چکیده:
وقتی صحبت از انسانهای عاقل میشود معمولا افراد با تعریفی که از عقل دارند، انسانهایی را که حرکات و سکنات عادی دارند و خوب و بد و ارزش اشیاء و را میفهمند به عنوان انسان عاقل میشناسند؛ اما اگر تعریف عوض شود آنگاه دایره عاقلها کمی بیشتر از زیاد تخصیص میخورد.
تعداد کلمات 1330 زمان تخمینی مطالعه 7 دقیقه
وقتی صحبت از انسانهای عاقل میشود معمولا افراد با تعریفی که از عقل دارند، انسانهایی را که حرکات و سکنات عادی دارند و خوب و بد و ارزش اشیاء و را میفهمند به عنوان انسان عاقل میشناسند؛ اما اگر تعریف عوض شود آنگاه دایره عاقلها کمی بیشتر از زیاد تخصیص میخورد.
تعداد کلمات 1330 زمان تخمینی مطالعه 7 دقیقه
نویسنده: عبدالصالح شمساللهی
وقتی صحبت از انسانهای عاقل میشود معمولا افراد با تعریفی که از عقل دارند، انسانهایی را که حرکات و سکنات عادی دارند و خوب و بد و ارزش اشیاء و را میفهمند به عنوان انسان عاقل میشناسند؛ اما اگر تعریف عوض شود آنگاه دایره عاقلها کمی بیشتر از زیاد تخصیص میخورد.تعریف یک چیز راههای گوناگونی دارد؛ یکی از راههای تعریف، تعریف به کاربرد است؛ به عنوان مثال وقتی از تعریف کبریت سؤال میشود میتوان گفت کبریت چیزی است که با آن آتش روشن میکنند.
تعاریف مختلفی از عقل در مکاتب مختلف وجود دارد؛ اما امام صادق(ع) عقل را به کاربرد آن تعریف کرده است و در پاسخ به سؤال فردی از تعریف عقل میفرماید:
[العقل] مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ وَ اُکْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ.(1)
[عقل در مکتب اهل بیت(ع)] چیزیست که بوسیله آن خدا پرستش میشود و بهشت بدست میآید.
یعنی اگر مشی انسان در زندگی به گونهای بود که روز به روز از بندگی خدا دور شود و نهایت زندگی او به بهشت ختم نشود فاقد عقل تعریف شده توسط اهلبیت(ع) است.نگارنده عقلی که این خصوصیات را دارد عقل ربانی مینامد؛ عقلی که انسان را تربیت میکند تا لایق ورود در بهشت و هم نشینی با اولیاء خدا شود.با این تعریف و برای قرار گرفتن در زمره عاقلان لازم است که فرد بداند چه چیزهایی خلاف عقل است و باعث میشود تا انسان از دایره دارندگان عقل ربانی بیرون رود.
آنچه میتوان به عنوان مشکل اساسی جامعه در روزگار ما مطرح کرد کمبود عقل ربانی در جامعه است. جامعهای که با مشکلات زیادی مثل طلاق بیست و پنج درصد، اعتیاد بالای سه میلیون نفر، فساد اقتصادی قابل توجه و بعضا سازمان یافته و جمعیت بالای سیصد هزار نفری در زندان و ... دست و پنجه نرم میکند؛ قطعا از عقل ربانی فاصله گرفته است.
1. هوای نفس
یکی از چیزهایی که باعث میشود تا عقل انسان در بند شود و در واقع انسان از مواهب عقل ربانی بیبهره بماند پیروی از هوای نفس و دنبالهروی از امیال و خواستههای درونی است. بسیاری از کسانی که در دام گناه می افتند خود از زشتی کار خود مطلع هستند و اگر در حالت عادی از گناهشان صحبت کنی از آن ابراز انزجار میکنند؛ اما این ادراک در زمان ارتکاب جرم برای آنها سودی ندارد؛ چرا که عقلی که قرار بود آنها را نجات دهد و مسیر بندگی خدا را برای آنان باز کند در اسارت هوای نفس قرار گرفته است. امیرمؤمنان(ع) در خصوص تاثیر هوای نفس بر عقل میفرماید:
کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِیرٍ.(2)
ترجمه: چه بسا عقلی که اسیر فرمانروایى هوس است.
و یا در روایتی دیگر پیروی از هوای نفس را فاسد کننده عقل دانسته میفرماید:
طَاعَةُ الْهَوَى تُفْسِدُ الْعَقْل.(3)
ترجمه: فرمانبرداری هوای نفس عقل را تباه می کند.
2. کبر
کبر یکی دیگر از چیزهایی است که عقل ربانی را تحت تاثیر قرار میدهند و آن را از کار میاندازد. کبر حاصل توهم است و اگر کسی دارای وهم قوی و اثرگذاری باشد نمیتواند به وادی عقل ربانی پا بگذارد. فرد به واسطه این توهم خود را بزرگتر و مقدم بر همه میبیند در حالی که واقعیت ماجرا این چنین نیست. امیرمؤمنان(ع) در کلامی نورانی کبر را بدترین آفت عقل دانسته و میفرماید:
شَرُّ آفَاتِ الْعَقْلِ الْکِبْر(4)
بدترین آفتهای عقل تکبر است.
3. خودپسندی
خودپسندی را به نوعی میتوان محصول کبر دانست. خود پسندی نیز مانند کبر ثمره وهم است به این صورت که فرد ابتدا توهم بزرگ بودن میزند و بعد از آن خود را معیار سنجش افعال مردم قرار میدهد و هرکس بر خلاف او عمل و یا حتی فکر کند محکوم مینماید. این رذیله اخلاقی نیز عقل ربانی را نابود میکند امیرمؤمنان(ع) در وصیت به فرزندش امام حسن (ع) میفرماید:
وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَةُ الْأَلْبَاب(5)
بدان که خودپسندی ضد درست اندیشی و آفت عقلها و خردها است.
نکته جالب این است که امیرمؤمنان(ع) خود پسندی را تازه ابتدای فساد عقل دانسته و میفرماید:
أَوَّلُ إِعْجَابِ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ فَسَادُ عَقْلِه.(6)
ترجمه: در نخستین مرحله ی خودپسندی، عقل تباه میگرد.
4. آرزوی دراز
.آرزو پردازی یکی دیگر از عوامل دوری از عقل ربانی است. انسانهای آرزو پرداز معمولا برای رسیدن به آرزوهای دور و دراز از مسیر مستقیم دور میشوند و این آرزوها چنان بر عقل آنها چیره میشود که گاه بزرگترین گناهها را مرتکب میشوند. جالب است بدانیم که بزرگترین گناهان دنیا محصول آرزو پردازی کسانی است که در حین ارتکاب گناه، بهتر است به جای دادن تزهای جامعه شناسی غربی که ناکارمدی آنها در همان غرب مورد اذعان است، کمی به فکر اصلاح اخلاقی و اعتقادی جامعه باشیم تا با تکامل عقل ربانی در جامعه روز به روز از مشکلاتمان کاسته شودخود به جرم خود معترف بودند؛ اما آرزوها عقل آنها را پیکرده بود و اجازه تفکر به آنها نمیداد. قتل سیدالشهدا(ع) و حادثه عاشورا محصول آرزو پردازیهای عمر سعد بود؛ او به آرزوی رسیدن به حکومت ری اقدام به قتل کسی کرد که میدانست در روی زمین بهتر از او شخصیتی وجود ندارد.
امیرمؤمنان(ع) در روایتی آرزو پردازی را روش انسانهای احمق دانسته و میفرماید:
اَلاَمانِىُّ شیمَةُ الحُمْقى.(7)
ترجمه: آرزوها پردازی خصلت کمخردان است.
امیرمؤمنان(ع) آرزوهای طول دراز را عامل غفلت عقل دانسته و میفرماید:
اعْلَمُوا أَنَّ الْأَمَلَ یُسْهِی الْعَقْل(8)
و بدانید که آرزوهای دراز خرد را به غفلت وادارد.
5. طمع
طمع از دیگر عوامل از دست رفتن عقل ربانی است. انسان طماع با هدف به دست آوردن آسان آنچه که میخواهد از تمام خطوط قرمز عبور خواهد کرد و هرچه این خطوط قرمز بیشتر شکسته شود دوری از خدا بیشتر خواهد شد. نکته جالب این است که در روزگار ما افرادی را که برای رسیدن به مطامع خود از هیچ خلاف شرع و قانونی دریغ نمیکنند به عنوان انساهای باهوش و عاقل شناخته میشوند اما حقیقت این است که آنها با تن دادن به لوازم طمعشان از دایره بندگان خدا خارج شده و نشان میدهند که فاقد عقل ربانی هستند. امیرمؤمنان(ع) ظهور طمع را به عنوان قتلگاه عقل معرفی کرده و میفرماید:
أَکْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِع.(9)
بیشترین قتلگاه عقلها جایی است که طمعها خود نمایی میکند.
6. شهوترانی
شهوترانی را میتوان از مهمترین عوامل از دست رفتن عقل ربانی دانست. انسانی که در دام شهوات میافتد شهوت فرمانروای او میشود و او را از حیوان پستتر میکند. امیرمؤمنان(ع) در مورد رابطه عقل و شهوت میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَکَّبَ فِی الْمَلَائِکَةِ عَقْلًا بِلَا شَهْوَةٍ وَ رَکَّبَ فِی الْبَهَائِمِ شَهْوَةً بِلَا عَقْلٍ وَ رَکَّبَ فِی بَنِی آدَمَ کِلَیْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَیْرٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ مَنْ غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهَائِم.(10)
ترجمه: همانا خدای تعالی، فرشتگان را خلق کرد و در وجود آنان عقل را مسلط کرد و حیوانات را پدید آورد و در وجود آنان لذت خواهی را حاکم کرد و انسان را خلق کرد و در وجود او عقل و شهوت را همراه هم قرارداد، پس هر کسی که عقل را بر شهوت پیروزی داد، پس او ارزشمندتر از فرشتگان است و هر کس شهوت را بر عقل غلبه داد، پس او پستتر از حیوانات است.
مسئله مهم در این است که عقل و شهوت در یکجا جمع نمیشوند و آنکه دنباله رو شهوت خود شد از عقل ربانی محروم خواهد شد. امیرمؤمنان(ع) در روایتی رابطه عقل و شهوت را تباین دانسته و میفرماید:
لَا عَقْلَ مَعَ شَهْوَةٍ.(11)
عقل با شهوت جمع نمی شود.
با بررسی روایت موارد دیگری نیز میتوان به این فهرست اضافه کرد که به فرموده اهلبیت(ع) با عقل ربانی در تضاد است و باعث برون رفت انسان از دایره بندگی خدا میشود.
خلاصه کلام:
به نظر میرسد آنچه میتوان به عنوان مشکل اساسی جامعه در روزگار ما مطرح کرد کمبود عقل ربانی در جامعه است. جامعهای که با مشکلات زیادی مثل طلاق بیست و پنج درصد، اعتیاد بالای سه میلیون نفر، فساد اقتصادی قابل توجه و بعضا سازمان یافته و جمعیت بالای سیصد هزار نفری در زندان و ... دست و پنجه نرم میکند؛ قطعا از عقل ربانی فاصله گرفته است و بهتر است به جای دادن تزهای جامعه شناسی غربی که ناکارمدی آنها در همان غرب مورد اذعان است، کمی به فکر اصلاح اخلاقی و اعتقادی جامعه باشیم تا با تکامل عقل ربانی در جامعه روز به روز از مشکلاتمان کاسته شود.
منابع
1. اصول کافی ج1 ص 4
2. نهجالبلاغه حکمت 211
3. غرر الحکم و درر الکلم،فصل 47 حدیث اول ص 434
4. غرر الحکم و درر الکلم، فصل 41 حدیث 80 ص 413
5. تحف العقول ص74
6. تحف العقول ص 152
7. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج13، ص 47 حدیث 14703
8. نهجالبلاغه خطبه 86
9. وسائل الشیعة، ج16، ص ، 25باب 67، حدیث 20871
10. علل الشرائع، ج1، ص: 4
11. عیون الحکم و المواعظ ، ص 532