ایمان به آفرینش

امروزه اعتقاد به آفریننده‌ی جهان نه به معنای اعتقاد به برخی از اساطیر است و نه به معنای تصور کردن خدا به عنوان آفریننده به طریقی که برای مثال میکل آنژ به عنوان یک هنرمند بی همتا خدا را در هیئتی کاملا بشری در سقف کلیسای سیستین به تصویر کشیده است.
چهارشنبه، 2 مرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ایمان به آفرینش
اعتقاد به آفرینش چیزی به دانش ابزاری که علم، بی نهایت از آن غنی است اضافه نمی کند. آفرینش هیچ دانسته‌ی علمی ارائه نمی کند بلکه ایمان به آفرینش به ما دانش جهت یابی می‌دهد على الخصوص در این عصر که عصر انقلابهای پرشتاب علمی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و در نتیجه عصر ریشه کن کردن و گم کردن جهت گیری دینی است. این باور به مردم این امکان را می دهد که معنای زندگی و فرآیند تکامل را کشف کنند و معیارهایی برای رفتارشان بیابند و به آنان کمک می کند تا راز نهایی این عالم بزرگ و غیرقابل تصور را بدانند. حتی در عصر سفرهای فضایی، زمانی که مردم به نتایج خیره کننده ی اختر فیزیک می اندیشند و مثل همیشه به آسمان پر ستاره شب مینگرند، از خود خواهند پرسید: معنای همه ی اینها چیست؟ عالم به کجا می رود؟ آیا عدم همه چیز را شرح می دهد؟ آیا عقل با آن متقاعد می شود؟
 
تنها بدیل جدی که همان عقل محض است، همچون بسیاری از دیگر بدیلها نمی تواند این امر را به اثبات برساند چرا که باید از افق تجربه فراتر رود. با این حال، از آنجا که دلایل خوبی وجود دارد، پاسخ کاملا عقلانی این است که همه چیز از یک انفجار بزرگ به وجود نیامده بلکه از یک مبدأ نشأت گرفته است. اینها همه از آن خلاق نخستینی است که بنیان همه ی بنیانهاست. هم او که ما آن را خداوند می نامیم، خداوند خالق. حتی اگر نتوانم این را اثبات کنم، هنوز هم می توانم با دلایل خوب بیانش کنم: آنجا که پیش از این دربارهی اعتمادی روشن بینانه به وجود خدا، وجود داشتن او را تأیید کردم و گفتم که این نکته برای من بسیار معقول و آزموده شده است. برای اینکه اگر این خدایی که وجود دارد به راستی خداست، پس او برای من تنها در این لحظه، اینجا و امروز خدا نیست بلکه او از آغاز و از ازل خدا بوده است. به نظر می رسد که تنها به این طریق عالم که به شکل کیهان به وجود آمده است و در نظم ریاضیاتی‌اش و در طبیعت فوق العاده پویا و پیچیده اش برای ما پذیرفتنی می شود.هیچ اجباری در ایمان داشتن به این مسئله نیست. ما می توانیم با آزادی کامل در این باره تصمیم بگیریم. ما یک بار در این باره تصمیم گرفتیم. برخی از دانشمندان وقتی که با عظمت عالم و پیچیدگی علم مواجه شده اند، به آن ها احساس تحیر، احترام، مسرت و حتی ترس دست داده است و از خود پرسیده اند که آیا این عالم چیزی بیش از آن است که در ظاهر می بینیم؟ و این پرسشی است که علم نمی تواند به آن پاسخ دهد بلکه تنها با اعتماد عقلانی که مبانی خاص خود را دارد و ما آن را ایمان می نامیم، می توان به آن پاسخ داد.
 
بنابراین، امروزه اعتقاد به آفریننده‌ی جهان نه به معنای اعتقاد به برخی از اساطیر است و نه به معنای تصور کردن خدا به عنوان آفریننده به طریقی که برای مثال میکل آنژ به عنوان یک هنرمند بی همتا خدا را در هیئتی کاملا بشری در سقف کلیسای سیستین به تصویر کشیده است. جایی که خدا هست، تمام تصورات به پایان می رسند و اعتقاد به آفریننده ی جهان به معنای تصمیم گیری برای این و یا آن الگوی متغیر جهان که دانشمندان بزرگ به دست داده اند، نیست. این نیست چرا که اینجا مسئله یکی گرفتن تمام الگوهای جهان و خود جهان است. حتی آن جهان ازلی که برای مثال ارسطو تصور می کرد با اعتقاد به وجود خدا سازگار است. این دیدگاه متعلق به توماس آکویناس است که بر مبنای کتاب مقدس معتقد بود که جهان آغاز زمانی دارد. ازلی بودن خداوند و اینکه او پیش از همه ی زمانهاست به معنای تقدم زمانی نیست بلکه به معنای تقدم هستی شناختی است.
 
امروزه وقتی که اعتقاد به آفریدگار جهان در مقابل افق کیهان شناسی علمی قرار می گیرد به معنای تصدیق این حقیقت روشنگرانه است که مبدأ نهایی جهان و آدمیان غیر قابل فهم نخواهد ماند و به این معناست که جهان و آدمیان به طرز احمقانه ای از هیچ به هیچ پرتاب نمی شوند بلکه همگی بامعنا و ارزشمندند، در آشفتگی به سر نمی برند، بلکه نظم' دارند چرا که این آفریدگان بنیان اولیه و آفریدگار خود را دارند. یک خالق، رازی که اول و آخر همه چیز است و او خداست.
 
باید بار دیگر تأکید کنم که هیچ اجباری در ایمان داشتن به این مسئله نیست. ما می توانیم با آزادی کامل در این باره تصمیم بگیریم. ما یک بار در این باره تصمیم گرفتیم. به هر حال، ایمان به این مسئله موقعیت ما در جهان و نگرش ما به جهان را تغییر می دهد. کسی که به خداوند به عنوان آفریننده اعتقاد دارد، می تواند با دلایل خوب جهان و آدمیان را به عنوان آفریدگان خدا تصدیق کند:
 
- بیش از همه احترام به آدمیان به این دلیل که هم نوع ما هستند (و نه به عنوان موجودات پست تر).
 
- همچنین احترام و توجه به موجوداتی که ماهیت انسانی ندارند مخصوصا حیوانات به این دلیل که محیط زیست ما هستند و احترام به جهان به دلیل اینکه ما به آن زنده ایم (نه به عنوان دشمنان حیات ما و نه به عنوان موادی که به صورت تصادفی استفاده شده اند).
 
نه به این دلیل که آفریننده ی من بلکه به این دلیل که آفریننده ی من و هم نوعان و محیط زیست من است، من و هم نوعانم و به علاوه - با توجه به جزئیات - دارای شانی هستیم که ما را محترم می سازد. عبارت «زمین را پر کرد و بر آن فائق شد» که در داستان آفرینش (سفر پیدایش ۱۰۲۸) آمده است به این معنا نیست که ما اختیار تام داریم تا از طبیعت و محیط زیست بهره برداری غیراخلاقی نموده و آن را تخریب نماییم، آن هم در این عصر که با جدیت تمام محدودیت های رشد» را می بینیم. ایمان به خدای آفریننده به من کمک می کند تا نسبت به انسانهای هم نوع خود و محیط زیست احساس مسئولیت داشته باشم و وظایف خود در مورد آنان را با جدیت، واقع بینی و امید بیشتر دنبال کنم.
 
منبع: علم و دین، هانس کوک، ترجمه رضا یعقوبی، چاپ اول، نشر تمدن علمی، تهران 1395


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.