نگاهی به کارنامه‌ی علمی ‌ابن‌سینا

‌ابن‌سینا که ایرانیان به او لقب شیخ الرئیس (استاد بزرگ و یا رئیس‌استادان) داده‌اند، از بزرگ‌ترین دانشمندان اسلامی است و بیش از دیگر مسلمانان بر غرب تأثیر گذاشته است.
جمعه، 24 فروردين 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به کارنامه‌ی علمی ‌ابن‌سینا
 نگاهی به کارنامه‌ی علمی ‌ابن‌سینا

نویسنده: شیخ حسین رضایی
‌ابن‌سینا که ایرانیان به او لقب شیخ الرئیس (استاد بزرگ و یا رئیس‌استادان) داده‌اند، از بزرگ‌ترین دانشمندان اسلامی است و بیش از دیگر مسلمانان بر غرب تأثیر گذاشته است.
شهرت ‌ابن‌سینا بیش از همه مربوط به پزشکی است. او در شانزده سالگی به پزشکی روی آورد و آن را بسیار آسان یافت و دو سال از این ماجرا نگذشته بود که امیرسامانی را مداوا کرد. ‌ابن‌سینا نیز هم چون بسیاری از حکیمان دیگر، پزشکی را برای امرار معاش و کسب درآمد برگزیده بود؛ زیرا پول گرفتن در برابر آموزش فلسفه را نادرست می‌دانست. از میان آثار فراوان ‌ابن‌سینا در پزشکی،‌ از همه مهم‌تر کتاب قانون است که خلاصه‌ی تمام پزشکی اسلامی را در بر دارد. قانون،‌ سال‌ها در غرب کتاب درسی بود و امروزه هنوز بسیاری از پزشکان مشرقی از آن استفاده می‌کنند. پاداش ‌ابن‌سینا در مداوای امیر سامانی، راه یافتن او به کتابخانه‌ی سلطنتی بود. امّا این کتابخانه بعدها طعمه‌ی آتش شد و بدخواهان ‌ابن‌سینا شایع کردند که وی آن را به عمد سوزانده تا آن چه فرا گرفته، ‌تنها نزد خودش بماند و هیچ کس به آن دسترسی نداشته باشد.
از میان آثار فراوان ‌ابن‌سینا در پزشکی،‌ از همه مهم‌تر کتاب قانون است که خلاصه‌ی تمام پزشکی اسلامی را در بر دارد. قانون،‌ سال‌ها در غرب کتاب درسی بود و امروزه هنوز بسیاری از پزشکان مشرقی از آن استفاده می‌کنند. این کتاب پر حجم که پیش از میلیون کلمه دارد، شامل پنج بخش است: 1)اصول کلّی پزشکی 2)داروهای مفرد 3) بیماری اعضای درونی و بیرونی بدن 4) بیماری‌هایی که در سراسر بدن منتشر می‌شوند و ارتباطی به یک عضو خاص ندارند (مانند تب) 5) داروهای مرکب. علاوه بر پزشکی،‌ ‌ابن‌سینا رساله‌هایی هم در دیگر دانش‌های مرتبط با پزشکی،‌مانند کالبدشناسی،‌ داروشناسی،‌ درمان بیماران در حمام‌های عمومی،‌ بهداشت عمومی و .. نگاشته است. از او رساله‌ای فارسی هم در مورد نبض به جا مانده است. پس از ‌ابن‌سینا، قانون مرجع اصلی پزشکان مسلمان شد و آنان کمتر در درستی مطالب آن شک کردند و شاید به همین دلیل،‌ پیشرفت پزشکی پس از ‌ابن‌سینا بسیار کُند شد و طراوت اولیّه‌ی خود را که در کار کسانی مانند رازی وجود داشت، ‌از دست داد. پزشکان پیش از ‌ابن‌سینا،‌ مانند رازی،‌ هیچ مطالبی را تا از راه آزمایش و مشاهده اثبات نمی‌شد، نمی‌پذیرفتند و با این کار بسیاری از اشتباهات پزشکان یونان قدیم را اصلاح کردند. امّا پس از ‌ابن‌سینا استناد به گفته‌های او برای اثبات درستی حرف‌ها کافی بود. البتّه واضح است که گناه این کار نه به گردن ‌ابن‌سینا،‌ بلکه به گردن پزشکانی است که آزمایش را کنار گذاشتند و حرف‌های ‌ابن‌سینا را حجّت گرفتند.
‌ابن‌سینا دقّت و تیزبینی فراوانی در مشاهدات بالینی بیماران داشت و نخستین توصیف بعضی از بیماری‌ها و شناخت داروی آن‌ها متعلّق به اوست. مثلاً او نخستین کسی بود که به درستی بیماری «مننژیت»‌(تورم پرده‌ی مغز) را توصیف و روش گسترش بیماری‌های واگیر و مسری بودن بیماری سل را پیدا کرد.
او هم چنین در ترکیب مداوای جسم و روح و آن چه امروزه به نام پزشکی روان -تنی معروف است، استاد بود. علاوه بر قانون،‌کتاب الارجوزة فی‌الطّب نیز از آثار پزشکی ‌ابن‌سیناست. در این کتاب،‌ تمام اصول پزشکی به زبان شعر بیان شده تا به خاطر سپردن آن برای دانشجویان آسان باشد.

بیشتر بخوانید: آشنایی با ابن‌سینا


علاوه بر پزشکی،‌ ‌ابن‌سینا رساله‌هایی هم در دیگر دانش‌های مرتبط با پزشکی،‌مانند کالبدشناسی،‌ داروشناسی،‌ درمان بیماران در حمام‌های عمومی،‌ بهداشت عمومی و .. نگاشته است. از او رساله‌ای فارسی هم در مورد نبض به جا مانده است.
درباره‌ی نحوه‌ی طبابت ‌ابن‌سینا و مهارت او در شفای بیماران،‌ داستان‌های زیادی در ادبیات فارسی و عربی وجود دارد. این داستان‌ها گرچه همگی صحیح نیستند و گاه اغراق هم به آن‌ها راه یافته است،‌ امّا نشانه‌ای از مهارت ‌ابن‌سینا در کار پزشکی به شمار می‌آیند. در یکی از این داستان‌ها می‌خوانیم هنگامی که ‌ابن‌سینا از دست سلطان محمود غزنوی می‌گریخت و در گرگان در جامعه‌ی ناشناس زندگی می‌کرد،‌یکی از بستگان فرمانروای آن ناحیه بیمار شد و تمام پزشکان در معالجه‌اش درماندند با آن که ‌ابن‌سینا در آن ناحیه ناشناس بود، از او نیز خواستند نظرش را درباره‌ی بیمار بیان کند. ‌ابن‌سینا پس از معاینه‌ی بیمار جوان،‌ درخواست کرد تا کسی را که همه‌ی نواحی و روستاهای آن اطراف را می‌شناسد حاضر کنند. مرد که حاضر شد،‌ ‌ابن‌سینا از او خواست تا نام روستاهای آن اطراف را یک یک بشمارد. در همین حال، ‌او نبض بیمار را گرفت و در ضربان آن دقّت کرد. تا آن که مرد، نام محلّه‌ای را برد و ضربان نبض بیمار تندتر شد. سپس ‌ابن‌سینا درخواست کرد. مرد دیگری را بیاورند که نام تمام کوی‌های آن محلّه را بداند. مرد آمد و همان کار تکرار شد. او نام کوی‌ها را می‌گفت و ‌ابن‌سینا نبض بیمار را تحت نظر داشت. تا آن که با بردن نام کویی، نبض بیمار تندتر زد. ‌ابن‌سینا کار را ادامه داد و دستور داد تا نام ساکنان آن کوی را یکی یکی برای بیمار بگویند؛ تا آن که باز با بردن نام فرد خاصّی، ‌نبض بیمار سریع‌تر شد. آن‌گاه ‌ابن‌سینا گفت که این بیمار، عاشق فلان دختر در فلان کوی و فلان محلّه شده و علّت بیماری او دوری از محبوب است. او چنان در خیال محبوبش غرق شده است که بردن نام هر چیزی که ارتباطی با او دارد، ‌قلبش را به تپش در می‌آورد. اطرافیان نیز مداوای ‌ابن‌سینا را کامل کردند و عقد او با دختر، در ساعتی که ‌ابن‌سینا از روی حرکت ستارگان خوش یمن تشخیص داده بود،‌ سرگرفت.
منبع مقاله :
شیخ رضایی،‌ حسین،‌ (1390)،‌ داستان فکری ایرانی-4:‌ دوران طلایی ، تهران: نشر افق،‌ چاپ سوم
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط