کشتار مسلمين!

مستفاد از روايت آن است که بيشتر قتل ها در محدوده ي بلاد اسلامي و بين مسلمانان اتفاق خواهد افتاد، سؤال اين است: چگونه چنين خواهد شد با آن که مي دانيم مشرک و کافر از حقّ دورترند تا مسلمان، و لذا آنها به کشته شدن سزوارترند تا مسلمان. در پاسخ به اين سؤال مي گوييم:
دوشنبه، 11 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کشتار مسلمين!
کشتار مسلمين!!
کشتار مسلمين!





مستفاد از روايت آن است که بيشتر قتل ها در محدوده ي بلاد اسلامي و بين مسلمانان اتفاق خواهد افتاد، سؤال اين است: چگونه چنين خواهد شد با آن که مي دانيم مشرک و کافر از حقّ دورترند تا مسلمان، و لذا آنها به کشته شدن سزوارترند تا مسلمان.
در پاسخ به اين سؤال مي گوييم:
اولاً: روايت دلالت ندارد بر اين که کشتارها و قتل ها فقط در محدوده ي مسلمانان است و حضرت کسي از کفار را به قتل نمي رساند، بلکه ظاهر برخي از روايات عموم است که شامل هر معاندي که در صدد ايجاد مانع از برپايي حکومت حضرت است، مي شود.
ثانياً: گرچه اسامي برخي از جماعاتي که توسط حضرت و اصحابشان به قتل مي رسند در روايات ذکر شده است، ولي اين دلالت ندارد که قتل و کشتار در دسته ها و جماعات ديگر اتفاق نمي افتد و حضرت از کفار و مشرکان کسي را به قتل نمي رساند.
ثالثاً: بر فرض که روايات، ظهور در اختصاص کثرت قتل ها در مسلمين داشته باشد، اين امري غيرمنتظره نيست، بلکه مطابق با قواعد کلي است؛ زيرا مطابق برخي از روايات، بسياري از بلاد کفر تسليم حضرت خواهند شد، و کثرت قتل در بين مسلمين به جهت پاک سازي آنان از عناصر نامطلوب است. در ميان امت اسلامي حجت در تمام جوانب براي مردم تمام شده است لذا از هيچ کس عذري پذيرفته نمي شود.
توضيح اين مطلب اين که: يکي از مشکلات امام مهدي عليه السلام با آن روبه رو مي شود مشکل انحراف ها و برداشت ها و تفسيرهاي نادرستي است که در راه و روش هاي دين خدا و اصول و فروع احکام الهي پديد آمده و قرن ها در ذهن جامعه اسلامي نفوذ و رسوخ کرده است. اين موضوع، مانعي عظيم بر سر راه امام مهدي عليه السلام است. مانع کفر و بي ديني و بي اعتقادي در برابر اين مانع امري ساده است. کفر به سلاحي مجهز نيست و انسان بي اعتقاد حقي را به نام اسلام واژگونه نياموخته است، و براي او اصل يا اصولي را نادرست تفسير نکرده است، و چيزي را به شمل انحرافي و نادرست به نام دين خدا در ذهن جاي نداده است، و آيه يا حديثي را به دلخواه خويش معني نکرده است. ولي با مسلمان و مدعي خداشناسي که تعاليم ديي يا بخش هايي از آن را به گونه اي انحرافي آموخته و معناي بسياري از احاديث و آيات قرآني را واژگونه فهميده است، و به اصول و مباني و راه و روش هايي پاي بند و معتقد است که در حقيقت ضدّ دين خدا و راه و روش پيامبران است، چگونه مي توان روبه رو شد؟
بخشي از برنامه هاي کشتار گسترده و فراگير امام مهدي عليه السلام در جامعه هاي اسلامي شايد به اين علت باشد که مسلمانان با حربه ي اسلام انحرافي- که در حقيقت ضدّ اسلام است- به جنگ با امام برمي خيزند، و امام ناگزير با قاطعيت با آنان روبه رو مي شود و کار آنان را يکسره مي کند، البته در صورتي که از افکار و انديشه هاي نادرست خويش دست بر ندارند.
امام صادق عليه السلام فرمود: «... و ان القائم يخرجون عليه فيتأولون عليه کتاب الله و يقاتلونه عليه»؛(1) «ليکن قائم [ در هنگام رستاخيز خويش] با مردمي روبه رو مي شود که رو در روي او مي ايستند و آيه هاي کتاب خدا را در برابر او به نظر خود تأويل مي کنند، و در همين راستا با او به نبرد برمي خيزند.»

جنگ با اعراب!!

مجلسي به سند خود از امام صادق عليه السلام نقل کرده که فرمود: «ما بقي بيننا و بين العرب الا الذبح، و أومأ بيده الي حلقه»(2)؛ «بين ما و بين عرب چيزي به جز ذبح باقي نمي ماند. آن گاه حضرت به دست مبارک خود به حلقشان اشاره نمودند.»
در توجيه اين روايت مي گوييم:
1- ظاهر حديث اين است که عرب هر يک از ائمه اهل بيت عليهم السلام را به قتل خواهد رساند.
2- احتمال ديگر اين که امام صادق عليه السلام اشاره به جنايات و قتل و ذبحي است که منصور عباسي در عصر آن حضرت نسبت به بني هاشم و ذريه ي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله داشته است. و مطابق تاريخ تعداد زيادي از آنها را به قتل رسانيد.

شدت برخورد با اعراب!!

در غالب رواياتي که در آن سخن از سنت جديد، قضاوت جديد، امر جديد و کتاب جديد به ميان آمده اين تعبير به چشم مي خورد: «علي العرب الشديد».
در توجيه اين روايت مي گوييم:
آنچه به ذهن مي آيد -و العلم عند الله تعالي- اين که: حضرت مهدي عليه السلام قيام خود را از مکه که سرزمين عرب است شروع خواهد کرد. حضرت با برنامه اي اصلاحي و توسعه ي همه جانبه، مقصد و مرام خويش را به پيش خواهد برد. طبيعي است که پياده کردن اين برنامه ها با مشکلات فراواني همراه است، درگيري با سفياني ها و دجّال ها و دگير منحرفان که با برنامه هاي حضرت به مقابله برخواهند خاست، در همين منطقه خواهد بود. طبيعي است که با چنين شرايطي برنامه ي حضرت در عصر سختي پياده خواهد شد. لذا عرب سختي هاي فراواني از آن خواهد کشيد، گرچه امام زمان عليه السلام از امکانات اعجازي نيز استفاده و بهره خواهند برد. شاهد اين معنا اين که در برخي از روايات ذيل جمله ي «علي العرب شديد» چنين آمده است: «ويل للعرب من شرّ قد اقترب»(3) يعني واي بر عرب از شرّي که بر او نزديک شده است. و اين ممکن است که به جهت اظهار ترحم بر آنها باشد.

شروع از منحرفان مذهب

مفضل بن عمر مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که مي فرمود: «اگر قائم ما قيام کند از دروغ گويان شيعه شروع کرده، آنها را قتل خواهد رساند».(4)
در توجيه اين حديث مي گوييم:
اولاً: بعد از چشم پوشي از ضعف سند حديث، مي دانيم که کلمه ي «شيعه» فرقه ي اماميه اسماعيليه، زيديه و ديگر فرقه هاي شيعي را شامل مي شود همان گونه که بر کسي که خود را به تشيّع نسبت داده ولي بعد از مدتي از خطّ اهل بيت منحرف شده است اطلاق مي گردد. ابوالخطاب، مغيره بن سعيد، احمد بن هلال عرتايي، ابن ابي العزاقر و ديگر منحرفين که ادعاي تشيع داشتند، در حالي که اهل بيت عليهم السلام از آنها بي زار بودند از اين دسته اند. لذا کشيّ خبر فوق را تحت عنوان «ما روي في محمد بن ابي زينب» معروف به ابوالخطاب که فرقه ي خطابيه به او نسبت داده مي شود، نقل کرده است. او کسي بود که احاديث زيادي از طرف امام در مورد لعن و نفرين او صادر شد و از خداوند طلب نمود که حرارت شمشير را به او بچشاند.(5)
در نتيجه: مقصود از کذابين شيعه، همين افراد و يا فرقه هاي ديگر شيعه، غير از اماميه اند که با نسبت هاي ناروا و دروغ، گروهي را منحرف کرده اند و لذا امامان شيعه آنها را لعن کرده و حکم به کفر آنها نموده و از آنها تبّري جسته اند. و هنگام ظهور نيز امام زمان عليه السلام در ابتدا آنها نابود خواهد کرد.
ثانياً: از آن جهت که حضرت مهدي عليه السلام مردم را دعوت به اسلام ناب محمدي که در تشيّع اصيل متبلور است دعوت مي کند، بايد در مرتبه ي اول منحرفين از اين راه اصيل را از بين برده، تا بتواند ديگران را به اين راه وارد کند. کساني که در مقابله ي با آنها به مراتب سخت تر و دشوارتر از کفّار و صاحبان اديان و مذاهب ديگر است.
در نتيجه: حديث فوق هرگز ربطي به راويان حديث اهل بيت عليهم السلام ندارد، آن هايي که علوم اهل بيت را اخذ کرده و با دقت تمام به دست آيندگان رساندند. آنان کساني بودند که از طريق امامان شيعه مورد مدح و ستايش قرار گرفتند که مي توان در رأس آنها از زراره، محمد بن مسلم، بريد عجلي، ابوبصير نام برد.

پي نوشتها:

1- الغيبه نعماني، ص297.
2- بحارالانوار، ج52، ص349.
3- بحارالانوار، ج52، ص294، ح42.
4- اختيار معرفه الرجال، ج2، ص589.
5- همان، ص591.

منبع: کتاب هنگامه ظهور




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.