زمينه سازى دوره غيبت
نويسنده:مركز تحقيقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
با توجه به آگاهى و شناختى كه پيشواى دهم عليه السلام از اوضاع و احوال دوران خود و همچنين دوران فرزندش امام عسگرى عليه السلام داشت و مىديد روز به روز جو فشار و اختناق، شديدتر و حساسيت دستگاه خلافت نسبت به امامان شيعه بيشتر مىگردد و همين امر در آينده نزديك تاريخ امامت را در آستانه تحولى جديد و بىسابقه - يعنى غيبت امام(علیه السلام) از انظار - قرار مىدهد، يكى از محورهاى كارى خود را آماده ساختن اذهان شيعيان نسبت به غيبت نوه بزرگوارش حضرت مهدى(علیه السلام) قرار داد.
فعاليتهاى امام(علیه السلام) در اين زمينه در شعاعى محدود و با نهايت دقت و احتياج صورت مىگرفت و سعى حضرت بر اين بود كه هيچ مشخصهاى از حضرت مهدى(علیه السلام) - حتى نام او - براى مردم بازگو نشود تا مبادا به گوش حكمرانان عباسى برسد. اينك چند نمونه بيانگر اين موضع:
در روايت مفصلى عبد العظيم حسنى» عقايد خود را بر امام هادى(علیه السلام) عرضه كرد. در بخش امامت، يكايك امامان را نام برد و چون به امام هادى(علیه السلام) رسيد درنگ كرد. امام(علیه السلام) سخن او را پىگرفت و فرمودند:
«پس از من حسن است، پس مردم با جانشين او چگونه خواهند بود؟»عبدالعظيم پرسيد: چگونه سرورم!؟ فرمودند:
«زيرا او ديده نمىشود و جايز هم نيست نام او برده شود تا زمانى كه قيام كند و زمين را پر از عدل و داد نمايد همان سان كه از ظلم و جور پر شده است. » (1)
«على بن عبد الغفار» مىگويد:
«شيعيان پس از درگذشت امام جواد(علیه السلام) به امام هادى(علیه السلام) نوشتند و از جانشينى آن حضرت پرسيدند. امام(علیه السلام) در پاسخ نوشت: «امر امامت تا مادامى كه من زنده ام با من است و پس از من با جانشينى كه تعيين مىكنم. پس چه خواهد بود براى شما نسبتبه «خلف» بعد از «خلف؟» (2)
«على بن مهزيار» مىگويد: «به ابو الحسن عسكرى نوشتم و از آن حضرت از «فرج» پرسيدم. در پاسخ نوشت: «زمانى كه صاحب الامر شما از سرزمين ستمگران غيبت كرد منتظر «فرج» باشيد. » (3)
«ايوب بن نوح» از امام هادى(علیه السلام) نقل مىكند كه آن حضرت فرمودند:
«زمانى كه پيشواى شما از ميان شما برداشته شود از زير پاى خود منتظر «فرج» باشيد. » (4)
در اين روايات، امام هادى(علیه السلام) به طور كلى و سربسته به موضوع غيبت امام زمان(علیه السلام) اشاره نموده اذهان ياران خود را براى رويارو شدن با اين دوران آماده كرد.
پي نوشت :
(1)اعلام الورى، ص 409 - 410 و كمال الدين، ج 2، ص 380.
(2)همان مدرك، ص 411 و 382.
(3) كمال الدين، ج 2، ص 380.
(4) الكافى، ج 1، ص 341. متن گفتار امام(علیه السلام) چنين است: «اذا رفع علمكم من بين اظهركم فتوقعوا الفرج من تحت اقدامكم. «علمكم» احتمال دارد به تحريك يعنى «علمكم» باشد و مقصود كسى است كه آگاه و مطلع از راه حق است و شما را هدايت بدان راه مىكند. و احتمال دارد به كسر عين «علمكم» باشد يعنى صاحب و دارنده دانش شما، و انتظار فرج از زير گامها، كنايه از نزديك بودن آن و امكان دسترسى به آن است، چه آنكه آن چيزى كه زير پاى انسان است نزديكترين چيزها به انسان مىباشد و با برداشتن گام از روى آن مىتوان به آن دست يافت. «ر. ك. مرآة العقول، ج 4، ص 56». در معناى روايت احتمالهاى ديگرى نيز داده شده است. براى آگاهى بيشتر به منبع ياد شده رجوع كنيد.
منبع: تحليلى از تاريخ دوران دهمين خورشيد امامت
فعاليتهاى امام(علیه السلام) در اين زمينه در شعاعى محدود و با نهايت دقت و احتياج صورت مىگرفت و سعى حضرت بر اين بود كه هيچ مشخصهاى از حضرت مهدى(علیه السلام) - حتى نام او - براى مردم بازگو نشود تا مبادا به گوش حكمرانان عباسى برسد. اينك چند نمونه بيانگر اين موضع:
در روايت مفصلى عبد العظيم حسنى» عقايد خود را بر امام هادى(علیه السلام) عرضه كرد. در بخش امامت، يكايك امامان را نام برد و چون به امام هادى(علیه السلام) رسيد درنگ كرد. امام(علیه السلام) سخن او را پىگرفت و فرمودند:
«پس از من حسن است، پس مردم با جانشين او چگونه خواهند بود؟»عبدالعظيم پرسيد: چگونه سرورم!؟ فرمودند:
«زيرا او ديده نمىشود و جايز هم نيست نام او برده شود تا زمانى كه قيام كند و زمين را پر از عدل و داد نمايد همان سان كه از ظلم و جور پر شده است. » (1)
«على بن عبد الغفار» مىگويد:
«شيعيان پس از درگذشت امام جواد(علیه السلام) به امام هادى(علیه السلام) نوشتند و از جانشينى آن حضرت پرسيدند. امام(علیه السلام) در پاسخ نوشت: «امر امامت تا مادامى كه من زنده ام با من است و پس از من با جانشينى كه تعيين مىكنم. پس چه خواهد بود براى شما نسبتبه «خلف» بعد از «خلف؟» (2)
«على بن مهزيار» مىگويد: «به ابو الحسن عسكرى نوشتم و از آن حضرت از «فرج» پرسيدم. در پاسخ نوشت: «زمانى كه صاحب الامر شما از سرزمين ستمگران غيبت كرد منتظر «فرج» باشيد. » (3)
«ايوب بن نوح» از امام هادى(علیه السلام) نقل مىكند كه آن حضرت فرمودند:
«زمانى كه پيشواى شما از ميان شما برداشته شود از زير پاى خود منتظر «فرج» باشيد. » (4)
در اين روايات، امام هادى(علیه السلام) به طور كلى و سربسته به موضوع غيبت امام زمان(علیه السلام) اشاره نموده اذهان ياران خود را براى رويارو شدن با اين دوران آماده كرد.
پي نوشت :
(1)اعلام الورى، ص 409 - 410 و كمال الدين، ج 2، ص 380.
(2)همان مدرك، ص 411 و 382.
(3) كمال الدين، ج 2، ص 380.
(4) الكافى، ج 1، ص 341. متن گفتار امام(علیه السلام) چنين است: «اذا رفع علمكم من بين اظهركم فتوقعوا الفرج من تحت اقدامكم. «علمكم» احتمال دارد به تحريك يعنى «علمكم» باشد و مقصود كسى است كه آگاه و مطلع از راه حق است و شما را هدايت بدان راه مىكند. و احتمال دارد به كسر عين «علمكم» باشد يعنى صاحب و دارنده دانش شما، و انتظار فرج از زير گامها، كنايه از نزديك بودن آن و امكان دسترسى به آن است، چه آنكه آن چيزى كه زير پاى انسان است نزديكترين چيزها به انسان مىباشد و با برداشتن گام از روى آن مىتوان به آن دست يافت. «ر. ك. مرآة العقول، ج 4، ص 56». در معناى روايت احتمالهاى ديگرى نيز داده شده است. براى آگاهى بيشتر به منبع ياد شده رجوع كنيد.
منبع: تحليلى از تاريخ دوران دهمين خورشيد امامت