نویسنده: جان نواس
مترجم: حسن رضایی
محل اولین پیروزی نظامی بزرگ اسلام که در ماه رمضان و در دومین سال پس از هجرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از مکه به مدینه اتفاق افتاد. بدر تنها یک بار به صراحت در قرآن ذکر شده است (آل عمران: 123)، اما دست کم در سی و دو آیهی دیگر اشارات و تلمیحاتی به آن وجود دارد. تقریباً تمام این ارجاعات قرآنی در سورهی انفال قرار دارند، که به تبعات مستقیم این پیروزی مسلمانان میپردازند و بیش از همه بر دستاوردهای معنوی این جنگ تأکید میکنند که شالودههای اسلام را تحکیم بخشید. مضمون اصلی تلمیحات قرآنی به پیروزی بدر حمایت بیچون و چرای خداوند از اسلام است. پیامبر برای رهایی و نجات دعا کرد و نشانههای آشکار لطف خداوند را دریافت کرد (انفال: 7و9) و همین باعث شد که مسلمانان با اعتقاد قلبی محکمتری بجنگند. خداوند با فرستادن هزار فرشته (انفال: 9و12) سپاه پیامبر را یاری کرد. بدر، که به بدر حُنین نیز مشهور است، در آن دوران آبادی کوچکی با چاههای آب بود که در شبه جزیرهی عربستان در نزدیکی ساحل دریای سرخ، در حدود صد و پنجاه کیلومتری جنوب غرب مدینه و بیش از سیصد کیلومتری شمال غرب مکه، قرار داشت. مواجههی میان مسلمانان مدینه و کفار مکه بر سر بازگشت کاروان مکیان رخ داد. ابوجهل، یکی از دشمنان دیرینهی پیامبر، سپاهیان مکه را که برای دفاع از کاروان فرستاده شده بود رهبری میکرد. در نزدیکی بدر، پیامبر همراه با سیصدو چند یار خود به مقابله با ابوجهل و سپاه تقریباً هزار نفری او شتافت. سپاه مسلمانان، به رغم تعداد اندک جنگاوران، بر سپاه مکیان، که از قرار معلوم سالهای سال بدون شکست مانده بود، فائق آمد. ابوجهل و تعدادی از دیگر سران مهم مکه جان خود را از دست دادند، تعداد زیادی اسیر شدند و محمولهی کاروان اسیر به دست مسلمانان افتاد.
مضمون اصلی تلمیحات قرآنی به پیروزی بدر حمایت بیچون و چرای خداوند از اسلام است. پیامبر برای رهایی و نجات دعا کرد و نشانههای آشکار لطف خداوند را دریافت کرد (انفال: 7و9) و همین باعث شد که مسلمانان با اعتقاد قلبی محکمتری بجنگند. خداوند با فرستادن هزار فرشته (انفال: 9و12) سپاه پیامبر را یاری کرد (انفال: 17). مداخلهی مستقیم خداوند نشانهی تأیید اسلام از سوی او بود و امت اسلام را از دیگران متمایز کرد. مخصوصاً یکی دانستن این جنگ با «روز معیار» (یوم الفرقان، انفال: 41) نشانهی تمایزی میان حق و باطل بود که در جنگ بدر فراهم آمده بود.
بدر انعکاس دهندهی درونمایههای دیگری نیز هست. خداوند بندگان خویش را آزمود (انفال: 17؛ احزاب: 11). انسان باید از خداوند بترسد و شکر او را به جای آورد، چرا که خداوند، به رغم تعداد اندک سپاه اسلام، به آنان پیروزی عطا کرد (آل عمران: 123). خداوند، هنگامی که پیش از جنگ باران فرو بارید (انفال: 11) و به این وسیله مسلمانان را یاری کرد، بصیرتی آشکار- یعنی تمایز میان حق و باطل- را فراهم آورد.
جنگ بدر پس از بروز اختلاف میان محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و قبایل یهودی مدینه و تغییر جهت قبله از بیت المقدس به مکه رخ داد. به لطف این پیروزی، پیامبر و یارانش به درستی راه خویش اطمینان بیشتری پیدا کردند. به علاوه، جنگ بدر دشمنی آنها با کافران مکه و ایجاد جامعهی مستقل مسلمانان را قطعیت بخشید. نسلهای بعدی به مسلمانانی که در این جنگ شرکت کرده بودند با دیدهی احترام مینگریستند.
منابع تحقیق :
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.
مترجم: حسن رضایی
محل اولین پیروزی نظامی بزرگ اسلام که در ماه رمضان و در دومین سال پس از هجرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از مکه به مدینه اتفاق افتاد. بدر تنها یک بار به صراحت در قرآن ذکر شده است (آل عمران: 123)، اما دست کم در سی و دو آیهی دیگر اشارات و تلمیحاتی به آن وجود دارد. تقریباً تمام این ارجاعات قرآنی در سورهی انفال قرار دارند، که به تبعات مستقیم این پیروزی مسلمانان میپردازند و بیش از همه بر دستاوردهای معنوی این جنگ تأکید میکنند که شالودههای اسلام را تحکیم بخشید. مضمون اصلی تلمیحات قرآنی به پیروزی بدر حمایت بیچون و چرای خداوند از اسلام است. پیامبر برای رهایی و نجات دعا کرد و نشانههای آشکار لطف خداوند را دریافت کرد (انفال: 7و9) و همین باعث شد که مسلمانان با اعتقاد قلبی محکمتری بجنگند. خداوند با فرستادن هزار فرشته (انفال: 9و12) سپاه پیامبر را یاری کرد. بدر، که به بدر حُنین نیز مشهور است، در آن دوران آبادی کوچکی با چاههای آب بود که در شبه جزیرهی عربستان در نزدیکی ساحل دریای سرخ، در حدود صد و پنجاه کیلومتری جنوب غرب مدینه و بیش از سیصد کیلومتری شمال غرب مکه، قرار داشت. مواجههی میان مسلمانان مدینه و کفار مکه بر سر بازگشت کاروان مکیان رخ داد. ابوجهل، یکی از دشمنان دیرینهی پیامبر، سپاهیان مکه را که برای دفاع از کاروان فرستاده شده بود رهبری میکرد. در نزدیکی بدر، پیامبر همراه با سیصدو چند یار خود به مقابله با ابوجهل و سپاه تقریباً هزار نفری او شتافت. سپاه مسلمانان، به رغم تعداد اندک جنگاوران، بر سپاه مکیان، که از قرار معلوم سالهای سال بدون شکست مانده بود، فائق آمد. ابوجهل و تعدادی از دیگر سران مهم مکه جان خود را از دست دادند، تعداد زیادی اسیر شدند و محمولهی کاروان اسیر به دست مسلمانان افتاد.
مضمون اصلی تلمیحات قرآنی به پیروزی بدر حمایت بیچون و چرای خداوند از اسلام است. پیامبر برای رهایی و نجات دعا کرد و نشانههای آشکار لطف خداوند را دریافت کرد (انفال: 7و9) و همین باعث شد که مسلمانان با اعتقاد قلبی محکمتری بجنگند. خداوند با فرستادن هزار فرشته (انفال: 9و12) سپاه پیامبر را یاری کرد (انفال: 17). مداخلهی مستقیم خداوند نشانهی تأیید اسلام از سوی او بود و امت اسلام را از دیگران متمایز کرد. مخصوصاً یکی دانستن این جنگ با «روز معیار» (یوم الفرقان، انفال: 41) نشانهی تمایزی میان حق و باطل بود که در جنگ بدر فراهم آمده بود.
بیشتر بخوانید: از جنگ بدر بیاموزیم
بدر انعکاس دهندهی درونمایههای دیگری نیز هست. خداوند بندگان خویش را آزمود (انفال: 17؛ احزاب: 11). انسان باید از خداوند بترسد و شکر او را به جای آورد، چرا که خداوند، به رغم تعداد اندک سپاه اسلام، به آنان پیروزی عطا کرد (آل عمران: 123). خداوند، هنگامی که پیش از جنگ باران فرو بارید (انفال: 11) و به این وسیله مسلمانان را یاری کرد، بصیرتی آشکار- یعنی تمایز میان حق و باطل- را فراهم آورد.
جنگ بدر پس از بروز اختلاف میان محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و قبایل یهودی مدینه و تغییر جهت قبله از بیت المقدس به مکه رخ داد. به لطف این پیروزی، پیامبر و یارانش به درستی راه خویش اطمینان بیشتری پیدا کردند. به علاوه، جنگ بدر دشمنی آنها با کافران مکه و ایجاد جامعهی مستقل مسلمانان را قطعیت بخشید. نسلهای بعدی به مسلمانانی که در این جنگ شرکت کرده بودند با دیدهی احترام مینگریستند.
منابع تحقیق :
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.