مترجم: محمد علی آصفی پور
منبع:راسخون
منبع:راسخون
مقدمه
روم باستان مرکز یکی از بزرگترین و قدرتمندترین امپراطوری های تاریخ بود. با مرکز خود در ایتالیای امروز، امپراطوری روم تمام منطقه مدیترانه را فتح کرد و نفوذ خود را به خاورمیانه، شمال آفریقا، اروپای غربی و مرکزی گسترش داد. بین 100 تا 200 بعد از میلاد به اوج قدرت خود رسید. پس از آن امپراتوری روم شروع به فروپاشی کرد، زیرا برای حکمرانی بیش از حد بزرگ شده بود. امپراطوری روم غربی در سال 476 بعد از میلاد، هنگامی که قبایل ژرمن حمله کردند، به پایان رسید. امپراتوری روم شرقی برای قرن ها ادامه یافت.رومیان باستان در قرن های بعد از آن کشورها و تمدن ها را تحت تأثیر قرار دادند. زبان آنها، لاتین، مبنای بسیاری دیگر از زبانهای اروپایی شد. حکومت ها و نظام های حقوقی در دنیای غرب بر اساس قانون روم بودند. رومیان باستان اولین کسانی بودند که پل ها، جاده های بتنی و سیستم فاضلاب را می ساختند که فاضلاب را از منازل و خانه ها دور می کرد.
امپراتوری روم در اوج گسترش آن
تاریخ امپراتوری روم
بر طبق افسانه ها، روم باستان در قرن هشتم قبل از میلاد بر هفت تپه توسط رموس و برادرش رومولوس، که اولین پادشاه روم شد، تاسیس شد. ساکنان اولیه آن لاتینی ها بودند که در دشت های حاصل خیز لاتیوم زندگی می کردند. در طول تاریخ اولیه خود، روم باستان توسط اتروسن ها، افرادی که در شمال ایتالیا زندگی می کردند، تحت کنترل بود. در آن زمان آنها مدرن ترین تمدن در ایتالیا بودند. روم به طور پیوسته تحت نفوذ اتروریا رشد کرد. در حدود سال 500 اشغال اتروریا به پایان رسید و رم به یک جمهوری تبدیل شد.جمهوری روم
جمهوری توسط دو کنسول اداره می شد. آنها توسط مجمع مردانه انتخاب میشدند. سنا موسسه ای بود که به کنسول ها مشاوره میداد. اگرچه در ابتدا ضعیف بود، قدرت آن به تدریج افزایش یافت. در این زمان رم بزرگترین شهر در Latium بود. در قرن های بعد آن شهر های کوچکتر موجود در اطراف خود را فتح کرد. تا قرن سوم قبل از میلاد رم بر اغلب شبه جزیره ایتالیا حکومت میکرد.در حدود سال 400 رم تحت حمله گولها قرار گرفت، که اراضی شمال ایتالیا را اشغال کردند. اگرچه آنها به رم حمله کردند و شهر را در سال 390 پیش از میلاد سوزاندند، رومیان با آنها جنگیدند و گولها را شکست دادند.
بین سال های 264 و 146 قبل از میلاد، رم در سه جنگ در برابر کارتاژ، که یک نیروی دریایی واقع در تونس امروز بود، جنگید.
جنگ های پونیک اکثر مناطق شمال آفریقا و اسپانیا را تحت کنترل روم آوردند. ژنرال کارتاژی معروف، هانیبال، می خواست از شمال به رم حمله کند. او سربازان خود را در سرتاسر آلپ ها رهبری کرد و از شمال به ایتالیا حمله کرد، اما در نهایت وی شکست خورد. در 146 کارتاژ نابود شد.
در سال 150 قبل از میلاد رم نفوذ خود را به سمت شرق گسترش داد و کنترل یونان را در دست گرفت، که یکی از ثروتمندترین استانهای رم شد. از آن جایی که قلمروهای دور دست را نمی شد مستقیما حکمرانی کرد، فرمانداران، به نام فرمانداران مستملکات، در مسئولیت اداره سرزمین های فتح شده منصوب شدند. بسیاری از مردم به عنوان برده گرفته شدند و به رم برای کار به عنوان خدمتکار و یا کارگر مزارع آورده شدند.
در قرن اول پیش از میلاد، روم باستان از مبارزات قدرت و جنگ های داخلی رنج می برد. سناتورها، ژنرالها و تریبیونها برای قدرت مبارزه میکردند. وقتی یک ژنرال مهم سلطنتی رومی، جولیوس سزار، پس از شکست دادن گول، به ایتالیا برگشت، یک جنگ داخلی دیگر آغاز شد. طرفداران سزار به او کمک کردند تا بر رقبایش پیروز شود و جولیوس سزار به حاکم واحد رم تبدیل شد. با این حال، بسیاری از رومیان به او اعتماد نکردند و در سال 44 قبل از میلاد ترور شد.
امپراتوری روم
ترور جولیوس سزار منجر به سقوط جمهوری روم شد. Augustus اولین امپراتور روم در سال 27 قبل از میلاد بود. پس از آنکه حکومت مردم نابود شد، رومیان خواستار حاکمی قوی شدند که به آنها صلح و رفاه بدهد. برای 200 سال بعد امپراطورهای روم بسیار قوی بودند.اگرچه امپراطوران قدرت نهایی داشتند، سناتورها و نمایندگان دیگر منتخب مردم همچنان وجود داشتند. آگوستوس ارتش را کنترل کرد و سناتورها و کنسول های جدیدی را منصوب کرد. او همچنین در امتداد مرزهای امپراطوری روم، که به انگلیس و رود دانوب گسترش مییافت، استحکاماتی قوی ساخت.
از لحاظ اقتصادی رم در این زمان در اوج بود. در مناطق روستایی مزارع بزرگ وجود داشت که غذا را برای یک جمعیت رو به رشد تولید میکرد. در طول امپراطوری رومیان جاده هایی را ساختند که باعث میشد نیروهای نظامی و تجهیزات را به سایر بخش های امپراتوری منتقل کنند.
دیوار هادریان - در سراسر انگلستان ساخته شد تا از قلمروهای رومی در برابر مهاجمان دفاع کند.
تضعیف امپراتوری روم
یکی از دلایل رکود امپراتوری روم، این بود که بیش از حد بزرگ شده بود. یک حاکم تنها نمی توانست چنین سرزمین بزرگی را اداره کند. در قرن دوم میلادی، قبایل انگلیس از شمال شروع به حمله به رم کردند. امپراتوری توسط مارک اووریلیوس یکی از امپراتورهای بزرگ دوره مورد دفاع قرار گرفت.هنگامی که دیوکستین در سال 284 میلادی امپراتور شد، سعی کرد که امپراطوری را دوباره سازماندهی کند و آن را به مناطق کوچکتر تقسیم کند. یکی از جانشینان او، کنستانتین بزرگ، امپراطوری را به طور دائمی به دو بخش تقسیم کرد: امپراتوری روم شرقی با پایتخت قسطنطنیه و امپراتوری روم غربی به پایتختی رم. کنستانتین به مسیحیان آزادی داد و وعده داد که دیگر آنها را مورد آزار و اذیت قرار ندهند. او همچنین اولین حاکمی بود که به مسیحیت گروید.
در قرن پنجم، قبایل ژرمنی به سمت جنوب حرکت کردند و به امپراطوری روم حمله کردند. خرابکارها به رم حمله کردند و شهر را غارت کردند. در 476 Odoacer، یک رهبر قبیله ای آلمان، امپراتور روم را مجبور کرد قدرت را ترک کند. امپراطوری روم شرقی در حدود هزار سال دیگر باقی ماند. در سال 1453 عثمانی ها قسطنطنیه را فتح کردند و آن را مرکز امپراتوری عثمانی کردند.