اخلاق امدادگری در پرتو آیات و روایات

مددکاری و امدادگری بنا به فطرت انسانی، در هر دین و مذهب و هر قوم و جامعه‌ای، امری پسندیده است. اهمیت و فضیلت امدادگری و مددکاری در دین اسلام امری انکارناپذیر است، تا آنجا که مددکاری، امدادگری و
دوشنبه، 7 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
اخلاق امدادگری در پرتو آیات و روایات
اخلاق امدادگری در پرتو آیات و روایات

نویسندگان: امیراحمد شجاعی
رضا نوروزی

درآمد

مددکاری و امدادگری بنا به فطرت انسانی، در هر دین و مذهب و هر قوم و جامعه‌ای، امری پسندیده است. اهمیت و فضیلت امدادگری و مددکاری در دین اسلام امری انکارناپذیر است، تا آنجا که مددکاری، امدادگری و تعاون یکی از مهم‌ترین احکام و فرائض اسلام قلمداد شده و کوتاهی و اهمال در این وظیفه سبب خروج از شریعت و حدود مسلمانی است. امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «هر کس نسبت به امور مسلمین بی‌تفاوت باشد مسلمان نیست».(1) با این بیان هر فرد مسلمانی نسبت به هم‌کیشان و هم‌نوعان خود وظایف و تکالیفی دارد که ملزم به ادای آنهاست و مددرسانی و اعانت و فریادرسی، یکی از این وظایف است.
در بیان جایگاه و تأکید اسلام بر امدادگری نگاهی کوتاه بر آیات و روایات رهگشا است. خداوند متعال در قرآن کریم فرموده‌اند: «خداوند به عدل و احسان امر می‌کند».(2) در بسیاری از روایات نیز محبوب‌ترین انسانها نزد خداوند کسانی معرفی می‌شوند که برای دیگران نافع‌تر باشند.(3) تا آنجا که اگر فردی برای انجام وظیفه و رفع نیاز مؤمنی حرکت و تلاشی کند و به نتیجه نرسد باز رحمت و اجر الهی به سمت او سرازیر خواهد بود (4) و حتی اگر امدادگران هیچ امداد و کمکی را به مددجو نداشته باشد اما قلب و درون او اهتمام به امدادگری داشته باشد خداوند اجر فراوانی به او عطا می‌فرماید.(5) در دیدگاه توحیدی تمام محبت و نوع‌دوستی، در پرتو محبت انسان به ذات متعالی خداوند معنا می‌یابد. یعنی هیچ محبوب حقیقی جز خداوند وجود ندارد و هر محبتی که در جهان هستی صورت می‌پذیرد به تبع محبت به خداوند است. از همین روست که گفته‌اند: «لا محبوب حقیقة الا الله، هیچ محبوب حقیقی جز خداوند وجود ندارد» و همچنین «بالاترین محبتها آن است که محبت به خدا باشد بلکه جز خدا کسی سزاوار محبت و محبوبیت نیست و اگر چیزی دیگر هم درستی را شاید، به واسطه‌ی انتسابش به خداست». اگرچه امدادگری مورد توجه و تأکید فراوان دین اسلام قرار گرفته است، با این حال از آنجا که امدادگری نیز مثل دیگر وظایف و تکالیف لازم است که در چارچوب اخلاقیات مربوطه انجام شود و در آداب و ترتیبات آن دقت شود باید به تبیین اصول اخلاقی امدادگری پرداخت. یکی از مواضع خطا فراموش شدن حسن فاعلی به سبب حسن فعل امدادگری است. به عنوان مثال، چنانچه در حین امدادگری به جای احترام به مددجو، به او ترحم شود به جای احساس ارزشمندی، احساس ذلت و خواری به مددجو منتقل می‌شود و آنگاه فعل پرفریضه و مورد تأکید امدادگری، به دلیل قبح فاعلی به عملی مورد سرزنش مبدل می‌شود. برای پرهیز از این چنین معضلات و تبیین مراتب اخلاقی در مددکاری و امدادرسانی و امدادگری در ابتدا به بیان مبنا و زیربنای آن پرداخته و سپس آداب و اصول اخلاقی حاکم بر امدادگری تبیین می‌شود. به عبارت دیگر آگاهی به مبانی امدادگری و ارزشهای تعیّنی آن هم موجب سهولت در تبیین اصول اخلاقی آن می‌شود و هم ضرورت پایبندی به آن اصول اخلاقی را معلوم می‌کند. یعنی برای تبیین اصول اخلاقی و آداب حاکم بر امدادگری ابتدا باید مبنای امدادگری روشن شود و ارزشهای حاکم بر امدادگری در واقع نشأت گرفته از مبانی آن است.
در این مقام پیش از هر چیز به تحلیل امدادگری، شرح اللفظ و تعریف آن می‌پردازیم. پرسشهای مقام تصور مقدم بر غالب پرسشها است:
اصل واژه «مدد» عربی است و به معنی یاری، کمک و فریادرسی و نیز به معنی یار و یاور و فریادرس است. اسم فاعل آن به فارسی هم مددکار و هم امدادگر عنوان شده است و هر دو به معنی یار و یاور و کمک دهنده است.(6)
امدادگری عموماً در شرایط بحرانی حاصل از حوادث طبیعی و جنگها و تصادفات انجام می‌شود. به عبارت دیگر معنای واژه امدادگری یاری رساندن به بازماندگان حوادث طبیعی یا دست‌ساز بشر است اما کاربرد واژه‌ی مددکاری به زمان خاصی اختصاص ندارد.

مبانی امدادگری

با مرور منابع دینی اعم از قرآن و احادیث، مبنا و اساس امدادگری بر چهار مبحث عمده استوار می‌شود که عبارتند از: محبت، وظیفه، تعهد و کرامت انسانی.
در این مقاله ابتدا به شرح دقیق این مبانی می‌پردازیم. بیان مبنای امدادگری از اهمیت فراوانی برخوردار است. تبیین حسن فعلی و ضرورت حسن فاعلی در امدادرسانی از جمله آثار مثبت بیان مبانی است. همچنین علاوه بر تبیین اخلاق امدادگری بیانگر ضرورت پایبندی به اخلاق مذکور است. بنابراین پیش از پرداختن به اخلاقیات حاکم بر امدادگری، ضرورت بررسی مبانی آن آشکار است.

1. محبت

در متون و فرهنگ اسلامی، یکی از مبانی امدادگری، محبت و نوع‌دوستی است و بر روابط محبت‌آمیز میان مؤمنان تأکید شده است.
حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «همانا خداوند عزوجل مؤمنان را از طینت بهشتی آفرید و از نسیم روح خویش در آنها جاری ساخت. پس هرگاه به یکی از آن ارواح مؤمنان در شهری اندوهی رسد، روح دیگر اندوهگین می‌شود زیرا از جنس اوست».(7) شدت و قوت ارتباط مؤمنان به یکدیگر تا حدی است که هم و غم هر یک در دل دیگری ریشه می‌دواند. و آنچنان آنان را در اندوه و شادی، شریک می‌سازد که غم و اندوه هر یک، غمخواری دیگران را به دنبال داشته و بی‌قراری و مصیبت‌زدگی هر کدام، همه سلسله به هم پیوسته جامعه را به بی‌قراری و تلاش وا می‌دارد: «داستان اهل ایمان در پیوند محبت‌آمیز و رأفت و رحمت‌شان به همدیگر، داستان پیکری است که چون عضوی به درد آید، سایر اعضا با تب و بیخوابی او را همراهی می‌کنند».(8)
در بررسی محبت و نوع‌دوستی توجه به جهان‌بینی اسلامی بسیار حائز اهمیت است. بدین معنی که در جهان‌بینی توحیدی اسلام، محبت جایگاه والایی دارد و حتی مسلمانی چیزی جز محبت دانسته نشده است: «هل الدین الا الحب؛ آیا دین جز محبت است؟».(9) و هم‌چنین «دین همان محبت و محبت همان دین است».(10)
در دیدگاه توحیدی تمام محبت و نوع‌دوستی، در پرتو محبت انسان به ذات متعالی خداوند معنا می‌یابد. یعنی هیچ محبوب حقیقی جز خداوند وجود ندارد و هر محبتی که در جهان هستی صورت می‌پذیرد به تبع محبت به خداوند است. از همین روست که گفته‌اند: «لا محبوب حقیقة الا الله، هیچ محبوب حقیقی جز خداوند وجود ندارد» و همچنین «بالاترین محبتها آن است که محبت به خدا باشد بلکه جز خدا کسی سزاوار محبت و محبوبیت نیست و اگر چیزی دیگر هم درستی را شاید، به واسطه‌ی انتسابش به خداست».(11)
حضرت علی (علیه السلام) زیربنای نظام اسلامی را محبت به خداوند معرفی می‌کنند: «همانا دین اسلام دین خداوند است که آن را برای خود برگزیده و با دیده‌ی عنایت پرورانده و بهترین آفریدگان خود را مخصوص ابلاغ آن قرار داده و پایه‌های اسلام را براساس محبت خویش استوار کرده است».(12)
پس با توجه به این که محبوب حقیقی جز خداوند نیست، محبت به دیگران نیز اگر در مسیر محبت به خداوند باشد بالاترین ارزشها را نصیب انسان خواهد کرد و همانگونه که محبت به خداوند مایه‌ی ارزشمندی انسانی می‌گردد، محبت به دیگران در مسیر محبت خداوند مایه‌ی فضیلت و ارزش خواهد بود و همانگونه که گفته‌اند: «پاک‌ترین و لذت بخش‌ترین چیز در بهشت، حب خداوند و حب در راه خداوند است».(13)
اسلام جامعه‌ای را برای مؤمنان می‌پسندد که براساس محبت و همدلی استوار شده است. جامعه‌ای که روابط مؤمنان در آن بر پایه‌ی محبت به همدیگر پی‌ریزی شده باشد. لذا می‌توان گفت که از نظر اسلام، محبت، بیشترین نقش را در ساماندهی جامعه‌ی آرمانی انسان به عهده دارد و جامعه‌ی مطلوب انسانی در اسلام، جامعه‌ای است که براساس محبت مردم نسبت به یکدیگر شکل گیرد. اسلام، خواستار جامعه‌ای است که همه‌ی مردم خود را برادر یکدیگر بدانند و تا سر حد ایثار نسبت به یکدیگر عشق بورزند.(14)

2. نیکی و یاری مؤمنین در راستای ادای وظیفه

دوستی مؤمنان و یاری به یکدیگر در جامعه‌ی اسلامی نه تنها یک فضیلت بلکه یک حق بر گردن مسلمانان محسوب می‌شود، لذا زمانی حق دیگر افراد جامعه را ادا ساخته‌ایم که در عمق وجود خود نسبت به آنها محبت و مهر بورزیم. چنانچه امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «یکی از حقوق مؤمن بر گردن دیگران این است که در سینه نسبت به او محبت داشته باشد».(15)
نه تنها ایجاد دوستی نسبت به مؤمنان، از حقوق آنها است بلکه حفظ تداوم این دوستی نیز از وظایف مسلمانان در قبال حقوق دیگر مسلمین است.(16) و حتی می‌توان ادعا کرد که هنگامی می‌توان حقوق مؤمنان را ادا نمود که از عمق جان نسبت به آنها محبت داشته باشیم والا بدون محبت نسبت به آنها نمی‌توان حقوق آنها را به خوبی ادا کرد و بدین روی، بدون احساس محبت عمیق به دیگران، نمی‌توان وظایف امدادگری را به نحو نیک و کامل ادا نمود.
در دیدگاه اسلام محبت نسبت به مؤمنین از چنان جایگاهی برخوردار است که بزرگترین شاخه‌ی ایمان به حساب می‌آید. امام محمد باقر (علیه السلام) فرموده‌اند: «محبت مؤمن به مؤمن در راه خدا از بزرگترین شعبه‌های ایمان است».(17)
همچنین محبت مؤمنان موجب فضیلت و برتری می‌شود. امام صادق (علیه السلام) فرموده‌اند: «دو مؤمن همدیگر را ملاقات نکنند مگر آنکه برتر آنها کسی خواهد بود که محبت بیشتری نسبت به برادر ایمانی خویش داشته باشد».(18)
محبت و حس همدردی انسانها به یکدیگر یک میل طبیعی و خدادادی است که وقتی انسان در رنج باشد، دیگران خود را به جای او بگذارند و از ناراحتی او رنج برند و به مساعدت او اقدام ورزند.(19) این محبت و بشردوستی، زمینه‌ی بسیار مناسبی برای امدادگری در میان انسانها ایجاد می‌کند. اگرچه اصل عاطفه و دیگر دوستی فطری است، اما در همه یکسان نیست و در شرایط متفاوت تربیتی و محیطهای گوناگون مورد شدت و ضعف قرار می‌گیرد.(20)
از این‌رو انبیاء الهی برای شکوفایی این امر فطری، تأکید فراوانی به احسان و امداد داشته‌اند و امروزه نیز اگر در روابط بین‌الملل به این حالت فطری توجه شود به همکاریهای بین‌المللی در زمینه‌ی کاستن از آلام دیگران افزوده خواهد شد و دلسوزی و رحم نسبت به افراد آسیب دیده و گرفتار به فرهنگی عمومی و همگانی تبدیل خواهد شد.(21)

3. کرامت انسانی

یکی دیگر از مبانی امدادگری در اسلام، حفظ جان انسانها و رفع آلام و رنجهای آنها است که این ارزشی بزرگ محسوب می‌شود. در دیدگاه اسلام انسان دارای کرامت ذاتی است و مادامی که این کرامت را با سوء اختیار خود، از خود سلب ننماید واجد آن بوده و کسی حق مخدوش نمودن آن را ندارد. و این مانند حق حیات است که هر انسانی دارد و موهبت الهی و رحمت الهی محسوب می‌شود. لذا هیچ انسانی حق تعرض به حیات خود و دیگر انسانها را ندارد و برعکس وظیفه دارد که در راه حفظ آن تلاش کند (مگر کسانی که به جهت ارتکاب جرم‌های خاص مستحق کیفر و قصاص باشند) و همین مبنا یعنی کرامت انسانی و وظیفه مسلمین در حفظ ارزشمندی آن است که امدادگر را در جهت تأمین سلامت و زندگی دیگران به تلاش وامی‌دارد.

4. تعهد و مسئولیت در برابر دیگران

یکی دیگر از مبانی امدادگری در اسلام، این است که انسانها نسبت به همدیگر بی‌تفاوت نیستند بلکه هر فرد در قبال خود و دیگران متعهد و مسئول است و نمی‌تواند از کنار آلام و مشکلات دیگران به سادگی گذر کند و برای رفع آن تلاش نکند. از این‌رو انسان مسلمان خود را نسبت به دیگران در بالاترین حد ممکن مسئول می‌داند. در احادیث شیعی نیز این مضمون به زیبایی نقل شده است: «مؤمنان را در مهربانی ورزیدن به یکدیگر و دوستی به یکدیگر و ملاطفت چنان یک پیکر می‌بینی که چون عضوی به درد آید و شکایت کند دیگر اعضا با بیخوابی و تب با او هم‌صدا می‌شوند و یکدیگر را فرامی‌خوانند».(22)
و این احساس مسئولیت و تعهد به گونه‌ای اهمیت دارد که در اسلام، مسلمانی که نوای امدادخواهی انسان دیگری را بشنود و به امداد او نپردازد، مسلمان واقعی محسوب نمی‌شود.(23)

اخلاق امدادگری

در بحث پیرامون اخلاق امدادگری به شش ساحت مرتبط و اما مجزا وارد می‌شویم که عبارتند از اخلاق امدادگران، آداب امدادرسانی، گستره امدادگری، ایثار، اولویت در امدادرسانی و نشر و گسترش امدادرسانی در جامعه.
به عبارتی امدادگری یک حرفه است که نیازمند دانش، مهارت، تخصص، تعهد و ارزشهای حاکم است فلذا علاوه بر آنکه اخلاقیاتی بر آن حرفه حاکم است، اشخاص امدادگر نیز باید متصف به صفاتی باشند و اصولی اخلاقی را رعایت نمایند که آن را به شکل کلی اخلاق امدادگری می‌نامیم و تا این سطح را حداقل اخلاقی بودن و حداقل انجام اخلاقی امداد می‌دانیم. اما ایثار به گونه‌ای متعالی‌تر و والاتر بیانگر والایش اخلاقی و ناظر بر اخلاق حداکثری است. به همین علت به عنوان موضوعی مرتبط و مجزا به آن می‌پردازیم. از سوی دیگر دانستن گستره امدادگری و اولویت و اولویت در امدادرسانی مباحث بسیار مهمی هستند که به امدادگران در اخلاقی بودن و اخلاقی عمل کردن کمک شایانی می‌کنند. و دست آخر هر آن کس که دغدغه اخلاق دارد به ویژه در انجام رسالت مهمی چون امدادگری، بی‌شک دغدغه نشر و گسترش آن را نیز خواهد داشت.

الف- اخلاق امدادگران و آداب امدادرسانی
در کنار تأکیداتی که در آیات و روایات در مورد امدادگری وجود دارد و همراه با اجر و ارزش فراوانی که در متون دینی به امدادگری داده شده است، ویژگیهای مهمی برای امدادگر برشمرده شده است و آداب خاصی نیز برای امدادگری ذکر شده است. هنگامی اجر و ارزش امدادگری به اوج خود می‌رسد که امدادگر شرایط و ویژگیهای لازم را در خود ایجاد کند و امدادگری با آداب ویژگیهای خاص خود انجام پذیرد. روشن است که رعایت نکردن این دو امر در ارزش امدادگری تأثیر منفی می‌گذارد و گاه به کلی آن را فاقد ارزش می‌کند. از این‌رو بر امدادگر، سازمان و مسئولان امدادگری است که در درجه اول با اخلاق امدادگری آشنا شوند و در عمل نیز با رعایت اخلاق امدادگری، عمل خود را زینت بخشند.
اینک بدون هیچ مقدمه‌ای به برشمردن ویژگیهای امدادگر و آداب امدادگری از دیدگاه اسلام می‌پردازیم:

1) ایمان

بسیاری از مبانی و اصول امدادگری برگرفته از جهان‌بینی توحیدی فرد امدادگر است. از این‌رو مادامی که فرد دارای چنین جهان‌بینی نباشد، نمی‌تواند امدادگر فداکار باشد و لذا اولین ویژگی اساسی در امدادگر ایمان است. انسان فاقد هرگونه ایده و ایمان یا به صورت موجودی غرق در خودخواهی در می‌آید که هیچ وقت از لاک منافع فردی خارج نمی‌شود و یا به صورت موجود مردّد و سرگردان که تکلیف خویش را در زندگی در مسائل اخلاقی و اجتماعی نمی‌داند. انسان دائماً با مسائل اخلاقی و اجتماعی برخورد می‌نماید و ناچار، باید عکس‌العمل خاصی در برابر این‌گونه مسائل نشان بدهد. انسان اگر به مکتب و عقیده و ایمانی پیوسته باشد تکلیفش روشن است....».(24)
جهان‌بینی مادی نمی‌تواند امدادگر را به سمت فداکاری و ایثار سوق دهد و اخلاق متعالی را در فرد و اعمال او جاری سازد.

2) توکل

غالباً امدادگر با حوادث و مشکلات دیگران سر و کار دارد که تلاش و کوشش فراوان او را می‌طلبد اما آنچه مایه امیدواری و استقامت یک امدادگر می‌گردد، توکل او به خداوند و نیروی غیبی است. بدون توکل، یأس و سستی سراسر وجود فرد را در بحرانهای پیش‌رو، فرا می‌گیرد و امید به نتیجه بخشی امدادرسانی را از دست می‌دهد از این‌رو امدادگر باید با توکل به قدرت الهی که فوق همه قدرتهاست، به تلاش و کوشش خود استمرار بخشد. تکیه زدن بر قدرت شکست‌ناپذیر خداوند اراده را قوت می‌بخشد و فرد را به سمت رسیدن به هدف نیرو می‌دهد.(25) از این‌رو در روایات توکل به عنوان بهترین ستون و تکیه‌گاه معرفی شده است.(26) توکل به خداوند هر نوع ترس و هراس را از امدادگر می‌زداید و او را شجاعانه به سمت ادای وظیفه خود رهنمون می‌سازد.(27)

3) راضی بودن به قضای الهی

زندگی بشر خواه ناخواه همچنان که همراه سرور و کامیابی است گاه با رنجها و مصائب و حوادث ناگوار همراه است. این حوادث و مصائب گاه انسانها را به سمت تردید و یا انکار حکمت الهی و بغض نسبت به قضای تکوینی خداوند وسوسه می‌کند. اگر ایمان در وجود فرد جای گرفته باشد همه عالم را براساس حکمت الهی و حساب معین می‌داند. هر حادثه‌ای را آزمایش الهی یا وسیله‌ای برای پالایش انسانها از گناهان و یا ابزاری برای تنبیه و بیدارسازی افراد از غفلت به حساب می‌آورد حال از آنجایی که امدادگر دائماً با آلام و مصائب دیگران سرو کار دارد و همیشه در محیط حوادث و وقایع هولناک طبیعی به انجام وظیفه امدادگری می‌پردازد، باید با دید عمیق و جهان‌بینی توحیدی، خود را از این تردیدها و وسوسه‌ها در امان دارد و همیشه راضی به قضای الهی و تسلیم امر او باشد چرا که خشم و اعتراض به قضای الهی از گناهان بزرگ محسوب می‌شود.(28)
در روایات معصومین (علیهم السلام) رضایت به قضای الهی و تسلیم بودن به امر خداوند از ارکان ایمان به حساب آمده است.(29) البته راضی بودن به قضای الهی و توکل که از ویژگیهای امدادگر به حساب آمد هیچگاه به معنای تلاش نداشتن در رفع این حوادث یا کوتاهی کردن در انجام وظایف نیست.

4) اخلاص در عمل

با توجه به آیات و روایاتی که در مورد ارزش و اجر امدادگری مورد بررسی قرار گرفت به روشنی مشخص شد که امدادگری از جمله پرارزش‌ترین عبادات به حساب می‌آید و بالاترین تقرب را به خداوند ایجاد می‌کند. اما نکته‌ای که در اینجا نباید از آن غفلت ورزید این است که عمل صالح به شرطی مورد پذیرش خداوند قرار می‌گیرد و مایه تقرب به او می‌شود که همراه با اخلاص و قصد الهی باشد و در غیر این صورت ارزش واقعی عمل از بین می‌رود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «هرگاه عملی را انجام دادی، خالصانه برای خداوند انجام بده چرا که خداوند اعمال بندگان را قبول نمی‌کند قبل اینکه خالصانه باشد».(30) از این‌رو گاهی انسان با قصد غیرالهی خود ارزشمندترین اعمال را بی‌ارزش می‌سازد.
اثر مهمی که اخلاص امدادگر در امدادرسانی او دارد این است که از آنجایی که عمل را برای خداوند متعال انجام داده است، قدر ندانستن دیگران، مایه سردی امدادگر و کوتاهی در انجام وظیفه‌اش نمی‌شود بلکه او خود را در منظر خداوند می‌داند و اجر اعمال خود را از جانب خداوند طلب می‌کند؛ از این روست که امیرالمؤمنین (علیه السلام) سفارش می‌کنند «ناسپاسی مردم تو را از کار نیکو باز ندارد».(31)
حضرت موسی (علیه السلام) از خداوند در مورد محبوب‌ترین انسانها در نزد خودش سئوال کرد و خداوند در جواب او فرمود: «بنده‌ای در این سوی زمین زندگی می‌کند، هنگامی که باخبر می‌شود بنده دیگری در سوی دیگر زمین مصیبتی دیده است گویی به این بنده مصیبت رسیده است و چون خاری در تن او رود، گویی در تن این رفته است «و این همدردی فقط به خاطر من است» این چنین کسی محبوب‌ترین نزد من است».(32)
البته باید توجه داشت اخلاق امدادگر در تعارض با دریافت پاداش و مزد نیست چرا که امدادگر عمل را به قصد خداوند انجام می‌دهد و اجر و پاداش دنیوی که در قبال عمل دریافت می‌کند مشوق اوست و انگیزه‌ای برای انجام امدادگر با قصد قربت است.(33)
نکته دیگر اینکه اخلاص امدادگر نباید موجب شود احسان و فداکاری او بدون پاداش بماند و به تعبیر دیگر همان اخلاقی که مقتضی اخلاص امدادگر است و امدادگر را به عملی بدون چشمداشت سوق می‌دهد، سازمان را به سمت شکرگذاری و قدردانی از امدادگر ملزم می‌سازد و لذا سازمان نباید از نیازهای مادی امدادگران غفلت ورزد. امام سجاد (علیه السلام)، یکی از حقوق کسی که احسان و نیکی در حق انسان انجام داده است را شکرگزاری و قدردانی از او برمی‌شمارد.(34)

5) منت نگذاشتن

یکی از بزرگترین آفتهای احسان و نیکوکاری، که موجب بطان و بی‌ارزش شدن عمل می‌گردد، «منت‌گذاردن» است که هم در قرآن کریم (بقره، آیه 264) و هم در روایات متعدد به شدت از آن نهی شده است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «ای نیکوکاران! با احسان و نیکوکاری خویش، منت ندهید، چرا که زشتی منت‌گذاری، احسان و نیکی را باطل می‌کند».(35)
منت گذاشتن از یک طرف با اخلاص امدادگر سازگار نیست، عمل خالصانه فقط به خاطر خداوند انجام می‌پذیرد و هرگونه منت نهادن بر مددجو را نفی می‌کند و از طرف دیگر با احساس وظیفه امدادگر ناسازگار است چرا که امدادرسانی وظیفه امدادگر و حق مددجو به حساب می‌آید از این‌رو امدادگر در قبال انجام وظیفه خود و اداء حق مددجو، جایی برای منت نهادن نمی‌بیند. رفع نیاز برادر مؤمن، حقی است که او بر دیگران دارد؛ پس نباید برای ادای این حق، بر او منت گذارد که این منت افزون بر نادیده گرفتن حق مؤمن، سبب نابودی ارزش امدادگری می‌شود.(36)

6) حفظ کرامت مددجو

یکی از تعالیم اجتماعی اسلام، برخورد احترام‌آمیز مؤمنان با همدیگر است. این احترام متقابل افراد جامعه نسبت به همدیگر، زندگی اجتماعی را همراه با مهر و محبت می‌کند. در دید اسلام، مؤمنان از احترام بسیار بالایی برخوردار هستند تا جایی که در روایات، حرمت مؤمن از کعبه بالاتر معرفی شده است.(37) و کرامت او نزد خداوند از ملائکه مقرب درگاه خداوند نیز بالاتر است.(38) از این‌روست که شاهد تأکید فراوان معصومین (علیهم السلام) به اکرام مؤمن و احترام نسبت به او هستیم تا جایی که اکرام و احترام به مؤمن، اکرام خداوند به حساب می‌آید.(39) و هر کس برادر مسلمان خود را تکریم کند، او را گرامی دارد در سایه رحمت الهی قرار می‌گیرد.
در مقابل هر نوع اهانت و تحقیر مؤمنان مورد مذمت واقع شده است و بی‌احترامی نسبت به مؤمنان، به منزله اعلام جنگ با خداوند به حساب آمده است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند متعال فرموده است: «باید اعلام جنگ با من دهد کسی که بنده مؤمن مرا خوار کند، و هر کس بنده مؤمنم را گرامی دارد از خشم من ایمن است».(40)
با این توضیحات به خوبی روشن می‌شود که یکی از ویژگیهای اساسی امدادگر، حفظ کرامت و عزت مددجویان می‌باشد از این‌رو در راستای حفظ کرامت مددجو، اموری به عنوان وظایف و ویژگیهای امدادگر باید مورد توجه قرار گیرد که در روایات اسلامی به آنها اشاره شده است:

1-6) تحقیر کردن

امدادگر باید از هرگونه تحقیر و یا اهانت نسبت به مددجو به طور جدی خودداری کند که این اعمال با حفظ کرامت و عزت مددجو سازگار نیست و حتی در روایات اسلامی از نگاه طولانی و بی‌مورد به شخص بلادیده نهی شده است چرا که این نگاه شما موجب ناراحتی و رنجیدن آنها می‌گردد.(41) از این‌رو حتی امدادگر نباید نگاهی که موجب رنجش مددجو شود داشته باشد تا چه رسد به اینکه تحقیر و توهین نسبت به او داشته باشد.

2-6) مخفی نگه داشتن عمل

یکی از آدابی که در احسان به دیگران و رفع نیازمندیهای آنها باید مورد توجه قرار گیرد این است که عمل نیکی که در حق فردی انجام می‌شود، مخفی نگه داشته شود و هیچگونه منتی بر او گذاشته نشود تا مبادا موجب اذیت او یا سبب شکسته شدن شخصیت او گردد.(42) از این‌رو امدادگری باید نیکی خود را در مقابل مددجو مخفی نگه دارد و از رخ کشیدن آن خودداری نماید که در این صورت اجرا و ارزش عمل خود را فروکاسته است.

3-6) کوچک شمردن عمل

در تبیین ارزش امدادگری روشن شد که امدادگری از ارزشمندترین اعمال به حساب می‌آید اما این بدان معنا نیست که امدادگر عمل خود را در مقابل مددجو، بزرگ بشمارد بلکه برعکس، در روایات اسلامی تأکید شده است، احسان و نیکی به دیگران کامل و تمام نمی‌شود مگر به اینکه آن کوچک شمرده شود چرا که اگر احسان خود به انسان مؤمنی را بزرگ شماریم آن انسان را کوچک کرده‌ایم و اگر احسان خود را کوچک شماریم، او را بزرگ شمرده و گرامی داشته‌ایم.(43)

4-6) احسان قبل از بیان نیاز

در روایات اسلامی به قدری عظمت و کرامت انسان مؤمن مورد تأکید قرار گرفته است که سفارش شده قبل از اینکه کسی نیاز خود را بیان کند به او کمک کنید و نیاز او را رفع کنید تا مبادا به خاطر بیان نیاز خود، احساس شرمندگی و تکلف کند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «هرگاه نیاز برادر خود را دریافتید، او را به سختی طلب کردن دچار مسازید».(44) [و قبل از اینکه او طلب کند، نیاز او را رفع کنید]

7) احساس مسئولیت

امدادگری از وظایف اجتماعی افراد جامعه به حساب می‌آید و هیچگاه یک مؤمن نمی‌تواند در مقابل مددخواهی دیگران بی‌تفاوت باشد. از این‌رو احساس مسئولیت در قبال مددجویان از ویژگیهای اساسی امدادگر به حساب می‌آید و در روایات امدادگری که این احساس مسئولیت را در خود ایجاد نکند و در امدادرسانی دیگران کوتاهی کند به خواری در دنیا و آخرت تهدید شده است.(45) احساس مسئولیت امدادگر زمانی برانگیخته خواهد شد که بداند کوتاهی او در امدادگری، او را شریک کسی می‌کند که حادثه را برای مددجو ایجاد کرده است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مسیح (علیه السلام) می‌فرمودند: «هر کس درمان زخم مجروحی را ترک کند، شریک کسی است که زخم را بر بدن او نشانده است».(46)

8) مهارت و تخصص

یکی از ویژگیهایی که میزان تأثیر امدادگری را افزایش می‌دهد مهارت و تخصص امدادگر است و حتی در مواردی بدون تخصص و مهارت غیرممکن یا بی‌فایده است از این‌رو بر همه امدادگران لازم است در زمینه آموزش‌پذیری و بالا بردن سطح مهارت و تخصص خود تلاش داشته باشند.
امدادگری از وظایف و واجبات شرعی برای امدادگر است و فراهم آوردن مقدمات و اسباب نیز به نوبه خود واجب است از این‌رو ایجاد تخصیص و مهارت به عنوان مقدمه امدادگری، لازم می‌باشد. از طرف دیگر با توجه به پیشرفتهای علمی‌ای که به مرور زمان در این زمینه ایجاد می‌شود، لازم است امدادگر به طور مستمر به افزایش تخصص و اطلاعات خود اقدام کنند و البته این امر مسئولیت سازمان را نیز بر می‌انگیزد که امکانات لازم برای افزایش مهارت امدادگران را ایجاد کند و هر نوع کوتاهی امدادگر یا سازمان، آنها را در مقابل مددجو مسئول و ضامن خواهد ساخت.
در روایات اسلامی نیز در مورد طبابت این نکته مورد تأکید قرار گرفته است که افرادی که تخصص ندارند حق طبابت ندارند و حتی نظام اسلامی موظف است از کار آنها جلوگیری کند. امام علی (علیه السلام) فرمودند: «بر امام لازم است عالمان تبهکار و پزشکان ناآگاه را به زندان افکند».(47)
از این‌رو اگر پزشک غیرمتخصص به طبابت اقدام نماید و موجب زیان بیمار شود علاوه بر آنکه مرتکب گناه شده است، براساس قانون «ضمان» ضامن نیز است.(48) چنانچه رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «کسی که بدون اینکه قبلاً طبابت کرده باشد [تجربه داشته باشد و بدون تخصص لازم] در کار طبابت بپردازد، ضامن است.(49)

9) امدادرسانی با همه توان

در کنار مهارت و تخصصی که لازمه‌ی امدادگری است، امدادگر باید همه توان خود را برای ارائه خدمات به مددجو بکار بندد و هیچگونه کوتاهی در این زمینه نداشته باشد از این‌رو در روایات، در بیان وظایف و شرایط طبیب که در حقیقت یک امدادگر به حساب می‌آید، به کارگیری تمام توان مورد تأکید قرار می‌گیرد.
«کسی که طبابت پیشه کند باید همه توان و جدیت خود را به خرج دهد».(50)
در این مورد نیز کوتاهی طبیب امدادگر، موجب ضمان می‌گردد. «طبیب اگر در علم یا عمل کوتاهی کند ضامن است».(51)

10) مشارکت و همکاری با دیگر امدادگران

یکی از اموری که موجب بالا رفتن بازده امدادگری می‌شود، همکاری و مشارکت امدادگران است. تکروی و بی‌توجهی به جمع، نیروی امدادگران را متفرق می‌سازد و نتیجه مطلوبی به بار نمی‌آورد از این‌رو با توجه به اینکه هرچه که موجب کوتاهی در امدادرسانی شود، منافی با وظیفه امدادگری است عدم مشارکت‌پذیری امدادگر منافی وظیفه‌ی سنگینی است که بر دوش گرفته است و از این‌رو باید به شدت از آن پرهیز نماید.

11) سرعت عمل

امر دیگری که در ایفای وظیفه امدادگری، نقش مؤثر دارد، سرعت عمل است. امدادگر غالباً در صحنه‌ی حوادث مرگ‌بار، به امدادرسانی می‌پردازد و لذا هر لحظه تأخیر، می‌تواند جان یا سلامت انسان را در مخاطره‌ی جدی قرار دهد یا دامنه‌ی حادثه را گسترده‌تر سازد از این‌رو امدادگر باید سرعت عمل را به عنوان یک اصل مهم در امدادگری به حساب آورد تا بازده امدادرسانی او به حداکثر ممکن برسد در روایات بر تعجیل در رفع گرفتاری مؤمنان تأکید شده است.(52)

12) امانتداری

یکی از اصول بنیادین در اخلاق و مخصوصاً در اخلاق حرفه‌ای امانتداری است در آیات و روایات تأکیدات فراوانی نسبت به آن به چشم می‌خورد تا جایی که در روایات تأکیدات فراوانی نسبت به آن به چشم می‌خورد تا جایی که در روایات در مقام ارزشگذاری انسانها، به معیار امانتدار بودن فرد توجه زیادی شده است. به بسیاری نماز و روزه و زیادی حج و کارهای نیک و ناله‌های شبانه مردم ننگرید بلکه به راستی گفتار و ادای امانت بنگرید.(53)
در دید الهی، آنچه در عالم هستی در اختیار انسان قرار گرفته است امانتی در دست انسان به حساب می‌آید و انسان باید برخوردی امانتدارانه با آن داشته باشد. از این‌رو یک امدادگر نیز در حرفه خود باید به طور گسترده نسبت به تمام آنچه در اختیار خود دارد، با چشم امانت بنگرد، جان و مال مددجو از مهم‌ترین امانات در دست امدادگر می‌باشد که هر نوع کوتاهی و بی‌توجهی نسبت به آن خیانت محسوب می‌گردد، همچنین اموال سازمان، اعتبار آن و ... امانتی است که خدشه وارد ساختن بر آن، با امانتدار بودن امدادگر سازگار نیست.

13) خستگی‌ناپذیری

موقعیت شغلی امدادگر، گاهی او را با سخت‌‎ترین فعالیتها مواجه می‌سازد که در مواقعی حتی طاقت‌فرسا نیز است اما امدادگر باید با ایجاد روحیه خستگی‌ناپذیری در مواجهه با این سختیها با تمام تلاش به وظیفه‌ی امدادرسانی خود بپردازد. امیرالمؤمنین (علیه السلام)، رفع نیاز و گرفتاری دیگران را از نعمتهای خداوند بر انسان می‌شمارد و تأکید دارند از آن خسته نشوید.
«نیازهایی که مردم به شما عرضه می‌کنند، نعمتی از سوی خدا برای شما است، پس آن را غنیمت بشمارید و از آن خسته نشوید که تبدیل به عذاب و انتقام می‌شود».(54)
این حدیث شریف با عمق بخشیدن به نگرش امدادگر، دید او را نسبت به مددرساندن به دیگران زیبایی خاصی می‌بخشد که در نتیجه آن، خستگی ناشی از انبوه کار و تلاش در رفع نیاز مددجویان، را می‌زداید.

14) رازداری

در روایات معصومین (علیهم السلام) راز و سرّ دیگران، امانتی در دست انسان محسوب می‌شود و افشاء آن، خیانت در امانت است. از این‌رو تأکید در حفظ این امانت دارد: «افشای راز برادرت، خیانت است پس از اینکار بپرهیز».(55)
امدادگر نیز به عنوان یک امین، در برخورد با اسرار و رازهای مددجویان موظف به امانتداری می‌باشد مخصوصاً که گاه شغل امدادرسانی، موجب آگاه شدن امدادگر به اسرار مددجویان می‌شود که امدادگر باید با رازداری، این امانت مددجو را رعایت کند.

15) دلسوزی و خیرخواهی

انسان در انجام وظیفه خود در قبال دیگران گاهی به رفع تکلیف بسنده می‌کند. در این موارد اگرچه وظیفه خود را به انجام رسانده است. اما مرتبه بالاتر این است که وظیفه خود را با دلسوزی تمام به انجام رساند.(56)
از این‌رو از اخلاق و آداب امدادگری این است که امدادرسانی به دیگران دلسوزانه و همراه با رأفت و مهربانی صورت پذیرد. از این‌رو، در روایات اسلامی تأکید می‌شود که در یاری رساندن به برادر مؤمن خود، به نیکویی به او یاری رسانده شود یعنی نه تنها یاری رساندن بلکه کیفیت آن نیز مطرح است.(57) و طبق بیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) «هرگاه کسی به کمک و امداد تو نیازمند شد، دلسوزی و شفقت نسبت به او بر تو لازم است».(58) از طرف دیگر امدادگر باید دائماً در امدادرسانی خود خیرخواه مددجو باشد و آنچه برای امدادجو لازم است و به سود اوست انجام دهد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «کسی که در برآوردن حاجت و نیاز برادرش کوشش ننماید و خیرخواه او نباشد، به خدا و رسولش خیانت کرده است».(59)

16) صبر و بردباری

یکی دیگر از ویژگیهای امدادگر، صبر و بردباری است. امدادگری که از یک طرف دائماً با حوادث ناگوار مواجه می‌شود و پیوسته در تلاش طاقت‌فرسا است و از طرف دیگر گاهی به خاطر شرایط ویژه‌ای که مددجو در آن واقع شده است با تندخویی و بی‌صبری مددجو یا اطرافیان مواجه می‌شود، باید از سعه صدر بالایی برخوردار باشد و صبورانه به وظیفه امدادرسانی خود بپردازد.

17) خوشرویی و خوشرفتاری

همیشه موفقیت امدادگر به صرف امدادرسانی به مددجو حاصل نمی‌شود بلکه علاوه بر امدادگر در زمینه حفظ جان و سلامت مددجو، باید روحیه آسیب دیده موجود نیز مورد توجه قرار گیرد. خوشرویی و رفتار رأفت‌آمیز امدادگر می‌تواند به ترمیم روحیه مددجو کمک کند. به همین خاطر یکی از ویژگیهای امدادگر خوشرویی و خوش اخلاقی او با مددجویان است.
در قرآن کریم و روایات اسلامی نیز به خوشرویی و نرمخویی تأکید شده است. در سوره آل عمران به ملایمت و نرمخویی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره می‌کند و آن را مایه جذب مردم می‌داند. «در اثر لطف و رحمت الهی تو با مردم نرمخو و ملایم شدی و اگر خشن و تند می‌بودی، مردم از اطراف تو پراکنده می‌شدند».(60) در روایات اسلامی نیز خوش‌رفتاری را مایه زینت اعمال و نبود آن را مایه زشتی اعمال به حساب می‌آورد.(61)

18) ایجاد امید در مددجو

علاوه بر اینکه سلامت جسمانی مددجو در معرض خطر افتاده است، روحیه او نیز آسیب دیده و نیازمند امداد است، گاه مددجو احساس ناامیدی و یأس می‌کند، که موجب تشدید رنج و آلام او می‌شود. به فرمایش امیرالمؤمنین (علیه السلام) «بزرگترین بلا، گسستن امید است».(62) در مقابل امید به نجات، مددجو را آماده غلبه بر دردها و رنجها می‌سازد. وظیفه امدادگر ایجاد و یا تقویت روحیه امید در مددجو است. بهترین راه امیدوار کردن مددجو، تقویت حس مذهبی، توکل به خدا است.(63)

19) عفت

امدادگری از ارزش و اجر فراوانی در دیدگاه اسلام برخوردار است و از بهترین اعمال نزد خداوند به حساب می‌آید اما امدادگر از آنچه گاهی ارزش این عمل را خدشه‌دار می‌سازد، باید اجتناب کند. از جمله این امور رعایت نکردن عفت و تقوی الهی است که علاوه بر اینکه ارزش معنوی امدادگر را مخدوش می‌سازد، خیانت در امانت نیز به حساب می‌آید. در روایات اسلامی، رعایت نکردن عفت از موارد خیانت در امانت به حساب آمده است.

20) آشنایی با احکام فقهی

در کنار رعایت اصول اخلاق امدادگری و همراه با آموزش تخصص و مهارت در امدادگر، باید به آشنایی امدادگر با احکام فقهی مورد نیاز نیز توجه شایانی صورت گیرد. امدادگر در حین امدادرسانی به افراد حادثه دیده، پیوسته نیازمند آگاهی از وظایف فقهی خود در برخورد با مددجو و احکام مربوط به آن می‌باشد که خلاء این آگاهی، با وظیفه‌شناسی امدادگر در تعارض خواهد بود. از این‌رو امدادگران باید در رشد آگاهیهای خود در این زمینه تلاش مستمری داشته باشد و سازمان نیز باید به وظیفه خود در ارتقاء این آگاهیها توجه داشته باشد.

ب. گستره و دامنه امدادگری

در تبیین و بررسی مسئله امدادگری، یکی از مباحث قابل توجه، بررسی دامنه امدادگری است. بدین معنا که نسبت به چه کسانی باید امدادرسانی نمود؟ و آیا محدودیتی در این زمینه وجود دارد؟
در اسلام دامنه بسیار گسترده‌ای برای امدادرسانی موردنظر قرار داده است و همه انسانها را در حکم عیال خداوند معرفی می‌کند که محبوب‌ترین آنها نزد خداوند مهربان‌ترین و کوشاترین آنها در رفع نیازهای مردم است.(64) در روایات معصومین (علیهم السلام) تأکید می‌شود به همه انسانها خوبی کنید چرا که اگر او شایستگی خوبی را نداشته باشد شما شایستگی خوبی کردن را دارید.(65) اوج این تأکیدات را در جایی می‌بینیم که اسیری که فردا قرار است کشته شود، احسان به او و اطعام او حق لازمی است که باید ادا شود.(66) از طرف دیگر روایات اسلامی به این امر توجه می‌دهد که در جامعه حتی نسبت به کسانی که به شما بدی می‌کنند نیز احسان کنید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بهترین خلائق دنیا و آخرت را فردی می‌داند که به کسی که به او بدی کرده است، احسان نماید و به کسی که او محروم ساخته است، بخشش عطا نماید.(67) تأکیدات فراوانی در مورد اکرام و احسان به مؤمن در روایات به چشم می‌خورد تا آنجا که در روایات حرمت و ارزش مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است.(70) در مقابل تهدیدات شدیدی نسبت به آزار و اذیت و تحقیر او در متون دینی وجود دارد. انسان مؤمن، حقوق فراوانی بر ما دارد تا جایی که امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «هیچ‌کس نمی‌تواند حق مؤمن را که خداوند بر برادر مؤمنش واجب کرده است وصف کند و به پا دارد». با توجه به این تأکیدات مشخص می‌شود که امدادگر نباید در امدادرسانی به دیگران محدودیتی قایل شود بلکه همه را در زیر چتر امدادگری خود قرار دهد حتی انسانهایی که با سوء اختیار خود، حادثه‌ای را به وجود آورده‌اند و خود را در مهلکه‌ای قرار داده‌اند نیز باید از امدادرسانی ما محروم بمانند.
گستره دامنه امدادرسانی به قدری است که کمک رسانی و نیکی نسبت به غیرمسلمانان را نیز شامل می‌شود.

ج. اولویت در امدادگری

یکی از سئوالاتی که برای امدادگر مطرح می‌شود این است که آیا در امدادرسانی به دیگران اولویت‌بندی وجود دارد؟ آیا فردی نسبت به دیگری در دریافت امداد تقدم دارد، مخصوصاً با دامنه گسترده‌ای که از دیدگاه اسلام برای امدادگیری تعریف شد؟ آیا امدادرسانی به انسانهای مختلف دارای اولویت‌بندی است؟
یکی از اصول مهمی که اسلام در روابط اجتماعی بر آن تأکید دارد این است که اختلافات ظاهری مثل اختلاف در نژاد، رنگ، مال، مقام و ... هیچ‌گاه معیاری برای امتیازبندی افراد به حساب نمی‌آید. از این‌رو آیات قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام)، این امتیازات را کنار می‌نهند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «ای مردم بدانید خدای شما یکی است و پدرتان یکی، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب، نه سیاه‌پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه‌پوست مگر به تقوا».(68) از این‌رو در امدادگری نمی‌توان چنین اموری را به عنوان ملاک اولویت‌بندی در امدادرسانی به حساب آورد.
اما آنچه قابل توجه است این است که در کنار الغاء همه امتیازات به امتیاز ایمان و تقوی تأکید دارد و معیار ارزش انسان را در ایمان و تقوی معرفی می‌کند و عظمت انسانی که در پرتو ایمان به خداوند تعالی یافته است را گوشزد می‌کند و به همین خاطر احسان و نیکی و امداد به او را نیز از پرفضیلت‌ترین نیکی‌ها به حساب آورده است: «از پرفضیلت‌ترین نیکی‌ها، نیکی و احسان به ابرار و نیکوکاران می‌باشد».(69)
تأکیدات فراوانی در مورد اکرام و احسان به مؤمن در روایات به چشم می‌خورد تا آنجا که در روایات حرمت و ارزش مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است.(70) در مقابل تهدیدات شدیدی نسبت به آزار و اذیت و تحقیر او در متون دینی وجود دارد. انسان مؤمن، حقوق فراوانی بر ما دارد تا جایی که امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «هیچ‌کس نمی‌تواند حق مؤمن را که خداوند بر برادر مؤمنش واجب کرده است وصف کند و به پا دارد».(71) از این‌رو نمی‌توان امدادرسانی شعیان و محبان اهل بیت (علیهم السلام) و رفع نیازهای آنها را در ردیف امدادرسانی به دیگران قلمداد کرد. تأکیدات فراوانی که در مورد امدادگری به چشم می‌خورد و ارزش و اجر فراوانی که برای آن برشمرده شده است در درجه اول ناظر به امداد به پیروان اهل بیت (علیهم السلام) است و لذا در بسیاری از روایات «امداد و احسان به مؤمن» مورد توجه قرار می‌گیرد. اگرچه با توجه به توضیحاتی که گذشت اسلام امدادرسانی و احسان را منحصر به مؤمنان نکرده است اما تأکیدات فراوانی بر امداد مؤمنان دارد. «با مؤمنان به ایثار رفتار کن (آنها را بر خود مقدم دار) و با دیگر مردمان، به انصاف رفتار کن».(72)
مطلب دیگر که در اولویت‌بندی امدادگری قابل توجه است، امداد به افراد ضعیف‌تر است، در امدادگری تلاش بر این است که افرادی که در حادثه واقع شده‌اند یاری شوند و بالطبع افراد ضعیف‌تر که توان کمتری در نجات خود دارند، نیاز بیشتری به امدادرسانی پیدا می‌کنند. کودکان، پیران، زنها از جمله این افرادند. از این‌رو در متون دینی تأکید بیشتری نسبت به احسان و امداد به ضعیفان از جمله یتیمان، مساکین و گروه‌های دیگر به چشم می‌خورد. ارتباط افراد جامعه با همدیگر در یک سطح نیست در مواردی ارتباط بسیار عمیق و طولانی مشاهده می‌شود. مثل پدر و مادر نسبت به فرزند و گاهی ارتباط ضعیف‌تری بین افراد جامعه وجود دارد که این تفاوت ارتباطات و دوری و نزدیکی افراد، زمینه‌ای برای شکل‌گیری حقوق و تکالیف اجتماعی است که به تناسب دوری و نزدیکی و تماس و خویشاوندی و ... این تکالیف و حقوق درجات شدید و ضعیف‌تر می‌یابد.(73) امدادرسانی نیز در واقع وظیفه‌ای برعهده امدادگر می‌باشد و لذا شاید بتوان گفت وظیفه او نسبت به کسانی که حقوق بیشتری بر گردن او دارند، بیشتر می‌باشد در متون دینی نسبت به احسان و توجه به پدر و مادر، خویشاوندان، همسایگان و ... تأکیدات فراوانی دیده می‌شود.

د- ایثار

فرد امدادگر که دائماً در حوادث ناگوار و صحنه‌های خطرآفرین به امدادرسانی به دیگران می‌پردازد، در بسیاری از موارد نیازمند از خودگذشتگی و ایثار است که بدون این افکار و ایثار، نمی‌تواند وظیفه امدادرسانی خود را به خوبی به انجام رساند.
امدادگر در امدادرسانی به دیگران یکی از مراتب زیر را ممکن است داشته باشد. 1. خود را بر مددجو ترجیح می‌دهد و لذا مادامی به امدادگری می‌پردازد که آسیبی به خودش نرسد. 2. خود را با مددجو مساوی می‌داند و او را جای خود می‌داند و به او امدادرسانی می‌کند. 3. مددجو را بر خود ترجیح می‌دهد در این مرتبه امدادگر به ایثار و فداکاری نسبت به مددجو می‌پردازد و حتی خود را به سختی و خطر می‌اندازد تا جان و سلامت مددجو را حفظ نماید.
در روایات معصومین (علیهم السلام) در باب ایثار نسبت به مؤمنین سفارش فراوان دیده می‌شود. لذا نه تنها به احسان و امداد به دیگران سفارش شده است بلکه بالاتر از آن به ایثار و فداکاری توصیه شده است و از ایثار به عنوان بالاترین، شریف‌ترین و نیکوترین نوع احسان و نیکوکاری نام برده می‌شود.(74) زمانی امدادرسانی، احسان و نیکی به دیگران به نهایت خود می‌رسد که تبدیل به ایثار گردد. «ایثار، نهایت احسان است».(75) همچنین علی (علیه السلام) ایثار را بلندمرتبه‌ترین و شریفترین و بهترین کرامتها و صفاتی می‌داند که شخص به وسیله آن به کرامت دست می‌یابد.(76)
در تبیین فرهنگ ایثار، توجه به مبانی آن مهم و قابل توجه است. مبانی ایثار در جهان‌بینی توحیدی ریشه دارد و به تعبیر دیگر ایمان به خداوند متعال و باور به روز قیامت از مهم‌ترین مبانی ایثار به حساب می‌آید. توجه به خدا و اینکه همه لحظات ما در محضر اوست و باور به اینکه همه تلاشهای ما در قیامت در حد اعلی به ثمر خواهد نشست و قبول اینکه با مرگ انسان به اتمام نخواهد رسید، انسان را به سمت ایثار سوق می‌دهد. از این‌رو ایثارگری در جهان‌بینی توحیدی معنا و مفهوم می‌یابد. استاد شهید مطهری ایثار را از نتایج جهان‌بینی توحیدی می‌دانند: «جهان‌بینی توحیدی به حیات و زندگی معنی، روح و هدف می‌دهد، زیرا انسان را در مسیر کمال قرار می‌دهد که در هیچ حد معینی متوقف نمی‌شود و همیشه رو به پیش است، جهان‌بینی توحیدی کشش و جاذبه دارد، به انسان نشاط و دلگرمی می‌بخشد، هدفهایی متعالی و مقدس عرضه می‌دارد و افرادی فداکار می‌سازد». (77)
اوج این ایثار را در مکتب تشیع که مکتب محبت و ولایت است می‌بینیم مکتبی که با تمام وجود به مؤمنان عشق و محبت می‌ورزد و با تمام تلاش سرسپرده به ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) در راه اعتلای ایمان و نجات مؤمنان به ایثار و فداکاری می‌پردازد.
امدادگری با اعتقاد راسخ به حقایق توحیدی و با باور عمیق نسبت به قیامت، و با عشق و محبت راستین به انسانها و مؤمنین، به امدادگری می‌پردازد. جلوه‌های زیبایی از فداکاری و ایثار را خلق خواهد کرد. از این‌رو در مواقعی که امدادگری با منافع شخصی امدادگر در تعارض افتد، یا حفظ جان و سلامت دیگران، امدادگر را با خطر مواجه سازد، آنچه موجب تقویت امدادگر و تلاش بی‌هراس و بی‌وقفه او می‌شود، ایثارگری و فداکاری اوست. امدادگر فداکار با چشم‌پوشیدن از منافع خود و با عشق به دیگر انسانها، و با اخلاص و ایمان به خداوند به امدادرسانی به دیگران می‌پردازد و به بیان روایات، بالاترین کرامتها و شریفترین نیکی‌ها را از خود بروز می‌دهد.

ه- گسترش فرهنگ امدادگری در جامعه

با توجه به پیشرفتی که جوامع بشری در جنبه‌های مختلف برای ایجاد رفاه و آسایش انسانها در پیش گرفته‌اند باید در امر امدادگری نسبت به انسانهای حادثه دیده نیز توجه ویژه‌ای بشود و از این‌رو در گسترش فرهنگ امدادگری، یکی از دغدغه‌های مهم به حساب می‌آید. زمانی امدادگری در جامعه با موفقیت همراه می‌گردد که آحاد جامعه به امدادرسانی به دیگران احساس مسئولیت کند.

1) تقویت مبانی امدادگری

زمانی می‌توانیم فرهنگ امدادگری را به نحو ریشه‌ای و عمیق در افراد جامعه نهادینه کنیم که مبانی آن را تقویت سازیم. فرد یا جامعه‌ای که مبانی امدادگری را در خود تقویت سازد، به طور ناخودآگاه نسبت به امدادرسانی به دیگران تلاش خواهد کرد. تلاشی که گاه به ایثار و فداکاری نیز منجر خواهد شد. از این‌رو باید تک تک مبانی امدادگری را در جامعه نهادینه سازیم.
در جامعه‌ای که براساس دیدگاه توحیدی و جهان‌بینی اسلامی استوار باشد این مبانی به راحتی قابل تقویت است چرا که به عنوان مثال نوع‌دوستی و محبت به مؤمنان از تعالیم مهم اسلام است که تقویت نوع‌دوستی، امدادگری را تقویت خواهد کرد. چنانچه تعهد و مسئولیت‌پذیری نسبت به دیگر افراد جامعه مورد تأکید فراوان در متون دینی اسلام است. این احساس مسئولیت خود به خود فرد را به امدادگری سوق خواهد داد.

2) آگاهی دادن نسبت به ارزش امدادگری

آگاهی سرآغاز و مقدمه‌ای برای برانگیزاندن رفتارهای ارادی است، انسان تا از رفتاری آگاه نباشد و پیش از پیدایش باور، اشتیاق به رفتار در او ایجاد نمی‌شود و بدون اشتیاق، اراده بر انجام کار صورت نمی‌پذیرد.(78) از این‌رو زمانی می‌توانیم جامعه را به سمت امدادرسانی سوق دهیم که یکسری آگاهیها در افراد جامعه ایجاد کنیم.
- آگاهی دادن نسبت به ارزش و اجر امدادگری می‌تواند انگیزه‌ای قوی در فرد برای امدادرسانی ایجاد کند. فردی که به ارزش امدادگری وقوف پیدا کند، از درون به سمت امدادرسانی سوق داده خواهد شد. از این‌رو یکی از وظایف سازمان هلال احمر را باید معرفی ارزش کار امدادگران به جامعه دانست. مخصوصاً در جامعه اسلامی که طبق قرآن کریم، نجات یک انسان در حکم نجات همه انسانها قلمداد می‌گردد.
- در کنار آگاهی دادن به ارزش امدادگری توجه به تأکیدات فراوانی که در دین مقدس اسلام نسبت به امدادگری شده است، محرک مهمی در ایجاد فرهنگ امدادگری است. چنانچه در دفاع مقدس ملت مسلمان ایران توجه به ارزش جهاد و تأکیداتی که در دین اسلام برای جهاد شده است مشوق مهمی در ایثارگری رزمندگان به حساب آمد.
- آگاهی دادن نسبت به آثار و پیامدهای امدادگری فرد را به انجام آن ترغیب می‌کند چرا که آگاهی از پیامدهای مثبت رفتارهای نیکو زمینه‌ساز پیدایش آنها می‌شود. توجه به آثار امدادگری نیز، چه آثار دنیوی و اجتماعی آن و چه آثار اخروی و معنوی آن، محرک مهمی در ایجاد روحیه امدادگری در افراد جامعه است.

3) اطلاع رسانی

نوع‌دوستی و امدادگری نسبت به حادثه دیدگان از امور فطری است که در انسانها نهاده شده است، انسان به طور ناخودآگاه نسبت به کسی که درد و رنج می‌کنند، احساس رأفت و مهربانی می‌کند و به تلاش برای رفع این درد و رنج ترغیب می‌شود. از این‌رو یکی از راه‌های ایجاد روحیه امدادگری در جامعه، اطلاع‌رسانی نسبت به آلام مددجویان است. به ویژه با تحولات شگرف در تکنولوژی ارتباطات و گسترش ارتباطات بین همه نقاط جهان به راحتی می‌توان همه انسانها را از درد و رنج انسانهای یک نقطه از این کره خاکی، مطلع ساخت و به این طریق روحیه امدادگری را برانگیخت یا تقویت نمود.

نتیجه

امداد و یاری دیگران از فضایل و فرائضی است که بسیار مورد توجه و تأکید دیانت حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) قرار گرفته است. امداد همانند هر امر مقدسی حائز مبانی خاص خویش است که دانستن آنها به تبیین اصول حاکم بر آن و تبیین اخلاقیات آن کمک شایانی می‌کند. امدادگری نیز یک حرفه است اما حرفه‌ای مقدس و مستلزم حسن فعلی اما این مهم نباید موجب غفلت از حسن فاعلی آن شود. از سویی دانستن مبانی و اخلاقیات حاکم بر امدادگری وظیفه‌ای را بر دوش همگان می‌گذارد که همانا نشر و گسترش فرهنگ امدادرسانی است. در این مقاله به تمامی موارد فوق پرداخته شده است. توجه به اخلاق امدادگری و ادب امدادگر از دیگر مباحث است.

نمایش پی نوشت ها:
1- من لم یهتم بامور المسلمین فلیس مسلم.
2- «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ» نحل/آیه90.
3- محمدبن یعقوب الکینی، الاصول من الکافی، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی‌تا)، ج2، ص164.
4- همان، ص195، حدیث12.
5- همان، ص116، حدیث 14.
6- احمد سیاح، فرهنگ بزرگ جامعه نوین، (تهران، انتشارات اسلام، 1388).
7- محمدبن یعقوب الکلینی، پیشین، ج2، ص166.
8- مثل المؤمنین فی تواددهم و تراحمهم کمثل الجسد اذا اشتکی بعض تداعی له سائر اعضاء جسد بالحمی و السهر، مرتضی مطهری، مجموعه آثار، (تهران، صدرا، 1374)، ج3، ص265.
9- محمد ری شهری، میزان الحکمه، (قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1375)، ج1، ص503، حدیث 3097.
10- الدین هوالحب و الحب هوالدین، همان، حدیث 3098.
11- ملااحمد نراقی، معراج السعاده، (تهران، هما، 1371)، ص561.
12- ثم ان هذا الاسلام دین الله الذی اصطفاء لنفسه و آصطنعه علی عینه و آصاه خیره خلقه و اقلم دعائمه علی محبته، نهج البلاغه، خطبه198.
13- اطیب شی فی الجنه و الذه حب الله و الحب فی الله. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، (قم، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث، چاپ اول، 1408)، ج12، ص221.
14- محمد ری شهری، دوستی در قرآن و حدیث، با همکاری محمد تقدیری، ترجمه: سید حسن اسلامی، (قم، دارالحدیث، 1309)، ص190.
15- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (تهران، مکتب الاسلامیه، 1404)، ج74، ص222، ح3.
16- همان، ج74، ص236، ح36.
17- ود المؤمن للمؤمن فی الله من اعظم شعب الایمان، صادق احسان بخش، آثار الصادقین، (رشت، جاوید، 1367)، ج3، ص53، ح3014.
18- صادق احسان‌بخش، ج3، ص18، ح2890.
19- محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، (قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1378)، ج2، ص336.
20- همان، ص337.
21- ناصر قربانی، اخلاق و حقوق بین‌الملل، (تهران، پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی و سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، 1378)، ص206.
22- تری المؤمنین فی تراحمهم و ترادهم و تعاطفهم کمثل الجسد اذا اشتکی عضواً تداعی له سائر جسر بالسهر و الحمی، محمد ری شهری، دوستی در قرآن و حدیث، با همکاری محمد تقدیری، ترجمه: سید حسن اسلامی، (قم، دارالحدیث، 1309)، ص514، حدیث 1454.
23- محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج2، ص164.
24- مرتضی مطهری، پیشین، ج2، ص39.
25- محمدحسین طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی، (قم، انتشارات اسلامی، بی‌تا)، ج4، ص101.
26- محمد ری شهری، میزان الحکمه، ج4، ص3656، حدیث 22517.
27- همان، ص 3657.
28- عبدالحسین دستغیب، قلب سلیم، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363)، ص611.
29- محمد ری شهری، میزان الحکمه، ج4، ص3656.
30- اذا عملاً فأعمل لله خالصا، لانه لایقبل من عباده الاعمال الا ما کان خالصا، همان، ج1، ص756، حدیث 477.
31- نهج البلاغه، حکمت 204، ص672.
32- محمد ری شهری، دوستی در قرآن و حدیث، ص516.
33- سید محمود کاظم طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، (بیروت، الدارالاسلامیه، 1410)، ج1، ص583.
34- سید یحیی یثربی، سیری در رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام)، تنظیم قاسم نصیرزاده، (قم، فرهنگ آفتاب، 1382)، ص475.
35- صادق احسان‌بخش، پیشین، ج3، ص359.
36- مجتبی تهرانی، اخلاق الاهی، تدوین بهمن شریف زاده، (تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1385)، ج28، ص227.
37- محمد ری شهری، میزان الحکمه، ج1، ص204، حدیث 1395.
38- المؤمن اکرم علی الله من ملائکه المقربین، همان، حدیث1402.
39- همان، ص48، حدیث 294.
40- صادق احسان‌بخش، پیشین، ج6، ص324، حدیث 8697.
41- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج75، ص15.
42- محمد ری شهری، پیشین، جلد3، ص1936، حدیث 12664.
43- همان، حدیث 12663.
44- همان، ج1، ص49، حدیث 300.
45- محمدبن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، (قم، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث، 1412)، ج12، ص268.
46- محمد ری شهری، دانشنامه احادیث پزشکی، ترجمه حسن صابری، (قم، دارالحدیث، 1383)، ص64.
47- همان، ص68.
48- روح الله موسوی الخمینی، تحریرالوسیله (تهران، منشور مکتبه اعتماد کاظمی، 1366)، ج2، ص503، مسئله4.
49- همان.
50- محمد ری شهری، پیشین، ج1، ص64.
51- روح الله موسوی خمینی، پیشین، ج2، ص503.
52- نهج البلاغه، حکمت 101، ص646.
53- عباس قمی، سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار، (تهران، دارالاسوء ،1416)، ج1، ص160.
54- إن حوائج الناس من الیکم نعمة من الله علیکم فآغتنموها و لاتملّوها فتنحول نعمتاً، عبدالواحد الآمدی التمیمی، غررالحکم و دررالکلم، تصحیح حسین الاعلمی، (بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1407)، ج1، ص232.
55- افشاء سرّ اخیک خیانة فاجتنب ذلک، محمد باقر مجلسی، ج77، ص89.
56- مجتبی تهرانی، پیشین، ج28، ص192.
57- همان.
58- صادق احسان‌بخش، پیشین، ج5، ص46، حدیث 5844.
59- همان، ص44، حدیث 5833.
60- آل عمران/159.
61- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج75، ص60.
62- محمد ری شهری، پیشین، ج1، ص64.
63- همان.
64- محمدبن یعقوب الکلینی، پیشین، ج2، ص199، حدیث10.
65- محمدبن الحسن الحر العاملی، پیشین، ج16، ص92.
66- محمدبن یعقوب الکلینی، پیشین، ج2، ص107.
67- همان، ج2، ص107.
68- ناصر مکارم شیرازی با همکاری جمعی از نویسندگان تفسیر نمونه، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1380)، ج22، ص201.
69- من افضل الاحسان الاحسان الی الابرار، صادق احسان بخش، پیشین، ج3، ص358.
70- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج74، ص233.
71- همان، ص226.
72- عامل سائر الناس بالانصاف و عامل المؤمنین بالایثار، محمد ری شهری، دوستی در قرآن و حدیث، ص242.
73- محمدتقی مصباح یزدی، پیشین، ج3، ص47.
74- سید جلال الدین محدث، شرح فارسی غرر و درر آمدی، (تهران، انتشارات دانشگاه تهران ،1373)، ج7، ص1.
75- الایثار غایه الاحسان، محمد ری شهری، پیشین، ج1، ص16.
76- علیرضا برازش، مجموعه موضوعی نهج البلاغه و غررالحکم، (تهران، میقات، 1361)، ج1، ص23.
77- مرتضی مطهری، پیشین، ج2، ص84.
78- مجتبی تهرانی، پیشین، ج28، ص347.

نمایش منبع ها:
قرآن کریم
نهج البلاغه
احسان‌بخش، صادق، آثار الصادقین، رشت، جاوید، چاپ اول، 1367.
الآمدی التمیمی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، تصحیح حسین الاعلمی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1407.
برازش، علیرضا، مجموعه موضوعی نهج البلاغه و غررالحکم، تهران، انتشارات میقات، 1361.
تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، تدوین بهمن شریف زاده، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، 1385.
الحر العاملی، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام)، لاحیاء التراث، 1412.
دستغیب، عبدالحسین، قلب سلیم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، 1363.
ری شهری، محمد، دانشنامه احادیث پزشکی، ترجمه حسین صابری، قم، دارالحدیث، 1383.
ری شهری، محمد، دوستی در قرآن و حدیث، با همکاری محمد تقدیری، ترجمه سیدحسن اسلامی، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1309.
ری شهری، محمد، میزان الحکمه، (5 جلد)، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1375.
سیاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، تهران، انتشارات اسلام، 1388.
طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی (20 جلدی)، قم، انتشارات اسلامی، بی‌تا.
طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروه الوثقی، بیروت، الدار الاسلامیه، چاپ اول، 1410.
قربانی، ناصر، اخلاق و حقوق بین‌الملل، تهران، پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی و سا زمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، 1378.
قمی، عباس، سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار، تهران، دارالاسوه، چاپ دوم، 1416.
الکلینی، محمدبن یعقوب، الاصول من الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی‌تا.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، مکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1404.
محدث سید جلال الدین، شرح فارسی غرر و درر آمدی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1373.
مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، 1378.
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، 1374.
مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیستم، 1380.
الموسوی الخمینی، روح الله، تحریر الوسیله، تهران، منشور مکتبه اعتماد کاظمی، 1366.
نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، تصحیح رضا مرندی، نشر دهقان، تهران، 1377.
نوری میرزا حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث، چاپ اول، 1408.
یثربی، سیدیحیی، سیری در رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام)، تنظیم قاسم نصیرزاده، قم، فرهنگ آفتاب، چاپ اول، 1382.

منبع مقاله :
فرامرز قراملکی، احد، (1389) اخلاق کاربردی در ایران و اسلام، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
play_arrow
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
play_arrow
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
play_arrow
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
play_arrow
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
play_arrow
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
play_arrow
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
play_arrow
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
play_arrow
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
play_arrow
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار
play_arrow
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار