یکی از مهمترین مراحل زندگی یک فرد رسیدن به سن بلوغ و وارد شدن به مرحله نوجوانی است. این مقاله به اهمیت بلوغ در اسلام پرداخته و تاثیر آن بر تربیت دینی فرزند را مورد بررسی قرار داده است.
تعداد کلمات:1165 کلمه/ تخمین زمان مطالعه: 5دقیقه
نام نویسنده: حسنیه صالحان
بلوغ واژهای عربی و به معنای رسیدن یا نزدیک شدن به انتهای امر یا پایان مقصد زمانی و مکانی و یا جز اینها میباشد.[1]
معانی دیگر بلوغ، کامل و رسیده شدن میوه، ادراک و رسیدن کودک به سن رشد و بالندگی است.[2]
فقهای اسلام، واژهی بلوغ را در معنایی خاص به کار برده و از آن پایان دوران کودکی و آغاز تکلیف را اراده کردهاند، به این معنا که بلوغ را یکی از شرایط طبیعی تکلیف دانسته که پس از آن فرد باید خود را به آداب و وظایف الهی مقید سازد.
در اصطلاح عرف و شرع وقتی گفته میشود کودکی بالغ شد یعنی علائم بلوغ بر او پیدا شد و تکلیف بر عهدهاش آمد[3] و چنین فردی به سن ازدواج و رشد رسیده است و مراد از رشد، پختگی و رسیده شدن میوهی عقل است[4].
چرا که طفل در آغاز زندگی، انسان بالقوه است. به همین جهت در آن زمان مورد توقع صفات انسانی و مکارم اخلاقی نیست، ولی با رشد تدریجی بدن نیروی درک نیز به تدریج در طفل رشد میکند و قدرت تشخیص خوب و بد در او شکوفا میگردد.[5]
بلوغ تنها پدیدهای زیستی نیست، بلکه یکی از نشانههای رشد فکری و اجتماعی انسان است و آمادگی او را برای پذیرش مسئولیت در زندگی فردی و اجتماعی نشان میدهد.
بلوغِ طبیعی، استعدادهای نهفته آدمی را به فعلیت در میآورد و جهات انسانی که در نهاد بشر پنهان است آشکار میسازد و نوجوان را لایق مسئولیت مینماید.[6]
به موازات آشکار شدن خواهشهای غریزی، فطرت ایمانی و تمایلات عالی نیز بر اثر تحول انقلابی بلوغ بیدار میشوند و با ندای درونی و جذبههای روحانی، جوانان را به ایمان و تقوا میخوانند و به فضایل انسانی میکشانند.[7]
بلوغ در ادیان الهی اهمیت ویژهای دارد. چرا که بلوغ از شرایط تکلیف است و مکلف از نظر ادیان الهی به خصوص اسلام، کسی است که حقوق و وظایف و تکالیفی را بر عهده دارد که موجب پذیرش مسئولیتهای متفاوت میشود. مسئولیتهایی که فرد را موظف به انجام اعمالی همچون نماز، روزه، حج، زکات و ... میکند که تمام شئون زندگی را در بر میگیرد و موجب سعادت و خوشبختی انسان میگردند.
از نظر اسلام این قسمت از زندگی انسان بسیار حائز اهمیت است. زیرا در این دوران بنای شخصیت فردی و اجتماعی جوان همزمان با رشد و نمو اندام بدن، پایه ریزی میشود و نیروی معنوی او به شدت ظهور پیدا میکند و اگر انسان از توان جسمی و روانی خود که بهترین عامل ترقی است به درستی استفاده نماید و این دوران را با معرفت و پاکی سپری کند، خوشبخت و سعادتمند خواهد شد.
در بحران بلوغ که جوان درگیر کشمکشهای روحی و تضادهای درونی بسیاری است، اولیای دین به حمایت و هدایت جوان میآیند و آیین الهی را که برنامه انسان سازی است به وی ارائه میکنند و در اولین زمان صلاحیت، او را به انجام وظایف اسلامی که راه وصول به ارزشهای انسانی است مکلف مینمایند.
از همین رو نوجوان باید دربارهی احکامی که مکلف است انجام دهد شناخت کافی داشته باشد و مباحث مربوط به دوران بلوغ، علایم آن، مسالهی تقلید و خلاصهای از احکام ابتدایی را بیاموزد.
با توجه به مطالب گفته شده به جرات میتوان گفت که یکی از وظایف والدین در قبال تربیت دینی فرزندانشان، اهمیت دادن به این دوران مهم و اساسی است و ارزش گذاری و عظمت آفرینی برای روز تکلیف، امری ضروری و مهم است و باید آن را در ذهن و باور فرزندان جاودانه ساخت.این حقیقت که رسیدن به سن تکلیف سر آغاز بندگی به درگاه الهی است و در واقع خداوند بنده را در پیشگاه خویش برای طاعت و عبادت پذیرفته ، خود نشان دهندهی عظمت این روز مبارک است و شایسته است والدین در کنار برگزاری مراسم برای پاسداشت این روز مبارک، فرزندان را با حقیقت آن آشنا سازند و وظایف عبادی و تکالیف دینیشان را به آنان بیاموزند.
در گذشته بعضی از علمای بزرگ، دوران بلوغ و تکلیف را برای نوجوانان خود جشن میگرفتند و بزرگان را دعوت نموده و در مراسم باشکوهی از او به عنوان یک فرد بالغ نام میبردند.
سید بن طاووس(ره) که از عالمان و عارفان بزرگ شیعه در قرن ششم میباشد در نامهای به فرزند خویش، با بیانی بسیار ظریف و لطیف به اهمیت سن بلوغ و مبارک بودن روزی که نوجوان به سن تکلیف میرسد اشاره میکنند و پسر خود را مورد خطاب قرار داده و توصیههایی چند به او مینمایند. در بخشی از این نامه آمده است:
" اگر من با مراحم و عنایاتی که خداوند مرحمت فرموده زنده بمانم، روز تشرف تو را به سن تکلیف (بلوغ) عید قرار میدهم و صد و پنجاه دینار صدقه خواهم داد. اگر بلوغ تو فرا رسد با این کار به خدمت حضرتش قیام خواهم کرد. زیرا مال از اوست و من و تو بندهی او هستیم. پس ای فرزندم (محمد)! به یاد عظمت مقام و کمال و بخشندگی حضرتش باش که در این هنگام به تو اهمیت داده و فرشتگانش را به سوی تو فرستاده تا اعمال عبادی را حفظ نمایند و در روز حساب گواه بر تو باشند: ما یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلاّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ[8] (انسان سخن از خیر و شر نیاورد جز آنکه در نزد او فرشتهای نگهبان و آمادهی نوشتن است.) پس در دوران بلوغ و رشد خود، حق آنان را ادا کن و طاعت الهی را به جای آور. در اوقات زندگی خود با ایشان به خوبی و نیکی مصاحبت و همنشینی کن به طوری که غیر از خوبی و زیبایی از تو چیزی نبینند و نشنوند. اگر گاهی غفلتی از تو سر زد و از یاد خدا غافل شدی، فورا توبه کن و بدون تاخیر در مقام جبران آن برآی و صدقه بده که صدقه آتش گناه را خاموش میکند و چون به سن و سالی برسی که خداوند جل جلاله تو را به کمال عقل مشرف فرماید و صلاحیت و شایستگی سخن گفتن و رو در رو شدن( در نماز) با حضرتش را به تو عطا کند و شایستگی ورود به ساحت قدسیاش را به اطاعت و بندگی تو مرحمت فرماید، آن روز را در نظر بگیر و تاریخ آن را یادداشت کن و آن را بهترین و بزرگترین اعیاد خود قرار بده و هر ساله در آن روز، تجدید شکر خدا را بنما و بیش از پیش به طاعت خدواند بپرداز."[9]
پی نوشت:
[1].المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، ص144
[2].لسان العرب، ابن منظور، ج1، ص486
[3].مجمع البحرین، ج5، ص6، با اندکی دخل و تصرف
[4].ترجمه المیزان، محمد حسین طباطبایی، ج4، ص275
[5].گفتارهای فلسفی، خلاصه کتاب جوان و بزرگسال، ص142، با اندکی دخل و تصرف
[6].همان،ص144
[7]همان، ص143
[8].ق/ آیه18
[9].کشف المحجه، سید بن طاووس، ص91
منابع
1.راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن
2.محمد بن مکرم ابن منظور، ابی الفضل جمال الدین، لسان العرب
3.شیخ فخر لدین الطریحی، مجمع البحرین، انتشارات مرتضوی
4.سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: سید محمد باقر موسوی همدانی
5.محمد تقی فلسفی، گفتارهای فلسفی( خلاصهی کتاب جوان و بزرگسال)، تلخیص و تنظیم: دکتر حسین سوزنچی،پژوهشکده باقرالعلوم
6.سید بن طاووس، کشف المحجه لثمره المهجه، ناشر: مکتب الاعلام الاسلامی