رنگین­ کمان بی­رنگ

یکی از مشکلات دنیای امروز که به نوعی هم سیاست‌مداران و هم بزرگان دینی و هم ذهن مردم جامعه را به خود مشغول کرده است موضوعی به نام هم‌جنس گرایی است.
دوشنبه، 4 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رنگین­ کمان بی­رنگ
تأملی دربارۀ همجنس‌گرایی
 
چکیده
یکی از مشکلات دنیای امروز که به نوعی هم سیاست‌مداران و هم بزرگان دینی و هم ذهن مردم جامعه را به خود مشغول کرده است موضوعی به نام هم‌جنس گرایی است. این موضوع در سال‌های اخیر و با تبلیغات رژیم صهیونیستی بسیار رواج یافته است. در این مقاله به علل هم‌جنس‌گرایی و دیدگاه‌های موجود و درمان آن پرداخته می‌شود.

تعداد کلمات 3208/ تخمین زمان مطالعه 16 دقیقه
رنگین­ کمان بی­رنگ
رامین بابازاده


مقدمه

«هم‌جنس‌گرایی» یکی از کهن‌ترین و با‌سابقه‌ترین انحرافات جنسی است و به رفتار و سازش جنسی بین دو هم‌جنس، چه به صورت عاطفی و چه به صورت برقراری روابط جنسی گفته می‌شود. هم‌جنس‌گرایی همراه با دو گرایش «دگرجنس‌گرایی» و «دوجنس‌گرایی»، سه گرایش اصلیِ جنسی را تشکیل می‌دهند. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد «دگرجنس‌گرا» و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به افراد هم‌جنس با خود تمایل دارند، «دوجنس‌گرا» می‌گویند. البته در سال‌های اخیر، برای توصیف سبک زندگی هم‌جنس‌گرایانه، از اصطلاح «هم‌جنس‌خواه» استفاده شده ‌است؛ زیرا باور بر این است که این اصطلاح نسبت به اصطلاح هم‌جنس‌گرا بار منفی کم‌تری دارد.
در حال حاضر، دو درصد از جمعیت مردان دنیا و و چهار درصد از جمعیت زنان دنیا را هم‌جنس‌گرایان تشکیل می‌دهند. اگرچه هم‌جنس‌گرایان در بسیار از کشورهای غربی به‌عنوان نهادی اجتماعی در جامعه شناخته شده‌اند و افکار و عقاید خود را با دیگران در میان می‌گذارند، اما در برابر اینان هنوز ۸۳ کشور دنیا که در میان ایشان ۲۶ کشور مسلمان هستند، این موضوع را غیر قابل قبول دانسته و آن ‌را محکوم می‌کنند. اولین بار هلند در سال 2001 میلادی و سپس آرژانتین، بلژیک، کانادا، دانمارک، فرانسه، ایسلند،، نیوزیلند، نروژ، پرتغال، آفریقای جنوبی، اسپانیا، سوئد و اروگوئه ازدواج هم‌جنس‌بازان را در سراسر کشور خود آزاد و قانونی ساخته‌اند و مردم برزیل و مکزیک نیز در بخش‌هایی از کشور خود.
رژیم صهیونیستی یکی از ترویج‌کنندگان هم‌جنس‌بازی در جهان است و اقدامات تبلیغیِ فراوانی مانند برگزاری رژه‌ی هم‌جنس‌بازان در کشورهای مختلف را سامان می‌دهد. «مایکل اورن»، سفیر رژیم صهیونیستی در کنفرانس سالانه‌ی هم‌جنس‌‌بازان در آمریکا می‌گوید: «هم‌جنس‌بازان در اسرائیل بخشی جدا‌نشدنی از جامعه هستند و چنین افرادی در بخش‌های مختلف جامعه، اعم از: ارتش، کنست، قوه‌ی قضائیه، پزشکان، مهندسان، مدرسان و فلاسفه دیده می‌شوند؛ اسرائیل، بهشت هم‌جنس‌‌بازان است.»
مردم ایالات متحده‌ی آمریکا نیز چند دهه است که با این مشکل روبه‌رو هستند. این مسئله ابتدا از معضلات اجتماعی محسوب می‌شد، اما اکنون وجاهت قانونی و اجتماعی دارد؛ تا جایی که هم‌اکنون هرگونه موضع‌گیری علیه هم‌جنس‌بازی و هم‌جنس‌بازان در غرب جرم است و فرد مخالف، توهین‌کننده محسوب شده و تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرد. باراک اوباما اولین رئیس‌جمهور آمریکاست که در 17 ژوئن 2009 میلادی طی یادداشتی، اعطای برخی مزایای فدرال را به هم‌جنس‌بازان تضمین کرد. اکنون سیزده ایالت در آمریکا ازدواج میان هم‌جنس‌ها را مجاز شمرد‌ه‌اند؛ بدین معنا که مزایا و تبعات موجود در قوانین ازدواج طبیعی را بر ازدواج هم‌جنس‌ها نیز حمل می‌کنند و مزایای دولتی نیز به آنان تعلق می‌گیرد. چهار ایالت نیز شامل کلورادو، ‌هاوایی، ایلینویز و نیوجرسی ‌اتحاد حقوقی میان هم‌جنس‌ها را (نه به معنای ازدواج) پذیرفته‌اند که امکاناتی مانند استفاده از بیمه‌ی همسر را برای‌شان فراهم می‌سازد.
خیابانی در مرکز شهر رُم، پایتخت ایتالیا، برای نخستین بار به هم‌جنس‌بازان اختصاص داده شد و به محل دیدار میان هم‌جنس‌بازان تبدیل شد. تبلیغات تکان‌دهنده‌‌‌ی وزارت جهانگردی رژیم اسرائیل مبنی بر جذب گردشگران هم‌جنس‌باز برای گذراندن تعطیلات به ‌این منطقه نیز از دیگر نمونه‌ها بود؛ تا جایی که تل‌آویو همانند بارسلون، برلین و سان‌فرانسیسکو به یکی از شهرهای استقبال از هم‌جنس‌بازان تبدیل شد؛ حتی در سال ۲۰۰۵ به یک زنِ هم‌جنس‌باز، اجازه‌ی بزرگ کردن کودک داده شد. دخترِ «ایهود اولمرت» نخست-وزیر وقت اسرائیل نیز هرگز هم‌جنس‌باز بودن خود را پنهان نکرده است.
هم‌جنس‌گرایان علاوه بر تأکید بر خواسته‌ها و نیازها، ادعاهایی مبنی بر قانونی و طبیعی جلوه دادن پیوندشان دارند. آن‌ها معتقدند به همان شکلی که افراد معمولی یک‌دیگر را دوست دارند، آن‌ها نیز به علت عشقی که به هم دارند، می‌توانند با یک‌دیگر ازدواج کنند.
دولت‌های آمریکا و انگلیس پرورشگاه‌ها را تحت فشار قرار داده‌اند تا به زوج‌های هم‌جنس‌باز فرزند اعطا کنند! در قدمی دیگر، درخواست مضحک و تمسخر‌آمیز از کلیسا برای انجام مراسم ازدواج هم‌جنس‌بازان بر اساس موازین مذهبی(!) همواره از سوی نظام غرب مطرح می‌شود که شدت تحقیر کلیسا و آیین‌های مذهبی آن از سوی سیاستمداران را به نمایش می‌گذارد.
جالب توجه است که هم‌چون کمک به فقرا و سیل‌زدگان و گرسنگان، هم‌جنس‌بازان نیز از سوی برنامه-ریزان اجتماعی غرب در ردیف افراد مستحق کمک قرار گرفته و انجام این کار از طریق وارد کردن سازمان‌های خصوصی شناخته‌شده برای مردم سراسر جهان به این موضوع، در حال حاضر، دو درصد از جمعیت مردان دنیا و و چهار درصد از جمعیت زنان دنیا را همجنس‌گرایان تشکیل می‌­دهند. اگرچه همجنس­‌گرایان در بسیار از کشورهای غربی به‌عنوان نهادی اجتماعی در جامعه شناخته شده­ اند و افکار و عقاید خود را با دیگران در میان می‌گذارند، اما در برابر اینان هنوز ۸۳ کشور دنیا که در میان ایشان ۲۶ کشور مسلمان هستند، این موضوع را غیر قابل قبول دانسته و آن ­را محکوم می‌کنند.به صورت ارزش جلوه داده می‌شود. از همین رو مدیرعامل آمازون، دو میلیون و 500 هزار دلار به کمپینی کمک کرده‌ که در راه دفاع از قانون ازدواج هم‌جنس‌‌بازهای ایالت واشنگتن آمریکا فعالیت می‌کند. «استیو پالمر»، مدیرعامل مایکروسافت و «بیل گیتس»، بنیان‌گذار مایکروسافت نیز هر کدام 100 هزار دلار به حمایت از قانونی شدن ازدواج هم‌جنس‌بازها اختصاص داده‌اند.
علاوه بر سایت‌های فراوان تبلیغ‌کننده‌ی هم‌جنس‌بازی، شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک نیز در تکاپو برای عادی نشان دادن زندگی جنسی دو هم‌جنس با همدیگر هستند. اخیراً فیس‌بوک آیکن ازدواج دو هم‌جنس را به امکاناتش اضافه کرده است و برخی از افراد دخیل در سطوح مدیریتی آن، خود هم‌جنس‌باز بوده و اقدام به ازدواج با هم‌جنس خود کرده‌اند. علاوه بر دنیای اینترنت در برخی از بازی‌های رایانه‌ای که قشر درگیر با آن را اکثراً نوجوانان تشکیل می‌دهند، امکان ازدواج هم‌جنسیان در بازی وجود دارد و کاربر بازی، آزادی ازدواج با هر کسی را دارد.
 
فضای آثار ادبی در یک دهه‌ی اخیر مملو از مضامین هم‌جنس‌‌بازانه بوده است. پیش‌تر نوشتن در مورد هم‌جنس‌بازی نوعی انحراف اخلاقی شناخته می‌شد؛ اما در طول سه دهه‌ی اخیر دستگاه فرهنگ‌سازی غرب تغییرات اساسی در نگاه جامعه به این پدیده ایجاد کرده است تا جایی که در انگلستان، آمریکا و کانادا با کمک سرمایه‌داران یهودی، جوایز ادبی بین‌المللی با موضوع هم‌جنس‌‌بازی تأسیس شده‌ است که می‌توان به جایزه‌ی ادبی «استون وال بوک» در انگلستان، جایزه‌ی ادبی «داین اوگیلوی» در کانادا و جایزه-ی ادبی «لامبادا» در آمریکا اشاره کرد.
هم‌چنین در عرصه‌ی فیلم نیز جشنواره‌ی فیلم‌هایی با موضوع هم‌جنس‌‌بازان هر‌ساله در لندن، توکیو و شهرهایی در آمریکا از جمله سیاتل، نیویورک، فیلادلفیا و برخی شهرهای اروپایی برگزار شده و به فیلم‌های برگزیده جایزه داده می‌شود. در آثار ‌هالیوود نیز هم‌جنس‌بازی عادی‌سازی شده و به آن مشروعیت داده می‌شود. «هاوارد برگمن»، مسئول تبلیغات‌ هالیوود که خود را «پیشکسوت هم‌جنس‌بازی» معرفی می‌کند، بارها از مضامین هم‌جنس‌بازی در آثار‌ هالیوود دفاع کرده است.
امروزه، هم‌جنس‌گرایان در جهان دارای پرچمی رسمی با رنگ‌های «رنگین‌کمان» هستند که هر رنگ در این پرچم سمبل امر خاصی است؛ برای مثال، رنگ قرمز نشانه‌ی زندگی، رنگ نارنجی نشانه‌ی بهبودی و سلامتی، رنگ زرد نشانه‌‌ی نور خورشید، رنگ سبز نشانه‌ی طبیعت، رنگ آبی نیلی نشانه‌ی نظم،‌ هارمونی، یک‌پارچگی و آرامش و رنگ بنفش نیز نشانه‌ی روح و روان انسان است.
با دقت در ایده‌هایی گوناگونی که درباره هم‌جنس‌گرایی ایراد گردیده، می‌توان آن‌ها را در چهار مورد بررسی کرد:

1. این گروه از مردم، افرادی روسپی (فاحشه) هستند؛ به بیانی دیگر، این‌گونه افراد با عمل خود در برابر خدا طغیان کرده و دست به گناهی قبیح می‌زنند که شایسته‌ی مجازاتند.
2. باید با این افراد، همانند بیمار برخورد کرد؛ همانند معتادان به الکل.
3. این مسئله ژنتیکی بوده و به صورت تصادفی در خلقت ایجاد شده است و باید برای درمان آن با شفقت برخورد کرد.
4. این مسئله تنوعی در خلقت است؛ همانند افراد چپ‌دست در برابر افراد راست‌دست و این موضوعی است که باید آن را پذیرفت.


علل گرایش به همجنس

بر اساس تحقیقی در همین زمینه، علل عمده‌ی هم‌جنس‌گرایی بیش‌تر در مسئله‌ی تربیتی و روان‌شناختی یافت شده است تا مسئله‌ای فیزیولوژی. بسیاری از محققان معتقدند، آزادی عمل، باور شخصی ما در رابطه با این موضوع، ‌تأثیر اجتماع، تربیت در خانواده و مسائل روان‌شناختی، نقش مؤثری در انحراف به هم‌جنس‌گرایی دارند.(1) برای نمونه، پسرهایی که در محیطی پرورش می‌یابند که بیش‌تر اعضای آن مؤنث‌اند، در دوران بزرگ‌سالی دچار اختلال هویت می‌گردند و بیش‌تر خود را با جنس مؤنث همانندسازی می‌کنند و خود را به جای جنس مذکر، جنس مؤنث می‌بینند.(2)
روان‌شناسان، نقش پدر و مادر را در ایجاد هم‌جنس‌گرایی بسیار مؤثر می‌دانند و بر این باورند که محرومیت و دوری از پدر، به‌ویژه در زمانی که کودک در مرحله‌ی رشد جنسی است یا وجود مادری سخت‌گیر، سبب می‌شود که پسر به چنین انحرافی دچار گردد، و نیز اگر پسر در خانواده‌ای که به شیوه‌ی مادرسالاری اداره می‌شود و مادر سلطه‌گر، محدود‌کننده و پدر ضعیف، سلطه‌پذیر و طرد‌کننده باشد، پرورش یابد، چون مادر را مظهر و منبع قدرت می‌داند، خود را با او «همانندسازی» می‌کند و نقش زنانه را می‌پذیرد و از نظر برقراری رابطه‌ی جنسی، به مردها متمایل می‌گردد.
عکس این رفتار نیز صادق است؛ اگر دختری دارای پدری پرخاش‌گر باشد، خشونت بی‌حد و حصر او، دختر را چنان از مردان می‌ترساند که حتی امکان تفکر درباره‌ی برقراری رابطه با مرد را به او نمی‌دهد. در چنین شرایط محیطی و تربیتی، شخصیت فرد چنان شکل می‌گیرد که در دوران بلوغ و بعد از آن، خلأ روانی خود را در کنار هم‌جنس خود می‌تواند پر کند. بنابراین، اثرات وارده از محیط پیرامون بر شخصیت فرد، غیرقابل انکار است.
یکی از مؤسسات جامعه‌شناسی و مشاوره‌ی خانواده در آمریکا، نتایج خود را این‌گونه منتشر کرد: «از ۲۰۰۰ دختر و پسری که تمایلات هم‌جنس‌گرایانه داشتند و یا تمایلی به ازدواج در خود نمی‌دیدند، معلوم گردید عواملی چون شرایط محیطی و رفتار والدین در این مسئله تأثیر داشته است.۳۰ درصد از پسران و ۲۵ درصد از دختران ابراز می‌داشتند که در دوران کودکی و نوجوانی تحت ثأثیر رفتار سوء والدین به خود بودند.» عدم ابراز محبت کافی، کودک‌آزاری، تنبیه بدنی، تبعیض بین فرزندان، عدم توجه لازم، مقایسه‌ی تحقیرآمیز با کودکانِ دیگر و ناهنجاری‌های گفتاری مثل دشنام‌گویی، از جمله‌ی این رفتارهای نامناسب است.(۳)

 
 بیشتر بخوانید: همجنس گرایی و همجنس بازی


علم و همجنس­ گرایی

از منظر ژنتیکی، تئوری‌های اندکی به منظور توضیح یک ژن مستقیم برای توجیه هم‌جنس‌گرایی وجود دارد، هرچند وجود ژن گی(Gay)  باوری عمومی در جامعه است. بر اساس پاره‌ای از پژوهش‌ها ثابت شد که ترتیب چینش ژنوم مادر می‌تواند بر گرایش فرزندان تأثیرگذار باشد. با وجود این، به قطع و یقین نمی‌توان آن را نسخه‌ای حتمی لحاظ کرد؛ چرا‌که برخی از پژوهش‌گران بر این عقیده‌اند که ژنی تحت عنوان «ژن گی» وجود ندارد(4) و هیچ مدرک موثقی وجود ندارد که اثبات کند، هم‌جنس‌گرایی به دلیل وجود ژن‌های معینی در بدن انسان بروز می‌کند.(5)
بر اساس نتایج مرکز نظرسنجی «پیو»، حدود ۴۲ درصد از مردم آمریکا تمایلات هم‌جنس‌گرایانه دارند؛ این در حالی است که در سال ۲۰۰۹ میزان کسانی که موافق این‌گونه گرایش‌ها بودند، ۳۷ درصد به ثبت رسیده بود. در بخشی از این نظرسنجی آمده است: «میزان افرادی که در آمریکا مخالف هم‌جنس‌گرایی هستند، طی یک سال گذشته کاهش قابل توجهی داشته است و از ۵۴ درصد در سال ۲۰۰۹ به ۴۸ درصد در سال جاری میلادی رسیده است.» فاجعه از آن‌جا آغاز می‌شود که میزان حامیان هم‌جنس‌گرایی در میان جوانان آمریکایی و کسانی که از دهه‌ی ۱۹۸۰ به بعد، به دنیا آمده‌اند، بسیار بیش‌تر از افراد دیگر است.
بنا بر این نظرسنجی، دست‌کم ۵۳ درصد از جوانان آمریکایی به جمع طرف‌داران هم‌جنس‌گرایی پیوسته‌اند.(۶) می‌توان از کسانی که ادعا می‌کنند هم‌جنس‌گرا انسانی است که بنا بر نوع فطرات خدادادی‌اش، به هم‌جنس خود تمایل دارد و وجود «ژن گی» توجیهی است بیولوژیکی و علمی، سؤال کرد: چگونه است که هر سال در جوامع غربی و کشورهای پیش‌رفته «ژن گی» در جوانان در حال افزایش است و ساختار ژنتیکیِ انسان متمدن، در حال طلب کردن هم‌جنسی خویش است؟
 

عوارض همجنس­ گرایی

هم‌جنس‌گرایى چـه در مـیان مردان باشد (لواط) و چه در میان زنان (مساحقه)، سرچشمه‌ی مفاسد فردی و اجتماعی زیادى خواهد بود. اصولاً طبیعت زن و مرد آن‌چنان آفریده شده است که آرامش و اِشباع سالم خود را در علاقه به جنس مخالف(از طریق ازدواج سالم) مى‌بینند، و هرگونه تمایلات جنسى در غیر این صورت، انحراف از طبع سالم انسانى و نوعی بیمارى روانى است که اگر به آن ادامه داده شـود، روز بـه روز تـشـدیـد مـى‌گـردد و نتیجه‌اش بى‌میلى به جنس مخالف و اشباع ناسالم از طریق جنس موافق است. کارشناسان با صراحت کامل معتقدند، برقراری ارتباط جنسی با فرد همجنس، به طور آشکارا بیماری‌های عدیده ای را به همراه دارد. همجنس‌گرایی روند سرایت بیماری‌هایی نظیر: تبخال مقعد، هپاتیت B، انگل، تومور روده و ایدز را تا حد بسیار زیادی افزایش می‌دهد. ایـن‌گـونـه روابـط نـامـشـروع در ارگـانیسم بدن انسان و حتى در سلسله‌ی اعصاب و روح، اثـرات ویـران-گـرى دارد؛ مـرد را از یـک مـرد کامل بودن، و زن را از یک زن کامل بودن ساقط مى‌کند، به طورى که چنین زنان و مردان هم‌جنس‌باز، گرفتار ضعف جنسى شدید مى‌شوند و قادر نیستند پدر و مادر خوبى براى فرزندان آینده‌ی خود باشند و گاه قدرت بر تولید فرزند را به کلى از دست مى‌دهند. افـراد هم‌جنس‌گـرا تـدریـجـاً به انزوا و بیگانگى از اجتماع و سپس بیگانگى از خویشتن رو مى‌آورند، و گرفتار تضاد پیچیده‌ی روانى مى‌شوند، و اگر بـه اصـلاح خـویـش نـپـردازند، ممکن است به بیماری‌هاى جسمى و روانى مختلفى گرفتار شوند.
کارشناسان با صراحت کامل معتقدند، برقراری ارتباط جنسی با فرد هم‌جنس، به طور آشکارا بیماری‌های عدیده‌ای را به همراه دارد. هم‌جنس‌گرایی روند سرایت بیماری‌هایی نظیر: تبخال مقعد، هپاتیت  B، انگل، تومور روده و ایدز را تا حد بسیار زیادی افزایش می‌دهد.
در تحقیقی که روی طول عمر مردان هم‌جنس‌باز در دهه‌ی ۹۰ در کانادا انجام شد، پژوهش‌گران به این نتیجه دست یافتند که مردان هم‌جنس‌باز در حدود ۸ تا ۱۲ سال کم‌تر از هم‌نوعان غیرهم‌جنس‌باز خود عمر می‌کنند.(۴۱) با همه‌ی این شواهد، سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۲ با ارائه دادن استنادات به ظاهر علمی و با توجه به این‌که جوامع مختلف هم‌جنس‌بازی را پذیرفته‌اند، آن را از لیست امراض حذف کرد! این در حالی است که برخی این عمل سازمان بهداشت جهانی را نه وجه علمی، بلکه سیاسی و فرهنگی می‌دانند.
 

رویکرد ادیان ابراهیمی به «همجنس ­گرایی»

ادیان توحیدی هم‌چون یهودیت، اسلام و مسیحیت با هم‌جنس‌گرایی مخالفت کرده‌اند، هرچند در این رابطه در میان متخصصان دینی اختلاف نظر وجود دارد و برای نمونه، برخی از فرقه‌های مسیحیت هم‌جنس‌گرایی را گناه نمی‌دانند.
هم‌جنس‌گرایی هم در «عهد جدید» و هم در «عهد عتیق» محکوم شده است. فصل نوزدهم کتاب «پیدایش»، داستان شهوت‌رانی اهالی «سدوم» را بیان می‌کند که خانه‌ی لوط را محاصره کردند تا به مردانی که میهمان او بودند، تجاوز کنند. آنان به لوط گفتند: «آن دو مرد که امشب به نزد تو درآمدند، کجا هستند؟ آن‌ها را نزد ما بیرون آور تا ایشان را بشناسیم.» با توجه به این‌که خدا بر اهالی این شهر آتش و گوگرد فرستاد، بیش‌تر خوانندگان چنین نتیجه می‌گیرند که امیال هم‌جنس‌گرایانه‌ی مردم این شهر بود که باعث شد کاسه‌ی غضب خدا سرانجام لبریز شود و آنان را این‌گونه مجازات کند. در کتاب «لاویان» می‌خوانیم: «با ذکور مثل زن جماع مکن، زیرا که این فجور است.»(7)
هم‌جنس‌گرایی در عهد جدید نیز صریحاً نکوهش شده است: «پس خدا نیز ایشان را در شهواتی شرم‌آور به حال خود واگذاشت؛ حتی زنان‌شان روابط غیرطبیعی را جای‌گزین روابط طبیعی کردند. به همین سان مردان نیز از روابط طبیعی با زنان دست کشیده، در آتش شهوت نسبت به یک‌دیگر سوختند مرد با مرد مرتکب اعمال شرم‌آور شده، مکافات انحراف‌شان را در خود یافتند.»(8)
هم‌چنین باید به ترتیب و مشیت الهی برای نظام «خانواده» اشاره کرد که بر آنچه در فصل دوم کتاب «پیدایش» آمده، مبتنی است: «خدا در اولین نهاد خانواده، یک زن (و نه یک مرد) را به‌ عنوان مونسی برای آدم می‌آفریند، و به مرد دستور می‌دهد که والدین خود را ترک کرده، به همسرش بپیوندد و با او یک تن گردد، و سر خانواده‌ای جدید باشد.» همین دستور در فصل نوزده «متی» توسط عیسی مسیح(ع) نیز تکرار شده است. به همین جهت، کلیسا همواره بر این موضوع تأکید داشته که «خانواده» عبارت است از: مرد و زنی که با هم ازدواج می‌کنند. به همین خاطر است که کلیسای کاتولیک رُم ازدواج را یکی از هفت راز مقدس کلیسایی (Sacrament) می‌داند و برای آن ارزشی فوق طبیعی قائل است؛ زیرا از طریق نهاد خانواده است که فرزندان به طور طبیعی به دنیا می‌آیند و با ایمان آوردن به مسیح جزو خانواده‌ی خدا می‌گردند. هم‌جنس‌گرایی بنا به ماهیت خود لزوماً خارج از این ترتیب الهی برای نظام خانواده قرار می‌گیرد و به ‌عنوان شق متضادی قد علم می‌کند که از دید کلیسا لاجرم به سلامت جامعه صدمه می‌زند.
اسلام نیز برای «انسان» چنان ارزشی قائل است که حاضر به کنار آمدن با هیچ نظریه‌ای که انحطاط بشریت را در پی ‌داشته باشد، نیست. علامه محمدتقی جعفری(ره) در جواب سؤال برتراند راسل که پرسیده بود: چرا اسلام این‌قدر به ازدواج بها داده و برایش قانون وضع کرده، نوشتند: «با ازدواج می‌خواهد انسان به وجود آید؛ مسئله‌ی تولد انسان مطرح است.»
قرآن کریم در سوره‌ی شعراء آیات ۱۶۵ و ۱۶۶ خطاب به افرادی که به عمل زشت هم‌جنس‌گرایی مبتلا هستند، آن‌ها را متجاوز می‌داند: «اَتأتونَ الذَّکَرانِ مِنَ الْعالَمینَ وَ تَذَرونَ ما خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ اَزواجِکُمْ بَلْ اَنْتُمْ قَومٌ عادوُن؛ آیا از میان جهانیان با مردها در‌می‌آمیزید؟ و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده وامی‌گذارید؟ بلکه شما مردمی تجاوزکارید.» این در حالی است که در سوره‌ی مبارکه‌ی روم آیه-ی ۲۱ می‌فرمایند: «وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزواجاً لِتَسْکُنوا اِلَیها؛ و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنارشان آرام گیرید.»
امام صادق(ع) از رسول خدا‌(ص) نقل می‌کنند‌: «هنگامی که قوم لوط آن کار زشت را انجام دادند، زمین به درگاه خداوند گریه کرد، تا اشکش به آسمان رسید. آسمان نیز گریه کرد تا اشکش به عرش رسید. به همین جهت خداوند به آسمان وحی نمود بر آنان سنگ ببار و به زمین وحی نمود آنان را در خود فرو ببر!»(9)
ایشان هم‌چنین فرمودند: «رسول خدا(ص) مردانی را که شبیه زنان می‌شوند و زنانی را که شبیه مردان می‌شوند، لعنت فرمود و اینان همان مردان زن‌صفت و زنانی هستند که با یک‌دیگر نزدیکی می‌کنند و بدون تردید خداوند فقط زمانی قوم لوط را هلاک کرد که زنان نیز مرتکب عمل مردان شده بودند و با یک‌دیگر نزدیکی می‌کردند.»(10)
 

حکم فقهیِ همجنس ­بازی

این مسئله تا آن‌جا از دیدگاه اسلام زشت و ننگین است که در ابواب حدود اسلامی، حدّ آن اعدام قرار داده شده است، و حتی برای کسانی که مراحل پایین‌تر هم‌جنس‌بازی را انجام می‌دهند، مجازات‌های شدیدی ذکر شده است؛ از جمله در حدیثی از پیامبر(ص) می‌خوانیم: «من قبل غلاما من شهوه الجمه الله یوم القیامه بلجام من نار؛ کسی که پسری را از روی شهوت ببوسد، خداوند در روز قیامت لجامی از آتش بر دهان اومی‌زند.»(11) مجازات کسی که مرتکب چنین عملی شود، از 30 تا 99 تازیانه است.
حد هم‌جنس‌گرایی در مردان خواه فاعل باشد یا مفعول، اعدام است(12) و برای این اعدام راه‌های مختلفی در فقه بیان شده است؛ البته اثبات این گناه باید از راه‌های معتبر و قاطعی که در فقه اسلامی و روایات وارده از معصومان(ع) ذکر شده، صورت گیرد، و حتی سه مرتبه اقرار هم به تنهایی کافی نیست و باید حداقل چهار بار به این عمل اقرار کند.(13)
اما حد هم‌جنس‌گرایی در زنان پس از چهار بار اقرار و یا ثبوت به وسیله‌ی چهار شاهد عادل (به شرایطی که در فقه گفته شده) صد تازیانه است،(14) و بعضی از فقها گفته‌اند: اگر زنِ شوهرداری این عمل را انجام بدهد، حد او اعدام است.
ذکر این نکته نیز قابل توجه است که اسلام یکی از مجازات‌هایی را که برای چنین افراد قائل شده، آن است که ازدواج خواهر، مادر و دختر شخص مفعول بر فاعل حرام است؛ یعنی اگر چنین کاری پیش از ازدواج صورت گرفت، این زنان برای او حرام ابدی‌اند.
 

نمایش پی نوشت ها:

1. به نقل از: مجله­ی الکترونیکی بهار ایران.
2. همان.
3. به نقل از: سایت مردمان (با کمی تصرف).
4. http://psychology.harferooz.com
5. http://m ghale2m oghan.parsiblog.com
6. http://Noorportal.net
7. لاویان، ۲۲: ۱۸.
8. رومیان،1: ۲۷-۲۶.
9. شیخ صدوق، عقاب­الاعمال، ترجمه­ی: محسن کاظمی، ص‌۴۴۷.
10. همان، ص‌۴۵۲.
11.  علی بن بابویه، فقه­الرضا، ص‌278.
12. امام خمینی(ره)، تحریر­الوسیله، ج‌1، ص‌274.
13. همان، ج‌2، ص‌469.
14. همان، ص‌470.

منابع:
- کتاب مقدس (عهد قدیم ـ لاویان)، تهران، ایلام، چاپ دوم، 2002م.
- کتاب مقدس (عهد جدید ـ رومیان)، تهران، ایلام، چاپ دوم، 2002م.
- ابن‌بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، عقاب ­الاعمال، ترجمه­ی: محسن کاظمی، ایران، قم، نشر میم، 1389ش.
- همان، ص‌۴۵۲.
- منسوب به امام رضا، علی بن موسی(ع)، فقه الرضا(ع)، محقق/ مصحح: مؤسسه آل‌البیت(ع)، ایران، مشهد، مؤسسه آل‌البیت(ع)، ۱۴۰۶ق.
- امام خمینی(ره)، روح‌الله، تحریر­الوسیله، ایران، قم، دارالعلم، 1379ش.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط