مترجم: محمد علی آصفی پور
منبع:راسخون
منبع:راسخون
یک فسیل قوزک پنجاه و دو میلیون ساله پیشنهاد میکند که اجداد ماقبل انسانی ما آکروباتهای بلند پروازی بودهاند. برای سالها، دانشمندان فکر میکردند که اجداد انسان امروزی یعنی میمونها و لمورها و بوزینهها حیواناتی نسبتاً کُند و محتاط بودهاند که از دستها و پاهای چنگ زننده خود برای خزیدن در طول شاخهها استفاده میکردند. اما مطالعهای جدید پیشنهاد میکند که اولین نخستیها در پرش از میان درختان استاد بودهاند.
این استخوان قوزک ریز متعلق است به یکی ازقدیمیترین اعضای خانواده نخستیهای درختی. فسیل بیست و پنج میلیون ساله پیشنهاد میکند که نخستیهای اولیه جهندههای ماهری بودند. این فسیل سی سال قبل توسط دیرینه شناس، مارک گوردینال، کشف شد و اکنون در موزه تاریخ طبیعی در پاریس نگهداری میشود.
یک فسیل قوزک بیست و پنج میلیون ساله پیشنهاد میکند که اجداد ماقبل انسانی ما آکروباتهای بلند پروازی بودند.
این نخستیهای اولیه بیشتر وقت خود را در درختان طی میکردند تا روی زمین، اما این که آنها در هنگام حرکت به این سو و آن سو بر فراز درختان چقدر چابک بودند همواره یک موضوع بحث بوده است.
برای سالها، دانشمندان فکر میکردند که اجداد انسان امروزی یعنی میمونها و لمورها و بوزینهها حیواناتی نسبتاً کُند و محتاط بودهاند که از دستها و پاهای چنگ زننده خود برای خزیدن در طول شاخههای کوچک استفاده میکردند تا حشرهها را دنبال کنند یا گلها و میوهها را بیابند.
اما یک مطالعه فسیلی منتشر شده در اکتبر 2017 میلادی در مجله سیر تکاملی حیوانات پیشنهاد میکند که نخستیهای اولیه در پرش از میان درختان استاد بودهاند.
دیرین شناسانی که در حال کار در یک معدن در جنوب شرقی فرانسه بودند یک استخوان به طول یک چهارم اینچ را کشف کردند که قسمت پایین اتصال قوزک پاست.
این فسیل بیشترین همخوانی را با موجودی به اندازه موش خرمایی به نام دانروسلیا پروینسیالیس دارد.
قبلاً تنها از روی فکها و دندانها تصور میشد که دانروسلیا یکی از قدیمیترین اعضای خانواده نخستیهای درختی در شاخهای باشد که منتهی به لمورها، لوریسها و بچههای بوته شدند.
استادیار دانشگاه دوک، داگ بویر، و همکارانش روی اسکنهای قوزک دانروسلیا مطالعه کردند و آن را با دیگر حیوانات مقایسه کردند و در این راه از الگوریتمهای کامپیوتری برای تحلیل شکل دیجیتالی سه بعدی هر استخوان ریز استفاده کردند.
آنها متعجب شدند وقتی که دریافتند که قوزک دانروسلیا مشابه با قوزک دیگر نخستیها نبود، بلکه بیشتر مشابه بود با قوزک موش پوزه دراز درختی و دیگر گونههای غیر نخستی.
تحلیلهای تیم همچنین اشاره بر این دارد که حیوان فقط به صورت کند یا تند در طول شاخههای کوچک حرکت نمیکرده است. در عوض، حیوان ممکن است قادر بوده باشد بین تنهها و شاخههای درخت، با استفاده از پاهای چنگ زننده برای چسبیدن به محل فرود، جهش کند.
پژوهشگران میگویند که بر خلاف آن چه که بسیاری از دانشمندان میاندیشیدند نخستیهای اولیه ممکن است نخست مهارتهای پرشی آکروباتیشان را تکامل داده بوده باشند در حالی که تغییرات آناتومیک که به آنها اجازه میداد به نوک شاخههای باریک بچسبند و درخت به درخت بخزند بعداً به وجود آمد.
بویر بیان داشت: «قادر بودن به پرش از یک درخت به درخت دیگر ممکن است مهم بوده باشد به ویژه اگر درندگان زمینی در اطراف منتظر دریدن آنها بودند.»