رسالت مطبوعات و رسانه‏ها در كلام امام خميني (ره)

حركت در مسير خواست ملت، اساس كار مطبوعات و رسانه‏ها به طور كلى در هر كشورى مطبوعات آن كشور و تلويزيون و راديو آن كشور بايد در مسير آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات بايد ببيند كه ملت چه مى‏خواهد، مسير ملت چيست، روشن‏گرى از اين طريق داشته باشد و مردم را هدايت كند.(1)
دوشنبه، 8 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رسالت مطبوعات و رسانه‏ها در كلام امام خميني (ره)
رسالت مطبوعات و رسانه‏ها در كلام امام خميني (ره)
رسالت مطبوعات و رسانه‏ها در كلام امام خميني (ره)





حركت در مسير خواست ملت، اساس كار مطبوعات و رسانه‏ها

به طور كلى در هر كشورى مطبوعات آن كشور و تلويزيون و راديو آن كشور بايد در مسير آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات بايد ببيند كه ملت چه مى‏خواهد، مسير ملت چيست، روشن‏گرى از اين طريق داشته باشد و مردم را هدايت كند.(1)

شغل نويسندگى براى افراد شايسته يك واجب كفايى است

گويندگانى كه هر جا ما داريم، در سرتاسر كشور، چه گويندگانى كه از طبقه روحانى هستند و اهل منبر و چه گويندگانى كه از ساير طبقات هستند و نويسندگان در هر جا كه هستند، چه در حوزه‏هاى علميه و چه در دانشگاه‏ها و چه در ساير جاها هستند، بايد با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به اين كشور خدمت كنند. عذر نيست براى آن‏ها كه چون من وارد به يك شغلى نيستم پس نويسندگى هم نكنم. شغل، امروز يك امرى است كه براى آن اشخاصى كه شايسته هستند و ايران احتياج به آن شغل‏ها دارد، واجب كفايى است.(2)

نقش مطبوعات در تربيت جامعه و انعكاس آرمان ملت

نقش مطبوعات در كشورها منعكس كردن آرمان‏هاى ملت است. مطبوعات بايد مثل معلمينى باشند كه مملكت را و جوانان را تربيت مى‏كنند و آرمان ملت را منعكس مى‏كنند. در مملكتى كه آن همه خونريزى شد و آن همه ملت ما خون دادند تا اين كه يك جمهورى اسلامى موافق آراء اكثريت قريب به اتفاق محقق شد و دست خائنين كوتاه گرديد و دست چپاولگران قطع شد، اگر ـ مطبوعات ـ در مطبوعات بخواهند باز به پشتيبانى از جنايتكاران و خيانتكاران چيزى بنويسند، اين مطبوعات ما نيست، اين خيانت است. بايد مطبوعات آن چه كه ملت مى‏خواهند بنويسند، نه آن چه كه برخلاف مسير ملت است مع الاسف در بعضى از مطبوعات چيزهايى كه برخلاف مسير ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است منعكس مى‏شود و ما تاكنون به مسامحه رفتار كرده‏ايم و من اميدوارم كه مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح كنند.(3)

مطبوعات بايد يك مدرسه سيّار و يك بنگاه هدايت باشند

وضع كشور را در گذشته ديديد كه چگونه بود، تمام چيزها در جهت اسلام‏زدايى بود خصوصا مطبوعات كه وضعى داشتند كه اگر مهلت پيدا مى‏كردند طولى نمى‏كشيد كه همه چيز را از بين مى‏بردند. اميدوارم با همت آقايان همه آن انحرافات از بين برود.
مطبوعات بايد يك مدرسه سيّار باشند تا مردم را از همه مسايل به خصوص مسايل روز آگاه نمايند و به صورتى شايسته از انحرافات جلوگيرى كنند و اگر كسى انحرافى ديد با آرامش در رفع آن بكوشد. به طور كلى مطبوعات بايد يك بنگاه هدايت باشند، يعنى به صورتى كه اگر دست مردم بيفتد مردم هدايت شوند، به خصوص روزنامه‏هايى مثل اطلاعات و كيهان و جمهورى اسلامى و آزادگان. باز تكرار مى‏كنم دنبال اين نباشند كه من از شما تشكر كنم، تقدير و تشكر من فانى است و از بين مى‏رود. آن چه كه بايد همگى در نظر بگيريم رضاى حق تعالى است و آن چه وظيفه من است دعاست. اميدوارم موفق و مؤيد باشيد.(4)

نقش رسانه‏ها و مطبوعات در معرفى اسلام واقعى و پذيرش فطرت‏هاى سالم

ما كه مى‏گوييم اسلام را ما مى‏خواهيم صادر كنيم، معنايش اين نيست كه ما سوار طياره بشويم و بريزيم به ممالك ديگر. يك همچو چيزى نه ما گفتيم و نه ما مى‏توانيم. اما آن كه ما مى‏توانيم اين است كه مى‏توانيم به وسيله دستگاه‏هايى كه داريم، به وسيله همين صدا و سيما، به وسيله مطبوعات، به وسيله گروه‏هايى كه در خارج مى‏روند، اسلام را آن طورى كه هست معرفى كنيم. اگر آن طورى كه هست معرفى بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش يك فطرت سالم است، اگر يك چيزى را القا بكنند، روى فطرت سالم خودش قبول مى‏كند و قدرتمندها از همين معنا مى‏ترسند. بنابراين ما يك وظيفه بسيار بزرگ بر عهده داريم. نه ما تنها، همه مسلمان‏ها و نه شما تنها، همه قشرهايى كه در ايران و در خارج ايران هستند و متعهد به اسلام هستند، وظيفه بزرگى داريم و آن اين كه اسلام را آن طورى كه هست، آن طورى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است، آن طورى كه در روايات و در قرآن ما هست، آن طور به مردم ارائه بدهيم و به دنيا ارائه بدهيم و همين خودش از هزارها توپ و تانك بيشتر مى‏تواند مؤثر باشد. آن چيزى كه با ارشاد حاصل بشود، قلب مردم را بر مى‏گرداند و اين كار، اين هنر از اسلام مى‏آيد و اين هنر از احكام اسلام مى‏آيد، نه با يك توپ و تانك بخواهد كار بكند، او نمى‏تواند كارى بكند و شما مى‏بينيد كه با اين كه قدرت‏هاى بزرگ داراى آن قدرت‏ها هستند هر روز در دنيا دارند شكست مى‏خورند.(5)

تربيت انسان‏هاى متفكر و شجاع براى دفاع از آزادى و استقلال كشور

اين نويسنده‏هاى ما، اين گوينده‏هاى ما، اين متفكرين ما، اگر بيدار شدند، حالا بايد همه چيز فرمش تغيير بكند. مجله بايد در خدمت كشور باشد، خدمت به كشور اين است كه تربيت كند، جوان تربيت كند، انسان درست كند، انسان برومند درست كند، انسان متفكر درست كند تا براى مملكت مفيد باشد. مجله بايد وقتى كسى بخواند، ببيند، اگر عكس دارد، عكسى باشد كه تهييج كند براى اين كه مقابله با ديگران بكند. اگر مطلبى دارد، مطلبى باشد كه بسيج كند اين را براى حفظ استقلال خودش، براى حفظ آزادى خودش، براى حفظ مملكت خودش. اگر مجله، اين مجله است، مجله اسلامى است و مجله جمهورى اسلامى.
اگر مجله همان مسايل سابق است منتها حالا يك خرده تخفيفش داده‏اند لكن باز هست، اگر آن باشد نبايد اسمش را مجله جمهورى اسلامى گذاشت، بايد اسمش را مجله طاغوتى گذاشت.(6)

مطبوعات و رسانه‏ها مربى جامعه

اگر مطبوعات متحول بشود ـ و ان شاءاللّه‏ مى‏شود و شده است ـ متحول بشود به يك مراكزى كه بخواهند تقوا را در جامعه منتشر كنند، وقتى جوان‏ها و بچه‏هاى تازه‏رس ما وارد مى‏شوند در ميدان فعاليت اجتماعى، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربى باشد، گوش كنند به راديو، راديو مربى باشد، نگاه كنند به تلويزيون، تلويزيون مربى باشد، نگاه كنند به مجلات، مجلات، مجلاتى باشد كه تربيت بكند، اين جوان وقتى كه به هر جا توجه كرد، ديد كه گوش و چشمش پر شده از تربيت، اين‏طور بار مى‏آيد. اگر رها بشود، هرزه، بار مى‏آيد؛ اگر بكشندش در طرف فساد، مى‏رود. آن طرف و اگر بكشندش در طرف صلاح، مى‏آيد اين طرف.(7)

مطبوعات و تربيت نيروى انسانى مفيد

آن كه از همه خدمت‏ها بالاتر است اين است كه نيروى انسانى ما را رشد بدهد و اين به عهده مطبوعات است، مجله‏هاست، راديو تلويزيون است، سينماهاست تئاترهاست. اين‏ها مى‏توانند نيروى انسانى ما را تقويت كنند و تربيت صحيح بكنند و خدمتشان ارزشمند باشد و مى‏توانند مثل رژيم سابق باشند كه همه چيز به هم ريخته بود و همه چيز در خدمت استعمار بود، آن‏ها خودشان هم نمى‏دانستند، خيلى‏ها خودشان نمى‏دانستند، نمى‏دانست كه اين عكسى كه از اين زن لخت مى‏اندازد چند تا جوان را آشفته مى‏كند، از بين مى‏برد. در هر هفته‏اى كه يك مثلاً مجله‏اى در مى‏آيد كه در آن ده تا عكس كذاست، اين چند نفر از جوان‏هاى ما را از دست ما مى‏گيرد. يا خودشان هم متوجه نبودند يا خودشان هم از آن‏ها بودند ما چه مى‏دانيم. اگر خودتان را متحول كرديد، كشورتان را هم مى‏توانيد نجات دهيد، اگر به همان حال باشيد و اسمتان را عوض كرديد، با اسم نمى‏تواند يك كشورى اداره بشود، با لفظ، با لفظ جمهورى اسلام، با رأى به جمهورى اسلام نمى‏تواند يك مملكتى اسلامى بشود. مملكت اسلامى محتوايش بايد اسلامى باشد. شما هم كه مجله مى‏نويسيد مى‏توانيد خدمت كنيد، جوان‏ها را برومند كنيد با مقالاتتان، مقالات صحيحتان، دنبال اين باشيد كه از نويسنده‏هاى متعهد اسلامى و انسانى نيرو بگيريد، مقالات صحيح بنويسيد، درد و دوايش را بنويسيد، همه چيز را انتقاد كنيد.(8)

مسؤوليت مطبوعات در هدايت جوانان

بايد جوان‏هاى ما، نسل فعلى، نسل آينده را تربيت كنند... بايد مجله راه بيندازيد كه وقتى جوان‏ها باز مى‏كنند شكل و صورت و عكس‏هاى مجله و تيترهاى مجله طورى باشد مقابل آن كه پنجاه سال ما را به نابودى كشيد. شما بايد جبران آن خرابى پنجاه سال را بكنيد. پنجاه سال جامعه ما هر مجله‏اى را باز كردند و يا گوش به راديو و تلويزيون دادند همه انحرافى بود، همه براى اين بود كه از جوان‏ها مبادا جوان صحيحى ساخته شود، كه خداوند به داد شما رسيد و مسايل جهش پيدا كرد. اين‏ها دنبال اين هستند كه انقلاب را برگردانند به جاى اولش. هر كس مجله مى‏خواهد بنويسد بايد مجهز باشد كه اين نسل آينده را تربيت كند. براى نسل آينده فكرى بكنيد. اسلام همه نسل‏ها را مكلف مى‏داند. پيغمبر اسلام مكلف بودند براى همه نسل‏ها. همچنين ما مكلفيم كه براى نسل‏هاى آينده كار كنيم. بايد تربيت ما از اولاد، در خانه و دبستان و دبيرستان‏ها باشد.(9)

تشويق اشخاص فعّال و مبتكر، اساس كار مطبوعات

راديو تلويزيون و مطبوعات مال عموم است ـ چنانچه شما هم همين اعتقاد را داريد كه عموم بر آن‏ها حق دارند ـ از اين جهت من به سهم خود خيال دارم كه راجع به من كم باشد، مگر در مواقع حساسى كه لازم است كه آن هم بايد از ما سؤال شود كه آيا مطلبى را بايد نقل بكنند يا خير؟ والاّ آن چه خوب است در راديو تلويزيون و مطبوعات باشد، آن است كه براى كشور اثرى داشته باشد. مثلاً اگر زارعى خوب زراعت كرد و زراعتش خوب بود، شما اين شخص را به جاى مقامات كشور در صفحه اول بگذاريد و زيرش بنويسيد اين زارع چگونه بوده است، اين منتشر بشود، و يا كارمندى خوب كار كرد، و يا اگر طبيبى عمل خوبى انجام داد، عكس او را در صفحه اول چاپ كنيد و بنويسيد كه اين عملش چطور بوده است. اين باعث تشويق اطبا مى‏شود و بيشتر دنبال كار مى‏روند.
يا مثلاً اگر كسى كشفى كرد، بايد مفصل با عكس و مطلب باشد ـ يا اگر كسى سارقى را دستگير نمود، و يا يك كشاورز و يا هنرمند و يا جراح ـ كه متأسفانه نه اسمشان است و نه عكسشان! در حالى كه اين‏ها لايقند تا در روزنامه‏ها مطرح شوند.
خلاصه، بايد اساس تشويق، اشخاصى باشد در اين كشور فعاليت مى‏كنند؛ اين‏ها به كشور حق دارند، به اين روزنامه‏ها حق دارند، به راديو تلويزيون حق دارند. ولى ماها نسبت به آن‏ها حقمان كم است. البته، آن چه من مى‏گويم راجع به خودم است، به ديگران هيچ كارى ندارم، آن‏ها اختيارش با شما و با خود آن‏هاست. من ميل ندارم راديو هر وقت باز مى‏شود اسم من باشد، مدت‏هاست كه از اين جهت متنفرم، اين كار غلطى است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است زيادى‏اش مضر است، اين به ضرر مطبوعات است و مطبوعات را سبك مى‏كند. اشخاص، شخصيت‏هايشان با خودشان است، اين طور نيست كه اگر اسمشان زياد و كم مطرح گردد، شخصيتشان زياد يا كم شود. در ايران هر كس با هم باشد كس معلوم است چه جورى است. بنابراين، آن چه راجع به خودم مى‏گويم اين است كه اگر قرار است عكس مرا بگذاريد، به جاى آن، عكس يك رعيت را بگذاريد و زيرش بنويسيد اين رعيت چه كار مهمى كرده است.(10)

روزنامه‏ها مال طبقه سوم است

بايد با اخبار مردم را تعليم كرد و بايد اخبار به صورتى باشد كه مفيد باشد، بايد كارى شده باشد تا اخبار باشد. آن اشخاصى كه در اطراف ايران زحمت مى‏كشند، وقتى خبرشان را داديد تشويق مى‏شوند. اين طور نيست كه همه للّه‏ كار كنند و چه بنويسيد و چه ننويسيد، فرقى نكند.
ما مكلفيم تا افراد را در هر رشته تشويق كنيم تا امثالشان زياد شود. اگر مطلبى از اين طبقه‏ها در روزنامه‏ها آمد، روزنامه آبروى خوبى پيدا مى‏كنند. روزنامه‏ها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نيست و اين هم نيست كه همه‏اش مال حكومت باشد و از چيزهاى حكومتى بنويسيد، اين صحيح نيست. به نظر من روزنامه‏ها براى همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و مى‏شود گفت كه گاهى جاى ديگران غصب مى‏شود، ـ البته بدان معناى غصب نه! ولى نظير آن ـ اين عرض من است.(11)

خدمت به مستضعفين

اى قشرهاى روشن‏فكر و اى قشرهاى نويسنده! قلم‏ها و گفتار خودتان را در راه اين مستضعفين صرف كنيد. اى دانشمندان ما! اى دانشجويان ما! اى فرهنگيان ما! اى دانشگاهيان ما! اجتماعات خودتان را براى راه اين مستضعفين تقويت كنيد، شما بوديد كه اين همه خدمت كرديد و اين همه خون داديد و اين همه حبس رفتيد و اين همه زجر كشيديد براى خلاصى از يوغ دشمنان، خلاصى از چپاولگرى چپاولگران، نگذاريد زحمات خودتان هدر برود، قلم‏ها را در راه خدمت به اين خلق به كار بيندازيد، گفتار را در راه خدمت به مستضعفين و اعمال را در خدمت به مستضعفين.(12)

توجه به خواست ملت

بايد ببينيم كه زبان ملت چيست تا بفهميم كه اين ملت چه مى‏خواهد، خودمان بخواهيم حكم بكنيم بايد ببينيم كه زبان ملت چيست تا بفهميم كه اين ملت چه مى‏خواهد خودمان بخواهيم كه حكم بكنيم كه اين ملت ما فلان چيز را مى‏خواهد، اين حرف غلطى است، حرف صحيح اين است كه ما مطالعه كنيم، در حال ملت، گوش بدهيم به صداى ملت ببينيم چه مى‏خواهد؟
يك ملتى كه همه فرياد مى‏زنند كه ما جمهورى اسلامى مى‏خواهيم «نه شرقى و نه غربى، جمهورى اسلامى» ما ديگر حق نداريم كه بنشينيم بگوييم كه نه، اين ملتى كه قيام كرده‏اند، براى اين قيام كرده‏اند كه دموكراسى باشد، در اسلام همه چيز هست به معناى سالمش، اما ما مى‏بينيم كه همه مردم دارند مى‏گويند كه ما جمهورى اسلامى مى‏خواهيم، ما حق نداريم كه تأويل كنيم و بنشينيم خودمان هر چه دلمان مى‏خواهد بگوييم كه نخير، مردم كه اين حرف‏ها را دارند مى‏زنند، يك چيز ديگر را ما، گردنشان بگذاريم. اين خلاف واقع است.(13)

نقش مطبوعات در برچيدن مراكز فحشا

اگر مطبوعات جوان‏ها را نكشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقيم، مراكز فحشا هم برچيده مى‏شود.(14)

بيان خدمات جمهورى اسلامى در مطبوعات

از مسايلى كه در مطبوعات لازم است اين است كه مقدارى از اوراق خودشان را صرف اين كنند كه جمهورى اسلامى چه كرده است.
شما مى‏بينيد كه الان آن اشخاصى كه مى‏خواهند به جمهورى اسلامى صدمه بزنند، راه افتاده‏اند كه اين رژيم هيچ كارى نكرده است و اين همان رژيم شاهنشاهى است و فرقى با رژيم شاهنشاهى ندارد حتى بعضى از نويسنده‏هاى متعهد مسلمان كه آدم‏هاى صحيح و باسوادى هستند شرح مفصلى نوشته‏اند راجع به اين كه جمهورى اسلامى حالا هم، همان كارهاى سابق را مى‏كند، اين‏ها نگاه نمى‏كنند ببينند حالا چه شده است.(15)

لزوم قدردانى از مردم و مأمورين مبارزه با خرابكارى

اگر در رژيم سابق يك خانه تيمى كشف مى‏شد، مى‏دانيد كه چه هياهويى راه مى‏انداختند؟ امروز چه؟ من اين را يك ظلم مى‏دانم كه فرزندان عزيز ما اين گونه شبانه روز كار كنند و در راديو و تلويزيون و روزنامه‏ها فقط چند كلمه بگويند و رد بشوند. همين، فقط گفته شود كه چه شد، بدون تشكر از مردم ما كه با مأمورين همكارى داشتند و بدون تشكر از تمام دست اندركاران. امروز پاسداران عزيز ما براى كشف خانه‏هاى تيمى آن همه كشته مى‏دهند تا خانه‏اى كشف شود و محل فسادى از بين برود، من از آن‏ها تشكر مى‏كنم.(16)

آموزش راه و روش زندگى شرافتمندانه و آزاد منشانه

رسانه‏هاى گروهى به ويژه صدا و سيما، اين مراكز آموزش و پرورش عمومى مى‏توانند خدمت‏هاى گرانمايه‏اى را به فرهنگ اسلام و ايران نمايند. بنگاه‏هايى كه شب و روز ملت در سراسر كشور با آن‏ها تماس سمعى و بصرى دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهاى خود و چه صدا و سيما در برنامه‏ها و نمايشنامه‏ها و انعكاس هنرها و انتخاب فيلم‏ها و هنرهاى آموزنده بايد همت گمارند و بيشتر كار كنند و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربيت صحيح و تهذيب جامعه، وضعيت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگى شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمايشنامه‏ها به ملت بياموزند و از هنرهاى بدآموز و مبتذل جلوگيرى كنند.(17)

بسيج ملت‏ها براى اخراج ستمگران از صحنه

در اين دنياى مسموم كه نفس كشيدن در آن مرگ تدريجى است، تكليف ملت‏هاى در بند اين ابرقدرت‏ها و انگل‏هاى آنان چيست؟ بايد بنشينند و اين صحنه‏هاى جنايتكار را تماشا كنند و با سكوت مجال دهند كه دنيا در آتش بسوزد؟ آيا روحانيون، نويسندگان، گويندگان، روشن فكران ، متفكران از هر ملت و مذهب كه هستند، در اين زمان تكليفى انسانى، مذهبى، ملى و اخلاقى ندارند و بايد نقش تماشاگر را در كشورهاى خود ايفا كنند؟ و يا آن كه بايد اين سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود، ملت‏هاى مظلوم در بند را بسيج كنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمايند و حكومت را به دست مستضعفان بسپارند، چونان كه در ايران با همّت ملت بزرگوار شد.(18)

مقابله با گسترش سلاح‏هاى هسته‏اى

بايد براى آتيه دنيا، امروز توده‏هاى مردم، نويسندگان، گويندگان، فكر بكنند و مردم را آگاه بكنند به اين خطرى كه تمام بشريت را تهديد مى‏كند، آگاه كنند همه توده‏هاى دنيا را كه اين خطر بزرگ پيش است و اگر اين ابرقدرت‏ها در اين حالى كه هستند و مشغول تهيه سلاح‏هاى بزرگ اتمى و غير آن هستند، به همين حال باقى باشند، دنيا ممكن است كه به خرابى بكشد و عمده ضررش به ملت‏ها برسد.
بايد هر كس در هر جا هست، نويسنده‏هايى كه هستند، روشن‏فكرانى كه هستند و علمايى كه در همه قشرهاى دنيا هستند و دانشمندان، مردم را به اين خطر آگاه كنند تا بلكه خود مردم و توده‏هاى مردم در مقابل اين دو قدرت بايستند و اين سلاح‏ها را جلوگيرى كنند. و اين كه زمزمه اين هر وقت شده است و مى‏شود، مدت‏ها در اين حرف هست كه مى‏خواهيم تحديد اين سلاح‏هاى اتمى را بكنيم و مى‏خواهيم تفاهم كنيم به اين كه اين سلاح‏هاى اتمى با موشك‏هاى عظيمى را كه تازه درست شده است، جلوى اين را بگيريم؛ هر دوى اين‏ها شر است و آمريكا هم همين نظر را دارد كه شوروى را اغفال كند و آن سلاح‏ها را در غرب و در هر جايى كه دست دارد، اين سلاح‏ها را مهيا كند براى يك روزى كه با فشار يك دگمه، دنيا به آتش كشيده بشود.
امروز بايد مردم دنيا توجه به اين مشكل بزرگ دنيا بكنند و هر قشرى، نويسنده‏اى، مطبوعات، در سر تا سر دنيا دنبال اين مطلب باشند و مردم را بيدار كنند كه در مقابل اين كارهايى كه اين‏ها مى‏كنند، درست قيام كنند. البته كم و زياد الان هستند قشرهايى كه تظاهر مى‏كنند بر ضد اين سلاح‏ها، لكن بايد همه مردم قيام كنند تا بتوانند كارى انجام بدهند.(19)

صرفه‏جويى در وقت و بيت‏المال

مطبوعات بايد اين توجه را داشته باشند كه چيزهايى كه براى ملت مفيد نيست در روزنامه‏ها ننويسند، كاغذ صرف اين نكنند، وقت صرف اين نكنند. بايد راديو تلويزيون توجه به اين معنا داشته باشد كه اين از بيت‏المال مسلمين است، بايد وقتش صرف چيزهايى كه مربوط به مصالح مسلمين است، نشود؛ مسؤوليت دارد اين‏ها.(20)

نشريات مفيد و اصلاح اخلاق جامعه

نشريه، بسيار خوب است در صورتى كه محتواى آن محتواى آموزنده باشد و دست اندركاران آن متعهد باشند، اين نشريه رأس همه امور مى‏شود. انسان اگر انصاف داشته باشد، بايد به خاطر مردمى كه قلم‏ها را براى اين‏ها آزاد گذاشته‏اند، از قلم و قدمش استفاده كند و ديانت هم اقتضاى همين را مى‏كند. ما بايد نشرياتمان مفيد باشد و اخلاق جامعه را اصلاح كنيم.(21)

همه نويسندگان مكلفند به حفظ نظام

من به همه اشخاصى كه قلم در دستشان است، زبان گويا دارند مى‏خواهم سفارش كنم كه متوجه باشند كه قلم آن‏ها، زبان آن‏ها در حضور خداست، فردا مؤاخذه دارد، صحبت، سر دولت و رياست جمهور و اين‏ها نيست، صحبت سر نظام است، نظام اسلام است؛ آقاى خامنه‏اى سلمه‏اللّه‏ باشند رييس جمهور يا يك كس ديگر، آقاى موسوى نخست وزير باشند يا يك كس ديگرى، اين مطرح نيست، مطرح نظام جمهورى اسلامى است، ما مكلفيم به حفظ او، همه نويسنده‏ها مكلفند به حفظ نظام.(22)

رسالت خطير رسانه‏هاى گروهى در حفظ آرامش كشور

ما الان در ايران احتياج به آرامش داريم، اگر ما بخواهيم كه اين نهضت پيروز بشود، بايد ما آرامش اين مملكت را حفظ بكنيم، بايد همه قشرها متوجه باشند كه آرامش را حفظ كنند، نبايد به جان هم بريزند و هم را چيز بكنند، ارشاد بايد بكنند، تلويزيون بايد ارشاد بكند، راديو بايد ارشاد بكند، روزنامه‏ها بايد ارشاد بكنند، روزنامه‏ها نبايد يك چيزهايى را كه موجب تهييج مردم است و موجب انحراف مردم است در آن جا بنويسند، راديو نبايد اين كار را بكند، بايد ارشاد بكنند و در عين حال مردم را متوجه به اين بكنند كه ما دشمن داريم و دشمن دنبال اين است كه تشنج پيدا بشود، بايد از تشنج‏ها جلوگيرى كرد و بايد آن اشخاص منحرف را ارشاد كرد و اگر ارشاد نشدند، آن‏ها را منزوى كرد، بى‏اعتنايى كرد به آن‏ها. هر دفعه‏اى كه شما يك طورى بكنيد كه با شدت رفتار كنيد، آن‏ها مظلوميت به خودشان مى‏دهند و براى ما ضرر دارد. بايد هم مسايل را گفت و هم آرامش را حفظ كرد، هم مطالب را مردم بدانند (گويندگان بايد بگويند) و هم آرامش را بايد حفظ بكنند.(23)

رسالت تاريخى نويسندگان و شعرا

امروز تكليف همه شما آقايانى كه از خارج تشريف آورديد، شعراى شما، نويسندگان شما، گويندگان شما، اين است كه شعرا در اشعارشان قضاياى اين انقلاب را منعكس كنند، اگر توانستند در مجامع عمومى و اگر نتوانستند حتى در مجامع خصوصى هم محفوظ بماند براى نسل‏هاى آتيه‏اى كه فرزندانشان الان بعضى‏شان از كوچولوهايى كه در 22 بهمن متولد شده‏اند و آن‏هايى كه در طول تاريخ مى‏آيند.
بايد مردم جهان را، مستضعفان جهان را آگاه كنيد، آگاه كنيم به اين كه چه مصايبى بر اين‏ها وارد شده است و در تحت چه شرايطى زندگى مى‏كنند و آنان كه به آن‏ها حكومت مى‏كنند تحت چه شرايطى هستند و وضع زندگى مالى‏شان چطور است. و آن‏هايى كه از دولت‏هاى اسلامى هستند، ذخاير خودشان را به كجا خرج مى‏كنند و در جيب كى مى‏ريزند در عين حالى كه ملت‏هاى آن‏ها گرسنه هستند، ملت‏هاى آن‏ها فقير هستند و بسيارى از آن‏ها از گرسنگى تلف شدند و اين‏ها ذخاير خودشان را، ذخايرى كه مال خود اين ملت است و آن‏ها غاصب هستند، به جاى اين كه براى ملت خودشان ولو عشرى از اعشار آن را خرج مى‏كردند و اين‏ها به رشد مى‏رسيدند، تمامش را تسليم مى‏كنند به آن‏هايى كه دشمن اسلامند.
شعرا در طول تاريخ بايد بنويسند اين امور را و به شعر، مردم را بيدار كنند و نويسندگان اگر مى‏توانند در نطق‏ها و نوشته‏هاى خودشان، در مجامعى كه مى‏روند در شهرهاى خودشان، در كشورهاى خودشان مسايل ايران را ابلاغ كنند و اگر نمى‏توانند در كتب و رساله‏هاى خودشان ثبت كنند كه بعدها وقتى كه مردم در نسل‏هاى بعد مى‏آيند، ببينند كه دشمن‏هاى آن‏ها كى هست و دوستان آن‏ها كى و تكليف آن‏ها با دوستانشان و دشمنانشان چيست.
اگر ما در تبليغ قصور كنيم، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همه نحو نوشتن و گفتن قصور كنيم، ما مديون نسل‏هاى آينده هستيم كه ممكن بود با نوشته‏هاى شما، با نوشته‏هاى نويسندگان عزيز و با اشعار آن‏ها، بيدار بشوند و مطلع بشوند بر اين كه بر اين ملت‏ها در اين زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنج‏ها كرديم، بلكه آن‏ها درصدد علاج برآيند، و امروز نيز ما بايد درصدد علاج برآئيم.
همه شما و همه ملت‏هاى ضعيف دردها را مى‏شناسند، مى‏دانند كه از كجا صدمه مى‏بينند و كى به آن‏ها صدمه مى‏زند و چه رژيمى آن‏ها را تحت فشار قرار مى‏دهد و درمان را بايد بدانند كه تا جهان، مبتلا به اين جنايتكاران است و وابستگان به اين جنايتكاران، روى خوش نخواهد ديد.(24)

پى‏نوشت‏ها :

1 ـ 8/3/58 ـ بيانات امام در جمع كاركنان روزنامه كيهان، صحيفه نور، ج 7، ص 18.
2 ـ 26/10/61 ـ بيانات امام در جمع گروهى از كاركنان صنايع دفاع و... صحيفه نور، ج 17، ص 152.
3 ـ 26/2/58 ـ بيانات امام در جمع كاركنان كيهان، صحيفه نور، ج 6، ص 191.
4 ـ 26/5/62 ـ بيانات امام در جمع اعضاى شوراى سرپرستى روزنامه اطلاعات و نماينده امام در اين روزنامه، صحيفه نور، ج 18، ص 65.
5 ـ 9/12/62 ـ بيانات امام در جمع مديران و كاركنان سازمان صدا و سيماى سراسر كشور، صحيفه نور، ج 18، ص 243.
6 ـ 14/4/1358 ـ در جمع كاركنان مجله خواندنى‏ها، صحيفه نور، ج 8، ص 24.
7 ـ 5/6/59 ـ بيانات امام در جمع كارگران، نويسندگان و كارمندان مؤسسه اطلاعات، صحيفه نور، ج 13، ص 41.
8 ـ 14/4/58 ـ بيانات امام در جمع مسئولين و كاركنان مجله خواندنى‏ها، صحيفه نور، ج 8، ص 24 ـ 25.
9 ـ 4/4/60 ـ بيانات امام در ديدار با حجت‏الاسلام كروبى سرپرست سابق بنياد شهيد و خانواده شهيد مازندارانى، صحيفه نور، ج 15، ص 37 ـ 38.
10 ـ 10/4/64 ـ بيانات امام در جمع مسؤولان روزنامه‏هاى كيهان، اطلاعات و جمهورى اسلامى، صحيفه نور، ج19، ص215.
11 ـ 10/4/64 ـ بيانات امام در جمع مسؤولان روزنامه‏هاى كيهان، اطلاعات، جمهورى اسلامى، صحيفه‏نور،ج19،ص216.
12 ـ 13/8/58- بيانات امام در جمع دانش‏آموزان و دانشجويان، صحيفه نور، ج 10، ص 128.
13 ـ 29/7/58 ـ بيانات امام در جمع شوراى پنج نفرى صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران، صحيفه نور، ج 10، ص 13.
14 ـ 5/6/59 ـ بيانات امام در جمع كارگران، نويسندگان و كارمندان مؤسسه اطلاعات، صحيفه نور، ج 13، ص 41.
15 ـ 15/10/59 ـ بيانات امام در جمع اعضاى هيأت تحريريه مجلس سروش، صحيفه نور، ج 13، ص 251.
16 ـ 1/10/1361 ـ در ديدار با وزير كشور و معاونين و استانداران، صحيفه نور، ج 17، ص 117.
17 ـ 22/1/63 ـ پيام به مناسبت سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى، صحيفه نور، ج 19، ص 109.
18 ـ 28/3/62 ـ پيام به مناسبت شهادت شش تن از اعضاى خانواده آيت‏اللّه‏ العظمى حكيم، صحيفه نور، ج 18، ص 23.
19 ـ 13/8/1361 ـ در جمع اعضاى شوراهاى اسلامى روستاهاى سراسر كشور و ... صحيفه نور، ج 17، ص70ـ71.
20 ـ 13/6/64 ـ در جمع رييس جمهور و ساير مقامات مملكتى و... به مناسبت عيد غدير خم، صحيفه نور، ج 19، ص 224.
21 ـ 11/3/13360 ـ در جمع كاركنان نشريه عروة‏الوثقى، صحيفه نور، ج 14، ص 249.
22 ـ 8/6/65 ـ در ديدار رييس جمهور، نخست وزير و هيأت دولت به مناسبت هفته دولت، صحيفه نور، ج 20، ص 37.
23 ـ 7/4/1359 ـ پيام به مناسبت نيمه شعبان خطاب به ملت ايران، صحيفه نور، ج 12، ص 209 ـ 210.
24 ـ 21/11/61 ـ بيانات امام در جمع مهمانان خارجى شركت كننده در مراسم بزرگداشت دهه فجر، صحيفه نور، ج 17، ص192.

منبع: http://www.hawzah.net




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط