پرسش:
راههای شاد زیستن چیست؟
پاسخ:
احساس شادی، یکی از هیجانهای مثبتی است که خداوند به ما هدیه میکند. این احساس، پیشنیازهایی دارد که با فراهم شدن آنها، تولید شده و با کم شدن یا نبودنشان، کمرنگ یا محو میشود. در پاسخ به پرسش شما نوجوان گرامی، چند نکته را تقدیم میکنم.
1. فکر خوب، روحیه خوب
بخش زیادی از احساسات ما، ریشه در نگرش ما به خودمان، زندگی و دیگران دارد. اگر بتوانیم خود را از اسارت فکرهای منفی و بدبینی نجات دهیم، حتما روحیهی بهتری را تجربه خواهیم کرد. افکار منفی مانند قفل و بندهایی است که به دست و پای ما بسته شده باشد. در این شرایط، هر قدر تلاش میکنیم، نتیجهای نمیگیریم و احساس گیر افتادن در یک بنبست بزرگ را داریم. افکار منفی نسبت به خود، دیگران، جامعهای که در آن زندگی میکنیم و هر چه که مثل آنها باشد، سبب میشود که احساس حرکت و رضایت در ما شکل نگیرد. افکار منفی، ویروسهایی هستند که فایلهای شاد بودن ما را خراب میکنند و آنها را غیرفعال میسازند. میتوانیم با گفتگو دربارهی فکرهای خود، مطالعه کتابهایی که مثبتاندیشی را به ما یاد میدهند و در موارد خاص با کمک گرفتن از مشاوران، خود را از این نگاههای منفی آزاد کنیم.
راههای شاد زیستن چیست؟
پاسخ:
احساس شادی، یکی از هیجانهای مثبتی است که خداوند به ما هدیه میکند. این احساس، پیشنیازهایی دارد که با فراهم شدن آنها، تولید شده و با کم شدن یا نبودنشان، کمرنگ یا محو میشود. در پاسخ به پرسش شما نوجوان گرامی، چند نکته را تقدیم میکنم.
1. فکر خوب، روحیه خوب
بخش زیادی از احساسات ما، ریشه در نگرش ما به خودمان، زندگی و دیگران دارد. اگر بتوانیم خود را از اسارت فکرهای منفی و بدبینی نجات دهیم، حتما روحیهی بهتری را تجربه خواهیم کرد. افکار منفی مانند قفل و بندهایی است که به دست و پای ما بسته شده باشد. در این شرایط، هر قدر تلاش میکنیم، نتیجهای نمیگیریم و احساس گیر افتادن در یک بنبست بزرگ را داریم. افکار منفی نسبت به خود، دیگران، جامعهای که در آن زندگی میکنیم و هر چه که مثل آنها باشد، سبب میشود که احساس حرکت و رضایت در ما شکل نگیرد. افکار منفی، ویروسهایی هستند که فایلهای شاد بودن ما را خراب میکنند و آنها را غیرفعال میسازند. میتوانیم با گفتگو دربارهی فکرهای خود، مطالعه کتابهایی که مثبتاندیشی را به ما یاد میدهند و در موارد خاص با کمک گرفتن از مشاوران، خود را از این نگاههای منفی آزاد کنیم.
2. زندگی با برنامه
یکی از اسرار شاد بودن، داشتن برنامه در زندگی است. وقتی شما هیچ برنامه و نقشهای برای زندگی و روزهای آن نداشته باشید، مانند فردی هستید که در شهری بزرگ گم شده و نمیداند کدام مسیر را برود. طبیعی است که در چنین شرایطی، احساس شادی برایش معنا نخواهد داشت. روزی که در آن برنامههای متنوعی را از قبل پیشبینی کردهایم، روز متفاوتی خواهد بود. برخلاف زمانی که از باز کردن چشمهای خود میترسیم، چون یاد روزی خستهکننده و کسالتبار میافتیم که در آن هیچ برنامهای را در نظر نگرفتهایم و یکنواختی و تکرار، دو مزاحمی هستند که انتظار بیداری ما را میکشند. زمانی که شبانهروز ما با برنامههای متنوع پر میشود، احساس خوبی از آن پیدا میکنیم. ورزش، مطالعه، افزایش اطلاعات... وقتی زندگی از یکنواختی بیرون بیاید، شادی را هم مهمان ما خواهد کرد و زمانی که تلاش میکنیم بر دانستههای خود بیافزاییم، همین احساس تکرار میشود.
3. نزدیک شدن به هدف
داشتن هدف مهم در زندگی، شادیآفرین است. از آن جدیتر، زمانی اتفاق میافتد که احساس کنیم به هدفمان نزدیک میشویم. هر قدمی که ما را به سوی هدف اصلی ببرد، سبب رضایت خاطر و احساس خوش شاد بودن میشود. اگر هم عکس این اتفاق بیافتد، حال بدی در خانه احساس ما را خواهد زد. یکی از بدترینهای آن زمانی است که احساس کنیم عمرمان را بیهوده میگذرانیم و کارهای فعلی ما هیچ ربطی به هدف اصلی ما ندارد. وقتی هدفهای بزرگ خود را در چند گام تعریف میکنید و هر گام را در زمان مخصوص خود انجام میدهید، یعنی برای هر روز خود، قطعهای از جورچین بزرگ را در نظر گرفتهاید. در این شرایط، شادابی شما مثال زدنی خواهد شد.
4. رها شدن از خصوصیات بد
اگر لکه بزرگی روی صورت ما باشد یا بخشی از موهای ما ریخته شده باشد، احساس بدی داریم. حال اگر، اشکالی در شخصیت و خصوصیات فردی ما باشد، چه؟ مثلا زمانی که پرخاشگر باشیم و سطح تحمل ما پایین باشد، نسبت به خود احساس بدی داریم. بداخلاق، قبل از اینکه به دیگران آسیبی بزند، حال خودش را میگیرد و خود را شکنجه میدهد. وجود خصوصیات اخلاقی بد که به اختیار ما اجازه ورود در زندگی را یافتهاند، سبب میشود تا روحیه بدی پیدا کنیم و از ساعتهای زندگی خود لذتی نبریم.
5. ترک گناه
گناه یعنی گوش نکردن به دستور خداوند که تمام وجود ما از اوست. زمانی که به قانون خدا پشت میکنیم، در واقع به احساس خوب بودن خودمان پشت کردهایم. وقتی خلاف دستور خدا زندگی میکنیم، احساس محاصره شدن و از دست دادن پشتیبان به سراغ ما میآید. اضافه بر آن، احساس شرمندگی از رفتار نامناسبی که در مقابل این همه خوبیها و هدیههای خداوند داشتهایم، ما را رها نمیکند. با پیشگیری از گناه و جایگزین کردن رفتارهای خوب مانند انس با عبادت، حتما شادی بیشتری نصیب ما خواهد شد. همچنین با عذرخواهی جدی از رفتار بدی که با دستورات خداوند داشتهایم و تصمیم بر فاصله گرفتن از آنها، شادابتر زندگی میکنیم.
6. همنشینی با افراد مثبتاندیش
مثبتاندیشان، به ما انرژی تازهای میدهند و همنشینی با آنان و افرادی که در زندگی خود دنبال هدفهای مشخص و مهمی هستند، روحیه ما را بسیار مطلوب می سازند. در مقابل، افراد منفیباف که روز را مانند شب سیاه میبینند، سبب رکود و بیحالی ما میشوند. هر قدر اطراف خود را از انسانهایی با فکرهای بلند و روشن پر کنیم، لطف بیشتری به خودمان و احساسهای خوبی که انتظار ما را میکشند، خواهیم کرد.
7. پرهیز در استفاده از فناوری روز
فناوری روز علاوه بر محبتهایی که به ما دارند، میتوانند ضررهایی هم برای ما داشته باشند. ارتباط با تلفن همراه، رایانه و بازیهای رایانهای و حتی ارتباط با تلویزیون، استانداردهایی دارد که عبور از آن و زیادهروی در استفاده از این ابزار، میتواند شادی را از ما دور کند و ما را به سوی شادیهای خیالی و آبکی ببرد.
8. رابطه خوب با والدین
پدر و مادر، همه زندگی ما هستنند و بیمهری به آنان، حال ما را میگیرد. لحظهای که به بهانههای مختلف در منزل و هنگام همراهی با والدین، جنجال و قشقرق به پا میکنیم، لحظه بسیار تلخی خواهد بود که ترکشهای آن گاهی تا چند روز، احساس شادی ما را زمینگیر خواهد کرد؛ اما وقتی از فن«حرفشنوی» و «احترام» بهرهمند میشویم، وضعیت بهتری خواهیم داشت. یادمان باشد که داشتن روحیه خوب یا بد، به افکار و رفتارهای خود ما برمیگردد، پس دنبال مقصر نگردیم.
نویسنده: ابراهیم اخوی