مذاهب در آسیای شرقی معاصر

رهبران سیاسی در آسیای شرقی از مذهب به عنوان ابزاری برای تحکیم اقتدار سیاسی شان و ابزاری برای ارتقاء سیاستگذاری کارآمد استفاده می کنند. البته چنین روندی به معنی انکار این واقعیت نیست که سیاست و مذهب در شرق آسیا در حال تغییر هستند.
جمعه، 21 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مذاهب در آسیای شرقی معاصر
سیاست تلفیقی مذهب در شرق آسیا در مجموعه ای جهانی از دانش و رویه‌ها قرار می گیرد که فضای سیاسی مناسبی را برای سیاست مذهبی۔ سکولار و مرزهای پرمنفذ و متغیری که آنها را از هم جدا کرده است، فراهم می کند. ویژگی متمایز کشورهای شرق آسیا، برتری سیاست است که در نگرانی های حکومت درباره موضوع های همزاد یعنی مشروعیت سیاسی و وحدت ملی منعکس می شود. گرچه سیاست های مذهبی فراملی و منطقه ای وجود دارد، چنین سیاست هایی در مقایسه با گنجاندن مذاهب و عنصرهای مذهبی در چارچوب مشروعیت حکومت و وحدت ملی نتایج کمتری به همراه دارند.
 
همان طور که اسکات توماس می گوید از نقطه نظر آسیای شرقی، ظهور افراط گرایی مذهبی در سال های اخیر نوعی "انحراف در جهان غیر مدرن است. احیای مذهب در این منطقه، روایتی از تداوم و سازگاری تدریجی است. مانند دهه ها و قرن های گذشته، احیا مذهب تا اندازه زیادی روند مهندسی شده ای به لحاظ سیاسی است. رهبران سیاسی در آسیای شرقی از مذهب به عنوان ابزاری برای تحکیم اقتدار سیاسی شان و ابزاری برای ارتقاء سیاستگذاری کارآمد استفاده می کنند. البته چنین روندی به معنی انکار این واقعیت نیست که سیاست و مذهب در شرق آسیا در حال تغییر هستند. در این راستا، آنچه از بین رفته، آزادی بی قید و بند دوران جنگ سرد است که رژیم کمونیست چین، دیکتاتورهای کره و حزب لیبرال دموکرات ژاپن از آن برخوردار بودند و تقریبا کنترلی انحصاری بر امور کشور داشتند. دولت در شرق آسیا، خود را با بافتهای سیاسی متغیر تطبیق داده است، هرچند که روند تاثیرگذاری و منطق قدرت، دولت-محور باقی خواهد ماند.
 
: ملاحظات درباره مشروعیت دولت به ما کمک می کند تا تغییر عمده موضع چین نسبت به مذهب را توضیح دهیم. هو جین تائو رئیس جمهور چین به همراه رهبران چینی، سنت کنفوسیوس را دوباره ارزیابی کرده اند. آنها امروزه تایید می کنند که سازگاری به عنوان یک ارزش محوری آموزه های کنفوسیوسی باید ترویج داده شود. حزب کمونیست چین با درک نگرانی عمومی درباره رشد شکاف های اقتصادی در بحبوحه رشد سریع اقتصادی بر سازگاری کنفوسیوسی به عنوان "چتر ایدئولوژیکی تمرکز می کند که بر اساس آن، چین گام های نخست به سوی توسعه برنامه توزیع مجدد ثروت را برداشته است.کویزومی اعلام کرد که اگر به نخست وزیری انتخاب شود، از معبد پازوکونی در تاریخ پانزدهم اوت، سالروز تسلیم ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم، بازدید خواهد کرد. در ورای شعارهای سیاسی مبتنی بر دستیابی به یک کشور سوسیالیستی تمام عیار، تغییر ایدئولوژیکی گسترده ای در حوزه تفکر وجود دارد. به نظر می رسد رهبری چین آماده پذیرش کنفوسیونیسم به عنوان مفهومی بنیادین برای اصلاح مشروعیت سیاسی حزب کمونیست و تمام نظام این کشور می باشد. برای نمونه، هو جین تائو در بیانیه ای در سال ۲۰۰۶ از چینی ها خواست به میهن خود عشق بورزند، به مردم خدمت کنند و سخت کار کنند. اندیشه هایی که کاملا کنفوسیوسی هستند.
 
این احیاء کنفوسیوسی بیش از حوزه خصوصی در حوزه عمومی اعلام شده است. برای مثال، حزب کمونیست برای نخستین بار در طول ۶۶ سال گذشته، مراسم پر زرق و برقی را در معبد کنفوسیوسی تیانجین در نوامبر ۲۰۰۴ برگزار کرد. در شهر کوفو، زادگاه کنفوسیوس، مراسم رسمی یادبود میلاد کنفوسیوس از سال ۲۰۰۴ به مراسم عمومی تبدیل شد که به طور زنده از شبکه تلویزیونی دولتی پخش می شود. وزارت آموزش و پرورش چین، دوره های آموزشی متعددی را درباره فرهنگ کنفوسیوس سازماندهی کرده است. دولت همچنین برگزاری آیین عمومی سنت های مذهبی را که رژیم های گذشته حفظ کرده بودند، توسعه داد، به این دلیل که برگزاری چنین مراسم هایی به تحکیم مشروعیت دولت کمک می کرد.
 
در ژاپن، پایان جنگ سرد با افول سلطه حزب لیبرال دمکرات (LDP) همزمان شد. بنابراین محافظه کاران، احیای شینتویسم را به عنوان روشی برای تثبیت دوباره اقتدار سیاسی خود مورد توجه قرار دادند. محافظه کاران با تصویب قانونی که مستلزم "تجلی میهن پرستانه" از قبیل سرود ملی Kimigayo) و افراشتن پرچم آفتاب (hinomaru) در مراسم مدارس بود رای احیاء معبد پازوکونی به عنوان نماد جدید ملی گرایی تلاش کردند. این معبد که در سال ۱۸۶۹ به عنوان مکانی برای احترام به افرادی که جان خود ا در راه خدمت به امپراطور میجی از دست داده بودند، تاسیس شده بود به مرکز معنوی ژاپن در دوره میجی تبدیل شده در سال های اولیه پس از جنگ جهانی دوم، احزاب مخالف چپ گرا توانستند مانع تلاش محافظه کاران برای تصویب لایحه ای جهت "دوباره ملی کردن معبد" شوند. اما در سال ۱۹۸۵ تلاش محافظه کاران سرانجام به نتیجه رسید و نخست وزیر "ناکازونی" از معبد بازدید کرد و این موضوع از آن به بعد، به عنوان مساله مناقشه آمیزی باقی مانده است.
 
این مساله، رابطه ای همزیست گونه بین حزب لیبرال دموکرات و گروه های محافظه کار که درصدد "ملی کردن مدیریت معبد پازوکونی بودند  برقرار کرده است. این گروه های محافظه کار شامل انجمن خانواده های داغدیده ژاپن (Nihon izoku kai) با یک میلیون عضو و انجمن معبدهای شینتو(jinjia honcho) بود. یونیشیرو کویزومی، نخست وزیر سابق ژاپن در پیشنهاد اولیه اش برای رهبری حزب لیبرال دموکرات در سال ۲۰۰۱ از مساله پازوکونی بهره برداری کرد. کویزومی به عنوان سیاستمداری کمتر شناخته شده در حزب لیبرال دموکرات، خصوصا در مقایسه با ریوتارو هاشی موتو، نخست وزیر پیشین و صاحب اصلی قدرت در حزب لیبرال دموکرات، شدیدا بر حمایت انجمن خانواده های داغدیده ژاپن (JABF) تکیه کرد. در واقع، این انجمن تنها گروه فشار قدرتمندی بود که وی می توانست به آن تکیه کند. کویزومی اعلام کرد که اگر به نخست وزیری انتخاب شود، از معبد پازوکونی در تاریخ پانزدهم اوت، سالروز تسلیم ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم، بازدید خواهد کرد. او به وعده خود در طول پنج سال نخست وزیری اش پایبند بود و به خاطر آن روابط ژاپن را با چین و کره جنوبی به خطر انداخت.
 
منبع: دین و نظریه روابط بین الملل، جک اسنایدر، ترجمه سیدعبدالعلی قوام، رحمت حاجی مینه، چاپ اول، نشر علم تهران ۱۳۹۳


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.