شیوه تعامل با فقیر (بخش دوم)
چکیده:
از مسئله آرامش روانی فقرا که بگذریم نکته دیگر این است که جامعه در مقابل پدیده فقر وظایف واقعی و عینی نیز دارد و باید برای رفع این این معظل اجتماعی به صورت ریشهای فکر کند؛ چراکه تمام راهکارهای هیجان محور تاریخ مصرف دارد و با توجه به توان روحی و فکری افراد بازدهی آن بالاخره روزی تمام خواهد شد.
تعداد کلمات 1141 زمان تقریبی مطالعه 6 دقیقه
از مسئله آرامش روانی فقرا که بگذریم نکته دیگر این است که جامعه در مقابل پدیده فقر وظایف واقعی و عینی نیز دارد و باید برای رفع این این معظل اجتماعی به صورت ریشهای فکر کند؛ چراکه تمام راهکارهای هیجان محور تاریخ مصرف دارد و با توجه به توان روحی و فکری افراد بازدهی آن بالاخره روزی تمام خواهد شد.
تعداد کلمات 1141 زمان تقریبی مطالعه 6 دقیقه
نویسنده: عبدالصالح شمساللهی
از مسئله آرامش روانی فقرا که بگذریم نکته دیگر این است که جامعه در مقابل پدیده فقر وظایف واقعی و عینی نیز دارد و باید برای رفع این این معظل اجتماعی به صورت ریشهای فکر کند؛ چراکه تمام راهکارهای هیجان محور تاریخ مصرف دارد و با توجه به توان روحی و فکری افراد بازدهی آن بالاخره روزی تمام خواهد شد.
در بیشتر اوقات افراد توان رسیدگی به فقرا را ندارند و یا توان آنها محدود است اما افراد زیادی هستند که میتوانند با استفاده از روابط خود و اعتباری که دارند افرادی را متذکر و یا متقاعد به رسیدگی به فقرا بنمایند
راهکارهای عینی در واقع راهکارهایی هستند که نیاز را مرتفع میکنند که در ادبیات سیاسی و اجتماعی امروز به مجموع آنها فرایند فقر زدایی میگویند.
در بیان روایات و آیات نکات مختلفی در مورد مبارزه فقر مطرح شده است که اگر کار آکادمیک دقیق روی آن انجام پذیرد میتواند به عنوان یک مدل و الگو قرار بگیرد، که در ادامه به نمونههای از این دستورات دینی اشاره میکنیم.
در بیشتر اوقات افراد توان رسیدگی به فقرا را ندارند و یا توان آنها محدود است اما افراد زیادی هستند که میتوانند با استفاده از روابط خود و اعتباری که دارند افرادی را متذکر و یا متقاعد به رسیدگی به فقرا بنمایند
راهکارهای عینی در واقع راهکارهایی هستند که نیاز را مرتفع میکنند که در ادبیات سیاسی و اجتماعی امروز به مجموع آنها فرایند فقر زدایی میگویند.
در بیان روایات و آیات نکات مختلفی در مورد مبارزه فقر مطرح شده است که اگر کار آکادمیک دقیق روی آن انجام پذیرد میتواند به عنوان یک مدل و الگو قرار بگیرد، که در ادامه به نمونههای از این دستورات دینی اشاره میکنیم.
پرداخت حقوق فقرا
خدا در مقابل نعماتی که به اغنیا داده است یک سری واجبات مالی مثل خمس و زکات را به گردن آنها نهاده و دستور داده است تا مقدار جزئی از آنچه خدا به آنها عطا کرده است برای رفع نیاز نیازمندان پرداخت نمایند. این پرداخت در واقع وظیفه توانگران است و به واسطه آن هیچ منتی نمیتوانند بر سر فقرا بگذارند؛ خدا در مورد این حق مسلم فقرا میفرماید:
إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ.[1]
صدقات، فقط ویژه نیازمندان و تهیدستان و کارگزاران جمع و پخش آن و آنانکه باید به خاطر تمایل به اسلام قلوبشان را به دست آورد، و برای [آزادی] بردگان و [پرداخت بدهی] بدهکاران و هزینه کردن در راه خدا و در راه ماندگان است؛ [این احکام] فریضه ای از سوی خداست، و خدا دانا و حکیم است.
بنابر آنچه در متون دینی آمده است اگر اغنیای جامعه فقط به پرداخت زکات خود را ملزم میدیدند فقر از جامعه اسلامی برچیده میشد؛ چرا که آنگونه که در روایات آمده است یک تناسب منطقی بین میزان زکات و نیازهای فقرا جامعه وجود دارد. امام صادق(ع) به عبد الله بن سنان فرمودند:
أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ اَلْأَغْنِیَاءِ لِلْفُقَرَاءِ مَا یَکْتَفُونَ بِهِ اَلْفُقَرَاءُ وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ اَلَّذِی فَرَضَ لَهُمْ لاَ یَکْفِیهِمْ لَزَادَهُمْ وَ إِنَّمَا یُؤْتَى اَلْفُقَرَاءُ فِیمَا أُتُوا مِنْ مَنْعِ مَنْ مَنَعَهُمْ حُقُوقَهُمْ لاَ مِنَ اَلْفَرِیضَةِ.[2]
خداوند عزّوجلّ در اموال دولتمندان نصابى مقرّر کرد که نیازمندان را کفایت کند و اگر مىدانست که این نصاب مقرّر، در حد کفایت آنان نیست، بر آن مىافزود. از این رو، بىنوایى مستمندان از عدم پرداخت زکات به وسیلۀ دولتمندان است نه از نارسایى میزان زکات.
بنابر آنچه در متون دینی آمده است اگر اغنیای جامعه فقط به پرداخت زکات خود را ملزم میدیدند فقر از جامعه اسلامی برچیده میشد؛ چرا که آنگونه که در روایات آمده است یک تناسب منطقی بین میزان زکات و نیازهای فقرا جامعه وجود دارد.
حرکت جهادی در رفع نیازها
یکی از مشکلاتی که در رفع فقر وجود دارد این است که همه دستگاههای مسئول و نیز مردم رفع فقر را وظیفه دیگران میدانند و کمتر کسی حاضر است به صورت جهادی به میدان مبارزه با فقر آمده و در حد توان تلاش نماید تا این پدیده درد آور از جامعه جمع شود. اما در سیره اهل بیت(ع) کار به گونهای دیگر بوده است؛ آن بزرگواران خود در صف مقدم این جهاد الهی حضور داشتند و به صورت جهادی به میدان مبارزه با فقر وارد شده بودند.
یعقوبی نقل میکند: وقتی که امام سجاد(ع) را غسل میدادند روی شانههای آن حضرت پینهای مانند پینه زانوی شتر دیدند؛ از اعضای خانوادهاش سوال کردند که این اثر چیست؟ گفتند: اثر توشه ایست که بر دوش میکشید و شبانه به در خانه فقرا میبرد.[3]
اهلبیت(ع) در برخورد با پدیده شوم فقر تلاش مینمودند تا در صورت امکان مباشرتا به رفع نیاز فقرا بپردازند؛ تا هم از حال آنها مطلع گردند و هم آنگونه که شایسته است نیازهای آنان را مرتفع سازند.
امام صادق(ع) می فرماید: جدم امام سجاد(ع) در روزهایی که روزه داشت گاه با دست خود غذا میپخت و هنگام افطار، آنها را به خانه نیازمندان میفرستاد و چه بسا مواردی که از آن غذا برای خود آن حضرت باقی نمی ماند و با نان و خرما افطار می کرد.[4]
پیگیری امور فقرا
یکی از مسائلی که در فقر زدایی مهم است پیگیری امور فقرا است. در بیشتر اوقات افراد توان رسیدگی به فقرا را ندارند و یا توان آنها محدود است اما افراد زیادی هستند که میتوانند با استفاده از روابط خود و اعتباری که دارند افرادی را متذکر و یا متقاعد به رسیدگی به فقرا بنمایند؛ این شیوه در میان بزرگان دینی مرسوم بوده است تا آنجا که در احوالات مرحوم کاشف الغطا نوشتهاند برای جمع آوری کمک برای فقرا در میان بازار میگشت و از اهل بازار کمک میگرفت و یا در احوالات افتخارات ملی مثل جهان پهلوان تختی آمده است که در جریان زلزله 1341 بوئین زهرا خود به شخصه کاسهای دست گرفت و در میان بازار تهران برای زلزلهزدگان کمک جمع میکرد. نبی مکرم اسلام(ص) نیز در روایت شریفی خود را مامور به این مسئله دانسته میفرماید:
اُمِرْتُ اَن آخُذَ الصَّدَقَةَ مِن اَغْنیاءِکُم فَاَرُدَّها فى فُقَراءِکُم.[5]
من مأمورم که صدقه (و زکات) را از ثروتمندانتان بگیرم و به فقرایتان بدهم.
یکی از مشکلاتی که در رفع فقر وجود دارد این است که همه دستگاههای مسئول و نیز مردم رفع فقر را وظیفه دیگران میدانند و کمتر کسی حاضر است به صورت جهادی به میدان مبارزه با فقر آمده و در حد توان تلاش نماید تا این پدیده درد آور از جامعه جمع شود.
توانمندسازی در تولید ثروت
یکی دیگر از کارهایی که باید در راستای فقر زدایی انجام شود این است که زمینه تولید ثروت برای خود فقرا فراهم شود و به اصطلاح معروف به جای آنکه ماهی به دست فرد بدهیم ماهی گیری به او یاد بدهیم، البته این نیازمند یک برنامه میان مدت و یا بلند مدت است و در کوتاه مدت باید از هر طریق ممکن مشروع نیاز فقرای جامعه را بر طرف کرد.
در میان سیره ائمه و پیامبران این مسئله به روشنی قابل رصد است؛ به عنوان نمونه امام صادق(ع) در مورد داوود پیامبر(ع) میفرماید که خدا به او فرمود:
أَنَّکَ نِعْمَ الْعَبْدُ لَوْ لَا أَنَّکَ تَأْکُلُ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ وَ لَا تَعْمَلُ بِیَدِکَ شَیْئاً.
تو بنده نیکوکار و خوبی هستی و تنها ایراد تو این است که از بیت المال ارتزاق میکنی. حضرت داوود(ع) از این ماجرا محزون شد و چهل روز گریه کرد، و از خدا خواست که وسیلهای برای او فراهم سازد که از بیتالمال مصرف نکند، خدا آهنگری را به او آموخت ، او هر روز با آهن یک زره می ساخت و به هزار درهم می فروخت، بدین ترتیب ۳۶۰ زره ساخت و به ۳۶۰ هزار درهم فروخت، و از بیتالمال بی نیاز گردید.[6]
یکی از کارهای پسندیدهای که کمیته امداد امام خمینی(ره) در سالهای اخیر انجام داده است، توجه به اشتغال نیازمندان تحت پوشش کمیته امداد است؛ آموزشهای فنی حرفهای، وامهای خود اشتغالی و مشاورههای اشتغالزایی از جمله این فعالیتهاست.
آنچه مسلم است نهادهای حمایتی برای همیشه نمیتوانند به حمایت از فقرا بپردازند و در این میان لازم است در برنامههای کوتاه مدت و میانمدت و بلندمدت به رفع نیاز مستمندان در قالب کمک مستقیم، جذب کمکهای مردمی و توانمندسازی فقرا بپردازند تا خانواده کمیته امداد و نهادهای حمایتی روز به روز کوچکتر شود.
صدقات، فقط ویژه نیازمندان و تهیدستان و کارگزاران جمع و پخش آن و آنانکه باید به خاطر تمایل به اسلام قلوبشان را به دست آورد، و برای [آزادی] بردگان و [پرداخت بدهی] بدهکاران و هزینه کردن در راه خدا و در راه ماندگان است؛ [این احکام] فریضه ای از سوی خداست، و خدا دانا و حکیم است.
بنابر آنچه در متون دینی آمده است اگر اغنیای جامعه فقط به پرداخت زکات خود را ملزم میدیدند فقر از جامعه اسلامی برچیده میشد؛ چرا که آنگونه که در روایات آمده است یک تناسب منطقی بین میزان زکات و نیازهای فقرا جامعه وجود دارد. امام صادق(ع) به عبد الله بن سنان فرمودند:
أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ اَلْأَغْنِیَاءِ لِلْفُقَرَاءِ مَا یَکْتَفُونَ بِهِ اَلْفُقَرَاءُ وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ اَلَّذِی فَرَضَ لَهُمْ لاَ یَکْفِیهِمْ لَزَادَهُمْ وَ إِنَّمَا یُؤْتَى اَلْفُقَرَاءُ فِیمَا أُتُوا مِنْ مَنْعِ مَنْ مَنَعَهُمْ حُقُوقَهُمْ لاَ مِنَ اَلْفَرِیضَةِ.[2]
خداوند عزّوجلّ در اموال دولتمندان نصابى مقرّر کرد که نیازمندان را کفایت کند و اگر مىدانست که این نصاب مقرّر، در حد کفایت آنان نیست، بر آن مىافزود. از این رو، بىنوایى مستمندان از عدم پرداخت زکات به وسیلۀ دولتمندان است نه از نارسایى میزان زکات.
بنابر آنچه در متون دینی آمده است اگر اغنیای جامعه فقط به پرداخت زکات خود را ملزم میدیدند فقر از جامعه اسلامی برچیده میشد؛ چرا که آنگونه که در روایات آمده است یک تناسب منطقی بین میزان زکات و نیازهای فقرا جامعه وجود دارد.
حرکت جهادی در رفع نیازها
یکی از مشکلاتی که در رفع فقر وجود دارد این است که همه دستگاههای مسئول و نیز مردم رفع فقر را وظیفه دیگران میدانند و کمتر کسی حاضر است به صورت جهادی به میدان مبارزه با فقر آمده و در حد توان تلاش نماید تا این پدیده درد آور از جامعه جمع شود. اما در سیره اهل بیت(ع) کار به گونهای دیگر بوده است؛ آن بزرگواران خود در صف مقدم این جهاد الهی حضور داشتند و به صورت جهادی به میدان مبارزه با فقر وارد شده بودند.
یعقوبی نقل میکند: وقتی که امام سجاد(ع) را غسل میدادند روی شانههای آن حضرت پینهای مانند پینه زانوی شتر دیدند؛ از اعضای خانوادهاش سوال کردند که این اثر چیست؟ گفتند: اثر توشه ایست که بر دوش میکشید و شبانه به در خانه فقرا میبرد.[3]
اهلبیت(ع) در برخورد با پدیده شوم فقر تلاش مینمودند تا در صورت امکان مباشرتا به رفع نیاز فقرا بپردازند؛ تا هم از حال آنها مطلع گردند و هم آنگونه که شایسته است نیازهای آنان را مرتفع سازند.
امام صادق(ع) می فرماید: جدم امام سجاد(ع) در روزهایی که روزه داشت گاه با دست خود غذا میپخت و هنگام افطار، آنها را به خانه نیازمندان میفرستاد و چه بسا مواردی که از آن غذا برای خود آن حضرت باقی نمی ماند و با نان و خرما افطار می کرد.[4]
پیگیری امور فقرا
یکی از مسائلی که در فقر زدایی مهم است پیگیری امور فقرا است. در بیشتر اوقات افراد توان رسیدگی به فقرا را ندارند و یا توان آنها محدود است اما افراد زیادی هستند که میتوانند با استفاده از روابط خود و اعتباری که دارند افرادی را متذکر و یا متقاعد به رسیدگی به فقرا بنمایند؛ این شیوه در میان بزرگان دینی مرسوم بوده است تا آنجا که در احوالات مرحوم کاشف الغطا نوشتهاند برای جمع آوری کمک برای فقرا در میان بازار میگشت و از اهل بازار کمک میگرفت و یا در احوالات افتخارات ملی مثل جهان پهلوان تختی آمده است که در جریان زلزله 1341 بوئین زهرا خود به شخصه کاسهای دست گرفت و در میان بازار تهران برای زلزلهزدگان کمک جمع میکرد. نبی مکرم اسلام(ص) نیز در روایت شریفی خود را مامور به این مسئله دانسته میفرماید:
اُمِرْتُ اَن آخُذَ الصَّدَقَةَ مِن اَغْنیاءِکُم فَاَرُدَّها فى فُقَراءِکُم.[5]
من مأمورم که صدقه (و زکات) را از ثروتمندانتان بگیرم و به فقرایتان بدهم.
یکی از مشکلاتی که در رفع فقر وجود دارد این است که همه دستگاههای مسئول و نیز مردم رفع فقر را وظیفه دیگران میدانند و کمتر کسی حاضر است به صورت جهادی به میدان مبارزه با فقر آمده و در حد توان تلاش نماید تا این پدیده درد آور از جامعه جمع شود.
توانمندسازی در تولید ثروت
یکی دیگر از کارهایی که باید در راستای فقر زدایی انجام شود این است که زمینه تولید ثروت برای خود فقرا فراهم شود و به اصطلاح معروف به جای آنکه ماهی به دست فرد بدهیم ماهی گیری به او یاد بدهیم، البته این نیازمند یک برنامه میان مدت و یا بلند مدت است و در کوتاه مدت باید از هر طریق ممکن مشروع نیاز فقرای جامعه را بر طرف کرد.
در میان سیره ائمه و پیامبران این مسئله به روشنی قابل رصد است؛ به عنوان نمونه امام صادق(ع) در مورد داوود پیامبر(ع) میفرماید که خدا به او فرمود:
أَنَّکَ نِعْمَ الْعَبْدُ لَوْ لَا أَنَّکَ تَأْکُلُ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ وَ لَا تَعْمَلُ بِیَدِکَ شَیْئاً.
تو بنده نیکوکار و خوبی هستی و تنها ایراد تو این است که از بیت المال ارتزاق میکنی. حضرت داوود(ع) از این ماجرا محزون شد و چهل روز گریه کرد، و از خدا خواست که وسیلهای برای او فراهم سازد که از بیتالمال مصرف نکند، خدا آهنگری را به او آموخت ، او هر روز با آهن یک زره می ساخت و به هزار درهم می فروخت، بدین ترتیب ۳۶۰ زره ساخت و به ۳۶۰ هزار درهم فروخت، و از بیتالمال بی نیاز گردید.[6]
یکی از کارهای پسندیدهای که کمیته امداد امام خمینی(ره) در سالهای اخیر انجام داده است، توجه به اشتغال نیازمندان تحت پوشش کمیته امداد است؛ آموزشهای فنی حرفهای، وامهای خود اشتغالی و مشاورههای اشتغالزایی از جمله این فعالیتهاست.
آنچه مسلم است نهادهای حمایتی برای همیشه نمیتوانند به حمایت از فقرا بپردازند و در این میان لازم است در برنامههای کوتاه مدت و میانمدت و بلندمدت به رفع نیاز مستمندان در قالب کمک مستقیم، جذب کمکهای مردمی و توانمندسازی فقرا بپردازند تا خانواده کمیته امداد و نهادهای حمایتی روز به روز کوچکتر شود.
ادامه دارد....
منابع