ايرجا! رفتي و اشعار تو ماند

کوچ کردي تو و آثار تو ماند ايرجا! رفتي و اشعار تو ماند مي‌نهد آتشي از خويش به جا چون کند قافله کوچ از صحرا آتشت ماند ولي در دل من بار بستي تو ز سرمنزل من
دوشنبه، 5 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ايرجا! رفتي و اشعار تو ماند
ايرجا! رفتي و اشعار تو ماند
ايرجا! رفتي و اشعار تو ماند

شاعر : ملک الشعرا بهار

کوچ کردي تو و آثار تو ماند ايرجا! رفتي و اشعار تو ماند
مي‌نهد آتشي از خويش به جا چون کند قافله کوچ از صحرا
آتشت ماند ولي در دل من بار بستي تو ز سرمنزل من
برگشودي پر و کردي بازي چون کبوتربچه‌ي پروازي
ناگهان رفتي و بالا ماندي اوج بگرفتي و بال افشاندي
روح پاک تو گذشت از افلاک تن زار تو فروخفت به خاک
نامه شد جامه‌در از ماتم تو جامه پوشيد سيه در غم تو
فلک دانش بي‌اختر شد شجر فضل و ادب بي‌بر شد
وز غمت داغ مرکب تازه است دفتر از هجر تو بي‌شيرازه است
مزه از نکته و معني زامثال رفت در مرگ تو قدرت ز خيال
بر لب تار بجز مويه نماند اندر آهنگ دگر پويه نماند
بي‌تو شد عاشقي و عشق دروغ بي‌تو رفت از غزليات فروغ
راستي سعدي شيرازي مرد بي‌تو رندي و نظربازي مرد
آشيان ساخته‌اي چون بلبل اندر آن باغ که بر شاخه‌ي گل
گوشه‌اي بهر پذيرايي ما زير سر کن ز ره مهر و وفا


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط