إِنَّ شِیعَتَنَا مَنْ شَیَّعَنَا وَ تَبِعَنَا فِی أَعْمَالِنَا.[1]
شیعه ما کسی است که دنباله روی ما باشد و در اعمالش از ما پیروی کند.
این تبعیت صرفا در نماز و روزه و عبادات نیست بلکه در حوادث مختلف روزگار باید انسان خود را تابع اهلبیت(ع) قرار دهد و طبق الگوی رفتاری آنها رفتار نماید.
دیدگاه در مورد مبتلایان به حوادث
إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَة.[2]
بلا برای ظالم ادب نمودن و تنبیه کردن است، برای مؤمن امتحان است، برای انبیاء درجه است و برای اولیاء کرامت.
امیرمؤمنان کنار دیواری نشسته بود، متوجّه شد که دیوار شکسته است و ممکن است فرو بریزد؛ فوراً برخاستند و از آنجا دور شدند. مردی اعتراض کرد و گفت از قضای الهی میگریزی؟ حضرت پاسخ دادند: از قضای الهی به سوی قدر الهی فرار میکنم.
همانگونه که در روایت مشاهده میشود تنها کسی که طبق روایت به خاطر گناهش گرفتار بلا میشود انسان ظالم است و مابقی افراد که در دایره مؤمنان قرار میگیرند به خاطر امتحان الهی گرفتار مصیبت شدهاند و اگر مردم و نهادهای امدادگر با نگاه انسان مؤمن به آنها نگاه کنند چه بسا با رغبت بیشتری به یاری آنها بشتابند.
وظیفه افراد در مواجهه با حوادث طبیعی
لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ.[4]
با دست خود خود را در مهلکه نیندازید.
صبر در بلا
نکته مهم دیگری که در بلایای طبیعی باید به آن توجه کرد این است که انسانها در مواقع سختی گاه کاسه صبرشان لبریز میشود و کلماتی از زبانشان خارج و یا افعالی از آنها صادر میشود که در غیر از مواقع سختی به هیچ وجه از آنها صادر نمیشود؛ به عنوان مثال بعضی زبان به اعتراض به خدا باز کرده و آنچه شایسته خدایی او نیست به زبان می آورند و یا وقوع مصیبت را توجیهی برای خود میدانند تا به دیگران ظلم کرده و به حقوق آنها تعدی نمایند. امام سجاد(ع) در مورد صبر در مصیبت و بلا میفرمایند :
ما مِنْ جرعةٍ أحبَّ الی اللهِ من جرعَتَین: جرعَة غیظٍ ردَّها مؤمِنٌ بحِلْمٍ أوْ جرعَة مصیبةٍ ردّها مؤمِنٌ بصبرٍ.[5]
نزد خداوند متعال حالتی محبوبتر از یکی از این دو حالت نیست: حالت غضب و خشمی که مؤمن با بردباری و حلم از آن بگذرد و حالت بلا و مصیبتی که مؤمن آن را با صبر و شکیبائی پشت سر بگذارد.
در مورد علامت صابران نیز از نبی مکرم اسلام(ص) آمده است که فرمودند:
علامةُ الصّابرِ فی ثلاثٍ، أوّلها أن لا یکْسَلَ و الثّانیةُ أن لا یَضجَرَ و الثالثةُ أن لا یَشکُو من ربّهِ عزّوجلّ.[6]
نشانههای انسان صبور سه چیز است: اول آنکه کسل و خسته نمیشود. دوم آنکه بیقراری نمیکند و سوم آنکه از پروردگارش شکایت نمیکند، چون وقتی کسل شود، حقوق را ضایع و تباه خواهد کرد و هنگامی که بیقراری کند، سپاسگزاری نمیکند و وقتی از پروردگارش شکایت کند، گناه خواهد کرد.
وظیفه مردم در مصیبتها و بلاها
مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم.[7]
هرکس که شب را به صبح برساند و نسبت به امور مسلمانان دغدغه نداشته باشد از مسلمانان نیست و کسی که صدای مسلمانی را بشنود که از مسلمانان دیگر کمک میخواهد و به یاری او نشتابد او نیز از دایره مسلمانان خارج خواهد بود.
در خصوص لزوم یاری رساندن به انسانهای مظطر و نیازمند روایات عمومی فراوانی وجود دارد اما در خصوص سیل و آتش سوزی کلام اختصاصی از وجود مقدس رسول خدا(ص) صادر شده است؛ پیامبر اکرم(ص) در بیانی نورانی میفرمایند:
مَنْ رَدَّ عَنْ قَوْمٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ عَادِیَةَ مَاءٍ أَوْ نَارٍ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.[8]
هر کس جلوی آسیب رساندن آب و یا آتش را به مؤمنی بگیرد بهشت بر او واجب میشود.
البته وظیفه مردم در قبال یکدیگر یقینا رافع مسئولیت از دولتیها نیست و نیروهای دولتی به خصوص سردمداران موظفند با بسیج امکانات و نیز به صورت دغدغهمند به نیازهای سیلزدگان و افراد مصیبت دیده بپردازند چه اینکه مردم ولی نعمت مسئولین هستند و باید بیشترین کمکها از طرف مسئولین به مردم حادثه دیده صورت پذیرد.
منابع: