شيطان در اينترنت (1)

دفاع از جان، مال، ناموس و دين خصلتى است كه با نهاد و فطرت آدمى عجين و آميخته است. اصولا هر موجود زنده‏اى به طور طبيعى و حتى ناخودآگاه در مقابل تجاوز و تعدى ديگران از خود واكنش نشان مى‏دهد. بر اين اساس سخن از اثبات ضرورت و بايستگى دفاع نيست، چرا كه همه شرايع الهى و از جمله شريعت اسلام كه شالوده‏اى مبتنى برفطرت الهى انسان دارند، هم‏آوا با
يکشنبه، 12 مهر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شيطان در اينترنت (1)
شيطان در اينترنت (1)
شيطان در اينترنت (1)






نگاهى به تلاش شبكه ارتباطات جهانى در ترويج كتاب آيات شيطانى

دفاع از جان، مال، ناموس و دين خصلتى است كه با نهاد و فطرت آدمى عجين و آميخته است. اصولا هر موجود زنده‏اى به طور طبيعى و حتى ناخودآگاه در مقابل تجاوز و تعدى ديگران از خود واكنش نشان مى‏دهد.
بر اين اساس سخن از اثبات ضرورت و بايستگى دفاع نيست، چرا كه همه شرايع الهى و از جمله شريعت اسلام كه شالوده‏اى مبتنى برفطرت الهى انسان دارند، هم‏آوا با نداى فطرت، دفاع را امرى واجب مى‏شمارند.
چنين است كه علما و صاحب‏نظران مذاهب اسلامى در بحث جهاد به صراحت اعلام مى‏دارند كه:
چنانچه شهرها و مرزهاى بلاد اسلامى مورد تهاجم دشمن واقع شود، و يا چنانچه دشمن در صدد يورش بردن به شمارى از مسلمانان برآيد و مال و خواسته آنان را به يغما برد و يا اگر حرمت نواميس آنان در خطر هتك و ستم‏ورزى قرار گيرد; بر همه مسلمانان واجب كفائى است كه جلو اين تاخت و تاز دشمن را بگيرند و دشمن را از حدود و ثغور خود بتارانند. اين وظيفه تا بدانجا مؤكد و حتمى است كه در اين امر، اجازه امام و خليفه يا زمامدار مسلمين را نيز شرط نمى‏دانند.
در اين سخن، فقها وظيفه و مسئوليت مسلمانان را در هجوم دشمن به مرزهاى خاكى سرزمينهاى اسلامى يادآور شده‏اند. اما دشمن امروزه كمتر از راه جنگ گرم و يورش به مرزها - به عنوان نخستين گام - استفاده مى‏كند (گر چه هيچ‏گاه در صورت لزوم از انجام آن نيز روى‏گردان نيست). او با پيشرفت دانش و صنعت و تكنيك، ابزارهاى گوناگون را در استخدام مى‏گيرد تا بتواند از راههاى ديگر از قبيل هجوم فرهنگى و دست‏اندازى به مرزهاى عقيدتى، بر بلاد اسلامى ومسلمانان تسلط پيدا كند. نبرد فرهنگى كم هزينه‏تر، مؤثرتر و آثار آن ماندگارتر است و در صورت موفقيت در آن، ملتها خود به اختيار، رام و تسليم و منقاد خواهند بود و ديگر اصولا نيازى به جنگ فيزيكى نخواهد بود.

انقلاب اسلامى و نظام واحد جهانى

استكبار جهانى، پس از فروكش نمودن شعله جنگ عالم‏گير اول تا اواخر دوران نبرد ويتنام بر پايه تبليغ اين نگره استوار بود كه دنيا ميان دو قطب سياسى و نظامى و اقتصادى و فرهنگى تقسيم شده است; غرب سرمايه‏دار و آزاد، و شرق ماركسيست و پرولترى.
آنها كه مى‏خواستند مردم دنيا را سرگرم كنند، اين راه را موفق و ثمربخش يافته بودند و از هر دو طرف به آتش ماجرا دامن مى‏زدند. اما با ظهور پديده انقلاب اسلامى ايران و در آستانه تبديل اسلام به «يك قدرت عظيم عقيدتى در پايان اين قرن‏» كه قرار بر اين شد تا ارابه نظام سلطه با شتاب بيشترى به سوى تشكيل «نظام واحد جهانى‏» به پيش تازانده شود، ديگر حاجتى به اين طرح نبود. حال بايد همه تبليغات - در راستاى استراتژى جديد رسانه‏اى غرب - صرف اين معنا شود: دنيا يك دهكده جهانى شده و وسايل ارتباطى و پيوندهاى سياسى و اقتصادى، جهان را كوچك كرده و همه دنيا بايد يكجا و يكپارچه در جيب گشاد جهانخواران قرار گيرد.
ساحران سامرى روزگار ما، مارهاى گوناگون و رنگارنگى در آستين دارند و يك به يك را مى‏آزمايند و يكى از بهترين آنها اين تبليغ است كه: «ديگر دوران انقلاب گذشته است و در جهان به‏هم پيوسته كنونى نمى‏توان انقلاب كرد و موفق شد».
سلمان رشدى دقيقا همين پيام را دارد. رشدى در دو رمان خود با نامهاى «بچه‏هاى نيمه شب‏» و «شرم‏» دقيقا انديشه انقلاب را نفى مى‏كند و طبعا چون اين انقلابها در هند و پاكستان مى‏گذرد كه كاملا در ظرف باورهاى اسلامى شكل گرفته و قوام يافته‏اند، پس بايد اسلام را هم نفى كند - و مى‏كند - هم در آن دو رمان و هم در حلقه سوم اين سلسله به هم پيوسته، در «آيه‏هاى شيطانى‏». به اين ترتيب درست در سالهاى پس از وقوع انقلاب اسلامى، و به راه افتادن امواج بيدارى مسلمانان و نهضتهاى اسلامى; اسلام به عنوان يك دين منحط و غير قابل عمل مطرح مى‏گردد و قرآن و پيامبر اسلام آماج حملات كينه‏توزانه قرار مى‏گيرد.
البته قضيه با سلمان رشدى تمام نمى‏شود. نويسندگان مزدور ديگرى در اينجا و آنجا به كار گرفته مى‏شوند و همين انديشه را تبليغ مى‏كنند.

فتواى تاريخى امام‏خمينى(قدس سره)و سردرگمى غرب

حكم ارتداد سلمان رشدى و وجوب قتل او و ناشران آگاه كتاب آيات شيطانى كه از جانب امام خمينى(قدس سره) صادر شد، جهان استكبار را چنان در بهت و هراس فرو برد كه تا مدتى، واكنشهاى ضد و نقيض و نسنجيده از خود بروز مى‏داد و سرانجام نيز با همه قدرت و صلابتى كه براى خود قائل است، تسليم شد و با اينكه گمان مى‏كرد دوره فتاوى دينى از نوع تحريم تنباكوى ميرزاى شيرازى بزرگ در دنياى كامپيوتر و ماهواره گذشته است، در كمال ناباورى و با همه تلخى و سختى، به چشم خود ديد كه با پيروزى سياسى انقلاب اسلامى دوران تازه‏اى از بروز احكام الهى و ظهور قدرت دين و احياى شوكت و عظمت اسلام آغاز شده است.

رشدى و الهامات شيطانى او

درباره سلمان رشدى همين قدر كافى است‏بدانيم كه در سال 1947.م در بمبئى در يك خانواده مسلمان متولد شده است. در 13 سالگى به انگلستان مهاجرت كرده و هم‏اكنون تابعيت انگليسى دارد. با بررسى آثار سلمان رشدى، منش، شخصيت وآرمانها و ارزشها و باورهاى او را مى‏توان دريافت و داورى كرد. سلمان رشدى تاكنون اين كتابها را منتشر كرده است:
1- گريموس (Grimus) كه نخستين كتاب و سياه مشق كارهاى اوست.
2- بچه‏هاى نيمه شب (children Midnight"s) كه اين كتاب در سال 1981.م جايزه بوكر، جايزه بزرگداشت «جيمزتيت‏بلك‏» (James Tait Black) و نيز جايزه اتحاديه نويسندگان انگليسى زبان را دريافت كرده است.
3- شرم (Shame) كه جايزه [Meilleut Livre Etranget Prix du] را گرفته است.
4- لبخند به يوزپلنگ (nicaraguan Journey The jaguar:A) كه گزارش سفر سه هفته‏اى سلمان رشدى به نيكاراگوئه است.
5- آيات شيطانى، كه درباره آن بيشتر سخن خواهيم گفت.
علاوه بر كتابهاى ياد شده، رشدى دو فيلمنامه نيز به نامهاى «معماى نيمه شب‏» (The Riddle of Midnight) و «نگارگر و طاعون يا نگارگر و مصيبت‏» (and the Pest The Painter) نوشته است. رشدى عضو هيئت انستيتوى فيلم انگلستان و عضو هيئت مشاوران انستيتوى هنرهاى معاصر انجمن سلطنتى ادبيات انگلستان نيز هست.

دسيسه آيات شيطانى

كتاب «آيات شيطانى‏» رمانى است در 547 صفحه. «گيلتون ريتكن‏» كه يك يهودى است، ناشر اين كتاب مى‏باشد. اين ناشر بيش از نيم ميليون پوند (به قولى 850 هزار پوند) به رشدى دستمزد داده و سلمان رشدى نيز از آغاز نگارش كتاب محافظ داشته است. اين كتاب توسط انتشارات وايكينگ در سال 1988 م در انگلستان منتشر شده است. انتشارات وايكينگ جزو گروه انتشارانى پنگوئن است.
كتاب «آيات شيطانى‏» توهين‏آميزترين اثرى است كه تاكنون در اين مقياس عليه اسلام و اعتقادات اسلامى مسلمانان انتشار يافته است. رشدى در اين كتاب به ساحت مقدس قرآن كريم و رسول عظيم‏الشان اسلام حضرت محمد6، همسران و بسيارى از صحابه و نزديكان آن حضرت و نيز به بسيارى از اعتقادات اسلامى مسلمانان در قالب يك رمان مفصل اهانت كرده است.
كتاب در 9 فصل تنظيم گرديده است. عناوين فصلها نشان مى‏دهد كه اسلام و تاريخ اسلام به عنوان زمينه اصلى نگارش رمان انتخاب شده است.
خلاصه كردن رمان آيات شيطانى كار دشوارى است. اما به طور كلى مى‏توان گفت كه اين كتاب سه مضمون و مقوله اصلى دارد كه هر كدام به شيوه رشدى مطرح شده و مورد طعن و رد قرار گرفته‏اند.
1- دين و انديشه دينى مضمونى است كه در همه نوشته‏هاى سلمان رشدى مورد توجه قرار گرفته و نويسنده در سرانجام كار، قهرمان داستان خود را از دين و انديشه دينى جدا مى‏كند. اين مضمون - چنانكه پيشتر اشاره شد - در رمان «بچه‏هاى نيمه شب‏» و «شرم‏» نيز مطرح شده است.
2- اسلام به عنوان يك دين خرافى عقب مانده از تمدن و آزادى مطرح مى‏شود و پيامبر اسلام به عنوان شخصيت اصلى اين دين مورد توهين و افترا قرار مى‏گيرد.
3- انقلاب اسلامى ايران به عنوان پديده‏اى مؤثر در دنياى امروز مورد توجه قرار مى‏گيرد و امام خمينى به عنوان رهبر انقلاب اسلامى با چهره‏اى مخدوش و ضد تاريخ و تمدن و آزادى و... ترسيم مى‏شود.
اين سه موضوع، مضمونهاى اصلى آيات شيطانى هستند. البته حوادث و اتفاقهاى ديگرى نيز به عنوان مسائل فرعى مطرح مى‏شوند.
ماموريت اصلى كتاب آيات شيطانى همين‏ها است: نفى خدا، نفى انديشه دينى، معنويت، نفى اسلام و پيامبر اسلام، هتك ياران و همسران پيامبر، تحقير احكام اسلام، تحقير قرآن، نفى انقلاب اسلامى، تحقير امام و ملت ايران و... او همه اينها را يك كاسه كرده و در مخلوطى از استهزا و هتاكى آن‏هم در شنيع‏ترين شكل ممكن قرار مى‏دهد. مسائلى را مطرح مى‏كند كه ديگر قابل پاسخگويى نيست و پاسخش همان فتواى امام خمينى(قدس سره) است. منتهى براى اينكه اين مقاصد در شكل مؤثرى تعبيه شود، قالب رمان برگزيده شده و نويسنده از داستان‏سرايى و تخيل به عنوان ابزارى براى تاثيرگذارتر شدن كتاب بهره گرفته است. (6)
امام خمينى(قدس سره) در پيام خود در 13 اسفند 1367 به روحانيون چنين مى‏گويد: «مسئله كتاب آيات شيطانى كارى حساب شده براى زدودن ريشه دين و در راس آن اسلام و روحانيت است. يقينا اگر جهانخواران مى‏توانستند ريشه و نام روحانيت را مى‏سوختند. ولى خداوند همواره حافظ و نگهبان اين مشعل مقدس بوده است. و ان‏شاءا... كه از اين پس نيز خواهد بود. به شرط آنكه حيله و مكر و فريب جهانخواران را بشناسيم‏». (7)
او با انتشار اين كتاب، افكار عمومى مسلمانان جهان را عليه خود و عليه دولت انگليس كه حامى وى در انتشار اين كتاب بود برانگيخت و بدين ترتيب موجب پيدايى يك موج سياسى در جهان شد.
كتاب سلمان رشدى در جهان اسلام به عنوان جلوه‏اى از مبارزه فرهنگى غرب عليه اسلام شناخته مى‏شود. به همين دليل در بسيارى از نقاط جهان و حتى در خود لندن، حملات خشونت‏بارى عليه مؤسسه پنگوئن كه انتشار دهنده كتاب مذكور بوده و نيز عليه كتاب‏فروشيهاى عرضه كننده «آيات شيطانى‏» صورت پذيرفته است. رشدى با حكم شرعى حضرت امام خمينى(رحمت الله علیه) كه طى اعلاميه‏اى در روز 25 بهمن 1367 مطابق با 14 فوريه 1989 منتشر گرديد، به مرگ محكوم شد و از آن تاريخ به بعد در خفا زندگى كرده‏است. حكم امام با حمايت اكثر كشورهاى اسلامى مواجه شد، اما در عين‏حال منجر به يك رشته عكس‏العمل از سوى دولتهاى اروپايى عليه جمهورى اسلامى ايران گرديد. و اين هم پايان ماجرا نبود.
به نظر مى‏رسد بدون ملاحظه وجوه و جوانب مختلف فعاليتهاى شبكه جهانى اطلاع‏رسانى بويژه لايه‏هاى مخفى‏ترى كه در شرحهاى كاملا رسمى از تاريخچه اين رسانه ناگفته گذاشته مى‏شود، اهداف و برنامه‏هاى واقعى آن در بوته اجمال باقى خواهد ماند.

حكم ارتداد ضربه‏اى بر قلب كفر

اينك 10 سال از صدور حكم تاريخى امام‏خمينى مى‏گذرد و بهتر از هر زمان ديگرى مى‏توان به اهميت صدور اين حكم و درايت و هوشمندى بنيانگذار نظام جمهورى اسلامى كه با شناخت دقيق توطئه، حكم الهى را درباره طراحان و مجريان آن اعلام كردند، پى برد. حكم تاريخى امام‏خمينى(رحمت الله علیه)، راه را بر توطئه‏گران مسدود كرد و چهره تزوير همه مدعيان حقوق بشر و مناديان دروغين آزادى را كه تلاش مى‏كردند به بهانه فريبنده آزادى بيان و قلم، مقدسات يك و نيم ميليارد مسلمان را مورد اهانت و هجوم قرار دهند، افشا نمود.
از سوى ديگر غرب و دولتهاى غربى نيز نشان دادند كه از منافع مادى خود به آسانى نمى‏توانند چشم‏پوشى كنند. بازگشت‏خفت‏بار سفيران دولتهاى غربى كه در اعتراض به حكم امام از تهران فرا خوانده شده بودند، در مقابل بى اعتنايى مقتدرانه نظام جمهورى اسلامى، نشان از همين امر داشت.
با اين حال، غربيها حضور سلمان رشدى را در غرب حتى در مخفيگاه و در نهايت ذلت، بر فقدان او ترجيح داده‏اند زيرا معتقدند از همين جنازه متحرك مى‏توان بهره‏بردارى‏هايى به عمل آورد كه در چارچوب تفكر مادى غرب، قابل توجيه است. با همين طرز فكر است كه هر چند ماه يكبار، خبرى از اعطاى يك نشان، دادن يك هديه، يا شركت در يك نمايشگاه و... از سلمان رشدى توسط رسانه‏هاى غربى منتشر مى‏شود تا اهرمى باشد در دست‏حكومتهاى سلطه‏گرى كه در پشت اين رسانه‏ها قرار دارند و همه موجوديتشان تزوير و سلطه‏گرى است.
دقيقا بر همين اساس است كه ايران اسلامى حتى در روابط و مبادلات فرهنگى خود با دنياى غرب دچار انواع فشارها و برخوردهاى غير اصولى و فاقد وجاهت قانونى مى‏باشد كه صرفا بر پايه اغراض سياسى موجود در اين خصوص قابل توجيه است. براى مثال از شركت جمهورى اسلامى ايران در نمايشگاه كتاب فرانكفورت آلمان به بهانه ادامه حمايت ايران از فتواى امام خمينى(رحمت الله علیه) جلوگيرى به عمل مى‏آيد (كه متاسفانه بايد بگوييم اين خبر، روى تلكس اخبار خبرگزاريها منعكس نشد).
اما آنچه تاكنون در برابر اين موج باج‏خواهى‏ها ايستادگى كرده، قدرت معنوى اسلام است كه در كلام مراجع عظام تقليد و در جوهره نظام جمهورى اسلامى موج مى‏زند. همين قدرت معنوى بود كه تهاجم جنون‏آميز جبهه مشترك غرب و صهيونيسم در طرح خائنانه كتاب «آيات شيطانى‏» را در آغاز راه با مانع روبرو ساخت.

تار عنكبوت جهانى پناهگاه تازه سلمان رشدى

آنچه براى ما حائز اهميت است اين است كه على‏رغم گذشت 10 سال از اين ماجرا، غربيها و نظام استكبار در عرصه فرهنگى هنوز دنباله ماجرا را رها نكرده و اين‏بار در شبكه‏هاى جهانى اطلاع‏رسانى به تبليغ و ترويج اين كتاب و نويسنده مرتد آن مى‏پردازند. يعنى اگر تا پيش از اين، ناشران و مبلغان سياست‏باز و به ظاهر ادب‏پرور اين كتاب به جهت اهداف سياسى و مطامع دنيوى با عقد قراردادهاى كلان دست‏به ترجمه اين كتاب به زبانهاى مختلف زده و براى نشر و توزيع آن در سطح وسيع به فعاليت مى‏پرداختند - و در مقابل در گوشه و كنار با عكس‏العمل‏هاى شديد مسلمانان غيور در آن مناطق روبرو مى‏شدند - اينك اين ميدان كارزار به روى شبكه‏هاى مخابراتى و اطلاعاتى نيز كشيده شده است. شبكه‏هايى كه به جهت گستردگى و همچنين عدم امكان كنترل و پى‏گيرى، شايد هيچ‏گاه نتوان رد قاطع و نشان روشنى از افراد يا مراكز ارسال كننده آن يافت.
اكنون ماييم و اين جريان تبليغى مهار گسيخته و فاسد. بجاست از خود بپرسيم كه ما تاكنون چقدر روى اين قضيه فكر كرده‏ايم؟ و آيا نبايد براى اين امرچاره‏اى بينديشيم و به نحو مؤثر و فعال به مقابله با ادامه هجوم فكرى دشمن - كه مذبوحانه به لابه‏لاى خطوط پيامهاى الكترونيكى خزيده است - برخيزيم؟
شكى نيست كه اين تهاجم جديد، على‏الاصول ادامه هجوم قبلى در اصل نگارش كتاب ياد شده مى‏باشد كه علاوه بر حمله به انديشه‏هاى ناب اسلام و قرآن، مركز عواطف و احساسات يك و نيم ميليارد مسلمان در سراسر جهان را نشانه گرفته است.

اينترنت ;قابليت ها و كاركردهاى متفاوت

اينترنت ‏با قابليتهاى منحصر به فرد خود در گرد آوردن خاصيتهاى عمومى ساير رسانه‏ها در كنار هم - اعم از تصويرى و صوتى و مكتوب - اين امكان را براى صاحبان و مديران شبكه‏هاى ارتباطى فراهم آورده است تا به بهترين وجه از اين وسيله مدرن در خدمت اهداف خاص خود سود جويند. حال وقتى ويژگيهاى منفرد و پراكنده ساير رسانه‏ها نظير راديو، تلويزيون، روزنامه، مجله و كامپيوتر با شگردهاى حساب شده و تدابير خاص فنى - كه براى جلب توجه كاربر و نشاندن او پاى نمايشگر به كار مى‏روند - همراه گردد، داستان همين مى‏شود كه امروز شده است! جذابيت اين رسانه به گونه‏اى است كه حتى غير از برنامه‏هاى بسيار جاذب و گيرا، تصاوير بسيار ساده و معمولى هم براى بيننده آن جاذبه دارد. شخصيتهاى معروف - كه معمولا و در حالت عادى دور از دسترس مى‏نمايند -، انواع هنرها، شگفتيها و عجايب، آخرين اطلاعات و اخبار، و خلاصه بسيارى چيزها از طريق اين پنجره در جلو چشم انسان جلوه‏گرى مى‏كند.
دسترسى به كتابخانه‏ها، آرشيوها، اسناد و مدارك علمى، انواع سؤال و جواب (Question & Answer) در زمينه‏هاى مختلف، امكان تهيه كپى هر گونه اطلاعات كه روى شبكه باشد (به طور رايگان يا با پرداخت وجه)، استفاده از تله كنفرانسها، تبليغ كالاهاى مصرفى، انجام معاملات تجارى، و خريد كتاب، نامه‏نگارى و مبادله پيامهاى خصوصى از سراسر دنيا از سوى مؤسسات يا افراد و... از ديگر قابليتهاى اين رسانه مدرن و پيشرفته است.
متعامل (inter - active) بودن اينترنت كه آن را به رسانه ديناميك معروف ساخته است‏يكى از ويژگيهاى برجسته آن به شمار مى‏رود. (تذكر اين نكته لازم است كه بانيان اصلى پايگاههاى اطلاعاتى روى اينترنت اين امكان را دارند كه به محض فرستاده شدن پيام از سوى كاربران در اقصى نقاط جهان، پيام و نظر ارسالى را فورا انتخاب (Select) كنند اما اين پيامها هرگز بلافاصله و مستقيم در Home Page قرار نمى‏گيرند بلكه بعد از آن كه آنها در جريان كم و كيف آن قرار گرفتند بسته به نظر مساعد يا نامساعد خود، نسبت‏به انعكاس پيام روى شبكه تصميم گرفته و اقدام مى‏كنند)
كاركردهاى اطلاعاتى و جاسوسى بويژه در حوزه مسائل امنيتى و نظامى، يكى ديگر از وجوه پيچيده و - به نسبت - ناشناخته اين رسانه است كه تاكنون كمتر بدان پرداخته شده است.
مجموعه خصوصياتى كه به آنها اشاره كرديم (و برخى عوامل ديگرى كه وجود دارد و به آنها نپرداختيم) موجب مى‏شود كه برنامه سازان رايانه‏اى به وسيله سرويسهاى مختلف اينترنت‏سعى كنند مطابق با سطوح مختلف مخاطبان، برنامه‏هايى حاوى اطلاعات تخصصى براى متخصصان و برنامه‏هاى همه كس فهم و ساده و پر تنوع و چشم‏گير براى عوام طراحى و تهيه كنند تا بدين‏وسيله قشرهاى عظيمى از مردم را تحت پوشش بگيرند. به اين ترتيب، اين رسانه ابزار مؤثرى است كه مى‏تواند توده‏هاى عظيم مردم در سراسر جهان را زير نفوذ و سيطره خود در آورد و بسيار طبيعى و عادى است كه همان كسانى كه براى نظام فرهنگى و سياسى و اقتصادى جهان يك برنامه واحد و يكپارچه دارند آن را در منتهى‏درجه در خدمت‏خود و اهدافشان قرار دهند. يعنى امروزه اينترنت و شاهراههاى اطلاعاتى به هيچ رو از شر سرمايه‏داران نژاد پرست و زر پرست در امان نيست‏بلكه بخش قابل توجه‏اى از خطوط مؤثر ارتباطى آن در دست هم‏اينان است تا براى هدايت گله‏وار مردم جهان برنامه‏ريزى كنند و با فروش و تجارت اطلاعات ضمن انجام يك معامله پر سود به اهداف و مقاصد شوم سياسى و فرهنگى خود نيز جامه عمل پوشند.
آنها با در نظر گرفتن اثر بلند مدت تبليغات فرهنگى، عمدة با استفاده از ابزار تكنيك - به عنوان عنصر اساسى براى موفقيت در كار تبليغ و اقناع مردم - و تكيه بر جنبه فرهنگى تبليغات بين‏المللى و نيز اتكا به جريان تقريبا انحصارى و يك‏سويه اطلاعات (8) كه نتيجه سرمايه‏گذارى‏هاى كلان مؤسسات آمريكايى و اروپاى غربى است‏براى رسيدن به اهداف خود كوشش مى‏كنند و بدين وسيله «افكار عمومى‏» را براى پذيرش نظرگاههاى خود آماده مى‏كنند.
حمايتى كه نظام رسانه‏اى و تبليغى‏جهانى از اينترنت‏به عمل مى‏آورد و تلاشى كه براى همگانى كردن استفاده از اين رسانه در جهان صورت مى‏گيرد نمى‏تواند جدا از شرايط و زمينه‏هاى جهانى موجود در عصر حاضر مورد ارزيابى قرار گيرد. مطالعه تجريدى اطلاعات، مطالب و برنامه‏هاى موجود در شبكه اينترنت كه از سوى پايگاههاى اطلاعاتى ارائه مى‏شود بدون توجه به انگيزه‏ها و اهداف و زمينه‏هاى سياسى - اجتماعى خاصى كه به تنظيم آنها منجر گرديده است، به برنامه‏ريزان آن اين امكان را خواهد داد تا بدون مواجهه با هيچ انتقادى به مطرح كردن اين ادعا بپردازند كه وجود آنها به منظور بهبود شرايط زندگى انسانها و جست و جوى حقيقت‏بوده است. همچنين خوددارى از تحليل نقادانه مبانى فكرى اين پايگاهها و مؤسسات پشتيبان آنها صرفا مى‏تواند به اشاعه گسترده‏تر تصويرى كه آنها از واقعيات ارائه مى‏دهند و پيامدهاى ناشى از آن منجر شود.
در مجموع به نظر مى‏رسد بدون ملاحظه وجوه و جوانب مختلف فعاليتهاى شبكه جهانى اطلاع‏رسانى بويژه لايه‏هاى مخفى‏تر و پوشيده‏ترى كه در شرحهاى كاملا رسمى از تاريخچه اين رسانه - عمدا - ناگفته گذاشته مى‏شود، اهداف و برنامه‏هاى واقعى آن در بوته اجمال باقى خواهد ماند.
ادامه دارد........
منبع: سایت سراج




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط