31 مرداد 1388 / 1 رمضان 1430 / 22 اوت 2009

1) 31مرداد ماه سال1342هجري شمسي: دانشسراي عالي منحل و دانشگاه تربيت معلم تشكيل شد. دانشسراي عالي كه به منظور تربيت معلمان كارآزموده براي دبيرستانها تشكيل شده بود، درسال1297هجري شمسي تأسيس شد و درسال1311عنوان مدرسه عالي گرفت. اين مؤسسه بعد ازتأسيس دانشگاه تهران جزو مؤسسات تابع دانشگاه شد و باهمكاري دانشكده ادبيات و علوم اداره مي شد.هدف ازتأسيس دانشگاه تربيت معلم تربيت معلمان مطابق با اصول جديد آموزش و پرورش
سه‌شنبه، 27 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
31 مرداد 1388 / 1 رمضان 1430 / 22 اوت 2009
31 مرداد 1388 / 1 رمضان 1430 / 22 اوت 2009
31 مرداد 1388 / 1 رمضان 1430 / 22 اوت 2009

31 مرداد 1388 / 1 رمضان 1430 / 22 اوت 2009 1) 31مرداد ماه سال1342هجري شمسي: دانشسراي عالي منحل و دانشگاه تربيت معلم تشكيل شد. دانشسراي عالي كه به منظور تربيت معلمان كارآزموده براي دبيرستانها تشكيل شده بود، درسال1297هجري شمسي تأسيس شد و درسال1311عنوان مدرسه عالي گرفت. اين مؤسسه بعد ازتأسيس دانشگاه تهران جزو مؤسسات تابع دانشگاه شد و باهمكاري دانشكده ادبيات و علوم اداره مي شد.هدف ازتأسيس دانشگاه تربيت معلم تربيت معلمان مطابق با اصول جديد آموزش و پرورش است تا جوانان كشور را براساس اسلوب فني و صحيح آموزش دهند. برهمين اساس همواره برنامه هاي تربيت معلم مورد توجه مسئولان آموزش و پرورش قرارگرفته است. شايان ذكر است كه دردانشگاه تربيت معلم رشته هاي متعددي چون تاريخ، زبانهاي خارجي، علوم رياضي، فيزيك، شيمي، طبيعي و فلسفه و جغرافيا و علوم تربيتي تدريس مي شود و هردانشجو علاوه بر فراگرفتن مواد رشته تخصصي خود ملزم به آموختن اصول آموزش و پرورش روانشناسي تاريخ، فرهنگ و فلسفه تربيت است.
2) وقوع جنگ چالدران بين ايران و عثماني (893 ش): در اوايل سلطنت شاه اسماعيل اول و تشكيل سلسله صفوي، او توانست كردستان و شهرهاي مقدس عراق را فتح كند و با تكيه بر تشيع اثني عشري، به زودي جمع كثيري از مردم شيعه ساكن در سرزمين‏هاي عثماني را به سوي خود جلب كند. اين اقدام جسورانه شاه اسماعيل، اگرچه خطرات فراواني را در پي داشت اما سبب تحكيم وحدت سياسي - مذهبي ايران گرديد و همين ويژگي از نظر سلاطين عثماني به مراتب خطرناك‏تر از احياي ساختار نظامي ايران بود. هنگامي كه سلطان سليم اول، پادشاه نيرومند و مشهور عثماني به سلطنت رسيد، چهل هزار تن از شيعيان را به قتل رساند. او كه خود را خليفه مسلمانان مي‏خواند، تصميم به توسعه متصرفات خود گرفت و به قصد تصرف تبريز، پايتخت دولت نوبنياد صفوي حركت كرد و جنگ سختي ميان او و سپاه شاه اسماعيل صفوي در منطقه چالدران در حوالي ماكو روي داد. در اين جنگ بر اثر كثرت سپاه عثماني و مجهز بودن به تفنگ و توپخانه، لشكر ايران عقب نشيني نمود و تعداد زيادي از دو طرف كشته شدند. شاه اسماعيل تا حدود همدان عقب نشست و سلطان سليم تبريز را اشغال كرد ولي به زودي بر اثر مقاومت ملي مجبور شد تبريز و آذربايجان را تخليه كند. پس از بازگشت سلطان سليم، شاه اسماعيل ديگر باره به آذربايجان و تبريز رفت و به تعمير خرابي‏هاي لشكريان عثماني پرداخت. گويند پس از اين واقعه، ديگر كسي شاه اسماعيل را خندان نديد.
31 مرداد 1388 / 1 رمضان 1430 / 22 اوت 2009 3) پيام "امام خميني(ره)" در پي جنايت عوامل رژيم در فاجعه آتش‏سوزي سينما ركس آبادان (1357ش): پس از وقوع جنايت هولناك آتش‏سوزي سينما ركس آبادان، حضرت امام خميني(ره) در پيامي از نجف اشرف خطاب به اهالي آبادان، ضمن اعلام خطر به اينكه ممكن است رژيم پهلوي، اعمال وحشيانه مشابهي در شهرهاي ايران انجام دهد، از گويندگان خواستند وظيفه آگاهي بخشي به مردم را دنبال كنند. در بخشي از پيام مهم امام به مناسبت اين فاجعه آمده بود: من گمان نمي‏كنم هيچ مسلماني، بلكه انساني، دست به چنين فاجعه وحشيانه‏اي بزند، جز آن كه به نظاير آن عادت نموده است. گفتار شاه كه تظاهركنندگانِ مخالفِ من "وحشت بزرگ" را وعده مي‏دهند و تكرار آن پس از واقعه كه اين همان وعده بوده است، شاهد ديگري بر توطئه است. اين مصيبت دلخراش براي شاه، شاهكار بزرگي است تا به تبليغات وسيع در داخل و خارج دست زند و به بوق‏ها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفع طلب خارج دستور دهد كه هرچه بيشتر براي اغفال مردم، اين جنايت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ايران نسبت دهند تا در خارج، ملت حق طلب ايران را، مردمي كه به هيچ ضابطه انساني و اسلامي معتقد نيستند معرفي نمايد.
4) رحلت حجت الاسلام "ميرزا حسن غفاري تبريزي" مدرس حوزه علميه قم (1379ش): حجت‏الاسلام و المسلمين حاج ميرزا حسن غفاري تبريزي در سال 1305ش (1345ق) در تبريز به دنيا آمد و پس از تحصيلات جديد به فراگيري علوم ديني روي آورد. وي پس از پشت سر نهادن مقدمات و سطوح، در بيست سالگي راهي حوزه علميه قم شد و در درس خارج حضرات آيات سيد حسين بروجردي، سيد شهاب‏الدين مرعشي نجفي و سيد محمد محقق داماد حضور يافت. ايشان پس از رحلت آيت‏اللَّه بروجردي، به آيت‏اللَّه مرعشي پيوست و ضمن شركت مداوم در هيئت استفتاي آن مرجع بزرگ، خود به تدريس سطوح عالي حوزه مشغول گرديد. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي به تهران رفت و به تدريس، اقامه جماعت و ارشاد مردم پرداخت. از ايشان تاليفاتي بر جاي مانده كه حديث از نظر شيعه، كاوش‏هاي علمي و تقريرات درس فقه آيت‏اللَّه بروجردي از آن جمله‏اند. اين عالم خدمتگزار سرانجام در آخر مرداد 1379ش برابر با بيستم جمادي‏الاول 1421ق بدرود حيات گفت و در بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
5) نزول كتاب مقدس صحف بر حضرت ابراهيم(علیه السلام)
31 مرداد 1388 / 1 رمضان 1430 / 22 اوت 2009 6) درگذشت "شيخ الرئيس ابوعلي سينا" فيلسوف و دانشمند بزرگ مسلمان(428ق): حسين ابن عبداللَّه بن سينا ملقب به شَرفُ المُلك و معروف به شيخ الرئيس، ابن سينا و حَجَّةُالحَق ،از بزرگ‏ترين اطباي نامي و اعاظم فلاسفه و حكماي اسلاميِ اوايل قرن پنجم هجري است. وي در سوم صفر سال 370 ق در بلخ به دنيا آمد. قبل از ده سالگي قرآن را حفظ كرد و در اندك زماني، ادبيات، علوم ديني، حساب، هندسه، منطق، جبر، هيئت و علوم عقلي و نقلي را فرا گرفت و قبل از 20 سالگي بر تمام معلّمين و اساتيد خود برتري يافت. مهارت فوق العاده‏ي ابن سينا در طب و معالجات شگفت‏آوري كه از وي ذكر شده، بسيار تعجب برانگيز است. ابن سينا، علي‏رغم زندگاني ناآرام و پرحادثه‏ي خود، انديشمند و نويسنده‏اي پركار بوده است. آن‏چه از نوشته‏هاي خُرد و كلانِ وي بر جاي مانده است، نماينده‏ي ذهني فعال و پوياست كه گويى در هر شرايطي، حتي در سخت‏ترين و توان فرساترينِ آن‏ها، از فعاليت و خلاقيت باز نمي‏ايستاده است. از ابن‏سينا بيش از يكصد و سي اثر علمي در موضوعات مختلف از قبيل فلسفه، عرفان، الهيات، منطق، طب، ادبيات و... بر جاي مانده است كه اشارات، قانون، الحاصِلُ و المَحصول، شِفا، عُيونُ الحِكمه، و ده‏ها كتاب ديگر از آن جمله است. ابن سينا در اواخر عمر به سبب اختلافي كه با سلطان وقت پيدا كرد، مدتي فراري بود، هرچند قبل از آن روزگاري به وزارت نيز رسيده بود. وفات وي در سال 428 قمري به بيماري قولنج كه خود در معالجه‏ي آن مهارت فراوان داشته، در 58 سالگي، روي داد. مقبره‏ي ابن سينا در همدان در ميداني به همين نام واقع است.
31 مرداد 1388 / 1 رمضان 1430 / 22 اوت 2009 7) تولد "ابن خلدون" مورّخ مشهور مسلمان در تونس(732 ق): ابوزيد عبدالرحمن بن محمد بن خَلدون از انديشمندان بلند پايه‏ي دنياي اسلام است كه به دليل نگارش كتاب معروف "مقدمه" به عنوان بنيانگذار جامعه‏شناسي علمي شناخته شده است. وي در 16 سالگي به سبب پايگاه اجتماعي خانواده‏اش و آمادگي علمي خود، توانست از دانشمندان برجسته‏ي دربار سلطانِ مغرب بهره گيرد. ابن خلدون در 21 سالگي به خدمت دولت درآمد و به كارهاي سياسي پرداخت، اما در سال 765 به كلي از سياست و امور حكومتي روي گردان شد و پس از آن به كارهاي علمي روي آورد. به طور كلي زندگي ابن خلدون را مي‏توان به سه بخش تقسيم كرد كه بخش اول آن صرف آموختن علوم مختلف شد. در دومين بخش، بيشتر به فعاليت‏هاي سياسي پرداخت و مسؤوليت‏هاي متعددي رابه عهده گرفت، اما با سعايت و بدگويى ديگران به زندان افتاد و پس از رهايى، گوشه‏گيري اختيار كرد. از اين زمان بود كه دوره‏ي سوم زندگاني ابن‏خلدون آغاز شد كه دوره‏ي روي آوردن به فعاليت‏هاي تحقيقي و تاليفي است. در اين دوره بود كه انديشه‏ي نگارش تاريخ در ابن‏خلدون ايجاد شد. كتاب "العِبَر و ديوان المُبتَدا و الخَبَر في تاريخِ العَرَبِ وَ العَجَم و البَربَر" اثر ابن‏خلدون است كه بخش اول اين كتاب "مقدمه" نام دارد كه به نام مقدمه‏ي ابن‏خلدون معروف شده است. ابن خلدون در زمان خود به تاريخ‏نگاري و تاريخ انديشي شهره بود اما با همه‏ي تاثيري كه در افزايش توجه به تاريخ در مصر در سده‏هاي هشتم و نهم هجري قمري داشت، انديشه‏هايش در روزگار خود او بازتاب كافي نيافت و هيچ يك از شاگردان او، راهش را در اين زمينه ادامه ندادند. ليكن انديشه‏هاي بديع و عميق او در زمان و مكاني ديگر جلب‏نظر كرد و از قرن سيزدهم هجري، نام، آثار و افكار او، سخت مطرح شد و پژوهش‏هاي بسياري را به خود اختصاص داد. اين مورخ مشهور مسلمان در سال 808 ق در 76 سالگي درگذشت.
8) مرگ "وارِن هستينگِز" سياست‏مدار انگليسي (1818م): وارن هسْتينگِزْ، سياست‏مدار انگليسي در ششم دسامبر 1732 متولد گرديد و با حمايت عمويش توانست به تحصيلات خود ادامه دهد. علاقه وي به ادبيات، او را به سوي ادبيات و تمدن كهن و ريشه‏دار هند سوق داد. همين مسئله در سال 1750م زمينه شروع به كار وي به عنوان منشي در شركت هند شرقي انگليس شد و از آنجا كه به دنبال كسب شهرت و جوياي نام بود، در همين راه پيش رفت. هستينگز در سي و نه سالگي به حكومت بنگال رسيد و تا سال 1774م به مدت شش سال اين سمت را در اختيار داشت. وي از همين سال به مدت 10 سال تا 1784م به عنوان اولين فرماندار كل هندوستان انتخاب گرديد. هستينگز در اين مسئوليت، با اتخاذ سياست‏هاي سختِ قضايى و مالي به آن چنان رفتار ظالمانه‏اي دست زد كه از سوي سياست‏مداران و حقوق‏دانان انگليسي، به انجامِ جنايت‏هاي بزرگ و از جمله سوء استفاده‏هاي مالي و تعدّي به مردم متهم و محكوم محكوم گرديد. بر همين اساس وي در سال 1784م از سمت خود استعفا داده و به انگلستان بازگشت. با اين حال، در نتيجه تلاش برخي از بشردوستان، از رفتار خشونت‏آميز انگلستان در هند پرده برداشته شد و به محاكمه طولاني مدت هستينگز و البته برائت وي انجاميد. وارن هستينگز سرانجام در بيست و دوم اوت 1818م در 87 سالگي درگذشت.
9) امضاي قرارداد "ژنو" در مورد عدم تعرض به مجروحين و اسيران جنگ (1864م): پس از پيشنهاد شخصي به نام هنري دونان مبني بر اين كه خدمت به رنجوران و زخمي‏هاي نظامي، فعاليتي بي‏طرف محسوب شود، انجمن خيريه ژنو، از اين پيشنهاد استقبال كرد. در نتيجه يك كنفرانس بين‏المللي با شركت نمايندگان 16 كشور آسيايى، افريقايى، امريكايى و اروپايى در ژنو تشكيل يافت و موافقتنامه سال 1864م براي بهبود وضع مجروحان نظامي ميادين جنگي تدوين يافت. اين قرارداد كه نمايندگان 12 دولت از كشورهاي شركت‏كننده آن را در 22 اوت 1864م امضا كردند، شامل اين موارد بود: بي‏طرف شمردن متصديان خدمات پزشكي نيروهاي مسلح، رفتار انساني با زخمي‏ها و بي‏طرفي غير نظامياني كه داوطلبانه به كمك زخمي‏هاي جنگ مي‏شتابند. هم‏چنين علامتي بين‏المللي به منظور مشخص ساختن اعضا و وسايلي كه در اين راه به كار مي‏روند پيش‏بيني شده بود. اين قرارداد زمينه پيدايش سازمان صليب سرخ جهاني گرديد.
31 مرداد 1388 / 1 رمضان 1430 / 22 اوت 2009 10) انتخاب "هنري كيسينجر" به وزرات امور خارجه امريكا (1973م): هنري آلفرد كيسينجر، سياست‏مدار يهودي و برجسته امريكايي در 27 ماه مه 1923 در آلمان متولد گرديد و در 15 سالگي هم‏زمان با اوج‏گيري فشارهاي نازي‏ها به اتفاق خانواده به امريكا مهاجرت نمود. وي تحصيلات خود را تا مقطع دكتراي علوم سياسي در اين كشور ادامه داد. كيسينجر آن‏گاه به همكاري با شوراي روابط خارجي و بنياد راكْفِلِر پرداخت و به عنوان استاد دانشگاه هاروارد به تدريس پرداخت. وي پس از چندي به عنوان مشاور شوري امنيت ملي امريكا برگزيده شد و سرانجام در سال 1965 مشاور رسمي وزارت خارجه امريكا گرديد. كيسينجر از سال 1969م در جايگاه نماينده تام‏الاختيار امريكا در كنفرانس صلح ويتنام كه در پاريس برگزار شد، حضور يافت. اين مذاكرات پس از 4 سال به نتيجه رسيد و قرارداد آتش‏بس در جنگ ويتنام در 27 ژانويه 1973 امضاء شد. موفقيت كيسينجر در حل مسئله ويتنام، اگرچه براي وي جايزه صلح نوبل 1973 را در پي داشت، اما در واقع راه فرار امريكا از باتلاق ويتنام را هموار نمود. از ديگر اقدامات كيسينجر در صحنه روابط بين‏الملل، مي‏توان به فراهم آوردن مقدمات سفر نيكسون، رئيس جمهور امريكا به چين را ذكر نمود. اين اقدام از آن‏جا كه در دوره اوج جنگ سرد و روابط تنش‏آلود امريكا و شوروي صورت مي‏گرفت و از طرف ديگر اولين سفر رئيس‏جمهور امريكا به چين كمونيست بود، اهميت بسياري داشت. عملكرد كيسينجر در صحنه سياست خارجي امريكا به نتايجي از جمله تنش‏زدايي با شوروي وامضاي قرارداد محدود ساختن سلاح‏هاي استراتژيك انجاميد. سرانجام مجموعه اقدامات وي باعث شد تا در 22 اوت 1973 پست وزارت خارجه‏در اختيار وي قرار گيرد. حمايت از منافع امپرياليسم جهاني و رژيم صهيونيستي و تلاش در ايجاد شكاف و تفرقه ميان جوامع اسلامي از ديگر اقدامات اوست. از جمله آثار كيسينجر مي‏توان از كتاب‏هاي، مسائل استراتژي ملي، سياست خارجي امريكا و سال‏هاي كاخ‏سفيد نام برد. هنري كيسينجر از نظريه‏پردازان سياسي و مردان تأثيرگذار در عرصه سياست خارجي امريكا به شمار مي‏رود.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط