پرستار در قاموس قرآن
پرستاري مي تواند يکي از راه هاي قرب به خداوند و دست يابي به کمال انساني باشد. چنين نگرشي به شغل پرستاري، نشاط و علاقه ويژه اي در پرستاران ايجاد مي کند. آنان به کار خود، به عنوان وظيفه اي الهي ـ انساني مي نگرند.
امام خميني رحمه الله، در تقويت اين نگرش، خطاب به پزشکان و پرستاران مي فرمايد:
شما متوجه باشيد که اين شغل را خداي نخواسته آلوده نکنيد به جهات مادي، به جهات دنياي؛ که هم کار کرده باشيد و هم اجر الهي نبرده باشيد. شما کاري بکنيد که اين شغل شما الهي باشد، براي خدا باشد.
منافات ندارد اين که براي خدا باشد، لکن به شما هم مثلاً اجري بدهند، اين ها منافات با هم ندارد. شما توجه داشته باشيد به اين که با اين بيماران خوش رفتاري کنيد، کمک کنيد و آنها را دلجويي کنيد. در سخنان معصومين عليهم السلام خدمت به همنوعان، از بهترين عبادت ها و ارزش هاي انساني شمرده شده است؛ چنان که در روايت از امام صادق عليه السلام آمده است: ما قضي مسلمٌ لمسلمٍ حاجه الا ناداه الله تبارک و تعالي علي ثوابک و لا ارضي لک بدون الجنه.
هيچ مسلماني حاجت مسلمان ديگري را روا نمي سازد، مگر اين که خداوند تبارک و تعالي به او خطاب کند که پاداش تو به عهده من است و کمتر از بهشت برايت نمي پسندم.
تنها کساني مي تواند به شغل پرستاري و مراقبت از بيماران بپردازند که از انگيزه بالا، قدرت تحمل، دلسوزي و بردباري بهره مند باشند. اين گونه افراد، در ضمير پاک نيک فطرتان جامعه جاي دارند و محبوبيت اجتماعي بالايي مي يابند؛ زيرا همگان مي دانند که پاداش هاي مادي نمي تواند جبران کار طاقت فرساي پرستاران باشد، بلکه بايد اجر واقعي خويش را از خداوند دريافت کنند.
مردم نيز از باب «من لم يشکر المخلوق لم يشکر الخالق»، زحمت ها و تلاش هاي بي منت آنان را ارج مي نهند. بزرگداشت و ارج گذاري مقام پرستار، خود بيانگر ارزش اجتماعي و جايگاه والاي شغل پرستاري است. پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله ارج و بهاي پرستاري را در ضمن روايتي چنين بيان مي فرمايد: من قام علي مريض يوما و ليله بعثه الله مع ابراهيم الخليل عليه السلام فجاد علي الصراط کالبرق اللامع و من سعي لمريض في حاجه فقضاها خرج من ذنوبه کيوم ولدته امه.
کسي که يک روز و يک شب، پرستاري بيماري را به عهده بگيرد، خداوند او را با ابراهيم خليل عليه اسلام محشور مي کند. پس همچون درخشش برقي از صراط عبور مي کند و کسي که در برطرف کردن نيازهاي مريض تلاش کند و نيازهاي او را برآورد ، همانند روزي که از مادر متولد شده است، از گناهان پاک مي شود.
پرستاري در سيره پيشوايان معصوم عليهم السلام اهتمام پيامبران و اولياي معصوم عليهم السلام به امر پرستاري، نشان از اهميت و شرافت اين شغل دارد. پرستاري نزد خداوند متعال، ارزشمند است و پرستاران محبوب و مقدسند.
برپا کردن چادر پرستاري در مسجد پيامبر، توجه و تلاش ويژه آن بزرگوار را نسبت به اين وظيفه مقدس نشان مي دهد.
در اين باره آمده است: بعد از جريان جنگ احد، مردم در مسجد به مداواي مجروحان جنگ و پرستاري از آنان مي پرداختند.
در سيره ابن هشام آمده است که:
يکي از اصحاب خاص پيامبر اکرم، به نام سعدبن معاذ را که جراحت سختي در جنگ خندق برداشته بود، به دستور حضرت در مسجد در خميه زني از قبيله اَسلم که به او «رُفيده» مي گرفتند، قرار دادند و رفيده در اين خميه مجروحان جنگ را مداوا مي کرد و به پرستاري و مراقبت از آنان مي پرداخت.
اين عمل پسنديده، در سيره پيامبران الهي نيز ديده مي شود؛ چنان که پرستاري پيوسته حضرت يوسف از بيماران در زندان، محبوبيت او را بين زندانيان سبب شده بود و به اين خاطر، از او به عنوان فردي نيکوکار و محسن ياد مي کردند.
در مورد پرستاري پيامبر گرامي اسلام از بيماران، روايت هايي در تاريخ اسلام ديده مي شود. يکي از اين موارد را علامه مجلسي از حضرت علي عليه اسلام چنين نقل مي کند:
شبي تب وجودم را فرا گرفت و خواب را از من ربود. بدين جهت، رسول خدا نيز تا صبح بيدار بود و شب را بين من و نماز تقسيم مي کرد. پس از نماز، نزد من مي آمد و جوياي حال من مي شد و با نگاه کردن به من از وضعيت بيماري ام اطلاع مي يافت و شيوه پيامبر تا طلوع صبح اين چنين بود.
پس از آن که حضرت با اصحاب نماز گزاردند، در حق من دعا کردند که خدايا، علي را شفا ده و سلامتي بخش که به خاطر بيماري اش تا صبح نخوابيدم!
اين شيوه پسنديده حضرت حتي در حق دوستان ديگرش نيز به خوبي نمايان است. آمده است که سعدبن معاذ که از بزرگان اصحاب پيامبر خداست و براي حفظ اسلام تلاش هاي بسياري کرده است، بعد از آن که در جنگ خندق جراحت سختي برداشت، پيامبر خدا فرمان داد تا خيمه اي در مسجد زدند و خود مراقبت هاي درماني و پرستاري از وي را عهده دار شد.
پرستاري حضرت علي عليه اسلام از فاطمه زهرا عليها السلام پس از بيماري ايشان، سزاوار تحسين و توجه است.
حضرت علي عليه السلام خود، عهده دار پرستاري از فاطمه عليها السلام بود و اسماء دختر عميس، ايشان را ياري مي داد. البته پرستاري حضرت زهرا و زينب کبري عليهاالسلام نيز مي تواند الگوي مناسبي براي تمام پرستاران ميهن اسلامي باشد. در تاريخ جنگ احد آمده است: در اين جنگ دندان پيامبر اسلام شکست و کلاهخود بر سر ايشان زخم وارد کرد. در آن هنگام، فاطمه خون جراحت پيامبر را مي شست و علي ابن ابي طالب با سپر آب مي آورد. چون فاطمه ديد خون بند نمي آيد، تکه حصيري را سوزاند و خاکستر آن را روي زخم گذارد تا خون بند آيد.
امام زين العابدين عليه السلام نيز درباره حضرت زينب کبري عليها السلام، دست پرورده مکتب انسان ساز مادر، چنين نقل مي کند: «شبي که فرداي آن پدرم به شهادت رسيد، من نشسته بودم و عمه ام زينب در نزد من بود و از من به گونه اي پرستاري مي کرد».
اين سيره هاي عملي، بيانگر ارزش والاي پرستاري است. امام خميني رحمه الله نير در اين باره فرمود: اين شغل پرستاري از شغل هاي بسيار شريفي است که اگر چنانچه انسان با وظايف انساني و شرعي خودش بکند، اين يک عبادتي است که در فراز عبادت هاي درجه اول است. پرستاري از بيمار امر بسيار مشکلي است، لکن خيلي ارزشمند است.
اگر انسان با يک بيمار به طور محبت، به طور برادري، به طور خواهري مراعات احوال او را بکند و اين براي انجام يک وظيفه انساني ـ الهي باشد، از عبادات بسيار ارزشمند است.
بر اين اساس، پرستار بايد زمينه اجراي برنامه هاي عبادي، مانند وضو گرفتن، تيمم ساختن، پهن کردن سجاده، قبله يابي و... آن را فراهم کند تا بيمار به آن اطمينان و آرامش روحي برسد.
البته پرستار نيز با اين همراهي، از اجر معنوي بي نصيب نمي ماند. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «هنگامي که پدرم (امام محمدباقر عليه السلام) بيمار بود، ايشان را در پارچه اي مي نهادند و براي وضو ساختن مي بردند».
حضرت امام رحمه الله نيز با دل سوزي تمام، خطاب به پرستاران مي گويد: شما با اين مريض ها، با اين بيمارها، هر چه محبت بکنيد و هر چه پرستاري مادرانه و خواهرانه و برادرانه و پدرانه بکنيد، اين در روحيه بيمار مؤثر است و براي خوب شدن و سرعت خوب شدن بيماران نيز مؤثر است و در بارگاه خداي تبارک و تعالي، خدمت به اين جمعيت، خدمت به اين بندگان خدا، بسيار ارزشمند است.
بر عهده کسي که به او انعام و احسان شده، اين است که به خوبي و به شايستگي، بر نعمت دهنده نيکي کند و نعمت و احسان او را جبران نمايد. اگر از جبران عملي ناتوان بود، با ستايشي شايسته و ثنايي نيک برخورد کند. اگر از ستايشي زباني هم ناتوان بود، حداقل نعمت را بشناسد و به نعمت دهنده محبت داشته باشد. اگر اين را هم ندارد و نتواند، پس شايسته آن نعمت نيست.
از حضرت رضا عليه السلام هم در کلامي آمده است: من لم يشکرالمنعم من المخلوقين لمن يشکرالله عزوجل.
هر کس مخلوق هاي نعمت دهنده را سپاس نگويد، خدا را سپاس نگفته است.
به تعبير مولانا:
شکر او شکر خدا باشد يقين
چون به احسن کرد توفيقش قرين
و به فرموده امام کاظم عليه السلام:
خداوند بنده سپاس گزار را دوست مي دارد. در قيامت، خداوند به برخي از بندگانش خطاب مي کند: «آيا نسبت به فلاني سپاس و تشکر کردي؟» مي گويد: پروردگارا! من تو را شکر کردم. خداوند مي فرمايد: «اگر او را تشکر نکرده اي، پس مرا هم تشکر نکرده اي».
منبع:نشريه روشنان،شماره 5
/خ
امام خميني رحمه الله، در تقويت اين نگرش، خطاب به پزشکان و پرستاران مي فرمايد:
شما متوجه باشيد که اين شغل را خداي نخواسته آلوده نکنيد به جهات مادي، به جهات دنياي؛ که هم کار کرده باشيد و هم اجر الهي نبرده باشيد. شما کاري بکنيد که اين شغل شما الهي باشد، براي خدا باشد.
منافات ندارد اين که براي خدا باشد، لکن به شما هم مثلاً اجري بدهند، اين ها منافات با هم ندارد. شما توجه داشته باشيد به اين که با اين بيماران خوش رفتاري کنيد، کمک کنيد و آنها را دلجويي کنيد. در سخنان معصومين عليهم السلام خدمت به همنوعان، از بهترين عبادت ها و ارزش هاي انساني شمرده شده است؛ چنان که در روايت از امام صادق عليه السلام آمده است: ما قضي مسلمٌ لمسلمٍ حاجه الا ناداه الله تبارک و تعالي علي ثوابک و لا ارضي لک بدون الجنه.
هيچ مسلماني حاجت مسلمان ديگري را روا نمي سازد، مگر اين که خداوند تبارک و تعالي به او خطاب کند که پاداش تو به عهده من است و کمتر از بهشت برايت نمي پسندم.
تنها کساني مي تواند به شغل پرستاري و مراقبت از بيماران بپردازند که از انگيزه بالا، قدرت تحمل، دلسوزي و بردباري بهره مند باشند. اين گونه افراد، در ضمير پاک نيک فطرتان جامعه جاي دارند و محبوبيت اجتماعي بالايي مي يابند؛ زيرا همگان مي دانند که پاداش هاي مادي نمي تواند جبران کار طاقت فرساي پرستاران باشد، بلکه بايد اجر واقعي خويش را از خداوند دريافت کنند.
مردم نيز از باب «من لم يشکر المخلوق لم يشکر الخالق»، زحمت ها و تلاش هاي بي منت آنان را ارج مي نهند. بزرگداشت و ارج گذاري مقام پرستار، خود بيانگر ارزش اجتماعي و جايگاه والاي شغل پرستاري است. پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله ارج و بهاي پرستاري را در ضمن روايتي چنين بيان مي فرمايد: من قام علي مريض يوما و ليله بعثه الله مع ابراهيم الخليل عليه السلام فجاد علي الصراط کالبرق اللامع و من سعي لمريض في حاجه فقضاها خرج من ذنوبه کيوم ولدته امه.
کسي که يک روز و يک شب، پرستاري بيماري را به عهده بگيرد، خداوند او را با ابراهيم خليل عليه اسلام محشور مي کند. پس همچون درخشش برقي از صراط عبور مي کند و کسي که در برطرف کردن نيازهاي مريض تلاش کند و نيازهاي او را برآورد ، همانند روزي که از مادر متولد شده است، از گناهان پاک مي شود.
پرستاري در سيره پيشوايان معصوم عليهم السلام اهتمام پيامبران و اولياي معصوم عليهم السلام به امر پرستاري، نشان از اهميت و شرافت اين شغل دارد. پرستاري نزد خداوند متعال، ارزشمند است و پرستاران محبوب و مقدسند.
برپا کردن چادر پرستاري در مسجد پيامبر، توجه و تلاش ويژه آن بزرگوار را نسبت به اين وظيفه مقدس نشان مي دهد.
در اين باره آمده است: بعد از جريان جنگ احد، مردم در مسجد به مداواي مجروحان جنگ و پرستاري از آنان مي پرداختند.
در سيره ابن هشام آمده است که:
يکي از اصحاب خاص پيامبر اکرم، به نام سعدبن معاذ را که جراحت سختي در جنگ خندق برداشته بود، به دستور حضرت در مسجد در خميه زني از قبيله اَسلم که به او «رُفيده» مي گرفتند، قرار دادند و رفيده در اين خميه مجروحان جنگ را مداوا مي کرد و به پرستاري و مراقبت از آنان مي پرداخت.
اين عمل پسنديده، در سيره پيامبران الهي نيز ديده مي شود؛ چنان که پرستاري پيوسته حضرت يوسف از بيماران در زندان، محبوبيت او را بين زندانيان سبب شده بود و به اين خاطر، از او به عنوان فردي نيکوکار و محسن ياد مي کردند.
در مورد پرستاري پيامبر گرامي اسلام از بيماران، روايت هايي در تاريخ اسلام ديده مي شود. يکي از اين موارد را علامه مجلسي از حضرت علي عليه اسلام چنين نقل مي کند:
شبي تب وجودم را فرا گرفت و خواب را از من ربود. بدين جهت، رسول خدا نيز تا صبح بيدار بود و شب را بين من و نماز تقسيم مي کرد. پس از نماز، نزد من مي آمد و جوياي حال من مي شد و با نگاه کردن به من از وضعيت بيماري ام اطلاع مي يافت و شيوه پيامبر تا طلوع صبح اين چنين بود.
پس از آن که حضرت با اصحاب نماز گزاردند، در حق من دعا کردند که خدايا، علي را شفا ده و سلامتي بخش که به خاطر بيماري اش تا صبح نخوابيدم!
اين شيوه پسنديده حضرت حتي در حق دوستان ديگرش نيز به خوبي نمايان است. آمده است که سعدبن معاذ که از بزرگان اصحاب پيامبر خداست و براي حفظ اسلام تلاش هاي بسياري کرده است، بعد از آن که در جنگ خندق جراحت سختي برداشت، پيامبر خدا فرمان داد تا خيمه اي در مسجد زدند و خود مراقبت هاي درماني و پرستاري از وي را عهده دار شد.
پرستاري حضرت علي عليه اسلام از فاطمه زهرا عليها السلام پس از بيماري ايشان، سزاوار تحسين و توجه است.
حضرت علي عليه السلام خود، عهده دار پرستاري از فاطمه عليها السلام بود و اسماء دختر عميس، ايشان را ياري مي داد. البته پرستاري حضرت زهرا و زينب کبري عليهاالسلام نيز مي تواند الگوي مناسبي براي تمام پرستاران ميهن اسلامي باشد. در تاريخ جنگ احد آمده است: در اين جنگ دندان پيامبر اسلام شکست و کلاهخود بر سر ايشان زخم وارد کرد. در آن هنگام، فاطمه خون جراحت پيامبر را مي شست و علي ابن ابي طالب با سپر آب مي آورد. چون فاطمه ديد خون بند نمي آيد، تکه حصيري را سوزاند و خاکستر آن را روي زخم گذارد تا خون بند آيد.
امام زين العابدين عليه السلام نيز درباره حضرت زينب کبري عليها السلام، دست پرورده مکتب انسان ساز مادر، چنين نقل مي کند: «شبي که فرداي آن پدرم به شهادت رسيد، من نشسته بودم و عمه ام زينب در نزد من بود و از من به گونه اي پرستاري مي کرد».
اين سيره هاي عملي، بيانگر ارزش والاي پرستاري است. امام خميني رحمه الله نير در اين باره فرمود: اين شغل پرستاري از شغل هاي بسيار شريفي است که اگر چنانچه انسان با وظايف انساني و شرعي خودش بکند، اين يک عبادتي است که در فراز عبادت هاي درجه اول است. پرستاري از بيمار امر بسيار مشکلي است، لکن خيلي ارزشمند است.
اگر انسان با يک بيمار به طور محبت، به طور برادري، به طور خواهري مراعات احوال او را بکند و اين براي انجام يک وظيفه انساني ـ الهي باشد، از عبادات بسيار ارزشمند است.
نيازشناسي و تأمين خواسته بيماران
بر اين اساس، پرستار بايد زمينه اجراي برنامه هاي عبادي، مانند وضو گرفتن، تيمم ساختن، پهن کردن سجاده، قبله يابي و... آن را فراهم کند تا بيمار به آن اطمينان و آرامش روحي برسد.
البته پرستار نيز با اين همراهي، از اجر معنوي بي نصيب نمي ماند. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «هنگامي که پدرم (امام محمدباقر عليه السلام) بيمار بود، ايشان را در پارچه اي مي نهادند و براي وضو ساختن مي بردند».
حضرت امام رحمه الله نيز با دل سوزي تمام، خطاب به پرستاران مي گويد: شما با اين مريض ها، با اين بيمارها، هر چه محبت بکنيد و هر چه پرستاري مادرانه و خواهرانه و برادرانه و پدرانه بکنيد، اين در روحيه بيمار مؤثر است و براي خوب شدن و سرعت خوب شدن بيماران نيز مؤثر است و در بارگاه خداي تبارک و تعالي، خدمت به اين جمعيت، خدمت به اين بندگان خدا، بسيار ارزشمند است.
سپاس گزاري بيمار از پرستار
بر عهده کسي که به او انعام و احسان شده، اين است که به خوبي و به شايستگي، بر نعمت دهنده نيکي کند و نعمت و احسان او را جبران نمايد. اگر از جبران عملي ناتوان بود، با ستايشي شايسته و ثنايي نيک برخورد کند. اگر از ستايشي زباني هم ناتوان بود، حداقل نعمت را بشناسد و به نعمت دهنده محبت داشته باشد. اگر اين را هم ندارد و نتواند، پس شايسته آن نعمت نيست.
از حضرت رضا عليه السلام هم در کلامي آمده است: من لم يشکرالمنعم من المخلوقين لمن يشکرالله عزوجل.
هر کس مخلوق هاي نعمت دهنده را سپاس نگويد، خدا را سپاس نگفته است.
به تعبير مولانا:
شکر او شکر خدا باشد يقين
چون به احسن کرد توفيقش قرين
و به فرموده امام کاظم عليه السلام:
خداوند بنده سپاس گزار را دوست مي دارد. در قيامت، خداوند به برخي از بندگانش خطاب مي کند: «آيا نسبت به فلاني سپاس و تشکر کردي؟» مي گويد: پروردگارا! من تو را شکر کردم. خداوند مي فرمايد: «اگر او را تشکر نکرده اي، پس مرا هم تشکر نکرده اي».
منبع:نشريه روشنان،شماره 5
/خ