تنظیم دقیق کیهانی

ساختار واقعی زمان و مکان ما می تواند بسیار فراتر و کاملا گسترده تر از افق انسانی ما باشد. تلسکوپ فضایی هابل نخستین ابزار برای نشان دادن تصاویر بسیار واضح از کهکشان های کم نور در دوردست ها بود. بی آنکه اتمسفر زمین خللی در دیدنشان ایجاد کند.
سه‌شنبه، 18 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تنظیم دقیق کیهانی
ما باید از چارلز تاونز سپاسگزار باشیم که عناصر احساسی، «غیرعقلانی» (irrational) و «دینی» را که معمولا در مباحث فیزیک تابو هستند، با صراحت به ما نمایاند. پیش از ارائه و بسط پاسخم به این مسئله مایلم با توصیف در واکنشی که با تنظیم دقیق کیهانی به مخالفت برخاسته اند، آن را عمیق تر تحلیل کنم: حدس کیهان شناسانه و برهان کیهان شناسانه.
 
حدس چیست؟ کلمهی لاتینی speculatio به معنای «سر و گوش آب دادن» و مشاهده کردن است. مدت مدیدی این کلمه معنای ضمنی مناسبی در فلسفه داشت. این کلمه به معنای نوع تفکری است که فراتر از تجربه های روزمره‌ی ما از واقعیت است و می کوشد تا بنیادهای نهایی واقعیت و تمام اصول آن را به تحقیق دریابد. اما زمانی که در نتیجه ی انحطاط ایده آلیسم آلمانی به خاطر گزافه گویی و وراجی، ارجاع به تجربه به اوج خود رسید، این کلمه نیز معنای ضمنی مناسبش را از دست داد. از آن زمان به بعد «حدس (speculation)» به نحوی تحقیر آمیز و کاملا جدای از «حدس (speculation)» در محاورات متداول که دربارهی دست آوردهای نامسلم آینده سخن می گوید- برای دلالت بر حدسیاتی به کار رفت که از واقعیت به درند و از دسترس تجربه خارجند و به معنای تفکر نظری فقط بر اساس احتمالات است.تولید نسل بعدی این تلسکوپها توانایی دیدن چه چیزی را به ما خواهد بخشید؟ دلایلی هست که نشان می دهد عالم ما حداقل هزار برابر از آنچه که می بینیم گسترده تر است. اگرچه من هیچ کدام از این موارد را «حدس» نمینامم بلکه محاسبات و تأملاتی در باب کیهان اند که برای هر کدام، بنیان های تجربی گسترده ای وجود دارد.ممکن است پرسیده شود که آیا فرضیه های کیهان شناسانه حدسیات صرف و اندیشیدن تنها بر اساس احتمالاتی که با ادلهی تجربی پوشیده شده اند، نیست؟ آیا نمی توان فرض کرد که به جای انفجار بزرگ در آغاز پیدایش عالم، چنان که تحقیقات فیزیکدانان در قرن بیستم نشان داد، «انفجار بزرگ»های متعدد و جدا از هم وجود داشته است؟ به عبارت دیگر آیا می توان وجود ساختارهای زمان و مکانی که کاملا مستقل از زمان و مکان ما باشند و فراتر از افق تجربه ی ما قرار داشته باشند، یعنی عوالم جایگزینی که شاید از قوانین کاملا متفاوتی پیروی کنند را بدیهی فرض کرد؟
 
همچنین در این فکرم که ساختار واقعی زمان و مکان ما می تواند بسیار فراتر و کاملا گسترده تر از افق انسانی ما باشد. تلسکوپ فضایی هابل نخستین ابزار برای نشان دادن تصاویر بسیار واضح از کهکشان های کم نور در دوردست ها بود. بی آنکه اتمسفر زمین خللی در دیدنشان ایجاد کند. اخترفیزیکدانان فاصله ی آنها را به وسیلهی سال نوری بیان کردند. تولید نسل بعدی این تلسکوپها توانایی دیدن چه چیزی را به ما خواهد بخشید؟ دلایلی هست که نشان می دهد عالم ما حداقل هزار برابر از آنچه که می بینیم گسترده تر است. اگرچه من هیچ کدام از این موارد را «حدس» نمینامم بلکه محاسبات و تأملاتی در باب کیهان اند که برای هر کدام، بنیان های تجربی گسترده ای وجود دارد.
 
«حدسیات فراکیهانی» که ساختار زمان و مکان را به سان «عالم دیگر» کاملا جدا از عالم ما فرض می کنند، در واقع قائل به «عوالم متعددی» هستند که هیچ گونه دادهی تجربی از آن عوالم وجود ندارد و کاملا متفاوت اند. در نظریه عوالم متعدد هیچ محدودیتی بر گمانه زنی های ذهنی وجود ندارد و ما در انتخاب آنها مرددیم:
 
- باید از آندره لینده و الکساندر ویلنکینه پیروی کنیم؟ که برای هر یک از عوالم، انفجار بزرگ‌های جداگانه ای فرض می کنند که طی مرحله ای نامحدود انبساط هر یک از عوالم ادامه می یابد و منجر به عوالم جداگانه با ساختارهای زمانی - مکانی جدا از هم می شود.
 
- یا اینکه باید همراه با آلن گوث ، ادوارد هریسون ولی اسمولین فرض کنیم که می شود از یک سیاهچاله عالم جدیدی سرچشمه بگیرد و منجر به ایجاد قلمرو جدیدی از زمان و مکان شود که دور از دسترس ماست؟
 
- و یا باید همگام با لیزا رندل و رامان سندرم حدس بزنیم که می شود عوالم دیگر جدای از عالم ما و بیرون از ابعاد مکانی ما وجود داشته باشد. حال چه از طریق گرانش تأثیر متقابل داشته باشند و چه نداشته باشند؟
 
سر مارتین ریس که در ابتدای فصل حاضر از او یاد کردم، شاگرد و همفکر هم روزگار فردهویل در کمبریج است. او سخت خود را با این موضوع مشغول کرده تا کوشش های کیهان شناسانه ی مذکور را توضیح دهد و «رهیافتی علمی» در مقابل ما به وسیلهی اثبات آنها بگشاید. چرا که او می داند که چنین تصوراتی از عوالم دیگر پیش زمینه ی نظری و حدسی» دارد و تا زمانی که «نتوان آن را برای یکی از پدیده هایی که می توانیم ببینیم به کار برد» در حد «یک مفهوم ریاضی صرف» باقی می مانند. البته او حق دارد که بگوید «هرگز نمی توان به این نظریه های ظنی، الساعه پاسخ داد.» حتی حدس های غیر علمی از دورجنبانی یا القاء به ضمیر سخن می گویند و کسی که به این مسائل باور دارد باید پیوند با واقعیت را در آنها نشان دهد. البته چنین حدس هائی حتی دربارهی عالم ما به عنوان سرزمینی کوچک و حاصلخیز در میانه‌ی «عوالمی متعدد» و عظیم صادق است. اما اندکی هم دربارهی «پدیدارهای قابل مشاهده»ای سخن بگوییم که مارتین ریس می خواهد با آنها برای واقعیت عوالم مختلف احتجاج کند.
 
منبع: علم و دین، هانس کوک، ترجمه رضا یعقوبی، چاپ اول، نشر تمدن علمی، تهران 1395


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما