یکی از معضلات پیش روی مخترعان در ایران ، مساله حق ثبت اختراع و موضوع مالکیت های فکری و معنوی است که متاسفانه تا به حال در ایران به صورت جدی و سازماندهی شده فکری به حال آن نشده بود. به هر حال خلاء چنین چیزی احساس شد .
در حالی که منابع طبیعی کشورها رو به اتمامند این نوآوری ها هستند که راه حلی برای چرخاندن اجتماع خواهند بود . شرکتها با در اختیار گرفتن نوآوری های مخترعان ، آنها را به محصول تبدیل کرده و برای مصارف داخلی یا خارجی استفاده می کنند.در این میان چیزی که ارزش بسیار زیادی دارد و باید در حفظ آن کوشید ،موضوع مالکیت فکری یا به اختصار ( Intelectual property ) است .که به آن IP هم می گویند .
اجتماع ما اجتماع علم و دانش است و بدون شک اقتصاد مملکت ها روی معلوماتشان خواهد چرخید و طبیعی است که فناوری خیلی مهم است و فناوری سوخت رشد اقتصادی است و مالکیت فکری هم در نتیجه مهمترین دارایی های یک اقتصاد است . به گفته زیبا افشار ، یکی از مهمترین منابع نوآوری و فناوری دانشگاه ها هستند چون اکنون دنیا به این سمت رفته است که دولتها خودشان را از علم و نوآوری تا حدی کنار بکشند و آنها را در اختیار دانشگاه ها گذاشته و مجهزشان کرده اند تا به کار نوآوری بپردازند ، البته موضوعی که در این میان مطرح می شود این است که حق مالکیت ، مالکیت های فکری به وجود آمده در دانشگاه ها با کیست ؟
مالکیت با خود مخترع است ، اما درآمد این نوآوری از حدی بیشتر باشد مخترع موظف است درصدی از آن را به دانشگاه بدهد، گر این مخترعان تصمیم گرفتند برای ثبت اختراعشان از دانشگاه کمک بگیرند آن وقت قردادی با آنها بسته می شود که حق مالکیت به دانشگاه منتقل می شود. گرچه در هر صورت اسم مخترع در پتنت می آید ، اما مالکیت آن با دانشگاه است .
اولین نکته ای که هر مخترع برای به ثبت رساندن اختراعش باید به آن توجه کند ، پاسخ دادن به چند پرسش اساسی است . چرا و چه چیزی را می خواهید ثبت کنید و این نوآوری را در کدام کشور یا کشورها می خواهید به ثبت برسانید تا در نهایت از آن حفاظت شود؟
چیز دیگری که باید به آن توجه داشت این است که آیا محصول حاصل از نوآوری یک مخترع می تواند با محصولات دیگر مقابله کند یا خیر، چون در نهایت هدف از حفاظت علم این است که بتوان یک محصول را از آن بیرون آورد، بنابراین مهم است که بدانید که آیا این محصول می تواند با دیگر محصولات موجود در محیط رقابت کند یا خیر و حتی این سوال را باید یک قدم جلوتر برد و پرسید که آیا محصولی که می خواهید از این فناوری درآورید می تواند با محصولات چند سال دیگر هم رقابت کند؟ چون قرار نیست این فناوری همین امروز وارد بازار شود و بسته به نوعش 10 تا 15 سال طول می کشد تا به محصول تبدیل شود .
دولت باید حفاظتی را برای آدمهایی که پیشقدم شده و ریسک را قبول کرده اند قائل شود که به آن پتنت می گویند .
در پایان متذکر می شوم که اگر پشتوانه مالی و روحی قوی برای یک مخترع نباشد مخترع ونو آور درهمان اول راه مایوس می شود .
من دوستی دارم که یک نوع هواپیما اختاراع کرده بود که مثل پرنده گان بال می زد و حتی نمونه کوچک آن را هم با موفقیت به آزمایش رسانده بود ولی هیچ یک از مسوولین شهر و حتی استان هیچ گونه کمک مالی برای این فرد نکردند او الان با چندین اختراع ثبت نشده اش هیچ جایی را برای حمایت شدن نداشت که با کمال تاسف یک ترکیه ای تنها از چند طرح او حمایت مالی کرد و قول تولید انبوه را در کشور ترکیه به این فرد مخترع و خلاق شهر من داد و اینگونه حرکتهای باعث فرار مغزها وانفعال نیروی فکری این جامعه می شود.
اجتماع ما اجتماع علم و دانش است و بدون شک اقتصاد مملکت ها روی معلوماتشان خواهد چرخید و طبیعی است که فناوری خیلی مهم است و فناوری سوخت رشد اقتصادی است و مالکیت فکری هم در نتیجه مهمترین دارایی های یک اقتصاد است . به گفته زیبا افشار ، یکی از مهمترین منابع نوآوری و فناوری دانشگاه ها هستند چون اکنون دنیا به این سمت رفته است که دولتها خودشان را از علم و نوآوری تا حدی کنار بکشند و آنها را در اختیار دانشگاه ها گذاشته و مجهزشان کرده اند تا به کار نوآوری بپردازند ، البته موضوعی که در این میان مطرح می شود این است که حق مالکیت ، مالکیت های فکری به وجود آمده در دانشگاه ها با کیست ؟
مالکیت با خود مخترع است ، اما درآمد این نوآوری از حدی بیشتر باشد مخترع موظف است درصدی از آن را به دانشگاه بدهد، گر این مخترعان تصمیم گرفتند برای ثبت اختراعشان از دانشگاه کمک بگیرند آن وقت قردادی با آنها بسته می شود که حق مالکیت به دانشگاه منتقل می شود. گرچه در هر صورت اسم مخترع در پتنت می آید ، اما مالکیت آن با دانشگاه است .
اولین نکته ای که هر مخترع برای به ثبت رساندن اختراعش باید به آن توجه کند ، پاسخ دادن به چند پرسش اساسی است . چرا و چه چیزی را می خواهید ثبت کنید و این نوآوری را در کدام کشور یا کشورها می خواهید به ثبت برسانید تا در نهایت از آن حفاظت شود؟
بیشتر بخوانید:«حقوق مالکیت فکری چیست؟»
چیز دیگری که باید به آن توجه داشت این است که آیا محصول حاصل از نوآوری یک مخترع می تواند با محصولات دیگر مقابله کند یا خیر، چون در نهایت هدف از حفاظت علم این است که بتوان یک محصول را از آن بیرون آورد، بنابراین مهم است که بدانید که آیا این محصول می تواند با دیگر محصولات موجود در محیط رقابت کند یا خیر و حتی این سوال را باید یک قدم جلوتر برد و پرسید که آیا محصولی که می خواهید از این فناوری درآورید می تواند با محصولات چند سال دیگر هم رقابت کند؟ چون قرار نیست این فناوری همین امروز وارد بازار شود و بسته به نوعش 10 تا 15 سال طول می کشد تا به محصول تبدیل شود .
پتنت
یک پتنت در واقع قراردادی است که بین مخترع آن کشور و دولت آن کشور بسته می شود. پس بین کشورهادر قوانین مربوط به پتنت تفاوت وجود دارد.پتنتیک حق امتیاز است که برای مدتی کوتاه به مخترع داده می شود تا افراد را تشویق کندنوآوری های مفید را افشاء کنند .دولت باید حفاظتی را برای آدمهایی که پیشقدم شده و ریسک را قبول کرده اند قائل شود که به آن پتنت می گویند .
اصول پتنت
طبیعی است که نوآوری باید نو باشد و چیز واضحی نباشد و علاوه بر این باید مصرف هم داشته باشد . علم تنها را نمی توان به ثبت رساند. یک پتنت طوری باید نوشته شود که افراد ماهر آن رشته بتوانند از آن استفاده کنند.مثلا انواع داروهای آنتی باکتریال توسط شرکت های مختلف تولید می شوند و به نام خود آنها به ثبت رسیده است ؛ اما همه این شرکت ها در واقع از کار اولین مخترع توانسته اند این داروها را بسازند.توجه داشته باشید که این حق ثبت خود به خود ایجاد نمی شود و باید مخترع برای ثبت آن اقدام کند پتنت برای یک مدت محدود است و بعد به دست عموم می افتد و هر کسی می تواند از آن استفاده کند. کما این که الان داروهایی هستند که بیست سال از ثبت آنها گذشته و شرکت هایی دیگر با قیمتی نازلتر آنها را تولید می کنند .در پایان متذکر می شوم که اگر پشتوانه مالی و روحی قوی برای یک مخترع نباشد مخترع ونو آور درهمان اول راه مایوس می شود .
من دوستی دارم که یک نوع هواپیما اختاراع کرده بود که مثل پرنده گان بال می زد و حتی نمونه کوچک آن را هم با موفقیت به آزمایش رسانده بود ولی هیچ یک از مسوولین شهر و حتی استان هیچ گونه کمک مالی برای این فرد نکردند او الان با چندین اختراع ثبت نشده اش هیچ جایی را برای حمایت شدن نداشت که با کمال تاسف یک ترکیه ای تنها از چند طرح او حمایت مالی کرد و قول تولید انبوه را در کشور ترکیه به این فرد مخترع و خلاق شهر من داد و اینگونه حرکتهای باعث فرار مغزها وانفعال نیروی فکری این جامعه می شود.