عرفان اسلامی (15) خوف از عذاب گناهان

4 ـ خوف از عذاب گناهان انجام گرفته و اينكه اين خوف بهترين علّت براى توبه است در مسئله گناه و نافرمانيها ، بايد توجّه داشت از چه وجودى نافرمانى شده ، و نسبت به چه كسى آدمى تخلّف كرده و با چه مولائى به ستيز و جنگ برخاسته؟! هميشه گناه و معصيت در برابر خداوندى است كه به انسان حيات عطا كرده ، و از هنگام شروع خلقتش ، او را غرق در انواع نعمت هاى مادى و معنوى نموده است .
چهارشنبه، 24 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عرفان اسلامی (15) خوف از عذاب گناهان
عرفان اسلامی (15) خوف از عذاب گناهان
عرفان اسلامی (15) خوف از عذاب گناهان

نویسنده : استاد حسین انصاریان



شرح كتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة

4 ـ خوف از عذاب گناهان انجام گرفته و اينكه اين خوف بهترين علّت براى توبه است
در مسئله گناه و نافرمانيها ، بايد توجّه داشت از چه وجودى نافرمانى شده ، و نسبت به چه كسى آدمى تخلّف كرده و با چه مولائى به ستيز و جنگ برخاسته؟!
هميشه گناه و معصيت در برابر خداوندى است كه به انسان حيات عطا كرده ، و از هنگام شروع خلقتش ، او را غرق در انواع نعمت هاى مادى و معنوى نموده است . گناه در برابر آقايى كه به انسان سلامتى عنايت كرده ، و او را از هر خطرى حفظ نموده ، و در تمام گرفتاريها ، به خصوص آنجا كه كليدهاى مادّى از حلّ مشكل عاجز بوده ، به داد انسان رسيده .
گناه در برابر پروردگارى كه كمال عشق و محبّت را به انسان دارد ، و براى آنكه آدمى دچار دام شيطان نگردد ، صد وبيست وچهار هزار پيامبر و صدو چهارده كتاب آسمانى و دوازده امام و اين همه حكيمان و مصلحان ، و عارفان و خير انديشان براى انسان قرار داده !!
گناه در مقابل عزيزى كه فقط خير انسان را مى خواهد ، و هيچ شرّى را گرچه از ذرّه كمتر باشد به انسان نمى پسندد .
گناه در برابر مولاى مهربانى كه به محض عذرخواهى و ترك گناه ، از انسان درمى گذرد ، و از عقاب آدمى چشم مى پوشد .
گناه در برابر وجود مقدّسى كه همه جا با انسان ، و حتّى از رگ گردن نزديك تر است .
گناه در برابر وجود پاكى كه جز او كسى ناز انسان را نمى كشد ، و به غير او كسى در شدائد و مصائب به فرياد آدمى نمى رسد ، و غير او هيچ كس خواسته هاى انسان را اجابت نمى نمايد .
گناه در برابر خداوندى كه به قول حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) در دعاى عرفه :
اى كسى كه شكرم در برابر نعمت هايت اندك بود ولى مرا از لطف محروم نكردى ، و گناهم در برابرت بزرگ بود اما رسوايم ننمودى ، مرا بر معصيت ديدى ولى خلافم را افشاء نكرده و در بين مردم به گناه شهرتم ندادى .
اى خداوندى كه در كودكى از هر خطرى نگاهم داشتى ، و در بزرگى روزيم دادى ، اى مولايى كه به هنگام مرض تو را خواندم و تو شفايم دادى ، و به وقت عريان بودنم مرا پوشاندى ، و در گرسنگيم سيرم كردى ، و در تشنگى ام سيرابم نمودى ، و در ذلّتم عزيزم كردى ، و جهلم را مبدّل به علم و شناخت و آگاهى كرده ، و تنهايم را با زياد كردن افرادم جبران نمودى .
من غايب را تو برگرداندى ، و ندارى و كمبودم را به دارايى مبدّل نمودى ، به وقت نياز نصرتم دادى ، و آنچه به من عطا كردى از من پس نگرفتى ، و اين همه عنايت را تو نسبت به من شروع كردى .
حمد و شكر سزاوار توست اى خدايى كه لغزشم را جبران كردى ، و غصّه ام را برطرف ساختى و دعايم را به اجابت رساندى ، و عيبم را پوشاندى ، و گناهم را بخشيدى ، و مرا به خواسته هايم رسانده ، و بر دشمنم پيروز كردى ، مگر من مى توانم نعمتها و منتها و بزرگواريهايت را بر خود بشمارم !!
اى آقاى من ، تويى آن كس كه بر من منّت دارى ، و بر من نعمت مرحمت كردى ، و به من نيكى نموده و لطف و الطافت را از من دريغ نداشتى ، من غرق فضل و كمال توام ، اى روزى دهنده ام ، اى عطا كننده توفيقم ، تو به من عطا كردى ، تو مرا بى نياز نمودى ، تو مرا به دست آوردى ، تو پناهم دادى ، تو مرا از هر شرّى نگاه داشتى .
به تو هدايت يافتم ، به تو حفظ شدم ، به تو آبرويم به جا ماند ، تو مرا بخشيدى ، تو مرا جبران كردى ، تو به من تمكّن دادى ، تو مرا عزيز كرده و يارى نمودى ، تو پشتيبان من شدى ، و مرا تأييد فرمودى .
تو مرا يارى كردى ، و شفا و عافيت دادى ، و گراميم داشتى ، اى خداى تبارك و تعالى حمد دائم و شكر هميشگى سزاوار توست ، سپس اى مولاى مهربان در برابر اين همه محبّت و نعمت و واقعيّاتى كه به من ارزانى داشتى ، منم كه به گناه اقرار دارم ، از من بگذر ، من بد كردم ، خطا كردم ، سهل انگارى داشتم ، دچار نادانى گشتم ، به غفلت گرفتار آمدم ، اشتباه كردم ، به خود دلگرم شدم ، دچار برنامه هاى عمدى گشتم ، با تو عهد بستم ولى عهد شكستم ، با تو بيعت كردم ولى نقض پيمان داشتم ، هم اكنون اقرار و اعتراف دارم كه در برابر چه خداى بزرگى و چه مولاى مهربانى به گناه و معصيت برخاستم !!
پروردگارا تو به من امر كردى ، من سرپيچى نمودم ، از گناه نهيم كردى ، ولى آلوده شدم ، چه راهى دارم كه خود را نسبت به اين همه گناه معذور دارم ، و با چه قوّتى خود را از عذاب برهانم ، و با چه پرونده اى به محضرت آيم ؟
با گوش و چشم و زبان و دست و قدم كه تمامش نعمت هاى تو بوده تو را معصيت كردم !!
آرى چنان است خدا ، و چنين است عبد ، او با آن همه نعمتهايش و با اين همه گناهانش ! يك بار ديگر فكر كنيم ، كه در برابر چه بزرگوارى به گناه و معصيت برخاستيم ، و با چه جرئت و جسارتى حدود او را شكستيم ؟
آيا سزاوار نيست كه با اين همه آلودگى از عذاب و عقاب و انتقام و سخط او بترسيم ; آن هم گناهانى كه به قول معصوم در دعاى بعد از زيارت حضرت رضا: اگر زمين از گناهم با خبر شود ، مرا فرو مى برد ، اگر آسمانها آگاه گردند ، به سرم خراب مى شوند ، اگر گوهها مطّلع شوند، به رويم مى افتند ، اگر درياها بفهمند غرقم مى كنند ;
چه خوف است با دقّت در قرآن ، و روايات و اخبار از عذاب گناهان و جريمه جرمها آگاه شويم ، شايد اين معرفت وآگاهى سبب ترس ما گردد ، و اين ترس باعث شود ، نسبت به معاصى گذشته توبه كرده ، و در آينده خود را از آلوده شدن به گناه حفظ كنيم .

كيفر گناهان در قرآن

( فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً فِي الدُّنْيَا وَالاْخِرَةِ وَمَا لَهُم مِن نَاصِرِينَ ) .
آنان كه كفر ورزيدند در دنيا و آخرت به عذاب شديد دچارشان مى كنيم ، و در اين زمينه براى آنان ياورى نيست .
( يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّت وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ) .
روزى كه صورتها سپيد و درخشان مى شود . و چهره ها سياه مى گردد ، سياه چهرگان كسانى هستند كه بعد از ايمان به كفر روى كردند . به آنان گفته مى شود بعد از ايمان كافر شديد ; پس به خاطر كفرتان اين عذاب را بچشيد .
( لاَتَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ إِن نَعْفُ عَن طَائِفَة مِنكُمْ نُعَذِّبْ طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ ) .
عذرخواهى نكنيد ، شما بعد از ايمان كافر شديد ، اگر از گروهى از شما بگذرم ، گروه ديگر را به خاطر مجرم بودن عذاب مى كنم .
بنابر گفتار (ج2 ص238) گروه قابل بخشش در آيه چهار نفر بودند كه پس از شك و ترديد در برنامه هاى حق توبه كردند ، و براى جبران خطاى خود ، از مال خويش در راه خدا انفاق مى كردند و بايد دانست كه اين گونه بخشش خدا مربوط به كسانى است كه در دنيا از كفر توبه كرده وبه اسلام بازگشته اند و بدون شك شامل وضع كفّار در قيامت نيست .
( وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولئِكَ أَصْحَابُ النَّارِهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ).
آنان كه كافر شدند و به تكذيب آيات حق برخاستند ، اهل آتشند ، و براى هميشه در آنجا مى مانند .
( إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلاَئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ * خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنْظَرُونَ ) .
آنان كه كافر شدند و به حال كفر مردند ، لعنت خدا و ملائكه و تمام مردم بر آنان است ، اينان در جهنم ابدى هستند ، و تخفيفى در عذابشان نيست ، و مهلتى هم ندارند .

كيفر بدى ها و خطاها

( بَلَى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ) .
آرى ، آن كس كه به كسب بدى همّت گماشت ، و خطايش او را احاطه كرد ، يار آتش است ، و در آنجا هميشگى است .
( وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةِ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُم مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِم كَأَ نَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مَظْلِماً أُولئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ) .
آنان كه به كسب بديها برخاستند ، جزاى آنان برابر با بدى آنهاست ، خوارى و ذلّت ايشان را فراگيرد ، از سوى خدا حافظ و نگهبانى كه آنان را از آتش حفظ كند وجود ندارد ، سيه رويى آنان به مثابه اى است كه پاره اى از شب تاريك ، رويشان را پوشانده ، اينان اهل آتشند و در آنجا جاودان هستند .
( وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ اعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً ) .
توبه كسى كه تا وقت مرگ دست از زشتى ها نشويد ، و به وقت مرگ بگويد الآن توبه كردم و كسى كه بر كفر بميرد قبول نيست ، و ما براى اين دو نفر عذاب دردناكى آماده كرده ايم .
( وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ ) .
آنان كه به نيرنگ هاى زشت آلوده شوند ، براى آنان عذاب سختى است ، و مكر آنان تباه و بر باد است .

كيفر نفاق و منافق

( وَعَدَ اللّهُ المُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ ) .
خداوند به مردان و زنان منافق و كفّار وعده آتش جهنم و خلود در آنجا را داده ، راستى آن عذاب براى آنان بس است ، خدا آنان را لعنت كرد ، و براى آنان عذاب پايدارى است .
( بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَاباً أَلِيم ) .
مردم دو رو را به عذاب دردناكى بشارت بده .
( إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً ) .
خداوند مردم دو چهره و كافر را با يكديگر در جهنم جمع مى كند .
( إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً ) .
بدون شك مردم دو رو در پست ترين جاى جهنم جاى دارند ، و هرگز براى آنان ياورى نخواهى يافت .

كيفر شرك و مشرك

( لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً ) .
هرآينه خداوند مردان وزنان دو رو، و مردان و زنان مشرك را عذاب خواهد كرد، واز مردان وزنان مؤمن قبول توبه مى كند، وخداوند غفور و رحيم است .
( إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ ) .
از اهل كتاب آنان كه كافر شدند ، و هم چنين مردم مشرك در آتش جهنم اند ، و در آنجا هميشگى هستند ، و اينان از بدترين مردمند .
( وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيراً ) .
مردان و زنان دو رو ، و مردان و زنان مشرك دچار عذاب مى شوند ، اينان مردمى هستند كه به خدا گمان بد دارند ، براى اينان پيش آمد بدى است ، غضب و لعنت خدا بر آنان باد ، چهنّم براى اين دو گروه آماده شده و چه جاى بدى است .
منبع:http://erfan.ir




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط