شهید کاوه از زبان مسئولین
پيام فرمانده ی كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به سومين يادواره سردار سرلشگر پاسدار، شهيد محمود كاوه
بسم ا... الرحمن الرحيم
سلام بر ارواح طيبه ی شهداي اسلام ، انقلاب اسلامي و دفا ع مقدس، سلام برشهداي حما سه آفرين خطه ی ولايت و عشق استان خراسان و سلام بر خانواده هاي معظم شهيدان و رهروان صادق آنان. خداي بزرگ و معبود بي همتا را ازعمق جان شاكرم كه ميهن اسلاميمان همواره با نام و ياد شهيدان مزين و معطر است . يك بار ديگر اين توفيق نصيب شما عزيزان شده تا در جوار مرقد منور و ملكوتي سلطان سرير حضرت علي بن موسي الرضا ( عليه آلاف التحیه و الثنا ) درسالگرد عمليات غيور آفرين كربلاي 2 ، ضمن گراميداشت شهداي والامقام اين عمليات ، سومين يادواره سر لشكر پاسدار شهيد، محمود كاوه را برگزار نماييد.
اين توفيق بزرگ و خوشه چيني از خرمن بيکران شهادت و شهيدان را به شما همرزمان و همسنگران و بو يژه خانواده آن شهيد تبريك و تهنيت عرض مي نما يم .
استان خراسان ، خاستگاه خورشيد خاوران ، گلستان خوبان و مهد دليران است و مشهد الرضا مركز ثقل شهادت و جلوهگاه شهيدان.
شمع وجود مقدس و نازنين سيد و مولاي ما حضرت ثامن الحج (علیه السلام) كه نگين انگشتري ميهن عزيز اسلامي ماست ، هم او نيز بذر شهادت و پيام جاودانه حسيني را از سرزمين و حي به ارمغان آورده و در نفوس مستعد و سينه هاي انسانهاي آزاده افشانده و خود نيز شهيد و درس آموز شهادت شد؛ بدين سال اين سرزمين مهد شهيدان و كاوه پرور شد .
واژه ی شهادت واژهاي بس بزرگ و پر معناست كه انسان را از دغدغه ها و هياهوي روزمره ی زندگي فارغ ميكند و به خلوتي با معنا و نوراني مي برد، روح را صيقل مي دهد و آدمي را به تفكر وا مي دارد .
شهادت اوج رهايي و نقطه نهايي كمال انسان در زندگي است و شهيدان ، اين اسوه هاي جاودانه ی انساني، كسا ني بودهاندكه وارد حريم خلوت الهي شدند و بر سر سفره ضيافت الهي ميهمان گشتند، خداوند تبارك و تعالي نيز در شان آنان كلام نورا ني « احيا عند ربهم يرزقون » را فرموده است .
حضرت امام خميني (ره) طلايه دار شهداي معاصر كه خود درس آموز مكتب و شهيد پروري بود، چه زيبا در مورد جايگاه ومنزلت شهيدان مي فرما يند:
« شهادت در راه خداوند چيزي نيست كه بتوان آن را با سنجش هاي بشري و انگيزه هاي مادي ارزيابي كرد . و شهيد در راه حق و هدف الهي را، نتوان با ديدگاه امكا ني به مقام وا لاي آن پي برد؛ كه ارزش عظيم آن معيارهاي الهي و مقام والاي آن، ديدي ربوبي لازم دارد و نه تنها دست ما خاك نشينان از آن و اين كوتاه است كه افلاكيان نيز از راه يافتن به كنه آن عاجزند ، چه كه آنها از مختصات انسان كامل است و ملكوتيان با آن مقام اسرارآميز فاصله ها دارند.» ( صحيفه نور، ج 18، ص 119 )
برادر عزيزم شهيد كاوه يكي از اين كاروانيان شهادت بود كه با مجاهدت و فداكاريهاي صادقانه خود جاودانه شد و در كنار ساير شهدا اسوه ی کاملي براي زيستن و مردن گرديد .
بديهي است كه ثبات، ا قتدار، عزت و عظمت جمهوري اسلامي ايران، مرهون عزيزاني همچون كاوه و ديگر سرداران شهيد استان خراسان و نيز دلاورمرديها شهداي گمنام و بسيجيان دريا دل لشكرهاي قهرمان 5 نصر و 21 امام رضا (علیه السلام) است، كه جانشان را در طبق اخلاص و ارادت گذاشتند و تقديم محضر حضرت دوست نمودند. امروز يكي از عوامل مهم با زدارنده ی تعرض دشمنان، بويژه آمريكا به ميهن اسلامي مان ، بزرگ شهادت و حا كميت رو ح فدا كاري، ايثار، از خود گذ شتگي و آمادگي خيل رهپویان طريق علوي و فاطمي، در دفاع جانانه از آرمانهاي شهيدان اين مرز و بوم است .
اينجانب بار ديگر ضمن گراميداشت ياد و خاطره ی شهداي مظلوم عمليات كربلای 2 و سردا ر شهيد محمود كاوه، از خداوند بزرگ مسئلت مي نمايم، تا ما را رهرو صادق راه شهيدان باقي بدارد و در ا عتلاي كلمه حق و ا هداف بزرگ آنان تحت زعامت امير عاشورا ئيان زمان و ولي امر مسلمين، حضرت آيت الله العظمي خا منه اي (مدظله العالي) موفق و پيروز فرمايد. اميداورم كه در جا معه ی اسلامي ما، همواره عطر شهادت، روح فدا كاري، مجاهدت و پايمردي متصاعد و محسوس باشد .
اللهم وفقنا لما تحب و ترضي
فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي/ سر لشگر پاسدار دكتر سيد يحيي صفوي
«والذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم»
او در مقابل كفار، كومله و دموكرات رحم نمي كرد، آنها را با خشم و غضب خود و آتش تفنگ و رگبار گلوله ها به سزاي جنايت كاري هايشان مي رساند؛ كسي بود كه محورهاي غير قابل باز شدن مثل محور پيرانشهر ـ سردشت را با ايماني قوي و دلي مطمئن فتح مي كرد .
او انساني بود كه زندگي دنيائي را زندگي نمي دانست بلكه دنيا را گذرگاهي برای جهان پس از مرگ و مرگ را حياتي ابدي مي دانست. خودم با تمام وجود اين احساس را نسبت به ايشان داشتم كه اين مرگ بود كه از شهيد كاوه فرار مي كرد و حقا كوچكترين ملاحظه اي براي اينكه چند روزي بيشتر در اين دنياي خاكي باشد ،نداشت. اين ما بوديم كه مرتب به ايشان سفارش مي كرديم مواظب خودت باش !
من معتقدم اگر بخواهيم فرماندهان خوبي را تربيت كنيم ، اگر مي خواهيم مديرهاي خوبي را در نيروهاي مسلح تربيت بكنيم، واقعا بايد بيائيم روي زندگي و عملكرد شهيد بزرگوار محمود كاوه كار بكنيم؛ اين خصوصيات، اين تدابير، و اين مديريت و اخلاقياتي كه ايشان داشتند را به عنوان يك الگوي فرمانده ی موفق تبيين بكنيم. چون ايشان جميع خصوصيات را داشتند؛ همان طور كه مقام معظم رهبري مي فرمايند: ايشان واقعا اهل خودسازي بودند . اهل تهجد بودند . آن قرآني را كه با صداي خوش مي خواندند اصلا يك نفوذي به قلب انسان مي كرد . يك طنين خاصي داشت كه بيانگر اين بود كه، گوينده ی اين آيات خودش عامل اين آيات است . ايشان مظهر انساني بود كه تلاش و مجاهدتش براي رضايت حق تعالي بود . واقعا كاري براي خود نمائي انجام نمي داد. او مصداق «ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين» بود .
در حركتهايي كه انجام مي داد و در اقداماتي كه انجام مي داد، عاشقانه اهداف انقلاب را دنبال مي كرد . از جهت اخلاقي يك وضعيت ممتاز داشت و از لحاظ انگيزشي اعمالي كه انجام مي داد واقعا بر اساس مكتب و احساس تكاليف بود و در روحيات اخلاقي حقيقتا فرد شجاعي بود . من بكرات ديده بودم و همرزمان تعريف كرده بودند كه هميشه در نوك حمله قرار مي گرفت . بارها مي شد كه همرزمانش با اسرار و التماس او را به خطوط عقب تر منتقل می کردند. از جهت تدبير، اقداماتي كه ايشان در عملياتهاي مختلف انجام دادند، واقعا نمونه است . هر يك از عملياتهايي كه ايشان انجام مي دادند، در آن تدبير خاصي بود. شديدا به امر غافلگيري توجه داشتند، به رعايت ملاحظات تاكتيكي و تكنيكي توجه داشتند و واقعا اگر ما عمليات را به تيپ ويژه ی شهدا محول مي كرديم، به پيروزي آن اطمينان داشتيم و اين يك وضعيت ممتازي را نشان مي دهد.
از جهت دقت در كار، از جهت رعايت مسائل آموزشي، او يك فرد نمونه است . ما در مجموع ،ايشان را يكي از فرماندهان جامع سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مي دانيم كه كمتر شناخته شده است؛ با اينكه در ابتداي ورود فرد ناشناخته اي بود، ولي به دليل قابليتهايي كه داشت، سلسله مراتب فرماندهي را به سرعت طي كرد و به عنوان فرمانده ی عمليات سقز منصوب شد . ما در منطقه ی كردستان كه در مركزيت استان آن موقع قرار داشتيم، وقتي به مناطق مختلف توجه مي كرديم، در سقز از جاهاي سخت كاري ما بود که يكي از مناطق مهم ضد انقلاب بود . واقعا به حضور اين عزيزان و آن تدابيري كه داشتند اطمينان مي كرديم. آنها عمليات مختلف را در سقر به انجام رساندند. مثل ارتفاعات استاد مصطفي و امثالهم و مناطقي كه منتهي مي شد به منطقه رودخانه زرينه رود و همچنين عملياتهايي كه در منطقه ی سوته و بسطام و مرز عراق انجام دادند که بسيار مؤثر بود . از ديگر عملياتهاي پاكسازي و آزاد سازي، شهر بوكان بود كه شهيد كاوه نقش مؤثري را داشتند، و در ادامه اين اقدامات، عمليات آزاد سازي سد بوكان بود كه باز اين عزيزان و سازمان رزم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در منطقه سقز، كه به عنوان يك تيپ استقراري مطرح بود، نقش بسيار مؤثري را داشت.عملياتهايي كه در ساير نقاط كردستان و آذر بايجان غربي انجام دادند، باعث باز شدن محورهاي مهمي مثل محور بوكان ـمهاباد ،محور صائين دژ ـ تكاب و محور تكاب ،صائين دژ گرديد كه واقعا نقش كارسازي داشت .
اما در سير خدمت سردار شهيد اسلام، سر لشگر محمود كاوه بايد به اين فراز ارزشمند از زندگي ايشان كه با تاسيس تيپ ويژه ی شهدا آغاز مي شود اشاره كنيم؛ تيپ ويژه ی شهدا را شهيد محمد بروجردي كه فرمانده ی همه شهدا در منطقه هست و همه افتخار شاگردي ايشان را داشتند ،تاسيس كرد . اين تيپ از كادر بسيار ارزنده اي برخوردار بود و هسته ی اين تيپ از عمليات پيروزمند بانه به سردشت ايجاد گرديد . اين يگان توانست با صلابت و قدرت و فرماندهي كه شهيد ناصر كاظمي ، شهيد كاوه و محوريتي كه شهيد بزرگوار محمد بروجردي داشت آزاد بكنند و بعد به تدريج اين سازمان يك صلابت و قدرتي پيدا كرد كه در تمام عملياتهاي دشواري كه ما داشتيم، اعم از داخلي و خارجي، اين يگان حضور بسيار كارسازي داشت . مراحلي را كه شهيد بزرگوار محمود كاوه در اين تيپ گذراند، مسئوليت عملیات اين تيپ بود كه در سازمان، رزم سپاه مسئول عمليات نقش مهمي را بر عهده داشت عمليات مهم و سر نوشت ساز پيرانشهر به سردشت كه، در مجموعه ی عملياتهايي كه در منطقه شمال غرب در داخل كشور بر عليه مراكز ضد انقلاب انجام شد، اين عمليات از ويژگي خاصي برخوردار بود و حتي به نظر من مهمترين عمليات رزمندگان اسلام در آن مقطع تاريخي همين عمليات بود كه منجر به شكستن كمر ضد انقلاب شد؛ كليه مراكز ضد انقلاب ،مراكز راديوئي آنها و تشكيلات ضد انقلاب در آن عمليات منهدم شد.
و نه تنها جاده ی پوشيده از جنگل و پيچ در پيچ آن منطقه آزاد گرديد، بلكه كل منطقه ی غربي مهاباد، سقز و همچنين ارتفاعات مرزي منطقه ی آلواتان ،ارتفاعات جاسوسان و كلا مناطق غربي آذربايجان غربي به صورت قابل توجهي پاكسازي گرديد كه در اين عملياتها شهداي بزرگواری تقديم اسلام گرديد . شهيد بزرگوار و فرمانده بي بديل رزمندگان اسلام ،شهيد ناصر كاظمي، فرمانده ی عزيز گنجي زاده ، يادم هست يك زماني به ما خبر دادند كه ايشان مجروح شده. ما هم به او خيلي علاقه داشتيم و هم ايشان را فرد مؤثري مي دانستيم . برادرها را بسيج كرديم كه هر كس خون ( o- ) دارد بيايد در بيمارستان حاضر شود؛ ايشان را آوردند، در حالتي كه واقعا رو به موت بود و نفسهاي آخر را مي كشيد، بلافاصله پس از اينكه يك مقدار توانست خودش را روي پا نگه دارد ، با اينكه از ضعف رنج مي برد و نمي توانست درست روي پاي خودش بايستد؛ مجددا به جمع رزمندگان تيپ ويژه ی شهدا پيوست و به آن هدف مقدسي كه داشت تداوم بخشيد. علاوه بر اين، سلسله عملياتهائي كه در استان كردستان و آذر بايجان غربي انجام شد، تيپ ويژه ی شهدا با فرماندهي شهيد كاوه نقش بسيار تعيين كننده اي داشت. در عملياتهاي برون مرزي هم اين تيپ، يگان ممتاز و موفقي بود. من اميدوارم دوستان و همرزمان ايشان تلاش كنند كه اين شخصيت والا را بهتر بشناسانند و يك انگيزه اي شود و يك وسيله بشود ، يك مقتدايي بشود براي ساير افراد كه وارد نيروهاي مسلح مي شوند، انشاء الله.
همانطور كه ما چنين انسانهاي مخلص و صادقي را در جمع سپاهيان و پاسداران انقلاب اسلامي ديده ايم؛ كه الان مي گويم اينها الگوي مكتب اسلام هستند .
خدا قوت كه بازوهاي رزمندگانتان قوت ديگري به اسلام پرعظمت بخشيده است . محکم باشيد، با قدرت و تدبير، بدون احساس خستگي، دشمن فرسوده ی شكست خورده را به ذلت بنشانید و آواي عظيم اسلام را با عظمت تر سازيد. برادر عزيز! دشمن پيش روي شما ديگر نيروئي ندارد. دو گردان به اصطلاح كماندو، كه تنها دليل نامگذاريشان فقط لباس ويژه است را در پيش رو داريد، به پيش برويد و از اين فرصت الهي استفاده ی لازم را برده عجز كفار را با قدرت به نمايش بگذاريد . شما عنايت پروردگار را ديشب خوب لمس كرديد ماه شب پانزدهم ، آنچنان با ابر مامور از جانب خدا، پوشانيده شد كه هرگز توسط هيچ ذهن عليلي قابل درك نيست، اين الطاف همچنان ادامه دارد. استفاده لازم را بايد ببريد . بشتابيد كه نصر الهي در انتظار است .
از ديگر ابعاد وجود شهيد كاوه، شيوه ی مديريتي ايشان بود . او با همه ی نيروهاي تحت امرش، جدا از مسئله ی فرماندهي يك رابطه ی دوستانه داشت . اگر بچه ها براي كاوه سرشان را مي دادند، نه به اين خاطر كه او فرمانده ی لشگرشان هست؛ بلكه از اين جهت بود كاوه و محبت كاوه در دلهايشان جا گرفته بود . در واقع همه طيف نيرو براي كاوه كار مي كرد و او هم با همه مي توانست كار كند . آنها گرفتار بند محبت كاوه بودند . در تشييع جنازه اش ديديد، بسيجي اي كه فقط بيست روز در لشگر خدمت كرده بود، خودش را براي مراسم رسانده بود و به رغم مسئولان امر تا آن روز، تشييعي با آن وسعت و جمعيت براي هيچ يك از سرداران و مسئولان شهيد در استان خراسان انجام نشده بود . اين تنها مي تواند به اين خاطر باشد كه كاوه در روح افراد نفوذ كرده بود .
راه رفتنش هم از يك تحرك خاص برخوردار بود ضد انقلابي كه وارد خاك ايران مي شد همين قدر كه احساس مي كرد سپاه كاوه و خود كاوه در منطقه حضور دارند، بدون اينكه درگيري ايجاد كند منطقه را ترك مي كرد و مي رفت . در اين اواخر كه مي نشستيم، با او صحبت مي كرديم، مي گفتيم از كردستان چه خبر؟
مي گفت: ما هر جايي كه ميرويم، ردپايي از آنها نيست. به گردانهاي جند الله و بقيه ی نيروهايي كه در كردستان بودند مي گفت : شما برويد درگيري با ضد انقلاب را شروع كنيد، به صورتي كه ندانند ما« تيپ ويژه شهدا » هستيم؛ وقتي كه درگيري شروع شد، برويد كنار تا ما يك دست و پنجه اي با آنها نرم كنيم. اينها حتي تاب و تحمل مقاومت در مقابل سپاه كاوه را نداشتند . از خصلتهاي خوب ديگري كه در وجود شهيد كاوه بود، شجاعت اين شهيد عزيز بود. او در بين فرماندهان سپاه اسلام، در شجاعت نمونه بود . هر جا كه مي خواست به قلب دشمن بزند، اول خودش اسلحه به دست مي گرفت مي افتاد جلو، بقيه را هم دنبال خودش مي برد . . . يادم هست عصر بود .
در باختران جلسه داشتيم . خبر رسيد كه احتمالا عراقيها امشب به حاج عمران حمله كنند؛ تا اين را گفتند، ناخدا گاه همه چشمها خيره شد به سوي كاوه، يعني منتظر بودند كه ببيننند كاوه چه مي كند؛ معتقد بودند كه مشكل آنجا به دست كاوه حل می شود. خودش هم اين را مي دانست . همان لحظه بلند شد، رفت و گردانهايش را آماده كرد. آن شب عراقيها به حاج عمران حمله كردند، اما صبح روز بعد كه كاوه وارد عمل شد، بعد از يك جنگ تن به تن، عراقيها را فراري داد و تعداد زيادي از آنها را كشت، ارتفاعات را هم پس گرفت .
منابع :
سایت ساجد
وبلاگ .... وکاوه هنوز زنده است
/خ
بسم ا... الرحمن الرحيم
سلام بر ارواح طيبه ی شهداي اسلام ، انقلاب اسلامي و دفا ع مقدس، سلام برشهداي حما سه آفرين خطه ی ولايت و عشق استان خراسان و سلام بر خانواده هاي معظم شهيدان و رهروان صادق آنان. خداي بزرگ و معبود بي همتا را ازعمق جان شاكرم كه ميهن اسلاميمان همواره با نام و ياد شهيدان مزين و معطر است . يك بار ديگر اين توفيق نصيب شما عزيزان شده تا در جوار مرقد منور و ملكوتي سلطان سرير حضرت علي بن موسي الرضا ( عليه آلاف التحیه و الثنا ) درسالگرد عمليات غيور آفرين كربلاي 2 ، ضمن گراميداشت شهداي والامقام اين عمليات ، سومين يادواره سر لشكر پاسدار شهيد، محمود كاوه را برگزار نماييد.
اين توفيق بزرگ و خوشه چيني از خرمن بيکران شهادت و شهيدان را به شما همرزمان و همسنگران و بو يژه خانواده آن شهيد تبريك و تهنيت عرض مي نما يم .
استان خراسان ، خاستگاه خورشيد خاوران ، گلستان خوبان و مهد دليران است و مشهد الرضا مركز ثقل شهادت و جلوهگاه شهيدان.
شمع وجود مقدس و نازنين سيد و مولاي ما حضرت ثامن الحج (علیه السلام) كه نگين انگشتري ميهن عزيز اسلامي ماست ، هم او نيز بذر شهادت و پيام جاودانه حسيني را از سرزمين و حي به ارمغان آورده و در نفوس مستعد و سينه هاي انسانهاي آزاده افشانده و خود نيز شهيد و درس آموز شهادت شد؛ بدين سال اين سرزمين مهد شهيدان و كاوه پرور شد .
واژه ی شهادت واژهاي بس بزرگ و پر معناست كه انسان را از دغدغه ها و هياهوي روزمره ی زندگي فارغ ميكند و به خلوتي با معنا و نوراني مي برد، روح را صيقل مي دهد و آدمي را به تفكر وا مي دارد .
شهادت اوج رهايي و نقطه نهايي كمال انسان در زندگي است و شهيدان ، اين اسوه هاي جاودانه ی انساني، كسا ني بودهاندكه وارد حريم خلوت الهي شدند و بر سر سفره ضيافت الهي ميهمان گشتند، خداوند تبارك و تعالي نيز در شان آنان كلام نورا ني « احيا عند ربهم يرزقون » را فرموده است .
حضرت امام خميني (ره) طلايه دار شهداي معاصر كه خود درس آموز مكتب و شهيد پروري بود، چه زيبا در مورد جايگاه ومنزلت شهيدان مي فرما يند:
« شهادت در راه خداوند چيزي نيست كه بتوان آن را با سنجش هاي بشري و انگيزه هاي مادي ارزيابي كرد . و شهيد در راه حق و هدف الهي را، نتوان با ديدگاه امكا ني به مقام وا لاي آن پي برد؛ كه ارزش عظيم آن معيارهاي الهي و مقام والاي آن، ديدي ربوبي لازم دارد و نه تنها دست ما خاك نشينان از آن و اين كوتاه است كه افلاكيان نيز از راه يافتن به كنه آن عاجزند ، چه كه آنها از مختصات انسان كامل است و ملكوتيان با آن مقام اسرارآميز فاصله ها دارند.» ( صحيفه نور، ج 18، ص 119 )
برادر عزيزم شهيد كاوه يكي از اين كاروانيان شهادت بود كه با مجاهدت و فداكاريهاي صادقانه خود جاودانه شد و در كنار ساير شهدا اسوه ی کاملي براي زيستن و مردن گرديد .
بديهي است كه ثبات، ا قتدار، عزت و عظمت جمهوري اسلامي ايران، مرهون عزيزاني همچون كاوه و ديگر سرداران شهيد استان خراسان و نيز دلاورمرديها شهداي گمنام و بسيجيان دريا دل لشكرهاي قهرمان 5 نصر و 21 امام رضا (علیه السلام) است، كه جانشان را در طبق اخلاص و ارادت گذاشتند و تقديم محضر حضرت دوست نمودند. امروز يكي از عوامل مهم با زدارنده ی تعرض دشمنان، بويژه آمريكا به ميهن اسلامي مان ، بزرگ شهادت و حا كميت رو ح فدا كاري، ايثار، از خود گذ شتگي و آمادگي خيل رهپویان طريق علوي و فاطمي، در دفاع جانانه از آرمانهاي شهيدان اين مرز و بوم است .
اينجانب بار ديگر ضمن گراميداشت ياد و خاطره ی شهداي مظلوم عمليات كربلای 2 و سردا ر شهيد محمود كاوه، از خداوند بزرگ مسئلت مي نمايم، تا ما را رهرو صادق راه شهيدان باقي بدارد و در ا عتلاي كلمه حق و ا هداف بزرگ آنان تحت زعامت امير عاشورا ئيان زمان و ولي امر مسلمين، حضرت آيت الله العظمي خا منه اي (مدظله العالي) موفق و پيروز فرمايد. اميداورم كه در جا معه ی اسلامي ما، همواره عطر شهادت، روح فدا كاري، مجاهدت و پايمردي متصاعد و محسوس باشد .
اللهم وفقنا لما تحب و ترضي
فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي/ سر لشگر پاسدار دكتر سيد يحيي صفوي
آيت الله شيرازي
آيت الله معصومي
آيت الله فاضليان
آيت الله غلامرضا حسني
حجه الاسلام بختياري
سرلشگر رحيم صفوي
«والذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم»
او در مقابل كفار، كومله و دموكرات رحم نمي كرد، آنها را با خشم و غضب خود و آتش تفنگ و رگبار گلوله ها به سزاي جنايت كاري هايشان مي رساند؛ كسي بود كه محورهاي غير قابل باز شدن مثل محور پيرانشهر ـ سردشت را با ايماني قوي و دلي مطمئن فتح مي كرد .
سرتيپ پاسدار مصطفي ايزدي
او انساني بود كه زندگي دنيائي را زندگي نمي دانست بلكه دنيا را گذرگاهي برای جهان پس از مرگ و مرگ را حياتي ابدي مي دانست. خودم با تمام وجود اين احساس را نسبت به ايشان داشتم كه اين مرگ بود كه از شهيد كاوه فرار مي كرد و حقا كوچكترين ملاحظه اي براي اينكه چند روزي بيشتر در اين دنياي خاكي باشد ،نداشت. اين ما بوديم كه مرتب به ايشان سفارش مي كرديم مواظب خودت باش !
من معتقدم اگر بخواهيم فرماندهان خوبي را تربيت كنيم ، اگر مي خواهيم مديرهاي خوبي را در نيروهاي مسلح تربيت بكنيم، واقعا بايد بيائيم روي زندگي و عملكرد شهيد بزرگوار محمود كاوه كار بكنيم؛ اين خصوصيات، اين تدابير، و اين مديريت و اخلاقياتي كه ايشان داشتند را به عنوان يك الگوي فرمانده ی موفق تبيين بكنيم. چون ايشان جميع خصوصيات را داشتند؛ همان طور كه مقام معظم رهبري مي فرمايند: ايشان واقعا اهل خودسازي بودند . اهل تهجد بودند . آن قرآني را كه با صداي خوش مي خواندند اصلا يك نفوذي به قلب انسان مي كرد . يك طنين خاصي داشت كه بيانگر اين بود كه، گوينده ی اين آيات خودش عامل اين آيات است . ايشان مظهر انساني بود كه تلاش و مجاهدتش براي رضايت حق تعالي بود . واقعا كاري براي خود نمائي انجام نمي داد. او مصداق «ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين» بود .
در حركتهايي كه انجام مي داد و در اقداماتي كه انجام مي داد، عاشقانه اهداف انقلاب را دنبال مي كرد . از جهت اخلاقي يك وضعيت ممتاز داشت و از لحاظ انگيزشي اعمالي كه انجام مي داد واقعا بر اساس مكتب و احساس تكاليف بود و در روحيات اخلاقي حقيقتا فرد شجاعي بود . من بكرات ديده بودم و همرزمان تعريف كرده بودند كه هميشه در نوك حمله قرار مي گرفت . بارها مي شد كه همرزمانش با اسرار و التماس او را به خطوط عقب تر منتقل می کردند. از جهت تدبير، اقداماتي كه ايشان در عملياتهاي مختلف انجام دادند، واقعا نمونه است . هر يك از عملياتهايي كه ايشان انجام مي دادند، در آن تدبير خاصي بود. شديدا به امر غافلگيري توجه داشتند، به رعايت ملاحظات تاكتيكي و تكنيكي توجه داشتند و واقعا اگر ما عمليات را به تيپ ويژه ی شهدا محول مي كرديم، به پيروزي آن اطمينان داشتيم و اين يك وضعيت ممتازي را نشان مي دهد.
از جهت دقت در كار، از جهت رعايت مسائل آموزشي، او يك فرد نمونه است . ما در مجموع ،ايشان را يكي از فرماندهان جامع سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مي دانيم كه كمتر شناخته شده است؛ با اينكه در ابتداي ورود فرد ناشناخته اي بود، ولي به دليل قابليتهايي كه داشت، سلسله مراتب فرماندهي را به سرعت طي كرد و به عنوان فرمانده ی عمليات سقز منصوب شد . ما در منطقه ی كردستان كه در مركزيت استان آن موقع قرار داشتيم، وقتي به مناطق مختلف توجه مي كرديم، در سقز از جاهاي سخت كاري ما بود که يكي از مناطق مهم ضد انقلاب بود . واقعا به حضور اين عزيزان و آن تدابيري كه داشتند اطمينان مي كرديم. آنها عمليات مختلف را در سقر به انجام رساندند. مثل ارتفاعات استاد مصطفي و امثالهم و مناطقي كه منتهي مي شد به منطقه رودخانه زرينه رود و همچنين عملياتهايي كه در منطقه ی سوته و بسطام و مرز عراق انجام دادند که بسيار مؤثر بود . از ديگر عملياتهاي پاكسازي و آزاد سازي، شهر بوكان بود كه شهيد كاوه نقش مؤثري را داشتند، و در ادامه اين اقدامات، عمليات آزاد سازي سد بوكان بود كه باز اين عزيزان و سازمان رزم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در منطقه سقز، كه به عنوان يك تيپ استقراري مطرح بود، نقش بسيار مؤثري را داشت.عملياتهايي كه در ساير نقاط كردستان و آذر بايجان غربي انجام دادند، باعث باز شدن محورهاي مهمي مثل محور بوكان ـمهاباد ،محور صائين دژ ـ تكاب و محور تكاب ،صائين دژ گرديد كه واقعا نقش كارسازي داشت .
اما در سير خدمت سردار شهيد اسلام، سر لشگر محمود كاوه بايد به اين فراز ارزشمند از زندگي ايشان كه با تاسيس تيپ ويژه ی شهدا آغاز مي شود اشاره كنيم؛ تيپ ويژه ی شهدا را شهيد محمد بروجردي كه فرمانده ی همه شهدا در منطقه هست و همه افتخار شاگردي ايشان را داشتند ،تاسيس كرد . اين تيپ از كادر بسيار ارزنده اي برخوردار بود و هسته ی اين تيپ از عمليات پيروزمند بانه به سردشت ايجاد گرديد . اين يگان توانست با صلابت و قدرت و فرماندهي كه شهيد ناصر كاظمي ، شهيد كاوه و محوريتي كه شهيد بزرگوار محمد بروجردي داشت آزاد بكنند و بعد به تدريج اين سازمان يك صلابت و قدرتي پيدا كرد كه در تمام عملياتهاي دشواري كه ما داشتيم، اعم از داخلي و خارجي، اين يگان حضور بسيار كارسازي داشت . مراحلي را كه شهيد بزرگوار محمود كاوه در اين تيپ گذراند، مسئوليت عملیات اين تيپ بود كه در سازمان، رزم سپاه مسئول عمليات نقش مهمي را بر عهده داشت عمليات مهم و سر نوشت ساز پيرانشهر به سردشت كه، در مجموعه ی عملياتهايي كه در منطقه شمال غرب در داخل كشور بر عليه مراكز ضد انقلاب انجام شد، اين عمليات از ويژگي خاصي برخوردار بود و حتي به نظر من مهمترين عمليات رزمندگان اسلام در آن مقطع تاريخي همين عمليات بود كه منجر به شكستن كمر ضد انقلاب شد؛ كليه مراكز ضد انقلاب ،مراكز راديوئي آنها و تشكيلات ضد انقلاب در آن عمليات منهدم شد.
و نه تنها جاده ی پوشيده از جنگل و پيچ در پيچ آن منطقه آزاد گرديد، بلكه كل منطقه ی غربي مهاباد، سقز و همچنين ارتفاعات مرزي منطقه ی آلواتان ،ارتفاعات جاسوسان و كلا مناطق غربي آذربايجان غربي به صورت قابل توجهي پاكسازي گرديد كه در اين عملياتها شهداي بزرگواری تقديم اسلام گرديد . شهيد بزرگوار و فرمانده بي بديل رزمندگان اسلام ،شهيد ناصر كاظمي، فرمانده ی عزيز گنجي زاده ، يادم هست يك زماني به ما خبر دادند كه ايشان مجروح شده. ما هم به او خيلي علاقه داشتيم و هم ايشان را فرد مؤثري مي دانستيم . برادرها را بسيج كرديم كه هر كس خون ( o- ) دارد بيايد در بيمارستان حاضر شود؛ ايشان را آوردند، در حالتي كه واقعا رو به موت بود و نفسهاي آخر را مي كشيد، بلافاصله پس از اينكه يك مقدار توانست خودش را روي پا نگه دارد ، با اينكه از ضعف رنج مي برد و نمي توانست درست روي پاي خودش بايستد؛ مجددا به جمع رزمندگان تيپ ويژه ی شهدا پيوست و به آن هدف مقدسي كه داشت تداوم بخشيد. علاوه بر اين، سلسله عملياتهائي كه در استان كردستان و آذر بايجان غربي انجام شد، تيپ ويژه ی شهدا با فرماندهي شهيد كاوه نقش بسيار تعيين كننده اي داشت. در عملياتهاي برون مرزي هم اين تيپ، يگان ممتاز و موفقي بود. من اميدوارم دوستان و همرزمان ايشان تلاش كنند كه اين شخصيت والا را بهتر بشناسانند و يك انگيزه اي شود و يك وسيله بشود ، يك مقتدايي بشود براي ساير افراد كه وارد نيروهاي مسلح مي شوند، انشاء الله.
همانطور كه ما چنين انسانهاي مخلص و صادقي را در جمع سپاهيان و پاسداران انقلاب اسلامي ديده ايم؛ كه الان مي گويم اينها الگوي مكتب اسلام هستند .
دریابان علي شمخاني
خدا قوت كه بازوهاي رزمندگانتان قوت ديگري به اسلام پرعظمت بخشيده است . محکم باشيد، با قدرت و تدبير، بدون احساس خستگي، دشمن فرسوده ی شكست خورده را به ذلت بنشانید و آواي عظيم اسلام را با عظمت تر سازيد. برادر عزيز! دشمن پيش روي شما ديگر نيروئي ندارد. دو گردان به اصطلاح كماندو، كه تنها دليل نامگذاريشان فقط لباس ويژه است را در پيش رو داريد، به پيش برويد و از اين فرصت الهي استفاده ی لازم را برده عجز كفار را با قدرت به نمايش بگذاريد . شما عنايت پروردگار را ديشب خوب لمس كرديد ماه شب پانزدهم ، آنچنان با ابر مامور از جانب خدا، پوشانيده شد كه هرگز توسط هيچ ذهن عليلي قابل درك نيست، اين الطاف همچنان ادامه دارد. استفاده لازم را بايد ببريد . بشتابيد كه نصر الهي در انتظار است .
سردار شوشتري
سردار منصوري
سردار همداني
سردار مصباحي
از ديگر ابعاد وجود شهيد كاوه، شيوه ی مديريتي ايشان بود . او با همه ی نيروهاي تحت امرش، جدا از مسئله ی فرماندهي يك رابطه ی دوستانه داشت . اگر بچه ها براي كاوه سرشان را مي دادند، نه به اين خاطر كه او فرمانده ی لشگرشان هست؛ بلكه از اين جهت بود كاوه و محبت كاوه در دلهايشان جا گرفته بود . در واقع همه طيف نيرو براي كاوه كار مي كرد و او هم با همه مي توانست كار كند . آنها گرفتار بند محبت كاوه بودند . در تشييع جنازه اش ديديد، بسيجي اي كه فقط بيست روز در لشگر خدمت كرده بود، خودش را براي مراسم رسانده بود و به رغم مسئولان امر تا آن روز، تشييعي با آن وسعت و جمعيت براي هيچ يك از سرداران و مسئولان شهيد در استان خراسان انجام نشده بود . اين تنها مي تواند به اين خاطر باشد كه كاوه در روح افراد نفوذ كرده بود .
جواد حامد
عبدالحسين دهقان
حميدرضا شكيب مهر
حسن مرتضوي
علي اصغر موحدي
سرهنگ حسین زارع صفت
حجة الاسلام و المسلمین اکبر هاشمي رفسنجاني
محمد باقر قاليباف
راه رفتنش هم از يك تحرك خاص برخوردار بود ضد انقلابي كه وارد خاك ايران مي شد همين قدر كه احساس مي كرد سپاه كاوه و خود كاوه در منطقه حضور دارند، بدون اينكه درگيري ايجاد كند منطقه را ترك مي كرد و مي رفت . در اين اواخر كه مي نشستيم، با او صحبت مي كرديم، مي گفتيم از كردستان چه خبر؟
مي گفت: ما هر جايي كه ميرويم، ردپايي از آنها نيست. به گردانهاي جند الله و بقيه ی نيروهايي كه در كردستان بودند مي گفت : شما برويد درگيري با ضد انقلاب را شروع كنيد، به صورتي كه ندانند ما« تيپ ويژه شهدا » هستيم؛ وقتي كه درگيري شروع شد، برويد كنار تا ما يك دست و پنجه اي با آنها نرم كنيم. اينها حتي تاب و تحمل مقاومت در مقابل سپاه كاوه را نداشتند . از خصلتهاي خوب ديگري كه در وجود شهيد كاوه بود، شجاعت اين شهيد عزيز بود. او در بين فرماندهان سپاه اسلام، در شجاعت نمونه بود . هر جا كه مي خواست به قلب دشمن بزند، اول خودش اسلحه به دست مي گرفت مي افتاد جلو، بقيه را هم دنبال خودش مي برد . . . يادم هست عصر بود .
در باختران جلسه داشتيم . خبر رسيد كه احتمالا عراقيها امشب به حاج عمران حمله كنند؛ تا اين را گفتند، ناخدا گاه همه چشمها خيره شد به سوي كاوه، يعني منتظر بودند كه ببيننند كاوه چه مي كند؛ معتقد بودند كه مشكل آنجا به دست كاوه حل می شود. خودش هم اين را مي دانست . همان لحظه بلند شد، رفت و گردانهايش را آماده كرد. آن شب عراقيها به حاج عمران حمله كردند، اما صبح روز بعد كه كاوه وارد عمل شد، بعد از يك جنگ تن به تن، عراقيها را فراري داد و تعداد زيادي از آنها را كشت، ارتفاعات را هم پس گرفت .
منابع :
سایت ساجد
وبلاگ .... وکاوه هنوز زنده است
/خ