نام های فارسی که با حرف ت شروع می شوند

در این بخش بیش از 3600 نام از ریشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانید بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پیدا کنید

نام	معنی	لاتین
تابا	طاقت، پیچ و تاب زلف، فروغ، درخشان، زر و طلا	taba
تابان	درخشان، نورانی، تابناک	taban
تابان چهر	دارای چهره نورانی و زیبا	taban-cehr
تابان دخت	دختر تابناک و نورانی و زیبا	taban-doxt
تابش	فروغ آفتاب یا آتش، گرمی، حرارت	tabes
تابنده	نورانی، پرتوافشان	tabande
تاج	افسر، دیهیم، گرزن	taj
تاج الدین	شاهزاده خانم، ملکه، بانوی ارجمند	tajaddin
تاج الملوک	افسر شاهان	tajolmoluk
تاج بی بی	تاج بانو	taj-bibi
تاج گل	تاجی از گل، کنایه از زن زیبا و لطیف و خوشبو	taj-gol
تاج ماه	زیبای زیبایان، کنایه از زیبایی است	taj-mah
تاجلی	زن زیبا، تاج بانو	tajeli
تاجمهر	زن زیبای درخشان و نورانی	tajmehr
تاجی	منسوب به تاج	taji
تاجیک	ایرانی، آنکه ترک و مغول و عرب نژاد نباشد	tajik
تارا	ستاره، کوکب، مردمک چشم	tara
تارخ	تنبل، نام پدر حضرت ابراهیم، تارخ	tarox
تامارا	درخت خرما، نام یکی از زنان یهود	tamara
تذور	قرقاول، خروس صحرایی، تورنگ	tazarv
تابا	طاقت، پیچ و تاب زلف، فروغ، درخشان، زر و طلا	taba
تابان	درخشان، نورانی، تابناک	taban
تابان چهر	دارای چهره نورانی و زیبا	taban-cehr
تابان دخت	دختر تابناک و نورانی و زیبا	taban-doxt
تابش	فروغ آفتاب یا آتش، گرمی، حرارت	tabes
تابنده	نورانی، پرتوافشان	tabande
تاج	افسر، دیهیم، گرزن	taj
تاج الدین	شاهزاده خانم، ملکه، بانوی ارجمند	tajaddin
تاج الملوک	افسر شاهان	tajolmoluk
تاج بی بی	تاج بانو	taj-bibi
تاج گل	تاجی از گل، کنایه از زن زیبا و لطیف و خوشبو	taj-gol
تاج ماه	زیبای زیبایان، کنایه از زیبایی است	taj-mah
تاجلی	زن زیبا، تاج بانو	tajeli
تاجمهر	زن زیبای درخشان و نورانی	tajmehr
تاجی	منسوب به تاج	taji
تاجیک	ایرانی، آنکه ترک و مغول و عرب نژاد نباشد	tajik
تارا	ستاره، کوکب، مردمک چشم	tara
تارخ	تنبل، نام پدر حضرت ابراهیم، تارخ	tarox
تامارا	درخت خرما، نام یکی از زنان یهود	tamara
تذور	قرقاول، خروس صحرایی، تورنگ	tazarv
تراب	خاک، زمین	torab
ترانه	سرود، نغمه، دوبیتی، صورت، جوان خوش صورت و تر و تازه	tarane
ترخان	شاهزاده ترک و مغول که از بعضی مزایای موروثی برخوردار است	tarxan
ترسا	ترسنده، راهب مسیحی	tarsa
ترکان	ملکه، شهبانو، لقب زنان ارجمند ترک	tarkan
ترلان	پرنده ای شکاری با پرهای سیاه و زرد	tarlan
ترمه	نوعی پارچه کلفت ابریشمی، شال کشمیری	terme
ترنج	میوه ای از نوع مرکبات، بادرنگ، بالنگ، چین و شکن	toranj
ترند	مرغی کوچک و کم پرواز و متحرک و خواننده	tarand
تسنیم	نام چشمه ای در بهشت	tasnim
تشتر	خدای باران، نام ستاره شعرای یمانی	tastar
تقی	پرهیزگار	taqi
تقی الدین	پرهیزگار در دین	taqiyyaddin
تکاور	حمله کننده، اسب تندرو	takavar
تکتم	نام مادر امام هشتم امام رضا	toktam
تکش	هسته انگور، نام پادشاه خوارزم	takas
تکماه	ماه بی همتا، کنایه از زن زیبای بی نظیر	takmah
تکناز	زنی در ناز و کرشمه تک و بی همتاست	taknaz
تکین	یگانه، چون یکتا و دردانه، انسان حمله کننده	takin
تمغا	نشان، علامت	tamqa
تمنا	خواهش، آرزو	tamanna
تندیسه	پیکر، کالبد، مجسمه	tandise
تنسر	موبد موبدان زمان اردشی بابکان	tansar
تهماسب	دارای اسب نیرومند	tahmasb
تهمتن	قوی جثه، دارای بدنی نیرومند، شجاع، سپهدار	tahamtan
تهمینه	قوی گونه، چون توانا، نام همسر رستم و مادر سهراب	tahmine
تواب	بسیار توبه کننده	tavvab
توحید	یکتاپرستی	tohid
تور	پارچه مشبک نازک، تیره و تاریک، سرزمین توران	tur
توران	سرزمین توران، ولایتی انسوی ماوراءالنهر	turan
توراندخت	دختر توران، نام دختر خسروپرویز	turandoxt
تورانه	منسوب به توران، معشوق، محبوب	turane
تورج	نام پسر بزرگ فریدون کههمان تور می باشد، دلیر، پهلوان	turaj
تورنگ	خروس صحرایی، تذرو، قرقاول	turang
توسکا	نام درختی که در محلهای مرطوب می روید	tuska
توفان	شور و غوغا کننده، غران، شورش دریا	tufan
توکا	نام پرنده ای است دارای منقار بزرگ و پهن و پرهای زیبا	tuka
توکل	کار خود را به خدا حواله کردن،به خدا امیدبستن	tavakkol
توما	توام، همراه	tuma
تونی	مافوق ستایش	toni
تیراژه	رنگین کمان	tiraze
تیران	تیرها، نام پسر اردشیر سوم	tiran
تیرداد	داده و بخشنده تیر، نام روز سیزدهم هر ماه شمسی	tirdad
تیرزاد	در ماه تیر زاده شده	tirzad
تیما	دشت و صحرا، هامون	tima
تیمور	آهن، میله آهنی، نام سر سلسله تیموریان یا گورکانیان	teymur
تینا	عشقبازی و ناز و کرشمه، گل و لای	tina
تیهو	پرنده ایست شبیه کبک دارای گوشت لذیذ	teyhu

نام های فارسی که با حرف ت شروع می شوند

تازه های مقالات

بیشترین بازدید هفته