حضرت زهرا(س) بانوی بزرگ اسلام و سیده نساء هر دو عالم به روایتی 75 روز و به روایت دیگر 95 روز بعد از رحلت نبی اکرم ص در سال 11 هجری به شهادت می رسد. شهادت حضرت زهرا(س) را نه یک حادثۀ ساده، بلکه یکی از بزرگترین و مهمترین حوادث تاریخ اسلام می توان به شمار آورد که نقشی مهم در حوادث روزهای نخست بعد از رحلت پیامبر (ص) ایفا کرده و نقشه طراحی شدۀ غاصبان خلافت با چالشی اساسی روبرو کرد.
حضرت زهرا(س) بانوی بزرگ اسلام و سیده نساء هر دو عالم به روایتی 75 روز و به روایت دیگر 95 روز بعد از رحلت نبی اکرم ص در سال 11 هجری به شهادت می رسد. شهادت حضرت زهرا(س) را نه یک حادثۀ ساده، بلکه یکی از بزرگترین و مهمترین حوادث تاریخ اسلام می توان به شمار آورد که نقشی مهم در حوادث روزهای نخست بعد از رحلت پیامبر (ص) ایفا کرده و نقشه طراحی شدۀ غاصبان خلافت با چالشی اساسی روبرو کرد.
تعداد کلمات: 1253 / زمان تخمینی مطالعه: 6 دقیقه
نویسنده: حسین سعدآبادی
حضرت زهرا(س) بانوی بزرگ اسلام و سیده نساء هر دو عالم به روایتی 75 روز و به روایت دیگر 95 روز بعد از رحلت نبی اکرم ص در سال 11 هجری به شهادت می رسد. شهادت حضرت زهرا(س) را نه یک حادثۀ ساده، بلکه یکی از بزرگترین و مهمترین حوادث تاریخ اسلام می توان به شمار آورد که نقشی مهم در حوادث روزهای نخست بعد از رحلت پیامبر (ص) ایفا کرده و نقشه طراحی شدۀ غاصبان خلافت با چالشی اساسی روبرو کرد.
حضرت زهرا(س) و شرایط ویژۀ آن دوره
حضرت صدیقه طاهره از مقامی بسیار ممتاز در جامعه نبوی برخوردار بود و مردم بارها احترام ویژه نبی اکرم ص و توصیه های ایشان در مورد حضرت زهرا(س) را دیده یا شنیده بودند. مسلما اگر حضرت زهرا (س) می خواست عافیت پیشه کند می توانست زندگی دنیایی بسیاری خوب و راحتی را داشته باشد، اما دیگر حضرت زهرای تاریخ ساز نبود.حضرت صدیقه طاهره از مقامی بسیار ممتاز در جامعه نبوی برخوردار بود و مردم بارها احترام ویژه نبی اکرم ص و توصیه های ایشان در مورد حضرت زهرا(س) را دیده یا شنیده بودند. مسلما اگر حضرت زهرا (س) می خواست عافیت پیشه کند می توانست زندگی دنیایی بسیاری خوب و راحتی را داشته باشد، اما دیگر حضرت زهرای تاریخ ساز نبود.
شرایطِ دوره مظلومیت حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) را در نظر بگیرید. حق مسلم وصی و جانشین حقیقی نبی اکرم (ص) در حالی که هنوز پیکر مطهر ایشان روی زمین بود، به تاراج می رود، این در حالی است که نبی اکرم (ص) در زمان ها و مکان های مختلف در مورد جانشینی حضرت علی(ع) خبر داده بودند که برجسته ترین آنها در روز غدیر بود. با این وصف در اثر کم بصیرتی امت و تبلیغات ناروا، حق خلافت و جانشینی، به یغما رفت و مردم که جملگی مدیون ایثار گری های نبی اکرم (ص)، حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) بودند تنها تماشاگر این ظلم آشکار بوده و حتی برخی منافقان و زر اندوزان و دینا پرستان از این واقعه خوشحال نیز بودند؛ چرا که می دانستند علی(ع) مرد عدالت و تقوا است و با وجود ایشان عرصه برای خیلی از نامردمان آن روز تنگ خواهد شد.
نقشۀ شوم غاصبان
در فضای مسموم ناشی از تبلیغات دروغین و مملو از بی بصیرتی، وقاحت جماعتِ غاصب، به جایی رسید که متوهمانه تصور کردند می توانند از سکوت حکیمانۀ علی(ع) سوء استفاده کرده و بدون هیچ هزینه ای، با توسل به زور و بستن ریسمان به دستان فاتح خیبر، وی را در مجلس بیعت! حاضر کرده و این را به منزله تاییدی برای دولت غاصب و غیر مشروع خود تبلیغ نمایند. همه چیز همان گونه که آنها انتظار داشتند پیش می رفت، همه چیز خوب حساب شده بود. آنها می دانستند که علی(ع) توصیه به صبر شده است و مصالح عالیه امتِ آن روز و امم مسلمان تا روز قیامت را فدای منافع شخصی خود نمی کند. از همین رو قدم به قدم نقشه شوم خود را پیاده می کردند. باید علی(ع) نه مثل یک امیر بلکه مثل یک اسیر به مجلس بیعت برده شود و تا حتی تصویری از او به عنوان یک قهرمان در ذهن ها نماند. عملکرد دور از انسانیت این جماعت، حتی این احتمال را مطرح می کند که شاید آنها خود را برای مواجهه با حضرت علی(ع) و قتل ایشان نیز آماده کرده بودند! اما به خواست الهی، حوادث، آن گونه که منافقان و نفوذی های در جامعه نبوی اراده کرده بودند پیش نرفت. اهل سقیفه خود را برای مقابله با معدود یاران باقی مانده حضرت علی(ع) مثل سلمان و اباذر و مقداد و... و شاید خود حضرت، آماده کرده و به همین منظور ده ها مرد جنگی را بکار گرفته بودند که با امری غیر منتظره مواجه شدند.
و مکرو و مکر الله ...
دستگاه شیاطین در این هنگام دچار آشفتگی می شود و در تصور باطل خود گمان می کنند می توانند با شعله های آتش این عبد ممتحَنِ خداوند را در دفاع از امام زمان و نقش آفرینی تاریخی خود دچار تردید نمایند! و آنگاه که حتی ذره ای تزلزل در وی مشاهده نمی کنند آشفتگی ایشان اوج گرفته و دچار یک خطای بزرگ محاسباتی می شوند.انسانی مانع دستیابی آسان و بی هزینه به امیر المومنین(ع) شد که نه یک مرد قویجسۀ جنگاور، بلکه یک بانوی بلند مرتبه یا به عبارت بهتر «سرور همه زنان عالم»[1] بود. آری فاطمه دختر عزیز نبی اکرم ص، با آن مقام و جلال و جبروت، پشت در قرار گرفت تا معلوم شود که «والله خیر الماکرین»[2]. دستگاه شیاطین در این هنگام دچار آشفتگی می شود و در تصور باطل خود گمان می کنند می توانند با شعله های آتش این عبد ممتحَنِ[3] خداوند را در دفاع از امام زمان و نقش آفرینی تاریخی خود دچار تردید نمایند! و آنگاه که حتی ذره ای تزلزل در وی مشاهده نمی کنند آشفتگی ایشان اوج گرفته و دچار یک خطای بزرگ محاسباتی می شوند. آری در این صحنه صدیقه کبرا(س) مضروب و مجروح و در نهایت شهیده می شوند؛[4] و این آغازی است بر رسوایی های بزرگ غاصبان خلافت.
نقش روشنگرانۀ ایثارگری حضرت زهرا(س)
در همان روز، خبر تکان دهندۀ جسارت به دختر نبی اکرم ص، به سرعت منتشر می شود و در روزها و ماه های بعد سراسر سرزمین اسلامی از این واقعۀ تاسف برانگیز با خبر می شوند. این در حالی است که همگان شنیده اند که نبی اکرم فرموده بودند: من احب فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی ومن ابغضها فهو فی النار؛ هر کس فاطمه (علیها السلام )دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است.[5] از همین رو جبهه غاصیان به تلاطم افتاد و تمام تلاش های مذبوحانۀ بعد از واقعه، برای دیدار با حضرت زهرا(س) و طلب رضایت از ایشان، را می توان برخاسته از فشار افکار عمومی دانست. و البته این در حالی است که حتی در منابع اهل سنت آمده است که دختر رسول خدا(ص) از غاصبان ناراحت و از ایشان روی گردان شد و این ناراحتی ادامه داشت تا از دنیا رفت.[6]
نقش آفرینی به هنگام و ایثارگری برجسته حضرت صدیقه طاهره(س) در دفاع از ولایت و امامت، کار را برای اجرای سایر اجزای نقشه پلید دشمنان اهل بیت(ع) دشوار کرد و راه را برای هرگونه تعرض به وجود مبارک حضرت امیر(ع) سد نمود و عملا از محرومیت ابدی امت از نعمت بی بدیل ولایت و امامت جلوگیری کرد. همچنین واقعۀ تاسف آور و اندوه بارِ جسارت به پاره تن[7]رسول اکرم(ص)، دستگاه ظلم و جور را به چالشی غیر قابل انکار کشید و رسواییِ بزرگی به بار آورد و سندی شد برای ره جویان و حق طلبان در طول تاریخ و بدین سان مزار گمگشدۀ حضرت زهرا(س) به کعبۀ آمال عاشقان و عارفان و دل سوختگان و دارالشفای آزادگان در سرتاسر جهان مبدّل گشت.
[1] . پیغمبر اکرم (ص) در بیماری وفاتش هنگامی که بیتابی فاطمه را مشاهده کرد، فرمود: «یا فاطمة الا ترضین ان تکونی سیدة نساء العالمین، و سیدة نساء هذه الامة، و سیدة نساء المؤمنین؛ ای فاطمه! آیا راضی نیستی که تو برترین بانوی زنان جهان و بانوی زنان این امت، و بانوی زنان با ایمان باشی؟». (حاکم نیسابوری، محمد بن عبد الله، مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۷۰.)
[3] . «السلام علیک یا ممتحنه امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک و وجدک لما امتحنک صابره؛ سلام بر تو بانویی که خداوندی که تو را آفرید، پیش از آفرینش، تو را امتحان کرد و در این امتحان تو را صابر یافت» (مفایتح الجنان، زیارت روز یکشنبۀ حضرت زهرا س)
[6] . البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج 3، ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
[7] . پیامبر گرامی اسلام(ص): فاطمة بضعة منّی من سرّها فقد سرّنی و من سأها فقد سأنی، فاطمه اعزّ البریّة علیّ؛ فاطمه پاره تن من است. هر که او را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر که او را اندوهناک کند، مرا اندوهناک کرده است. فاطمه از همه مردم پیش من عزیزتر است (امالی مفید، ص 260 ؛ بحارالأنوار، ج 28، ص 303 و ج 43، ص 23 و 39 ؛ امالی شیخ طوسی، ص 24 ؛ مناقب آل ابی طالب، ح 3، ص 112.)
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.