نام های فارسی که با حرف ج شروع می شوند

نام های فارسی که با حرف ج شروع می شوند
چهارشنبه، 25 شهريور 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نام های فارسی که با حرف ج شروع می شوند

آ
 

نام های فارسی که با حرف ج شروع می شوند


در این بخش بیش از 3600 نام از ریشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانید بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پیدا کنید


 
نام معنی لاتین
جابان نام سرداری بزرگ در زمان پوراندخت ساسانی jaban
جابر زورگو، ستمگر، شکسته بند، از صفات الهی jaber
جاد نیکوطالع، سعادتمند، نام یکی از پسران یعقوب jad
جارالله مجاور خانه خدا، جارالله زمخشری مفسر قرن پنجم jarollah
جارالله مجاور خانه خدا، جارالله زمخشری مفسر قرن پنجم jarollah
جارالله مجاور خانه خدا، جارالله زمخشری مفسر قرن پنجم jarollah
جاسر بی باک، گستاخ، جسور jaser
جاسم بزرگ، ستبر، نام دهی در شام jasem
جاکوب معادل یعقوب، ژاکوب jakub
جالینوس نوایی از موسیقی قدیم، نام طبیب و حکیم یونانی jalinus
جاماسب دارنده اسب درخشان، منجم باشی، داننده اسطرلاب jamasb
جان آرا آراینده جان و روح، زینت جان janara
جان آفرین آفریننده جان j-afarin
جان افروز افروزنده و روشن کننده جان joafruz
جان افزا جانبخش، فزاینده جان j-afza
جانان دلبر زیبا و دوست داشتنی، معشوق janan
جانانه مانند جان، معشوق و محبوب کامل و تمام janane
جانیار دوست و همراه جان j-yar
جاهد کوشا، ساعی، جهد کننده jahed
جاوید پای برجا، همیشگی، ابدی، انوشه javid
جابان نام سرداری بزرگ در زمان پوراندخت ساسانی jaban
جابر زورگو، ستمگر، شکسته بند، از صفات الهی jaber
جاد نیکوطالع، سعادتمند، نام یکی از پسران یعقوب jad
جارالله مجاور خانه خدا، جارالله زمخشری مفسر قرن پنجم jarollah
جارالله مجاور خانه خدا، جارالله زمخشری مفسر قرن پنجم jarollah
جارالله مجاور خانه خدا، جارالله زمخشری مفسر قرن پنجم jarollah
جاسر بی باک، گستاخ، جسور jaser
جاسم بزرگ، ستبر، نام دهی در شام jasem
جاکوب معادل یعقوب، ژاکوب jakub
جالینوس نوایی از موسیقی قدیم، نام طبیب و حکیم یونانی jalinus
جاماسب دارنده اسب درخشان، منجم باشی، داننده اسطرلاب jamasb
جان آرا آراینده جان و روح، زینت جان janara
جان آفرین آفریننده جان j-afarin
جان افروز افروزنده و روشن کننده جان joafruz
جان افزا جانبخش، فزاینده جان j-afza
جانان دلبر زیبا و دوست داشتنی، معشوق janan
جانانه مانند جان، معشوق و محبوب کامل و تمام janane
جانیار دوست و همراه جان j-yar
جاهد کوشا، ساعی، جهد کننده jahed
جاوید پای برجا، همیشگی، ابدی، انوشه javid
جاویدان منسوب به جاوید، همیشگی، ابدی، پایدار javidan
جبار قادر، توانا، از صفات خداوند jabbar
جبرئیل مرد خدا، نام فرشته حامل وحی، روح الامین، روح القدس، گابریل jebrail
جبران قدرت، توانایی jebran
جراده ملخ، نام یکی از زنان سلیمان نبی jarade
جرعه آن اندازه از مایعات که به یکباره نوشیده شود jore
جرکا صف، قطار، رده jerka
جرهام شیر، اسد، مرد دلیر، کوشا jerham
جریر افسار، مهار، جاری، روان، گویا jarir
جریره نام همسر سیاوش و مادر فرود jarire
جریره گناه، جنایت jarire
جریریه جریره، نام یکی از زنان پیامبر jaririye
جعده بره ماده، گیاهی خوشبو که در کنار رودها می روید، از اعلام زنان jade
جعفر جوی پرآب، رود، ناقه پر شیر jafar
جغتای نام یکی از پسران چنگیز joqtay
جلایر نام یکی از طوایف مغول jalayer
جلوه آشکار شدن، ظهور، نمایش دادن، آراستن jelve
جلیل بزرگ، محترم، بزرگوار jalil
جمال زیبایی، حسن صورت jamal
جمال الدین زیبایی دین، چهره دین، موجب زیبایی دین jamaladdin
جمشید جم درخشان، پسرخورشید jamsid
جمعه آدینه، روزآخر هفته، از اعلام مردان jome
جمیل زیبا، نیکوسیرت jamil
جنان بهشتها، باغها، دل، قلب janan
جنت بهشت، فردوس، بوستان jannat
جهان جهنده، عالم، گیتی، کره زمین jahan
جهان آرا آراینده جهان، زینت بخش گیتی j-ara
جهان افروز فروزنده گیتی، روشنی بخش جهان، صفت خورشید j-afruz
جهان بانو ملکه، شهبانو، بانوی جهان، سرآمدبانوان j-banu
جهان بین بیننده جهان، با تجربه، چشم j-bin
جهان خاتون بانوی بزرگ عالم، جهان بانو j-xatun
جهانبان خداوند، نگهدار جهان j-ban
جهانبخت خوشبخت، نیکبخت جهان j-baxt
جهانبخش بخشنده جهان، بسیار بخشنده j-baxs
جهاندخت دختر جهان، دختر نمونه j-doxt
جهانسوز سوزنده جهان، غارتگر، خسته کننده j-suz
جهانشاه شاه عالم، فرمانروای عالم j-sah
جهانفر فرو شکوه جهان j-far
جهانگرد سیاح، کسیکه به سیر وسیاحت در جهان می پردازد j-gard
جهانگیر فاتح جهان، گیرنده جهان j-gir
جواد بسیار بخشنده، جوانمرد، لقب امام محمدتقی javad
جوان نورس، تازه، شاداب javan
جوانبخت خوش اقبال، خوشبخت javanbaxt
جوانشیر شیر جوان، کنایه از زورمند و دلاور javansir
جوانه جوان، تازه رسته، شاخه تازه درخت javane
جوانه جوان، تازه رسته، شاخه تازه درخت javane
جواهر گوهرها، جوهرها javaher
جوزا یکی از صورتهای فلکی، سومین برج از برجهای دوازده گانه مطابق خرداد joza
جویان جوینده، خواستار juyan
جیا چیزی که برآن دیگ نهند، از اعلام زنان jiya
جیحون آمودریا، نام رودخانه ای در ماوراء النهر، چشمه یا مجرای آب jeyhun
جیدا زنی که گردن بلند و کشیده و زیبایی دارد jayda
جیران آهو، غزال، نام زن سوگلی ناصرالدین شاه jeyran


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما