نخستین توجه به یک حوزه دانش مختص به ترجمه در سال 1965 م در آلمان شرقی دیده میشود، زمانی که همایشی با عنوان "کنفرانس بینالمللی پرسشهای اساسی مربوط به دانش ترجمه" (1) در شهر لیپزیک برقرار شد و نوبت دوم آن همایش در 1970 م در همان شهر برگزار گردید. (2)
در فرانسه، مفهومی به عنوان ترجمهشناسی با تعبیر ترادوکتولوژی، (3) برای بار نخست از سوی ژان رنه لادمیرال (4) پژوهشگر حوزه ترجمه در سال 1972 م به کار رفت. (5) و بیدرنگ پژوهشگر کانادایی برایان هریس (6) در همان سال این اصطلاح را به کار برد. (7)
شاید اسم یک علم مهم نباشد، ولی برای دانشی که هنوز به نام مشترکی دست نیافته و از ظهور آن نیز حدود چهار دهه میگذرد، توجه به نامها بیاهمیت نیست و شکلگیری این نامها همگام با تکوین خود دانش است. در 1977 م، زمانی که کلاین پژوهشگر آلمان غربی بر آن بود تا درباره دانش ترجمه سخن گوید، برخلاف همتایانش در آلمان شرقی، به جای تعبیر آلمانی übersetzung، ترجیح داد از تعبیر لاتین interpretation به جای ترجمه استفاده کند. (8) که مشخصاً ناظر به ترجمه تفسیری بود و واژه معمولی نزد آلمانی زبانها به شمار نمیرفت.
در اوایل دهه 1970 م، در فضای مطبوعات انگلیسی زبان نیز به طور موازی باید از جریان علمی دیگری با عنوان مطالعات ترجمه (9) یاد کرد که آغاز آن نه انگلستان که بیشتر در محافل انگلیسی نویسهلند و بلژیک قابل پیچویی است. در این باره به عنوان پیشگام میتوان از کتاب "مقالاتی درباره ترجمه ادبی و مطالعات ترجمه" گردآوری و ویرایش جیمز هولمز و انتشار یافته در آمستردام، 1972 م یاد کرد (10) که هولمز خود مقالهای از این مجموعه را به موضوع "نام و ماهیت مطالعات ترجمه" اختصاص داده بود. (11) چند سال بعد در 1978 م، در شهر لوون، در منطقه فلامان نشین بلژیک، مجموعه مقالات دیگری به کوشش هولمز و همکاران دیگر منتشر شد که متضمن یک کتابشناسی در خصوص مطالعات ترجمه نیز بود. (12) تنها دو سال بعد در 1980 م، سوزان بَسِنت کتاب مشهور خود با عنوان "مطالعات ترجمه" را نوشت که همزمان با لندن، در شهرهای ایالات متحده و کانادا نیز منتشر شد و نه تنها خود با استقبالی عام در فضای انگلیسی زبان مواجه شد، بلکه زمینه را برای رشد این حوزه از دانش، باز کرد.
بسنت در مقدمه کتاب خود، یادآور میشود که در سال 1978 م، در یک پیوست کوتاه به مجموعه مقالات نشستی علمی در لوون در خصوص ادبیات و ترجمه، آندره لِفِوِر پیشنهاد کرده است که نام مطالعات ترجمه، باید برای نظامی از دانش پذیرفته شود که موضوع خود را مسایل برآمده از تولید و توصیف ترجمهها میداند. (13) در همان سال، در دانمارک، در مجلهای با موضوع علوم انسانی که عنوان آکتا یوتلاندیکا داشت، شماره 52 از آن به عنوان ویژهنامه به وضعیت و مقدورات دانش ترجمه اختصاص داده شد و کسانی چون رایس، تیل و ویلس از دستاندرکاران آن بودند. (14) ترجمهشناسی به مثابه دانش که فرآیند ادراکی موجود در پس هر بازتولید به عنوان ترجمه را مطالعه میکند، اکنون دایره وسیعی را در بر میگیرد و فراتر از ترجمه متون مکتوب و محاورات شفاهی که به طور سنتی موضوع ترجمه بودهاند، حوزههایی مانند ژست، اصوات غیر کلامی و تصاویر را نیز دربرمیگیرد و حتی در معنای وسیعتر به عنوان ترجمه بینانشانهشناسی به مطالعه تمام گونههای تبدیل از یک نظام معنادار به نظام معنادار دیگر میپردازد. در سال 1982 م، ویلسن هنوز اصرار داشت همانند آنچه این حوزه از دانش در آلمانی خوانده میشد، در انگلیس نیز آن را "دانش ترجمه" بنامد، زمانی که کتابی در خصوص مسائل و روشهای دانش ترجمه در آلمان و به زبان انگلیسی منتشر کرد. (15) دو سال بعد در 1984 م اولین شماره از مجلهای در خصوص دانش ترجمه از جمله نشریات دانشگاه کارلوف پراک منتشر شد که نامی لاتینی برای آن انتخاب شده بود: ترجمهشناسی پراکی که در آن به عنوان واژه ترجمهشناسی نه از ترادوکتولوژی فرانسویها، بلکه از واژه جدید ساخت ترانسلاتولوژی استفاده شده بود (16) و چند شماره در سالهای بعد ادامه داشت. در دهه 90، نام ترانسلاتولوژی یا صورت نیمه آلمانی دانش ترانسلاسیون، نزد پژوهشگران آلمانی نیز گاه به جای ترکیب آلمانی "دانش ترجمه" به کار رفته (17) و گاه هم نزد انگلیسینویسان که معمولاً انگلیسی زبان اصلی آنها نیست، دیده میشود. (18)
به هر روی، همان گونه که در دهه 1970 م پیشبینی میشد، این شاخه از دانش به زودی جایگاه استواری در نظام دانشگاهی در کشورهای اروپایی و دیگر کشورها یافت و گروههای دانشگاهی خاصی برای همین حوزه از دانش تشکیل شد. درباره نام آن هم اگر از استثنائات بگذریم، این نظام دانشی نزد آلمانها به "دانش ترجمه"، (19) نزد فرانسویان به "ترجمهشناسی" (20) و نزد انگلیسیزبانان به "مطالعات ترجمه" (21) شناخته است و نزد روسها (22) و دیگر ملل اسلاو نیز غالباً همان الگوی آلمانی گرتهبرداری شده است.
نمایش پی نوشت ها:
1. lnternationale Konferenz Grundfragen der Ubersetzungswissenschaft.
2. Neue Beiträge..., 1973.
3. Traductologie.
4. Jean - René Ladmiral.
5. Ladmiral, Théorèmes..., 1972.
6. Brian Harris.
7. Harris, 1988, p. 91.
8. Klein, "Die Wissenschaft der lnterpretation", 1977.
9. Translation studies.
10. James S. Holmes (ed),. Papers on Literary Translation and Translation Studies, Amsterdam: Rodopi, 1972.
11. Holmes, 1972, pp. 67-80.
12. Literature and Translation: New Perspectives in Literary Studies, with a basic bibliography of books on translation studies, ed. James S. Holmes S. Holmes, José Lambert & Raymond van den Broeck, Leuven: Acco, 1978.
13. Bassnet, 1980, p. 12.
14. Stand und Möglichkeiten der Ubersetzungswissenschaft, mit Beiträgen von K. Reiss, G. Thiel und W. Wilss, ed. Kirsten Gomard & Sven - Olaf Poulsen, Aarhus: Acta Jutlandica 52, Humanities Series, 1978.
15. Wills, W., The Science of Translation: Problems and Methods, Tubingen, 1982.
16. Translatologica pragensia, l, Acta universitatis Carolinae, Philologica, Praha; Univerzita Karlova. 1984.
17. Ammann, Margret, Entwurf eines Curriculums für einen Studiengang Translatologie und Translatlrik, Heidelberg: Universitätsdruckerei Heidelberg, 1990: Dolmetscher - und Überstzerausbildung gestern. heute und morgen: Berliner Beitrage zur Translationswissenschaft, Akten des lntemationalen Wissenschaftlichen Kolloquiums anlässlich des 100- jährigen jubiläums der Dolmetscher - und Ubersetzerausbildung Russisch an der Berliner Universität (1894- 1994), veranstaltet an der Humboldt - Universität zu Berlin am 12. und 13. Mai 1995, ed Heidemarie Salevsky, Frankfurt am Main / New York: P. Lang, c 1996.
18. Harris, Brian, 1988, pp. 91- 96; Jimenez lvars, Maria Amparo & Maria Jesus Blasco Mayor (eds.), lnterpreting Brian Harris; Recent Developments in Translatology, Bern/ New York: Peter Lang, c 2012.
19. Übersetzungswissenschaft
20. Traductologie.
21. Translation studies.
22. Переводоведение/Perevodovedenie.
پاکتچی، احمد، (1392)، ترجمهشناسی قرآن کریم، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ دوم.