هماهنگی در روشهای تربیتی
در بین همه نهادهایی که در جامعه وجود دارند، خانواده میتواند نقش بسیار ارزنده و مفیدی را در تامین سلامت روانی فرزندان ایفا کند.
محیط خانه نخستین و با دوامترین عاملی است که در رشد شخصیت افراد تاثیر میگذارد.
در بیشتر مواقع، والدین، آگاهانه، چیزهایی به کودک میآموزند. اما در موقعیتهای دیگر، کودکان از رفتار و گفتار والدین چیزهایی را فرا میگیرند که خود آنها متوجه نیستند.
یکی از مهمترین مواردی که میتواند سلامت روانی فرزندان را تامین کند، نقش الگوی خانواده است.
در واقع کودک با پدر و مادر خود همانندسازی میکنند، یعنی ایدهها، آرمانها، عقاید و نگرشهای آنان را جزیی از شخصیت خود قرار میدهد.
دومین مورد اثرگذاری خانواده بر سلامت روانی فرزندان، هماهنگی بین والدین در تمامی موارد زندگی است که در ذیل به چند مورد از این هماهنگیها اشاره میشود:
۱) هماهنگی در انضباط؛ لازم است والدین در چگونگی برخورد با فرزند خویش، یکدیگر را تایید و حمایت کنند.
۲) هماهنگی در تغذیه و پوشاک.
۳) هماهنگی در تشویق و تنبیه.
۴) هماهنگی در امور تحصیلی؛ پدر و مادر، هر دو باید بر درس و تکالیف فرزند خود نظارت و کنترل داشته باشند و کنترل یک نفر چندان تاثیری ندارد.
۵) هماهنگی در مسائل دینی و اعتقادی.
۶) هماهنگی بین ارزشهای خانواده، مدرسه و رسانهها؛ ناهماهنگی در این زمینه، روان حساس و ظریف فرزندان را دچار نابسامانی و تردید میکند.
بنابراین باید خانواده برای حفظ سلامت روانی فرزندان، نگرشها، ارزشها و اعتقادات خود را با جامعهای که در آن زندگی میکند، هماهنگ و هم سو کند و با هنجارهای جامعه توافق داشته باشد.
یکی از موارد مهم دیگری که میتواند در سلامت روانی فرزندان نقش داشته باشد، نوع روابط والدین با یکدیگر و همچنین نوع روابط والدین با فرزندان است.
رابطه مطلوب منجر به احساس اعتماد به نفس و امنیت آنها میشود. کودکانی که به والدین خود اعتماد دارند، در مواجهه با مشکلات زندگی، برای دریافت کمک به آنان رجوع میکنند.
کودکان و نوجوانان فرصتی میخواهند تا در آن اندیشههای خویش را به صورت کلمات بیان کنند و به زبان آورند، عقاید خویش را بیازمایند، مفاهیم را روشن کنند و احساسات خود را بیرون بریزند و از این راه آرامش یابند.
منبع:روزنامه اطلاعات /س
محیط خانه نخستین و با دوامترین عاملی است که در رشد شخصیت افراد تاثیر میگذارد.
در بیشتر مواقع، والدین، آگاهانه، چیزهایی به کودک میآموزند. اما در موقعیتهای دیگر، کودکان از رفتار و گفتار والدین چیزهایی را فرا میگیرند که خود آنها متوجه نیستند.
یکی از مهمترین مواردی که میتواند سلامت روانی فرزندان را تامین کند، نقش الگوی خانواده است.
در واقع کودک با پدر و مادر خود همانندسازی میکنند، یعنی ایدهها، آرمانها، عقاید و نگرشهای آنان را جزیی از شخصیت خود قرار میدهد.
دومین مورد اثرگذاری خانواده بر سلامت روانی فرزندان، هماهنگی بین والدین در تمامی موارد زندگی است که در ذیل به چند مورد از این هماهنگیها اشاره میشود:
۱) هماهنگی در انضباط؛ لازم است والدین در چگونگی برخورد با فرزند خویش، یکدیگر را تایید و حمایت کنند.
۲) هماهنگی در تغذیه و پوشاک.
۳) هماهنگی در تشویق و تنبیه.
۴) هماهنگی در امور تحصیلی؛ پدر و مادر، هر دو باید بر درس و تکالیف فرزند خود نظارت و کنترل داشته باشند و کنترل یک نفر چندان تاثیری ندارد.
۵) هماهنگی در مسائل دینی و اعتقادی.
۶) هماهنگی بین ارزشهای خانواده، مدرسه و رسانهها؛ ناهماهنگی در این زمینه، روان حساس و ظریف فرزندان را دچار نابسامانی و تردید میکند.
بنابراین باید خانواده برای حفظ سلامت روانی فرزندان، نگرشها، ارزشها و اعتقادات خود را با جامعهای که در آن زندگی میکند، هماهنگ و هم سو کند و با هنجارهای جامعه توافق داشته باشد.
یکی از موارد مهم دیگری که میتواند در سلامت روانی فرزندان نقش داشته باشد، نوع روابط والدین با یکدیگر و همچنین نوع روابط والدین با فرزندان است.
رابطه مطلوب منجر به احساس اعتماد به نفس و امنیت آنها میشود. کودکانی که به والدین خود اعتماد دارند، در مواجهه با مشکلات زندگی، برای دریافت کمک به آنان رجوع میکنند.
کودکان و نوجوانان فرصتی میخواهند تا در آن اندیشههای خویش را به صورت کلمات بیان کنند و به زبان آورند، عقاید خویش را بیازمایند، مفاهیم را روشن کنند و احساسات خود را بیرون بریزند و از این راه آرامش یابند.
منبع:روزنامه اطلاعات /س