1- معاهدات
2- تصمیمات دادگاه های ملی و بین المللی
3- قوانین ملی
4- عقاید مشاوران حقوقی ملی
5- مکاتبات دیپلماتیک
6- عملکرد سازمان های بین المللی
به رسمیت شناختن عرف بین المللی
دیوان بین الملل، اساسنامه بین المللی عرف بین الملل را در ماده ۳۸ به عنوان یک رویه کلی پذیرفته است و آن را به عنوان قانون تعریف میکند. این امر به طور کلی از طریق دو عامل تعیین میشود:اعمال عمومی کشورها
آنچه دولتها به عنوان قانون پذیرفتهاند
انواع مختلفی از قوانین عرف بین الملل شناخته شده توسط کشورها وجود دارد. برخی از قوانین عرف بین الملل از طریق پذیرش جامعه بین المللی به عنوان قوانین غیر مجاز به سطح جنجال های جسمی منجر شوند، در حالی که دیگر قوانین عرف بین الملل ممکن است به سادگی توسط یک گروه کوچک از ایالت ها دنبال شوند. کشورها معمولا خود را ملزم به رعایت قوانین عرف بین المللی، صرف نظر از این که آیا ایالات این قوانین را داخلی یا از طریق معاهدات مدون کردهاند، می دانند.توجیه عرف بین المللی
یک قاعده قانونی توجیه به معنای قانون قانع کننده، یک اصل اساسی حقوق بین الملل است که توسط جامعه بین الملل ایالات متحده به عنوان عرفی پذیرفته شده است که هیچ مجوزی برای ابطال آن وجود ندارد. این هنجارها از اصول قانون طبیعی ریشه گرفته اند و هر گونه قوانینی که با آن مواجه هستند، باید نادیده گرفته شوند. . به عنوان مثال شامل جنایات مختلف بین المللی می باشند، به ویژه اگر دولت اجازه مشارکت در بردگی، شکنجه، نسل کشی، جنگ، تجاوز یا جنایات علیه بشریت را صادر کند. در چنین شرایطی ایالت متهم به نقض قوانین عرف بین المللی می شود.توجیه قانونی و قوانین عرف بین المللی قابل تعویض نیستند. همچنین تمام حقوق قانونی از طریق تصویب توسط ایالت ها، قوانین عرف بین المللی را می پذیرند اما همه قوانین عرف بین الملل به سطح هنجارهای قابل قبول نمی رسند. دولت ها می توانند با تصویب معاهدات و قوانین متناقض از قوانین عرف بین الملل کنار بیایند اما جنجال های غیر مجاز همچنان وجود دارند.
تدوین قانون عرف بین المللی
برخی از قوانین عرف بین الملل از طریق معاهدات و قوانین داخلی تدوین شدهاند، در حالی که برخی دیگر تنها به عنوان قانون مرسوم شناخته میشوند. قوانین جنگ نیز به عنوان جزیی از آن شناخته میشوند. مدتها قبل از تدوین قانون عرف بین المللی در کنوانسیونهای ژنو، در سال ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ کنوانسیون ژنو و دیگر معاهدات تصویب شد. با این حال، این قوانین ادعا نمیکنند که تمام مسائل قانونی که ممکن است در طول جنگ ایجاد شود را کنترل کنند. در عوض در ماده ۱ پروتکل الحاقی دیکته میکند که قانون عرف بین الملل بر مسائل قانونی مربوط به درگیریهای مسلحانه که با توافقهای دیگر پوشیده نشده است را کنترل میکند.سکوت در عرف بین المللی به عنوان رضایت تلقی می شود؟
به طور کلی، ملل مستقل باید برای رسیدن به یک معاهده خاص یا عرف قانونی موافقت کنند. با این حال قوانین عرف بین الملل، هنجارهایی هستند که به اندازه کافی در سطح بین الملل فراگیر شده اند، به طوری که کشورها برای محدود شدن نیاز به رضایت ندارند. در این موارد، تنها چیزی که مورد نیاز می باشد این است که دولت به این قوانین اعتراضی نکند. با این حال دولت هایی هم هستند که با قوانین عرف بین المللی مقابله می کنند، چون ممکن است نسبت به آنها متعهد شوند. با این وجود هیچ دولتی سکوت را به معنای رضایت تایید نکرده است و هر گونه دعوت از اصل سکوت به معنای رضایت شامل درخواست تجدید نظر در مورد این قوانین خواهد شد، به طوری که اگر آن کشور استدلال قانع کننده نداشته باشد ، این درخواست به استدلال دایره ای بستگی خواهد داشت. استدلال دایره ای یک قانون عرف بین المللی لازم الاجرا است و در آن واقعیتی وجود دارد که آن نیز به این معنا می باشد که سکوت دلالت بر رضایت دارد و این یکی از جنبه های قانون عرف بین الملل است.
رضایت در قانون عرف بین المللی
عموما گفته میشود که جامعه بین الملل انکار ناپذیر است، در حالی که هیچ لایهای از دولت های بالاتر با قدرت مطلق برای برخورد با ایالت هایی مانند شهروندان وجود ندارد. این به نوعی روشی شگفت انگیزی است زیرا اکثر ایالتها میتوانند صرفا به خودشان برای بقا تکیه کنند. بنابراین دولتها بر خلاف انسانها در موقعیتی قرار دارند که منافع و مسئولیت های متقابل شرکت در یک جامعه تحت قانون را رد میکنند.به رسمیت شناختن این واقعیت، از دیرباز یکی از اصول قانون عرف بین الملل بوده است که یک دولت باید صراحتا با قانون موافقت کند. عرف بین الملل نه تنها ایده رضایت را به هم میزند بلکه این کار را به طور پنهانی انجام میدهد.
عرف بین المللی در دیوان دادگستری بینالمللی
اساسنامه دیوان دادگستری بینالمللی وجود قانون عرف بین المللی را در ماده ۳۸ تایید میکند که در ماده ۹۲ در منشور سازمان ملل متحد گنجانده شده است. قانون عرف بین الملل متشکل از قواعد قانونی برگرفته از رفتار سازگار دولت ها است که قانون به آنها نیاز دارد تا بر اساس آن عمل کنند. قانون عرف بین المللی را می توان با تکرار گستردهای از اعمال قوانین بین المللی مشابه در طول زمان تشخیص داد. اعمال آنها باید با اعمال تهدید و توسط تعداد قابلتوجهی از کشورها صورت گیرد و نباید توسط آنها رد شود. نشانگر قانون عرف بین الملل، توافق بین کشورها است که به واسطه رفتار گسترده و حس تظاهر قابل تشخیص نشان داده می شود.جنبه های قوانین عرف بین المللی
شناخت قوانین متداول مختلف می تواند از شناخت ساده دو طرفه قوانین عرفی تا شناخت چند جانبه در سراسر جهان حاصل شود. آداب و رسوم منطقه ای می تواند قوانین عرف بین المللی را در مناطق مربوطه تغییر دهد اما برای ملت های خارج از منطقه این تغییرات صورت نمی گیرد. به عنوان مثال وجود دادگستری بین المللی در مورد حق ورود به پرونده هند در میان پرتغال و هند، که در آن دادگاه هیچ دلیلی برای پیگیری طولانی مدت بین دو کشور توسط آنها به عنوان تنظیم روابط آنها نیافت که بر این اساس نباید مبنای حقوق و تعهدات متقابل بین دو کشور باشد.سایر قوانین عرف بین المللی
سایر نمونه هایی که به عنوان قوانین عرف بین المللی پذیرفته شده عبارتند از اصل عدم پذیرش و مصونیت از دیدار سران دولت های خارجی. شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 1993، کنوانسیون های ژنو را به عنوان قوانین عرف بین الملل پذیرفته است، زیرا از آن زمان تا به حال قوانین عرف بین المللی تغییر کرده است. اگر هر معاهده یا قانونی به عنوان قوانین عرف بین المللی نامیده شود، احزابی که هنوز آن را تصویب نکرده اند، خود را ملزم به رعایت مقررات معاهده با حسن نیت خواهند دانست.منبع: en.wikipedia.org