مدیریت ارتباط با رسانه ای به اسم تلویزیون
چکیده
امروزه تلویزیون به بخش لاینفک زندگی روزانه تبدیل شده است. این امر بیش از پیش لزوم مدیریت ارتباط با تلویزیون را آشکار می سازد. در واقع تکنولوژی امری است که امروز نه اجتناب از آن به راحتی ممکن است و نه استفاده از آن. در این مقاله به برخی از آسیبهای تلویزیون مستقل از محتوای آن می پردازیم و چند راهکار مدیریتی ساده ارائه می دهیم.
تعداد کلمات 1100 زمان مطالعه5 دقیقه
امروزه تلویزیون به بخش لاینفک زندگی روزانه تبدیل شده است. این امر بیش از پیش لزوم مدیریت ارتباط با تلویزیون را آشکار می سازد. در واقع تکنولوژی امری است که امروز نه اجتناب از آن به راحتی ممکن است و نه استفاده از آن. در این مقاله به برخی از آسیبهای تلویزیون مستقل از محتوای آن می پردازیم و چند راهکار مدیریتی ساده ارائه می دهیم.
تعداد کلمات 1100 زمان مطالعه5 دقیقه
رضیه برجیان
برخی از آسیب های تلویزیون
تلویزیون مستقل از محتوایی که تولید می کند، تاثیراتی را بر بدن انسان خصوصا بر مغز انسان می گذارد.تحقیقات علمی نشان می دهند که فعالیت امواج مغزی هنگام تماشای تلویزیون صرف نظر از برنامه ای که در حال پخش است،شکل خاصی به خود می گیرد.
واکنشها نسبت به خود دستگاه صورت میگیرد نه آنچه پخش میشود. از زمانی که تلویزیون روشن میشود امواج مغزی کم کارتر میشوند تا جایی که فزونی امواج آلفا و دلتای مغز به الگوی عادی آن تبدیل میشود. هرچه تلویزیون مدت بیشتری روشن باشد، فمالیت امواج مغزی کندتر میشود .[1]
لازم به ذکر است که موقع تفکر خلاق مغز در حالت امواج تتا قرار دارد.[2] فعالیت کند و هماهنگ امواج مغزی به طور معمول همراه است با «بیحرکت بودن چشم»،« خیره شدن»،« بلاتکلیفی»،«بیکاری»،« عدم فعالیت و ساکن بودن کلی بدن». وقتی امواج مغز در چنین فاز حرکتی قرار می گیرند. هیچ اندیشه سازمان یافته ای میسر نیست: و ارتباط بین افکار،: احساسات و خاطرات در مغز مبتنی برانتخاب فرد نیست و خاصیت هدفمند بودن خود را از دست می دهد. [3]
نکته دیگر آنکه تحقیقات نشان داده اند کودکان پس از تماشای تلویزیون در به یاد آوردن آنچه چند دقیقه قبل دیده اند ، مشکل دارند.[4] درواقع اثر دیگر تلویزیون کاهش قدرت حافظه است.
غیر از این مطلب تبلیغات بخش جدانشدنی تلویزیون هستند. امروزه تبلیغات تلویزیونی جای ادعا را با عکس و تصویر عوض کرده اند. دیگر استدلال نمی شود که داشتن فلان کالا مفید و خوب است در یک تصویر تلویزیونی مخاطب شادی مصرف کنندگان یک کالا را می بیند و با آنان همذات پنداری می کند و در خیال خود خود را در کنار آنها و در حال مصرف آن کالا خوشبخت می بیند. تبلیغ تصویری سسب شده است فراخوان احساسی جای بررسی تعقلی را بگیرد.[5] تصویر احساسی شکل گرفته در ذهن مخاطب تبلیغات تلویزیونی در مواجهه بیرونی فرد را به خرید کالا ترغیب می کند. انسانی که عادت کرد احساسی انتخاب کند ، از انتخاب هی عقلانی و مبتنی بر تفکر دور می شود.
استرس یا فشارهای روانی معادل قرن بیستمی طاعون است.
از افکتهای فنی برای افزایش جذابیت استفاده می شود. این افکتهای فنی به ایجاد بیش فعالی در کودکان کمک می کنند افکتها همچنین قطعا منجر به کاهش یافتن مدت توجه فرد و ناتوانی وی در گرفتن اطلاعاتی ی شوند که با سرعت آرام و طبیعی زندگی واقعی می آیند. پیوسته زیر هجوم تصاویر عجیب و غریب و غیر ممکن قرار داشتن نتیجه ای جز فشار روانی در بینندگان ندارد . وقتی توجه فرد هر ده ثانیه یک بار مختل شود جریانات ذهنی وی که اصولا با تغییرات اطلاعاتی طبیعی و فردی هماهنگ هستند صدمه می بینند. اختلال در این نظام حقیقتا دیوانه کننده است. رها کردن تلویزیون به قصد رفتن به خارج از خانه یا انجام گفتگویی معمولی دیگر رضایت بخش نیست. فرد تحرک می خواهد زندگی کسل کننده و تلویزیون جذاب می شود و همه اینها نتیجه مجموعه ای از شیوه های فنی برای جلب توجه است.[6]
افزایش دیدن تلویزیون معادل است با کاهش تحرک و فعالیت های بدنی که می توانند سبب بروز بیماری های بسیاری باشد.[7] از دیگر آثار منفی تماشای بی حد و مرز تلویزیون، کم شدن روابط اجتماعی است. صرف زمان زیاد برای تماشای تلویزیون میکنند معادل است با صرف زمان کمتر با دوستان و نشاطی که این تعاملات میتواند داشته باشد. تماشای بیش از حد تلویزیون میتواند منجر به بی خوابی، مشکلات رفتاری و رفتارهای مخاطره آمیز نیز بشود. [8]
استرس یا فشارهای روانی معادل قرن بیستمی طاعون است استرس میتواند باعث واکنشهای جسمانی و بیماریهای جسمی گردد. استرس عامل بروز پرخاشجوییهای غیرمنتظره و بحثهای دور از انتظار بر سر مسائل ناچیز است[9] استرس همچنین میتواند منجر به اضطراب و گوشهگیری گردد.[10] استرس و هیجانی که در تلویزیون امروز شاهد آن هستیم میتواند باعث افزایش فشار خون و تبعات منفی آن بر سلامت افراد شود. افزایش استرس و هیجان یکی از ابزارهای موردعلاقه تهیهکنندههای برنامههای تلویزیونی است، افزایش استرس و هیجان یعنی جاذبه بیشتر؛ یعنی میخکوب شدن مخاطب و تعقیب کردن برنامه توسط او تا آخر و این یعنی سود بیشتر برای طراحان و تهیهکنندگان و آسیب بیشتر برای مخاطبان. کافی است چند تا فیلم قدیمی مال 30 سال پیش را پیدا کنید و آن را تماشا کنید و با آنچه امروز تولید میشود مقایسه کنید؛ خواهید دید در تمام دنیا طراحان و تهیهکنندگان با سرعت زیادی به سمت تزریق هیجان بیشازحد به مخاطبان برای مسائل ساده رفتهاند. عادت به هیجانزده شدن در قبال مسائل ساده و روزمره یعنی کاهش قدرت تفکر و تحلیل و کاهش قدرت مدیریت و سازگاری با مسائل.
واکنشها نسبت به خود دستگاه صورت میگیرد نه آنچه پخش میشود. از زمانی که تلویزیون روشن میشود امواج مغزی کم کارتر میشوند تا جایی که فزونی امواج آلفا و دلتای مغز به الگوی عادی آن تبدیل میشود. هرچه تلویزیون مدت بیشتری روشن باشد، فمالیت امواج مغزی کندتر میشود .[1]
لازم به ذکر است که موقع تفکر خلاق مغز در حالت امواج تتا قرار دارد.[2] فعالیت کند و هماهنگ امواج مغزی به طور معمول همراه است با «بیحرکت بودن چشم»،« خیره شدن»،« بلاتکلیفی»،«بیکاری»،« عدم فعالیت و ساکن بودن کلی بدن». وقتی امواج مغز در چنین فاز حرکتی قرار می گیرند. هیچ اندیشه سازمان یافته ای میسر نیست: و ارتباط بین افکار،: احساسات و خاطرات در مغز مبتنی برانتخاب فرد نیست و خاصیت هدفمند بودن خود را از دست می دهد. [3]
نکته دیگر آنکه تحقیقات نشان داده اند کودکان پس از تماشای تلویزیون در به یاد آوردن آنچه چند دقیقه قبل دیده اند ، مشکل دارند.[4] درواقع اثر دیگر تلویزیون کاهش قدرت حافظه است.
غیر از این مطلب تبلیغات بخش جدانشدنی تلویزیون هستند. امروزه تبلیغات تلویزیونی جای ادعا را با عکس و تصویر عوض کرده اند. دیگر استدلال نمی شود که داشتن فلان کالا مفید و خوب است در یک تصویر تلویزیونی مخاطب شادی مصرف کنندگان یک کالا را می بیند و با آنان همذات پنداری می کند و در خیال خود خود را در کنار آنها و در حال مصرف آن کالا خوشبخت می بیند. تبلیغ تصویری سسب شده است فراخوان احساسی جای بررسی تعقلی را بگیرد.[5] تصویر احساسی شکل گرفته در ذهن مخاطب تبلیغات تلویزیونی در مواجهه بیرونی فرد را به خرید کالا ترغیب می کند. انسانی که عادت کرد احساسی انتخاب کند ، از انتخاب هی عقلانی و مبتنی بر تفکر دور می شود.
استرس یا فشارهای روانی معادل قرن بیستمی طاعون است.
از افکتهای فنی برای افزایش جذابیت استفاده می شود. این افکتهای فنی به ایجاد بیش فعالی در کودکان کمک می کنند افکتها همچنین قطعا منجر به کاهش یافتن مدت توجه فرد و ناتوانی وی در گرفتن اطلاعاتی ی شوند که با سرعت آرام و طبیعی زندگی واقعی می آیند. پیوسته زیر هجوم تصاویر عجیب و غریب و غیر ممکن قرار داشتن نتیجه ای جز فشار روانی در بینندگان ندارد . وقتی توجه فرد هر ده ثانیه یک بار مختل شود جریانات ذهنی وی که اصولا با تغییرات اطلاعاتی طبیعی و فردی هماهنگ هستند صدمه می بینند. اختلال در این نظام حقیقتا دیوانه کننده است. رها کردن تلویزیون به قصد رفتن به خارج از خانه یا انجام گفتگویی معمولی دیگر رضایت بخش نیست. فرد تحرک می خواهد زندگی کسل کننده و تلویزیون جذاب می شود و همه اینها نتیجه مجموعه ای از شیوه های فنی برای جلب توجه است.[6]
افزایش دیدن تلویزیون معادل است با کاهش تحرک و فعالیت های بدنی که می توانند سبب بروز بیماری های بسیاری باشد.[7] از دیگر آثار منفی تماشای بی حد و مرز تلویزیون، کم شدن روابط اجتماعی است. صرف زمان زیاد برای تماشای تلویزیون میکنند معادل است با صرف زمان کمتر با دوستان و نشاطی که این تعاملات میتواند داشته باشد. تماشای بیش از حد تلویزیون میتواند منجر به بی خوابی، مشکلات رفتاری و رفتارهای مخاطره آمیز نیز بشود. [8]
استرس یا فشارهای روانی معادل قرن بیستمی طاعون است استرس میتواند باعث واکنشهای جسمانی و بیماریهای جسمی گردد. استرس عامل بروز پرخاشجوییهای غیرمنتظره و بحثهای دور از انتظار بر سر مسائل ناچیز است[9] استرس همچنین میتواند منجر به اضطراب و گوشهگیری گردد.[10] استرس و هیجانی که در تلویزیون امروز شاهد آن هستیم میتواند باعث افزایش فشار خون و تبعات منفی آن بر سلامت افراد شود. افزایش استرس و هیجان یکی از ابزارهای موردعلاقه تهیهکنندههای برنامههای تلویزیونی است، افزایش استرس و هیجان یعنی جاذبه بیشتر؛ یعنی میخکوب شدن مخاطب و تعقیب کردن برنامه توسط او تا آخر و این یعنی سود بیشتر برای طراحان و تهیهکنندگان و آسیب بیشتر برای مخاطبان. کافی است چند تا فیلم قدیمی مال 30 سال پیش را پیدا کنید و آن را تماشا کنید و با آنچه امروز تولید میشود مقایسه کنید؛ خواهید دید در تمام دنیا طراحان و تهیهکنندگان با سرعت زیادی به سمت تزریق هیجان بیشازحد به مخاطبان برای مسائل ساده رفتهاند. عادت به هیجانزده شدن در قبال مسائل ساده و روزمره یعنی کاهش قدرت تفکر و تحلیل و کاهش قدرت مدیریت و سازگاری با مسائل.
چند راهکار مدیریتی
1- موقع تبلیغات تلویزیونی به تلویزیون نگاه نکنیم و صدای آن را نیز کم کنیم.
2- به صورت متصل و پشت سرهم تلویزیون نبینیم و گاه گاهی چشمان خود را در اتاق بچرخانیم یا آنها ببندیم و به یک موضوع خلاقانه بیاندیشیم.
3- مدت زمانی را که پای تلویزیون می گذرانیم به دقت مدیریت کنیم و مراقب باشیم استفاده ما از تلویزیون روز به روز افزایش نیابد.
4- حداقل همان مدتی را که پای تلویزیون می گذرانیم به تفکر خلاق اختصاص بدهیم یا فعالیت های هنری خلاقانه انجام دهیم.
پی نوشت
[1] کندوکاوی در ماهیت تلویزیون،ص259.
[2] بررسی الگوهای الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در هم نوسانی باند تتا در طی تفکر همگرا و واگرا، منصور بیرامی، محمدعلی نظری ، مرتضی عندلیب کورایم، فصلنامه پژوهشهای موین روانشناختی،سال ششم، شماره 22، 1390.
[3] کندوکاوی در ماهیت تلویزیون،ص259.
[4] کندوکاوی در ماهیت تلویزیون،ص258.
[5] زندگی در عیش مردن در خوشی،ص271.
[6] زندگی در عیش مردن در خوشی،ص387.
[7] بنگرید به: ارتش رایانهای و نوازش تازیانهای، ص 25-26.
[8] https://amoozak.org/
[9] مجله علمی پژوهشی علوم انسانی مقاله مدیریت استرس مترجم: فرهی، برزو؛ بهار 1374 - شماره 13، ص 59.
[10] مدیریت مهارتهای استرس در نوجوانان، نشریه پیوند، مترجم: سعیدی، علی؛ آذر 1387 - شماره 350، ص 32.
منابع
عباسی ولدی، محسن،من دیگر ما:مهارتهای تربیت فرزند در دنیای امروز، بازی روی ابر خیال و کودکیهای روبهزوال، آیین فطرت.
ماندر،جری، کندوکاوی در ماهیت و کارکرد تلویزیون، آیدین میرشکار، چاپ اول، تهران ، کتاب صبح،1384.
پستمن، نیل ،زندگی در عیش مردن در خوشی، صادق طباطبایی،چاپ دوم، تهران:اطلاعات،1375.
بررسی الگوهای الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در هم نوسانی باند تتا در طی تفکر همگرا و واگرا، منصور بیرامی، محمدعلی نظری ، مرتضی عندلیب کورایم، فصلنامه پژوهشهای موین روانشناختی،سال ششم، شماره 22، 1390.
https://amoozak.org
مجله علمی پژوهشی علوم انسانی مقاله مدیریت استرس مترجم: فرهی، برزو؛ بهار 1374 - شماره 13، ص 59.
مدیریت مهارتهای استرس در نوجوانان، نشریه پیوند، مترجم: سعیدی، علی؛ آذر 1387 - شماره 350، ص 32.
2- به صورت متصل و پشت سرهم تلویزیون نبینیم و گاه گاهی چشمان خود را در اتاق بچرخانیم یا آنها ببندیم و به یک موضوع خلاقانه بیاندیشیم.
3- مدت زمانی را که پای تلویزیون می گذرانیم به دقت مدیریت کنیم و مراقب باشیم استفاده ما از تلویزیون روز به روز افزایش نیابد.
4- حداقل همان مدتی را که پای تلویزیون می گذرانیم به تفکر خلاق اختصاص بدهیم یا فعالیت های هنری خلاقانه انجام دهیم.
پی نوشت
[1] کندوکاوی در ماهیت تلویزیون،ص259.
[2] بررسی الگوهای الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در هم نوسانی باند تتا در طی تفکر همگرا و واگرا، منصور بیرامی، محمدعلی نظری ، مرتضی عندلیب کورایم، فصلنامه پژوهشهای موین روانشناختی،سال ششم، شماره 22، 1390.
[3] کندوکاوی در ماهیت تلویزیون،ص259.
[4] کندوکاوی در ماهیت تلویزیون،ص258.
[5] زندگی در عیش مردن در خوشی،ص271.
[6] زندگی در عیش مردن در خوشی،ص387.
[7] بنگرید به: ارتش رایانهای و نوازش تازیانهای، ص 25-26.
[8] https://amoozak.org/
[9] مجله علمی پژوهشی علوم انسانی مقاله مدیریت استرس مترجم: فرهی، برزو؛ بهار 1374 - شماره 13، ص 59.
[10] مدیریت مهارتهای استرس در نوجوانان، نشریه پیوند، مترجم: سعیدی، علی؛ آذر 1387 - شماره 350، ص 32.
منابع
عباسی ولدی، محسن،من دیگر ما:مهارتهای تربیت فرزند در دنیای امروز، بازی روی ابر خیال و کودکیهای روبهزوال، آیین فطرت.
ماندر،جری، کندوکاوی در ماهیت و کارکرد تلویزیون، آیدین میرشکار، چاپ اول، تهران ، کتاب صبح،1384.
پستمن، نیل ،زندگی در عیش مردن در خوشی، صادق طباطبایی،چاپ دوم، تهران:اطلاعات،1375.
بررسی الگوهای الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در هم نوسانی باند تتا در طی تفکر همگرا و واگرا، منصور بیرامی، محمدعلی نظری ، مرتضی عندلیب کورایم، فصلنامه پژوهشهای موین روانشناختی،سال ششم، شماره 22، 1390.
https://amoozak.org
مجله علمی پژوهشی علوم انسانی مقاله مدیریت استرس مترجم: فرهی، برزو؛ بهار 1374 - شماره 13، ص 59.
مدیریت مهارتهای استرس در نوجوانان، نشریه پیوند، مترجم: سعیدی، علی؛ آذر 1387 - شماره 350، ص 32.