ماکسیموس معترف

به ماکسیموس فشار وارد شد تا آموزه وجود یک اراده در مسیح را بپذیرد، اما وی از پذیرفتن این آموزه سر باز زد و تبعید شد. وی مجددا در سال ۶۶۱ به قسطنطنیه باز آورده شد و فشار بیشتری بر او اعمال گشت. نقل شده است که زبان و دست راست وی قطع شد.
چهارشنبه، 3 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ماکسیموس معترف
پدر الاهیات بیزانسی
 
چکیده:
به ماکسیموس فشار وارد شد تا آموزه وجود یک اراده در مسیح را بپذیرد، اما وی از پذیرفتن این آموزه سر باز زد و تبعید شد. وی مجددا در سال ۶۶۱ به قسطنطنیه باز آورده شد و فشار بیشتری بر او اعمال گشت. نقل شده است که زبان و دست راست وی قطع شد.
 
تعداد کلمات: 1197 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
ماکسیموس معترف
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان
 
ماکسیموس در حدود سال ۵۸۰ میلادی چشم به جهان گشود. وی منشی اعظم امپراتور در قسطنطنیه بود که در سال ۶۱۴ میلادی منصب دنیوی خود را ترک کرد و راهب شد. در سال ۶۲۶ به دلیل حمله لشکریان ایران، به شمال آفریقا گریخت. در این زمان، نگرش غالب در کلیسای شرق این بود که عیسی مسیح تنها صاحب یک اراده بود تا بدین سان، با مونو فیزیت ها آشتی و مصالحه به وجود آید. ماکسیموس با این دیدگاه مخالف بود و مدافع سرسخت این نظر بود که عیسی مسیح صاحب دو اراده بود؛ اراده انسانی و الاهی. در سال ۶۴۵، در کارتاژ وی با پیرهوس اسقف تبعیدی قسطنطنیه، در مورد این موضوع به مناظره پرداخت. ماکسیموس بر این باور بود که مناظره را به سود خود پایان داده است و به شکل موفقیت آمیزی توانسته است دو اراده مسیح را در کنار یکدیگر نگاه دارد. وی باعث شد تا در غرب این موضوع مورد توجه قرار گیرد.
 
وی در سال ۶۴۹ به روم رفت و در شورایی که درباره این موضوع تشکیل شده بود، رهبر گروهی شد که طرفدار آموزه وجود دو اراده بودند. هنگامی که پاپ مارتین در نتیجه برگزاری این شورا تبعید شد، ماکسیموس نیز دستگیر شد و در سال ۶۵۳ به قسطنطنیه بازگردانیده شد. به او فشار وارد شد تا آموزه وجود یک اراده در مسیح را بپذیرد، اما وی از پذیرفتن این آموزه سر باز زد و تبعید شد. وی مجددا در سال ۶۶۱ به قسطنطنیه باز آورده شد و فشار بیشتری بر او اعمال گشت. نقل شده است که زبان و دست راست وی قطع شد. وی در سال ۶۶۲ مجددا تبعید گشت و در همان سال در تبعید درگذشت. وی لقب «معترف» گرفت؛ زیرا به دلیل ایستادگی بر باور خود رنج کشید. اعتقادات او در شورای قسطنطنیه سالهای (۶۸۰ - ۸۱ ) دیدگاه غالب گشت.

  بیشتر بخوانید :   شورای واتیکان اول

ماکسیموس مهم ترین متأله قرن هفتم بود و او را «پدر راستین الاهیات بیزانسی» خوانده اند. وی نود کتاب نگاشته است که موضوعات متنوعی را در بر می گیرند و شامل تفاسیر مهمی در مورد آثار دیونیسیوس آریوپاغی هستند. وی یکی از مخالفان اصلی آموزه وجود یک اراده در عیسی مسیح بود. او چنین استدلال می کرد که تا زمانی که عیسی ارادهای انسانی نداشته باشد، حقیقتا نمی توان او را به شکل کامل انسان دانست. وی همچنین استدلال میکرد همانگونه که شخصیت های تثلیث، چون دارای یک طبیعت هستند پس صاحب یک اراده اند؛ بنابراین، عیسی مسیح هم چون در طبیعت دارد، صاحب دو اراده است.
 
مسیح طبیعت الاهی داشت و اراده ای را به کار می برد که طبیعتا الاهی بود؛ زیرا اراده وی با اراده پدرش یکی بود. وی همچنین طبیعت انسانی داشت و اراده ای را به کار می برد که طبیعت انسانی بود و به هیچ شکل در تضاد با اراده پدر قرار نمی گرفت.
(آثار الاهیاتی و جدلی: یادداشتی کوتاه )
اگر کسی هم رأی با پدران مقدس کلیسا اعتراف نکند که دو اراده مسیح واحد، خدای ما، یعنی دو اراده انسانی و الاهی پیوسته با یکدیگر، متحد هستند و از این حقیقت نتیجه نگیرد که وی توسط هر یک از این دو اراده، عامل و فاعل نجات ماست، ملعون باد.
(اصل دهم شورای تران در سال ۶۴۹ که ماکسیموس در آن نقش رهبری کننده ای بر عهده داشت. )
 ماکسیموس مهم ترین متأله قرن هفتم بود و او را «پدر راستین الاهیات بیزانسی» خوانده اند. وی نود کتاب نگاشته است که موضوعات متنوعی را در بر می گیرند و شامل تفاسیر مهمی در مورد آثار دیونیسیوس آریوپاغی هستند. وی یکی از مخالفان اصلی آموزه وجود یک اراده در عیسی مسیح بود. او چنین استدلال می کرد که تا زمانی که عیسی ارادهای انسانی نداشته باشد، حقیقتا نمی توان او را به شکل کامل انسان دانست. وی همچنین استدلال میکرد همانگونه که شخصیت های تثلیث، چون دارای یک طبیعت هستند پس صاحب یک اراده اند؛ بنابراین، عیسی مسیح هم چون در طبیعت دارد، صاحب دو اراده است.
ماکسیموس همچنین به عنوان استاد سیر و سلوک عرفانی نیز شهرت دارد. وی تعالیم اولیه اواگریوس را، که یکی از پیروان اوریجن در قرن چهارم بود، با تعالیم دیونیسیوس آریوپاغی ترکیب کرد و برخی از افراط و تفریطهای موجود در تعالیم این دو را تعدیل کرد. از نظر او هدف از دعا رؤیت خداست. ماکسیموس بین ماهیت و ذات خدا از یک سو و انرژی و قدرت او، تمایز قائل می شود که این ایده بعدها توسط گریگوری پالاماس شرح و بسط یافت.
 
ما خدا را نه در ذات و جوهرش، بلکه توسط جلال و شکوه خلقت او و عملی شدن مشیت او می شناسیم که همانند آینه، منعکس کننده نیکویی، حکمت، و قدرت نامحدود اوست. (اعصار نیکوکاری ۹۶ : ۱ )
 
خدا و تجلیات الهی، از یک چشم انداز، درک شدنی و از چشم اندازی دیگر، درک ناشدنی است. بدین معنی که خدا از این جهت که می توان در مورد صفات او تفکر و تأمل کرد، درک شدنی و از این جهت که در مورد ذات و جوهر او نمی توان تفکر و تأمل نمود، در کناشدنی است. (اعصار نیکوکاری ۷ : ۴ )
 
هدف غایی برای یک مسیحی خداوارگی است. هنگامی که یک مسیحی در جسم و روان خود کاملا انسان است، توسط فیض، در جسم و روان خود الوهیت را تجربه می کند. (مبهمات )
 
در سالهای ۶۸۰ تا ۶۸۱ در شهر قسطنطنیه شورا تشکیل یافته به نام شورای قسطنطینیه که ششمین شورای جهانی کلیسایی محسوب می شود. پاپ آگاتو نامه ای به شورا نوشت و در پی آن بود که نامه اش همان نقش و اهمیت رسالة توم * پاپ لئو را داشته باشد. نامه وی در شورا خوانده شد و حاضران آن را تأیید کردند. آگاتو در نامه خود ادعا کرده بود که کلیسای روم «هرگز از طریق سنت رسولان منحرف نشده است.» این ادعای پاپ آگاتو با مخالفت روبه رو شد. کلیسای روم باید حکم شورا در مورد بدعتکار بودن پاپ هونوریوس را می پذیرفت. «اعتقاد ما این است که هونوریوس یکی از پاپ های کلیسای روم در گذشته، باید از کلیسای مقدس خدا منفصل انگاشته شده و ملعون باشد.» این مسئله بار دیگر ثابت می کند که اگر شما بخواهید خطاناپذیر باشید، دیگر نمی توانید به آنچه می گویید دقت و توجه داشته باشید.
 
شورا همچنین تعریف ایمان» را نیز تدوین کرد. در بیانیه تعریف ایمان گفته می شود که شورا، پنج شورای مقدس و جهانی را به شکل کامل تأیید می کند و بر تصمیم های آنها صحه می گذارد. در این بیانیه، پس از نقل کامل بیانیه شورای کلسدون چنین گفته می شود:
ما نیز مطابق با تعلیم پدران مقدس اعلام می داریم که در عیسی مسیح دو اراده ذاتی و دو عملکرد ذاتی بدون انشقاق، تغییر، جدایی و درهم آمیزی وجود دارد. این دو اراده ذاتی، آنگونه که بدعتکاران ناپاک ادعا می کنند با یکدیگر متضاد نیستند؛ بلکه اراده انسانی مسیح با همه توان از ارادة الاهی پیروی می کند؛ در برابر آن مقاومت نمی نماید و نسبت به آن بی تفاوت نیست، بلکه مطیع آن است... ما ایمان داریم که خداوند ما، عیسی مسیح، یکی از سه اقنوم تثلیث بوده، حتی بالاتر از آن خدای حقیقی ماست. ما می گوییم، در طبیعت وی در اقنوم و ذات یگانه وی متجلی می شوند و او در تجسم خود در این ذات، معجزه ها انجام میداد و رنجها متحمل می شد. به سبب تمایز دو طبیعت که باید آن را در ذات یگانه در نظر گرفت، وجود دو اراده امری واقعی است، نه مجازی. اگرچه در طبیعت با هم پیوند دارند، هر طبیعت دارای اراده خاص خود است و عملکردی متناسب دارد. این دو اراده از یکدیگر منفصل نبوده، دچار درهم آمیزی و امتزاج با یکدیگر نیز نمی شوند. بنابراین، ما به وجود دو اراده و دو عملکرد اعتراف میکنیم که برای نجات و رستگاری نژاد بشری، با هم ترکیب و اتحاد یافته اند.
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1393)

  بیشتر بخوانید :
  الاهیات شلایرماخر
  الاهیات پنج گانه مارتین لوتر
  وحی در مسیحیت

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما