مقدمه:
اگر بپذیریم که نحوه آغاز هر راه بر نحوه تداوم آن تأثیر دارد، بزرگداشت نماز در ابتدای زندگی مشترک، می تواند آغاز مبارک و فرخنده ای ببرای تمامی جریان زندگی باشد.
در زندگی فرازهای باشکوهی برای روح آدمی وجود دارد که لازمه زیستن افتخارآمیز است و هر فردی به میزان برخورداری از این فرازها می تواند به انسانیت خویش مفتخر باشد. انس با نماز بهترین نقطه عطف زندگی است و هرگاه زوج های جوان چنین پیوندی با خداوند داشته باشند، هرگز غبار ملال و خستگی بر وجودشان نمی نشیند.
با توجه به جوان بودن جامعه ایرانی و با توجه به این که شاید ازدواج سبب تقویت دنیاگرایی شود و دین داری را تضعیف نماید، به بررسی نقش نماز در زندگی زوج های جوان می پردازیم.
اگر بپذیریم که نحوه آغاز هر راه بر نحوه تداوم آن تأثیر دارد، بزرگداشت نماز در ابتدای زندگی مشترک، می تواند آغاز مبارک و فرخنده ای ببرای تمامی جریان زندگی باشد.
در زندگی فرازهای باشکوهی برای روح آدمی وجود دارد که لازمه زیستن افتخارآمیز است و هر فردی به میزان برخورداری از این فرازها می تواند به انسانیت خویش مفتخر باشد. انس با نماز بهترین نقطه عطف زندگی است و هرگاه زوج های جوان چنین پیوندی با خداوند داشته باشند، هرگز غبار ملال و خستگی بر وجودشان نمی نشیند.
با توجه به جوان بودن جامعه ایرانی و با توجه به این که شاید ازدواج سبب تقویت دنیاگرایی شود و دین داری را تضعیف نماید، به بررسی نقش نماز در زندگی زوج های جوان می پردازیم.
نقش نماز در زندگی زوج های جوان
1. تغییر بینش زوج های جوان نسبت به زندگی
زن و مرد با وجود دیدگاه ها و بینش های مختلف با یکدیگر ازدواج می کنند و در مسیر زندگی، در کنار یکدیگر با وقایع و حوادث مختلف برخورد می کنند.
چگونگی بینش و رویکرد زن و شوهر در مقابل اتفاق های زندگی نقش خاصی در تداوم و عمق روابط آن ها دارد و در ایجاد فضای عاطفی و محبت آمیز تأثیر می گذارد.
در این میان، بینش زن و مرد نسبت به زندگی، همسر، ازدواج، خانه داری و تربیت فرزند، در نحوه ارتباط بین آن ها و توقعاتشان نسبت به یکدیگر بسیار مؤثر است.
جوانان به دلیل کم تجربگی، کمبود اگاهی و نوسانات عاطفی و هیجانی، در پاره ای موارد از تصمیم گیری های عاقلانه و عمیق عاجزند. در نتیجه، به علت سطحی نگری و شتاب در تصمیم گیری ها اشتباه می کنند.
نماز در تصحیح این روند می تواند نقش خاصی را ایفا کند و با تقویت انگیزه های متعالی و رهایی آدمی از دنیاگرایی، او را در راستای اهداف عالی هدایت کند.
زیرا نماز، آدمی را از جاذبه های زمینی به جاذبه های آسمانی، اوج می دهد و او را از فرش به عرش سیر می دهد و از خاک تا افلاک برمی کشد. اگر زوج های جوان به این فضای متعالی راه یابند، فراز و نشیب زندگی نمی تواند آنها را دچار تزلزل کند.
نماز انسان را از دردها و روزمرگی ها رها می سازد و دردمندی او را سمت و سویی دیگر می بخشد. روحش را از حقارت آزاد می کند و به او عزت و منزلت و تعالی می بخشد.
در چنین فضایی، همسران جوان به احساس پوچی نمی رسند و برای تداوم زندگی با هم، از سطح غرایز فراتر رفته و با یکدیگر اتصال وجودی پیدا می کنند. به عبارت دیگر، نماز، نقطه اتصال معنوی آن ها به یکدیگر می شود و از این رو، روند زندگی را یک سره، با ارزش می یابند.
انس با نماز تقوای بیشتر و تقید به مسائل شرعی را به دنبال دارد و مانع بزرگی برای افتادن در وادی گناه محسوب می شود. به عبارت دیگر، نماز با ایجاد یک نظام فراگیر اخلاقی، اعمال و رفتار نمازگزار را هدایت و تنظیم می کند.
یک جوان با ایمان و نمازگزار در پرتو نماز از نگاه به نامحرم چشم می پوشد و با رعایت حریم در روابط زن و مرد متانت و وقار پیشه می کند.
او با چشم پوشی از نامحرم به همسر خویش وفادار و متعهد می ماند و اجازه نمی دهد هوا و هوس های زودگذر، کانون گرم زندگی او و همسرش را متلاشی کند. این ها همه در پرتو نماز و ارتباط با خداوند حاصل می شود.
این شرایط، زمینه را برای ایجاد یک حسن خلق قوی و پایدار هموار می کند و زندگی را در یک بستر مناسب و بدون تنش جدی به پیش می برد. امنیت و آرامش زوج های جوان در چنین فضایی به خوبی تأمین می شود.
و طرفین با رضایت کامل به انجام وظایف همسری خود می پردازند. پس، نمازگزاری با ایجاد شبکه اخلاقی گسترده در خانواده زن و مرد را در ایجاد کانون گرم خانواده یاری می کند و این مسأله رمز موفقیت خانواده است.
از این رو در زمان برخورد با دشواری های معمولی زندگی غافلگیر شده و حالت انفعالی به خود می گیرند. در چنین شرایطی است که آن ها نیاز به نیرویی عظیم و تزلزل ناپذیر می یابند تا آن ها را در این موقعیت ها، یاری نماید.
نماز، ارتباط مستقیم و بی واسطه با پروردگار در چنین شرایطی به خوبی می تواند کاستی های زوج های جوان را تحت تأثیر خود قرار دهد، تا آن ها با آرامش بیشتری روند آزمون و خطای ابتدای زندگی را پشت سر بگذارند.
لذا زوج های جوان به عاملی نیاز دارند که آن ها را در این گونه موارد به نوعی مهار کند و هیجانات جوانی را معقول و معتدل سازد. نماز، چنین تأثیر مثبت و سازنده ای را می تواند در زندگی زوج های جوان ایفا کند؛ یعنی هیجان های غریزی را در مسیری صحیح و خداپسندانه هدایت کند.
متأسفانه، چالش های پنهان و آشکاری میان زوج های جوان وجود دارد و هر یک به نحوی درصدد کنترل دیگری است و هر طرف تلاش می کند تفوق و برتری خود را بر دیگری تحمیل نماید که این امر به خودی خود، منجر به برخوردهای اجتناب ناپذیری می شود.
در این فضا زن و مرد با سلیقه ها و دیدگاه های خویش به طور طبیعی درصدد دفاع از عقیده و سلیقه خویش برمی آیند و بدیهی است که چنین امری می تواند چالش های خانوادگی را به دنبال داشته باشد.
این احساس خودخواهی اگر کنترل نشود، به درگیری های مداوم می انجامد. در این شرایط، نماز می تواند فرد را از دایره بسته خودخواهی، خارج کند و در چارچوب خداخواهی، احساس فداکاری، گذشت و ترجیح دادن همسر بر خویشتن را در او زنده کند.
نماز و ارتباط با خداوند، روح فروتنی و دوری گزیدن از خودمحوری را در زوج های جوان افزایش می دهد و به جای سلطه جویی رفاقت را در میان آن ها احیا می کند.
حضرت علی علیه السلام در پاسخ پرسش که پرسیدند: علم در چیست؟ فرمود: «این که به اندازه احتیاج به خدا، او را عبادت کنی».(1)
نماز به منزله بزرگ ترین پشتیبان یک زوج جوان محسوب می شود، به ویژه در آغاز راه که زندگی هنوز به انسجام لازم نرسیده است و احساس بی ثباتی بر روابط حاکم است.
در چنین شرایطی روی آوری به نماز برای گفت و گو با خداوند، می تواند احساس خلأ را به احساس آرامش مبدل کند و اضطراب برخاسته از مشکلات را با یاد او تخفیف دهد، تا بدین وسیله مجال بیشتری برای اندیشیدن و پیداکردن راهی مناسب پیدا شود.
یکی دیگر از نیازهای زوج های جوان رسیدن به فردایی بهتر است. در این میان، امید نقش بسیار زیادی در پویایی انسان دارد و بهترین انگیزه جهت رسیدن به آرمان های زندگی محسوب می شود.
با توجه به شور و نشاطی که در جوانان وجود دارد می توان گفت، جوانان معمولاً مایلند زندگی را از دریچه امید ببینند و نماز دریچه زیبایی است به سوی امیدهای زندگی؛ در ذکرهای نماز و به ویژه قنوت، عباراتی وجود دارد که از حالت دعا و درخواست برخوردار است.
جوان نمازگزار با دعای خود در حقیقت، آرزوی رسیدن به فردایی بهتررا با خداوند در میان می گذارد و چون کسی که دعا می کند، امید به اجابت هم دارد، نماز هم چون حلقه ی اتصالی خواهد شد که زوج جوان را با خداوند مرتبط می کند و امید به رحمت و بخشش الهی را در وجود آن ها نهادینه می کند.
هر فردی در زندگی نیاز به همدم و هم صحبتی دارد که بتواند با او ارتباط برقرار کند؛ زیرا انسان موجودی اجتماعی است که بسیاری از نیازهای عاطفی و روانی خود را به واسطه برقراری ارتباط کلامی با دیگر اعضای جامعه انسانی تأمین می کند.
در این میان، نماز کامل ترین و زیباترین ارتباط کلامی انسان با خداست و تمامی نیازهای روحی و روانی انسان را سمت و سویی حقیقی می بخشد. نیایش، نماز و ارتباط با خداوند باعث می شود که روح از احساس تنهایی نجات یابد و به واسطه پیوند میان خود و خالق هستی، رابطه انسانی با همسر خود برقرار کند.
یکی دیگر از نیازهای روح آدمی در ارتباط با بی کرانگی یا وجود بی نهایت است. روح آدمی، چون از روح الهی نشأت گرفته است.(2) از این رو از محدودیت های زندگی مادی به سرعت سرخورده می شود و هر لحظه مترصد در هم شکستن حصار تنگ آن است.
انسان موحد با اتصال روحش به عالم ملکوت، شادابی و طراوت خود را حفظ می کند و به این وسیله توانایی روحی خود را افزایش می دهد. در مقابل، انسان مادی به دلیل محرومیت از چنین رابطه ای، از سردرگمی، ابتذال و پوچی روزافزون در عمق روح و روان خویش رنج می برد.
زوج های جوان در شروع زندگی بیش از دیگران نیاز به پویایی دارند و علاقه مندند که زندگی را از دریچه نشاط و شادابی ملاحظه کنند. نماز می تواند این نیاز را به مجرای صحیح خود هدایت کند و آن ها را به مفاهیم عمیق تری از نشاط زندگی آگاه کند.
برخی از اندیشمندان هم چون آبراهام مازلو بر این باورند، زمانی که انسان ها به نیازهای زیستی خویش پاسخ می دهند، در مرحله بعد نیازهای ثانویه و تأمین آن ها مطرح می شود.
و اگر هرمی از نیازهای ثانویه انسان ترسیم کنیم، قاعده آن، نیازهای ایمنی است که در رأس آن نیاز به خودشکوفایی به چشم می خورد. بر این اساس، وقتی انسان از پاسخ به نیازهای ابتدایی خود فارغ می شود.
آن گاه در صدد پاسخگویی به نیازهای اساسی ترش از جمله نیاز خود شکوفایی برمی آید که در این مرحله او می تواند تمامی استعدادها و توانمندی هایش را از قوه به فعل برساند و خود شکوفایی را محقق کند.(3).
صرف نظر از میزان صحت تقدم و تأخری که این دسته از روان شناسان برای نیازهای انسانی قایل می شوند، توجه به نیاز خودشکوفایی مبحث بسیار مهمی است که نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از ویژگی های انسان خودشکوفا، خویشتن فرارونده اوست؛ یعنی شخصیتی که از مرزهای خود بالاتر رفته و جذب پدیده های عمیق تر و گسترده تر از خود می شود. نماز عاملی است که انسان را از خود فراتر می برد و محو و جذب ملکوت الهی می نماید و آن گاه به تفسیر دیگری از «خویشتن» می رسد.
در حقیقت روح نماز، «از خود بریدن» و «به خدا پیوستن» است. نمازگزار واقعی، خودر ا چون «من مستقل» نمی بیند، بلکه خدا را بر فراز خویشتن مشاهده می کند؛ کسی که منیت خود و خودبینی را کنار می زند.
در حقیقت مصداق شخصیت فرارونده می شود و مهر و محبت او به همسر و فرزند و جامعه اش نیز در مسیر عشق به خدا، معنا و مفهوم پیدا می کند و تابعی از منافع شخصی و غریزی او نمی شود.
هر زوج جوانی در آغاز زندگی مشترک خود، نیاز شدیدی به نیروی اعتماد به نفس دارند تا بتوانند در پرتو آن بر مشکلات خود فایق آیند. نماز، این خودباوری و اعتماد به نفس را به انسان عطا می کند؛ موجودی که خداوند او را جانشین خود در زمین دانسته(4) .
و آفرینش او را مبارک می داند.(5) در حدیث قدسی نیز این مضمون آمده است که «ای فرزند آدم! من همه چیز را به خاطر تو آفریدم و تو را به خاطر خودم».(6)
حال، انسانی که موحد است و خداوند در صدر اندیشه او نشسته است، چون راز و رمز نیایش با خدا را دریافته، با طیب خاطر نماز می گذارد و از این راه خودباوری و اعتماد به نفس می یابد.
داشتن حامی نیرومند و مهربانی هم چون پروردگار می تواند تضمین کننده اعتماد به نفس انسان در فراز و نشیب های زندگی مشترک و مسئولیت های ناشی از آن باشد.
و حذف کردن چنین پایگاهی از زندگی، می تواند زوج جوانی را که با امید و آرزو زندگی مشترک خود را آغاز کرده اند، به گرداب خودمحوری ها و درگیری های نفسانی کشاند.
در واقع، نماز به عنوان محکم ترین رابطه انسان با خدا، می تواند بهترین تأمین کننده اعتماد به نفس زوج های جوان، محسوب شود و برای مبارزه با مشکلات زندگی به آن ها جرئت کافی بدهد.
یکی دیگر از نیازهای یک زوج جوان نیاز به «مقبولیت» است. به این معنا که دیگران او را همان گونه که هست، پذیرا باشند.
این نیاز، در حقیقت به ضرورت داشتن جایگاه در میان جامعه اشاره دارد و اگر جز این باشد، زندگی امری دردناک بوده و به سختی قابل تحمل است. حال باید دید آیا نماز و ارتباط با خداوند، قادر است برای انسان چنین مقبولیتی را فراهم کند؟
اگر به فلسفه نماز و روح عبادت توجه کنیم، پاسخ این پرسش آسان خواهد بود؛ زیرا نماز یعنی امکان حضور همه بندگان در بارگاه الهی، به شرط آن که پیشانی بندگی بر آستان کبریایی اش بسایند.
در سال های بعد از آن، وقتی به گذشته خود می نگرند، احساس آرامش، عزت نفس و پاکی را با تمام وجود حس می کنند.
در حالی که اگر بهترین سال های زندگی مشترک که همان دهه اول ازدواج است، با دوری از خداوند، غفلت از یاد او و ترک نماز سپری شود، همیشه هاله ای از احساس گناه زوج جوان را می آزارد.
مگر آن که با استغفار از گذشته مورد لطف و عنایت خداوند قرار گیرند. اما حتی در این صورت هم سال های از دست رفته جبران نمی شود. از این رو، نباید به آسانی این دوره مهم را از دست داد.
و چنانچه مادر از ویژگی های معنوی برخوردار باشد، فرزند خود را در دوران جنینی و شیرخوارگی مستعد پذیرش ویژگی های اخلاقی می گرداند.
ولی پس از طی دو مرحله یاد شده ویژگی های رفتاری والدین نقش بسزایی در تربیت فرزندان دارد و حالات عبادی والدین تأثیر عمیقی بر صفحه روح و وجدان فرزندان باقی می گذارد.
نمازگزاری زوج های جوان سبب ایجاد فضای معنوی در منزل می شود و نقش خاصی در تربیت دینی فرزندان دارد.
نماز سبب تقویت روحیه قدردانی و شکرگزاری می شود. این موضوع با توجه به دیدگاه متفاوت و روحیات خاص آن ها، در ابتدای زندگی بسیار مهم است.
روح نماز، حمد و سپاس نبست به خداوند تبارک و تعالی است(7) و همان گونه که در سوره مبارکه حمد ملاحظه می کنیم، چنین سپاسی به درگاه خداوند، در حقیقت، تجسم و تبلور روح قدرشناسی نسبت به نعمت ها و بخشش های الهی است.
کسی که نسبت به خالق قدرشناس باشد، نسبت به مخلوق او نیز قدرشناس خواهد بود و او زحمات و تلاش های اطرافیان، از جمله همسرش را هرگز فراموش نخواهد کرد. این امر، روح مودت و حق شناسی و وفاداری همسران جوان را نسبت به هم تقویت می کند و در نتیجه پایه های زندگی شان محکمتر می شود.
توجه به آثار نماز پیش تر گفته شد بعد دیگری از اثرات نماز در زندگی زوجهای جوان را آشکار می کند. عنصر صبر و استقامت، عنصر دیگری است که نماز آن را قوام می بخشد و ظرفیت و توان روحی نمازگزار را در برخورد با مشکلات افزایش می دهد.
این ویژگی برای زوج های جوان به نوبه خود از ایجاد تنش های مختلف جلوگیری می کند و میزان درگیری های عصبی را کاهش می دهد. از این رو، می توان نتیجه گیری کرد که نماز پایه های زندگی زوج جوان را استحکام می بخشد.
نتیجه:
از مطلب نقش نماز در زندگی زوج های جوان یاد گرفتیم که:
1. انس با نماز این حس را به زوجهای جوان القا می کند که خداوند بهترین پشتیبان آنها در زندگی انسان است.
2.دهه نخست زندگی مشترک رابطه عمیق و مستمری با خداوند برقرار می کنند.
3.زوج های جوانی که اهل نماز و عبادت اند، در تربیت نسل صالح و با ایمان توفیق بیشتری می یابند
4.نماز زوج جوان حلقه ی اتصالی جهت امید به رحمت و بخشش الهی در وجود آن ها نهادینه می کند.
5.نماز و ارتباط با خداوند، روح فروتنی و دوری گزیدن از خودمحوری را در زوج های جوان افزایش می دهد.
کتاب از نمازگزاری تا انس با نماز .
این مقاله در تاریخ 1401/10/28 بروز رسانی شده است.
چگونگی بینش و رویکرد زن و شوهر در مقابل اتفاق های زندگی نقش خاصی در تداوم و عمق روابط آن ها دارد و در ایجاد فضای عاطفی و محبت آمیز تأثیر می گذارد.
در این میان، بینش زن و مرد نسبت به زندگی، همسر، ازدواج، خانه داری و تربیت فرزند، در نحوه ارتباط بین آن ها و توقعاتشان نسبت به یکدیگر بسیار مؤثر است.
جوانان به دلیل کم تجربگی، کمبود اگاهی و نوسانات عاطفی و هیجانی، در پاره ای موارد از تصمیم گیری های عاقلانه و عمیق عاجزند. در نتیجه، به علت سطحی نگری و شتاب در تصمیم گیری ها اشتباه می کنند.
نماز در تصحیح این روند می تواند نقش خاصی را ایفا کند و با تقویت انگیزه های متعالی و رهایی آدمی از دنیاگرایی، او را در راستای اهداف عالی هدایت کند.
زیرا نماز، آدمی را از جاذبه های زمینی به جاذبه های آسمانی، اوج می دهد و او را از فرش به عرش سیر می دهد و از خاک تا افلاک برمی کشد. اگر زوج های جوان به این فضای متعالی راه یابند، فراز و نشیب زندگی نمی تواند آنها را دچار تزلزل کند.
نماز انسان را از دردها و روزمرگی ها رها می سازد و دردمندی او را سمت و سویی دیگر می بخشد. روحش را از حقارت آزاد می کند و به او عزت و منزلت و تعالی می بخشد.
در چنین فضایی، همسران جوان به احساس پوچی نمی رسند و برای تداوم زندگی با هم، از سطح غرایز فراتر رفته و با یکدیگر اتصال وجودی پیدا می کنند. به عبارت دیگر، نماز، نقطه اتصال معنوی آن ها به یکدیگر می شود و از این رو، روند زندگی را یک سره، با ارزش می یابند.
2. حفظ کیان خانواده
برای همسران بسیار مهم است که شریک زندگی اش فقط او را دوست داشته باشد و نسبت به دیگران نظر سوء نداشته باشد. این مسأله به طرز عجیبی در امنیت روانی همسران به ویژه رابطه زن با همسر و خویشاوندان وی تأثیر دارد.انس با نماز تقوای بیشتر و تقید به مسائل شرعی را به دنبال دارد و مانع بزرگی برای افتادن در وادی گناه محسوب می شود. به عبارت دیگر، نماز با ایجاد یک نظام فراگیر اخلاقی، اعمال و رفتار نمازگزار را هدایت و تنظیم می کند.
یک جوان با ایمان و نمازگزار در پرتو نماز از نگاه به نامحرم چشم می پوشد و با رعایت حریم در روابط زن و مرد متانت و وقار پیشه می کند.
او با چشم پوشی از نامحرم به همسر خویش وفادار و متعهد می ماند و اجازه نمی دهد هوا و هوس های زودگذر، کانون گرم زندگی او و همسرش را متلاشی کند. این ها همه در پرتو نماز و ارتباط با خداوند حاصل می شود.
این شرایط، زمینه را برای ایجاد یک حسن خلق قوی و پایدار هموار می کند و زندگی را در یک بستر مناسب و بدون تنش جدی به پیش می برد. امنیت و آرامش زوج های جوان در چنین فضایی به خوبی تأمین می شود.
و طرفین با رضایت کامل به انجام وظایف همسری خود می پردازند. پس، نمازگزاری با ایجاد شبکه اخلاقی گسترده در خانواده زن و مرد را در ایجاد کانون گرم خانواده یاری می کند و این مسأله رمز موفقیت خانواده است.
3. زوج های جوان و تجربه محدود زندگی
به طور معمول، بیشتر زوج های جوان، از نظر سنی در شرایطی نیستند که دارای تجربه ای وسیع و متنوع در زندگی باشند، آن ها چندان با فراز و نشیب روزگار آشنا نبوده و با مشکلات دست و پنجه نرم نکره اند.از این رو در زمان برخورد با دشواری های معمولی زندگی غافلگیر شده و حالت انفعالی به خود می گیرند. در چنین شرایطی است که آن ها نیاز به نیرویی عظیم و تزلزل ناپذیر می یابند تا آن ها را در این موقعیت ها، یاری نماید.
نماز، ارتباط مستقیم و بی واسطه با پروردگار در چنین شرایطی به خوبی می تواند کاستی های زوج های جوان را تحت تأثیر خود قرار دهد، تا آن ها با آرامش بیشتری روند آزمون و خطای ابتدای زندگی را پشت سر بگذارند.
4. نماز، مهارکننده هیجان جوانی
از ویژگی های سن جوانی، تحریک پذیری زیاد است. جوانان به سادگی تحت تأثیر هیجانات زودگذر و شدید قرار گرفته، واکنش نشان می دهند و همین امر در بیشتر مواقع موجب تنش های روحی می شود.لذا زوج های جوان به عاملی نیاز دارند که آن ها را در این گونه موارد به نوعی مهار کند و هیجانات جوانی را معقول و معتدل سازد. نماز، چنین تأثیر مثبت و سازنده ای را می تواند در زندگی زوج های جوان ایفا کند؛ یعنی هیجان های غریزی را در مسیری صحیح و خداپسندانه هدایت کند.
متأسفانه، چالش های پنهان و آشکاری میان زوج های جوان وجود دارد و هر یک به نحوی درصدد کنترل دیگری است و هر طرف تلاش می کند تفوق و برتری خود را بر دیگری تحمیل نماید که این امر به خودی خود، منجر به برخوردهای اجتناب ناپذیری می شود.
در این فضا زن و مرد با سلیقه ها و دیدگاه های خویش به طور طبیعی درصدد دفاع از عقیده و سلیقه خویش برمی آیند و بدیهی است که چنین امری می تواند چالش های خانوادگی را به دنبال داشته باشد.
این احساس خودخواهی اگر کنترل نشود، به درگیری های مداوم می انجامد. در این شرایط، نماز می تواند فرد را از دایره بسته خودخواهی، خارج کند و در چارچوب خداخواهی، احساس فداکاری، گذشت و ترجیح دادن همسر بر خویشتن را در او زنده کند.
نماز و ارتباط با خداوند، روح فروتنی و دوری گزیدن از خودمحوری را در زوج های جوان افزایش می دهد و به جای سلطه جویی رفاقت را در میان آن ها احیا می کند.
5. نماز و نیازهای واقعی زوج جوان
هر زوج جوان نیاز به پشتیبانی دارند که از آن ها در انجام تعهدات و وظایف سنگینی که پذیرفته اند، به نوعی حمایت کند. انس با نماز این حس را به زوج های جوان القا می کند که خداوند بهترین پشتیبان آن ها در زندگی انسان است.حضرت علی علیه السلام در پاسخ پرسش که پرسیدند: علم در چیست؟ فرمود: «این که به اندازه احتیاج به خدا، او را عبادت کنی».(1)
نماز به منزله بزرگ ترین پشتیبان یک زوج جوان محسوب می شود، به ویژه در آغاز راه که زندگی هنوز به انسجام لازم نرسیده است و احساس بی ثباتی بر روابط حاکم است.
در چنین شرایطی روی آوری به نماز برای گفت و گو با خداوند، می تواند احساس خلأ را به احساس آرامش مبدل کند و اضطراب برخاسته از مشکلات را با یاد او تخفیف دهد، تا بدین وسیله مجال بیشتری برای اندیشیدن و پیداکردن راهی مناسب پیدا شود.
یکی دیگر از نیازهای زوج های جوان رسیدن به فردایی بهتر است. در این میان، امید نقش بسیار زیادی در پویایی انسان دارد و بهترین انگیزه جهت رسیدن به آرمان های زندگی محسوب می شود.
با توجه به شور و نشاطی که در جوانان وجود دارد می توان گفت، جوانان معمولاً مایلند زندگی را از دریچه امید ببینند و نماز دریچه زیبایی است به سوی امیدهای زندگی؛ در ذکرهای نماز و به ویژه قنوت، عباراتی وجود دارد که از حالت دعا و درخواست برخوردار است.
جوان نمازگزار با دعای خود در حقیقت، آرزوی رسیدن به فردایی بهتررا با خداوند در میان می گذارد و چون کسی که دعا می کند، امید به اجابت هم دارد، نماز هم چون حلقه ی اتصالی خواهد شد که زوج جوان را با خداوند مرتبط می کند و امید به رحمت و بخشش الهی را در وجود آن ها نهادینه می کند.
هر فردی در زندگی نیاز به همدم و هم صحبتی دارد که بتواند با او ارتباط برقرار کند؛ زیرا انسان موجودی اجتماعی است که بسیاری از نیازهای عاطفی و روانی خود را به واسطه برقراری ارتباط کلامی با دیگر اعضای جامعه انسانی تأمین می کند.
در این میان، نماز کامل ترین و زیباترین ارتباط کلامی انسان با خداست و تمامی نیازهای روحی و روانی انسان را سمت و سویی حقیقی می بخشد. نیایش، نماز و ارتباط با خداوند باعث می شود که روح از احساس تنهایی نجات یابد و به واسطه پیوند میان خود و خالق هستی، رابطه انسانی با همسر خود برقرار کند.
یکی دیگر از نیازهای روح آدمی در ارتباط با بی کرانگی یا وجود بی نهایت است. روح آدمی، چون از روح الهی نشأت گرفته است.(2) از این رو از محدودیت های زندگی مادی به سرعت سرخورده می شود و هر لحظه مترصد در هم شکستن حصار تنگ آن است.
انسان موحد با اتصال روحش به عالم ملکوت، شادابی و طراوت خود را حفظ می کند و به این وسیله توانایی روحی خود را افزایش می دهد. در مقابل، انسان مادی به دلیل محرومیت از چنین رابطه ای، از سردرگمی، ابتذال و پوچی روزافزون در عمق روح و روان خویش رنج می برد.
زوج های جوان در شروع زندگی بیش از دیگران نیاز به پویایی دارند و علاقه مندند که زندگی را از دریچه نشاط و شادابی ملاحظه کنند. نماز می تواند این نیاز را به مجرای صحیح خود هدایت کند و آن ها را به مفاهیم عمیق تری از نشاط زندگی آگاه کند.
برخی از اندیشمندان هم چون آبراهام مازلو بر این باورند، زمانی که انسان ها به نیازهای زیستی خویش پاسخ می دهند، در مرحله بعد نیازهای ثانویه و تأمین آن ها مطرح می شود.
و اگر هرمی از نیازهای ثانویه انسان ترسیم کنیم، قاعده آن، نیازهای ایمنی است که در رأس آن نیاز به خودشکوفایی به چشم می خورد. بر این اساس، وقتی انسان از پاسخ به نیازهای ابتدایی خود فارغ می شود.
آن گاه در صدد پاسخگویی به نیازهای اساسی ترش از جمله نیاز خود شکوفایی برمی آید که در این مرحله او می تواند تمامی استعدادها و توانمندی هایش را از قوه به فعل برساند و خود شکوفایی را محقق کند.(3).
صرف نظر از میزان صحت تقدم و تأخری که این دسته از روان شناسان برای نیازهای انسانی قایل می شوند، توجه به نیاز خودشکوفایی مبحث بسیار مهمی است که نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از ویژگی های انسان خودشکوفا، خویشتن فرارونده اوست؛ یعنی شخصیتی که از مرزهای خود بالاتر رفته و جذب پدیده های عمیق تر و گسترده تر از خود می شود. نماز عاملی است که انسان را از خود فراتر می برد و محو و جذب ملکوت الهی می نماید و آن گاه به تفسیر دیگری از «خویشتن» می رسد.
در حقیقت روح نماز، «از خود بریدن» و «به خدا پیوستن» است. نمازگزار واقعی، خودر ا چون «من مستقل» نمی بیند، بلکه خدا را بر فراز خویشتن مشاهده می کند؛ کسی که منیت خود و خودبینی را کنار می زند.
در حقیقت مصداق شخصیت فرارونده می شود و مهر و محبت او به همسر و فرزند و جامعه اش نیز در مسیر عشق به خدا، معنا و مفهوم پیدا می کند و تابعی از منافع شخصی و غریزی او نمی شود.
هر زوج جوانی در آغاز زندگی مشترک خود، نیاز شدیدی به نیروی اعتماد به نفس دارند تا بتوانند در پرتو آن بر مشکلات خود فایق آیند. نماز، این خودباوری و اعتماد به نفس را به انسان عطا می کند؛ موجودی که خداوند او را جانشین خود در زمین دانسته(4) .
و آفرینش او را مبارک می داند.(5) در حدیث قدسی نیز این مضمون آمده است که «ای فرزند آدم! من همه چیز را به خاطر تو آفریدم و تو را به خاطر خودم».(6)
حال، انسانی که موحد است و خداوند در صدر اندیشه او نشسته است، چون راز و رمز نیایش با خدا را دریافته، با طیب خاطر نماز می گذارد و از این راه خودباوری و اعتماد به نفس می یابد.
داشتن حامی نیرومند و مهربانی هم چون پروردگار می تواند تضمین کننده اعتماد به نفس انسان در فراز و نشیب های زندگی مشترک و مسئولیت های ناشی از آن باشد.
و حذف کردن چنین پایگاهی از زندگی، می تواند زوج جوانی را که با امید و آرزو زندگی مشترک خود را آغاز کرده اند، به گرداب خودمحوری ها و درگیری های نفسانی کشاند.
در واقع، نماز به عنوان محکم ترین رابطه انسان با خدا، می تواند بهترین تأمین کننده اعتماد به نفس زوج های جوان، محسوب شود و برای مبارزه با مشکلات زندگی به آن ها جرئت کافی بدهد.
یکی دیگر از نیازهای یک زوج جوان نیاز به «مقبولیت» است. به این معنا که دیگران او را همان گونه که هست، پذیرا باشند.
این نیاز، در حقیقت به ضرورت داشتن جایگاه در میان جامعه اشاره دارد و اگر جز این باشد، زندگی امری دردناک بوده و به سختی قابل تحمل است. حال باید دید آیا نماز و ارتباط با خداوند، قادر است برای انسان چنین مقبولیتی را فراهم کند؟
اگر به فلسفه نماز و روح عبادت توجه کنیم، پاسخ این پرسش آسان خواهد بود؛ زیرا نماز یعنی امکان حضور همه بندگان در بارگاه الهی، به شرط آن که پیشانی بندگی بر آستان کبریایی اش بسایند.
6. تأثیر بلندمدت دوران آغازین زندگی
تأثیر دهه اول زندگی مشترک در سال های بعد غیر قابل انکار است. بر این اساس، زوج های جوانی که در دهه نخست زندگی مشترک رابطه عمیق و مستمری با خداوند برقرار می کنند.در سال های بعد از آن، وقتی به گذشته خود می نگرند، احساس آرامش، عزت نفس و پاکی را با تمام وجود حس می کنند.
در حالی که اگر بهترین سال های زندگی مشترک که همان دهه اول ازدواج است، با دوری از خداوند، غفلت از یاد او و ترک نماز سپری شود، همیشه هاله ای از احساس گناه زوج جوان را می آزارد.
مگر آن که با استغفار از گذشته مورد لطف و عنایت خداوند قرار گیرند. اما حتی در این صورت هم سال های از دست رفته جبران نمی شود. از این رو، نباید به آسانی این دوره مهم را از دست داد.
7. تربیت فرزندان
زوج های جوانی که اهل نماز و عبادت اند، در تربیت نسل صالح و با ایمان توفیق بیشتری می یابند؛ زیرا حالات روحی و عاطفی والدین به ویژه مادر، در دوران بارداری و دوره شیرخوارگی به کودک تأثیر زیادی برجای می گذارد.و چنانچه مادر از ویژگی های معنوی برخوردار باشد، فرزند خود را در دوران جنینی و شیرخوارگی مستعد پذیرش ویژگی های اخلاقی می گرداند.
ولی پس از طی دو مرحله یاد شده ویژگی های رفتاری والدین نقش بسزایی در تربیت فرزندان دارد و حالات عبادی والدین تأثیر عمیقی بر صفحه روح و وجدان فرزندان باقی می گذارد.
نمازگزاری زوج های جوان سبب ایجاد فضای معنوی در منزل می شود و نقش خاصی در تربیت دینی فرزندان دارد.
نماز سبب تقویت روحیه قدردانی و شکرگزاری می شود. این موضوع با توجه به دیدگاه متفاوت و روحیات خاص آن ها، در ابتدای زندگی بسیار مهم است.
روح نماز، حمد و سپاس نبست به خداوند تبارک و تعالی است(7) و همان گونه که در سوره مبارکه حمد ملاحظه می کنیم، چنین سپاسی به درگاه خداوند، در حقیقت، تجسم و تبلور روح قدرشناسی نسبت به نعمت ها و بخشش های الهی است.
کسی که نسبت به خالق قدرشناس باشد، نسبت به مخلوق او نیز قدرشناس خواهد بود و او زحمات و تلاش های اطرافیان، از جمله همسرش را هرگز فراموش نخواهد کرد. این امر، روح مودت و حق شناسی و وفاداری همسران جوان را نسبت به هم تقویت می کند و در نتیجه پایه های زندگی شان محکمتر می شود.
توجه به آثار نماز پیش تر گفته شد بعد دیگری از اثرات نماز در زندگی زوجهای جوان را آشکار می کند. عنصر صبر و استقامت، عنصر دیگری است که نماز آن را قوام می بخشد و ظرفیت و توان روحی نمازگزار را در برخورد با مشکلات افزایش می دهد.
این ویژگی برای زوج های جوان به نوبه خود از ایجاد تنش های مختلف جلوگیری می کند و میزان درگیری های عصبی را کاهش می دهد. از این رو، می توان نتیجه گیری کرد که نماز پایه های زندگی زوج جوان را استحکام می بخشد.
نتیجه:
از مطلب نقش نماز در زندگی زوج های جوان یاد گرفتیم که:
1. انس با نماز این حس را به زوجهای جوان القا می کند که خداوند بهترین پشتیبان آنها در زندگی انسان است.
2.دهه نخست زندگی مشترک رابطه عمیق و مستمری با خداوند برقرار می کنند.
3.زوج های جوانی که اهل نماز و عبادت اند، در تربیت نسل صالح و با ایمان توفیق بیشتری می یابند
4.نماز زوج جوان حلقه ی اتصالی جهت امید به رحمت و بخشش الهی در وجود آن ها نهادینه می کند.
5.نماز و ارتباط با خداوند، روح فروتنی و دوری گزیدن از خودمحوری را در زوج های جوان افزایش می دهد.
پی نوشت :
1- نصایح علی مشکینی، ص186.
2- «و نفخت فیه من روحی؛ و در او (انسان) از روح خودم دمیدم» (فجر: 29؛ ص: 72).
3- نک: به سوی بودن، آبراهام مازلو، انتشارات آستان قدس رضوی.
4- «انی جاعل فی الارض خلیفه؛ من انسان را به عنوان خلیفه و جانشین در زمین قرار دادم.» (بقره: 30).
5- «فتبارک الله احسن الخالقین؛ پس مبارک باد بر خداوند، بهترین خلق کنندگان». (مؤمنون: 14).
6- «یابن آدم خلقتک الاشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی». علم الیقین، ج1، ص381.
7- «الحمد لله رب العالمین؛ ستایش خدایرا که پروردگار جهانیان است». (حمد:2).
کتاب از نمازگزاری تا انس با نماز .
این مقاله در تاریخ 1401/10/28 بروز رسانی شده است.