سیری در تحولات سیاسی و اجتماعی بعد از قاجار و فعالیت حوزه‌ی علمیه‌ی تهران

حوزه‌ی علمیه‌ی تهران و تحولات جدید

به طور کلی از دوره‌ی قاجار بدین سو، تهران مرکز مواجهات ایرانیان با مظاهر تمدن و فرهنگ مغرب زمین و اندیشه‌ها و آرا و مذاهب گوناگون و محل جنبش‌ها و حرکت‌های اجتماعی و سیاسی متعددی بوده است.
شنبه، 8 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ساره سمیع زاده
موارد بیشتر برای شما
حوزه‌ی علمیه‌ی تهران و تحولات جدید
به طور کلی از دوره‌ی قاجار بدین سو، تهران مرکز مواجهات ایرانیان با مظاهر تمدن و فرهنگ مغرب زمین و اندیشه‌ها و آرا و مذاهب گوناگون و محل جنبش‌ها و حرکت‌های اجتماعی و سیاسی متعددی بوده است.

تعداد کلمات: 2500 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه
حوزه‌ی علمیه‌ی تهران و تحولات جدید
نویسنده: سیّد عباس رضوی
 
به طور کلی از دوره‌ی قاجار بدین سو، تهران مرکز مواجهات ایرانیان با مظاهر تمدن و فرهنگ مغرب زمین و اندیشه‌ها و آرا و مذاهب گوناگون و محل جنبش‌ها و حرکت‌های اجتماعی و سیاسی متعددی بوده است. باتوجه به چنین شرایطی، هرگونه تلاش برای تبیین فعالیت‌ها و گرایش‌های حوزه‌ی علمیه‌ی تهران، بدون بررسی چگونگی مواجهه‌ی این حوزه با تحولات جدید و نیز تأثیر این تحولات بر چندوچون فعالیت‌های حوزه‌ی تهران، ناقص و نامفهوم خواهد بود. تحت تأثیر چنین شرایطی بود که حوزه‌ی تهران، علاوه بر فعالیت گسترده در عرصه‌ی تبلیغات عمومی، چه به گونه‌ی شفاهی و چه به صورت عرضه‌ی آثار مکتوب، در ایجاد مدارس جدید و کمک به رونق و پیشرفت آنها مشارکت ورزید و فراتر از این دست فعالیت‌های فرهنگی، پیشاپیش حرکت‌ها و جنبش‌ها و فعالیت‌های سیاسی، از واقعه‌ی تنباکو و مشروطه گرفته تا انقلاب اسلامی، به گستردگی حضور یافت.
 

عرصه‌ی تبلیغات شفاهی

حوزه‌ی تهران با وقوف بر شرایط اجتماعی و فرهنگی و بافت ویژه‌ی جمعیتی تهران، بر ضرورت استفاده‌ی گسترده تر و سنجیدہ تر از منابر و خطابه‌ها بیش از پیش پی برد و با تربیت خطیبان و واعظان برجسته، عرصه‌ی تبلیغات شفاهی را در تهران و حتی در شهرهای دیگر، به ویژه در ماه‌های محرم و رمضان در اختیار گرفت.

از میان صدها سخنور نامی تهران، برخی مشهورتر شده‌اند. ملافیض الله دربندی پیشنماز مسجد سقلّباشی سخنوری بی پروا بود و به علت خرده گیری بر سیاست‌های ناصرالدین شاه از تهران تبعید شد.(1)

ملاآقا دربندی مشهور به فاضلِ دربندی (متوفی 1285 یا 1286)، فقیه و رجالی برجسته و صاحب تألیفاتی چون خزائن الاحکام و اسرارالشهادة منبرهای پررونقی داشت و در امر به معروف نهی از منکر صریح و کوشا بود. (2) از دیگر واعظان مشهور این دوره باید به ملاباقر واعظ تهرانی (متوفی 1313) صاحب الخصایص الفاطمیة (3) و ملااسماعیل واعظ سبزواری (متوفی 1312)، (4) شیخ عباس نهاوندی (متوفی 1311) شاگرد شیخ مرتضی انصاری و پیشنماز مسجد دانگی و میرزا محمدرضا همدانی تهرانی (متوفی 1318) اشاره کرد. محمدرضا تهرانی، مؤلف چند اثر در رد مسالک انحرافی، مثل شیخیه، واعظی بسیار خوش سخن بود و در پای منبر او مردم بسیار و حتی مجتهدان حاضر می‌شدند.(5) پای منبر سید ریحان الله بروجردی، مشهور به کشفی (متوفی 1328) فقیه، مفسر و مؤلف برجسته نیز انبوه عوام و خواص حضور می‌یافتند.(6) در میان دیگر وعاظ و خطیبان نامدار حوزه‌ی تهران این نام‌ها مشهورترند: محمدعلی معروف به فاضل هزارجریبی (متوفی 1334)، (7) عیسی چاله میدانی (متوفی 1339) عالم برجسته‌ی تهران، (8) شیخ محمد واعظ تهرانی ملقب به سلطان المتکلمین مؤلف کتاب بشارات الامة و زبدة المآثر (متوفی 1353)، (9) سلطان الواعظین شیرازی (متوفی 1391)، شیخ محمدحسین زاهد فصیح الزمان شیرازی، میرزاعبدالله صبوحی (متوفی 1370)،(10) سیدصادق تهرانی (متوفی 1370)،(11) شیخ عباس تهرانی (متوفی 1344 ش)، میرزاعلی هسته‌ای (متوفی 1347 ش) مجتهد برآمده از حوزه‌ی اصفهان، شیخ حسین خندق آبادی (متوفی 1345 ش)، محمدابراهیم آیتی (متوفی 1340 ش)، شهید مرتضی مطهری، حسین علی راشد تربتی (متوفی 1358 ش)، صدر بلاغی (متوفی 1373 ش)، و محمدتقی فلسفی (متوفی 1377 ش) که خطیبی بسیار توانا بوده و شهرتش از تهران و حتی ایران هم فراتر رفته است.

علمای حوزه‌ی تهران، علاوه بر استفاده‌ی گسترده از مجالس وعظ، برای رویارویی با تبلیغات ضد دینی یا شبهه افکنی‌های مخالفان، به ویژه فعالیت‌های مذهبی سیاحان خارجی و مبلغان مسیحی که در تهران به تنوع امکان بروز می‌یافت، مجالس مناظره و نقد و نظر نیز بر پا می‌کردند، یا تألیفاتی در نقد آرای آنان پدید می‌آوردند. یکی از اولین عالمان مناظره کننده با مخالفان، شیخ محمدرضابن محمدامین همدانی (متوفی 1247) بود که بارها با پیروان مذاهب دیگر به بحث و مناظره پرداخت. وی همچنین کتاب مفتاح النبوة و ارشاد المضلین را در پاسخ میزان الحق هنری مارتین مسیحی تألیف کرد.(12) سید علی بن حسین حسینی طهرانی (متوفی حـ 1306) که از هم بحثان میرزای شیرازی و شاگرد شیخ مرتضی انصاری در نجف بود، پس از بازگشت به تهران با تکیه بر تسلطی که بر زبان عبری داشت، کتاب اقامة الشهود فی رد الیهود نوشته‌ی میرزامحمدرضا جدیدالاسلام یزدی (تألیف دوره‌ی فتحعلی شاه) را از عبری به فارسی درآورد و خود نیز مطالبی برآن افزودو آن را اقامة الشهود فی ردّ الیهود فی منقول الرضا (معروف به منقول رضائی) نام نهاد. (13)علمای حوزه‌ی تهران، علاوه بر استفاده‌ی گسترده از مجالس وعظ، برای رویارویی با تبلیغات ضد دینی یا شبهه افکنی‌های مخالفان، به ویژه فعالیت‌های مذهبی سیاحان خارجی و مبلغان مسیحی که در تهران به تنوع امکان بروز می‌یافت، مجالس مناظره و نقد و نظر نیز بر پا می‌کردند، یا تألیفاتی در نقد آرای آنان پدید می‌آوردند. میرزاابوالفضل نوری، معروف به فخرالاسلام نیز پس از ترک مسیحیت و تشرف به اسلام، در 1319 در جلسات هفتگی در منزل سیدمحمدصادق طباطبائی با حضور برخی از عالمان مسلمان دیگر شرکت می‌کرد که در آنها به شبهه‌های دینی پاسخ گفته می‌شد. فخر الاسلام چند کتاب در نقد مسیحیت نوشته است.(14)

 

 تبلیغات کتبی

علمای حوزه‌ی تهران علاوہ بر فعالیت گسترده در عرصه‌ی تبلیغات عمومی به صورت شفاهی، از تولید و عرضه‌ی آثار مکتوب نیز غافل نبوده‌اند. این آثار که مخاطبان آن عموم کتابخوانان بوده‌اند، برخلاف آثار تخصصی که به زبان عربی بوده، به فارسی نوشته شده و مشتمل بر مباحثی در اصول و فروع دین و زندگی امامان است. از این دست از علمای نویسنده می‌توان به شیخ‌هادی نجم آبادی نویسنده‌ی تحریر العقلا، اشاره کرد. وی در کتاب خود کوشیده ضمن خرافه زدایی از دین و دعوت به انصاف و تعقل، حقیقت دعوت انبیا و قرآن را تبیین نماید و نادرستی فرقه سازی‌های جدید را توضیح دهد. حاج مهدی سراج انصاری (متوفی 1340 ش) فرزند میرزاعبدالرحیم کلیبری انصاری، نیز از نویسندگانی بود که از دهه‌ی 1320 ش به این سو در راه مبارزه با تحریف‌ها و انحراف‌ها، به ویژه در مواجهه با آثار سیداحمد کسروی، تلاش‌های زیادی به عمل آورد؛ از جمله‌ی آثار او اینهاست: نبرد با بی دینی، دین چیست و برای چیست؟، در پیرامون ماتریالیسم، خرد چیست و خردمند کیست؟(15) ابوالفضل خراسانی (متوفی 1391/ 1350ش) از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری نیز علاوه بر ایراد سخنرانی‌های مؤثر، در 1325 ش / 1365 ق رساله‌ی مفصّلی در ضرورت حجاب شرعی با بیانی جذاب با نام احسن الحکایات فی حجاب السافرات نوشته است. (16) میرزا احمد آشتیانی، فرزند محمدحسن آشتیانی، مؤلف بیش از شصت اثر در حوزه‌های گوناگون دینی، آثاری نیز به زبان فارسی نوشته که تحت عنوان چهارده رساله فارسی توسط رضا استادی به چاپ رسیده است.

شیخ ذبیح الله محلاتی نیز درباره‌ی زندگی امامان و بزرگان شیعه آثاری پدید آورد. مشهورترین اثر او کتاب ریاحین الشریعة در شرح احوال زنان دانشمند شیعه است. حسن فرید گلپایگانی (متوفی 1366 ش) نیز که در 1323 ش / 1364 ق از قم به تهران آمد، چند اثر پدید آورد از جمله قانون اساسی اسلام، تفسیر سوره‌ی حشر، و رساله‌ای در ولایت. حسین عمادزاده‌ی اصفهانی (متوفی 1369 ش) نیز آثار گوناگونی به ویژه در باب زندگانی ائمه‌ی شیعه تألیف کرد. محمدباقر کمره‌ای (متوفی 1374 ش) نیز علاوه بر تألیف کتاب‌هایی به عربی، آثاری نیز به فارسی ساده نوشته و آثار کلاسیک شیعه به ویژه برخی از تألیفات شیخ صدوق را به فارسی ترجمه کرده است.

 

حوزه و جراید

تبلیغات کتبی حوزه‌ی تهران به تألیف و عرضه‌ی کتاب‌های دینی به زبان فارسی، محدود نبوده، بلکه ایجاد و راه‌اندازی جراید مذهبی یا درج مقالات مذهبی در نشریات (17) از ظرفیت‌های مورد استفاده‌ی علمای حوزه‌ی تهران بوده است. راه‌اندازی این نشریات به ویژه در صدر نهضت مشروطه بسیار گسترش داشت، از جمله مجله‌ی دعوة الحق به صاحب امتیازی شیخ محمدعلی بهجت دزفولی از شاگردان آخوند خراسانی که انتشار آن از 1321 آغاز شد. دعوة الاسلام نیز به صاحب امتیازی سیدمحمدعلی تهرانی چاله میدانی از خطبای تهران که در 1325 آغاز به نشر کرد. در همین سال شیخ فضل الله نوری برای تبیین اندیشه‌های خود در مخالفت با مشروطه اقدام به انتشار روزنامه کرد.(18)

راه اندازی روزنامه‌ی مجلسی نیز به دستور مظفرالدین شاه بر عهده‌ی یکی از علمای حوزه‌ی تهران، میرزامحسن مجتهد، امام جمعه‌ی تهران، قرار گرفت. مدیریت این روزنامه را که اولین شماره اش در 8 شوال 1324 انتشار یافت، یکی دیگر از علمای حوزه، سیدمحمدصادق حسینی طباطبائی بر عهده داشت. (19) حتی با روزنامه‌ی حبل المتین (20) نیز علمایی چون شیخ یحیی کاشانی، درس آموخته‌ی حوزه‌ی نجف و تهران و مدیر روزنامه‌ی مجلس، همکاری می‌کردند.(21) ابوالحسن طالقانی (متوفی 1350)، پدر سیدمحمود طالقانی، نیز جریده‌ی البلاغ را بنیان نهاد که اقدام او تشویق و حمایت سید ابوالحسن اصفهانی را در پی داشت.(22) با پدید آمدن آزادی‌های سیاسی و اجتماعی مشابه عصر مشروطه، پس از شهریور 1320، بار دیگر زمینه‌ی رونق مطبوعات فراهم شد و علمای حوزه‌ی تهران نیز بار دیگر به راه اندازی نشریات اسلامی روی آوردند. از جمله‌ی نشریات این دوره می‌توان به نشریه‌های مجد و نور دانش از منشورات انجمن تبلیغات اسلامی (تأسیس 1321 ش) اشاره کرد. در همین دوره شیخ مهدی سراج انصاری از علمای حوزه، از نویسندگان دائمی هفته نامه‌ی آیین اسلام به مدیریت نصرت الله نوریانی، و دنیای اسلام به مدیریت سیدمحمدعلی تقوی بوده است.(23)

 

حوزه‌ی تهران و مؤسسات جدید آموزشی

حوزه‌ی علمیه‌ی تهران با بهره مندی از تجارب گران بهای آموزشی و برخورداری از مدرّسان زبردست در علوم ادبی و حکمت و نیز طب و ریاضی، در نقش مستحکم ترین پشتوانه‌ی علمی مراکز جدید آموزشی ظاهر شد. پیوند این حوزه با اینگونه مراکز، از دارالفنون گرفته تا دانشگاه تهران و برخی دبیرستان‌ها و دبستان‌ها، چنان بوده که می‌توان این مراکز را به گونه‌ای مولود حوزه‌ی تهران تلقی کرد. با راه اندازی مؤسسه‌ی دارالفنون در تهران، که هدف اعلام شده‌ی آن پیشرفت صنعت و فرهنگ بود، بسیاری از استادان و مدرّسان حوزه به تدریس در این مؤسسه روی آوردند. علمای حوزه علاوه بر تدریس در این مؤسسات جدید آموزشی، خود نیز در راه اندازی اینگونه مدارس سهیم شدند یا دست کم توسعه و تقویت آنها را تشویق می‌کردند. چنان که شیخ فضل الله نوری، مردم دین دار را به راه اندازی مدرسه‌های جدید ترغیب می‌کرد و خود نیز در کمک به این راه پیش قدم شده بود.(24) برخی از مهم ترین مدارسی که به مباشرت علمای حوزه، در تهران ایجاد شده است عبارت اند از: مدرسه‌ی قدسیه که میرزا ابراهیم لاریجانی معروف به سیدالعلماء (متوفی 1333) از شاگردان میرزامحمد حسن آشتیانی و ابوالحسن جلوه به ایجاد آن همت گماشت؛(25) مدرسه‌ی اسلام که بانی آن سیدمحمد طباطبائی و مدیرش پسر او، محمدصادق طباطبائی، بوده است؛ (26) مدرسه‌ی ضیاءالدین درّی از فلاسفه‌ی حوزه‌ی اصفهان؛ (27) دبستان نو، ویژه‌ی دختران؛ دبستان نو، ویژه‌ی پسران و کودکستان و چند مؤسسه‌ی مشابه دیگر که بانی آنها شیخ جواد فومنی حائری (1330 ق - 1343/1384 ش) بوده است؛ (28)مدرسه‌ی علوی که به اهتمام تنی چند از روحانیان و دانشگاهیان و در رأس آنان شیخ علی اصغر کرباسچیان معروف به علامه در 1335 ش بنیاد نهاده شد. کرباسچیان خود از درس آموختگان حوزه‌ی تهران و قم بود و تألیف رساله‌ی فارسی توضیح المسائل آیت الله بروجردی از ابتکارات اوست؛ (29) و سرانجام، مدرسه‌های متعددی که شیخ عباسعلی اسلامی پس از شهریور 1320 در تهران دایر کرد.(30)

در کنار مطالعه‌ی نقش فرهنگی حوزه‌ی تهران، باید به نقش آفرینی‌های سیاسی این حوزه نیز توجه نمود. در واقع، بدون نادیده گرفتن روحانیان مخالف با فعالیت‌های سیاسی، با اطمینان می‌توان چنین اظهار کرد که حوزه‌ی تهران در مبارزات اسلامی و ملی ایرانیان همواره نقش مهم و تعیین کننده‌ای ایفا کرده است. در همه‌ی وقایع و جنبش‌های سیاسی یکی دو سده‌ی اخیر، از امتیاز انحصار تنباکو و اعتراض صریح حاج ملاعلی کنی، رئیس حوزه‌ی تهران به اعطای امتیاز رویتر و نهضت تحریم تنباکو گرفته تا نهضت مشروطه و سپس مشروعه خواهی جمعی از علما به رهبری شیخ فضل الله نوری، ایجاد تشکل طلاب مشروطه خواه در راه پیشبرد جنبش مشروطه و حضور در انتخابات مجلس شورای ملی و ایفای نقش در تصویب قوانین، مبارزه با اقدامات دین ستیزانه‌ی رضاشاه، نهضت ملی شدن نفت، قیام پانزده خرداد و انقلاب اسلامی و رویدادهای پس از آن، نقش حوزه‌ی تهران کاملاً چشمگیر و پیشتازانه بوده است.(31)

 

وضع حوزه‌ی تهران در دهه‌های متأخر

شماری از مدارس دینی که در پی سیاست‌های ضد مذهب رضاشاه از رونق افتاده بود، از دوره‌ی مرجعیت آیت الله بروجردی و با حمایت و اهتمام وی به ترویج و تقویت حوزه‌ها، بار دیگر احیا شدند. مدرّسان بسیاری در این سال‌ها از حوزه‌ی قم جذب حوزه‌ی تهران شدند و در آنجا به تدریس علوم دینی پرداختند. از برجسته ترین عالمان فعال در حوزه‌ی تهران در دهه‌های پیش از انقلاب، که به تدریس سطوح عالی و خارج اشتغال داشتند، باید از میرزا محمدتقی آملی، میرزا ابوالحسن شعرانی، ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا احمد آشتیانی، میرزا محمد ثقفی تهرانی، آیت الله برهان، سیداحمد خوانساری (از مراجع تقلید)، میرزاباقر آشتیانی، سیدمحمدعلی سبط، سید حسن شریعتمدار جهرمی، سید محمدصادق لواسانی، شیخ اسماعیل جاپلقی، یحیی نوری و ده‌ها عالم دیگر نام برد.

از مدرسه‌های فعال دهه‌های اخیر تاکنون، علاوه بر مدرسه‌ی سپهسالار و مروی، باید از مدرسه‌ی قائم چیذر و مدرسه‌ی مجتهدی یاد کرد؛ بانی مدرسه‌ی چیذر که در میدان چیذر (شهید اندرزگو) در منطقه‌ی یک شهر تهران واقع شده علی اصغر‌هاشمیان بوده است. در 1345 ش در این مدرسه حدود پنجاه طلبه مشغول تحصیل بوده‌اند. سیدعلی اندرزگو، از مبارزان مشهور زمان محمدرضاشاه، در همین مدرسه تحصیل کرده است.

مدرسه‌ی مجتهدی، واقع در خیابان 15 خرداد، در 1335 ش پایه گذاری شد. این مدرسه در کنار مسجدی به نام ملامحمد جعفر از مساجد عهد قاجار ساخته شد، بدین ترتیب که در 1335 ش، احمد مجتهدی (1302 ش - 1386 ش)، از دانش آموختگان حوزه‌ی قم، به درخواست جمعی از مردم به این مسجد رفت و پس از سامان دادن وضع مسجد، آنجا را به محل تدریس خود تبدیل کرد و به زودی با خرید ساختمان‌های اطراف و توسعه‌ی آن، مدرسه‌ی موسوم به مجتهدی را به راه انداخت. به نوشته‌ی برخوردار فرید (32) هم اکنون قریب هزار طلبه در دو نوبت صبح و عصر در این مدرسه مشغول تحصیل‌اند.

به جز مدارس مشهور یادشده، امروز ده‌ها مدرسه‌ی علمیه‌ی دیگر در مناطق مختلف تهران دایر است و حتی مدرسه‌هایی نیز ویژه‌ی خواهران، مانند مدرسة الزهراء، و جامعه‌ی علمیه‌ی امیرالمؤمنین (تأسیس 1364 ش) در شهر ری و تهران مشغول فعالیت‌اند. امروزه حوزه‌ی علمیه‌ی تهران زیر نظر شورای مدیریت حوزه‌ی علمیه‌ی قم اداره می‌شود و طلاب از طریق آزمون سرتاسری که در روزنامه‌ها اعلام می‌شود برگزیده می‌شوند و با طی یک دوره‌ی تقریبا ده ساله دروس مقدمات و سطح را به پایان رسانده، آماده‌ی ورود به دوره‌ی خارج می‌شوند.


 

پی نوشت‌ها:
1. امین الدوله، ص 150.
2. آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام، قسم 1، ص 152-153.
3. ر. ک. تبریزی خیابانی، ص 359-367.
4. بامداد، ج 1، ص 143-144.
5. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 2، ص 764-765.
6. همان، قسم 2، ص 791.
7. همان، قسم 4، ص 1321.
8. همان، قسم 4، ص 1638.
9. تبریزی خیابانی، ص 367-368.
10. فلسفی، ص 62.
11. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 2، ص 858-859.
12. همو، الذریعة، ج 21، ص 352؛ همو، طبقات: الکرام، قسم 2، ص 549؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 13، ص 584.
13. ر. ک. جدید الاسلام یزدی، ص 43، 11؛ قس آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 4، ص 1412-1413؛ همو، الذریعة، ج 2، ص 263-264 که نام کتاب تألیفی و ترجمه ای را جابه جا نوشته است.
14. ناظم الاسلام کرمانی، بخش 1، ص 161.
15. برای معرفی تألیفات او ر. ک. جعفریان، ص 113-123.
16. خراسانی، مقدمه‌ی جعفریان، ص 757-758.
17. برای نمونه ر. ک. جمال واعظ، ص 12.
18. رابینو، ص 156.
19. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «جراید، بخش 2: ایران، بخش الف، قسمت 2».
20. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «حبل المتین».
21. ناظم الاسلام کرمانی، بخش 1، ج 2، ص 469-473.
22. ر. ک. حوزه، سال 8، ش 4، مهر و آبان 1370، ص 73-76.
23. جعفریان، ص 27-39.
24. ر. ک. معارف، ش 10، 15 ذیحجه 1316، ص 3.
25. ر. ک. مستوفی، ج 2، ص 21.
26. ر. ک. همان جا؛ ناظم الاسلام کرمانی، بخش 1، ص 160-161.
27. قرقانی، ص 120-121.
28. ر. ک. آیت الله شیخ محمدجواد فومنی حائری، ص هجده- بیست و دو.
29. درباره‌ی او ر. ک. روایت استاد، تهران 1386 ش.
30. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «جامعه‌ی تعلیمات اسلامی».
31. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «پانزده خرداد، قیام»، «تحریم تنباکو»؛ «جامعه‌ی روحانیت مبارز».
32. برخوردار فرید، ص 59.
منبع: عباس رضوی و [دیگران ...]؛  (1390)، حوزه‌‌ی علمیه (تاریخ، ساختار، کارکرد)، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.



 

مطالب مرتبط
مواد درسی در حوزه‌ی علمیه‌ی تهران
نگاهی به تاریخچه و دروس حوزه‌ی علمیه‌ی شیعه
نگاهی تاریخی به حوزه علمیه‌ی قم



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط