رنگ در سازمان (4)
نويسنده: حميد رضا نيك نژاد
در قسمت پيشين درباره تضاد رنگها و اثرات رواني رنگها در محيط کار مواردي را خوانديم. در اين قسمت ادامه مطلب را پي مي گيريم :
زرد بيانگر روشني، درخشش، شادماني، حساسيت، توسعه طلبي بلامانع، تسكين خطر و تنفر يا اميد است ( اگر زرد در پس زمينه سياه باشد، تنفر و اگر در کنار سبز استفاده شود، اميد را نشان ميدهد)
از نظر سمبليک نماد خورشيد و گرماي دلپذير است. اثر رواني زرد گرماي ملايم است. ادراک حسي آن زنده دلي و اندام آن سيستمهاي عصبي و بينايي است.
طعم زرد بيشتر گس است اما با ترکيب رنگهاي روشن، شيرين و با رنگهاي تيره، تلخ ميشود.
زرد يک رنگ ماورايي و مناسب براي بيان مفاهيم توجه و دقت و شادي است.
در محيطهاي پويايي که قصد دارد تا جواني و تحرک را نشان دهند، به کار ميآيد و ترجيحا بايد از هارموني آن با رنگهاي تيره خودداري کرد؛ چرا که ترکيبي نا اميد کننده را ارائه ميدهد.
اين رنگ براي سازمانهاي برونگرا، تجاري و فعاليتهاي مبتني بر ارائه خدمات به مشتري مناسب است.
در ارگونومي اين رنگ براي نشان دادن خطر مواد سمي به کار ميرود.
رنگهاي مکمل بيشتر ترکيبي از موارد رنگهاي اصلي هستند اما ميتوان آنها را نيز همانند موارد فوق دسته بندي کرد.
در اين ميان تنها رنگ سبز که رنگ نشاط و جواني و سمبل محيط زيست است، با فعاليت سازمانهاي فرهنگي تناسب دارد.
رنگهاي سياه و سفيد يا خنثي هم بيشتر مفهوم بخش ساير رنگها هستند خواه با ترکيب و يا همنشيني.
از آنچه که در بالا گفته شد، به راحتي ميتوان فهميد که رنگ غالب در سازمان شامل رنگ ديوارها، درها، پنجره ها، مبلمان و حتي رنگ بندي تابلوهاي روي ديوار و ساير اقلام محيط کار چگونه بايد باشد.
مشاهده رنگ يک واقعيت پسيکوفيزيولوژيکي است که از واقعيت شيميايي رنگ متمايز است، يعني مساله ديدن رنگ با ساختمان بنيادي رنگ تفاوت دارد.
همان گونه که ارتعاشات صوتي ميتواند از راه گوش خوشآيند، لذت بخش و قابل درک باشد، رنگ نيز پديدهاي است که از راه چشم اثرات مفيد يا مضري ميتواند در مغز انسان داشته باشد و لذا مساله رنگ از بسياري جهات بررسي ميشود به نحوي که:
1) هنرمند به اثرات رنگ از نظر زيباشناسي توجه دارد و نفوذ معنوي رنگ و خلاقيت آن را بررسي ميكند.
2) روان شناس علاقه مند به شناسايي قدرت اثر تشعشعات رنگي بر روي مغز و روح آدمي است.
3) فيزيولوژيست اثرات نور و رنگ را بر روي اعضاي مختلف بدن مطالعه ميكند و موضوع ديدن يکي از مسائل مورد مطالعه فيزيولوژيکي است.
4) شيميست ساختمان ملکولي رنگها و رنگدانهها و ذرات جسم سنگين و تهيه رنگ از مواد اوليه و غيره را بررسي ميكند.
5) فيزيکدان نوع انرژي، نوسانات، اختلاط انوار رنگي طيف، تجزيه نور، فرکانس، طول موج اشعههاي رنگي و رده بندي رنگها و اندازه گيري آنها را مورد بحث قرار ميدهد.
6) در صنايع نيز رنگ به عنوان عامل کمکي در تامين ايمني، وسايل ارتباطي ، تزيين، رمز و نشانه، حفاظت و نظاير اينها و براي مقصود معين به کار گرفته ميشود.
از اين تاثير، امروزه در ساختمان منازل مسکوني و دفتر کار استفاده ميشود و براي انتخاب در کارگاهها و ماشينها بهکار ميرود؛ زيرا انتخاب رنگ مناسب باعث ازدياد قدرت کارگران و افزايش حجم توليد ميشود، به طوري که يک کارخانه جوراب سازي در آلمان توانست با استفاده از اين مساله توليد خود را 20درصد افزايش بخشد.
ادامه دارد .......
منبع: روزنامه اطلاعات
/خ
زرد
زرد بيانگر روشني، درخشش، شادماني، حساسيت، توسعه طلبي بلامانع، تسكين خطر و تنفر يا اميد است ( اگر زرد در پس زمينه سياه باشد، تنفر و اگر در کنار سبز استفاده شود، اميد را نشان ميدهد)
از نظر سمبليک نماد خورشيد و گرماي دلپذير است. اثر رواني زرد گرماي ملايم است. ادراک حسي آن زنده دلي و اندام آن سيستمهاي عصبي و بينايي است.
طعم زرد بيشتر گس است اما با ترکيب رنگهاي روشن، شيرين و با رنگهاي تيره، تلخ ميشود.
زرد يک رنگ ماورايي و مناسب براي بيان مفاهيم توجه و دقت و شادي است.
در محيطهاي پويايي که قصد دارد تا جواني و تحرک را نشان دهند، به کار ميآيد و ترجيحا بايد از هارموني آن با رنگهاي تيره خودداري کرد؛ چرا که ترکيبي نا اميد کننده را ارائه ميدهد.
اين رنگ براي سازمانهاي برونگرا، تجاري و فعاليتهاي مبتني بر ارائه خدمات به مشتري مناسب است.
در ارگونومي اين رنگ براي نشان دادن خطر مواد سمي به کار ميرود.
رنگهاي مکمل بيشتر ترکيبي از موارد رنگهاي اصلي هستند اما ميتوان آنها را نيز همانند موارد فوق دسته بندي کرد.
در اين ميان تنها رنگ سبز که رنگ نشاط و جواني و سمبل محيط زيست است، با فعاليت سازمانهاي فرهنگي تناسب دارد.
رنگهاي سياه و سفيد يا خنثي هم بيشتر مفهوم بخش ساير رنگها هستند خواه با ترکيب و يا همنشيني.
از آنچه که در بالا گفته شد، به راحتي ميتوان فهميد که رنگ غالب در سازمان شامل رنگ ديوارها، درها، پنجره ها، مبلمان و حتي رنگ بندي تابلوهاي روي ديوار و ساير اقلام محيط کار چگونه بايد باشد.
نقش رنگ درآراستگي و ايمني محيط کار و زندگي
مشاهده رنگ يک واقعيت پسيکوفيزيولوژيکي است که از واقعيت شيميايي رنگ متمايز است، يعني مساله ديدن رنگ با ساختمان بنيادي رنگ تفاوت دارد.
همان گونه که ارتعاشات صوتي ميتواند از راه گوش خوشآيند، لذت بخش و قابل درک باشد، رنگ نيز پديدهاي است که از راه چشم اثرات مفيد يا مضري ميتواند در مغز انسان داشته باشد و لذا مساله رنگ از بسياري جهات بررسي ميشود به نحوي که:
1) هنرمند به اثرات رنگ از نظر زيباشناسي توجه دارد و نفوذ معنوي رنگ و خلاقيت آن را بررسي ميكند.
2) روان شناس علاقه مند به شناسايي قدرت اثر تشعشعات رنگي بر روي مغز و روح آدمي است.
3) فيزيولوژيست اثرات نور و رنگ را بر روي اعضاي مختلف بدن مطالعه ميكند و موضوع ديدن يکي از مسائل مورد مطالعه فيزيولوژيکي است.
4) شيميست ساختمان ملکولي رنگها و رنگدانهها و ذرات جسم سنگين و تهيه رنگ از مواد اوليه و غيره را بررسي ميكند.
5) فيزيکدان نوع انرژي، نوسانات، اختلاط انوار رنگي طيف، تجزيه نور، فرکانس، طول موج اشعههاي رنگي و رده بندي رنگها و اندازه گيري آنها را مورد بحث قرار ميدهد.
6) در صنايع نيز رنگ به عنوان عامل کمکي در تامين ايمني، وسايل ارتباطي ، تزيين، رمز و نشانه، حفاظت و نظاير اينها و براي مقصود معين به کار گرفته ميشود.
از اين تاثير، امروزه در ساختمان منازل مسکوني و دفتر کار استفاده ميشود و براي انتخاب در کارگاهها و ماشينها بهکار ميرود؛ زيرا انتخاب رنگ مناسب باعث ازدياد قدرت کارگران و افزايش حجم توليد ميشود، به طوري که يک کارخانه جوراب سازي در آلمان توانست با استفاده از اين مساله توليد خود را 20درصد افزايش بخشد.
ادامه دارد .......
منبع: روزنامه اطلاعات
/خ