اگر تو رخ بنمايي ستم نخواهد شد اگر تو رخ بنمايي ستم نخواهد شد شاعر : ملک الشعرا بهار ز حسن و خوبي تو هيچ کم نخواهد شد اگر تو رخ بنمايي ستم نخواهد شد کم از دهان تو يک ذره هم نخواهد شد برون ز زلف تو يک حلقه هم نخواهد رفت کسي به صيد غزال حرم نخواهد شد تو پاک باش و برون آي بيحجاب و مترس کني سياه، به زلفت قسم، نخواهد شد اگر بر آن سري اي ماهرو!که روز مرا ز بندگيت جدا يک قلم نخواهد شد گرم زني چون قلم، بند بند، اين سر من به حرف مفت، کسي متهم نخواهد شد رقيب گفت: « بهار از تو سير شد » هيهات!