نویسنده: مجتبی یزدانی
ورزش همگانی علاوه بر تأثیر ابتدایی و مستقیمی که بر سلامتی و نشاط عمومی دارد، تأثیرات بلندمدتتر و غیرمستقیم دیگری هم دارد که اهمیت بسط و گسترش آن را دو چندان میکند. کاهش آسیبهای اجتماعی، افزایش رفاه اجتماعی و توسعهی انسانی، به دلیل کارکردهای بهداشتی و سلامتی ورزش همگانی در کنار تأثیرات اقتصادی که با کارآفرینی و ورود بخش خصوصی به این ورزش همراه است، توسعهی این ورزش را به عنوان تقویت کنندهی ورزشهای قهرمانی به یکی از اهداف مدیران شهری تبدیل کرده است. در این فصل نگاهی به بررسی کارکردهای مختلف ورزش همگانی در حوزههای مختلف داریم.
فعالیتهای بدنی و ورزشی از عوامل مؤثر در پیشگیری از ابتلا به انواع بیماریهای مختلف به شمار میآید. شرکت در فعالیتهای بدنی، استفاده از داروها اعم از مفید یا مضر را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد و به افزایش سلامتی مردم کمک میکند. با توجه به تعریفهای کیفیت زندگی به انتظارها، احساسات، اعتقادات و پندارهای فرد بستگی دارد؛ از این رو ارزیابی شخص از سلامت یا خوب بودنش عامل کلیدی در مطالعههای کیفیت زندگی است. گروهی از پژوهشگران در پژوهشی که مربوط به دانشآموختگان دانشگاه هاروارد و میزان فعالیت بدنی آنها در اوقات فراغت بود، نتیجه گرفتند وضعیت سلامت 16936 نفر دانشآموخته در سنین مختلف (35 تا 74 سالگی) یکسان نبوده است. تقریباً 33 درصد نمونهها، که در اوقات فراغت خود بیشتر فعال بودند، در هفته 20 مایل میدویدند و در حدود 2000 کیلو کالری انرژی مصرف میکردند، کمتر در معرض ناراحتیها و بیماریها بودهاند. از طرف دیگر افرادی که کمتر به فعالیت بدنی مشغول بودند؛ 64 درصد بیشتر در معرض خطر قرار داشتهاند. (اندام، 1392) با توجه به تأثیر مثبت ورزش در سلامت جسمی که در تحقیقات متعدد ثابت شده است، پژوهشگران دربارهی تأثیرات مثبت ورزش در کاهش بیماریهای روانی نیز به نتایج چشمگیری دست یافتهاند. در پژوهشی که روی 492 نفر از دانشجویان انجام گرفت، نتایج نشان داد در کل افرادی که اصلاً ورزش نمیکنند 40،6 درصد افزوده هستند و افرادی که در هفته شش ساعت یا بیشتر ورزش میکنند، 12 درصد افسرده هستند (اتقیاء، 1387).
کالمن (3) معتقد است در سنجش کیفیت زندگی باید به تفاوت و شکاف موجود بین انتظارها فرد و تجربهی او در یک دورهی خاص توجه کرد (کالمن، 1984: 10).
سلاتولسکی (4) در 1990 کیفیت زندگی را به صورت ارزیابی بیماران از سطح عملکردشان و رضایتمندی آنها از این موضوع در مقایسه با آنچه به عنوان ایدهآل مد نظر داشتهاند تعریف میکند (حریرچی، 1388).
شالوک (1994) کیفیت زندگی را چنین تعریف میکند: درکی که فرد از زندگی خانوادگی و اجتماعی، شغل و میزان سلامتی خود به دست میآورد. شالوک کیفیت زندگی را ذهنی و ناشی از درک فرد از وضعیت عینی زندگیاش و درک رضایت دیگران میداند (حریرچی، 1388).
ویور (5) (2001)، کیفیت زندگی را برداشت هر شخص از وضعیت سلامت خود و میزان رضایت از این وضع میداند (کینگ، 2006).
برخی از محققان کیفیت زندگی را با رویکرد عینی تعریف کردهاند و موارد آشکار و مرتبط با معیارهای زندگی از جمله سلامت جسمانی، شرایط شخصی (ثروت، شرایط زندگی و ...)، ارتباطات اجتماعی، اقدامات شغلی یا دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی را با کیفیت زندگی معادل دانستهاند. در مقابل این رویکرد، رویکرد ذهنی وجود دارد که کیفیت زندگی را مترادف با شادی یا رضایت فرد در نظر میگیرد و بر عوامل شناختی در ارزیابی کیفیت زندگی تأکید دارد (لئو، 2006) بین دو رویکرد عینی و ذهنی، رویکرد جدیدی به نام رویکرد کلنگر وجود دارد که نظریهپردازان آن معتقد هستند کیفیت زندگی همانند خود زندگی، مفهومی پیچیده و چند بعدی است و در بررسی آن هر دو مؤلفهی عینی و ذهنی را در نظر میگیرد (پایخ، 2008).
در جمعبندی کلی تعریف کیفیت زندگی، پژوهشگران بر 3 ویژگی زیر در این زمینه اتفاق نظر دارند: چند بعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن کیفیت زندگی.
ورزش یکی از راههایی است که افراد میتوانند به کمک آن بر فشارهای جسمی، روحی، روانی و اجتماعی ناشی از زندگی در دنیای متلاطم و پرتنش امروزی فائق آیند. تحقیقات نشان دادهاند، اشخاصی که به طور منظم به ورزش میپردازند، کمتر از دیگران دچار ناراحتیهای قلبی و عروقی میشوند، فشارهای عصبی کمتری را تحمل میکنند و از اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند. این افراد همچنین به زندگی خوشبینترند و کمتر دچار افسردگی میشوند (میرغفوری، 1388).
در حقیقت امروزه انگیزهی مردم دنیا از شرکت در فعالیتهای ورزشی، رسیدن به درجات بالا و دستیابی به شعار المپیک (سریعتر، بالاتر و قویتر) نیست، بلکه کسب سلامت، تندرستی، نشاط، روابط اجتماعی و دوری از بیماریها، علل مهم شرکت در ورزش است (مظفری، 1384). بنابراین هرچه افراد بیشتر از فضاهای عمومی طبیعی و تفریحی استفاده کنند و اوقات فراغتشان از جنبههای گوناگون پربارتر باشد، هم روابط و تعاملات بیشتری خواهند داشت و هم از نظر جسمانی و روانی سالمتر خواهند بود، که این در نهایت میتواند بر کیفیت زندگی آنها مؤثر باشد (لطیفی، 1390: 94).
ورزش و فعالیت بدنی برای جوانان روش زندگی مثبت را فراهم میکند، باعث خودسازی آنان میشود و از بروز ناهنجاریهای اجتماعی چون مصرف الکل، مواد مخدر و دخانیات، پرخاشگری و خشونت جلوگیری میکند. فعالیت ورزشی به فرد میآموزد درست و سالم زندگی کند و کار گروهی را در فرد تقویت میکند. (همتینژاد و رمضانینژاد، 1387).
ورزش باعث افزایش سازگاری اجتماعی و میزان اعتماد به نفس فرد میشود و این موضوع نشانگر میزان اهمیت ورزش و فعالیت بدنی در سلامت روانی و سازگاری اجتماعی است.
«الیوت» (6) به فواید شرکت در برنامههای ورزشی اشاره میکند. وی ادعا میکند ورزش فایدههای زیرا را به دنبال دارد:
* تجربه کردن نشاط، لذت و هیجان و کار فردی
* ایجاد فرصت برای دوستی و توسعهی مهارتهای اجتماعی، سازماندهی و رهبری
* احساس موفقیت در ورزش، یادگیری مثبت و تأثیر بر یادگیری جنبههای دیگر زندگی
* توسعهی مهارتهای فردی و رفتارهای منجر به اعتماد به نفس و خود ارزشی
* توسعهی مهارتهای حرکتی مختلف در الگوهای حرکتی
* کسب مهارتهایی مانند قضاوت و داوری (امتیازدهی) دربارهی کارهای دیگران.
* فهم و درک چگونگی ادارهی نیازهای رقابتی و همکاری داوطلبانهی ورزشها
* یادگیری تحمل تفاوتها در توانایی خود و دیگران. (کریمی، 1364)
پرداختن به موضوع ورزش و سرمایهگذاری در آن از دیدگاهی استراتژیک و آیندهنگر ضرورت و اهمیت هزینه در ورزش همگانی را آشکار میسازد. در بلندمدت هزینه کردن در ورزش همگانی را میتوان نه یک هزینهی صرف بلکه بلکه منبع درآمد عمده، به ویژه از طریق صرفهجوییهای اقتصادی ناشی از رواج تحرک و نشاط در جامعه، به حساب آورد. (7)
یزدانی، مجتبی؛ (1395)، ورزش و مدیریت جهادی، تهران: تیسا، چاپ اول
ورزش همگانی علاوه بر تأثیر ابتدایی و مستقیمی که بر سلامتی و نشاط عمومی دارد، تأثیرات بلندمدتتر و غیرمستقیم دیگری هم دارد که اهمیت بسط و گسترش آن را دو چندان میکند. کاهش آسیبهای اجتماعی، افزایش رفاه اجتماعی و توسعهی انسانی، به دلیل کارکردهای بهداشتی و سلامتی ورزش همگانی در کنار تأثیرات اقتصادی که با کارآفرینی و ورود بخش خصوصی به این ورزش همراه است، توسعهی این ورزش را به عنوان تقویت کنندهی ورزشهای قهرمانی به یکی از اهداف مدیران شهری تبدیل کرده است. در این فصل نگاهی به بررسی کارکردهای مختلف ورزش همگانی در حوزههای مختلف داریم.
بیشتر بخوانید: 3 ورزش همگانی 4 ورزش همگانیتر
کارکردهای بهداشتی و سلامتی عمومی
ورزش همگانی به عنوان یک ابزار کمهزینه و مفرح در عین حال مؤثر که قابلیت اجرای آن برای عموم از حیث ویژگیهای فردی و اجتماعی موجود دارد، میتواند به عنوان بخشی از برنامهی زندگی روزانهی افراد، سهم بسزایی در ارتقای سطح سلامتی جسمانی، روانی و اجتماعی آنها داشته باشد. (اندام و مهدیزاده، 1392).فعالیتهای بدنی و ورزشی از عوامل مؤثر در پیشگیری از ابتلا به انواع بیماریهای مختلف به شمار میآید. شرکت در فعالیتهای بدنی، استفاده از داروها اعم از مفید یا مضر را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد و به افزایش سلامتی مردم کمک میکند. با توجه به تعریفهای کیفیت زندگی به انتظارها، احساسات، اعتقادات و پندارهای فرد بستگی دارد؛ از این رو ارزیابی شخص از سلامت یا خوب بودنش عامل کلیدی در مطالعههای کیفیت زندگی است. گروهی از پژوهشگران در پژوهشی که مربوط به دانشآموختگان دانشگاه هاروارد و میزان فعالیت بدنی آنها در اوقات فراغت بود، نتیجه گرفتند وضعیت سلامت 16936 نفر دانشآموخته در سنین مختلف (35 تا 74 سالگی) یکسان نبوده است. تقریباً 33 درصد نمونهها، که در اوقات فراغت خود بیشتر فعال بودند، در هفته 20 مایل میدویدند و در حدود 2000 کیلو کالری انرژی مصرف میکردند، کمتر در معرض ناراحتیها و بیماریها بودهاند. از طرف دیگر افرادی که کمتر به فعالیت بدنی مشغول بودند؛ 64 درصد بیشتر در معرض خطر قرار داشتهاند. (اندام، 1392) با توجه به تأثیر مثبت ورزش در سلامت جسمی که در تحقیقات متعدد ثابت شده است، پژوهشگران دربارهی تأثیرات مثبت ورزش در کاهش بیماریهای روانی نیز به نتایج چشمگیری دست یافتهاند. در پژوهشی که روی 492 نفر از دانشجویان انجام گرفت، نتایج نشان داد در کل افرادی که اصلاً ورزش نمیکنند 40،6 درصد افزوده هستند و افرادی که در هفته شش ساعت یا بیشتر ورزش میکنند، 12 درصد افسرده هستند (اتقیاء، 1387).
کارکرد ورزش همگانی در بهبود کیفیت زندگی (1) و رفاه اجتماعی (2)
قبل از اینکه به تأثیری که ورزش بر کیفیت زندگی میگذارد بپردازیم نگاهی به کیفیت زندگی انداخته و بعد از آن ارتباط کیفیت زندگی را با ورزش شرح میدهیم.کیفیت زندگی
کیفیت زندگی مفهومی است با ماهیت انتزاعی و ابعاد گوناگون و دست یافته به تعریفی جامع و کلی برای این واژهی بسیار دشوار و ناممکن، ولی بر اساس کاربردهای آن توسط مراجع و افراد مختلف میتوان از آن تعریفهای عملیاتی ارائه کرد. این واژه مفهومی چند بعدی و چند وجهی دارد. بنابراین بررسی آن نیازمند به اتخاذ تصمیم و رهیافتی میان رشتهای و فرارشتهای است. در حال حاضر بیش از یکصد تعریف از کیفیت زندگی در متون علمی وجود دارد؛ ولی به طور کلی به وسیلهی حیطههایی که در برگیرندهی کیفیت زندگی است تعبیر میشود، حیطههایی مانند: سلامت روحی، اعتماد به نفس، شادمانی، سلامتی جسمی و رضایتمندی از زندگی (کاشفی، 1384: 22).کالمن (3) معتقد است در سنجش کیفیت زندگی باید به تفاوت و شکاف موجود بین انتظارها فرد و تجربهی او در یک دورهی خاص توجه کرد (کالمن، 1984: 10).
سلاتولسکی (4) در 1990 کیفیت زندگی را به صورت ارزیابی بیماران از سطح عملکردشان و رضایتمندی آنها از این موضوع در مقایسه با آنچه به عنوان ایدهآل مد نظر داشتهاند تعریف میکند (حریرچی، 1388).
شالوک (1994) کیفیت زندگی را چنین تعریف میکند: درکی که فرد از زندگی خانوادگی و اجتماعی، شغل و میزان سلامتی خود به دست میآورد. شالوک کیفیت زندگی را ذهنی و ناشی از درک فرد از وضعیت عینی زندگیاش و درک رضایت دیگران میداند (حریرچی، 1388).
ویور (5) (2001)، کیفیت زندگی را برداشت هر شخص از وضعیت سلامت خود و میزان رضایت از این وضع میداند (کینگ، 2006).
برخی از محققان کیفیت زندگی را با رویکرد عینی تعریف کردهاند و موارد آشکار و مرتبط با معیارهای زندگی از جمله سلامت جسمانی، شرایط شخصی (ثروت، شرایط زندگی و ...)، ارتباطات اجتماعی، اقدامات شغلی یا دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی را با کیفیت زندگی معادل دانستهاند. در مقابل این رویکرد، رویکرد ذهنی وجود دارد که کیفیت زندگی را مترادف با شادی یا رضایت فرد در نظر میگیرد و بر عوامل شناختی در ارزیابی کیفیت زندگی تأکید دارد (لئو، 2006) بین دو رویکرد عینی و ذهنی، رویکرد جدیدی به نام رویکرد کلنگر وجود دارد که نظریهپردازان آن معتقد هستند کیفیت زندگی همانند خود زندگی، مفهومی پیچیده و چند بعدی است و در بررسی آن هر دو مؤلفهی عینی و ذهنی را در نظر میگیرد (پایخ، 2008).
در جمعبندی کلی تعریف کیفیت زندگی، پژوهشگران بر 3 ویژگی زیر در این زمینه اتفاق نظر دارند: چند بعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن کیفیت زندگی.
1. چند بعدی بودن:
سه بعد اساسی کیفیت زندگی مربوط به سلامت شامل ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی است که هر یک از آنها به زیرمجموعههای دیگری تقسیم میشوند، به این شرح:1-1. بعد جسمی:
به دریافت فرد از تواناییهایش در انجام فعالیتها و وظایف روزانه که نیاز به صرف انرژی دارد اشاره میکند و میتواند دربردارندهی مقیاسهایی مانند تحرک، توان و انرژی، درد و ناراحتی، خواب و استراحت و ظرفیت توان کاری باشد.1-2. بعد روانی:
جنبههای روحی و احساس سلامت را مانند افسردگی، ترس، عصبانیت، خوشحالی و آرامش در بر میگیرد بعضی از زیر ردههای این بعد عبارتاند از: تصویر از خود، احساس مثبت، احساس منفی، اعتقادات مذهبی، فکر کردن و یادگیری، حافظه و تمرکز حواس.1-3. بعد اجتماعی:
به توانایی فرد در برقرار کردن ارتباط با اعضای خانواده، همسایگان، همکاران و سایر گروههای اجتماعی، وضعیت شغلی، شرایط اقتصادی کلی مربوط میشود.2. ذهنی بودن:
با توجه به تعریفهای کیفیت زندگی به انتظارها، احساسات، اعتقادات و پندارهای فرد بستگی دارد؛ از این رو ارزیابی شخص از سلامت یا خوب بودنش عامل کلیدی در مطالعههای کیفیت زندگی است. ارزیابی عینی در این مطالعهها از جایگاه مهمی برخوردار است، اما قضاوت خود فرد دربارهی اثر بیماری و درمان و شرایط سلامتیاش بر کیفیت زندگی اهمیت بیشتری دارد. برای مثال گروهی از مردم با وجود آن که از یک یا چند بیماری مزمن رنج میبرند خودشان را سالم میدانند. در صورتی که گروهی دیگر وجود آن که هیچ نشان عینی از بیماری ندارند، خود را بیمار میپندارند. به طور کلی میتوان گفت عامل اصلی تعیین کنندهی کیفیت زندگی عبارت است از تفاوت درک شده بین آنچه هست و آنچه که (از دیدگاه فرد) باید باشد.3. پویا بودن:
با توجه به این تعریف که کیفیت زندگی ساختاری وابسته به زمان است که متأثر از تجربهی شخصی و درک او از زندگی است و با تغییر زمان تغییر میکند درمییابیم که پویایی کیفیت زندگی از این روست که با تغییر زمان تغییر میکند و به تغییرات فرد و محیط او بستگی دارد و این مشخصه در یک مطالعهی طولی به خوبی دیده میشود (رخشندهور، 1381).تاریخچهی مفهوم کیفیت زندگی
تاریخچهی پیدایش مفهوم کیفیت زندگی به دوران ارسطو در 385 سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد. در آن زمان شادی یا شادمانه زیستن معادل با آنچه که امروز کیفیت زندگی نام دارد؛ تلقی میشد. ولی، اصطلاح «کیفیت زندگی» تا قرن بیستم استفاده نشده بود (نجات، 1387: 57). محققان رشتههای مختلف کیفیت زندگی را از دههی 1930 مطالعه کردهاند (ویش، 1986). ورزش باعث افزایش سازگاری اجتماعی و میزان اعتماد به نفس فرد میشود و این موضوع نشانگر میزان اهمیت ورزش و فعالیت بدنی در سلامت روانی و سازگاری اجتماعی است. علاوه بر محققان، سازمانهای بینالمللی مانند برنامهی توسعهی ملل متحد (1994)، اقدامات خود را برای کیفیت زندگی توسعه دادهاند (میگون، 1990). به طور کلی مطالعههای اولیه دربارهی کیفیت زندگی در شهرها و کشورهای توسعه یافته، در حال توسعه و در حال صنعتی شدن جدید، از دههی 1970 به بعد مورد توجه جدی قرار گرفته است. در ایران نیز در چند سال اخیر توجه و تحقیق در زمینهی کیفیت زندگی روند رو به رشدی گرفته است (سرایی، 1392).بیشتر بخوانید: 7 دلیل برای ورزش بیشتر
ورزش و کیفیت زندگی
در عصر حاضر، ورزش به عنوان ابزاری چند بعدی در حوزههای مختلف تأثیرات گستردهای به جا میگذارد. امروزه ورزش در سلامت افراد، گذراندن اوقات فراغت سالم و بانشاط و لذتبخش، آموزش و پرورش، به ویژه در نسل نوجوان، ایجاد روابط اجتماعی سالم در جامعه، پیشگیری از ابتلا به بیماریها، پیشگیری از بسیاری از مفاسد اجتماعی و انحرافات اخلاقی نقش خود را متجلی ساخته است.ورزش یکی از راههایی است که افراد میتوانند به کمک آن بر فشارهای جسمی، روحی، روانی و اجتماعی ناشی از زندگی در دنیای متلاطم و پرتنش امروزی فائق آیند. تحقیقات نشان دادهاند، اشخاصی که به طور منظم به ورزش میپردازند، کمتر از دیگران دچار ناراحتیهای قلبی و عروقی میشوند، فشارهای عصبی کمتری را تحمل میکنند و از اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند. این افراد همچنین به زندگی خوشبینترند و کمتر دچار افسردگی میشوند (میرغفوری، 1388).
در حقیقت امروزه انگیزهی مردم دنیا از شرکت در فعالیتهای ورزشی، رسیدن به درجات بالا و دستیابی به شعار المپیک (سریعتر، بالاتر و قویتر) نیست، بلکه کسب سلامت، تندرستی، نشاط، روابط اجتماعی و دوری از بیماریها، علل مهم شرکت در ورزش است (مظفری، 1384). بنابراین هرچه افراد بیشتر از فضاهای عمومی طبیعی و تفریحی استفاده کنند و اوقات فراغتشان از جنبههای گوناگون پربارتر باشد، هم روابط و تعاملات بیشتری خواهند داشت و هم از نظر جسمانی و روانی سالمتر خواهند بود، که این در نهایت میتواند بر کیفیت زندگی آنها مؤثر باشد (لطیفی، 1390: 94).
کارکردهای اجتماعی و پیشگیری از جرم
یکی از مهمترین کارکردهای اجتماعی ورزش همگانی، انسجام اجتماعی و تعامل مثبت و سازنده بین مشارکتکنندگان است. مشارکت در ورزشهای همگانی گروههای اجتماعی گوناگون را به هم نزدیک میکند و از این طریق همبستگی اجتماعی را تقویت کرده و باعث یکپارچگی و همگرایی اقلیتهای اجتماعی در جامعه میشود.ورزش و فعالیت بدنی برای جوانان روش زندگی مثبت را فراهم میکند، باعث خودسازی آنان میشود و از بروز ناهنجاریهای اجتماعی چون مصرف الکل، مواد مخدر و دخانیات، پرخاشگری و خشونت جلوگیری میکند. فعالیت ورزشی به فرد میآموزد درست و سالم زندگی کند و کار گروهی را در فرد تقویت میکند. (همتینژاد و رمضانینژاد، 1387).
ورزش باعث افزایش سازگاری اجتماعی و میزان اعتماد به نفس فرد میشود و این موضوع نشانگر میزان اهمیت ورزش و فعالیت بدنی در سلامت روانی و سازگاری اجتماعی است.
«الیوت» (6) به فواید شرکت در برنامههای ورزشی اشاره میکند. وی ادعا میکند ورزش فایدههای زیرا را به دنبال دارد:
* تجربه کردن نشاط، لذت و هیجان و کار فردی
* ایجاد فرصت برای دوستی و توسعهی مهارتهای اجتماعی، سازماندهی و رهبری
* احساس موفقیت در ورزش، یادگیری مثبت و تأثیر بر یادگیری جنبههای دیگر زندگی
* توسعهی مهارتهای فردی و رفتارهای منجر به اعتماد به نفس و خود ارزشی
* توسعهی مهارتهای حرکتی مختلف در الگوهای حرکتی
* کسب مهارتهایی مانند قضاوت و داوری (امتیازدهی) دربارهی کارهای دیگران.
* فهم و درک چگونگی ادارهی نیازهای رقابتی و همکاری داوطلبانهی ورزشها
* یادگیری تحمل تفاوتها در توانایی خود و دیگران. (کریمی، 1364)
کارکردهای اقتصادی
تا چند دهه پیش، سیاستگذاری ورزشی در بسیاری از کشورها بر ورزش قهرمانی و حرفهای متمرکز بوده و این روند هنوز هم در برخی از کشورها و از جمله ایران ادامه دارد؛ این امر در بودجهریزیهای ورزشی نیز دیده میشود. توجیه مالی سرمایهگذاری در ورزش قهرمانی این بوده که هزینه کردن در این بخش در کوتاه مدت و میان مدت میتواند درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم مالی ایجاد کرده و به ارتقای بینالمللی کشور کمک کرده و باعث غرور و افتخار ملی شود؛ به همین دلیل دولتمردان با این توجیه اقتصادی سیاسی سرمایهگذاری در زمینهی ورزش همگانی و عمومی را صرف هزینه دانسته و شاید به همین دلیل کمتر به ورزش همگانی توجه میکردند؛ غافل از اینکه ورزش قهرمانی و حرفهای بدون رواج فرهنگ تحرک و نشاط در جامعه موفقیت چندانی نخواهد داشت و زمانی میتوان به عملکرد ورزش قهرمانی و حرفهای امیدوار بود که «جامعهی ورزشکار» ایجاد شود نه «گروهی ورزشکار». (اندام، 1392)پرداختن به موضوع ورزش و سرمایهگذاری در آن از دیدگاهی استراتژیک و آیندهنگر ضرورت و اهمیت هزینه در ورزش همگانی را آشکار میسازد. در بلندمدت هزینه کردن در ورزش همگانی را میتوان نه یک هزینهی صرف بلکه بلکه منبع درآمد عمده، به ویژه از طریق صرفهجوییهای اقتصادی ناشی از رواج تحرک و نشاط در جامعه، به حساب آورد. (7)
نمایش پی نوشت ها:
1. Quality of Life.
2. Social Welfare.
3. Calman.
4. Cella Tulsky.
5. Viwer.
6. Eliot.
7. مرکز اطلاعات ورزشی چین (2003).
یزدانی، مجتبی؛ (1395)، ورزش و مدیریت جهادی، تهران: تیسا، چاپ اول