آمریکا؛ حکومت جاسوسی

ایالات متحده آمریکا به ایالات متحده جاسوسی تبدیل شده است. مقامات دولت و نهادهای اطلاعاتی این کشور از ساده‌ترین اطلاعات نظیر اینکه یک شهروند آمریکایی با چه کسانی، چه وقت و از کجا تماس گرفته نیز نمی گذرند
چهارشنبه، 14 شهريور 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آمریکا؛ حکومت جاسوسی
شعار جامعه مدنی آزاد در ایالات متحده، جاسوسی است
 
چکیده
ایالات متحده آمریکا به ایالات متحده جاسوسی تبدیل شده است. مقامات دولت و نهادهای اطلاعاتی این کشور از ساده‌ترین اطلاعات نظیر اینکه یک شهروند آمریکایی با چه کسانی، چه وقت و از کجا تماس گرفته نیز نمی گذرند و از همین اطلاعات شاید به ظاهر بی‌ارزش، به جاسوسی از مردم کشورشان می‌پردازند. در این بخش به بررسی ابعاد پیچیده‌تر و پی‌آمدهای وخیم‌تری از این جاسوسی در زندگی شهروندان آمریکایی می‌پردازیم.

تعداد کلمات 1657/ تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
 آمریکا؛ حکومت جاسوسی
حقیقت نظام نظارتی آمریکا را نمی‌توان انکار کرد. این مسئله بسیار جدی و از نظر منتقدین برای آینده دموکراسی بسیار خطرناک است. درحالی که برخی شهروندان علیه «تجاوز بیشتر به حریم خصوصی» مبارزه می‌کنند، «آژانس امنیت ملی آمریکا» و حامیان آن در کاخ سفید، کنگره و دادگاه‌ها درحال بیشتر کردن دسترسی‌های خود در این امر هستند و اکنون تریلیون‌ها پیامک را پایش می‌کنند و حتی از نرم‌افزارهای بسیار پیشرفته تشخیص و شناسایی صورت استفاده می‌کنند. این آژانس حتی در حال ساخت تأسیسات جدید، از جمله یک ساختمان فوق سری 2/5 میلیارد دلاری در ایالت «یوتا» برای نگه‌داری از اطلاعات خود است. اندازه این ساختمان برابر با ۱۷ زمین فوتبال است که واحد ذخیره اطلاعاتش، «یتابایت»، به معنی ۲ به توان ۸۰ یا ۱۰۲۴ زتابایت، معادل ۵۰۰ کوینتیلیون (۱۰ به توان ۱۸) است.
نظارت همه‌جانبه آمریکا، به جنگ فیلیپین در سال ۱۹۰۱، یعنی زمانی که این روش برای شناسایی شورشیان و منتقدین به کار می‌رفت، برمی‌گردد. در آن زمان این نظارت بر مؤلفه « نژاد» نیز استوار بود و منتقدین بر این باورند که هنوز هم، در جاسوسی نمودن از جوامع مسلمانان، این امر پابرجا است. برنامه جامع نظارتی، ۱۸ ماه پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر ایجاد شد. مأموریت این سیستم این است که پلیس‌های مخفی را وادار به جمع‌آوری اطلاعات در خصوص جوامع مسلمان و جوامع مرتبط با خاورمیانه نماید و این کار را از طریق استراق سمع از مساجد، شرکت‌ها و رستوران‌ها انجام دهد. اگرچه طرفداران این برنامه، آن را برای «استراتژی ضدترور» - برنامه‌ای که تحت سرپرستی و مدیریت «ری کلی» کمسیر عالی اسبق آمریکایی ایجاد شده بود - ضروری می‌دانستند، اما این جاسوسی‌ها باعث عصبانیت بسیاری از مسلمانان شده بود که معتقد بودند در این امر «نقض حقوق بشر» صورت گرفته است.نظارت همه‌جانبه آمریکا، به جنگ فیلیپین در سال ۱۹۰۱، یعنی زمانی که این روش برای شناسایی شورشیان و منتقدین به کار می‌رفت، برمی‌گردد. در آن زمان این نظارت بر مؤلفه « نژاد» نیز استوار بود و منتقدین بر این باورند که هنوز هم، در جاسوسی نمودن از جوامع مسلمانان، این امر پابرجا است. برنامه جامع نظارتی، ۱۸ ماه پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر ایجاد شد. مأموریت این سیستم این است که پلیس‌های مخفی را وادار به جمع‌آوری اطلاعات در خصوص جوامع مسلمان و جوامع مرتبط با خاورمیانه نماید و این کار را از طریق استراق سمع از مساجد، شرکت‌ها و رستوران‌ها انجام دهد.
«ادوارد اسنودن» افشاگری آژانس امنیت ملی، قبل از اینکه اسناد آژانس را به خبرنگاران ارسال کند، به آن‌ها اصرار می‌کرد تا ایمیل‌هایشان را رمزگذاری نمایند تا نگذارند از آن‌ها جاسوسی شود. حتی ویدیویی هم ساخت تا به آن‌ها نشان دهد چگونه این کار را انجام دهند. «اندی گرینبرگ»، نویسنده «مجله وایرد»، در مورد رمزنگاری نمودن ایمیل‌ها توسط خبرنگاران به دلیل ترس از جاسوسی، مطالب بیشتری می‌گوید:
برخی موضوعات در حین بحث در مورد قابلیت‌های باورنکردنی نظارتی آژانس امنیت ملی، فراموش می‌شوند؛ از جمله این‌که راه‌ها و روش‌هایی برای اجتناب از این نظارت وجود دارند. همان‌طور که خود اسنودن گفته است رمزنگاری می‌تواند مانع از جاسوسی دولت و آژانس امنیت ملی در خصوص ارتباطات شما شود و این یک انقلاب در حوزه ابزارها و برنامه‌های رمزنگاری به شمار می‌رود که می‌تواند باعث پنهان نمودن اطلاعات ما ویا ایجاد یک حباب حریم شخصی پیرامون فعالیت‌های آنلاین ما شود. این امکان حتی در این دنیای پر از نظارت هم وجود دارد.
رمزنگاری ممکن است کمک خوبی باشد، اما این فعالیت‌های برجسته اسنودن است که مورد توجه رسانه‌ها بوده است. در آن زمان اسنودن تنها ۲۹ سال داشت و یک دبیرستانی ترک تحصیل کرده بود که توانست ۱۲۲ هزار دلار به دست آورد. وی نام خودش را «وراکس» نامی لاتین به معنای «گویند؛ حقیقت» گذاشت. وی پس از استفاده از نام رمزی The TrueHOOHA به مدت ۸ ماه اقدام به جمع‌آوری اطلاعات سری آژانس امنیت ملی نمود. در حالی که «جاسوسی حکومتی» چیزی است که در حال حاضر مورد بحث است، «جاسوسی خصوصی» نیز تهدیدی دیگر به شمار می‌رود.
«مایک جرمن» مأمور سابق «اف‌بی‌آی» به ابعاد دیگری از جاسوسی دولت آمریکا از مردم این کشور پرداخته و گفت:
شرکت‌های خصوصی وجود دارند که اطلاعاتی در مورد فعالیت‌های سیاسی و اعتراضی آمریکایی‌ها در خیابان‌های این کشور جمع‌آوری می‌کنند و تقریبا هیچ نظارتی بر این جاسوسی‌ها وجود ندارد. خیابان‌های آمریکا جولانگاه جاسوسی نه تنها از سوی دولت این کشور، بلکه از طرف کشورهای دیگر و حتی شرکت‌های اسرائیلی شده است. برای این موضوع، زیرساخت‌های لازم نیز ایجاد شده است. پس از حملات ۱۱ سپتامبر دولت ایالات متحده بودجه‌ای برای ایجاد مراکز تلفیقی ایالتی و محلی اطلاعاتی اختصاص داد. این مراکز تلفیقی، مراکز انتظامی ایالتی - محلی را با مراکز فدرال دیگر ایالات متحده، مانند خدمات آتش‌نشانی و حتی خدمات عمومی و نظامی، ادغام می‌کنند. همه این بخش‌ها به اتفاق یکدیگر اطلاعاتی را جمع‌آوری می‌کنند که توسط پلیس محلی، که در همسایگی شما قرار دارد، جمع‌آوری شده است؛ به طوری که همه این اطلاعات به صورت کانالیزه به سمت جامعه اطلاعاتی هدایت می‌شوند. جامعه اطلاعاتی نیز برنامه‌های کامپیوتری دارند که به آن‌ها گزارش فعالیت‌های مشکوک» می‌گویند. این برنامه‌ها اقدامات مشکوک را شناسایی می‌کنند. البته، جامعه اطلاعاتی ابتدا «مشکوک» را برای این برنامه‌ها تعریف می‌کنند: کارهایی مثل عکس‌برداری، فیلم‌برداری، یادداشت‌برداری، ترسیم نمودار، و در برخی موارد، جانب‌داری از عقاید افراطی.

 

بیشتر بخوانید: ابزارهای جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا


 «جف ویلیامسون» فعال سیاسی آمریکایی در خصوص تجربه خودش از مورد جاسوسی قرارگرفتن می‌گوید:
به دلیل وب‌سایت سیاسی که داشتم، مأمورین اف‌بی‌آی، سرویس مارشال‌های ایالات متحده، سرویس سری، وزارت امنیت داخلی، نیروی هوایی آمریکا و برخی افراد دیگر که نمی‌شناختم با من ملاقات‌هایی داشتند. برخی اوقات نزد من می‌آمدند و می‌خواستند در مورد محتویات وب‌سایت من، منظورم از برخی نوشته‌هایم و موضوعات دیگر بدانند.
نظارت توسط شرکت‌های خصوصی، با فناوری‌های نظارتی که هم اکنون در بازار در دسترس همگان است، درحال رشد و افزایش است. یکی از آگهی‌های عجیب در این خصوص، متعلق به یک شرکت خصوصی نظارتی است که به بهانه «امنیت شخصی»، محصولات خود را به فروش می‌رساند: «این خانواده شما است. وقتی که شما در دفترکارتان نیستید، آیا می‌دانید کارمندانتان چه کار می‌کنند؟ آیا حس می‌کنید کنترل خود را نسبت به محیط کار و کارمندانتان از دست داده‌اید؟ به شما MSpy (ام جاسوس) را معرفی می‌کنیم. MSpy یک نرم افزار نظارتی پیشرفته تلفن هوشمند است که به شما در کاستن خطراتی که در خانه یا محل کارتان متوجه‌تان است، کمک می‌کند. بچه‌ها و افراد مورد علاقه‌تان را از خطرات آفلاین یا آنلاین محافظت می‌کند. مکان آن‌ها را ردیابی می‌کند و دسترسی آن‌ها به نرم افزارهای با وب‌سایت‌های خاص را محدود می‌کند. پیامک‌ها و تماس‌های تلفنی آن‌ها را چک می‌کند. MSpy به شما امکان پیشگیری از تهدیدات و کنترل کارمندان و بهره‌وری آن‌ها در داخل و خارج از محل کار را می‌دهد.» ۱۶ سازمان مجزا و مستقل هستند که امروز جامعه اطلاعاتی را تشکیل می‌دهند و هزاران شرکت، چه در داخل آمریکا و چه در خارج از مرزهای این کشور، در این فعالیت‌های جاسوسی نقش دارند.
«توماس دریک» افشاگر دیگر آژانس امنیت ملی نیز می‌گوید:
ما چه حقی‌داریم که در اقدامات نظارتی بر کشورهای دیگر دخالت کنیم؟ حقوق حکومتی و فرمان‌روایی که به همه انسان‌ها اعطا شده، تنها بدین دلیل که ما شهروند ایالات متحده هستیم، برای ما توسعه یافته و بیشتر شده است؟ این حق برای همه انسان‌ها است، ولی این‌جا انگار استثنای آمریکایی وجود دارد. تمامی امپراتوری‌ها، پس از تشکیلشان، تبدیل به خاک‌انداز تاریخ شدند. تصمیم به تلافی کردن گرفتند و خود را به شدت نظامی و اطلاعاتی کردند. این دقیقاً همان چیزی است که در ایالات متحده درحال روی دادن است.

ابزارهای نظارتی در سراسر شرکت‌های خصوصی به وفور یافت می‌شوند. برخی شرکت‌ها نیز در مورد مشتریان، کارمندان و حتی رقبای خود جاسوسی می‌کنند. «سام آنتار» از افشاگران اطلاعاتی آمریکایی، برای شرکتی الکترونیکی با نام «کریزی ادی» کار می‌کرد که به دلیل فعالیت‌های غیرقانونی، توسط دولت فدرال بسته شد. آن‌ها از ابزارهای نظارتی به طوری استفاده می‌کردند که انگار خودشان آژانس امنیت ملی بودند. وی می‌گوید:
جاسوسی توسط شرکت‌های خصوصی مدت‌ها است ادامه دارد و در میان همه مسری شده و یک تجارت بزرگ شده است. این یک داستان بزرگ است. آژانس امنیت ملی به صورت یک‌پارچه با تمامی شرکت‌ها و سازمان‌های مرتبط با خود، بر منتقدین دولت و هم‌چنین بر رقبای خود در شرکت‌های متبوعشان نظارت می‌کند. مدیران شرکت‌ها هم بر مدیران شرکت‌های دیگر نظارت می‌کنند.
 شاید به همین دلیل است که در عصر نوآوری ما، برخی مهندسان عرصه کامپیوتر و اینترنت در حال طراحی یک «اینترنت بدون نظارت آژانس امنیت ملی» هستند. فیزیک‌دانان نیز از فیزیک کوانتوم استفاده می‌کنند تا بتوانند چنین اینترنتی را طراحی کنند. رهبران کشورهایی مثل ژاپن و برزیل که توسط آژانس امنیت ملی آمریکا مورد جاسوسی قرار گرفته‌اند، از چنین حرکتی حمایت می‌کنند.
«ری مک گاورن» تحلیل‌گر بازنشسته سیا می‌گوید:
اینجا پول است که عامل محرک است. برای کارهایی که می‌خواهند انجام دهند پول دارند. اگر بخواهند در مورد مردم خود تجسس کنند، پول لازم برای این کار را دارند. کنگره از تخصیص منابع مالی لازم به سازمان‌هایی مانند آژانس امنیت ملی برای این قبیل اقدامات استقبال می‌کند. قسمت بد داستان این است که با توجه به وجود شاخه‌های اجرایی، قانون‌گذاری و قضایی دولت که در این امر دخیل هستند و همین‌طور رسانه‌ها و شرکت‌های خصوصی، این موضوع بسیار به تعریف کلاسیک و موسیلینی از «فاشیسم» نزدیک است.
 ۱۶ سازمان مجزا و مستقل هستند که امروز جامعه اطلاعاتی را تشکیل می‌دهند و هزاران شرکت، چه در داخل آمریکا و چه در خارج از مرزهای این کشور، در این فعالیت‌های جاسوسی نقش دارند.
«توماس دریک» افشاگر دیگر آژانس امنیت ملی نیز می‌گوید:
ما چه حقی‌داریم که در اقدامات نظارتی بر کشورهای دیگر دخالت کنیم؟ حقوق حکومتی و فرمان‌روایی که به همه انسان‌ها اعطا شده، تنها بدین دلیل که ما شهروند ایالات متحده هستیم، برای ما توسعه یافته و بیشتر شده است؟ این حق برای همه انسان‌ها است، ولی این‌جا انگار استثنای آمریکایی وجود دارد. تمامی امپراتوری‌ها، پس از تشکیلشان، تبدیل به خاک‌انداز تاریخ شدند. تصمیم به تلافی کردن گرفتند و خود را به شدت نظامی و اطلاعاتی کردند. این دقیقاً همان چیزی است که در ایالات متحده درحال روی دادن است.
در پایان خوب است اظهارات «ادوارد اسنودن»، افشاگر آژانس امنیت ملی را بیاوریم:
باید خاطرنشان کنم که حتی اگر این نظارت بر کشور، بی‌نقص بودند، حتی اگر هرگز از آن‌ها استفاده نمی‌شد و حتی اگر تمامی اشکالات نظارتی، که امروزه بسیار شایع هستند، همگی حل می‌شدند، باز هم ثابت شده است که این برنامه‌ها برای ایمن نگه داشتن ما مفید نبوده‌اند. این حرف من نیست. دو برنامه مستقل کاخ‌سفید که دسترسی کامل به اطلاعات طبقه‌بندی داشته‌اند، تأکید کرده‌اند که این همه نظارت و جاسوسی نتوانسته است که حتی از یک حادثه تروریستی قریب‌الوقوع مثل ۱۱ سپتامبر در ایالات متحده جلوگیری نماید. بنابراین، استدلال من این است که وقتی تمامی سه قوه حکومت بر توقف این برنامه‌های نظارتی اتفاق نظر دارند، برای من روشن می‌شود که این‌ها، برنامه‌هایی قانونی و مشروع برای دفاع از آزادی‌های ما نیستند، بلکه در واقع این برنامه‌ها هم برای خود آن‌ها و هم برای ما، به عنوان شهروندان آمریکا، چیزی جز تهدید نیستند.

 
منبع: اسرار شیطان (ناگفته‌هایی از ایالات متحده آمریکا)، صالح قاسمی، تهران، نشر سلمان پاک، 1395.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما