بررسي علم آكوستيك در ميان آشفتگيهاي كيفيت
موجودات عموماً به دو عامل غذا و انرژي وابستهاند و بشر به عامل سوميبه نام اطلاعات وابسته است كه ميتواند آن را در مغز ذخيره و به موقع از آن استفاده كند. استفاده از انبوه اطلاعات ذخيره شده در حافظه را هوش و فردي كه بهترين هماهنگي و تحليل رابين اين اطلاعات ذخيره شده انجام دهد هوشمند ميگوئيم.
هر قدر بشر بتواند اطلاعات بيشتر ذخيره كند در تصميمگيري و استفاده از امكانات زيستي بهره بيشتري خواهد جست و به همين دليل، پيشرفت علوم و تكنولوژي در قرن معاصر سرعت بسيار زيادي بخود گرفته، به طوري كه روزانه در جهان هزاران اختراع، ابداع و پديده جديدي به وجود ميآيد كه به اطلاعات قبلي افزوده ميشود.
كامپيوتر با بانكهاي اطلاعاتياش ميتواند ظرف مدت اندكي انبوه اطلاعات را دراختيارمان قرار دهد و يا به ياري سيستمهاي مخابراتي از آن سوي دنيا به سوي ديگر در برههاي از زمان آنها را گسيل كند.
از طرفي ارتباط اطلاعات در طبيعت براي بشر توسط حسهاي پنجگانه صورت ميگيرد كه چون سرعت انتقال اطلاعات محيط زيست معمولاً كندتر از سرعت انتقال در مغز است انسان مجهز به مبدلهايي است به نام حسهاي بساوايي، بويايي، چشايي، بينايي و شنوايي (در شنوايي امواج مكانيكي به امواج الكتريكي تبديل ميگردد.)
از ميان اين پنج حس، حواس بينايي و شنوايي براي ارتباط با محيط زندگي اهميت ويژهاي دارند و بشر تاكنون نسبت به اين دو حس كنجكاوي بيشتري از خود نشان داده است.
در ابتداي خلقت، بشر براي انتقال احساسات خوشآيند و بد آيند خود و يا ارتباط با ديگران با به كارگيري حنجره و يا نقش كردن تصاوير بر ديوار تدريجاً به پيدايش هنرمندانه گفتار و نوشتار دست يافت و راه گسترش و سرعت بخشيدن به انتقال آنها به اختراع وسايلي چون كتاب، روزنامه، تلگراف، تلفن، راديو، تلويزيون و ماهوارهها و... نايل شد و ميشود.
از زماني كه انسان توسط صداهاي ساده حنجره (واكهاي اصلي گويش بودن بكارگيري حجم دهان و استفاده از زبان) مجبور به اطلاع رساني شد تا زماني كه توسط طبل پيام خود را سريعتر به مخاطبينش ميرساند ميليونها سال زمان بود و از زماني كه طبل پيام رسان سريع بشر بود تا موقعي كه مورس اختراع شد چـــندين قرن و از زمان اختراع مورس تا امروز كه پيشرفتهترين سيستمهاي ارتباطي با سرعت سير نور اطلاعات ما را جابهجـــا ميكنند چند سالي ميگذرد اين امر نشان ميدهد كه بشـــر اهميت اطـــلاعات و انتقال سريع آنرا در كليه فعالـــيتهاي زندگي خود دريافـــته، بطوري كه اغلب كشورهاي در حال توسعه نزديك به نيمياز درآمد خالص ملي خود را به اين امر اختصاص ميدهند.
(سخنراني ادرين پاركر در كنفرانس او.اي.سي. دي سال 1975) و طبيعي است كه جامعه با اطلاعات بيشتر رشد سريعتر خواهد داشت انتقال اطلاعات، چنانچه توسط هر پنج حس انجام پذيرد، مطلب، راحتتر، سريعتر و ماندگارتر و بطور كلي طبيعيتر در ذهن ذخيره خواهد شد.
دستيابي بشر به ضبط تصاوير (صنعت سينماي صامت) خيلي سريع به بنبست رسيد چرا كه با تصوير بدون صدا، ارتباط با مخاطب كاري بسيار مشكل بود.
اختراع ضبط صدا بر روي نوار اهميت حس شنيداري را براي جهانيان آشكار کرد و همزمان با اختراع و توليد دستگاههاي الکترو اکوستيک احتياج به افرادي که بتوانند با اين سيستم کار کنند بروز کرد، کارکردن با اين نوع دستگاهها شايد در نگاه اول ساده به نظر برسد و يک عمل اُپراتوري را در ذهن متبادر سازد ولي درعمل اينگونه نيست و در آنجايي که يک اثر هنري در ذات خود داراي يک روح و حس متعالي است، تبديل آن با وسايل و ابزارآلات فيزيکي به گونه اي که بتواند اين حس را هم منتقل کند، نياز به شخصي دارد که ضمن داشتن دانش کافي اين علم و دانستن توانمندي دستگاهها، داراي بارقههاي هنري باشد تا بتواند با درک درست موضوع همراه با ضبط يک اثر حس هنري آنرا هم انتقال دهد.
در اينجا به تعريف صحيحي از صدابردار و بخصوص صدابردار موسيقي ميرسيم و اهميت کار او را در مييابيم.
در جهان امروز با تمام پيشرفت سيستمهاي الکترو اکوستيکي و استفاده روز افزون آن هنوز شاهد افراد معدودي از صدابرداران حرفهاي در سطح دنيا ميباشيم.
ايران با توجه به فعاليّتهاي مدرسه عالي راديو و تلويزيون سابق (مدرسه صدا و سيماي فعلي) توانسته تا حدودي، هم تراز با کشورهاي پيشرفته، صدا بردار تحويل جامعه بدهد که از ميان آنها تعـدادي توانستهاند در زمينه موسيقي (بالا ترين درجه صدابرداري) توانمنديهاي خارقالعادهاي از خود نشان دهند.
با عنايت به اينکه در گذشته عمدتاً موسيقي در صدا وسيما توليد ميشد و متخصصين اين علم هم، تعليم ديدههاي همان سازمان بودند، کيفيّت کارها درحد قابل قبول بود، ولي امروزه که بيشتر موسيقيها در خارج از صداسيما توليد ميشود، آشفتگي در کيفيّت وجود دارد که بيشتر عوامل آن را شايد بتوان به عدم تخصص و صرفه جويي سرمايهگذاران، عدمکنترل کيفيّت و تأديب افرادي که بدون دانش کافي و حس هنري مبادرت به کار ميکنند و مهمتر از همه عدمهماهنگي و انسجام صدابرداران متخصص است.
منبع: سايت خانه موسيقي
/خ
هر قدر بشر بتواند اطلاعات بيشتر ذخيره كند در تصميمگيري و استفاده از امكانات زيستي بهره بيشتري خواهد جست و به همين دليل، پيشرفت علوم و تكنولوژي در قرن معاصر سرعت بسيار زيادي بخود گرفته، به طوري كه روزانه در جهان هزاران اختراع، ابداع و پديده جديدي به وجود ميآيد كه به اطلاعات قبلي افزوده ميشود.
كامپيوتر با بانكهاي اطلاعاتياش ميتواند ظرف مدت اندكي انبوه اطلاعات را دراختيارمان قرار دهد و يا به ياري سيستمهاي مخابراتي از آن سوي دنيا به سوي ديگر در برههاي از زمان آنها را گسيل كند.
از طرفي ارتباط اطلاعات در طبيعت براي بشر توسط حسهاي پنجگانه صورت ميگيرد كه چون سرعت انتقال اطلاعات محيط زيست معمولاً كندتر از سرعت انتقال در مغز است انسان مجهز به مبدلهايي است به نام حسهاي بساوايي، بويايي، چشايي، بينايي و شنوايي (در شنوايي امواج مكانيكي به امواج الكتريكي تبديل ميگردد.)
از ميان اين پنج حس، حواس بينايي و شنوايي براي ارتباط با محيط زندگي اهميت ويژهاي دارند و بشر تاكنون نسبت به اين دو حس كنجكاوي بيشتري از خود نشان داده است.
در ابتداي خلقت، بشر براي انتقال احساسات خوشآيند و بد آيند خود و يا ارتباط با ديگران با به كارگيري حنجره و يا نقش كردن تصاوير بر ديوار تدريجاً به پيدايش هنرمندانه گفتار و نوشتار دست يافت و راه گسترش و سرعت بخشيدن به انتقال آنها به اختراع وسايلي چون كتاب، روزنامه، تلگراف، تلفن، راديو، تلويزيون و ماهوارهها و... نايل شد و ميشود.
از زماني كه انسان توسط صداهاي ساده حنجره (واكهاي اصلي گويش بودن بكارگيري حجم دهان و استفاده از زبان) مجبور به اطلاع رساني شد تا زماني كه توسط طبل پيام خود را سريعتر به مخاطبينش ميرساند ميليونها سال زمان بود و از زماني كه طبل پيام رسان سريع بشر بود تا موقعي كه مورس اختراع شد چـــندين قرن و از زمان اختراع مورس تا امروز كه پيشرفتهترين سيستمهاي ارتباطي با سرعت سير نور اطلاعات ما را جابهجـــا ميكنند چند سالي ميگذرد اين امر نشان ميدهد كه بشـــر اهميت اطـــلاعات و انتقال سريع آنرا در كليه فعالـــيتهاي زندگي خود دريافـــته، بطوري كه اغلب كشورهاي در حال توسعه نزديك به نيمياز درآمد خالص ملي خود را به اين امر اختصاص ميدهند.
(سخنراني ادرين پاركر در كنفرانس او.اي.سي. دي سال 1975) و طبيعي است كه جامعه با اطلاعات بيشتر رشد سريعتر خواهد داشت انتقال اطلاعات، چنانچه توسط هر پنج حس انجام پذيرد، مطلب، راحتتر، سريعتر و ماندگارتر و بطور كلي طبيعيتر در ذهن ذخيره خواهد شد.
دستيابي بشر به ضبط تصاوير (صنعت سينماي صامت) خيلي سريع به بنبست رسيد چرا كه با تصوير بدون صدا، ارتباط با مخاطب كاري بسيار مشكل بود.
اختراع ضبط صدا بر روي نوار اهميت حس شنيداري را براي جهانيان آشكار کرد و همزمان با اختراع و توليد دستگاههاي الکترو اکوستيک احتياج به افرادي که بتوانند با اين سيستم کار کنند بروز کرد، کارکردن با اين نوع دستگاهها شايد در نگاه اول ساده به نظر برسد و يک عمل اُپراتوري را در ذهن متبادر سازد ولي درعمل اينگونه نيست و در آنجايي که يک اثر هنري در ذات خود داراي يک روح و حس متعالي است، تبديل آن با وسايل و ابزارآلات فيزيکي به گونه اي که بتواند اين حس را هم منتقل کند، نياز به شخصي دارد که ضمن داشتن دانش کافي اين علم و دانستن توانمندي دستگاهها، داراي بارقههاي هنري باشد تا بتواند با درک درست موضوع همراه با ضبط يک اثر حس هنري آنرا هم انتقال دهد.
در اينجا به تعريف صحيحي از صدابردار و بخصوص صدابردار موسيقي ميرسيم و اهميت کار او را در مييابيم.
در جهان امروز با تمام پيشرفت سيستمهاي الکترو اکوستيکي و استفاده روز افزون آن هنوز شاهد افراد معدودي از صدابرداران حرفهاي در سطح دنيا ميباشيم.
ايران با توجه به فعاليّتهاي مدرسه عالي راديو و تلويزيون سابق (مدرسه صدا و سيماي فعلي) توانسته تا حدودي، هم تراز با کشورهاي پيشرفته، صدا بردار تحويل جامعه بدهد که از ميان آنها تعـدادي توانستهاند در زمينه موسيقي (بالا ترين درجه صدابرداري) توانمنديهاي خارقالعادهاي از خود نشان دهند.
با عنايت به اينکه در گذشته عمدتاً موسيقي در صدا وسيما توليد ميشد و متخصصين اين علم هم، تعليم ديدههاي همان سازمان بودند، کيفيّت کارها درحد قابل قبول بود، ولي امروزه که بيشتر موسيقيها در خارج از صداسيما توليد ميشود، آشفتگي در کيفيّت وجود دارد که بيشتر عوامل آن را شايد بتوان به عدم تخصص و صرفه جويي سرمايهگذاران، عدمکنترل کيفيّت و تأديب افرادي که بدون دانش کافي و حس هنري مبادرت به کار ميکنند و مهمتر از همه عدمهماهنگي و انسجام صدابرداران متخصص است.
منبع: سايت خانه موسيقي
/خ