نگاهی به توانبخشی و بازتوانی در علم پزشکی
ناتوان در حرکت، ناتوان در زندگی
ناتوان در حرکت، ناتوان در زندگی
از ابتدای بشر تا کنون، بیماریها همانند زخمی چرکین بر زندگی سالم انسان، نمایی زشت و دردناک را پدید آورده است. جنگ، بلاهای طبیعی، اتفاقات غیر منتظره، ژنتیک و هر آنچه که انسان را از خط سلامت دور کند، کابوس بشریت است. و رسیدن به دنیایی که در آن تمام تواناییهای یک انسان به درستی به کار گرفته شده، آرزویی است که بسیاری از تلاشهای ما را هدف میبخشد. قطع عضو، معلولیت ناشی از فلجهای نخاعی و مادرزادی و به طور کلی ناتوانی در انجام و کنترل حرکاتی که از سادهترین توانایی انسان و از پیچیدهترین رفتار حرکتی موجودات است، اکثر فعالیتهای روزمره را تحت تاثیر قرار میدهد. این اثر از ناتوانی جسمی آغاز شده و میتواند تاثیر بزرگی بر روحیه فرد داشته و مشکلات عاطفی و روانشناختی بسیاری را فراهم نماید.
توانایی را دوباره هدیه دهیم
یکی از راههای توان بخشی، استفاده از روشهای فیزیوتراپی است. در فیزیوتراپی با استفاده از حرکات و ورزشهایی که باعث بهبود و تمرکز بیشتر در فرد میشود، درمان انجام میگردد. فکر کنید مدتهاست که شما از انگشتتان استفاده نکرده اید، آن وقت یادتان میرود که چگونه باید مداد دست گرفت یا حتی تایپ کرد! این اتفاق برای پا، دست، کمر و سایر اندامها هم می افتد. ورزش و فیزیوتراپی میتواند هم توان از دست رفته را باز گرداند و هم روشهایی برای به یاد آوردن حرکات و به دست آوردن تعادل باشد. متخصصان فیزیوتراپ از افرادی هستند که توانایی را دوباره به انسان باز میگردانند.
اما وقتی بدن عضوی را از دست میدهد، باید عضوی دیگر جایگزین عضو از دست رفته باشد. مهندسان و پزشکان به کمک هم اندامهای مصنوعی را تولید میکنند تا جایگزین عضو قطع شده یا از دست رفته باشد. برای ساخت یک اندام مصنوعی شرطها و روشهای زیادی باید رعایت شود. جنس ماده باید طوری باشد که بدن آن را قبول کند و به عنوان یک دشمن به آن حمله نکند. باید بسیار تمیز و استریل باشد که بدن را دچار عفونت نکند. و همانند یک عضو واقعی راحت بوده و کار با آن آسان باشد.
ما هنگامی که سلامتی را از خداوند هدیه میگیریم باید سپاسگزار او باشیم. تلاش کردن برای کمک به افراد، یکی از راههای سپاسگزاری است. ما میتوانیم از طریق علمی که یاد میگیریم شکر گزار خداوند باشیم. پزشکان و کسانی که سلامتی را به انسان ها هدیه میدهند، افراد زحمتکش و پر از امید و ایمان هستند.
اما گاهی به جای استفاده از اندامهای مصنوعی، از اندام های واقعی استفاده میکنند. بعضی از افراد، اعضای بدن خود را در صورتی که قادر به زنده ماندن نباشند، مانند سکتهی مغزی، وقف میکنند تا برای کسانی که میتوانند با اعضای آنها زندگی کنند، استفاده شود. پیوند عضو یکی از روشهایی است که میتوان برای جبران اعضای از دست رفته به کار برد.
روش دیگری که استفاده میشود، واقعیت مجازی است. در واقعیت مجازی میتوان به این موضوع پرداخت که چگونه اعضا و اندامهای مختلف در یک محیط مجازی می توانند همانند عضو واقعی بدن ما درک و احساس شوند. به این فکر کنید که یک دست مصنوعی هم جهت با دست واقعی شما و هم اندازه ی آن به شانه ی شما وصل کرده اند. اگر همزمان با لمس دست واقعی، دست مصنوعی هم لمس شود، و بعد از مدتی با چکش روی دست مصنوعی بزنند، شما از ترس از جای خود میپرید. این یک تعریف ساده از خطای حسی دست مجازی شماست. اگر بتوان عضوی را به گونهای در محیط مجازی (مانند یک پردهی نمایش یا با استفاده از عینکهای مخصوص) قرار داد که فرد عضو مجازی را همانند عضو واقعی خود بپذیرد و به روشهایی آن را کنترل کند، قادر خواهیم بود بسیاری از عواملی که در دنیای واقعی کنترل آن سخت و هزینه بر است را به آسانی در اختیار بگیریم. به این روش وقتی فردی عضوی از بدن خود را از دست می دهد، میتواند از دستی خارج از بدن خودش استفاده کند. این روش هم در الگوهای مغزی فرد دچار آسیب تاثیر میگذارد و هم می توان روحیهی فرد را به او باز گرداند.
اما وقتی بدن عضوی را از دست میدهد، باید عضوی دیگر جایگزین عضو از دست رفته باشد. مهندسان و پزشکان به کمک هم اندامهای مصنوعی را تولید میکنند تا جایگزین عضو قطع شده یا از دست رفته باشد. برای ساخت یک اندام مصنوعی شرطها و روشهای زیادی باید رعایت شود. جنس ماده باید طوری باشد که بدن آن را قبول کند و به عنوان یک دشمن به آن حمله نکند. باید بسیار تمیز و استریل باشد که بدن را دچار عفونت نکند. و همانند یک عضو واقعی راحت بوده و کار با آن آسان باشد.
ما هنگامی که سلامتی را از خداوند هدیه میگیریم باید سپاسگزار او باشیم. تلاش کردن برای کمک به افراد، یکی از راههای سپاسگزاری است. ما میتوانیم از طریق علمی که یاد میگیریم شکر گزار خداوند باشیم. پزشکان و کسانی که سلامتی را به انسان ها هدیه میدهند، افراد زحمتکش و پر از امید و ایمان هستند.
اما گاهی به جای استفاده از اندامهای مصنوعی، از اندام های واقعی استفاده میکنند. بعضی از افراد، اعضای بدن خود را در صورتی که قادر به زنده ماندن نباشند، مانند سکتهی مغزی، وقف میکنند تا برای کسانی که میتوانند با اعضای آنها زندگی کنند، استفاده شود. پیوند عضو یکی از روشهایی است که میتوان برای جبران اعضای از دست رفته به کار برد.
روش دیگری که استفاده میشود، واقعیت مجازی است. در واقعیت مجازی میتوان به این موضوع پرداخت که چگونه اعضا و اندامهای مختلف در یک محیط مجازی می توانند همانند عضو واقعی بدن ما درک و احساس شوند. به این فکر کنید که یک دست مصنوعی هم جهت با دست واقعی شما و هم اندازه ی آن به شانه ی شما وصل کرده اند. اگر همزمان با لمس دست واقعی، دست مصنوعی هم لمس شود، و بعد از مدتی با چکش روی دست مصنوعی بزنند، شما از ترس از جای خود میپرید. این یک تعریف ساده از خطای حسی دست مجازی شماست. اگر بتوان عضوی را به گونهای در محیط مجازی (مانند یک پردهی نمایش یا با استفاده از عینکهای مخصوص) قرار داد که فرد عضو مجازی را همانند عضو واقعی خود بپذیرد و به روشهایی آن را کنترل کند، قادر خواهیم بود بسیاری از عواملی که در دنیای واقعی کنترل آن سخت و هزینه بر است را به آسانی در اختیار بگیریم. به این روش وقتی فردی عضوی از بدن خود را از دست می دهد، میتواند از دستی خارج از بدن خودش استفاده کند. این روش هم در الگوهای مغزی فرد دچار آسیب تاثیر میگذارد و هم می توان روحیهی فرد را به او باز گرداند.
چه اتفاقی در حال افتادن است؟
تا اینجا فهمیدیم که روشهای بسیاری برای جبران صدماتی که به عضوهای حرکتی انسان وارد شده وجود دارد. پیوند عضو یکی از روشهایی است که اگر در زمان مناسب و در شرایط ایده آل انجام گیرد، میتواند همانند عضو سالم و اولیه به کار گرفته شود. در زمانی که پیوند مجدد عضو امکان پذیر نیست، استفاده از اندام مصنوعی روشی جایگزین است. در روشهای دیگر از اندام سایر قسمتهای بدن استفاده میشود و یا در صورت امکان میتوان از توانبخشی عضو استفاده کرد. هر روش باید با توجه به شرایط مختلف و در نظر گیری بهترین تاثیر انتخاب شود. یکی از مسائلی که در اکثر روشها به عنوان یک چالش و موضوع حیاتی مورد توجه قرار میگیرد، توانایی فرد در پذیرش شرایط جدید است. در بسیاری مواقع ارتباط بین مغز و عضو دچار مشکل میشود. به اینگونه که اطلاعات محیطی دریافت شده توسط سیستم عصبی به درستی پردازش نشده و یا دستور صحیح اجرا نمیگردد. این مشکل میتواند علل مختلفی داشته باشد. یکی از عوامل ایجاد چنین وضعیتی، فاصلهی زمانی بین آسیب عضو و بهبود یا درمان آن است. در این مورد مغز با شرایط کنونی بدن سازگاری پیدا کرده و الگوی کنترلی مربوط به عضو ناتوان در مغز از بین میرود. ناراحتی و شرایط روحی نامناسب نیز از پذیرش شرایط جدید جلوگیری میکند، به صورتی که مانع از بهبود میگردد. روانشناسان و متخصصان اعصاب هم باید تمام تلاششان را بکنند تا بیمار روحیه خود را از دست ندهد. برای درمان هر نوع بیماری، روحیه بزرگترین شرط برای رسیدن به سلامتی است.
سلامتی هدیه و امانت خداوند
ما هنگامی که سلامتی را از خداوند هدیه میگیریم باید سپاسگزار او باشیم. تلاش کردن برای کمک به افراد، یکی از راههای سپاسگزاری است. ما میتوانیم از طریق علمی که یاد میگیریم شکر گزار خداوند باشیم. پزشکان و کسانی که سلامتی را به انسان ها هدیه میدهند، افراد زحمتکش و پر از امید و ایمان هستند.
نویسنده: افروز ارزه گر