نماز در اديان وحياني و غير وحياني
نمازگزاري در آيين زرتشت
سرگرد لورنگ که خود يک زرتشتي است شرايطي را براي نماز زرتشتيان ذکر مي کند که بي شباهت به مقدمات نماز در اسلام نيست که عبارت اند از:
1. پاک بودن تن از هرگونه کثافت و نجاست؛
2. پاک بودن لباس از هرگونه پليدي؛
3. شستن دست و صورت که همان وضو باشد؛
4. پاک بودن جاي نماز از هرگونه پليدي و فساد؛
5. غصبي نبودن محل نماز.(3)
شباهت عجيب تر اين که در صورت نبودن آب به جاي وضو، بايد تيمم کنند.
در بخش هاي مختلف اوستا پيروان زرتشت بر انجام نماز ترغيب و تشويق شده اند.(4) البته نه نمازي که فاقد روح و انس قلب باشد.(5)
نمازگزاري در آيين يهود
حضرت موسي عليه السلام از همان آغاز رسالتش از سوي خداوند، به برپايي نماز مأمور مي شود. وقتي حضرت موسي عليه السلام با همسرش از مدين عازم مصر مي شود و در تاريکي و ظلمت شب نوري را در کنار طور مشاهده مي کند و چون به سوي آن مي رود تا شعله اي را از آن برگيرد و به سوي خانواده اش بازگردد، ندا مي آيد که: «انني أنا الله لا اله الا أنا فاعبدني و اقم الصلوه لذکري؛ همانا من الله هستم و معبودي جز من نيست. پس مرا عبادت کن و نماز را براي ياد من به پادار...» (طه:14) اين آيه علاوه بر نمازگزاري بر انس و حضور قلب و نماز در آيين يهود دلالت دارد. در آيه شريفه خداوند از آن رو خطاب به موسي مي فرمايد: «نماز را براي ياد من به پا دار» که برپاداشتن نماز براي خدا با نماز بدون روح که همراه انس و حضور قلب نيست منافات دارد. اين آيه بر نمازگزاري همراه با انس، در آيين يهود دلالت دارد. در منابع معتبر و اصيل ديني يهود نيز بر اين موضوع تأکيد شده است.(6)
حضرت موسي عليه السلام در تداوم رسالت الهي خود با برادرش هارون عليه السلام به برپايي نماز امر مي شود. آيه شريفه مي فرمايد: «أوصينا الي موسي و أخيه... و اقيموا الصلاه؛ به موسي و برادرش وحي کرديم... و نماز بگذاريد.»(7) هم چنين در آيه 77سوره بقره ضمن اشاره به پيماني که از بني اسرائيل گرفته شده، نماز را به عنوان يکي از ارکان و مواد اين پيمان برشمرده است.
يهوديان نمازشان داراي مقدمات خاصي است؛ از جمله اين که در حال جنابت نمي توان نماز خواند و بدن و لباس بايد از هرگونه کثافت و پليدي پاک باشد و دست ها و صورت را بايد شسته و به سمت بيت المقدس، با خضوع و خشوع نماز را برپاداشت.(8) يهوديان براي نماز بايد طاهر باشند؛ يعني وضو بگيرند يا غسل کنند.(9) در آيين يهود نيز، مانند اسلام، نماز به صورت جماعت هم برپا مي شود.(10)
در روايات نيز به جايگاه ممتاز نماز در آيين يهود اشاره شده است. در برخي روايات از نماز به عنوان پيمان محکم(11) آيين يهود ياد مي شود. امام علي عليه السلام حضرت موسي عليه السلام را به خاطر نماز خواندن و گونه بر زمين نهادن به هنگام نماز به عنوان هم سخن با خود برمي گزيند(12) و در حديث ديگر، از مباهات خداوند نزد فرشتگان به واسطه نمازگزاري در آيين يهود سخن به ميان آمده است.(13) از مجموع اين روايات مي توان دريافت که نماز يکي از فرمان هايي بوده است که از سوي خداوند بر حضرت موسي عليه السلام و قومش ابلاغ شده است.
در کتاب مقدس يهود در مورد اصل وجوب(14) اهميت نماز و دعا، (15) چگونگي برپايي نماز، (16) و مکان(17) و زمان نماز(18) مطالبي بيان شده است.
نمازگزاري در آيين مسيحيت
اني عبدالله آتاني الکتاب و جعلني نبياً و جعلني مبارکاً اين ما کنت و اوصاني بالصلاه و الزکاه مادمت حياً (مريم: 30)
من بنده خدا هستم. خداوند به من کتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است مرا مايه برکت قرار داد هرکجا که باشم و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرد.
قرآن در توصيف مريم عليها السلام - مادر حضرت عيسي عليه السلام - نيز پس از اين که او را به خاطر ايمان، تقوا و پاکدامني برگزيده زنان جهان نام مي نهد، خطاب به او مي فرمايد:
يا مريم اقنتي لربک و اسجدي و ارکعي مع الراکعين (آل عمران: 42)
اي مريم براي پروردگارت خضوع کن و سجده به جا بياور و با رکوع کنندگان رکوع کن.»
در روايات نيز بيان شده که حضرت عيسي عليه السلام در توصيه هاي شان به حواريون، از نماز به عنوان شرافتمندانه ترين عمل اخروي و بهترين ياري دهنده در فراز و نشيب هاي زندگي دنيوي ياد کرده است و در آن ياران خود را به پي گيري اين فريضه الهي فرمان داده اند.(19)
در مجموع از آيات و روايات اين گونه بر مي آيد که در مسيحيت نماز از دستورات ضروري و واجبات با اهميتي است که حضرت عيسي عليه السلام مردم را به برپايي آن تشويق کرده است.
نمازگزاري در قاموس کتاب مقدس
از مجموع آنچه گفته شد مي توان نتيجه گرفت که نماز در آيين مسيحيت نيز يک فريضه است؛ هرچند اختلاف ها و حتي تناقض هايي در کتاب مقدس ديده مي شود. براي مثال در بخشي از کتاب مقدس اصرار و تکرار در استجابت مؤثر است، (26) ولي در قسمتي ديگر از آن نهي شده و نماز و دعاي مختصر بدون تکرار را تأييد مي کند.(27)
نماز در ديگر اديان الهي نيز جايگاه خاصي داشته و ديگر پيامبران الهي نيز در مورد نماز احکام خاصي را تبيين کرده و آن را به پا داشته اند. از جمله اين پيامبران مي توان به اين بزرگان اشاره کرد: آدم،(28) نوح،(29) ادريس،(30) ابراهيم،(31) اسماعيل،(32) اسحاق(33) و يعقوب،(34)داوود،(35) سليمان،(36) يونس،(37) شعيب،(38) زکريا،(39) لقمان،(40) لوط،(41) ايوب،(42) خضر،(43) ذوالکفل،(44) صالح،(45) شيث،(46).
نماز و اديان غير وحياني
پي نوشت :
1- آيينه. آيين مزديسني، ص41، ديانت زرتشتي مقاله از مري بويس، ص155.
2- جان ناس، تاريخ جامع اديان، ص481.
3- يکتاپرستي در ايران باستان، ص342.
4- سرود يکم اوستا يسنه هات 28آيه اول (اوستا، 7،1)؛ هات 54 آيه اول (اوستا، 1، 215)؛ هات 68 آيه 22 و24 (اوستا، 256،1)؛ دفتر سوم. يشتها، مهريشت کرده هشتم آيه 31 (اوستا، 360،1) قسمت پنج نيايش (اوستا،559،2و590).
5- آيينه، آيين مزديسني، ص45.
6- گنجينه تلمود، بخش ايمان و علو نماز، ص100 به نقل از يواموت، 64 الف؛ گنجينه تلمود ص102، به نقل از تعنيت، 8 الف؛ کتاب مقدس (عهد عتيق) 1193، مراثي ارمياء باب سوم آيه 41؛ گنجينه تلمود، ص102 به نقل از براخوت باب 28 ب؛ گنجينه تلمود ص104 به نقل از مشينا آووت، 18:2.
7- يونس: 87.
8- اصل و نسب و دين هاي ايرانيان باستان، ص388.
9- وسايل الشيعه، ج1، ص170.
10- گنجينه تلمود، ص 103؛ کتاب اشعياء بني باب 5 آيه 2؛ کتاب مقدس (عهد عتيق) 107؛ کتاب ارمياء بني باب 12 آيه 4؛ کتاب مقدس، عهد عتيق 1114.
11- تحف العقول، 492.
12- بحارالانوار، ج13، ص8.
13- لئالي الاخبار، ج4، ص5.
14- کتاب مقدس، عهد عتيق شماره 383؛ سفر تکوين باب ششم آيه 13.
15- گنجينه تلمود، ص11 به نقل از براخوت، 32ب.
16- کتاب اشعياء، فصل 45، آيه 24؛ اقامه الشهود في رداليهود (منقول رضايي) ص158.
17- کتاب مقدس، عهد عتيق 1114، کتاب ارمياء نبي، باب 12باب 4/ کتاب مقدس، عهد عتيق 107، کتاب اشعياء نبي باب 50، آيه 2.
18- کتاب مقدس، عهد عتيق871، کتاب مزامير باب 55 آيه 18؛ اصل و نسب و دين هاي ايرانيان باستان ص388.
19- تحف العقول/ 508.
20- قاموس کتاب مقدس، 887.
21- مقارنه الاديان/179/2.
22- کتاب مقدس، عهد جديد/8.
23- قاموس کتاب مقدس، ص384.
24- انيس الاعلام، ج3، ص320.
25- قاموس کتاب مقدس، صص 384و385.
26- انجيل لوقا، باب 18، شماره يک تا هشت؛ کتاب مقدس، عهد جديد، ص126؛ انجيل لوقا، باب11، شماره 5تا11و39و42و44؛ کتاب مقدس، عهد جديد، 112،111و81.
27- انجيل متي، باب 6، شماره 7 و 8؛ من وحي المسيح، ص118؛ قاموس کتاب مقدس، ص 384؛ کتاب مقدس، عهد جديد، 111.
28- تفسير قمي، ج1، ص37و38. وسايل الشيعه، ج3، ص9و10؛ بحارالانوار، ج11، ص260.
29- بحارالانوار، ج11، ص331.
30- بحارالانوار، ج11، ص280.
31- ابراهيم، 37و40.
32- مريم، 54.
33- انبياء، 71و72.
34- همان.
35- بحارالانوار، ج14، ص16.
36- بحارالانوار، ج98، ص92؛ فلاح السائل، ص22؛ سفينه البحار، ج2، ص44.
37- مجمع البيان، ج7و8، ص166؛ تفسير القرطبي، ج15، ص123.
38- هود، 89؛ الجامع لاحکام القرآن (تفسير قرطبي)، ج9، ص87؛ مجمع البحرين طريحي، ج2، ص230.
39- آل عمران، 37.
40- لقمان، 17.
41- انبياء، 73.
42- بحارالانوار، ج12، ص358.
43- همان، ج13، ص330.
44- همان، ج12، ص407.
45-همان، ج11، ص383.
46-همان، ج11، ص263.
47- تاريخ جامع اديان، ص 246، 247و270.
48- همان، ص427.
49- ذيل الملل و النحل شهرستاني، ص21؛ تاريخ جامع اديان، ص388.
50- اصل و نسب و دين هاي ايرانيان باستان، ص451و263و453؛ آثار الباقيه عن القرون الخاليه، ص206؛ ملل و نحل شهرستاني، ج2، ص57.
51- تاريخ تمدن ويل دورانت، ج1، ص228.