواهند داشت.
10.عدالت اجتماعي به تمام معنا برقرار خواهد شد و پيشرفت هاي عظيم اقتصادي به وجود خواهد آمد.
11.زندگي مادي مردم دچار دگرگوني شده و مردم در رفاه و آسايش خواهند بود.
12.در عصر او انسان ها به ساير کرات آسماني راه مي يابند.
13.رجعت و بازگشت به دنيا در عصر او اتفاق خواهد افتاد.
14.اختلاف ها ميان ملت ها و اقوام برطرف خواهد شد و نزاع ها پايان خواهد يافت.
15.پيشرفت هاي قضايي در عصر ظهور بسيار خواهد بود.
16.زمين آباد مي شود و ذخائر و مخازن پنهان خود را آشکار مي نمايد و نعمت ها فراوان مي شود.
17. قيام خود را از مکه شروع مي کند، سپس به مدينه مي رود و پس از فتح عراق، کوفه را پايتخت خود قرار مي دهد.
18.حضرت مسيح از آسمان به زمين آمده و در قدس با او نماز خواهد خواند و به ياري او بر خواهد خاست.
19.دولت او تا قيامت ادامه خواهد داشت و دولت ديگري نخواهد آمد.
20.امنيت کامل و همه جانبه در دولت کريمه امام زمان (ع) برقرار خواهد بود.

نتيجه:

ملاحظه کرديد که حکومت جهاني حضرت مهدي (ع) و ويژگي هاي فردي او بنابر آنچه در دين اسلام و ساير اديان اشاره شد، تا حد زيادي منطبق بر هم هستند و گاه اختلاف در برخي موارد جزيي است که با توجه به کثرت منابعي که به صراحت اسم و نشانه هاي فردي و حکومت وي را اشاره کردند، چندان اهميتي ندارد.
نتيجه اين که مصلح کل و موعود جهاني بنا به بشارت همه کتب و اديان آسماني در آخر الزمان خواهد آمد و جهان پس از ظلم و ستم و فساد را پر از عدل و داد خواهد کرد و حکومتي جهاني با امتي واحده و دين واحد تشکيل خواهد داد و در اين موضوع اختلافي نيست. غالب بشارت ها و نشانه ها بر همديگر و بر حضرت مهدي (ع) که اسلام و شيعه بدان اعتقاد راسخ دارد، منطبق است. به اميد روزي که آن خورشيد پرده نشين غيبت چهره بگشايد و نداي ملکوتي «انا بقيه الله» او در فضاي تمام جهان طنين افکن شود و حکومت الهي و جهاني اش برقرار گردد و وعده الهي عملي شود.

پي نوشت :

1- عهد عتيق، مزامير داود، مزمور (باب) 37، بندهاي 9 تا 12 و 17-18.
2- همان، مزمور 96، بندهاي 10-13.
3- عهد قديم، کتاب دانيال نبي، باب 12، بند 1 تا 5 و 10 تا 13.
4- همان، کتاب حيقوق نبي، باب 2.
5- همان، کتاب زکريا، فصل 9، بند 9-10.
6- قاموس مقدس، ص 219 به نقل از موعود نامه، مجتبي تونه اي، ص 706، مدخل موعود.
7-انجيل متي، باب 24، بند 1 تا 45.
8- همان، باب 25، بند 31.
9- انجيل مرقس، باب 13، بند 33.
10- انجيل لوقا، باب 12، بند 35.
11- انجيل يوحنا، باب 14، بند 30.
12- بشارات عهدين، ص 237 به نقل از مهدي آخرين سفير انقلاب، ذبيح الله محسني کبير، ص 74.
13-همان، ص 258.
14- جاماسب نامه، ص 121.
15- بشارات عهدين، ص 273 به نقل از موعود شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، ص 109.
16-گات ها، ص 98 به نقل از سيماي آفتاب، حبيب الله طاهري، ص 17.
17- جاماسب نامه، ص 25 و زند بهمن يسن، ص 19 به نقل از موعودشناسي.
18- به زبان هندي نام پيغمبر اسلام است.
19- ايستاده يعني قائم (ع).
20- بشارات عهدين، ص 242، به نقل از مهدي آخرين سفير انقلاب، ص 77.
21- منصور از القاب امام زمان (ع) است.
22- بشارات عهدين، ص 243.
23- همان.
24- مقصود رسول اکرم (ص) است.
25- نام هندي حضرت علي (ع) است.
26- اشاره به نام «مهدي» (ع) است.
27- به لغت سانسکريتي به معني خدا است.
28- صراحت دارد در دعوت حضرت مهدي (ع) از جهانيان به دين اسلام.
29- نام بتي به لغت سانسکريتي است که هندوها آن را مظهر خدا مي دانند.
30- بشارات عهدين، ص 247.
31-همان، ص 272، بشاره الظهور، ص 18.
32- اوپانيشاد، ص 737، به نقل از موعود شناسي.
33- مهدي آخرين سفير انقلاب، ذبيح الله محسني کبير، ص 79، به نقل از اوپانيشاد، مقدمه، ص 54.
34- اوپانيشاد، ص 647.

منبع: برگرفته از فصلنامه ي پويا شماره ي (5)




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما