غرب و سياست دو گانه در قبال منافقين

يكي از اصول راهبردي مخالفان نظام جمهوري اسلامي براي تغيير رفتار و يا تضعيف نظام، تمركز بر تنش سازي متراكم و گسترده، تضعيف همبستگي ملي، به چالش كشاندن ثبات امنيتي برون مرزي و تغيير جهت دار و اتخاذ سياست دو گانه در قبال سازمانهاي تروريستي است، كه در عمق استراتژيك امنيت خارجي ج.ا.ايران قرار گرفته اند كه از مهم ترين مصاديق آن ميتوان به رويكرد دو پهلوي غرب در قبال گروهك تروريستي سازمان مجاهدين خلق اشاره كرد، به گونه اي كه يكي از الزامهاي
چهارشنبه، 3 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
غرب و سياست دو گانه در قبال منافقين
غرب و سياست دو گانه در قبال منافقين
غرب و سياست دو گانه در قبال منافقين

نويسنده: مصطفي دلاور پور اقدم



مقدمه

يكي از اصول راهبردي مخالفان نظام جمهوري اسلامي براي تغيير رفتار و يا تضعيف نظام، تمركز بر تنش سازي متراكم و گسترده، تضعيف همبستگي ملي، به چالش كشاندن ثبات امنيتي برون مرزي و تغيير جهت دار و اتخاذ سياست دو گانه در قبال سازمانهاي تروريستي است، كه در عمق استراتژيك امنيت خارجي ج.ا.ايران قرار گرفته اند كه از مهم ترين مصاديق آن ميتوان به رويكرد دو پهلوي غرب در قبال گروهك تروريستي سازمان مجاهدين خلق اشاره كرد، به گونه اي كه يكي از الزامهاي امنيتي برنامه پنجم، پاكسازي، مهار آسيب ها و تهديدهاي احتمالي ناشي از حمايت ابزاري غرب و رژيم صهيونيستي از گروه هاي تروريستي است. از اين رو متوليان امر بايسته است تا دورنماي سناريوهاي فراروي سازمان مجاهدين خلق در ساختار امنيتي منطقه را از رويكرد امنيت ملي. ج.ا.ايران مورد كنكاشي قرار داده و تدابير و اقدامهاي باز دارنده و پيش دستانه لازم براي مهار سناريوهاي تهديد زا را در دكترين دفاعي - امنيتي خود مورد توجه قرار دهند.
لازم به يادآوري است، دولت عراق با استفاده از دستگاه هاي پيشرفته و كاربست شيوه هاي بيومتريك؛ مانند شناسايي چشمي و انگشت نگاري، مشخصات كامل ساكنان اردوگاه اشرف را ثبت كرده كه تا پايان سال 1387، آمار آنان 3416 نفر بوده است.

رويكرد اتحاديه اروپا در برابر منافقين

قبل از انقلاب اسلامي، گروهك منافقين با عنوان «سازمان مجاهدين خلق ايران» فعاليت ميكرد و پيروان آن داراي بنيانهاي عقيدتي - سياسي چپ گرا و سكولار هستند كه تلاش ميكنند ارزشهاي اسلامي را در قالب عقايد «ماركسيستي - فمينيستي» تعريف كنند. اين گروهك براي اينكه وجه ه تروريستي خود را در خارج از كشور پنهان نموده و خود را نماينده طيفي از جامعه ايران نشان دهد، نام «شوراي مقاومت ملي» را براي سازمان خود برگزيده است.
منافقين با لابيگري در سازمانهاي بين المللي، اروپايي و كنگره آمريكا، تلاش كرده اند زمينه خروج نام خود از فهرست گروه هاي تروريستي را فراهم كنند. به عنوان مثال «دادگاه استراسبورگ» به عنوان بالاترين مرجع قضايي اتحاديه اروپا در بيست و سوم اكتبر
2008 (دوم آبان 1387) با ادعاي اينكه بلوكه كردن اموال و داراييهاي سازمان مجاهدين خلق بر ادله و شواهد كافي مبتني نيست، به رفع توقيف داراييهاي منافقين راي داد.
اين حكم چندي پس از آن صادر شد كه دادگاه استيناف بريتانيا دستور داده بود تا نام سازمان مجاهدين خلق ايران از فهرست سياه گروه هاي تروريستي آمريكا خارج شود. حكم دادگاه استراسبورگ براساس مصوبه دسامبر 2006 و ژانويه 2007 شوراي اروپا، كه عالي ترين نهاد سياستگذاري اتحاديه اروپاست صادر شد كه در آن برقرار گيري سازمان مجاهدين خلق در فهرست گروه هاي تروريستي اتحاديه اروپا تاكيد شده بود.
به دنبال راي دادگاه استراسبورگ، وزراي خارجه 27 كشور اتحاديه اروپا در نشست 26 ژانويه 2009 (7 بهمن 1387) در بروكسل در رويكردي متناقض با ادعاي مقابله با تروريسم، منافقين را از «فهرست سياه سازمانهاي تروريستي اتحاديه اروپا» خارج كرد، كه به دنبال اين تصميم، مجلس شوراي اسلامي طرحي يك فوريتي را به تصويب رساند كه در صورت تاييد نهايي در شوراي نگهبان، دولت را به تجديد نظر در روابط اقتصادي و سياسي با حاميان اروپايي منافقين ملزم ميكند.
همچنين پارلمان اروپا در 24 آوريل 2009 (چهارم اردي بهشت 1388) با صدور بيانيه اي، نه تنها از دولت عراق خواست تا از اخراج گروهك منافقين يا بازگرداندن آنها به ايران به دليل وجود خطر شكنجه و آزار شهروندان ايراني خودداري كند، بلكه در بيانيه اي ديگر از سازمان ملل، ايالت متحده و صليب سرخ جهاني تقاضا كرد براي روشن شدن وضعيت قانوني دراز مدت منافقين، اقدامهاي لازم را مورد توجه قرار دهند.
رويكرد دو گانه اتحاديه اروپا و ايالات متحده پيرامون حمايت از حقوق بشر در حالي است كه افشاگري برخي اعضاي نادم و يا فراري منافقين بيانگر نقض شديد هنجارهاي بشردوستانه توسط اين سازمان تروريستي است طلاقها و ازدواجهاي اجباري، جدا كردن فرزندان از والدين با هدف حفظ آمادگي اعضا براي اقدامهاي انتحاري و تروريستي و جلوگيري از وابستگي عاطفي آنان به خانواده، شستشوي مغزي با استفاده از ترفندهاي عمليات رواني ، تهديد به كشتن فرزندان در صورت جدايي از سازمان، اصرار و يا طفره رفتن از ماموريتهاي محوله، محدوديتهاي شديد اطلاع رساني و جلوگيري از دستيابي اعضاء به رسانه ها و اخبار واقعي، تنها بخشي از اقدامهاي ضد بشري گروهك تروريستي منافقين است.
همچنين بعد از شكست ذلت بار منافقين در عمليات مرصاد و كشته شدن تعداد زيادي از مردان، رجوي، زنان بازمانده را مجبور كرد تا به عقد ديگر مردان گروه و يا رهبران حزب بعث در آيند.
منافقين حتي پس از سقوط صدام حسين نيز تلاش خود را براي تضعيف و وحدت ملي عراق از طريق پشتيباني و حمايت مالي از بازماندگان حزب بعث و القاعده و ارتباط دهي با برخي فراكسيونهاي پارلماني، همانند جبه ه كنگره ملي صالح المطلك ادامه داده و نفس محوري را در قتل عام كردها در انتفاضه شعبانيه سال 1991 ايفا كردند، كه با وجود اين همه اقدامهاي ضد بشري منافقين، پارلمان اروپا نام سازمان مجاهدين خلق را از ليست گروه هاي تروريستي خارج ميكند و در عوض نام جنبشهاي مقاومتي؛ مانند حماس و حزب الله لبنان كه از حقوق خود در برابر زياده خواهيهاي رژيم صهيونيستي دفاع ميكنند را در فهرست گروه هاي تروريستي قرار مي دهند، كه اين خود بيانگر اين نكته مهم است كه مفهوم حقوق بشر در ساختار كنوني نظامهاي منطقه اي و جهاني تنها وسيله اي براي پيشبرد و توجيه اهداف امنيتي - سياسي قدرتهاي سلطه گر و مداخله جوست.

دلايل غرب براي اتخاذ سياست دو گانه در قبال گروهك منافقين

مهمترين دلايل پارادوكس سياسي - امنيتي غرب در قبال سازمان تروريستي منافقين عبارتند از :
1 . تغيير رفتار كارگزاران متولي سياست خارجي ج. ا. ايران.
يكي از ابزارهاي غرب براي وادار سازي ج. ا. ايران به تغيير رفتار، بهره گيري ابزاري از گروهك منافقين است؛ به عنوان مثال همزمان با برگزاري همايشي در تهران با موضوع «نفي هولوكاست» دادگاه استراسبورك مدعي ميشود كه قرار گرفتن منافقين در فهرست گروه هاي تروريستي اتحاديه اروپا غير منصفانه است كه اين مسئله بيانگر نفوذ لابيهاي صهيونيستي در ساختارهاي قانون گذاري و نظارتي اتحاديه اروپاست.
برخي كارگزاران اطلاعاتي - امنيتي و سياسي آمريكا نيز خواهان حذف اين سازمان از ليست گروه هاي تروريست وزارت خارجه و قرار دادن آن در برابر ج.ا.ايران هستند، به گونه اي كه 150 نفر از نمايندگان مجلس سنا در راستاي صندلي آفندهاي رواني - رسانه اي پارلماني، در نوامبر 2002 خواستار خروج اين سازمان از «فهرست گروه هاي تروريستي» شدند.
2. تنش سازي در روابط ايران و عراق
يكي از آسيبهاي احتمالي حضور منافقين در عراق، تلاش آنان براي تيره سازي روابط دو كشور همسايه ايران و عراق است. به عنوان مثال منافقين با رايزني و لابيگري رئيسان و بزرگان قبيله هاي اهل سنت و نفوذ در ميان مطبوعات عراق، تلاش ميكنند تا فضا را طوري تداعي كنند، كه بازگرداندن آنان به افزايش نفوذ ايران در عراق منجر خواهد شد كه در اين راستا در اردوگاه اشرف واقع در استان دياله بخشي را به عنوان «واحد روابط» با هدف افزايش اثر بخشي ارتباط با طيفها و شيوخ عراق تاسيس كرده اند.
3 . ايجاد جنگ رواني - رسانه اي عليه توسعه بومي دانش هسته اي صلح آميز ايران
گروهك منافقين به منظور جلب حمايتهاي سياسي - نظامي برخي كشورهاي غربي و در راستاي تداوم خيانت به اولويتهاي امنيت ملي و توسعه اي كشور، همواره با فضا سازي و اطلاع رساني غير واقعي سعي كرده اند با هدف مطرح كردن خرد، نوعي فضاي بي اعتمادي را نسبت به اهداف صلح آميز هسته اي ج.ا.ايران به وجود آورند كه برخي مصاديق آن عبارتند از:
الف) در 14 اوت 23)2002 مرداد 1381) فردي از سازمان منافقين به نام «عليرضا جعفرزاده» با برگزاري كنفرانس خبري در «هتل ويلارد واشنگتن» مدعي شد: «ج. ا. ايران به دنبال افزايش درصد غناي اورانيوم در تاسيسات نطنز و توليد آب سنگين در راكتور چهل مگاواتي اراك است».
ب) در مي 2003، منافقين مدعي شدند: ج.ا.ايران در مركز لويزان ـ شيان فعاليتهاي مرتبط با تحقيقات و توسعه سلاح هاي بيولوژيك را انجام مي دهد، ولي بازرسان آژانس اتمي پس از نمونه برداريهاي گياهي و خاكي از اين مقر در تاريخ 28 تا 30 ژوئن 2004 و تجزيه و تحليل نمونه ها به اين نتيجه رسيدند كه هيچگونه آلودگي اتمي در اين مقر وجود ندارد.
ج) منافقين در جولاي 2003، سه محل در مجتمع صنعتي كلاهدوز و نزديك به آن را معرفي و مدعي شدند: ج.ا.ايران در اين مكانها، قطعات سانتريفيوژ پنهان ميكند و در حال تكميل مخفيانه تجهيزات سانتريفيوژ براي فعاليتهاي هسته اي خود در نطنز و عرضه خدمات پشتيباني است. بازرسان آژانس در پنجم اكتبر 2003 سه محل ياد شده را بازرسي كرده و كذب ادعاي منافقين مجددا ثابت شد.
د) گروهك منافقين در نوامبر 2004 مدعي شدند: فعاليتهاي مركز تحقيق فيزيك وابسته به وزارت دفاع به منطقه ديگري در لويزان منتقل شده و نام خود را به «مركز آمادگي و فناوري دفاعي مدرن» تغيير داده كه در گزارشهاي آژانس به «لويزان دو» معروف شده است.
4. ايجاد تنشهاي متراكم يا گسترده در سه سطح استاني، بخشي و ملي
يكي از ابزارهاي گروهك منافقين براي تنش سازي، حداكثر بهره گيري از فضاي سايبر است؛ بطوريكه با تمركز بر محيطهاي شبكه اي و مجازي؛ مانند اينترنت، پيامهاي تصويري، پيامهاي كوتاه تلفن همراه، ايميل و وبلاگ نويسي تلاش مينمايند در راستاي بي ثبات سازي و ايجاد شكاف ميان مثلث كارگزاران، نخبگان و جامعه حركت كنند.
5. بهره گيري ازظرفيت هاي جاسوسي منافقين
با افزايش فشارهاي دولت و مجلس عراق براي تعطيلي اردوگاه اشرف و خروج منافقين از عراق، واشنگتن تلاش ميكند با كوچهاي اجباري آنان مقر نظامي جديدي را براي آنها در دومين حلقه عمق استراتژيك امنيت خارجي ج. ا. ايران؛ مانند اردن، مصر و يمن تاسيس نمايد؛ به عبارتي ديگر ايالات متحده براي تداوم بهره گيري ابزاري از منافقين براي اهداف جاسوسي و امنيتي، هرگونه پراكندگي اعضاي اين گروه را مغاير با اهداف مداخله جويانه خود ارزيابي كرده و از طريق رايزني با متحدان عرب خود در منطقه تلاش ميكند، تمركز حداكثري اين سازمان تروريستي را حفظ كند.
لازم به يادآوري است، دو كشور اردن و مصر از يك طرف با رژيم صهيونيستي روابط سياسي دارند و از طرفي ديگر روابط آنها با ج.ا.ايران نيز تيره است و دولت عراق كه از اول ژانويه 2009 كنترل اردوگاه اشرف را بر عهده گرفته، خواهان انتقال و استقرار موقت منافقين به منطقه مرزي با عربستان با نام «نقره السلمان» در صحراي غرب سماوه است. لازم به ذكر است كه زندان نقره السلمان از زندانهاي معروف دوران ديكتاتوري صدام حسين بود كه در آن مخالفان سياسي محبوس ميشدند.
با اين وجود برخي پژوهشگران ارشد آمريكا؛ مانند مارك پالمر - بنيانگذار دكترين برانداز نرم - به دلايل زير سرمايه گذاري آمريكا بر منافقين را اشتباه استراتژيك مي داند.
الف) براساس اطلاعات سازمان سيا؛ محبوبيت سازمان مجاهدين خلق در حد بسيار ناچيزي است، كه نقطه عطف آن پس از پيوستن آنان به جبه ه صدام حسين است؛
ب ) فعاليتهاي تروريستي متعددي را چه در زمان جنگ و چه قبل از آن عليه نيروهاي آمريكايي انجام داده اند و اگر در سالهاي اخير هيچ گونه فعاليت تروريستي را انجام نمي دهند به اين دليل است كه در اردوگاه اشرف تحت كنترل نيروهاي آمريكايي و عراقي هستند؛ اين گروه فعاليتهاي تروريستي متعددي را عليه ملت و رجال سياسي ايران انجام داده اند؛
د) يكي از بهانه هاي آمريكا براي حمله به عراق و تداوم حضور نظامي در اين كشور ، مبارزه با تروريسم است و تداوم حمايت واشنگتن از سازمان مجاهدين خلق سبب زير سؤال رفتن اهداف ايالات متحده از حمله به عراق ميشود.
يكي از روشهاي جاسوسي منافقين، افزايش فعاليت در محيطهاي سايبر است كه از مصاديق آن ميتوان به اعلام تمايل اين گروه براي جذب هدفمند خبرنگار آزاد در محيطهاي مجازي اشاره كرد. به عنوان مثال گروهك منافقين با نفوذ بر وبلاگ خبرنگاران، ارتباط دهي و ابراز تمايل براي همكاري با آنان بدون افشاي هويت خود تلاش ميكنند از آنها در راستاي جمع آوري اطلاعات بهره برداري ابزاري كنند.

نتيجه گيري

نوع تعامل واشنگتن با گروهك منافقين مبتني بر پارادوكس امنيتي - سياسي است؛ به طوري كه به منظور متهم نشدن ايالات متحده بر حمايت از تروريسم در اكتبر 1997، نام اين گروهك را در فهرست سازمانهاي تروريستي وزارت امور خارجه قرارداد و يا در چهاردهم اوت 2003 دفاتر سياسي اين گروه در واشنگتن را تعطيل كرد، ولي در عمل از اعضاي اين گروه در «اردوگاه اشرف» واقع در استان دياله عراق حمايتهاي سياسي، اطلاعاتي و لجستيكي ميكند.
در ژوئن 2003 (خرداد 1382)، فرانسه نيز نزديك به 170 نفر از اعضاي رده بالاي اين سازمان را كه در حومه شمال غربي پاريس با نام «آور سرائيس» اقامت داشتند را بازداشت كرد، ولي پس از راي دادگاه استراسبورگ اولين كشوري بود كه اعلام كرد حاضر است به اعضاي منافقين اردوگاه اشرف پناهندگي سياسي دهد.
از طرفي ايالات متحده با استناد به كنوانسيونهاي بين المللي تلاش ميكند براي تحويل تروريستهاي اردوگاه اشرف مانع سازي كند. به عنوان مثال در دوم ژولاي 2004 واشنگتن مدعي شد: «استرداد ساكنان اردوگاه اشرف» مغاير با روح حاكم بر «بند 27 كنوانسيون چهارم اند» و «حقوق بين المللي بشردوستانه» است.
اين سناريو بسيار محتمل است كه واشنگتن عوامل سياسي گروهك تروريستي منافقين را در كشورهاي مهم اروپايي(با هدف حفظ و تداوم لابي گري اين گروهك در سازمانهاي بين المللي اروپايي) و عناصر نظامي - اطلاعاتي اين سازمان را در دومين حلقه محيط امنيتي ايران مستقر كند.
از طرفي دورنماي فعاليت منافقين بيانگر اين است كه اين سازمان در تداوم خيانتهاي خود به كشور، به عنوان عوامل جاسوسي رژيم صهيونيستي و ايالات متحده بكار گرفته شوند و استقرار آنان در مصر و اردن كه همجوار فلسطين اشغالي هستند و مي تواند ارتباط آنان با سازمان اطلاعات موساد را نيز تسهيل و تسريع كند، كه در نتيجه اگر منافقين در هشت سال جنگ تحميلي از طريق آفندهاي نظامي به كشور خيانت كردند، در رويكرد تهاجم نرم با حمايت سازمانهاي اطلاعاتي سياسي و موساد، آفندهاي جاسوسي آنان برجسته تر ميشود كه شايسته است نهادهاي اطلاعاتي - امنيتي پاداستراتژي پدافند ملي مناسب را در برابر تهديدهاي احتمالي مورد توجه قرار دهند.
در اين ميان نقش متوليان ديپلماسي فرهنگي (رايزنهاي فرهنگي سفارتخانه هاي ج.ا.ايران) در كشورهاي اروپايي كه كانون استقرار اين گروهك است پررنگتر ميشود و بايسته است ديپلماتهاي فرهنگي با نمايش عكس، فيلم، توزيع سي دي. بروشور و يا برگزاري نمايشگاه ها و سمينارها، جنايات اين گروه تروريستي را در خارج از كشور منعكس كرده و بنيانهاي ادعايي مجامع غربي از حقوق بشر را به چالش كشانند.
بررسي روند ريزش سازماني منافقين بيانگر اين است كه منافقين به دليل وقوع بحران هويت سازماني به صورت يك تشكيلات شكننده در آمده اند و ج.ا.ايران با اعلان آمادگي براي پذيرش اعضاي نادم اين گروه كه در جنايات ضد بشري سران منافقين نقشي نداشته اند مي تواند فرآيند متلاشي شدن اين گروهك تروريستي را تسهيل و تسريع نموده و از بهره گيري ابزاري نهادهاي جاسوسي غرب و اسرائيل از آنها جلوگيري كند.
از طرفي با افزايش افشاگري اعضاي نادم مجاهدين خلق، اين سازمان در حال تبديل به يك كارت سوخته است و بالتبع مطلوبيت آن براي چانه زنيهاي ديپلماتيك احتمالي آمريكا با ايران به شدت رو به افول است.
توسعه رايزني گروه هاي دوستي پارلماني ايران و عراق و همچنين تعامل مستمر با پليس بين الملل ميتواند يكي ديگر از راهكارهاي افزايش فشار براي تحويل سركردگان گروهك تروريستي منافقين باشد.
منبع: پگاه حوزه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط