مبانی تربیت اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)

موضوع تربیت، در فرهنگ و معارف اسلامی ، از منزلت و جایگاهی بس رفیع برخوردار است . بی تردید یکی از ابعاد فکری بنیان گذار جمهوری اسلامی ، حضرت امام خمینی (قدس سره) ، که از بنیادی ترین رویکرد ایشان می باشد، مقوله تعلیم و تربیت و تزکیه ی نفس است ، که همواره و در همه مراحل زندگی بدان توجه ویژه مبذول نمود و در گونه های مختلف تدریس ، تدوین نوشته ها، تألیفات، سخنرانی ها، نامه ها و... بر ضرورت و بایستگی طرح آن تأکید و پافشاری فرمود؛ از این رو می
شنبه، 11 مهر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مبانی تربیت اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)
مبانی تربیت اسلامی از دیدگاه امام خمینی (قدس سره)
 





 

اشاره :

موضوع تربیت، در فرهنگ و معارف اسلامی ، از منزلت و جایگاهی بس رفیع برخوردار است . بی تردید یکی از ابعاد فکری بنیان گذار جمهوری اسلامی ، حضرت امام خمینی (قدس سره) ، که از بنیادی ترین رویکرد ایشان می باشد، مقوله تعلیم و تربیت و تزکیه ی نفس است ، که همواره و در همه مراحل زندگی بدان توجه ویژه مبذول نمود و در گونه های مختلف تدریس ، تدوین نوشته ها، تألیفات، سخنرانی ها، نامه ها و... بر ضرورت و بایستگی طرح آن تأکید و پافشاری فرمود؛ از این رو می توان گفت : حضرت امام (قدس سره) پیش از آن که سیاست مداری قاطع و انقلابی باشد، یا به عنوان مرجعی تام، مرجعیت و زعامت دینی را معنایی تازه بخشد، مربی بزرگ و معلم نمونه بود که توانست با دریافتی عمیق و ژرف از مبانی تعلیم و تربیت الهی ، در میدان سخت مجاهده ی نفس ، خود را بیازماید و مراحل سیر و سلوک را با موفقیت پشت سر گذارد، و نیز به تربیت نسلی که بار اصلی انقلاب را بر دوش می کشد، همت گمارد.
و بر همین اساس ، غایت و فلسفه بعثت را تربیت بشر معرفی فرمود: « انبیا هم که آمده اند از طرف خدای تبارک و تعالی برای همین تربیت بشر و برای انسان سازی است... اساس عالم بر تربیت انسان است. انسان عصاره همه موجودات است و فشرده ی تمام عالم است و انبیا آمده اند برای این که این عصاره ی بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجود الهی بشود. این موجود الهی تمام صفات حق تعالی در او است و جلوه گاه نور مقدس حق تعالی است» . (1)
و تربیت گریزی را بسیار جدی می شمرد:
« گرفتاری همه ما برای این است که ما تزکیه نشده ایم، تربیت نشدیم. عالم شدند، تربیت نشدند، دانشمند شده اند، تربیت نشده اند، تفکراتشان عمیق است لکن تربیت نشده اند و آن خطری که از عالمی که تربیت نشده است و تزکیه نشده است بر بشر وارد می شود، آن خطر از خطر مغول بالاتر است» . (2)
یکی از دلایل تأکید امام خمینی (قدس سره) بر تربیت و تزکیه نفس آن است که نفس تزکیه شده در راستای ارزش های الهی قرار می گیرد و سر اطاعت در پیشگاه خداوند فرود می آورد و به قدرت های غیر الهی بی توجه است ؛ از این رو اهتمام بر این امر را بر همه ی آحاد جامعه لازم دانسته و ضرورت آن را برای کسانی که با تربیت مردم سرو کار دارند، افزون می شمرد. و با معرفی چالش های پیش رو؛ همچون طبیبی حاذق ، راه درمان علمی و عملی را نشان می دهد تا پس از باز شناسی تهذیب نفس ، موانع را حذف نموده و فرآیند تسهیل گردد.
در بررسی موانع مورد نظر در راه تزکیه ی نفس از نگاه امام خمینی (قدس سره) موارد ذیل به چشم می خورد :
1.غفلت از گناه و کوچک شمردن آن؛ در روایات آمده است که خداوند هر گاه به بنده ی خود عنایت فرماید ، او را به یاد گناهانش می اندازد. در اندیشه ی اسلامی احساس گناه و حالت توبه و بازگشت یک نعمت الهی و فقدان احساس گناه یک زنگ خطر است.
2. حبّ دنیا ؛ در این باره می فرماید : « محبت دنیا، انسان را منتهی به هلاکت ابدی می کند و آن ماده ی ابتلائات و سیئات باطنی و ظاهری است» . (3)
3.حب نفس ؛ امام خمینی (قدس سره) حب نفس را ریشه ی همه مشکلات انسان و بزرگ ترین مانع تزکیه می شمرد. به نظر حضرت امام (قدس سره) نفس انسان به شیوه های گوناگون انسان را فریب می دهد؛ از این رو به ذکر نمونه های بارز حب نفس می پردازد؛ از جمله حب جاه، مقام ، همسر ،فرزند ، ثروت و... است.
4. امید به سعه ی وقت ؛ « از موانع بزرگ تیقظ و بیداری ، که اسباب نسیان مقصد و نسیان لزوم سیر شود و اراده و عزم را در انسان می میراند، آن است که انسان گمان کند وقت برای سیر وسیع است ... انسان به کلی آخرت را فراموش می کند و مقصد ، از یاد انسان می رود» . (4)
5. غفلت از خود و عیب جویی از دیگران.
6. علم بدون ایمان.
7. مجادله ؛ ایجاد تفرقه و اختلاف از موانع تزکیه نفس است:
«دعواهای ما، دعوایی نیست که برای خدا باشد ،... همه ی ما از گوشمان بیرون کنیم که دعوای ما برای خداست، ما برای مصالح اسلام، دعوا می کنیم... دعوای خود من و شما، و همه ی کسانی که دعوا می کنند، همه برای خودشان است ». (5)
8. لذت گرایی ؛ در این باره نیز هشدار می دهد: « بدان که نفس در هر حظی که از این عالم برد، در قلب اثری از آن واقع می شود که آن تأثر از ملک و طبیعت است و سبب تعلق آن است به دنیا، و التذاذات هر چه بیشتر باشد، قلب از آن، بیشتر تأثر پیدا می کند، و تعلق و حبش بیشتر می گردد، تا آن که تمام وجهه ی قلب به دنیا و زخارف آن گردد. و این ، منشأ مفاسد بسیاری است ؛ تمام خطاهای انسان و گرفتاری به معاصی و سیئات، برای همین محبت و علاقه است». (6)
9. خود باختگی ؛ حضرت امام (قدس سره) در عبارتی جالب توجه می فرماید : « خدا نکند انسان پیش از آن که خود را بسازد، جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را می بازد، خود را گم می کند» . (7)
10. نسیان آخرت ؛ « نسیان آخرت ، از اموری است که اگر ولی الله اعظم ، امیر المؤمنین علیه السلام بر ما بترسد از آن و از موجب آن، که طول امل است ، حق است ؛ زیرا که او می داند این چه سفر پرخطری است و انسانی که باید آنی راحتی نداشته باشد و در هر حال مشغول جمع زاد و راحله باشد و دقیقه ای ننشیند، اگر نسیان کرد آن عالم را و به خواب رفت و نفهمید که چنین عالمی هم هست و چنین سیری هم در پیش است، چه به سر او خواهد آمد و به چه بدبختی هایی گرفتار خواهد شد» .(8)

اصول تربیت از دیدگاه حضرت امام (قدس سره)

نظرات تربیتی امام خمینی (قدس سره) بر اصول و قواعد استوار است، که مهم ترین آن ها عبارت است از :
1.تکیه بر اصلاح خود؛ امام راحل (قدس سره) می فرمود: « کسانی که می خواهند در این عالم تربیت کنند دیگران را، قبلا خودشان تزکیه شده باشند، تربیت شده باشند». (9)
2. تقدم تزکییه بر تعلیم ؛ امام خمینی (قدس سره) تقدم تزکیه بر تعلم را به عنوان یک اصل راهبردی بارها یاد آور شده است : « کوشش کنید که تربیت بشوید و تزکیه بشوید، قبل از این که تعلیم و تعلم باشد. کوشش کنید که همدوش با درس خواندن و تعلیم، تربیت باشد، که او مقدم است به حسب رتبه بر تعلیم و بر تلاوت آیات و بر تعلیم کتاب و حکمت ». (10)
این اصل اتخاذ شده از سوی حضرت امام (قدس سره) مستفاد از آیات قرآنی است که در سه مورد تزکیه و تربیت را بر تعلیم مقدم داشته است. (11) امام خمینی (قدس سره) علم بدون تزکیه و تربیت را منشأ و سرآغاز بسیاری از خطرها و انحرافات می داند و می فرماید :
« ... مهم تربیت است. علم تنها فایده ندارد، علم تنها مضر است. گاهی این باران که رحمت الهی است وقتی به گل ها می خورد، بوی عطر بلند می شو؛ وقتی که به جای کثیف می خورد، بوی کثافت بلند می شود؛ علم هم همین طور است که اگر در یک قلب تربیت شده علم وارد بشود، عطرش عالم را می گیرد. و اگر در یک قلب تربیت نشده یا فاسد بریزد... ، این ، فاسد می کند عالم را ... » . (12)
3. تداوم تربیت ؛ امام بزرگوار همه انسان ها را از بدو تولد تا آخرین روز زندگی نیازمند تعلیم و تربیت می داند و می فرماید :
« همه جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و تربیت دارند. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به این که تعلیم بشوم و تربیت بشوم. رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت، منتها احتیاج او را خدا رفع می کرد. ما همه احتیاج داریم» . (13)
4. اصل تکرار و تلقین ؛ توجه به این اصل را می توان از نو آوری های تربیتی حضرت امام (قدس سره) دانست. ایشان در این باره می فرماید : « اگر بخواهید یک بچه ای را تربیت بکنید، باید یک مسأله را چندین دفعه با چند زبان، با چند وضع، به او بخوانید. مطلب یکی باشد، لکن طرز بیان این ها؛ به طوری که در قلب او نقش ببندد» . (14)
5. جهت دار بودن تربیت ؛ آیاتی که محور تعلیم و تربیت انبیا را اخلاص و توجه تام به مبدا هستی معرفی می کند، منشأ و محور تأکید فراوان امام خمینی (قدس سره) نسبت به جهت دار بودن امر تعلیم و تربیت است: و از همین جا می توان گفت : تفاوت اسلام با دیگر مکاتب تربیتی آن است که آن ها خود را محدود به هر یک از اهداف مورد نظر در مبانی تربیتی خویش می دانند، ولی اسلام حرکت تربیت را به سوی خدا و توجه به او معرفی می کند؛ از این رو در سازندگی فرد یا سازندگی و بالندگی اجتماع خود را محصور و محدود نمی کند.
« ... تمام انبیا، معلم ها هستند و تمام بشر ، دانشجو. انبیا مکتبی دارند که در آن مکتب می خواهند این موجود دو پایی که بدترین موجودات است و اگر رها بشود خطرناک ترین موجودات عالم است، این را به راه مستقیم، به صراط مستقیم هدایت کنند... عالم یک دانشگاهی است و انبیا و اولیا و تربیت شده های آن ها، معلم هستند و سایر بشر دانشجو ... وظیفه ی معلم، هدایت جامعه است به سوی الله و وظیفه دانشجو، تعلم ».(15)

ساحت های تربیت

با توجه به ابعاد گسترده تربیت ، به مهم ترین آن ها می پردازیم :
1. تربیت معنوی ؛ به نظر حضرت امام (قدس سره) مهم ترین بعد تربیت، بعد معنوی آن است؛ به گونه ای که می توان از آن با عنوان "هدف تربیتی" نیز یاد کرد: « آن که اسلام می خواهد تمام علوم [ است ] ؛ چه علوم طبیعی باشد و چه علوم غیر طبیعی باشد، آن که از آن اسلام می خواهد ، آن مقصدی که اسلام دارد، این است که تمام این ها مهار بشود به علوم الهی و برگشت به توحید بکند. هر علمی که جنبه الوهیت در آن باشد؛ یعنی انسان، طبیعت را که می بیند، خدا را در آن ببیند، ماده را که می بیند، خدا را در آن ببیند، سایر موجودات را که مشاهده بکند، خدا را در آن ببیند. آن که اسلام برای آن آمده است ؛ برای برگرداندن تمام موجودات طبیعی به الاهیت و تمام علوم طبیعی به علم الهی » . (16)
2. تربیت عقلانی :
منظور از تربیت عقلانی ؛ ایجاد زمینه های لازم برای پرورش قوه عاقله جهت دست یابی به قرب الهی است.
امام خمینی (قدس سره) نیز بر این امر تأکید می فرماید : « بدان که اول شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی ، « تفکر » است و بعضی از علمای اخلاق آن را در بدایات، در مرتبه ی پنجم قرار داده اند و آن نیز در مقام خود صحیح است و تفکر در این مقام عبارت است از آن که انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری - ولو کم هم باشد - فکر کند در این که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده و بدن سالم و قوای صحیحه - که هر یک دارای منافعی است که عقل هر کس را حیران می کند - به او عنایت کرده و این همه بسط بساط نعمت و رحمت کرده و از طرفی هم این همه انبیا فرستاده و کتاب ها نازل کرده و راهنمایی ها نموده و دعوت ها کرده، آیا وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست ؟».(17)
امام خمینی (قدس سره) از روش های ویژه ی تربیتی بهره می جست و در گفتار و کردار از آن ها پیروی می کرد. این روش ها در دو بخش قابل بررسی است : 1.روش عمومی تربیت ، 2.روش خاص تربیت کودکان.
تربیت کودکان از نظر امام بر دو پایه استوار است : احترام به کودک و اختیار دادن به او، همراه اعمال محدودیت های کمتر در رفتار آنان، که به رشد و پرورش قدرت تفکر و شخصیت و خلاقیت وی منجر می گردد.
به نظر برخی دانشمندان در فرزند پروری سه روش وجود دارد :
الف . روش استبدادی ؛ به معنای اجبار در اطاعت از ارزش ها و باورهای والدین با محدود کردن خود مختاری کودک.
ب. روش آسان گیری ؛ در این روش ، والدین در هر چیز که به کودکی مربوط می شود، به کودک خود آزادی می دهند.
ج . اقتداری ؛ روشی است که آن والدین سعی می کنند فعالیت های کودک را در مسیری منطقی و مفید هدایت کنند. در این روش از یک سو به کودک امکان دخالت در تصمیم گیری ها داده می شود، و از سوی دیگر والدین محدودیت هایی را اعمال می کنند. (18)
این روش که شیوه ای دوستانه و اقتداری است ، بهترین روش فرزند پروری به نظر می آید و در سیره ی عملی حضرت امام (قدس سره) مشاهده نیز می گردد.
البته این سخن به معنای بی توجهی به مسایل مهم و اساسی و عدم حساسیت نسبت به تکالیف شرعی نیست. امام باقر علیه السلام می فرماید : « کودک در سه سالگی هفت بار « لا اله الا الله » بگوید ، و چون سن او به سه سال و هفت ماه و بیست روز رسید، هفت بار « محمد رسول الله » و در چهار سالگی هفت بار « صلی الله علی محمد و آل محمد » بگوید و در پنج سالگی رو به قبله واداشته شود و سجده کند و در شش سالگی رکوع و سجود را بیاموزد و در هفت سالگی وضو بگیرد و به نماز وادار شود و در نه سالگی ، به نماز فرمانش دهند و اگر نماز را ترک کرد از او بازخواست شود» . (19)
امام خمینی (قدس سره) که می کوشید تا مسایل دینی و امور شرعی در نظر فرزندان سخت و مشقت زا جلوه نشود، اما هرگز اجازه نمی داد که در انجام وظایف دینی کوتاهی و اهمال صورت گیرد. یکی از فرزندان حضرت امام می گوید : « تازه مکلف شده و شب خوابیده بودم که آقا با اخوی وارد شدند و خیلی سرحال و خوشحال بودند.پرسیدند : نماز خوانده ای ؟ من فکر کردم چون الان آقا سرحال هستند دیگر نماز خواندن من هم برایشان مساله ای نیست. گفتم : نه ، ایشان به قدری تغییر حالت دادند و عصبانی شدند که ناراحتی سراسر وجودشان را فرا گرفت و من خیلی ناراحت شدم که چرا با حرف و عملم مجلس به آن شادی را تلخ کردم». (20)
از دیدگاه امام خمینی (قدس سره) عوامل ذیل را می توان در جهت تربیت انسان به کار گرفت :
1. تفکر و اندیشه ؛ که آن را شرط اول مجاهده و مبارزه با نفس و سیرالی الله توصیف فرمود. (21)
2. بیداری ، آگاهی ، انگیزه ی الهی
تفکر ، موجب بیداری انسان از خواب غفلت می شود تا جایگاه خود را در جهان هستی دریابد. حضرت امام خمینی (قدس سره) درباره ی انگیزه ی الهی می فرماید : « اگر ما بنده ی مخلص خداییم، چرا شیطان در ما، این قدر تصرف دارد ... اگر شما، مخلصید، چرا چشمه های حکمت ، از قلب شما به زبان، جاری نشده ؟... پس بدان ، اعمال ما برای خدا نیست و خودمان هم ملتفت نیستیم و درد بی درمان، همین جاست ». (22)
3. عزم و اراده ؛ « آن چه اکنون لازم است بیان شود، این است که انسان تا تنبه پیدا نکند که مسافر است و لازم است از برای او سیر ، و دارای مقصد است و باید به طرف آن مقصد، ناچار حرکت کند، و حصول مقصد ممکن است ، « عزم » برای او حاصل نشود و دارای « اراده » نگردد». (23)
4. مراقبه و محاسبه ؛ حضرت امام (قدس سره) بر استفاده از این روش تأکید می ورزید ؛ همچنان که خطاب به فرزند خویش فرمود: « سعی کن در این قدم اول موفق شوی که در روزگار جوانی آسان تر و موفقیت آمیز تر است. مگذار مثل پدرت پیر شوی که یا درجا بزنی ، و یا به عقب برگردی . و این محتاج مراقبه و محاسبه است » . (24)
5.عبادت و نیایش ؛ دایمی کردن نام و یاد خدا در اندیشه و اعمال و احساس حضور در محضر خدا، می تواند بسیار راه گشا و مفید باشد. با نیایش و پرورش روحیه ی تعبدی می توان به تدریج ، میزان احساس حضور در محضر الهی را افزایش داد و نماز بهترین روش نیایش است ؛ همان گونه که امام خمینی (قدس سره) بر اهمیت نماز و تأثیر برجسته ی آن در تربیت تأکید می فرماید : « در اسلام از نماز هیچ فریضه ای بالاتر نیست. چه طور نماز را این قدر سستی می کنید در آن ؟ از نماز همه ی این مسایل پیدا می شود» . (25)
و درباره نقش تربیتی روزه فرمود: « این ضیافت ، همه اش ترک است ، ترک شهوات از قبیل خوردنی ها، نوشیدنی ها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا می کند.خداوند دعوت کرده است ما را به این که شما باید وارد بشوید در این میهمان خانه و این ضیافت هم جز ترک ، چیزی نیست ؛ ترک هواها، ترک خودی ها، ترک منیت ها ... تمام این مفاسدی که در عالم حاصل می شود، برای این است که در این ضیافت وارد نشده اند... » .(26)
4. ذکر و دعا؛ از دیدگاه حضرت امام (قدس سره) دعا صرف نظر از مقوله ی عبادی ، بعد تربیتی و اخلاقی دارد.
« این هایی که از کتب ادعیه انتقاد می کنند، برای این است که نمی دانند، جاهلند، بیچاره اند، نمی دانند که این کتب ادعیه چه طور انسان را می سازد. این دعاهایی که از ائمه ی ما وارد شده است، مثل دعای کمیل ، مثل مناجات شعبانیه، دعای عرفه ی حضرت سید الشهدا علیه السلام و دعای سمات این ها چه جور انسان را درست می کند» . (27)
یکی از بستگان حضرت امام (قدس سره) می گوید : « یکی از مسایلی که حضرت امام (قدس سره) روزهای آخر به من توصیه می کردند، خواندن دعای عهد است، که در آخر کتاب مفاتیح الجنان آمده است » . (28)
5.تلاوت قرآن و تفکر در آن؛ امام خمینی (قدس سره) قرآن را کتاب آدم سازی و تربیتی معرفی می فرماید :
« کتاب آسمانی اسلام، که آن قرآن مجید است ، کتاب تربیت انسان است ، انسان را به همه ی ابعادی که دارد، به بعد روحانی و به بعد جسمانی ، بعدهای سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی همه بعدها - بعد نظامی ؛ این اسلام آمده است که به ما راه تربیت را نشان بدهد » .(29)
6.تعظیم شعائر مذهبی ؛ به نظر حضرت امام (قدس سره) یکی از ابعاد عزاداری و برپایی شعائر مذهبی ، بعد اخلاقی و تربیتی آن است. ایشان در این باره می فرماید : « مجالسی که به نام روضه در بلاد شیعه به پا می شود - با همه نواقصی که دارد - باز هر چه دستور دینی و اخلاقی است و هر چه انتشار فضایل و پخش مکارم اخلاقی است در اثر همین مجالس است » . (30)
7. مبارزه عملی ، یا جهاد با نفس ؛ اهمیت این مجاهده چنان است که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از آن به عنوان جهاد اکبر و جهاد افضل یاد می فرماید .(31)
به نظر حضرت امام (قدس سره) جهاد با نفس تنها از راه مخالفت عملی با عادات ناپسند امکان پذیر است . ایشان در این باره می نویسد : « بهترین علاج ها که علمای اخلاق و اهل سلوک از برای این مفاسد اخلاقی فرموده اند، این است که هر یک از این ملکات زشت را که در خود می بینی در نظر بگیری و برخلاف آن تا چندی مردانه قیام و اقدام کنی ، و همت بگماری بر خلاف نفس تا مدتی ، و بر ضد خواهش آن رذیله رفتار کنی و از خدای تعالی در هر حال توفیق طلب کنی که با تو اعانت کند در این مجاهده، مسلما بعد از مدت قلیلی آن خلق زشت رفع شده و شیطان و جندش از این سنگر فرار کرده، جنود رحمانی به جای آن ها برقرار می شود» . (32)
8. ستایش و تشویق؛ این اصل مهم تربیتی ، مورد توجه حضرت امام (قدس سره) بود و در تربیت فرزندان خود از آن بهره می گرفت. یکی از بستگان معظم له می گوید : « من هر موقع بیش امام می رفتم، مرا تشویق به نماز می کردند. یادم می آید که وقتی پنج ساله بودم وارد اتاق آقا شدم و دیدم که دارند نماز می خوانند، من هم پشت سر ایشان نماز خواندم. پس از نماز امام چند کتاب به من جایزه دادند ».(33)
هنگامی که دفتر نقاشی کودکی تقدیم حضرت امام (قدس سره) شد، ایشان با دقت تمام اوراق آن را ملاحظه کردند؛ به ویژه آن که با دیدن تصویر پشت جلد که شامل یک تانک بود که چرخ های آن را مداد تراش ، تنه آن را کتاب و لوله آن را یک مداد و سرنشین آن را طفل دانش آموز تشکیل می داد - تبسم شیرینی بر لب های معظم له نقش بست، و دستور دادند تا برای این نقاش خردسال جایزه ای تهیه شود. (34)

پی نوشت :

1.صحیفه امام ، ج 14، ص 153.
2. همان، ص 391.
3. شرح چهل حدیث ، حدیث ششم، ص 122.
4. همان، حدیث دهم ، ص 172.
5. صحیفه امام، ج 14، ص 379.
6. شرح چهل حدیث ، حدیث ششم ، ص 122.
7. جهاد اکبر ، ص 22.
8. شرح چهل حدیث ، ص 175 و 176.
9. صحیفه امام، ج 14 ، ص 391.
10. همان، ج 13، ص 507.
11. البقره (2): 151 و آل عمران(3): 164 و جمعه (62): 2.
12. صحیفه امام ، ج 14، ص 40.
13. همان، ج 17، ص 237.
14. همان ، ج 10، ص 34.
15.همان ،ج13،ص 172.
16. همان، ج 8، ص435.
17. شرح چهل حدیث ، حدیث اول ، فصل 2، ص 14.
18. مجله پیوند ، ش 248، ص 583.
19. مکارم الاخلاق ، ص 222.
20. برداشت هایی از سیره ی امام خمینی قدس سره، ج 1، ص 29.
21. شرح چهل حدیث ، ص 5 و 6.
22. همان، ص 174.
23. همان.
24. نقطه ی عطف ، ص 17و18.
25. صحیفه امام ، ج 12، ص 392.
26. همان ، ج 21، ص 45.
27. تفسیر سوره ی حمد، ص 150.
28. برداشت هایی از سیره ی امام خمینی قدس سره، ج 1، ص 57.
29. صحیفه امام ، ج 6، ص 530.
30. کشف الأسرار ، ص 173 و 174.
31. وسائل الشیعه، ج 11، ص 123 و 124.
32. شرح چهل حدیث ، حدیث اول فصل 6، ص 32.
33. برداشت هایی از سیره ی امام خمینی قدس سره، ج 1 ، ص 60 و 61.
34. مجله پیوند، ش 260 ، ص 14.
منبع : مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی و عرفانی امام خمینی قدس سره، ش 9، مقالات اخلاقی ، ش 2.

منبع: نشریه ی نامه ی جامعه شماره 45




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط