بیماری و سلامت در آیات قرآن

احوال مربوط به خوشی یا ناخوشی جسمانی. گاهی در قرآن از واژه‌ی «مرض» برای انتقال این معنای ظاهری بیماری جسمانی استفاده شده است، حال آنکه در برخی مواضع این لفظ به معنایی استعاری به کار رفته است.
سه‌شنبه، 1 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
بیماری و سلامت در آیات قرآن
 بیماری و سلامت در آیات قرآن

نویسنده: مونا صدیقی
مترجم: سعید عدالت نژاد
احوال مربوط به خوشی یا ناخوشی جسمانی. گاهی در قرآن از واژه‌ی «مرض» برای انتقال این معنای ظاهری بیماری جسمانی استفاده شده است، حال آنکه در برخی مواضع این لفظ به معنایی استعاری به کار رفته است. در معنای ظاهری، شکل فعلی «مَرَضَ» تنها یک بار با ضمیر اول شخص- از زبان ابراهیم- در مقام فاعل فعل به کار رفته است (شعراء: 80). این آیه توجه مفسران قرآن را بسیار جلب کرده است، چرا که معنای ظاهری آن در تقابل با آموزه‌ی غالب قدرت مطلق خداوند است. قرآن در بسیاری از مواضع خود را شفای امراض قلوب می‌خواند: «ای مردم، به یقین برای شما از جانب پروردگارتان موعظه‌ای و شفایی برای آنچه در سینه‌هاست و رهنمود (هُدی) و رحمتی برای مؤمنان آمده است» (یونس: 57). «اما کسانی که در قلب‌شان مرض است پلیدی بر پلیدی‌شان می‌افزاید» (توبه: 125). هرچند قرآن تعلیم می‌دهد که هر چیزی، چه خوب و چه بد، مطابق با اراده و تصمیم خداوند انجام می‌گیرد، اما مفسران قرآن در انتساب امور ناخوشایند انسانی مانند بیماری به خداوند احتیاط ورزیده‌اند. علاوه بر شکل فعلی پیش‌گفته، شکل فاعلی «مریض» پنج بار در قرآن آمده است (بقره: 184-185 و 196؛ نور: 61؛ فتح: 17) و همچنین است جمع آن «مَرضی» (نساء: 43 و 102؛ مائده: 6؛ توبه: 91؛ مزمل: 20). این زمینه همواره بر این توصیه‌ی قرآنی تأکید می‌کند که افراد بیمار از انجام برخی از تکالیف دینی، که در غیر این صورت موظف به انجام آنها هستند، معاف‌اند. قرآن بر بیماری اخلاقی بیش از امراض جسمانی تأکید می‌کند. اسم مصدر «مرض» سیزده بار در قرآن در ارجاع به کفر و نفاق، به صورت مرض موجود در قلب‌های کافران و منافقان، آمده است. در حالی که مرض کفر مداواشدنی است، نفاق مداواپذیر نیست، زیرا منافقان تظاهر به اسلام می‌کنند در عین اینکه کفر را در قلب‌شان پنهان می‌کنند. قرآن منافقان را زاده شده با مرض مداواناپذیر در قلب‌شان می‌داند که خداوند آن را افزوده است و پس از مرگ به سبب رفتار بدشان به شدت عقوبت خواهند دید (بقره: 10). قرآن در بسیاری از مواضع خود را شفای امراض قلوب می‌خواند: «ای مردم، به یقین برای شما از جانب پروردگارتان موعظه‌ای و شفایی برای آنچه در سینه‌هاست و رهنمود (هُدی) و رحمتی برای مؤمنان آمده است» (یونس: 57). «اما کسانی که در قلب‌شان مرض است پلیدی بر پلیدی‌شان می‌افزاید» (توبه: 125). در واقع، استعاره‌ی «مرض» یکی از مهم‌ترین عناصر در ساختمان معنایی نفاق است» (Izutsu, Concepts, 182). کوری و کری (قلب) دو استعاره‌ی دیگرند که به شکلی بسیار زنده، نشان دهنده‌ی چنین مرضی‌اند: «و کسانی که [به قرآن] ایمان نمی‌آورند در گوش‌هایشان سنگینی است و برایشان کوری است» (فصلت: 44).

بیشتر بخوانید: بیماریهای معنوی و درمان آن در قرآن


متکلمان و فقیهان مسلمان، در نتیجه‌ی تأکید قرآن بر امراض اخلاقی، توجه زیادی به موضوع نیت انسان کرده‌اند. بخاری (د. 256) صحیح خود را با این حدیث، که در همه‌ی مجامع اصلی حدیثی آمده است، آغاز می‌کند: «اعمال براساس نیات آنها قضاوت می‌شوند» (إنّما الأعمالُ بِالنیّات). در عین اینکه برخی از متکلمان افعال را در تعریف خود از ایمان داخل کرده‌اند، دیگران ایمان را صرفاً موضوعی مربوط به تصدیق قلبی دانسته‌اند (نک. اشعری، مقالات، 224/1-235). صوفیان ادبیات گسترده‌ای درباره‌ی مقام الهی قلب به لحاظ معنوی سالم انسان شکل داده‌اند و آن را «عرش خداوند در درون آدمی» (خوانده‌اند (ابن عربی، تدبیرات، 120-132). غزالی (د. 505) بخشی از احیاء را به شرح عجایب قلب و چگونگی تهذیب و تصفیه‌ی آن اختصاص داده است، به گونه‌ای که قلب پس از آن قادر خواهد بود معرفت ربوبی را به طور مستقیم از خداوند دریافت کند.
منابع تحقیق :
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمه‌ی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.