نگاهی دوباره به ندای ملکوتی «اذان»

یکی از عباداتی که در اسلام دارای ابعاد گوناگون است و در عین آن‌که عبادت است، جنبه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد، ندای ملکوتی اذان است.
شنبه، 3 شهريور 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی دوباره به ندای ملکوتی «اذان»
اذان، مکتبی است که انسان‌ها را برای ورود به مکتبی بزرگ‌تر فرا می‌خواند و فرهنگی است که مقدمه و زمینه فرهنگی والاتر خواهد شد
 
چکیده
یکی از عباداتی که در اسلام دارای ابعاد گوناگون است و در عین آن‌که عبادت است، جنبه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد، ندای ملکوتی اذان است. اذان بر دو گونه است: 1. اذان اعلامی؛ 2. اذان پیش از نماز. «اذان اعلامی» سه نوبت در هر شبانه‌روز، شعار و تلقین هر شب و روز است که با تکبیر شروع شده و با تهلیل و نفی هر گونه معبودهای باطل و اثبات معبود حق پایان می‌یابد، و به جای بوق و کرنا و شیپور و ناقوس، مفاهیم عالی اعتقادی را تعلیم داده و مردم را به اجتماع، وحدت، یک‌پارچگی و عبادت باشکوه نماز سر صف‌های به‌هم‌فشرده دعوت می‌کند. اذان، مکتبی است که انسان‌ها را برای ورود به مکتبی بزرگ‌تر فرا می‌خواند و فرهنگی است که مقدمه و زمینه فرهنگی والاتر خواهد شد.

تعداد کلمات 2029/ تخمین زمان مطالعه 10 دقیقه
نگاهی دوباره به ندای ملکوتی «اذان»
گردآورنده: رامین بابازاده
 
روان‌شناسان معتقدند، «منابهه و محاکات» که نوعی تسلط بر روح و افکار است، در دگرگونی روحیات نقش بسزایی دارد، و امروز دستگاه‌های تبلیغاتی از این شیوه، کمال استفاده را می‌کنند. اذان نیز بر همین اساس، در روح و دل مردم نفوذ می‌کند و در تغییر افکار انحرافی آن‌ها به افکار معنوی، اثربخش است و به شنوندگان، صراحت لهجه و مطالبۀ حقوق و بیان حرف منطقی، می‌آموزد.
برای این‌که دریافت و برداشتی صحیح و فراگیر از اذان داشته باشیم، در این‌جا به بررسی عناوین ذیل می‌پردازیم تا با بصیرت بیشتر، این عبادت چند‌بعدی را انجام دهیم:
1. اهمیت اذان در قرآن و روایات؛
2. تشریع اذان و فلسفه و محتوای آن؛
3. حضور اذان در صحنه و فواید و اسرار آن؛
4. علت تغییر بعضی فصل‌های اذان در میان مسلمین.


«اذان» در قرآن

در قرآن در دو مورد با تعبیر «ندا»، سخن از اذان به میان آمده است:
در آیۀ 58 سوره «مائده» می‌خوانیم:
وَ اِذا نادَیتُم اِلَی الصَّلوۀِ اِتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِکَ بِاَنَّهُم قَومٌ لایَعقِلُونَ؛ هنگامی که با اذان، مردم را به سوی نماز دعوت کنید، آن‌ها (اهل کتاب و منافقان) آیین شما (اسلام) را به باد استهزا و بازی می‌گیرند. این به خاطر آن است که آن‌ها جمعی بی‌خردند.
و در آیه 9 سوره «جمعه» می‌خوانیم:
یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِذا نُودِیَ لِلصَّلوۀِ مِن یَومِ الجُمُعَۀِ فَاسعَوا اِلی ذِکرِ اللهِ...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته می‌شود، به سوی ذکر خدا بشتابید... .
منظور از «ندا» در هر دو ‌آیه، اذان است، زیرا در اسلام ندایی برای نماز، جز اذان نداریم.
آیه نخست بیان‌گرِ آن است که اذان در برابر کافران و منافقان، نقش کوبنده‌ای دارد؛ به عبارت دیگر، اذان به قدری اثربخش و شعار کوبنده بر ضدّ مخالفان است که آن‌ها را عصبانی کرده و به یاوه‌پردازی وادار می‌کند. آن‌ها برای این‌که به پندار خود، اثر درخشان اذان را خنثی کنند، به سم‌پاشی می‌پردازند؛ بین خودشان خنده استهزا می‌کنند و با اشاره‌های استهزاآمیز و مرموز، مسلمانان و اسلام را تحقیر کرده و به پندار خود می‌خواهند مردم را از جذب به اسلام دور کنند. آنان از روی جهل و عدم درک فلسفه اذان، اذان‌گو را نوعی دلقک و بازیگر جلوه می‌دهند! همه این‌ها به خاطر آن است که اذان، جاذبه و کشش خاصی به سوی اسلام دارد و مانند بوق و شیپور و ناقوس نیست که صدایی توخالی و بی‌محتوا داشته باشد.
آیه دوم بیان‌گرِ اهمیت نماز جمعه است، و حکایت از آن دارد که هرگاه آوای ملکوتی اذان را که اعلام وقت نماز جمعه می‌کند شنیدید، به سوی ذکر خدا (نماز جمعه) بشتابید.
بعضی مسلمانان باید به اذان گوش فرا دهند، ندای دعوتش را بی‌درنگ بپذیرند و از کنار آن بی‌تفاوت ردّ نشوند. فقیه محقق، فاضل مقداد در کتاب کنزالعرفان می‌گوید:
آیه نخست دلالت دارد که اذان از شعائر اسلام است، و در ضمن اشاره‌ای دارد بر این‌که اگر کسی از روی سهل‌انگاری و سستی، به شعارهای اسلام بی‌توجه باشد، مرتکبِ کار حرامی شده است.[1]

 

«اذان» در روایات

درباره ارزش و پاداش اذان گفتن، ده‌ها و صدها روایت وارد شده که بیان‌گرِ اهمیتِ فوق‌العاده اذان در اسلام است؛ علاوه بر این، دلیلِ آن است که اذان فواید بسیار، نتایج درخشان و نقش مهمی در دعوت مردم به سوی توحید و اسلام و برنامه‌های پاک‌سازی و به‌سازی اسلام دارد. در این‌جا به چند روایت زیر توجه کنید:
رسول خدا(ص) فرمود:
اَلمؤذن المُحتَسِبُ کَالشّاهِرِ سَیفَهُ فی سَبیلِ ‌اللهِ، اَلقاتِلُ بَینَ الصَّفَّینِ[2]؛ اذان‌گویی که برای خدا اذان بگوید، (از نظر پاداش) همانند کسی است که شمشیرش را در راه خدا از غلاف بیرون کشیده و بین دو صف کفر و اسلام، در برابر کافران می‌جنگد.
نیز فرمود:رسول خدا(ص) فرمود:
اَلمؤذن المُحتَسِبُ کَالشّاهِرِ سَیفَهُ فی سَبیلِ ‌اللهِ، اَلقاتِلُ بَینَ الصَّفَّینِ؛ اذان‌گویی که برای خدا اذان بگوید، (از نظر پاداش) همانند کسی است که شمشیرش را در راه خدا از غلاف بیرون کشیده و بین دو صف کفر و اسلام، در برابر کافران می‌جنگد.

یَغفِرُ لُلمُؤذّنِ مَدَّ صَوتِهِ وَ ‌بَصَرِهِ وَ یُصَدِّقُهُ کُلُّ رَطبٍ وَ‌ یابِسٍ وَ لَهُ مِن کُلِّ مَن یُصَلّی بِاَذانِهِ حسَنَۀٌ[3]؛ به هر اندازه که صدای مؤذن به آن‌جا می‌رسد و چشمش تا آن‌جا را می‌بیند، او آمرزیده می‌شود، و هر تر و خشکی او را تصدیق می‌کنند.[4] و به اندازه هر کس که به خاطر اذان گفتن او، متوجه نماز شده و نماز می‌خواند، یک حسنه به اذان‌گو داده خواهد شد.
مفضّل بن عمر گوید: امام صادق(ع) فرمود:
مَن صَلّی بِاَذانٍ وَ اِقامَۀٍ صَلّی خَلفَهُ صَفّانٍ مِنَ المَلائِکَۀِ، وَ مَن صَلّی بِاِقامَۀٍ بِغَیرِ اَذانٍ صَلّی خَلفَهُ صَفٍّ واحِدٍ؛ کسی که نماز خود را با اذان و اقامه بخواند، دو صف از فرشتگان به او اقتدا می‌کنند، و اگر نمازش را با اقامه (بدون اذان) بخواند، یک صف از فرشتگان به او اقتدا کنند.
مفضّل گوید: «از امام پرسیدم: اندازه هر صف به چه مقدار است؟» فرمود: «اقلّ آن بین مشرق و مغرب، و اکثر آن بین آسمان و زمین است.»[5]
نیز فرمود: «اَطوَلُ النّاسِ اَعناقاً یَومَ القِیامَۀِ المؤذِّنُونَ»[6]؛ اذان‌گوها در قیامت دارای بلندترین گردن هستند؛ یعنی اعمالشان از همه بیشتر است و سریع‌تر به پاداش خود دست می‌یابند، و این «بلندی» بیان‌گرِ همان بلندیِ مقام اذان‌گویی و دعوتِ دیگران به سوی خدا و به سوی عبادتی همچون نماز است.
رسول خدا(ص) فرمود:
ثَلاثَۀٌ لَو تَعلَمُ اُمَّتی ما فیها لَضَرَبَت عَلَیها بِالسِّهامِ: اَلاَذانُ وَ الغُدُوُّ اِلَی الجُمعَۀِ وَ الصَفُ الاَوَّلِ؛ سه کار است که اگر امت من پاداش عظیم آن را درک می‌کردند، برای به دست آوردن آن، ازدحام و قرعه‌کشی می‌کردند: اذان، تسریع در رفتن برای نماز جمعه، و در صف اول نماز جمعه و جماعت قرار گرفتن.[7]
امام صادق(ع) فرمود:
ارتفاع دیوار مسجد پیامبر(ص) در مدینه به اندازه قامت یک انسان بود. هنگامی که وقتِ نماز می‌شد، آن حضرت به بلال حبشی می‌فرمود: «ای بلال! بالای دیوار برو و صدای خود را به اذان بلند کن. همانا خداوند بادی را مأمور کرده تا صدای اذان را به سوی آسمان ببرد. وَ اَنَّ‌ المَلائِکَۀَ اِذا سَمِعُوا الاَذانَ مِن اَهلِ الاَرضِ قالُوا: هذِهِ اَصواتُ اُمَّۀِ مُحَمَّد(ص) بِتَوحیدِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ‌ یَستَغفِرَونَ ‌لِاُمَّۀِ مُحَمَّدٍ(ص) حَتّی یَفرَغُوا مِن تِلکَ الصَّلوۀِ؛ فرشتگان هرگاه اذان را از زمینیان شنیدند، گویند: این نداهای امت محمد(ص) به توحید الهی است، و آن‌ها برای امت محمد(ص) استغفار و طلب آمرزش می‌کنند تا آن هنگام که از نماز فارغ گردند.»[8]
***
از گفتنی‌ها این‌که امام صادق(ع) فرمود:
مِنَ ‌السُّنَّۀِ اِذا اَذَّنَ ‌الرَّجُلُ اَن یَضَعَ اَصبُعَیهِ فِی اُذُنَیهِ[9]؛ از سنت است که هرگاه انسان اذان گفت، دو انگشتش (از دو دست) را هنگام اذان گفتن، بر دو گوشش بگذارد.

 

بیشتر بخوانید: حضور اذان در صحنه و فواید و اسرار آن


«اذان» در زندگی اصحاب پیامبر(ص)

در یکی از جنگ‌های عصر پیامبر(ص)، جمعی از مسلمانان به اسارتِ کشور روم درآمدند. آن‌ها مدتی در زندان بودند، تا این‌که روزی یکی از آن اسیرانِ مسلمان را که بسیار مقاوم و باشهامت بود، نزد قیصر روم آوردند. قیصر روم پس از گفت‌وگو با او، او را شخصیتی فوق‌العاده یافت؛ خواست او را با تطمیع به مذهب مسیح جذب کند. به او گفت: «دین مرا بپذیر تا انگشترم را به دست تو بگذارم و فرمانروایی و حکومت روم را به تو بسپارم، تا آنچه خواهی انجام دهی!»
مرد مسلمان گفت: «وسعت کشور روم نسبت به سراسر زمین، چه اندازه است؟»
ـ به اندازه یک‌سوم یا یک‌چهارم سراسر زمین.
ـ اگر همه دنیا را پر از جواهرات و طلا کنی و در اختیار من بگذاری، همه آن‌ها را به شنیدنِ یک بار «اذان» عوض نمی‌کنم.
ـ اذان چیست و منظور تو چه می‌باشد؟
ـ جمله‌های اذان عبارت است از: اَللهُ اَکبَرُ... اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلّا الله، اَشهَدُ اَنَّ محمداً رَسُولُ اللهِ...
قیصر روم گفت: «این مرد آن‌چنان شیفته اسلام است و برنامه‌ها‌ی اسلام در زوایای قلبش ریشه دوانده که هرگز نمی‌توان او را از اسلام جدا کرد!»[10]

 

چگونگی تشریع اذان، و فصل‌ها و محتوای آن

هنگامی که پیامبر(ص) به مدینه هجرت کرد و مهاجر و انصار در مدینه اجتماع کرده و حکومت اسلامی استقرار یافت و بر تعداد مسلمانان افزوده شد، نیاز شد که هنگام نماز به وسیله‌ای مردم را به برپایی نماز، آگاه کنند. نخست پیامبر(ص) تصمیم گرفت دستور بدهد با «بوق» مردم را آگاه کنند، ولی آن را نپسندید، چراکه یهودیان به وسیله بوق، مردم را به تشکیل مراسم مذهبی خود، آگاه می‌کردند. سپس «ناقوس» را که وسیله اطلاع‌رسانی مسیحیان است، در نظر گرفت... . سرانجام پیامبر(ص) (پس از وحی الهی) به یکی از اصحاب فرمود: «فصل‌های اذان را به بلال حبشی بیاموز، زیرا صدای او بلندتر و رساتر است.»[11] و به این ترتیب، «اذان گفتن» به عنوان بانگ توحید و اطلاع‌رسانی به مردم برای شرکت در نماز، تعیین شد.
 

آغازِ اذان‌گویی

امام باقر(ع) فرمود:
هنگامی که رسول خدا(ص) در شب معراج به سوی آسمان سیر کرد، به «بیت‌‌المعمور» رسید. هنگام نماز شد و جبرئیل اذان و سپس اقامه گفت.[12] رسول خدا(ص) جلو رفت و فرشتگان و همه پیامبران پشت سر آن حضرت قرار گرفتند و نماز خواندند.[13]
ولی ابتدای اذان در زمین، در مدینه در سال اول هجری رخ داد؛ به این ترتیب که امام صادق(ع) فرمود:آوای دل‌انگیز و ملکوتی اذان که در ساعات گوناگون، در مأذنه طنین‌افکن می‌شود، همچون ندای آزادی و نسیمِ حیات‌بخش استقلال، عظمت و عرفان است که گوش‌های مسلمانان راستین را نوازش می‌دهد و بدخواهان را سرافکنده می‌کند و بذر مفاهیم عالی اعتقادی، عبادی، اجتماعی و سیاسی را بر قلب‌های آماده می‌پاشد.
جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد، در حالی که سرِ آن حضرت بر دامن حضرت علی(ع) بود. جبرئیل اذان و اقامه گفت (و آن را به پیامبر(ص) وحی کرد). هنگامی که پیامبر(ص) از حالت وحی بیرون آمد، به علی(ع) فرمود: «آیا (فصل‌های) اذان و اقامه را شنیدی؟» علی(ع) عرض کرد: «آری.» فرمود: «آن را حفظ کردی؟» علی(ع) عرض کرد: «آری.» فرمود: «بلال را بطلب و کلماتِ اذان و اقامه را به او بیاموز.» علی(ع)، بلال را به حضور طلبید و کلمات اذان و اقامه را به بلال آموخت.[14]
کلمات و فصل‌های اذان مطابق گفتار اهل‌بیت(ع) و از نظر شیعه، هجده کلمه است؛ به این ترتیب: اَللهُ اَکبَرُ (چهار بار)؛ اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلّا اللهُ (دو بار)؛ اَشهَدُ اَنَّ محمداً رَسُولُ اللهِ (دو بار)؛ حَیَّ عَلَی الصَّلاۀِ (دو بار)؛ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ (دو بار)؛ حَیَّ عَلَی خَیرِ العَمَلِ (دو بار)؛ اَللهُ اَکبَرُ (دو بار)؛ لا اِلهَ اِلّا اللهُ (دو بار).[15] یعنی: خدا بزرگ‌تر از آن است که وصف شود؛ گواهی می‌دهم که خدایی جز خدای یکتا و بی‌همتا نیست؛ گواهی می‌دهم که محمد(ص) رسول خداست؛ بشتاب به سوی نماز؛ بشتاب به سوی رستگاری؛ بشتاب به سوی بهترین عمل (نماز)؛ خدا بزرگ‌تر از آن است که وصف شود؛ نیست خدایی جز خدای یکتا و بی‌همتا.

 

اذان؛ شعار بزرگ اسلام

هر ملتی در هر عصر و زمانی، برای برانگیختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آن‌ها به وظایف فردی و اجتماعی، شعاری داشته است، و این موضوع در دنیای امروز به صورت گسترده‌تری دیده می‌شود؛ مسیحیان در گذشته و امروز با نواختن «ناقوس»، پیروان خود را به کلیسا دعوت می‌کنند؛ یهودیان در گذشته با صدای «بوق»، مردم را به کنیسه‌های خود دعوت می‌کردند؛ آتش‌پرستان با روشن کردن آتش و شعله‌های آن، مردم را دعوت می‌کنند؛ ولی در اسلام این دعوت با «شعار اذان» صورت می‌گیرد که مفاهیمی عالی دارد و به مراتب، رساتر و مؤثرتر از شعارهای دیگران است. چه شعاری از این رساتر که با نام خدای بزرگ آغاز می‌گردد، با وحدانیت او و گواهی به رسالت پیامبر اسلام(ص) اوج می‌گیرد، و با دعوت به نماز و رستگاری و عمل نیکِ یاد خدا، و باز یگانگی پروردگار پایان می‌یابد؟![16] جمله‌ها موزون، عبارت کوتاه، محتویات روشن، و مضمون سازنده و آگاهی‌بخش.
آوای دل‌انگیز و ملکوتی اذان که در ساعات گوناگون، در مأذنه طنین‌افکن می‌شود، همچون ندای آزادی و نسیمِ حیات‌بخش استقلال، عظمت و عرفان است که گوش‌های مسلمانان راستین را نوازش می‌دهد و بدخواهان را سرافکنده می‌کند و بذر مفاهیم عالی اعتقادی، عبادی، اجتماعی و سیاسی را بر قلب‌های آماده می‌پاشد: یکتایی خدا را (عقیده)؛ رسالت و رهبری پیامبر اسلام(ص) را (عقیده و سیاست)؛ دعوت به نماز را (عبادت)؛ دعوت به سوی رستگاری را (تهذیب و پاک‌سازی)؛ باز دعوت به نماز به عنوان بهترین عمل؛ و باز دعوت به خدا و یکتایی او.

 

نمایش پی نوشت ها:

[1]. کنزالعرفان، ج‌1، ص‌112.
[2]. وسائل الشیعه، ج‌4، ص‌614.
[3]. همان، ص‌619.
[4]. یعنی همة موجودات، تکویناً به یکتاییِ خدا گواهی می‌دهند.
[5]. ثواب الأعمال، ص‌19.
[6]. همان، ص‌29.
[7]. بحارالأنوار، ج‌84، ص‌156.
[8]. فروع کافی، ج‌3، ص‌307.
[9]. من لایحضره الفقیه، ج‌1، ص‌184.
[10]. ر.ک: الدّین فی قصص، ص‌25.
[11]. ر.ک: سیرة ابن‌هشام، ج‌1، ص‌154. روایت مزبور از طریق اهل‌سنت نقل شده است.
[12]. مطابق بعضی روایات، جبرئیل اذان و میکائیل اقامه گفت؛ ر.ک: مستدرک سفینۀ البحار، ج‌1، ص‌57.
[13]. فروع کافی، ج‌3، ص‌302. اگر منظور از «معراج»، همان معراج اصلی باشد، در شب 17 یا 21 رمضان سال دهم یا دوازدهم بعثت در مکه رخ داد؛ بنابراین نخستین اذان‌گو، جبرئیل در بیت‌المعمور (واقع در آسمان چهارم) بوده است؛ با توجه به این‌که «بیت‌المعمور» مرکز عبادت فرشتگان است که محاذی کعبه قرار گرفته است؛ چنان‌که کعبه، کانون عبادت یکتاپرستان است.
[14]. همان.
[15]. وسائل الشیعه، ج‌4، ص‌642ـ643.
[16]. ر.ک: تفسیر نمونه، ج‌4، ص‌437ـ438.

برگرفته از: زندگی پرافتخار بلال حبشی؛ نخستین مؤذن اسلام، نوشتۀ محمد محمدی اشتهاردی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط